
زمان انتشار : 3 تیر ,1402 | ساعت : ۱۹:۴۶ | کد خبر : 1599272 | پرینت
ارتباط بین «باقر العلم» و «مدینه العلم»/ نوشتار هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در یادداشتی به مناسبت فرارسیدن شهادت امام محمد باقر (ع) آورده است: «پیامبر عظیمالشان (ص) در مورد دو نفر از معصومین سخن از مراتب علم شان مطرح فرمودند.
اولی؛ حضرت امیر(ع) است که درباره اش فرمود: «انامدینه العلم و علی بابها»
و دومی؛ حضرت باقر(ع) است که درباره اش فرمود: «انه یبقرالعلم بقرا».
به نظر می رسد؛ ️مقصود آن است که آنچه در شهر علم النبی (ص) نهفته است فقط بوسیله حضرت علی خارج می شود و بعد بوسیله امام باقر شکافته شده و تبیین می شود.
توضیح این ادعا را با پی گیری این مقاله تا پایانش، دنبال بفرمایید.
مطلب اول؛ راه ورود فقط از «درب»
ورود صحیح و پر منفعت و کارآمد ورودی است که از ناحیه «درب» باشد، نه از دیوار یا سقف یا سوراخ!
گرچه این یک حکم، یک حکم ساده عقلانی و عرفی است؛ لذا پیامبر وقتی درب شهر علم خود را معرفی نمود، فرمود: مبادا از غیر راه درب، که علی است، بخواهید وارد شود؛ «لاتأتوا المدینه الّا من بابها».
این بیان، گرفته شده از آیه ۱۸۹ سوره بقره است:
نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه ای وارد شوید بلکه نیکویی آن است که پارسا باشید و در ورود به خانه از درب آن واردشوید.. / وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
در تفسیر مجمع نقل شده؛ در جاهلیت رسم بود که اگر کسى از براى حج یا عمره احرام مى بست و محرم میگشت، درحال احرام از در خانه یا خیمه وارد نمى گردید بلکه از پشت بام و یا از سوراخ دیوار وارد میشد و جالب این بوده که این کار غلط را ، کاری نیکو و برّ می دانستند!
آیه فوق نازل شد و براین روش غلط قلم بطلان کشید.
مهم در این آیه، باطن آیه است که در روایات بدان اشارت شده: «از اصبغ نقل شده که گوید در محضر حضرت امیر (ع) بودم و ابن کواء آمد و در مورد معنا و تفسیر همین آیه پرسش نمود؟
امام علی (ع) فرمود: ما آن خانه هایی هستیم که باید از درب ان ورود داشته باشید و ما «باب الله» و نیز «بیت الله» هستیم. پس کسی که با ما پیمان ولایت و موددت ببندد از درب وارد خانه شده و آنکه مخالف ما باشد و دیگران بر ما ترجیح دهد از غیر راه وارد خانه شده! / نَحْنُ اَلْبُیُوتُ اَلَّتِی أَمَرَ اَللَّهُ أَنْ یُؤْتَى مِنْ أَبْوَابِهَا وَ نَحْنُ بَابُ اَللَّهِ وَ بُیُوتُهُ اَلَّتِی یُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ بَایَعَنَا وَ أَقَرَّ بِوَلاَیَتِنَا فَقَدْ أَتَى اَلْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ مَنْ خَالَفَنَا وَ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَقَدْ أَتَى اَلْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا.” (الاحتجاج)
️ نکته ای ذوقی؛
در این آیه؛ سخن از زمان شناسی و وقت عبادت و ورود به خانه از راهش، سفارش شده. شاید با توجه به روایت ذکر شده بتوان گفت:
در زمان های معین در ماه، شایسته است زمان مشخصی برای اهل بیت(ع) گذاشته شود، تابرای ورود به عالم معنویت، از در وارد شده. اموری از قبیل شرکت در مراسم شان و یا تشرف به زیارت شان و … از آن رهگذر که ارتباط با خدا از ناحیه «باب الله» است، همه معنای نیکی است. این معنای ذوقی، با روایاتی که در تمام ماه های قمری زمانی را برای زیارت اهل بیت و خصوصا زیارت امام حسین (ع) مشخص نموده، تایید می شود.
