قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

آیا سعادت فقط از ماست و بقیه درجهنم هستند؟!  ✍️ #هادی_سروش

✅️ آیا سعادت فقط از ماست و بقیه درجهنم هستند؟!

✍️ #هادی_سروش


✅️ این خبر شگفت آور است؛
در پیام توییتری شبکه خبری دولتی عربستان بنام‌ الاخباریه آمده، در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که اهل سنت تاکید بیشتری بر آن به عنوان شب قدر دارند، بیش از دو میلیون و ششصد هزار نمازگزار و عمره گزار در مسجدالحرام حضور یافتند .
این یک رکورد تاریخی است .

✅️ آیا همه این مُوحدان و ارادتمندانِ به پیامبر رحمت (ص) شقاوتمند و مشمول عذاب هستند؟!
شاید بتوان گفت برخی مومنان به مراتب بالای ایمان نرسیده اند ، اما نمیتوان آنان را مشمول رحمت واسعه الهی ندانست .

🔻چه زیبا شیخ الرئیس بوعلی سینا در پایان کتاب "اشارات" میگوید:
مپندار که سعادت در عالَم آخرت در یک نقطه جمع است ، مثلا سعادت از آنِ عالمان باشد . و مپندار که گناه ریشه رستگاری و نجات را قطع میکند... رحمت الهی را با تمام وسعت در قضاوت هایت ببین .

🔻امام خمینی که یک فیلسوفِ صدرایی و یک عارف کم نظیر است ، در درس اسفار چنین گفته :
در روایات ما آمده است که خداوند متعال برای بهشت، هفت در قرار داده است از‏شش درِ آن مسلمین، و از یک در دیگر آن غیر مسلمین وارد‌خواهند شد ‌‏پس نمیتوان گفت: کسی که هیچ تقصیری نکرده ـ جز آنچه که فهمیده، چیز‌‎ ‌‏دیگری به گوشش نخورده و یا اگر شنیده به طوری به چیزهایی که از پدر و مادر‌‎ ‌‏شنیده، معتقد بوده که احتمال صحت غیر آن را نمی داده است ـ به جهنم خواهد رفت،‌‎ ‌‏آیا خدا جهنم را خلق کرده تا هرکه معصیتی کرد فوراً او را به جهنم بیاندازد؟ چنانکه‌‎ ‌‏وعاظ ما همین که بالای منبر می روند، آن چنان سخن می گویند که مردم را مأیوس کرده‌‎ ‌‏و جهنم را از آنها پر می کنند .. خیر، این جورها نیست، مگر خدا بهشت را فقط برای‌‎ ‌‏چهار نفر ریش قرمزی که در بازار قم یا در بازار همدانند، خلق فرموده است؟ خیر،‌‎ ‌‏این طور نیست..

✅ریشه فکری حکیمان و عارفان مانند بوعلی و امام خمینی ، حضرت امام باقر (ع) است . این روایت را که با سند صحیح است را ملاحظه کنید :
جناب کلینی در کافی از علی بن ابراهیم ، او از پدرش ، او از ابن أبی عمیر ، او از هشام بن سالم از زراره روایت می‌کند: من و حمران بن أعین یا من و بکیر بر امام محمد باقر (ع) وارد شدیم و من به ایشان گفتم: ما مطمار می‌کشیم؟ فرمود: مطمار چیست؟ گفتم: خط و ریسمان کشی بنّایی (شاغول) ؛ هر کس از علوی و غیر آن که موافق ما بود با او دوستی می‌ورزیم و هر کس با ما مخالف بود از علوی و غیر آن از او برائت می‌جوئیم. حضرت (ع) به من فرمود: ای زراره! فرمایش خداوند راست‌تر از گفته توست. پس کجایند آن کسانی که خدای عزوجل فرموده است: «إِلا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً» (نساء/٩٨). کجایند کسانی که به کار خدا امید دارند؟ کجایند کسانی که عمل نیک و بد را به هم آمیخته‌اند؟ کجایند اصحاب اعراف؟ کجاست سبب تألیف قلوب ایشان؟


🔴 مشکل امروز جهان اسلام ، و حتی ایران در نقطه ی "ذهنیت تکفیری و تعذیبی" است! یعنی؛ برخی افراد و یا گروه ها ، -به جهل بسیط و یا جهل مرکب- خود را سعادتمند و دیگران را شقاوتمند و مستوجب انواع عذابها دانسته! و بالاتر ؛ به خود اجازه میدهند که به عنوان نماینده خدا ! در رسانه و یا بر منبر موعظه ؛ مخاطبان خود را زمین گیر ببینند! و یا از موضع برتری جویی و اگر نگویم "ماجراجوئی" به بهانه امر بمعروف و نهی از منکر بدون توجه به شرائط فقهی آن ، شخصیت انسانی و ایمانی افراد را درهم میشکنند! تا خویِ خود برتر بینی و "هدایت زوری" نهفته در ذات خود را سیر کند !
به قول امام (ره) ؛ نه خیر ، این طور نیست..

https://t.me/soroushmarefat

در پاسخ به سخن رئیس جبهه پایداری؛ به بدبینی به دین دامن نزنید!  یادداشتی از: هادی سروش

  • ۱۴۰۲/۰۱/۲۹ ۰۷:۵۸:۲۷

یادداشتپایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در پاسخ به سخن رئیس جبهه پایداری؛ به بدبینی به دین دامن نزنید!

یادداشتی از: هادی سروش

در پاسخ به سخن رئیس جبهه پایداری؛ به بدبینی به دین دامن نزنید!

پایگاه خبری جماران، رئیس محترم جبهه پایداری در سخنان اخیرش چنین گفته: «در دوران آخر غیبت امام زمان(عج) سوالی از ایشان شد که ممکن است مسائلی پیش بیاید که مسائل روز است و باید آن را چه کرد که حضرت(عج) به صراحت فرمودند؛ ما به این رسیده ایم که ولایت فقیه جایگاهی دارند که باید برای مسائل روز به ایشان رجوع کرد.»

بنده هر چه جستجو کردم چنین عبارتی از حضرت مهدی (عج) نیافتم!

اصلا تعبیر «ما به این رسیده ایم» از شأن و مقام حضرات معصومین دور است !

ثانیا تعبیر و واژه «ولایت فقیه» یک اصطلاح فقهی و مربوط به دانش فقه است. در تمام کلمات معصومین (ع) در طول ۲۵۰ سال دوران امامت ایشان و حتی دوران ممتد غیبت، اثری از این اصطلاح وجود ندارد!

سوال از آقای رئیس جبهه پایداری این است؛ اطلاعات ایشان در مورد دین گریزی در شرایط کنونی بیش از دیگران است، چرا با این عبارات فاقد استناد؛ زمینه بدبینی و چه بسا گریز از دین ایجاد شود؟‌!

اگر در نیت گوینده، چنین خاستگاهی نباشد، اما خروجی این تعابیر بدون شک بدبینی به دین و امامت است! نیک میدانیم در طول بیش از هزار سال عالمان بزرگ و وارسته شیعه چه خون دلها خوردند و چه خونها دادند -مانند شهید اول وثانی- تا فقه شیعه و باورهای کلامی و اعتقادی شیعه محفوظ ماند ، و نیز ، جامعه از آن گریزان نشود.

شما خواننده محترم را دعوت میکنم اصل مطلب در خصوص مراجعه به فقیهان در عصر غیبت را ملاحظه فرمایید تا روشن شود آنچه از این گوینده که روحانی و نماینده مجلس رسانه ای شده؛ با نامه منسوب به حضرت مهدی (عج) کاملا متفاوت و بلکه منافات دارد.

متن نامه حضرت ولیعصر (ع) به نائب شان چنین است ؛

« امّا در رویدادهای زمانه، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم ؛ اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ».

این روایت را جناب صدوق در کتاب "کمال الدین" و بعد شیخ طوسی در کتاب "الغیبه" نقل نموده اند .

در مورد این روایت دو مطلب مطرح است ؛

اول اینکه آیا این گفتار ، یک گفتار مستند و قابل اعتماد است ؟ یعنی امام زمان (ع) چنین مرقوم فرموده اند؟

پاسخ این است که بین شیخ صدوق که این نامه را از امام عصر (ع) نقل کرده و نائب امام زمان (ع) ، یعنی جناب محمد بن عثمان ، سه نفر بنام های ؛ محمدبن محمدعصام و محمدبن یعقوب و اسحاق بن یعقوب قرار دارد که دو نفر از ایشان -محمدعصام و اسحاق- توثیقی نشده اند و از نظر قواعد "علم الرجال" ؛ مجهول و ناشناخته هستند!

از اینجاست که امام خمینی که پهلوان باب بحث و بررسی ولایت فقیه است، در کتاب "ولایت فقیه" سند این روایت را مورد قبول ندانسته و محل تامل میداند.

دوم آنکه ؛ این روایت -بر فرض قبول استناد آن از راه "مشایخ اجازه"- معنا روشنی را در بردارد و آن؛ تعبیر به "رواة حدیثنا" میباشد، که مقصود این است ؛ "در رخدادها به راویان حدیث مراجعه کنید."

روایان احادیث اهل بیت (ع)، هر فقیهی از فقیهان شیعه است و نه اینکه یک فرد خاص مورد نظر باشد. این مطلب، مورد تصریح امام خمینی و دیگر فقیهان است. حتی آیت الله مصباح -که استادِ این نماینده مجلس میباشد- در کتاب "نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه" تصریح میکند که مقصود نامه حضرت (عج) فقیهان شیعه است‌.

و نکته مهم ؛ به حُکم این روایت -که دوستان "پایداری" بر آن نظریه پردازی دارند- ، دعوت از مراجع معظم به اظهار نظر در مسائل مهم اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه ضروری است. چرا که طبق همین نامه امام زمان (ع) در حوادث و رخدادها باید به فقیهان و مجتهدان نوآور که حتی دارای سلیقه ای متفاوت هستند، مراجعه نمود.

شگفتا ؛ اگر به همین روایت مورد توجه سیاسیون توجه میشد هرگز بخاطر اظهار نظر مرحوم آیت الله آقای صافی (اعلی الله مقامه) در مورد نامه ایشان به مجلس در مورد عدم افزایش قیمت بنزین ، و یا سخن ایشان در رابطه با توسعه در روابط خارجی ؛ حمله مهندسی شده، نمی شد!

حرف آخر ؛ بهتر است عضو ارشد جبهه پایداری ؛ برای تثبیت نظریه ی شخصی و نگاه سیاسی خویش از "استدلال" بهره بگیرید و بارها تجربه شده با تغییر در مفاهیم دینی نه تنها توفیقی نصیب نخواهد شد، بلکه ؛ به تصریح علامه طباطبائی در تفسیر المیزان؛ تغییر و تصرف در تعالیم دینی باعث نابودی دین و انسانیت میشود!

اخبار مرتبط

آقاتهرانی: مجلس محل تحقق خواست «مقام ولایت» است/ کمیسیون‌ها باید به «ابلاغیه‌های حضرت آقا» توجه کنند

عوامل سه گانه «رویگردانی مردم از دین» و راهکار قرآن: نوشتاری از استاد هادی سروش

زمان انتشار : 26 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۲:۱۷ | کد خبر : 1558529 | پرینت

عوامل سه گانه «رویگردانی مردم از دین» و راهکار قرآن: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در یادداشتی آورده است: «یکی از دغدغه هایی که از زمان پیدایش دین وجود داشته؛ خروج و برون رفت افراد از دین است. دین گریزی هم در ادیان قبل از اسلام وجود داشته و هم در صدر اسلام و زمان حیات پیامبر(ص) مطرح بوده است؛ بنابراین دین گریزی پدیده جدیدی نیست. البته میزان آن در هر عصری ممکن است افزایش یا کاهش یابد.در تفسیر فخر رازی به نقل از جابربن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) روایت شده است: «مردم گروه گروه مسلمان می شوند و گروه گروه هم از دین خارج می شوند». پس موضوع دین گریزی از زمان پیامبر(ص) مطرح بوده است.

مرحوم استاد مطهری هم در موارد متعدد به بسترهای بحث از خروج از دین پرداخته اند:

علت این بی دینی چیست؟ چرا افراد گروه گروه دین را رها می کنند: یخرجون من دین الله افواجا؟

اصل این عبارت «یخرجون من دین الله افواجا» از دوران بنی امیه بوده که زنی خطاب به حجاج گفت: تو و حاکمیت تو باعث شد مردم گروه گروه از دین خارج شوند: یخرجون من دین الله افواجا.

شهید مطهری درباره علت خروج مردم از دین؛ دو علت را نقد می کند:

اینکه عصر دین گذشته است و بخاطر آن مردم از دین عبور می کنند که ایشان این دلیل را نمی پذیرد و می گوید دین فطری و متعلق به همه اعصار است. اینکه ابزار شهوات بسیار زیاد شده و دین مانع شهوات است و مردم بدین خاطر دین را کنار می گذارند که استاد مطهری این دلیل را هم نمی پذیرد و می گوید در همه دوره ها این محدودیت ابزار شهوات توسط دین وجود دارد. اما خود مرحوم مطهری دلیل دیگری را برای دین گریزی بیان می کند و آن ایجاد یک حجاب و مانع بین دین حقیقی و جامعه است و در واقع به جامعه پیامهای اصیل دین نمی رسد و بدین خاطر مردم، دین تحریف شده را کنار می گذارند.

اگر بخواهیم بصورت عمیق تر به این بحث نگاه کنیم باید بگوییم که «خروجی دین» عامل اصلی « خروج از دین» است.

علت اول: تحقیر انسانها به نام دین است.

مثلا مرحوم مصباح بعنوان یکی از نظریه پردازان قدرت در جامعه می نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می شود». خوب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می آورد؟

یا یکی از اعضای مجلس خبرگان می گوید: «بی حجاب در بند شهوات دیگران است».

یا دیگری در سخنرانی در قم گفته: «تامین مالی زنان، عامل طغیان در خانواده است». خوب اینها چه اثری بر دینداری بخش بزرگی از جامعه می گذارد؟

علت دوم: تحریف مفاهیم دینی است.

مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: «تصرف در تعالیم دینی موجب نابودی انسانیت و دین می شود»؛ یعنی اگر ما آموزه های دینی را تحریف کنیم دین، انسانیت و اخلاق را نابود می کند.

مثلا واژه دینی کفر را تحریف می کند و به مسلمانان تهمت کافر می زند؛ یا اموزه دینی «امربه معروف ونهی از منکر» را آنگونه تحریف می کند که موجب دین گریزی بخش بزرگی از جامعه می شود.

یا آموزه ای مانند عدالت در اسلام را آنگونه تحریف می کنند که برای توجیه فساد در قدرت حاکم می گوید: در حکومت علی هم فساد وجود داشته است.

یعنی به جای حل مشکل، موجب بدبینی مردم به عدالت علی(ع) می شود.

علت سوم: ظلم به اسم دین به مردم است.

از تاثیر فساد بدتر در تخریب ایمان دینی مردم، فقر است.

پیامبر در اواخر عمر، در سخنان مهمی خطاب به حاکمان بعد از خود فرمودند: مردم را در تنگنا نگذارید (با جنگ طلبی).

و تصریح کردند: «مردم را در فشار اقتصادی و فقر نیندازید که اگر مردم فقیر شوند کافر می شوند».

راه حل قرآن برای دین گریزی در جامعه:

در سوره نصر، نصرت و یاری خدا را عامل روآوردن مردم به دین معرفی می کند. لازمه یاری خدا، وجود معنویت در جامعه نه تشدید شکاف های اجتماعی و عقیدتی است؛ اگر در جامعه کرامت انسانی، صداقت، اعتماد و یکرنگی وجود داشت نصرت الهی شاملش می شود.

فتح که قران بعنوان عامل دوم گرایش به دین عنوان کرده به معنای گشایش است؛ اما به جای گشایش مدینه، شعب ابیطالب را مطرح می کنند:

– اولین تفاوتش این است که شعب محدود بود و نه چهل سال.

– تفاوت دوم این است که بخش کوچکی از جامعه درون شعب بودند و حتی امیرالمومنین (ع) گاهی بشکلی خارج از شعب غذا و مایحتاج پیامبر(ص) و سایرین را، به داخل منتقل می کرد.

در قران تصریح شده است: ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ؛ در دین چیزی که باعث سختی مردم باشد وجود ندارد. چرا که اگر دین مردم را به سختی بیندازد باعث رویگردانی مردم از دین می شود.»

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=1558529

شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ ۰۱:۵۵:۲۷

  • ۱۴۰۲/۰۱/۲۵ ۱۸:۴۸:۲۵

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در سخنرانی شب بیست و سوم ماه رمضان در کانون توحید؛

هادی سروش: یکی از اعضای مجلس خبرگان می‌گوید: «بی‌حجاب در بند شهوات دیگران است»؛ آیت‌الله مصباح می‌نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می‌شود»؛ خب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می‌آورد؟

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش گفت: یکی از اعضای مجلس خبرگان که بالاترین نهاد دینی سیاسی است می گوید: «بی حجاب در بند شهوات دیگران است». و یا دیگری که باز عضو مجلس خبرگان است در سخنرانی در حرم قم گفته: «تامین مالی زنان، عامل طغیان در خانواده است». خوب اینها چه اثری بر دینداری بخش بزرگی از جامعه می گذارد؟!

هادی سروش: یکی از اعضای مجلس خبرگان می‌گوید: «بی‌حجاب در بند شهوات دیگران است»؛ آیت‌الله مصباح می‌نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می‌شود»؛ خب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می‌آورد؟

به گزارش جماران؛ حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در شب قدر بیست و سوم ماه رمضان با موضوع "خروجی دین و خروج از دین" به عوامل دین گریزی و خروج از دین پرداخت و گفت: یکی از دغدغه هایی که از زمان پیدایش دین وجود داشته؛ خروج و برون رفت افراد از دین است. و دین گریزی هم در ادیان قبل از اسلام وجود داشته و هم در صدر اسلام و زمان حیات پیامبر(ص) مطرح بوده است؛ بنابراین دین گریزی پدیده جدیدی نیست. البته میزان آن در هر عصری ممکن است افزایش یا کاهش یابد.

وی با اشاره به روایتی در تفسیر فخر رازی به نقل از جابربن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) پرداخت که روایت شده است: «مردم گروه گروه مسلمان می شوند و گروه گروه هم از دین خارج می شوند». پس موضوع دین گریزی از زمان پیامبر مطرح بوده است؛ بنابراین دین گریزی پدیده جدیدی نیست. البته میزان آن در هر عصری ممکن است افزایش یا کاهش یابد.

مرحوم استاد مطهری هم در موارد متعدد به بسترهای بحث از خروج از دین پرداخته و مینویسد : "علت این بی دینی چیست؟ چرا افراد گروه گروه دین را رها می کنند: یخرجون من دین الله افواجا؟"

البته؛ اصل این عبارت «یخرجون من دین الله افواجا» از دوران بنی امیه بوده که وقتی حجاج به زنی گفت قرآن بلدی ؟‌ گفت : آری و شروع به خواندن سوره نصر کرد و در پایان بجای "یدخلون فی دین الله افواجا" خواند ؛ "یخرجون من الله افواجا" ! حجاج گفت چرا غلط خواندی؟ آن زن خطاب به حجاج گفت: تو و حاکمیت تو باعث شد مردم گروه گروه از دین خارج شوند: "یخرجون من دین الله افواجا."

حجت الاسلام سروش ادامه داد : شهید مطهری درباره علت خروج مردم از دین؛ دو علت را نقل و سپس نقد می کند: اول ؛ اینکه عصر دین گذشته است و بخاطر آن مردم از دین عبور می کنند که ایشان این دلیل را نمی پذیرد و می گوید؛ دین فطری و متعلق به همه اعصار است.

و دلیل دیگر که ایشان نقل نموده اینکه ابزار شهوات بسیار زیاد شده و دین مانع شهوات است و مردم بدین خاطر دین را کنار می گذارند. استاد مطهری این دلیل را هم نمی پذیرد و می گوید؛ در همه دوره ها این محدودیت ابزار شهوات توسط دین وجود دارد.

اما خود مرحوم مطهری دلیل دیگری را برای دین گریزی بیان می کند و آن ایجاد یک حجاب و مانع بین دین حقیقی و قلب مردم و جامعه است و در واقع به جامعه پیامهای اصیل دین نمی رسد و بدین خاطر مردم، دین تحریف شده را کنار می گذارند.

سروش گفت: اگر بخواهیم بصورت عمیق تر به این بحث نگاه کنیم باید بگوییم که «خروجی دین» عامل اصلی « خروج از دین» است و آن در سه شاخصه قرار دارد ؛

علت اول: تحقیر انسانها به نام دین است.

مثلا مرحوم آیت الله مصباح بعنوان یکی از نظریه پردازان قدرت در جامعه می نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می شود». خوب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می آورد؟

یا یکی از اعضای مجلس خبرگان که بالاترین نهاد دینی سیاسی است می گوید: «بی حجاب در بند شهوات دیگران است». و یا دیگری که باز عضو مجلس خبرگان است در سخنرانی در حرم قم گفته: «تامین مالی زنان، عامل طغیان در خانواده است». خوب اینها چه اثری بر دینداری بخش بزرگی از جامعه می گذارد؟!

علت دوم: تحریف مفاهیم دینی است. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: «تصرف در تعالیم دینی موجب نابودی انسانیت و دین می شود»؛ یعنی اگر ما آموزه های دینی را تحریف کنیم دین، انسانیت و اخلاق را نابود می کند.

مثلا واژه دینی کفر را تحریف می کند و به مسلمانان تهمت کافر می زند! یا در واژه ارتداد دخل و تصرف میکند و ایراد هر شبهه ای را مساوی با ارتداد و بعد مستحق اعدام معرفی میکند! و یا آموزه دینی مهمی بنام «امربه معروف ونهی از منکر» را آنگونه تحریف می کند که موجب دین گریزی بخش بزرگی از جامعه می شود!!

هزینه کردن مالیات اخذ شده از مردم راهکار مشخص دارد همانطوریکه هزبنه کردن کفاره مثلا جای مشخص دارد ، خوب آیا میشود هزینه جاری شهر را خرج راهپیمایی کرد؟ حتی راهپیمایی ممدوحی مانند راهپیمایی اربعین ؟ آیا بهتر نیست همانطوریکه مردم مذهبی هزینه عزاداری ها را با شوق پرداخت میکردند و مبتنی بر یک آموزه مهم دینی است ، تغییر ندهیم ؟! اگر تغییر دهیم شامل سخن علامه طباطبائی نمیشود؟!

یا آموزه ای ارزشمند وحیاتی مانند عدالت را بشکلی تحریف و تصرف میکند تا بتواند فسادهای یک نظام دینی را توجیه فسادکند و بدتر اینکه میگوید: در حکومت علی هم فساد وجود داشته است! در حالیکه امام علی چهل سال حاکمیت با ابزارهای امنیتی نداشت و فقط ۵ سال حکومت کرد و فرد مفسد و یا اختلاس گر را مهلت نمیداد. این آقایان به جای حل مشکل، موجب بدبینی مردم به عدالت علی(ع) می شود.

علت سوم: ظلم و تعدی در حریم حقوق مردم به اسم دین است.

یکی از ظلم های بزرگ در یک سیستم ؛ ایجاد و تشدید فقر جامعه است. واقعا از تاثیر فساد بدتر در تخریب ایمان دینی مردم، "فقر" است.

سروش گفت : به نقل کلینی در کافی ؛ پیامبر (ص) در اواخر عمر، در سخنان مهمی خطاب به حاکمان بعد از خود فرمودند: مردم را در تنگنا نگذارید ، با جنگ طلبی باعث کم شدن مسلمین نشوید و سپس تصریح کردند: «مردم را در فشار اقتصادی و فقر نیندازید که اگر مردم فقیر شوند کافر می شوند».

سروش در رابطه با راه حل قرآنی برای دین گریزی در جامعه گفت: در سوره نصر، نصرت و یاری خدا را عامل روآوردن مردم به دین معرفی می کند. لازمه یاری خدا، وجود معنویت در جامعه نه تشدید شکاف های اجتماعی و عقیدتی است؛ اگر در جامعه کرامت انسانی، محبت ، صداقت، اعتماد و یکرنگی وجود داشت نصرت الهی شاملش می شود. اینها همان چیزهایی است که در مدینه بود و مردم فوج فوج مسلمان میشدند . در جامعه ای که بی محبتی و جنگ اعصاب و تهمت است یعنی فاقد امداد و نصرت خداست.

عامل دوم در تحقق "یدخلون فی دین الله افواجا" طبق سوره نصر ؛ "فتح" است . فتح که قرآن بعنوان عامل دوم گرایش به دین عنوان کرده به معنای گشایش است. تا گشایش در زندگی و کسب و کار مردم نباشد ، جامعه روی "یدخلون فی دین الله" را نمیبیند!

آقایان بجای ایجاد گشایش برای جامعه ، یعنی همان گشایشی که در مدینه بوده ، می آیند و حرف از "شعب ابیطالب" را مطرح می کنند! شگفتا!

واقعا الان ما در شعب هستیم ؟! اولین تفاوت زمان ما و زمان رسول الله در این است که شعب محدود به حدود سه سال بود و نه چهل سال! و تفاوت دوم این است که بخش کوچکی از جامعه درون شعب بودند و بقیه مردم مشغول زندگی و کسب و کار و تربیت فرزند و.. بودند ، حتی امیرالمومنین (ع) خارج شعب بود و بعضا غذا و مایحتاج پیامبر(ص) و سایر مسلمانان داخل شعب را، تهیه می کرد.

سروش افزود ؛ تحمیل فشار بر مردم نه مستند دینی دارد و نه تکیه گاه عقلانی دارد، در قرآن آیه ۷۸ سوره حج تصریح شده است: "ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ" ؛ در دین چیزی که باعث سختی مردم باشد در هبچ کجای دین وجود ندارد. چرا که اگر دین مردم را به سختی بیندازد باعث رویگردانی مردم از دین می شود.

اخبار مرتبط

آقایان خطباء به جناب انصاریان اقتداء کنید

هادی سروش: حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس اخلاق است/ تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است

چرا یک ماه، روزه؟‌

نوروز خوب و زندگی خوب

چرا از نام «خمینی بزرگ» در سلام فرمانده دریغ شد؟!

انتهای پیام

کلمات کلیدی آیت الله مصباح یزدی هادی سروش

استاد هادی سروش: عوامل سه گانه رویگردانی مردم از دین از نگاه شهید مطهری و راه حل های قرآن/ برخی بر م

⭕️ استاد هادی سروش:
عوامل سه گانه رویگردانی مردم از دین از نگاه شهید مطهری و راه حل های قرآن/ برخی بر منابر به نام دین مردم را تحقیر می کنند

🔹یکی از دغدغه هایی که از زمان پیدایش دین وجود داشته؛ خروج و برون رفت افراد از دین است.

🔸دین گریزی هم در ادیان قبل از اسلام وجود داشته و هم در صدر اسلام و زمان حیات پیامبر(ص) مطرح بوده است؛ بنابراین دین گریزی پدیده جدیدی نیست. البته میزان آن در هر عصری ممکن است افزایش یا کاهش یابد.

🔹در تفسیر فخر رازی به نقل از جابربن عبدالله انصاری از پیامبر روایت شده است:

«مردم گروه گروه مسلمان می شوند و گروه گروه هم از دین خارج می شوند». پس موضوع دین گریزی از زمان پیامبر مطرح بوده است.

🔸مرحوم استاد مطهری هم در موارد متعدد به بسترهای بحث از خروج از دین پرداخته اند:
علت این بی دینی چیست؟ چرا افراد گروه گروه دین را رها می کنند: یخرجون من دین الله افواجا؟

🔹اصل این عبارت «یخرجون من دین الله افواجا» از دوران بنی امیه بوده که زنی خطاب به حجاج گفت: تو و حاکمیت تو باعث شد مردم گروه گروه از دین خارج شوند: یخرجون من دین الله افواجا.

🔸شهید مطهری درباره علت خروج مردم از دین؛ دو علت را نقد می کند:

اینکه عصر دین گذشته است و بخاطر آن مردم از دین عبور می کنند که ایشان این دلیل را نمی پذیرد و می گوید دین فطری و متعلق به همه اعصار است.

اینکه ابزار شهوات بسیار زیاد شده و دین مانع شهوات است و مردم بدین خاطر دین را کنار می گذارند که استاد مطهری این دلیل را هم نمی پذیرد و می گوید در همه دوره ها این محدودیت ابزار شهوات توسط دین وجود دارد.

🔹اما خود مرحوم مطهری دلیل دیگری را برای دین گریزی بیان می کند و آن ایجاد یک حجاب و مانع بین دین حقیقی و جامعه است و در واقع به جامعه پیامهای اصیل دین نمی رسد و بدین خاطر مردم، دین تحریف شده را کنار می گذارند.

🔸اگر بخواهیم بصورت عمیق تر به این بحث نگاه کنیم باید بگوییم که «خروجی دین» عامل اصلی « خروج از دین» است.

1⃣ علت اول: تحقیر انسانها به نام دین است.

🔹مثلا مرحوم مصباح بعنوان یکی از نظریه پردازان قدرت در جامعه می نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می شود». خوب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می آورد؟

یا یکی از اعضای مجلس خبرگان می گوید: «بی حجاب در بند شهوات دیگران است».

یا دیگری در سخنرانی در قم گفته: «تامین مالی زنان، عامل طغیان در خانواده است». خوب اینها چه اثری بر دینداری بخش بزرگی از جامعه می گذارد؟

2⃣ علت دوم: تحریف مفاهیم دینی است.

🔸مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: «تصرف در تعالیم دینی موجب نابودی انسانیت و دین می شود»؛ یعنی اگر ما آموزه های دینی را تحریف کنیم دین، انسانیت و اخلاق را نابود می کند.

مثلا واژه دینی کفر را تحریف می کند و به مسلمانان تهمت کافر می زند؛ یا اموزه دینی «امربه معروف ونهی از منکر» را آنگونه تحریف می کند که موجب دین گریزی بخش بزرگی از جامعه می شود.

یا آموزه ای مانند عدالت در اسلام را آنگونه تحریف می کنند که برای توجیه فساد در قدرت حاکم می گوید: در حکومت علی هم فساد وجود داشته است.

یعنی به جای حل مشکل، موجب بدبینی مردم به عدالت علی(ع) می شود.

3⃣ علت سوم: ظلم به اسم دین به مردم است.

🔹از تاثیر فساد بدتر در تخریب ایمان دینی مردم، فقر است.

پیامبر در اواخر عمر، در سخنان مهمی خطاب به حاکمان بعد از خود فرمودند: مردم را در تنگنا نگذارید (با جنگ طلبی).

و تصریح کردند: «مردم را در فشار اقتصادی و فقر نیندازید که اگر مردم فقیر شوند کافر می شوند».

♦️راه حل قرآن برای دین گریزی در جامعه:

🔹 در سوره نصر، نصرت و یاری خدا را عامل روآوردن مردم به دین معرفی می کند. لازمه یاری خدا، وجود معنویت در جامعه نه تشدید شکاف های اجتماعی و عقیدتی است؛ اگر در جامعه کرامت انسانی، صداقت، اعتماد و یکرنگی وجود داشت نصرت الهی شاملش می شود.

🔸"فتح" که قران بعنوان عامل دوم گرایش به دین عنوان کرده به معنای گشایش است؛ اما به جای گشایش مدینه، شعب ابیطالب را مطرح می کنند:

- اولین تفاوتش این است که شعب محدود بود و نه چهل سال.

- تفاوت دوم این است که بخش کوچکی از جامعه درون شعب بودند و حتی امیرالمومنین خارج شعب بود و بعضا غذا و مایحتاج پیامبر و سایر مسلمانان داخل شعب را تهیه می کرد.

🔹 در قران تصریح شده است: ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ؛ در دین چیزی که باعث سختی مردم باشد وجود ندارد. چرا که اگر دین مردم را به سختی بیندازد باعث رویگردانی مردم از دین می شود.

@andisheqalam

آقایان خطباء به جناب انصاریان اقتداء کنید  🖊 یادداشتی از هادی سروش

⛔️ آقایان خطباء به جناب انصاریان اقتداء کنید

🖊 یادداشتی از هادی سروش


👈خطابه و منبر بسیار مهم است، استاد مطهری در اهمیت نقش سخنوران می نویسد: «مُبلّغ از مرجعیت کمتر نیست».و در بیانی دیگر بر این باور است که: «مقام منبر از مقام قلم بالاتر است و از شأن ائمه بوده والبته در روزگار ما برعکس شده».

♨️امروز در وضع مناسبی در تبلیغ دینی نیستیم! عده ای گزینشی بر منبر نشسته! عده ای مردم را برای شناخت اولیاء الهی به معجزات بدون سند و گاهاً مغایر با عقل و حتی خارج از ادب دعوت میکنند! و برخی اخلاق را در مقابل عقل قرار میدهند! و برخی دیگر حالت گریه بخود گرفته و فقط کارشان نام بردن از امثال آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی و .. است! و برخی دیگر تا روی منبر مینشینند به گمان اینکه بر مرکب آسمانی نشسته و همه مستمعین شان بر زمین نادانی و گناه جلوس کرده باید دائما از آن بالا بر زمین نشستگان نهیب زد! و برخی دیگر هم دیکته شده های دیگران را برای مردم میخوانند!