نتیجه؛ «ولایت» درب ورودی به شهر معارف نبوی و درب ورودی به عبادات و درب ورودی به اخلاق و نیز درب ورودی به عرفان است، و حرکت به سمت همه این کمالات و عبادات بدون اهلبیت (ع)، بی فایده است.
مطلب دوم؛ خصوصیات «شهر و باب» علم پیامبر
آن شهر و دروازه آن، غیر از شهرها و دروازه های دیگر است.
بله هرشهری آسمانی و کفی و دیواری دارد، ولی شهر علم پیامبر از سنخ عالم دیگریست و دیوار و کف و سقف ندارد تا کسی حدیث جعل کند؛ حال که علی (ع) درب آن است، فلانی هم آسمان آن و دیگری هم دیوار آن و سومی هم کف آن است.
این شهر علم؛ همه اش «در» است، یعنی چهار جهت آن در است و کسی بدون ورود از راه در، امکان ورود ندارد.
همانطوریکه بهشت هم؛ همش درب است و دیوار ندارد؛ «فتحت السماء فکانت ابوابا». پس ورود بدون مجوز و یا از بالای دیوار، محال است.
جالب اینجاست که خود پیامبر در روایت دیگری که در امالی صدوق آمده تصریح فرموده که «من شهر علم هستم و آن بهشت است و علی باب آن است».
پس شهر علم پیامبر از سنخ بهشت است و احکام بهشت بر آن مترتب و هر کسی بدون آمادگی، بهرمند نیست.
نتیجه آنکه؛ استفاده از علوم پیامبر در مورد همه کمالات منحصر است به زانو زدن در محضر امیرالمومنین (ع) است.
مطلب سوم؛ قلبِ پیامبر «شهر وسیع علم»
قلب پیامبر رحمت شهری است که مملو از علم علوم است و این قلب مملو از علم؛ متصل به خدایی است «عالم الغیب و الشهاده» است، که در سوره نساء فرمود: «أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ».
در ضمن روایتی که در ذیل آیه «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها»، آمده این مفاد رابهمراه دارد که کل اسماء حسنای الهی به پیامبر عزیز اسلام عنایت شده و کل اسماء حسنای خدا، یعنی؛ همه معلومات در نتیجه در این «مدینه العلم» همه علوم حضوردارد.
«علوم نبوی»؛ یک نقطه و یا یک سطر و یا یک کتاب و یا یک کتابخانه نیست، بلکه «یک شهر»علم است. یعنی؛ بسی بی پایان، وسیع، و جامع همه نشئات و عوالم، و نیز کارآمد که تمام نقاط هستی بالفعل و بالقوه را پوشش داده است.
مطلب چهارم؛ معنای «باقر» و چیستی شکاف و توسعه علم
در روایت معروف پیامبر به جابر انصاری آمده که حضرت باقر علم را می شکافت. و این معنا قابل دقت است.
علم به مانند خوشه گندمی است که هرچه تقویت شود، سنبله و دانه های آن بیشتر شده و شکوفاتر می شود.
در «شهر علم» پیامبر (ص) جای هیچ چیزی خالی نیست تا پیامبر، [معاذالله] مبتلا به جهل شود، ولی آنچه که از علوم اولیین و آخریین در ذات متعالی رسول الله است بنحو اجمال است که باید شکافته و توسعه یابد و به مقام ظهور و بروز برسد. این توسعه و ظهور و بروز را به حضرت باقر داده اند؛ چرا که پیامبر به جابر فرمود: «سلام من را به فرزندم برسان – فانه یبقر العلم بقرا».
«بقر» در فارسی بمعنای شکافتن است. که جابر جعفی به «اظهار علم» که همان ظهور و نشر است، توضیح داده، و ابن منظور در کتاب لسان العرب؛ «بقر» را به «توسّع العلم»، یعنی توسعه و شرح و بسط دادن علوم پیامبر، دانسته.