♨️در مقام سخنوری و تبلیغ دینی ؛ توجه و باور مسئولیت و رسالت یک خطیب ضروری است که همه سخن در آیه ۴۹ احزاب جمع است: «الذین یبلغون رسالات الله یخشونه و لا یخشون احداً الا الله» ؛ به این معنا که مُبلّغان واقعی فقط و فقط به «مسئولیت الهی» خویش می اندیشند و به احدی توجه نداشته ، در نتیجه هیچ گاه «زید و عمرها» نمی توانند مبداء اراده و نقش آفرینشان باشند.این مُبلّغان واقعیِ دین ؛ هادی اجتماع و پیشرو در اهداف بلند الهی هستند و با گوشزد چالشها و ناهنجاریهایی که به پای دین تمام میشود، شجاعانه مواجه میشوند.

🔸و البته در راستای همین مسئولیت؛ هیچ گاه از دردهای مردم فارغ نبوده و نیستند و از تذکر مودبانه و دلسوزانه به مسئولین ابائی ندارند.

🔻الغرض ؛ این بنده از دهه شصت جناب آقای انصاریان را میشناسم و روابط نزدیکی داشتم و غیر از "محبت و ادب" در نشست های خصوصی و خطابه بر وزان "فطرت" در مجالسش ندیده ام. تاثیر او در سالهای دهه شصت در دفاع مقدس در نمازخانه لشکر حضرت رسول (ص) و سخنرانی های شورآفرین و عرفانی در شبهای سه شنبه در حسینیه همدانیها در همان سالها محو نشدنی است .

🔻خصوصیت مهم این پیشکوست خطابه در ایران این است که با آرامش و ادبیات توام با محبت با مستمعش سخن میگوید.

🔻او گرچه اهل منبر سیاسی نیست اما از مواردی که تاثیرگزاران جامعه از خط قرآن و روش اهل بیت (ع) خارج شوند و یا مردم شریف در تنگنا قرار گیرند ، سکوت نمی کند.

🔻بر این اساس در شب ۲۱ رمضان در جمع هزاران عزادار حضرت امیر (ع) و احیاء نشینان شب قدر سخنانی با توجه به آیات قرآن در منع از تعدی زبانی و رفتاری به مجرمان و خصوصا بررسی مشکلاتِ بی حجابان به زبان آورد که به شکل شگفت آوری مورد انعکاس رسانه ای در دنیا قرار گرفت.

🔻این بزنگاه؛ بایدامروزه مورد توجه اهل منبر قرار گرفته و آقایان منبری پیشکسوت خود را الگو قرار دهند.

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1591190

🌙🕌 @jamarannews

هادی سروش: آقایان منبری پیشکسوت خود را الگو قرار دهند

: 24 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۹:۱۵ | کد خبر : 1557418 | پرینت

هادی سروش: آقایان منبری پیشکسوت خود را الگو قرار دهند

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در مطلبی با این عنوان که« آقایان خطباء به پیشکسوتتان جناب انصاریان اقتداء کنید» اینگونه اورده است:

« خطابه و منبر بسیار مهم است ، استاد مطهری در اهمیت نقش سخنوران می نویسد: «مُبلّغ از مرجعیت کمتر نیست».و در بیانی دیگر بر این باور است که: «مقام منبر از مقام قلم بالاتر است و از شأن ائمه بوده والبته در روزگار ما برعکس شده».

امروز در وضع مناسبی در تبلیغ دینی نیستیم! عده ای گزینشی بر منبر نشسته! عده ای مردم را برای شناخت اولیاء الهی به معجزات بدون سند و گاهاً مغایر با عقل و حتی خارج از ادب دعوت میکنند! و برخی اخلاق را در مقابل عقل قرار میدهند! و برخی دیگر حالت گریه بخود گرفته و فقط کارشان نام بردن از امثال آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی و .. است! و برخی دیگر تا روی منبر مینشینند به گمان اینکه بر مرکب آسمانی نشسته و همه مستمعین شان بر زمین نادانی و گناه جلوس کرده باید دائما از آن بالا بر زمین نشستگان نهیب زد! و برخی دیگر هم دیکته شده های دیگران را برای مردم میخوانند!

در مقام سخنوری و تبلیغ دینی ؛ توجه و باور مسئولیت و رسالت یک خطیب ضروری است که همه سخن در آیه ۴۹ احزاب جمع است: «الذین یبلغون رسالات الله یخشونه و لا یخشون احداً الا الله» ؛ به این معنا که مُبلّغان واقعی فقط و فقط به «مسئولیت الهی» خویش می اندیشند و به احدی توجه نداشته ، در نتیجه هیچ گاه «زید و عمرها» نمی توانند مبداء اراده و نقش آفرینشان باشند.این مُبلّغان واقعیِ دین ؛ هادی اجتماع و پیشرو در اهداف بلند الهی هستند و با گوشزد چالشها و ناهنجاریهایی که به پای دین تمام میشود، شجاعانه مواجه میشوند.

و البته در راستای همین مسئولیت؛ هیچ گاه از دردهای مردم فارغ نبوده و نیستند و از تذکر مودبانه و دلسوزانه به مسئولین ابائی ندارند.

الغرض ؛ این بنده از دهه شصت جناب آقای انصاریان را میشناسم و روابط نزدیکی داشتم و غیر از محبت و ادب در نشست های خصوصی و خطابه بر وزان “فطرت” در مجالسش ندیده ام. تاثیر او در سالهای دهه شصت در دفاع مقدس در نمازخانه لشکر حضرت رسول (ص) و سخنرانی های شورآفربن و عرفانی در شبهای سه شنبه در حسینیه همدانیها در همان سالها محو نشدنی است .

خصوصیت مهم این پیشکوست خطابه در ایران این است که با آرامش و ادبیات توام با محبت با مستمعش سخن میگوید.

او گرچه اهل منبر سیاسی نیست اما از مواردی که تاثیرگزاران جامعه از خط قرآن و روش اهلبیت (ع) خارج شوند و یا مردم شریف در تنگنا قرار گیرند ، سکوت نمیکند.

بر این اساس در شب ۲۱ رمضان در جمع هزاران عزادار حضرت امیر (ع) و احیاء نشینان شب قدر سخنانی با توجه به آیات قرآن در منع از تعدی زبانی و رفتاری به مجرمان و خصوصا بررسی مشکلاتِ بی حجابان به زبان آورد که بشکل شگفت آوری مورد انعکاس رسانه ای در دنیا قرار گرفت.

این بزنگاه ؛ بایدامروزه مورد توجه اهل منبر قرار گرفته و آقایان منبری پیشکسوت خود را الگو قرار دهند.»

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=1557418

خبر قبلیامیرعبداللهیان: هیات حاکمه افغانستان نسبت به حق‌آبه ایران اقدام جدی انجام دهد

خبر بعدیرحمان عموزاد به مدال طلا دست یافت +ویدیو

خبر مرتبطخبرهای بیشتر از این خبرنگار

هادی سروش: امام علی (ع) درعین حضور در مقامات عرفان لحظه ای از مشکلات مردم و جامعه غافل نمی شد

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»

هادی سروش: جامعه ای که در آن قدرت اظهارنظر از عالمان گرفته شود به روزگار سختی دچار خواهد شد

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم «ذر» قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

استاد هادی سروش: اداره حکومت با افزایش سطح آگاهی،اجرای عدالت و اخلاق است و نه توقعِ معجزه

هادی سروش: حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس اخلاق است/ تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

شب بیست و یکم ماه رمضان در مجمع دینی احیای فضیلت؛

هادی سروش: حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس اخلاق است/ تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است

حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در مراسم شب بیست و یکم ماه رمضان مجمع دینی احیای فضیلت گفت: تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است؛ نه اینکه رنگ اخلاق داشته باشد. جوهر وجودی حکومت علی(ع) اخلاق است. یک نفر به قصد کشتن امیرالمؤمنین(ع) ضربه‌ای زده و حکومت می‌تواند شکنجه کند و اعتراف بگیرد که او را معاویه فرستاده و یا هر اعترافی که دوست دارد. چنین چیزی در تاریخ نیست و امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید به این زندانی برسید و یک وقت چیزی می‌خواهد کسر نگذارید. دوم اینکه حکومت به بهانه این دست بردن به سلاح شروع به اعدام کند. اما این کار را هم نکرد و فرمود یک وقت نشود دست به خون مسلمین دراز و بهانه برای کشتار مسلمین پیدا کنید؛ او یک ضربه به من زده و شما هم یک ضربه به او بزنید.

هادی سروش: حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس اخلاق است/ تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است

یک استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه در حاکمیت علوی و حکومت امیرالمؤمنین(ع) «حاکمیت اخلاق» مطرح است، گفت: در خطبه 16 نهج البلاغه این جمله آمده که امیرالمؤمنین(ع) فرمود به شما قول می‌دهم و بعد قسم هم می‌خورد که در حاکمیت چیزی از مردم پنهان نخواهد کرد و دروغی نخواهد گفت. اگر بنی امیه یک دروغ از دروغ‌هایی که ما می‌گوییم مصلحت‌آمیز، در تاریخ پنج ساله حکومت امیرالمؤمنین(ع) پیدا می‌کرد تا امروز به همه دنیا می‌رساند تا بتواند آبروی علی(ع) را ببرد و یک حرف خلاف از کل حکومت امیرالمؤمنین(ع) پیدا نکردند.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در مراسم شب بیست و یکم ماه رمضان مجمع دینی احیای فضیلت، گفت: در حکومت امیرالمؤمنین(ع) مانند هر قدرت، حاکمیت و حکومتی، می‌تواند شاخصه یا شاخصه‌هایی مورد اصالت و توجه قرار گیرد. در حکومت‌های قبل و بعد از امیرالمؤمنین(ع) اصالت با قدرت است؛ اصالت با کسی است که می‌تواند غلبه پیدا کند و کسانی که به قدرت می‌رسند هیچ باکی ندارند از اینکه این شاخصه حکومت خودشان را علنا معرفی کنند.

این استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: در حکومت امویان که نام معاویه بیش از همه مطرح است، او بدون هیچ تعارفی مطرح کرد که حکومت و حاکمیت از آن قدرت‌طلبان است و هرکسی که به قدرت برسد. اما در حاکمیت علوی و حکومت امیرالمؤمنین(ع) «حاکمیت اخلاق» مطرح است. معاویه 40 سال حکومت می‎کند اما امیرالمؤمنین(ع) پنج سال حکومت می‌کند. ممکن است حکومت بر پایه اخلاق پایدار هم نباشد اما اخلاق اجازه نمی‌دهد حاکم و حکومت برای بقا دست به هر کاری بزنند.

وی تأکید کرد: انسان با مجموعه ای غرایض خلق شده است که هر کدام به شکل وسیعی می‌تواند همه هستی یک انسان را بگیرد. این غرایض فرمان و ترمز نیاز دارد؛ «عقل» غرایض را جهت می‌دهد و حقیقتی به نام «اخلاق» این غرایض را کنترل می‌کند. اگر اخلاق نفی شود، یعنی تمام غرایضی که در انسان هست و از هر سلاح هسته‌ای نابودکننده‌تر است، بدون کنترل می‌ماند. اخلاق است که قدرت‌طلبی و شهوت‌رانی را کنترل و انسان را انسان می‌کند.

سروش افزود: طبیعتا عده‌ای با «اخلاق» مخالفت می‌کنند اما نباید انتظار داشته باشیم به صورت صریح مخالفت کنند و اگر کسی با اخلاق به صورت صریح مخالفت کند، بلافاصله نفی می‌شود. لذا کسانی که اخلاق را برای منافع خودشان خطر می‌بینند از راه دیگری اقدام می‌کنند. گروهی گفتند اخلاق نسبی است و قائل به نسبیت در اخلاق شدند. یعنی اخلاق همه جا خوب نیست و یک جاهایی خوب است آدم اخلاق از خودش نشان بدهد و یک جاهایی هم خیلی بد است؛ دروغ، آدم‌کشی و دخالت در حریم آبروی اشخاص یک جایی بد و یک جایی خوب است.

وی یادآور شد: گروه سومی امروزه صدایشان به گوش ما می‌رسد که نه می‌گویند اخلاق حرف بیخود است و نه می‌گویند اخلاق نسبی است؛ بلکه می‌گویند اخلاق می‌تواند در مقابل دین قرار بگیرد و دین را از پای در بیاورد؛ این خیلی حرف خطرناکی است. معنا و خروجی این حرف این است که یک کسی می‌تواند به انگیزه دین و دینداری هر عمل غیر اخلاقی را انجام بدهد. کسانی که این حرف را می‌زنند اگر خانه‌ای خراب کنند، آبرویی بریزند و حتی آدمی بکشند، می‌گویند ما داریم به مقتضای دین عمل می کنیم و اخلاق در مقابل دین قد علم کرده و آن را باید کنار بگذاریم.

این استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: علت اینکه پای دین را وسط می‌کشند این است که فطرت انسان در برابر دین خاضع است؛ نگاه نکنید که بعضی‌ها با رفتارشان نگاه جامعه نسبت به دین را عوض کرده‌اند. این تفکر سال‌ها قبل می‌گفت اطاعت از پیامبر(ص) مهمتر از اطاعت از خدا است. دین را این طور معرفی می‌کنند که در یک شخص می‌تواند ظهور کند و می‌گویند این دین بر اخلاق غلبه دارد. این طور با اخلاق معامله و آن را نابود می‌کنند.

وی گفت: شهید مطهری می‌فرماید «از بیرون جهان اسلام بر داخل نباید ترسید و از داخل باید ترسید؛ ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره فسق و فجور کنند؛ بلکه از نفاق داخلی و نیروهایی که از مواجهه با اسلام می‌ترسند، ماسک اسلام به چهره می‌زنند، هدف‌های پلید خود را زیر شعارهای اسلامی با تهی کردن اسلام از درون و محتوا و ابقاء اندام و پوسته و با تغییر دادن مسیر و هدف و بالأخره با نوعی تحریف معنوی دنبال می‌کنند». از این حرف‌ها این طور برداشت می‌شود که اگر آقای مطهری امروز بود می‌گفت از بی حجابی نترسید و از بعضی حرف‌هایی که در صدا و سیما می‌زنند بترسید.

سروش با تأکید بر اینکه حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس اخلاق است، افزود: به نظرم تعبیر «مجسمه اخلاق» برای وجود امیرالمؤمنین(ع) کم است. در نهج البلاغه هست که مردم برای بیعت با امیرالمؤمنین(ع) هجوم آوردند و امیرالمؤمنین(ع) در مواجهه با این درخواست عمومی است و تاریخ طبری نقل می‌کند که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند فردا در مسجد صحبت می‌کنم. فردا فرمودند که یک روز به شما مهلت دادم تا فکر کنید روی بیعتی که می‌خواهید با من داشته باشید و من زعیم جهان اسلام شوم. بعد هم فرمود شما به من فشار می‌آورید که مسئولیت قبول کنم.

وی یادآور شد: در خطبه 16 نهج البلاغه این جمله آمده که امیرالمؤمنین(ع) فرمود به شما قول می‌دهم و بعد قسم هم می‌خورد که در حاکمیت چیزی از مردم پنهان نخواهد کرد و دروغی نخواهد گفت. اگر بنی امیه یک دروغ از دروغ‌هایی که ما می‌گوییم مصلحت‌آمیز، در تاریخ پنج ساله حکومت امیرالمؤمنین(ع) پیدا می‌کرد تا امروز به همه دنیا می‌رساند تا بتواند آبروی علی(ع) را ببرد و یک حرف خلاف از کل حکومت امیرالمؤمنین(ع) پیدا نکردند.

این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: امیرالمؤمنین(ع) لحظه‌ای از اخلاق فاصله نگرفت. در صفین امیرالمؤمنین(ع) شخصی به نام جریر را به شام فرستاد و سه ماه ماند تا یک وقت معاویه جنگی را شروع نکند. عده ای از قاریان قرآن به امیرالمؤمنین(ع) گفتند اجازه بدهید تحقیق کنیم که آیا حق با شما است یا با معاویه است و بعد کسی که حق است را کمک می‌کنیم و امیرالمؤمنین(ع) فرمود اصلا تمام کتاب‌های آسمانی، عقل و خرد همین را می‌گوید. این قاریان در صفین اردو زدند و حقانیت امیرالمؤمنین(ع) را فهمیدند و بعضی از آنها ملحق شدند.

وی با اشاره به نامه 47 نهج البلاغه، گفت: تار و پود حاکمیت علی(ع) اخلاق است؛ نه اینکه رنگ اخلاق داشته باشد. جوهر وجودی حکومت علی(ع) اخلاق است. یک نفر به قصد کشتن امیرالمؤمنین(ع) ضربه‌ای زده و حکومت می‌تواند شکنجه کند و اعتراف بگیرد که او را معاویه فرستاده و یا هر اعترافی که دوست دارد. چنین چیزی در تاریخ نیست و امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید به این زندانی برسید و یک وقت چیزی می‌خواهد کسر نگذارید. دوم اینکه حکومت به بهانه این دست بردن به سلاح شروع به اعدام کند. اما این کار را هم نکرد و فرمود یک وقت نشود دست به خون مسلمین دراز کنید؛ او یک ضربه به من زده و شما هم یک ضربه به او بزنید.

اخبار مرتبط

چرا یک ماه، روزه؟‌

نوروز خوب و زندگی خوب

چرا از نام «خمینی بزرگ» در سلام فرمانده دریغ شد؟!

نقشِ کاسبان و چاپلوسان قدرت در تخریب اعتقادات درباره حضرت مهدی (عج)

بیگانگی بعثت از گفتمانِ فشار بر مردم

کلمات کلیدی هادی سروش احیای فضیلت حاکمیت اخلاق اخلاق امیرالمؤمنین

هادی سروش : شهيد مطهرى درروزگاربی حجابی و مشروب فروشی نگران تحریف وخرافاتى بود..


انصاف نیوز ؛ هادی سروش : اخلاق در تاروپود حكومت على (ع) رسوخ كرده بود و او هيچ گاه اخلاق را فداى سياست نكرد/درحکومتِ اخلاقی او خبری از اعتراف گیری نیست/آنچه امروز به عنوان نسبي بودن اخلاق از برخي تريبونهاي رسمي تبليغ مي شود، نگراني آفرين است / شهيد مطهرى درروزگاربی حجابی و مشروب فروشی نگران تحریف وخرافاتى بود كه به نام دين ترويج شود/

انصاف نیوز
حجت الاسلام هادى سروش، استاد حوزه، در شب شهادت اميرالمومنين، در مجمع دینی احیای فضیلت به موضوع "اصالت اخلاق در حکومت امام علی" پرداخت؛

تعریف و تحریف اخلاق

وی گفت : برای تشریح سیطره اخلاق در حکومت امام علی ضروری است. ببینید انسان دارای غرائزی است که هبچ حد توقف ندارد و باید کنترل شود و آن نیروی کنترل کننده "اخلاق" است .
ممکن است کسی اخلاق را تحریف کند و آنچه در حقیقت از عواطف به حساب می اید به جای اخلاق معرفی کند وبعد کلِ اخلاق را ذبح میکنند و چیزی بنام دین و یا قدرت را جای ان نشاند!

گروه های مخالف اخلاق

اولین گروه مخالف اخلاق ؛ کسانی هستند که صریحا مبگویند اخلاق حرف مفت است !
دومین گروه مخالف اخلاق که سعی میکنند مخالفتشان را مخفی کنند کسانی هستند که اخلاق را نسبی میدانند !
این گروه تریبون رسمی دارند و گاهی در خطبه ها و یا سخنرانی های روی آنتن حرف میزنند و البته نگران کننده است! دروغ و تهمت و تضییع حقوق را تئوریزه میکنند و بر اساس مصلحت آن قبائح جایز اعلام میکنند!
قطعا این گروه به اشتباه میروند و این حرف ها برخلاف نظرات صریح امام خمینی در آثار فقهی و اخلاقی شان بوده و ایشان تصریح میکند مگر امکان دارد دروغ از زشتی در جایی و بخاطر مصلحتی بیرون آید؟!
سومین گروه مخالفان اخلاق کسانی هستند که در رسانه آمده و میگویند ؛ اخلاق دارای چنان ظرفیتی است که میتواند در مقابل دین قرار گیرد! اینان با این حرف اخلاق را نفی میکنند تا بتوانند یک دین ضداخلاق که موجب استیلای قدرت است جای اندازند!
البته این ها سخنانی عجیب و غریب دیگری هم قبلا داشته اند ! مثلا عنوان میکردند ؛ اطاعت از پیامبر حتی مهمتر از اطاعت خداست و البته پیامبر آخرین حلقه نیست.«ولایت» امری تسری‌پذیر است.از پیامبر به اهل بیت و دوازده امام و از ایشان به نایبان عام‌شان یعنی فقها و در دوره حکومت دینی به ولی فقیه رسیده.

استاد مطهری در روزگاری که جامعه گرفتار مشروب فروشی ها و بی حجابی ها بود ، سخنان نگران کننده اش درباره تحریف دین و ضربه از ناحیه درون دین بود. در عبارتی ایشان مینویسد؛ "قرآن فرمود:از خارج دنیای اسلام بر اسلام نباید ترسید، از داخل باید ترسید. ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره فسق و فجور کنند، بلکه از نفاق داخلی، از نیروهایی که از مواجهه علنی با اسلام می‏ترسند و ماسک اسلام به چهره می‏زنند و هدفهای پلید خود را زیر سرپوش شعارهای اسلامی، آنهم شعارهای غلیظ و شدید، با تهی کردن اسلام از درون و محتوا و ابقاء اندام و پوسته و با تغییر دادن مسیر و هدف و بالاخره با نوعی تحریف معنوی دنبال می‌کنند، از اینها باید ترسید و از فریب خوردن ساده دلان مسلمان از این گروه منافق سنگ اسلام بر سینه زن."

اخلاق و دین عین یکدیگراست

استاد سروش گفت : اجازه دهید بگویم که استاد مطهری میفرماید؛ برای اسلام و مقررات عادلانه اسلام دو مصیبت پیش آمد: یکی از طرف حکام و خلفا و یکی از طرف علما که مفسر این قانون بودند.
واقعیت غیرقابل انکار این است که اخلاق عین دین و عین عقلانیت است . البته روشن است چرا برخی در تریبون از دین استفاده میکنند و دست به تفکیک بین دین و اخلاق و یا بین عقل و اخلاق میزنند؟ چون به قول استاد مطهری؛ در بشر حسی و خضوعی نسبت به دین هست که حتی ممکن است در همین خضوع آنقدر افراط کند که از خود دین هم خارج می‌شود، خضوعی است که خود دین هم نمی‏پسندد و او را مردود شمرده.

بیعت گرفتنِ اخلاقی امام علی برای تشکیل حکومت

وی گفت : اخلاق در حکومت علی با تار وپود حکومت عجین است و جای گرفته.
امیرمومنان در روز بیعت ؛به حق انتخاب احترام میگذارد وطبق نامه اول نهج البلاغه می‌فرماید: «و بایعنی الناس غیر مستکرهین ولا مجبرین بل طائعین مخیّرین»؛ مردم با من بیعت کردند در حالی که هیچ اجبار و کراهتی در کار نبود، اجباری هم در کار نبود بلکه در عین اطاعت و آزادی بیعت کردند. مخیر بودند و کسی آنها را الزام نکرد.
جالب است طبق گزارش طبری ، امام به مردم یک روز مهلت میدهد که بروید و فکر کنید و اگر خواستید و راضی به نحوه مدیریت من بودید بیایید بیعت کنید و اگر نخواستید بیعت نکنید؛ و روز بعد که باز مردم با هجوم می آیند میفرماید : ایها الناس قد افترقنا بالامس و کنت امرکم فابیتم الا ان اکون علیکم .. ؛ دیروز حرفم را زدم ولی شما پافشاری کردید ، من بیایم در اموال شما دخالت میکنم ولی نه برای خود..
این جملات حضرت اشاره به بازگرداندنِ بیت المالی است که بشکل رانت و اختلاس سالها به جیب افراد مشخص رفته است!

حاکمیت اخلاق بعد از تشکیل حکومت

️استاد سروش ادامه داد ؛ امام در تمام حکومت ۵ ساله خود از هیچ ابزار ضد اخلاقی مانند دروغ ، پنهان کاری ، فریب افکار عمومی استفاده نکرد و حتا از دروغ مصلحتی به نفع حکومت هم پرهیز داشت . ابن وعده ای بود که بعد از بیعت مردم اعلام داشت ؛ در خطبه ۱۶ فرمود : ” ذمتی بما اقول رهین ... لاکتمت وشمه وَ لَا کَذَبْتُ کِذبَهً"
" تعهد میسپارم .. که بخدا قسم سر سوزنی پنهان کاری نکنم و هیچ نوع دروغی نگویم”.

جلوه های اخلاق و امام در جنگ

حجت الاسلام سروش گفت : از بزنگاه های حکومت ، جنگ است که باید دید چگونه عمل میکند؟ امیرمومنان قبل شروع جنگ جمل فرمود : چه کسی حاضر است قرآن را بگیرد و ببرد و دعوت قرآن کند و قرآن حاکم باشد ؟ و خوب معلوم بود هر اقدام کند جمل یان آنچنان خشونتی داشتند که آن فرد را میکشتند ! اما جوانی اعلام کرد و رفت و کشته شد .
در صفین هم حضرت این کار را کرد و امام جریر را به شام فرستاد و حدود سه ماه در شام ماند و رایزنی میکرد که جنگی شکل نگیرد. در همان زمان یاران امام فشار می آوردند که چرا مسامحه میکنی؟! پاسخ امام در نهج البلاغه در خطبه هشتم آمده.
و نمونه دیگر اینکه قاریان قرآن که افراد موجهی بودند در مورد شرکت در جنگ صفین به امام علی گفتند؛ ما می آییم بیرون کوفه ولی نه در جمع شما و در لشکر معاویه وارد نمیشویم و جدا اردو میزنیم و بررسی میکنیم حق باکیست .. و امام علی روش آنان را تایید و تشویق نمود . اینها نمونه هایی از رعایت و حاکمیت اخلاق در سخت ترین شرائطی است که حکومت امام علی با آن مواجه بوده است.

حکومتِ اخلاق در پایان حاکمیت

استاد سروش در بخش دیگری از سخنانش با مسائل پایانی دوران حکومت علوی پرداخت و گفت : امام علی و دست اندارکاران اصلی حکومت در جریان ترور حضرت امیر ️دو کار را میتوانستند با ابن مجلم بکنند که نکردند ، اول ؛ او را مجبور کنند تا او به همکاری با معاویه اعتراف کند و بعد بتوانند یک جنگ روانی و دینی بر علیه معاویه و به سود حاکمیت خود راه اندازی کنند! ولی اصلا این کار را نکردند. در زندان اميرالمؤمنين، شكنجه وجود نداشت و اعترافات را هم قابل استناد نمیدانست . ابن مجلم در شرائط مناسبی زندانی بود و بعد هم قصاص شد .
دوم اینکه بعد ضربت و شهادت امام (ع) ؛ بهترین زمان بود تا با منسوب بودن قاتل به خوارج، حکومت اقدام لازم برای پاکسازی و برخورد شدید با خوارج را عملی کند و با یک خونریزی جدی که از دشمن میگیرد طومار خوارج را جمع کند و از سوی دیگر یک حماسه آفرینی را رقم زند!
اما حضرت طبق گزارش صاحب نهج البلاغه در نامه ۴۷ به فرزندش امام حسن فرمود: پسرم، به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیش‌دار آیا نمی‌بینی چشم‌های او را که از ترس چگونه گردش می‌کند و دلش چگونه مضطرب می‌باشد.. حق خونریزی ندارید و او یک نفر را کشته و فقط یک نفر قصاص میشود. و بدن او اهانت نکنید ..

http://www.ensafnews.com/409113

فیلم سخنرانی حجت الاسلام هادى سروش، استاد حوزه، در شب شهادت اميرالمومنين،

🎥 فیلم سخنرانی حجت الاسلام هادى سروش، استاد حوزه، در شب شهادت اميرالمومنين، در مجمع دینی احیای فضیلت:

اخلاق در حكومت علوى اصالت داشت.

🖊اخلاق در تاروپود حكومت على (ع) رسوخ كرده بود و او هيچ گاه اخلاق را فداى سياست نكرد.

🖊آنچه امروز به عنوان نسبي بودن اخلاق از برخي تريبونهاي رسمي تبليغ مي شود، نگراني آفرين است

🖊 به گمانم اگر شهيد مطهرى امروز زنده بود براي بي حجابي اظهار نگراني نمي كرد او براي خرافاتى كه به نام دين ترويج مى شود ناراحت و نگران بود
فایل تصویری 👇
https://www.instagram.com/tv/Cq6PyzHKHUJ/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

آخرین و حساس ترین دریافت های امیرمومنان در بستر شهادت  ✍ هادی سروش

⚫️آخرین و حساس ترین دریافت های امیرمومنان در بستر شهادت

✍ هادی سروش

حال که در غم از دست دادن "عدل و احسان و علم و مظهر همه اسماء حسنای حق" نشسته ایم ، بیاییم وصایای آن امام عزیز و بی مانند را از روی نهج البلاغه اش -کلام ۴۷- مرور کنیم ؛

☑️ اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى وَ اَهْلى وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى بِتَقْوَى اللّهِ،
🔺شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مى رسد را به تقواى الهى،

☑️ وَ نَظْمِ اَمْرِكُمْ، وَ صَلاحِ ذاتِ بَيْنِكُمْ، فَاِنّى سَمِعْتُ جَدَّكُما (ص) يَقُولُ: «صَلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَ الصِّيامِ».
🔺و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مى كنم، چرا كه از جد شما (ص) شنيدم مى فرمود: «اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است».

☑️اللّهَ اللّهَ فِى الاْیتامِ، فَلاتُغِبُّوا اَفْواهَهُمْ، وَ لايَضيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ.
🔺خدا را خدا را درباره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد

☑️ اُوصيكُما بِتَقْوَى اللّهِ، وَ اَنْ لاتَبْغِيَا الدُّنْيا وَ اِنْ بَغَتْكُما، وَ لاتَأْسَفا عَلى شَىْء مِنْها زُوِىَ عَنْكُما.وَقُولا بِالْحَقِّ، وَاعْمَلااَْجْرِ.
🔺 شما را به تقواى الهى سفارش مى نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا ازدستتان رفته متأسّف نباشيد. حق بگوييد، و براى ثواب الهى بكوشيد

☑️ وَ كُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
🔺دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد.

☑️ اللّهَ اللّهَ فِى الْقُرْآنِ، لايَسْبِقْكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ
🔺خدا را خدا را درباره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند

☑️ وَاللّهَ اللّهَ فِى الصَّلاةِ، فَاِنَّها عَمُودُ دينِكُمْ. وَاللّهَ اللّهَ فى بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاتُخَلُّوهُ ما بَقيتُمْ، فَاِنَّهُ اِنْ تُرِكَ لَمْ تُناظَرُوا.
🔺خدا را خدا را درباره نماز، كه نماز عمود دين شماست. خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجارا خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد.

☑️ وَ اللّهَ اللّهَ فِى الْجِهادِ بِاَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ وَ اَلْسِنَتِكُمْ فى سَبيلِ اللّهِ.
🔺خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا

☑️ علَيْكُمْ بِالتَّواصُلِ وَ التَّباذُلِ، وَ اِيّاكُمْ وَ التَّدابُرَ
🔺بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى

☑️ و التَّقاطُعَ. لاتَتْرُكُوا الاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ فيُوَلّى عَلَيْكُمْ اَشْرارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ.
🔺و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد كه بدكارانتان بر شـما مسـلّط شوند، آن گاه دعـا كنيد و به اجابـت نرسـد.


🔴سفارش شگفت آور امیرالمومنین (ع) در مورد قاتل اش ؛

☑️ يا بَنى عَبْدِالْمُطَّلِبِ، لا اُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِماءَ الْمُسْلِمينَ خَوْضاً تَقُولُونَ: قُتِلَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ! قُتِلَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ
🔺اى فرزندان عبدالمطّلب، نيابم شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: اميرالمؤمنين كشته شد، اميرالمؤمنين كشته شد!

☑️ اَلا، لا يُقْتَلَنَّ بى اِلاّ قاتِلى اُنْظُرُوا اِذا اَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَة وَ لاتُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ، فَاِنّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (ص) يَقُولُ: «اِيّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ».
🔺آگاه باشید ؛فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مكنيد، كه من از رسول خدا (ص) شنيدم مى فرمود: «از مُثله كردن دورى كنيد هرچند درباره سگ گازگيرنده باشد».
به شیعیان آن حضرت و دوستان تان ارسال کنید .