و در حدیث معروف «لوح» که شخصیت ملکوتی یک به یک معصومین ترسیم شده، از ناحیه الهی در مورد امام باقر آمده؛ «باقر علمی»، که بدین معناست که امام پنجم شکافنده و اظهار کننده علوم خداست.
باری، به هر تقدیر آن شخصیتی که توانست با استفاده و اتصال به حضرت امیر(ع)، علوم لدنی پیامبر اسلام (ص) را اظهار و توضیح و شرح و بسط دهد، نیست مگر؛ امام باقر (ع).
مطلب پنجم؛ خانه ها و ساکنان «شهر علم»
شهر علم پیامبر که از آن به مدینه العلم تعبیر شده، دارای ساکنانی می باشد که با استفاده از مشکات نورانی امام علی که درب آن شهر است بر آن وارد شده اند و اقامت گزیده اند.
این شهر علم و فضلیت دارای خانه هائی است که آن خانه ها در ملکیت حضرات معصومین (ع) است بدلیل این آیه سوره نور که در معرفی خانه های انبیاء و ائمه است ؛ «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ».
ساکنان این خانه ها در این شهر علم پیامبر خدا؛ عالمان ربانی هستند که قرآن فرمود: کارشان تعلیم و تعلم معارف الهیه است؛ «کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿آل عمران/۷۹﴾».
مطلب ششم؛ عواقب به تعطیلی «مدینه العلم»
علم در مقابل هر چیزی است که علم نباشد ولی علم نما باشد. اگر شهر علم پیامبر مورد بی رغبتی قرار گیرد و به دروازه آن، که علی(ع) است مراجعه نشود؛ «وَهم» جای علم می نشیند و خدا می داند چه بلائی به سر عالَم و آدم خواهد آورد.
چرا که عده ای به نام عالم بیرون از شهر علم پیامبر، خانه برپا می کنند و مردمان به خود خوانده و دین تحریف شده را به جامعه عرضه می کنند.
امام باقر(ع) در اوصاف چنین عالمان سوء و منحرفی فرمود: «ظاهر دین را عرضه می کنند ولی با تحریف در مقاصد آن درحالیکه با درباریان و حاکمان سیاسی ارتباط تنگاتنگ دارند – اقاموا حروف الکتاب و حرّفوا مقاصده و مع الساده و الکبره» (روضه کافی).
این اوصاف منفی در هر دانشمند قدرت طلب و ثروت طلب باعث وجود فرقه و گروههای انحرافی می شود.
در نتیجه وجود همه گروههای انحرافی بعد از دوران رسول الله و امام علی تا امروز، نتیجه بستن «درب خانه اهلبیت» که درب شهرعلم نبی بوده به وجود آمد.
در زمان امام باقر با بازی بامفاهیم دینی دست به انحراف بزرگی زدند و متاسفانه سخن انحرافی آنان سکه رایج دینمداری در جامعه متدیین گشت!
اینان؛ گاه به نام «مرجئه» ظهور و بروز داشتند که فقط ایمان را کافی می دانستند و بود و نبود عمل صالح رامهم نمی دانستند و در نتیجه باعث ترویج اباحه گری از بالا تا پایین جامعه می شدند!
گاه به نام «جبرگرائی» وارد می شدند و همه چیز را خواست خدا معرفی کرده و مسئولین ظالم و یا بی لیاقت را مبرا از نقص می کردند!
و گاه گروه بی مغزی بنام «خوارج» راتایید و تشویق می کردند تا به بهانه دینداری و رعایت حدودالله، زندگی را از مردم سلب کنند!
امام باقر(ع)، جانانه با اینها مبارزه کرد؛
مرجئه را ملعون (طبق روایت کافی)، جبرگرایان را بی دین(طبق روایت توحید صدوق)، و خوارج را جاهل (طبق روایت تهذیب شیخ طوسی) معرفی نمود.
مطلب هفتم؛ جایگاه «مدرسه امام باقر» در «مدینه العلم النبی»
امام باقر(ع) بر اساس خبر غیبی پیامبر که دلالت بر شکافتن و اظهار نمودن علوم و معارف الهیه توسط ایشان را داشت، اولین کسی شد که در شهر علم پیامبر، «تاسیس مدرسه رسمی» نمود و در آن دانش پژوه و طلبه ثبت نام نمود و شاگرد تربیت کرد و شاگردانش منحصر به شیعه و فرقه خاصی نبود.