🆔https://t.me/soroushmarefat

هادی سروش : امام علی در مقامات عرفان و شهود، لحظه ای از حال و نیاز و مشکلات مردم و جامعه غفلت ند

انتشار : 22 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۸:۰۵ | کد خبر : 1556086 | پرینت

هادی سروش: امام علی (ع) درعین حضور در مقامات عرفان لحظه ای از مشکلات مردم و جامعه غافل نمی شد

شفقنا- استاد حوزه علمیه قم گفت: امام علی (ع) در عین حضور در مقامات عرفان و شهود، لحظه ای از حال و نیاز و مشکلات مردم و جامعه غفلت ندارد و بدنبال احسان است. احسان او را باید در برخورد کریمانه اش با دشمن دید.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در روز نوزدهم رمضان در مجلس بزرگداشت درگذشت مادر شهید حسن رضائی در شهر محلات گفت: امیرالمومنین در طلیعه صبح ۱۹ رمضان ضربت خورد و در حدود فجر ۲۱ رمضان به شهادت رسید. این حدود ۴۸ ساعت از ساعات طلایی است که می توان با نگاه به حالات و جملات امام علی از دنیای پر راز علی دور نمایی بدست آورد.

وی گفت: اولین جمله ای که امام علی بعد از اصابت شمشیر به پیشانی مبارکش گفت؛ «فزت و رب الکعبه» است یعنی به خدای کعبه قسم که به فوز رسیدم. این جمله را دو عالم سرآمد در شیعه و سنی نقل کرده اند؛ جناب سید رضی (قرن چهارم) و ابن اثیر (قرن ششم). معنای این جمله بسیار مهم است؛ مشهور این عبارت را به معنای رستگار شدم معنا می کنند ولی این ترجمه دقیق نیست. برخی کلمات عرب با یک کلمه فارسی قابل برگشت نیست.

وی ادامه داد: به نظر، معنای این جمله با توجه به کتابهای لغت قدیم به معنای با سلامتی به مقصد رسیدم است. و می تواند دورنمایی از دنیای روح پر راز علی (ع) باشد که توضیح می دهم. علامه جعفری به معنای رها شدم ترجمه کرده و مقصود امام را در خیر مقدم به مرگ دانسته. و استاد مطهری مفهوم این جمله را خوشحالی حضرت دانسته و می گوید: علی(ع) وقتی می بیند مرگش به صورت شهادت نصیبش شده از خوشحالی در پوست نمی گنجد، لذا در لحظات آخرین حیاتش می فرماید: به خدا سوگند هیچ امر مکروه و خلاف انتظاری برای من رخ نداده است، همان رخ داد که می خواستم و به آرزوی خود که شهادت است رسیدم، مثل من مثل کسی است که شب تاریک در جستجوی آب در صحرایی می گردم، ناگاه چاه آبی یا سرچشمه ای پیدا می کند، مثل من مثل جوینده ای است که به مطلوب خود نائل گشته است.

آقای سروش عنوان کرد: یکی از شیعیان بنام حبیب بن عمر است که توفیق یافت و به ملاقات امام در روز آخر شتافت. او زمانی وارد می شود که زخم سر را باز کرده اند و وقتی عمق زخم را دید به حضرت عرضه داشت: این چه مصیبتی است که بر شما مولای من؟ حضرت با ضعف پاسخ داد: دیگر همین ساعت ها از میان شما جدا خواهم شد. ام کلثوم که پشت در ایستاده بود، شنید و شروع کرد به بلند بلند گریه کردن. حضرت پرسید: دخترم! چرا گریه می‌کنی؟ عرض کرد: به خاطر جدا شدن از شما و اینکه شما می‌خواهید ما را ترک کنید. امام فرمود: دخترم! اگر آنچه را من می‌بینم، تو هم می‌دیدی، هرگز برای من گریه نمی‌ کردی.
در اینجا حبیب پرسید مولایم چه می بینید؟ امیرالمومنین فرمود: صفی از ملائکه را می‌بینم که در انتظار و استقبال من ایستاده اند و رسول خدا را می‌بینم که آغوش باز کرده و می‌گوید: جایگاهی والا در بهشت برای تو فراهم است، زود به ما ملحق شو.
و سپس آیه ۱۲۸ سوره نحل که آخرین آیه سوره نحل است را امام خواند: «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون»

وی گفت: انتخاب آیه «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون» توسط امیرمومنان در آخرین لحظات و آن هم به عنوان آخرین جملات ، نشان از این است که عمر علی (ع) در پیاده کردن این دو حقیقت بوده و همین دو حقیقت هم مقصد و مقصود او بوده و ریشه عبارت «فزت ورب الکعبه» گفتن علی است.
اول ؛ ارتباط با خدا، و دوم؛ توفیق به احسان و نیکوکاری.

وی بیان داشت: بهترین شرح «فزت و رب الکعبه» کلام شماره ۴۷ نهج البلاغه است که وصایای حضرت علی به دو فرزندش امام حسن و امام حسین است، عبارات این کلام بی نظیر با تکرار واژه دلنشین «الله الله» در هر بندی قرار گرفته.
در قسمتی از آن چنین آمده؛
اُوصیکُما بِتَقْوَى اللّهِ، وَ اَنْ لاتَبْغِیَا الدُّنْیا وَ اِنْ بَغَتْکُما، وَ لاتَأْسَفا عَلى شَىْء مِنْها زُوِىَ عَنْکُما. وَقُولا بِالْحَقِّ، وَاعْمَلا اَْجْرِ.
شما را به تقواى الهى سفارش مى نمایم، و اینکه دنیا را مجویید گرچه دنیا شما را بجوید، و بر آنچه از دنیا ازدستتان رفته متأسّف نباشید. حق بگویید، و براى ثواب الهى بکوشید

وَ کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید.

اللّهَ اللّهَ فِى الْقُرْآنِ، لایَسْبِقْکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ
خدا را خدا را درباره قرآن، نیاید که دیگران در عمل به آن از شما پیشى جویند

وَاللّهَ اللّهَ فِى الصَّلاهِ، فَاِنَّها عَمُودُ دینِکُمْ. وَاللّهَ اللّهَ فى بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاتُخَلُّوهُ ما بَقیتُمْ، فَاِنَّهُ اِنْ تُرِکَ لَمْ تُناظَرُوا.
خدا را خدا را درباره نماز، که نماز عمود دین شماست. خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستید آنجارا خالى مگذارید، که اگر خالى گذاشته شود از کیفر حق مهلت نیابید.

وَ اللّهَ اللّهَ فِى الْجِهادِ بِاَمْوالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ وَ اَلْسِنَتِکُمْ فى سَبیلِ اللّهِ.
خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا

علَیْکُمْ بِالتَّواصُلِ وَ التَّباذُلِ، وَ اِیّاکُمْ وَ التَّدابُرَ.
بر شما باد به پیوند با هم و بخشش مال به یکدیگر، و بپرهیزید از دورى
و التَّقاطُعَ. لاتَتْرُکُوا الاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ فیُوَلّى عَلَیْکُمْ اَشْرارُکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا یُسْتَجابُ لَکُمْ.
و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منکر را وانگذارید که بدکارانتان بر شـما مسـلّط شوند، آن گاه دعـا کنید و به اجابـت نرسـد.

آقای سروش گفت: امیرمومنان دعای کمیل و مناجات شعبانیه دارد که اوج عرفان را نشان می دهد ولی در عین حال از دسته عارفانی نیست که بگوید: هیچ کنجی بی دد و دام نیست، جز خلوتگاه حق آرام نیست، و بعد چنان در محبت الهی غرق شود که از خلق خدا غافل شود! او مظهر اسم خدای متعال؛ لایشغله شان عن شان است. در عین حضور در مقامات عرفان و شهود، لحظه ای از حال و نیاز و مشکلات مردم و جامعه غفلت ندارد و بدنبال احسان است.

وی تصریح کرد: احسان های امام علی به آن چیزی محدود نیست که ما می شناسیم مانند نوازش یتیم و مدرسه سازی و .. بلکه احسان او را باید در برخورد کریمانه اش با دشمن دید.

وی ادامه داد: ابن ابی الحدید در جلد ششم‌ شرح نهج البلاغه چنین دارد؛ ان علیا اکرم عایشه بعد انقضاء الحرب الجمل وصانها و عظم شأنها ولو کانت فعلت بعمر مافعلت به ثم ظفر بها لقتلها و مزقها اربا اربا و لکن علیا کان حلیماً کریما.
ترجمه عبارتش این است؛ علی(ع) پس از پایان جنگ جمل عایشه را احترام کرد و او را گرامی داشت. اگر عایشه آنچه با علی کرد با عمر می کرد و عمر بر او دست می یافت،، او را می کشت و قطعه قطعه می کرد، ولی علی(ع) بردبار و بزرگوار بود.

وی در پایان با تجلیل از مادر شهید حسن رضائی اشاره کرد: مریم الگوی زنان پر افتخار است. مریم در عین اینکه زن است و در خانواده ای زیست می کند اما دارای یک خلوت با خداست که نتیجه آن خلوت او ارتباط اخلاقی او و تربیت فرزند او را رقم زده. خدای متعال از آن ارتباط با چنین در آیه ۲۶ سوره مریم فرمود: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا
ابن ناحیه‌ شرقى که در آیه آمده به نقل مشهور مفسرین؛ بیت‌المقدس است. اما می تواند برای هر زنی مومنه ای ؛ خلوت او و سجاده او ذکر او و زیارت عاشورا او باشد.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=155608

خبر مرتبطخبرهای بیشتر از این خبرنگار

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»

هادی سروش: جامعه ای که در آن قدرت اظهارنظر از عالمان گرفته شود به روزگار سختی دچار خواهد شد

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم «ذر» قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

هادی سروش : حجاب بی تأثیر از عفاف نیست، و عفاف از اخلاق مسئولین و شرایط اقتصادی تاثیرپذیر است / نه ح

🔻در پاسخ به برخی رسانه ها که دعوت به مصاحبه درباره "حجاب" داشتند ، مصاحبه ای که در گذشته داشتم را تقدیم میکنم .


هادی سروش : حجاب بی تأثیر از عفاف نیست، و عفاف از اخلاق مسئولین و شرایط اقتصادی تاثیرپذیر است / نباید جنبه های روانی و جامعه شناسی ماجرا را ندید گرفت / نه حجاب اجباری کارساز است و نه رها کردن جامعه

«حجاب و عفاف» این روزها بیش از هر زمان دیگری تبدیل به دغدغه‌ی جدی برخی مسوولان فرهنگی و فقهای سنتی و صاحب تریبون شده است؛ خبرنگار انصاف نیوز در این باره با حجت الاسلام «هادی سروش» مدرس حوزه به گفت‌وگو نشسته است که متن آن به تفضیل در پی آمده است:

_ با توجه به مبانی و منابع فقهی نظرتان درباره‌ی ماهیت و کیفیت حجاب زنان چیست؟

در این رابطه با دو موضوع مواجه هستیم؛ حجاب و عفاف. متأسفانه مقوله‌ی حجاب با برخی موضوعات دیگر خلط شده است تا جایی که ممکن است خواننده یا شنونده‌ای که وارد بحث حجاب می‌شود، تصور کند موضوع چیز دیگری است.

باید توجه داشت که در فقه و حقوق اسلامی، «حجاب» با معاشرت‌های تحریک آمیز زنان و مردان، آرایش زنان، نگاه کردن مردان به زنان و سخن گفتن زنان با مردان تفاوت می‌کند و در واقع حجاب ارتباطی با عناوین بیان شده ندارد؛ برای نمونه آرایش کردن زنان با مقوله‌ی حجاب متفاوت است و یا معاشرت‌های تحریک آمیز از دیدگاه عقل و شرع اشکال دارد. نگاه کردن مردان به زنان یک حرکتی است که از نظر روانی در فرد توفان به پا می‌کند و مورد تأیید عقل و شرع در حالت‌های غیرعادی نیست و تنها در صورت ضرورت جایز شمرده شده است. موضوع صحبت با خانم‌ها نیز مقوله‌ای جداست. در فقه شیعی صحبت کردن با خانم‌ها در حد امورات اجتماعی و خانوادگی به‌طور قطع جایز است.

به این ترتیب و با توجه به مواردی که در بالا به آن اشاره شد، محل بحث در حجاب، کمیت و مقدار پوشش بانوان در اجتماع است و در این رابطه، مرحوم استاد مرتضی مطهری (ره) عنوان می‌کند که حجاب زنان یک بحث تأسیسی در اسلام است و در جاهای دیگر از پوشش به این شکل مطلبی نداریم. پس فلسفه‌ی وجودی این پوشش، صیانت فرد و جامعه از مفاسد است و اگر جامعه‌ای فاسد نباشد و به سمت فساد حرکت نکند، ضرورتی ندارد که در مسأله‌ی حجاب جدیتی به خرج داده شود.

در زمینه‌ی پوشش بانوان در اسلام، دو نظریه‌ی افراطی و تفریطی وجود دارد. نظریه‌ی تفریطی از هر نظر، زن را محصور در خانه می‌خواهد و در این رابطه، کسانی که کمترین آشنایی با مبانی فقهی داشته باشند تصدیق می‌کنند که ما در فقه چنین چیزی نداریم و این نظریه پردازی تفریطی یک حرکت فکری متحجرانه‌ی جامدی است مربوط به بخشی از افراد که شاید در فقه و حقوق اسلامی هم درسی خوانده باشند.

در فقه، زنان می‌توانند و مستحب است برای نماز عید از خانه خارج شوند، حتی در فقه شیعه والدین می‌توانند دخترانشان را برای نماز عید به بیرون از خانه ببرند. خانم‌ها می‌توانند به عیادت مریض بروند؛ در تشییع جنازه و مراسم عزاداری شرکت کنند یا در جاهایی که احقاق حقی وجود دارد، می‌توانند در اجتماع حضور یابند. این نمونه‌ها جزء مباحث جدی فقه شیعه بوده و حاکی از این امر است که در فقه تشیع ضرورتی ندارد برای حفظ پوشش زن، او به‌طور کامل در خانه باشد و نه کسی را ببیند و نه او کسی را ببیند.

موضوع بعدی این که در بین فقها، فقیه بزرگی چون علامه حلی (ره) ادعای اجماع کردند که دست و صورت زن می‌تواند نمایان باشد و در این باره، نباید بین نمایان بودن دست و صورت و نگاه مرد نامحرم خلط شود و به نظر می‌رسد ادعای اجماع علامه حلی خیلی مهم و غیرقابل چشم پوشی است. در نتیجه می‌توان گفت کسانی که به زن نگاه تفریطی، بسته و دگمی دارند، نمی‌توانند در مورد حجاب، نظریه پردازان معتدل و متکی بر ادله‌ی فراگیر فقهی در این موضوع باشند.

در مقابل، یک نگاه افراطی هم وجود دارد که در زمینه‌ی پوشش، آزادی وسیعی برای زنان و مردان قائل است؛ این نظریه نه تنها با مبانی دینی ما مغایرت دارد بلکه می‌تواند مخالف عقل هم باشد. هر دو دیدگاه افراطی و تفریطی در نگاه محققان و اندیشمندان اسلامی مردود است.

_ ارزیابی شما درباره‌ی نظر برخی فقیهان نواندیش در استحباب پوشش سر و گردن بانوان چیست؟

این کارشناسان دینی در نظریه پردازی و استنباط خود به این نتیجه رسیدند که ادله‌ی فقهی پوشش سر و گردن نه بر وجوب بلکه بر استحباب دلالت می‌کنند. این محققان هرچند برخلاف نظریه‌ی مشهور فقها که بر ضرورت پوشش غیر از دست و صورت نظر دارند، تئوری پردازی کردند ولی در عین این که نظریه‌ای تمام نبوده و قابل مناقشه است اما از چهارچوب‌های روش شناسی و دانش استنباط کلاسیک فقه شیعه پیروی می‌کنند.

در روش استنباط احکام شرعی از متون دینی، ادله‌ی جواز یا حرمت یک مطلب را با دیگر ادله‌ی موجود مقایسه می‌کنند و مقایسه یا به اصلاح فقهی جمع ادله، اگر به تعارض ادله برسد موجب اسقاط هر دو طرف تعارض می‌شود و یا یکی از دو طرف مطلب ترجیح داده می‌شود یا راه سومی برگزیده می‌شود که در آن ترجیح داده نمی‌شود و در اصطلاح علوم حوزوی جمع عرفی نامیده می‌شود. جمع عرفی که امکان تئوری برخی محققان را در استحباب پوشش سر و گردن موجه می‌کند؛ یعنی ادله‌ای که ظاهرش بر وجوب است را به این علت که دلیلی از بیرون وجوب را تأیید نمی‌کند و وجوب پوشش سر و گردن را جز خود این ادله در جای دیگری نداریم، حمل بر استحباب می‌کنند.

_ با توجه به مبانی و منابع اخلاق اسلامی نظر خودتان را درباره‌ی ماهیت و ارزش فضیلت عفاف بفرمایید؟

خیلی متأسفیم که توجهات بیشتر معطوف به حجاب است و روی عفاف نه حرفی می‌زنیم و نه کاری کردیم. حجاب مربوط به حوزه‌ی بیرونی انسان است. ما به ظاهر افراد بیشتر از باطنشان توجه می‌کنیم و از درون افراد که مربوط به عفاف است، غافل شده‌ایم. عفاف نشأت گرفته از یک ریشه‌ی درونی به نام «عفت» است که علمای اخلاق ما عفت، عدالت و حکمت را کنار هم قرار دادند و این‌ها را منشأ ساختار زیبای باطن یک فرد می‌دانند.

«عفت» یک بخش خودش را در حجاب نشان می‌دهد؛ ما بخش‌های مهمی در عفت داریم که به آن توجه نداشتیم مانند: نوع حرف زدن‌ها، نگاه کردن‌ها، قدم برداشتن‌ها، شوخی کردن‌ها و…. که گرایش‌های عفیفانه‌ی افراد را نشان می‌دهد. حجاب بخش کوچک و جزئی عفت است و هرکسی که بیشتر دارای عفت است، می‌تواند در رعایت حجاب موفق‌تر باشد. همان طور که حجاب بی تأثیر از عفاف نیست، عفاف فرد هم بی تأثیر از عفاف جامعه و مسوولان جامعه و شرایط اقتصادی جامعه نیست، پس نمی‌توان به رعایت حجاب زنان و دختران حساس بود اما از اخلاق زمامداران، اقتصاد جامعه و خانواده‌ها و نیز روش رفتاری مردان در جامعه غافل بود.

اگر همه‌ی روحانیون که در عرصه‌ی فقاهت هستند، مبلغان، روشنفکران، حقوقدانان و… در بحث عفت کار می‌کردند، موفق‌تر بودند و ما متأسفانه این حلقه‌ی مفقوده را داریم.

_ نگاه شما درباره‌ی اجبار و اکراه بانوان به رعایت پوشش چیست؟

واقعیت این است که در نگرش دینی، اصول بنیادینی داریم که باید به آن‌ها احترام بگذاریم و آن‌ها را در رفتار خود پیاده کنیم و بدین جهت چون حجاب از سوی اسلام تأسیس شده است، باید به این اصل پایبند باشیم که به منابع دینی رجوع کنیم و حد وحدود و معیارها را از آن بگیریم و باورهای شخصی و یا قومی خویش را به آن تحمیل نکنیم و به آنچه دین مشخص کرده، پایبند باشیم و فقط جایی که راهکارها را به عهده‌ی ما قرار داده است، ورود کنیم.

تعبیر قرآنی لاتقدموا بین یدی الله و رسوله که این اصل را بیان می‌کند که جلوتر از خدا و رسول خدا (ص) حکم نکنید، اصل مهمی است و اصل دومی که مقدمه می‌شود برای بحث اجبار در حجاب و در حوزه‌های علمیه دینی هم میان متفکران مطرح است، نبود اکراه در دین است. دین مجموعه‌ای از دستوراتی است که از ناحیه‌ی وحی به پیامبر (ص) و بعد هم به ما رسیده است. در همه‌ی این‌ها فرموده شده که در حوزه‌ی دین اکراه و اجبار وجود ندارد. این اصل با ده‌ها آیه و صدها روایت تأیید شده است، پس در اعتقادات، اخلاقیات و احکام دین هیچ گونه اکراهی وجود ندارد و جایز هم نیست اکراهی در دین انجام دهیم.

آنچه ما از منابع اسلامی دریافتیم این است که اسلام به قول شهید مطهری با محیط‌های کامیابی جنسی مخالف است و وقتی ببیند محیط جامعه فاسد شده است و کار، زندگی، اشتغال، ازدواج، رشد و تعالی مردم به سراغ کامیابی جنسی رفته است، همه موظف به جلوگیری هستیم و این به معنای اجبار بر حجاب نیست، بلکه به معنای حفاظت از جامعه در برابر توفان‌هایی است که می‌تواند در مسیر جامعه قرار گیرد.

من در برخی منابع دیدم که مرحوم استاد مطهری هم با حجاب اجباری مخالف بوده و جایی هم شنیده بود که این موضوع را به امام راحل منسوب کرده‌اند و به همین دلیل به قم می‌روند تا با حضرت امام صحبت کنند که مگر می‌شود حجاب در جامعه اجباری باشد؟! علاوه بر این، نبود اجبار بر حجاب در آثار آیت الله بهشتی و آیت الله طالقانی نیز آمده است.

خوشبختانه برخی محافظه کاران رادیکال که سال‌های قبل داعیه‌ی بهشت اجباری را برای مردم داشتند و معتقد بودند مردم را باید به زور وارد بهشت کنیم، به تازگی در رسانه‌ها دیدم که آنها هم قائلند که حجاب اجباری نیست!

برای بنده جالب بود که این محافظه کاران صاحب تریبون چگونه می‌توانند این دو منظر متعارض را باهم جمع کنند! از طرفی می گویند بهشت اجباری و مردم را باید به زور به بهشت ببریم و وجود یک کنسرت در یک استان و شهری را برنمی تابند، اما از سوی دیگر می‌گویند حجاب اجباری نیست!

_ نظریات فقهی که اجبار پوشش شرعی برای بانوان را از جهت دینی موجه می‌دانند را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در منابع دینی یکسری ادله یا روایات ممکن است بعضی پیدا کنند یا داشته باشیم که می‌تواند در بعضی مواقع مؤید دیدگاه‌های افراطی باشد، ولی واقعیت این است که به قول حضرت آیت الله جوادی آملی باید فضای صدور روایات ائمه اطهار (س) بررسی شود، پس نفی نمی‌کنیم و ممکن است بعضی اندیشه‌های دگم گاهی مستند به بعضی متون دینی بشود اما باید در مقابل اون دسته از ادله‌ی دینی ادله‌ی بیشتری که در طرف مقابل وجود دارد هم دیده شود و سپس همه‌ی ادله در کنار هم جمع بندی و مقایسه شود.

بر این اساس نمی‌توان صرفاً با یک دلیل نگاه افراطی خود را تئوریزه کنیم. در کنار یک دلیل روایی که خروجی آن می‌تواند یک نگاه بسته و متحجرانه باشد، شاید ده‌ها روایت داشته باشیم که فضای خیلی آزادی را در ذهن ایجاد می‌کند.

ما و کسانی که دلسوزانه به بحث‌های آسیب شناسانه‌ی جامعه می‌پردازند به دست اندرکاران می گوییم: به جای اجبار بر حجاب، در زمینه‌ی ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب، همانند همه‌ی فرامین الهی که با کار فرهنگی می‌توان در جامعه اثرگذار بود، فعالیت کنند. البته مقصود از کار فرهنگی این نیست که خانمی را که در بافت فرهنگی دیگری بزرگ شده، در مجموعه‌ی متفاوتی تحصیل کرده و حتی به شکل دیگری فکر می‌کند، به اجبار سوار ماشین کنیم و بعد در کلاسی ببریم و چند ساعت برنامه برایش بگذاریم. هرچند که منکر نیت‌های خوب افراد نیستم ولی در این سال‌ها ثابت شده که این رفتارها مؤثر نبوده است.

نکته‌ی مهم دیگر این که برای رعایت حجاب، نباید نسبت به خواسته‌ها و حقوق مشروع و قانونی زنان و دختران در مورد تحصیل، ازدواج، اشتغال و…غافل باشیم. علت بخشی از آسیب‌ها در حوزه‌ی عفاف و حجاب عملکرد نامناسب مسوولان جامعه است. وقتی مسوول رده بالایی در نحوه‌ی گفتار و ادبیاتش و نیز گفتمان اجتماعی و سیاسی خود بدون رعایت ادب و اخلاق حرمت افراد را می‌شکند، چه انتظاری از یک دختر جوان می‌توان داشت که به هنجارها و چهارچوب‌ها پایبند باشد؟! هنگامی که از دختر جوانی درباره‌ی چرایی رعایت نکردن هنجارها و چهارچوب‌ها پرسیده می‌شود، به فلان مسوول بالاتر اشاره می‌کند که در برابر تریبونی که میلیون‌ها مخاطب دارد، بی حرمتی می‌کند، در حالی که بیرون گذاشتن چند تارموی چنین بازتابی ندارد. وقتی با اختلاس به بیت المال دست درازی می‌شود، موجب می‌شود در جامعه افراد اجازه‌ی هنجارشکنی بیابند و به همین دلیل مولای متقیان در نهج البلاغه اشاره می‌کند برای حفاظت از جامعه در برابر آسیب‌های اخلاقی بهتر این است که حاکمان و کارگزاران به اصلاح خود بپردازند تا به مرور زمان افراد جامعه نیز با الگوگیری از مسوولان اصلاح شوند و به این ترتیب نه رها کردن جامعه درست است و نه اعمال روش‌های اجباری و خشونتی. به باور من ؛ حجاب بی تأثیر از عفاف نیست، و عفاف از اخلاق مسئولین و شرایط اقتصادی تاثیرپذیر است.

_ با توجه به شرایط فعلی جامعه‌ی ایرانی اگر قوانین الزامی و اجباری حجاب برای بانوان به یکباره ملغی شود، پیش بینی می‌کنید چه اتفاقاتی رخ دهد؟

پاسخ به این پرسش به ریشه‌های اخلاقیات و خصوصیات شکل گرفته‌ی روانی مردم جامعه‌ی ما بستگی دارد. اگر رصد ما مردمی ما با نشاط، بدون ناراحتی و عقده‌ی روانی در جامعه را نشان بدهد، با لغو حجاب اجباری دچار مشکل نخواهیم شد ولی اگر مردم جامعه از جهت روانی دچار عقده و ناراحتی‌هایی در ضمیر خودشان باشند که اگر روزنه‌ای پیدا شود، می‌خواهند خود را نشان دهند آنگاه امکان این که دچار چالش بزرگ شویم، وجود دارد. این واکنش مردم مختص به مسائل اخلاقی و دینی نیست؛ در اتفاقات سیاسی مانند انتخابات نیز شاهدیم که وقتی کوچکترین روزنه‌ای ایجاد می‌شود، مردم خواسته‌های خودشان را دنبال می‌کنند. در واقع آنچه که موضوعیت دارد همان ریشه‌های اخلاقی و خصوصیات روانی مردم است و اگر مشکلات و ناراحتی‌های درونی، افراد را آزار ندهد، بی حجاب و محجبه مانند بعضی کشورهای اسلامی در کنار هم به‌راحتی زندگی می‌کنند و هیچ گونه ناهنجاری خاصی هم مشاهده نمی‌شود. پس اگر توانستیم مردمی با نشاط و خالی از عقده‌های درونی داشته باشیم، هیچ مشکلی در اظهار متن احکام اسلامی نداریم و مردم آزادانه و با اختیار پذیرای تعالیم مترقی اسلام خواهند بود.

انتهای پیام - منبع انصاف نیوز ۲۵ تیر ۱۳۹۶

http://www.ensafnews.com/?p=69309

🔻مطالب مرتبط :

مقصودتان از ناامنی برای بی حجابها چیست؟/ نوشتاری از هادی سروش👇
https://fa.shafaqna.com/?p=1023725

شفقنا -استادهادی سروش در نوشتاری با عنوان «حجاب ؛ و مهمتر از آن ….»👇
https://fa.shafaqna.com/?p=413930

مسئولیت حاکمیت درباره حجاب - هادی سروش 👇
https://t.me/c/1063923084/2512

آن مقدار که در مورد حجاب صحبت کردیم در مورد عفت مردان هم گفتیم؟!/ عرضه شریعت بدون معیارهای اخلاقی بی فایده است .. وگو با شفقنا👇
https://fa.shafaqna.com/?p=575147

هادی سروش : برای اجرای مباحث دینی نباید معاش مردم آسیب ببیند - مصاحبه با روزنامه هم‌میهن👇

https://t.me/soroushmarefat/3059

چرا یک ماه، روزه؟‌  یادداشتی از: هادی سروش

چرا یک ماه، روزه؟‌

یادداشتی از: هادی سروش

چرا یک ماه، روزه؟‌

پایگاه خبری جماران: برخی امروزه شبهه ای وارد کرده و میگویند؛ روزه واجب بر مسلمین سه روز است و نه یک ماه! و از راه قرآن بر این مغالطه، لباس مبدلِ استدلال پوشانده و به زعم خود، استدلال قرآنی عرضه کرده اند!

با بررسی ریشه این شبهه ، پاسخ تقدیم میشود.

منشا این سخن، نقلی است بعضی مفسرین اهل سنت دارند و گفته اند: قبل از رمضان، روزه ، سه روز در هر ماه بوده، یعنی ۳۶ روز به اضافه روز عاشورا که جمعا روزه؛ ۳۷ روز میشود.

در نتیجه گویند: روزه ی واجب در ماه رمضان سه روز است و نه یک ماه! و این سه روز بودنِ روزه در ایام رمضان را با استفاده از قرآن بخاطر واژه "معدودات" است که در آیه ۱۸۳ سوره بقره آمده ، و گفته اند: معدودات؛ شماری اندک از روزهای یک ماه است همانطوریکه این تعبیر در آیه ۲۰۳ همان سوره در مورد حج آمده و سه روز - یازده و دوازده وسیزده- است!

قبل از پاسخ به این شبهه که گمان باطل است ، سخنی از علامه طباطبائی ملاحظه کنیدکه میگوید: "این اینجور معنا کردن قرآن؛ به جان خودم قسم که بازی با قرآن است" ! (المیزان ج۲ ص ۷)

جالب اینجاست که شبهه آفرینان میگویند بر درست بودن حرف ما ، به تفسیر المیزان مراجعه کنید!!

اما پاسخ به شبهه ؛

اولا ؛ در آیه ۱۸۳ فرموده "ایام معدودات" یعنی ؛ روزهای مشخص و شمارش شده از سال است.

و این روزهای شمرده شده برای روزه گرفتن به علت اینکه آیه بعدش "شهررمضان" آمده ، ماه رمضان خواهد بود و هیچ کس در آن تردید ندارد. و بدیهی است هر ماهی ۳۰ روز است، پس روزه واجب ۳۰ روز است و نمیتواند سه روز باشد.

و ثانیا ؛ واژه "معدود" که در آیه مربوط به وجوب روزه آمده ، یعنی "شمارش شده" ، نه عدد "سه" ! در قواعد عربی ؛ "ایام" جمع است و اقل آن "سه" میشود.

اما در همان قواعد عربی تصریح شده این "اقل گیری" از واژه "ایام" درصورتی است تعداد مشخص از آن جمع، تصریحا و یا کنایتاً بعد از "معدودات" ، ذکر نشده باشد . در حالیکه در قرآن معدود به "ماه" مقید شده یعنی آن مقدار مشخص وجوب روزه یک ماه یعنی سی روز است ، در آیه بعد که در ردیف آیه روزه است فرمود : "شهررمضان الذی انزل فیه القرآن" .

با توجه به این نکته روشنِ در ادبیات عربی ، پاسخ به شاهد آوردن آیه ۲۰۳ بقره که در مورد مناسک سه روزه حج است روشن میشود که در آیات حج که حدود دو صفحه قرآن است و نام حج "تمتع و عمره" برده شده و نیز از "مشعر و عرفات" نام برده شده و روزهای معدود در مناسک حج تبیین شده است.

وثالثا ؛ گر روزه این عبادت مهم و جهان شمول ، برای مسلمین سه روز بوده ، چرا تاریخ آن را ثبت نکرده ؟! مگر امکان دارد مسلمین در طول این اعصار سه روز روزه گرفته باشند و تاریخ اسلام و جهان از آن بی خبر باشد ؟!

و رابعا ؛ اگر طبق نقل تعدادی بسیار اندک از مفسرین اهل سنت ابتداءاً سه روز بوده و بعد دستور به یک ماه شده ! چرا همان اهل سنت به آن "سه روز" روزه "روز عاشورا" را اضافه کردند؟! پس باید بگویند "ایام معدودات" بیش از سه روز است ، و این حرف را هیچ کسی نمیزند.