به نقل ابن الوشاء تا 900 شاگرد در این مدرسه حضور دائمی یا مقطعی پیدا کرد.
در این مدرسه؛ زراره و ابوبصیر و محمد بن مسلم و ابان و معروف و… رشد یافت که هر کدام صاحب اجتخاد و فتوا شدند.
در این مدرسه به نقل کتاب مناقب؛ از شام که مهد تفکر جبرگرائی و امویان بود جوانی ثبت نام کرد که در عین اینکه به صراحت به امام باقر گفت شما را دوست ندارم، اما اعتراف به استفاده فراوان از حضرت نمود و دست آخر بوسیله حضرت هم جانش نجات یافت و هم در دین اش هدایت یافت.
امام باقر (ع) بگونه در «شهر علم نبی» گُل کرد و توانست بلندترین معارف را تبیین و توسعه و اظهار فرماید که نه تنها مردم مدینه، بلکه مردمان عراق شیفته او شدند که ابن هشام گوید: «المفتون به العراق»!
از سوی دیگر چنان افق نورانی این مدرسه کرانه ها را روشن کرد که ابن حجر که از مخالفین متعصب اهلبیت است در کتاب صواعق اعتراف کرد که؛ امام باقر در مقامات قُرب و عرفان دارای قدم راسخ گشت که هیچ زبانی توان گفتنش را ندارد/ له قدم راسخ فی مقامات العارفین ماتکل عنها السنه الواصفین».
امروز بعد از چهارده قرن، اگر عالمان ربانی شیعه و حوزه های علمیه شیعه در شهر علم پیامبر، خانه و کاشانه دارند و لحظه به لحظه از زلال معارف ناب الهی، تشنگان را تفسیر و حدیث و فقه و کلام و فلسفه و عرفان را، سیراب می کنند، جملگی از برکات «یبقر العلم بقرا» است که پیامبر در رسای امام باقر و مدرسه آن امام، فرمودند.
مطلب هشتم ؛ جایگاه مادران صالحه در «مدینه العلم النبی»
یک درس بزرگ تربیتی نهفته داریم که باید مورد توجه قرار گیرد؛ امام باقر(ع) که در «مدینه العلم النبی» فردی متعین و نامی است، از نام و یاد مادرش غافل نیست و با افتخار به نقل کلینی در کافی از مادر نام برده می فرماید:
«کانت امی ..» مادرم آنچنان بود که بایک ناله و قسم اش دیوار در شرف ریزش در حالت زمین و هوا ماند — «معلقا بین الجو».
خداوند این مدرسه را در این شهر تا قیامت برقرار و پر رنق فرماید. انشاء الله.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=1599272
- برچسب ها
- باقرالعلوم
- سالروز شهادت امام باقر (ع)
- مدینة العلم
- هادی سروش
خبر مرتبطخبرهای بیشتر از این خبرنگار


«الجواد ، جواد فی کل حالاته»/ یادداشتی از هادی سروش

هادی سروش: لعن افراد در تریبون و رسانه بخاطر تفاوت های سلیقه ای با معیار ایمان هم خوانی ندارد

بسته شدن درب مساجد را در علل زیر بجوئید! : نوشتاری از استاد هادی سروش

رویکرد امام رضا (ع) به «امامت واجتهاد» به عنوان پایگاه مستحکم علمی و عاطفی شیعه: نوشتاری از استاد هادی سروش

استاد هادی سروش: دین را با «تنگ نظری و سخت گیری» به جامعه عرضه نکنیم / «برای تقویت شعائر با اعصاب مردم بازی نکنید»

«فقه امام صادق(ع)، فقه امروز» فقیه باید به واقعیت های موجود توجه داشته باشد/ امروز درباره حقوق ملت حتی در حدود قانون اساسی تردید...

حجتالاسلام هادی سروش: آقایان منبری پیشکسوت خود را الگو قرار دهند

هادی سروش: امام علی (ع) درعین حضور در مقامات عرفان لحظه ای از مشکلات مردم و جامعه غافل نمی شد

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»