چرا یک ماه، روزه؟‌

یادداشت؛

چرا یک ماه، روزه

درباره برنامه "زندگی پس از زندگی"   ✍️هادی سروش

سوال و جواب مهم 👇👇

❓❓سلام طاعات و عبادات قبول.
سوالی داشتم از حضورتون؛
چندسالی هست که شبکه چهار برنامه ای پخش میکند به اسم "زندگی پس از زندگی" که درباره افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته اند.
مقداری برای من باور این حرفایی که این افراد میزنند سخت هست!
سوالم این هست که آیا این اتفاقات حقیقت هست یا برای بازار گرمی و سرگرمی مردم هست؟


⬅️سلام علیکم

با آرزوی قبولی اعمالتان عرضه دارم ؛
من این برنامه را دنبال نکردم و از جزئیاتش بی خبرم ولی میتوانم بگویم‌ نوعا این حرف ها در مورد عالم مرگ درست نیست و اینها بیشتر شبیه خیالات و حداکثر خوابی است انسان میبیند .
عالم مرگ و برزخ ؛ جهان ناشناخته دیگری است که اگر کسی رفت به صریح قرآن و استدلالات عقلی و فلسفی امکان ندارد که برگردد و بتواند گزارش کند .

خلاصه مطلب ؛ در مورد بازگشت از برزخ ، قرآن تعبیر "کلّا" دارد (سوره مومنون آیه ۱۰۰) ، یعنی : هرگز شدنی نیست.
از دیدگاه عقلی ، بزرگان فلسفه حرکت قسری ؛ "بازگشت" را محال میدانند ، چون بازگشت از "فعل به قوه" بی معنا و محال است .
از دیدگاه عارفان ؛ مسئله بشکل دیگری همین مطلب بازگو شده و آنان میگویند : جهان پس از مرگ ، جهانی جدای از انسان است که از آن تعبیر به "خیال منفصل" میکنند و اصلا ارتباطی به با انچه در درون ماست که به اسم "خیال متصل" نام میبرند ، ندارند. "خیال متصل" همان چیزی که در درون ماست و بیشتر در عالَم رویا با آن تماس پیدا میکنیم و چیزهایی میبینیم .

جهت یادآوری عرض کنم شاید خبر داشته باشید من در طول نزدیک به سه سال سلسله مقالاتی در مورد عالم برزخ نوشته ام که تاکنون ۵۶ قسمت آن منتشر شده که آخرین قسمتی که تاکنون منتشر شده به این آدرس است ؛ https://t.me/soroushmarefat/3115 و در یکی از قسمتهای آن نوشتم حتی پیامبری بنام حضرت خالد که میخواست پس از مرگ برگردد و گزارشی از جهان برزخ دهد ، ممکن نشد .

موفق باشید و ما از دعای خیرتان فراموش نکنید .

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»

11 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۳:۲۵ | کد خبر : 1549391 | پرینت

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»

شفقنا- استاد هادی سروش تأکید دارد که عالم دینی تا محیط خود و مردم را نشناسد نمی‌تواند برای مردم ارمغان سعادت و عامل ارتباط با انبیاء باشد و نیز نمی تواند ادعای مرزبان فکر و فرهنگ اسلام باشد.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در مراسم چهل و دومین سالگرد آیت الله ملکی، امام جماعت مسجد همت تجریش و تجلیل فرزند شهیدش که با حضور عده ای از روحانیون و اساتید دانشگاه و مدیران فرهیخته شکل گرفت، گفت: آموزه های وحیانی -قرآن و عترت- بر عالمانِ عاقل ارج گذارده و عالمانِ فاسد را مورد حمله شدید قرار داده است.

وی ادامه داد: صنفی به نام عالم دینی، یک پدیده مربوط به اسلام نیست بلکه سابقه وجودِ «عالم دینی» در ادیان الهی است. به عنوان نمونه در آیه ۶۳ مائده نام علماء یهود و مسیح آمده که آنان از باطل خوری و گناه نهی نمی کردند؛ لَوْلا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ؛ چرا دانشمندان و علما [ى یهود و نصارا]، آن‌ها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهى نمى‌کنند؟! چه بد و ناپسند است عملى که انجام مى‌دادند!

آقای سروش در رابطه با حمله شدید قرآن و نهج البلاغه به عالم نمایان درباری و فاسد، گفت: قرآن دو حمله شدید به عالمان سوء دارد که به دو حیوان آنان را تشبیه کرده؛ یکی در آیه ۱۷۶ سوره اعراف؛ «إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» و دیگری در آیه ۵ سوره جمعه؛ «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا» این دو آیه مربوط به عالم فاسد است و فقط منحصر به ادیان گذشته نیست. در خطبه ۸۵ نهج البلاغه هم آمده؛ ظاهر اینان آدم است ولی باطن شان حیوان است و آخر تسمی عالما و لیس به … فَالصُّورَهُ صُورَهُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ…

وی در زمینه مسئولیت عالم دینی نیز اظهار داشت: از دیدگاه علامه طباطبائی مسئولیت روحانیت در ایجاد ارتباط با انبیاء است و این برقراری ارتباط لوازم و ملازماتی دارد؛ علم وسیع و درک عمیق و پاکی و محبت از نیازهای ضروری آن است.

آقای سروش افزود: در زمینه علم و دانش، ضرورت مقدار حداقلی معلومات دینی برای عالم دینی قابل انکار نیست. علم در این حوزه؛ درک کتاب و سنت و البته درک عمیق آن عالم دینی ضروری است و البته عالم شدن به تعبیر استادمان علامه حسن زاده جان کندن می خواهد و به تعبیر علامه شعرانی با سوزن کّندن زمین است!

وی بیان کرد: استاد شهید مطهری تعبیر قابل تاملی دارد و می گوید؛ در بیان رسول الله (ص) آمده؛ «العلماء ورثه الانبیاء»، نباید غافل شد که وارثانی هستند که سرمایه ارثی را تباه می کنند! عالم دینی به عنوان وارث علوم انبیاء باید سرمایه را افزایش دهد یعنی با تولید علم و راهکار جدید، راحتی و سعادت بشر را رقم زند.

وی عنوان کرد: بارها استادمان حضرت آیت الله جوادی به مسئولین حوزه ها تذکر داده اند، اجازه ندهید طلاب جوان وارد کارهای اجرایی شوند این کار نهال فروشی است. پس شناخت قرآن و علوم منتهی به قرآن از فقه و اصول و کلام‌ تا تاریخ برای یک عالم دینی ضروری است.

آقای سروش گفت: عقل و عقلانیت در مورد عالم دینی یک واجب جدی است. وقتی شان وجودی عالم به تعبیر علامه طباطبائی شان وجودیِ عالم دینی ارتباط بین مردم و انبیاء است. پس باید مردم را بشناسد و جهان را بشناسد و مرزهای اعتقادی را بشناسد و برای هر کجا راهکار خواستش را آگاه باشد. این می شود عقل و عقلانیتی که در روحانیت ضروری است. عالم دینی تا زمان و زمین را نشناسد، یعنی محیط خود و مردم را نشناسد نمی‌تواند برای مردم ارمغان سعادت و عامل ارتباط با انبیاء باشد و نیز نمی تواند ادعای مرزبان فکر و فرهنگ اسلام باشد.

وی در بخش دیگری از سخنانش به اصل اساسیِ معنویت و پاکی و محبت به مردم در رابطه روحانیت پرداخت و تصریح کرد: معنویت و پاکی نیات و رفتار و نیز محبت با جامعه از سوی روحانیت آنچنان محکم است که هیچ ناپاکی و دنیاگرائی و خشونت با جامعه از هیچ عالم دینی و روحانی قابل پذیرش نیست. وقتی به تعبیر استاد مطهری باید پاکی به مردم منتقل شود و این انتقال درصورت معنویت و روحیه محبت خود روحانی است تا بتواند با روح انسانها ارتباط برقرار کند.

وی اظهار داشت: انتقال علم و پاکی به مردم و محافظت از دین آنان، در گرو دانش عمیق و اتخاذ روش درست شخص روحانی و احساسات ایمانی و عواطف اوست. در سوره توبه و بقره و مایده به مهم اشاره ها شده. در آیه ۳۴ سوره توبه فرمود: «إن کثیراًمن الاحبار و الرهبان لیأکلون اموال الناس بالباطل ویصدون عن سبیل الله»؛ بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان ،اموال مردم را به ناروا می خورند، ومردمان از راه خدا باز می دارند.
عالم دینی هم موظف است مردم از خوردن عمومی یا شخصی که «سحت و باطل» است، نهی کند چنانچه از سوره مائده تقدیم داشتم و هم خود از نزدیک شدن به اموال دیگر بشکل باطل و ناروا با توجیه های شرعی و بازی کردن های با قانون بر حذر باشد.

وی گفت: این اوصاف اثباتی که فضیلت های ضروری برای روحانیت است بصورت یک جا در خطبه ۲۱۴ نهج البلاغه به زیبایی ترسیم شده؛ «وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَاللَّهِ الْمُسْتَحْفَظِینَ عِلْمَهُ، یَصُونُونَ مَصُونَهُ وَ یُفَجِّرُونَ عُیُونَهُ، یَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلَایَهِ وَ یَتَلَاقَوْنَ بِالْمَحَبَّهِ وَ یَتَسَاقَوْنَ بِکَأْسٍ رَوِیَّهٍ وَ یَصْدُرُونَ بِرِیَّهٍ، لَا تَشُوبُهُمُ الرِّیبَهُ وَ لَا تُسْرِعُ فِیهِمُ الْغِیبَهُ، عَلَى ذَلِکَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، فَعَلَیْهِ یَتَحَابُّونَ وَ بِهِ یَتَوَاصَلُونَ، فَکَانُوا کَتَفَاضُلِ الْبَذْرِ یُنْتَقَى فَیُؤْخَذُ مِنْهُ وَ یُلْقَى، قَدْ مَیَّزَهُ التَّخْلِیصُ وَ هَذَّبَهُ التَّمْحِیصُ.»
ترجمه این عبارات چنین است ؛ بدانید که آن گروه از بندگان خدا که نگهدارندگان علم او هستند، آنچه را باید نگه دارند، نگه مى دارند و چشمه هاى آن را جارى مى سازند و به یارى، با هم مى آمیزند و به محبت با یکدیگر دیدار مى نمایند و جام سرشار به یکدیگر مى نوشانند و سیراب از هم جدا مى شوند. تردید و بدگمانى در آنها راه نیابد و غیبت را در میانشان راهى نیست. سرشت و خویشان چنین است و بر این حال با هم دوستى مى ورزند و با یکدیگر مى آمیزند. چونان بذرهاى برگزیده اند که جداشان کنند و برگیرند و بر زمین بیفشانند. بذرى که خالص بودنش آن را بر دیگر بذرها برترى بخشیده و آزمایشش از هر ناپاک پیراسته است.

آقای سروش با ذکر خاطراتی از مرحوم آیت ملکی که نشان روشنفکری و عقلانیت او با توجه به ارتباطش با استاد مطهری، و نیز حکایتی از مراتب فضیلت اخلاقی ایشان، به سخن خود پایان داد.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=1549391

هادی سروش: جامعه ای که در آن قدرت اظهارنظر از عالمان گرفته شود به روزگار سختی دچار خواهد شد

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم «ذر» قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

استاد هادی سروش: اداره حکومت با افزایش سطح آگاهی،اجرای عدالت و اخلاق است و نه توقعِ معجزه

استاد سروش مطرح کرد: «نقشِ کاسبان و چاپلوسان قدرت در تخریب اعتقادات درباره حضرت مهدی»

همسر شهید مطهری: «مطهری عجیب و غریب بود/ نمی خواهم یک زندگی قال و قیلی داشته باشم»

استاد هادی سروش: «صنفی به نام عالم دینی، پدیده ای مربوط به اسلام نیست»

هادی سروش: جامعه ای که در آن قدرت اظهارنظر از عالمان گرفته شود به روزگار سختی دچار خواهد شد

زمان انتشار : 9 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۰:۳۹ | کد خبر : 1548368 | پرینت

هادی سروش: جامعه ای که در آن قدرت اظهارنظر از عالمان گرفته شود به روزگار سختی دچار خواهد شد

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین سروش گفت: سختی در زمین و زمان روزی رخ می دهد زبان عالمان را در منطقه ای یا کشوری ببندند و قدرت سخن گفتن را از آنها بگیرند و به جای آنها انسان های غیرکارشناس و جاهل محض مورد احترام قرار گیرند.

به گزارش شفقنا، استاد هادی سروش در سلسله سخنرانی های خود با موضوع «نهج البلاغه و دنیای سخت ما» در ماه مبارک رمضان اظهار داشت: ماه مبارک رمضان دارای دو شاخصه است که توجه به هریک از این دو شاخصه می تواند انسان را در این ماه مبارک به یک حال بهتری منتقل کند؛ اول آنکه ماه رمضان از آن رهگذر که ماه نزول قرآن است، بحث های قرآنی در این ماه خیلی دلنشین است. و شاخصه دیگر ماه رمضان، نسبت این ماه با وجود مبارک امیرالمومنین (ع) است.

وی با اشاره به کلمات قصار 478 نهج البلاغه اظهار داشت: امام علی (ع) می فرماید: « مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا؛ خداوند از نادانان تعهدی نگرفته است مگر آنکه قبلا تعهد داده اند آنچه را می دانند تعلیم دهند».

وی گفت: یکی از مشکلات دنیای سخت ما این است که علم، دانش، مهارت و تجربه مورد بی اعتنایی قرار می گیرد. مردم بیچاره چه باید بکنند؟ وقتی کار به دست نادانانی و ناآگاهانی بیفتد درحالیکه خداوند قبلا از آنان تعهد گرفته که در آموزش تفکر و علم چیزی را کم نگذارند و نقاط ضعف علمی و فرهنگی جامعه را اصلاح و ترمیم کنند. اگر فرهیختگان و دانشمندان از گردنه امور حذف شوند، جامعه و دنیای انسان ها با مشکل مواجه خواهد شد.

وی افزود: طبق این بیان امیرالمومنین (ع) خداوند از اهل دانش و خرد و تجربه تعهد گرفته که در میدان باشند، راههای بسته را باز کنند تا جامعه رفته رفته به سوی کمال راهی پیدا کند.

وی به کلمات قصار شماره 73 نهج البلاغه هم اشاره کرد و گفت: امام علی (ع) می فرماید: « مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ؛ کسانی که ادعای الگوبودن و مدیریت های شایسته در جامعه خود دارند، باید قبلا خود را به دانش و فکر و آگاهی های لازم آراسته گردند». بخشی از دنیای سخت ما در گرو افرادی است که آگاهی ها و دانش و تخصص لازم را ندارند و انسان های دیگر را در سختی قرار می دهند.

آقای سروش مسدودشدن زمینه های لازم برای اظهارنظرهای کارشناسی را یکی از عواملی دانست که باعث سختی دنیای انسان ها می شود و افزود: امام علی (ع) در خطبه دوم نهج البلاغه می فرماید: «أَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَمٌ»، سختی در زمین و زمان روزی رخ می دهد زبان عالمان را در منطقه ای یا کشوری ببندند و قدرت سخن گفتن را از آنها بگیرند و به جای آنها انسان های غیرکارشناس و جاهل محض مورد احترام قرار گیرند.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم «ذر» قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

استاد هادی سروش: اداره حکومت با افزایش سطح آگاهی،اجرای عدالت و اخلاق است و نه توقعِ معجزه

استاد سروش مطرح کرد: «نقشِ کاسبان و چاپلوسان قدرت در تخریب اعتقادات درباره حضرت مهدی»

همسر شهید مطهری: «مطهری عجیب و غریب بود/ نمی خواهم یک زندگی قال و قیلی داشته باشم»

بیگانگی بعثت از گفتمانِ فشار بر مردم؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

امام کاظم(ع) و تلاش های فرهنگی و سیاسی در انسداد حاکمیت؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

با امام خمینی چه کردیم؟!/ نوشتاری از هادی سروش

اعتراف انسان ها در عالم «ذر» قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

زمان انتشار : 8 فروردین ,1402 | ساعت : ۱۵:۴۰ | کد خبر : 1548233 | پرینت

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم ذر قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

شفقنا- استاد هادی سروش در پاسخ به سئوالی، آیه �الست بربکم قالوا بلی� را از آیات سخت قرآن دانست و در پاسخ به سئوالی �وجود عالم ذرّ� را قابل اثبات ندانست.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش شب سوم‌ ماه رمضان در جمع جوانان ورامین به سوالات دینی آنان پاسخ داد.

در این جمع، سوال و سخن از عالَم ذر و تفسیر آیه ۱۷۲ سوره اعراف پیش آمد؛ � وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ�
ترجمه:
و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم.

سوال این بود: عالم ذر چگونه عالمی است که انسانها اقرار به ربوبیت کرده اند؟ واین که گفته می شود، شیعیان در آن عالم تعهد داده که ما شیعه هستیم و عده ای دیگر قبول نکردند آیا صحیح است یا خیر؟

آقای سروش در مقام پاسخ به این سوال گفت: اول بدانیم همه معارف قرآن و عترت در یک سطح عادی نیست، برخی از آیات قرآن آنچنان دارای عمق است که مفسرین بزرگ اعلام‌ ندانستن دارند. بنده در سالهایی که خدمت حضرت استاد آیت الله جوادی آملی درس تفسیر قرآن بودم، ایشان اذعان در مواردی می فرمود که این آیه برای ما حل نشده است! و در روایات هم داریم که فرمودند: احادیث ما صعب مستصعب -سخت و سنگین- است.
بخشی از حرفهای دین را ملائکه و یا مومنانی که امتحان پس داده اند مثل علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) توان تحمل و درک آن را دارند.

وی ادامه داد: آیه الست بربکم قالوا بلی از آیات سخت قرآن است؛ اینکه ما انسانها در عالمی بنام عالم ذر که جهانی مخلوق باشد و در آنجا اعترافی داشته ایم قابل اثبات نیست. چون جهانی که در آن حیات باشد و زاد و ولد وجود داشته باشد و قبل از این دنیا باشد، نداریم. چون اگر باشد همان سوال مرحوم فیلسوف بزرگ ملاصدرا مطرح می شود که اگر عالمی بوده چرا یادمان نیست و چگونه روح می تواند در جهانی بصورت معطل باشد؟

وی گفت: گرچه ما از عوالم هستی اطلاعی نداریم ولی بر اساس ادله دینی و عقلی آنچه که آیات قرآن اشاره به قبل از خلقت دارد؟ نمی تواند عالم ذر باشد و لذاست علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عالم ذر را بشکلی که معروف شده که جهانی مشابه این دنیا باشد و نسل انسانها مشخص باشد و حیات داشته باشند را نمی پذیرد.

وی ادامه داد: بنظر باید چنین گفت: بله ؛ ریشه و اصل همه موجودات هستی در عالمی که از ساحت ربوبی و صقع ربوبی است و از شئون علم خداوند متعال است، وجود علمی دارند. یک مثال بزنم، یک مهندس؛ نقشه یک ساختمان را در ذهن خود دارد و به علم خودش مسلط است و زبان حال هندسه ای هر قسمتی از آن ساختمان را درک میکند و در نگاه به نقشه آن ساختمان در علم و ذهن خودش سوال و اقراری از اجزاء آن طرح قبل از ساختن میگیرد و در واقع پاسخ سوال خود را از وجودعلمی آن ساختمان در ذهنش دارد میگیرد.
خوب ، با این مثالی که البته اعتراف می کنم بسیار دور از حقیقت آیه الست بربکم قالوا بلی است، کمی ذهن را به آیه نزدیک می کند که دادار عالم هستی در ساحت علم خود با حقیقت انسانها سخن گفته و آنان با زبان حال به ربوبیت خدا اعتراف کرده اند.

این سوال و جواب نه در عالم فرشتگان (عالم عقل) بوده، و نه در عالم ارواح. چون در عالم ارواح؛ روح بشکل روح شخص مشخصی که در این دنیاست موجود نیست و وجود ارواح بشکل دیگری است که توضیح مفصل خود را دارد. اما این سوال که برخی مطرح می کنند؛ در عالم ذر برخی گفتند: ما شیعه هستیم برخی گفتند ما شیعه نیستیم ، برای ما روشن نیست. چون ، اگر این سخن مستند به حدیث باشد، اولا باید سند آن را بررسی کرد که آیا معتبر هست یا خیر. و سپس برای توجیه آن اقدام نمود.
برخی از روایات جعلی است و برای تخریب شیعه جعل شده است. همیشه تخریب به این نیست که بگویند امیرالمومنین اشتباه کرد! گاهی مقام ایشان را در حد خدایی بالا می برند تا شیعیان و امامشان را تخریب کنند! و متاسفانه برخی هم از آن احادیث غلوآمیز لذت میبرند! در صورتی که دشمن آن روایت را جعل گرده برای تخریب شیعه.

وی در پایان گفت: خلاصه اگر در مورد شیعه بودن روایتی داشته باشیم قاعدتا همه انسان ها با زبان حال باید اعتراف به حقانیت شیعه داشته باشند و اینکه یکی گفت شیعه هستم یا دیگری گفته شیعه نیستم ، اگر روایت صحیح السندی داشته باشد -که البته بنده نیافته ام- باید مورد بررسی و توجیه و تفسیر شود تا گرفتار شبهه پر خطر جبر قرار نگیرد.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=1548233

خبر قبلیاردن: تجهیز لبنان به برق به محض دستیابی به توافق با بانک جهانی آغاز می‌شود

خبر بعدیفراکسیون محیط‌ زیست: �تلف شدن ۱۰ یوز توران تنها طی یک سال بسیار نگران کننده است�

خبر مرتبطخبرهای بیشتر از این خبرنگار

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

استاد هادی سروش: اداره حکومت با افزایش سطح آگاهی،اجرای عدالت و اخلاق است و نه توقعِ معجزه

استاد سروش مطرح کرد: �نقشِ کاسبان و چاپلوسان قدرت در تخریب اعتقادات درباره حضرت مهدی�

همسر شهید مطهری: �مطهری عجیب و غریب بود/ نمی خواهم یک زندگی قال و قیلی داشته باشم�

بیگانگی بعثت از گفتمانِ فشار بر مردم؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

امام کاظم(ع) و تلاش های فرهنگی و سیاسی در انسداد حاکمیت؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

استاد سروش: اعتراف انسان ها در عالم �ذر� قابل اثبات نیست و اقرار به ربوبیت خدا در ساحت دیگر است

هادی سروش : اثبات عالَمی بنام  "عالَم ذر" سهل نیست و اقرار بر ربوبیت خدا در ساحت دیگری بوده

🔰 هادی سروش :
اثبات عالَمی بنام "عالَم ذر" سهل نیست و اقرار بر ربوبیت خدا در ساحت دیگری بوده


✅به گزارش مجتمع فرهنگی مسجد قائم و هیئت محبان الزهرا (س) ورامین ؛ در شب سوم‌ ماه رمضان مصاف با مورخ چهارم فروردین ماه سال ۱۴۰۲ استاد حجت الاسلام والمسلمین آقای سروش در جمع دوستانه جوانان ارزشمند ورامین به سوالات دینی آنان پاسخ داد.

✅در این جمع دوستانه سوال و سخن از عالَم ذر و تفسیر آیه ۱۷۲ سوره اعراف پیش آمد ؛ " وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ
ترجمه:
و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم.

🔻سوال این بود : عالم ذر چگونه عالمی است که انسانها اقرار به ربوبیت کرده اند ؟ واین که گفته میشود، شیعیان در آن عالم تعهد داده که ما شیعه هستیم و عده ای دیگر قبول نکردند آیاصحیح است یاخیر؟

✅بعد از دعوت دوستان به اظهار نظر ، استاد سروش بیانات مفصلی را ارائه نمودند و گفتند :
اول بدانیم همه معارف قرآن و عترت در یک سطح عادی نیست ، برخی از آیات قرآن آنچنان دارای عمق است که مفسرین بزرگ اعلام‌ "ندانستن" دارند .
بنده در سالهایی که خدمت حضرت استاد آیت الله جوادی آملی درس تفسیر قرآن بودم ، ایشان اذعان در مواردی میفرمود که این آیه برای ما حل نشده است!
و در روایات هم داریم که فرمودند : احادیث ما صعب مستصعب -سخت و سنگین- است .
بخشی از حرفهای دین را ملائکه و یا مومنانی که امتحان پس داده اند مثل علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) توان تحمل و درک آن را دارند.

✅ آیه "الست بربکم قالوا بلی" از آیات سخت قرآن است.
بنده بقدر ناچیز فهمم که از اساتید بهره برده ام توضیحی میدهم؛ اینکه ما انسانها در عالمی بنام عالم ذر که جهانی مخلوق باشد و در آنجا اعترافی داشته ایم قابل اثبات نیست. چون جهانی که در آن حیات باشد و زاد و ولد وجود داشته باشد و قبل از این دنیا باشد ، نداریم. چون اگر باشد همان سوال مرحوم فیلسوف بزرگ ملاصدرا مطرح میشود که اگر عالمی بوده چرا یادمان نیست و چگونه روح میتواند در جهانی بصورت معطل باشد ؟

✅ گرچه ما از عوالم هستی اطلاعی نداریم ولی بر اساس ادله دینی و عقلی انچه که ایات قران اشاره به قبل از خلقت دارد ؟ نمیتواند عالم ذر باشد و لذاست علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عالم ذر را بشکلی که معروف شده که جهانی مشابه این دنیا باشد و نسل انسانها مشخص باشد و حیات داشته باشند را نمی پذیرد.

✅ بنظر باید چنین گفت : بله ؛ ریشه و اصل همه موجودات هستی در عالمی که از ساحت ربوبی و صقع ربوبی است و از شئون علم خداوند متعال است ، وجودعلمی دارند.
یک مثال بزنم ، یک مهندس ؛ نقشه یک ساختمان را در ذهن خود دارد و به علم خودش مسلط است و زبان حال هندسه ای هر قسمتی از آن ساختمان را درک میکند و در نگاه به نقشه آن ساختمان در علم و ذهن خودش سوال و اقراری از اجزاء آن طرح قبل از ساختن میگیرد و در واقع پاسخ سوال خود را از وجودعلمی آن ساختمان در ذهنش دارد میگیرد.
خوب ، با این مثالی که البته اعتراف میکنم بسیار دور از حقیقت آیه"الست بربکم قالوا بلی" است ، کمی ذهن رابه آیه نزدیک میکند که دادار عالم هستی در ساحت علم خود با حقیقت انسانها سخن گفته و آنان با زبان حال به ربوبیت خدا اعتراف کرده اند.

✅ این سوال وجواب نه درعالم فرشتگان (عالم عقل) بوده ، و نه در عالم ارواح. چون درعالم ارواح؛ روح بشکل روح شخص مشخصی که در این دنیاست موجود نیست و وجود ارواح بشکل دیگری است که توضیح مفصل خود را دارد.

✅اما این سوال که برخی مطرح می کنند؛ در عالم ذر برخی گفتند: ماشیعه هستیم برخی گفتند ما شیعه نیستیم ، برای ما روشن نیست. چون ، اگر این سخن مستند به حدیث باشد، اولا باید سند آن را بررسی کرد که آیا معتبر هست یاخیر. و سپس برای توجیه آن اقدام نمود.
برخی از روایات جعلی است و برای تخریب شیعه جعل شده است.همیشه تخریب به این نیست که بگویند امیرالمومنین اشتباه کرد! گاهی مقام ایشان را در حد خدایی بالا میبرند تا شیعیان و امامشان را تخریب کنند! و متاسفانه برخی هم از آن احادیث غلوآمیز لذت میبرند! در صورتی که دشمن آن روایت را جعل گرده برای تخریب شیعه.
خلاصه اگر در مورد شیعه بودن روایتی داشته باشیم قاعدتا همه انسان ها با زبان حال باید اعتراف به حقانیت شیعه داشته باشند و اینکه یکی گفت شیعه هستم یا دیگری گفته شیعه نیستم ، اگر روایت صحیح السندی داشته باشد -که البته بنده نیافته ام- باید مورد بررسی و توجیه و تفسیر شود تا گرفتار شبهه پر خطر "جبر" قرار نگیرد

🆔https://t.me/soroushmarefat

حجت الاسلام هادی سروش : «شبهات ، معنویتِ رمضان و روزه رانستاند..»

Shafaqna | Shia News Association

شفنقا – حجت الاسلام هادی سروش در نوشتاری با عنوان «شبهات ، معنویتِ رمضان و روزه رانستاند..» این گونه آورده است:

بگذارید از ابتداء شروع کنیم ؛

باتوجه به ظرفیت بالای دین ، درباره روزه سوال دارم!
وسوال من بیرون از محوریت یسئلونک[ ای پیامبر از شما پرسش میکنندوشما پاسخ بده..] که واژه آشنای قرآنی است،بیرون نیست.

دانشمندان دینی به اتفاق گفتند : درباره اعتقادات تان میتوانید سوال کنید تا به طمانیه برسید و در نتیجه آن مسئله اعتقادی را باور کنید و یا حتی باور نکنید. ولی درباره ی “احکام” که دستور در جهت مناسک دینی است و در اصطلاح فقهی به “تعبدیات” معروف است ؛ “سوال” بی معناست و مهم توجه به انجام آن دستور است و مکلف در صورت عدم “اجتهاد” ، باید “تقلید” کند.
این سخن آنچنان معروف است که در رساله های مراجع آمده .

اما اجازه دهید بگویم ؛ سوال داشتن و سوال کردن در مورد “تعبدیات” ، هیچ منع شرعی و عقلی ندارد و آنچه مطرح است این است که ممکن است “عقل” نتواند همه ی زوایا و جزئیات دستورات شریعت را درک کند ، اما چه اشکالی دارد سوال کند و به زوایای آن “حکم فقهی” در حد توان آگاه و آشنا شود؟

علامه طباطبائی برخلاف اندیشمندان “تعبدمحور” ، بر اجازه سوال در تعبدیات صحه گذاره و مینویسد:
“خداوند هرچند از ما اطاعت مطلق و بدون قید و شرط خواسته ، اما رضایت نداده که “احکام” و “معارف” که به ما ارائه می کند چشم بسته و کورکورانه و بدون تفکّر، اخذ کنیم . بلکه او میخواهد که “علل” احکام و قوانین برای ما روشن شود.” (المیزان، ج۲ص۱۹۷)

سوالات مان را از اینجا آغاز میکنیم :

۱ ) چرا عبادت ؟
پاسخ روشن است چون باید شکر گذار مُنعم باشیم.
و از سوی دیگر ؛ اگرعبادت از زندگی بشر در هر کیش و آیینی جمع شود ، خدا میداند چه ها که نشود و طغیان آدمی به کجا که نرسد؟!
با وجود این همه آیین بنام اسلام ویهود ومسیحیت و بودا و هندو و کمونیستِ ‌خلق گرا و.. این همه جنایت میشود ، اگر انسان پا بند این اسم ها نبود چه میکرد!؟
“إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى. انسان همینکه خود را بی‌نیاز می‌پندارد٬ طغیان می‌کند! (علق/۶)

۲) چرا روزه ؟
“روزه” چیز تازه ای نیست ؛ از مصر و یونان و روم قدیم و حتی در میان بت پرستان و هندویان این عبادت پذیرفته شده بوده و هست ، تا برسیم به ادیان توحیدی که همه آنها دارای عبادتی بنام روزه هستند.
روزه ؛ درمیان ادیان، ازمنع از سخن گفتن تا منع از خوردن گوشت ، و منع ازهمه ی خوردنی ها و نوشیدنی هارا شامل میشود.

در همه ی ملل و ادیان برای علت روزه عللی را طرح میکنند ؛
برخی میگویند؛ روزه باعث “رضایت آلهه” است که این سخن در میان بت پرستان مطرح است و دیگرانی میگویند ؛ روزه مبادله حاجت است که روزه میدهیم و حاجت میگیریم .
و برخی دیگر بر این باورند که روزه رضایت رب است .
اما بر اساس فرهنگ غنی قرآنی ؛ انسان دارای شاخصه مهمی بنام “فقر” است ؛ فقر در تمام جهات و جوانب ضروری سایه افکنده و روزه که عبادتی خاص است میتواند در جهت پر کردن خلاء های بزرگ انسان ، آدمی را مدد رساند و باعث ارتقاء به درجات روحانی شود. روزه میتواند با ایجاد فاصله از لذایذ میسر را هموار سازد.

خارج بحث عبادت بودنِ روزه،بزرگان تصریح کرده اند؛ روزه، دارای اثر وضعی است و آن؛ “تقویت اراده” است و بعد با تقویت اراده،هر “محالی” برای انسان “ممکن” میشود.
چون اصلا دوری از لذت جسمی و جنسی چه با قصد روزه و چه با قصد غیر آن، اراده آفرین است.
در باور شیخ الرئیس بوعلی سینا؛ “اراده” اولین منزل سیر آدمیت است که مهمترین سهم در اصلاح حالات درونی را بهمراه دارد.

پس اسلام نمیخواهد مردم بیجهت دهانشان را ببندند،بلکه میخواهد با روزه گرفتن انسانها اصلاح شوند.

و این “اراده” وقتی در جانب معنویت و خدای متعال قرار گیرد باعث “اصلاح” میشود و برای آدمیان والاتر ، باعث مراتب بالای “اخلاص” میشود که و درپایان مقاله به آن خواهیم پرداخت.

۳) چرا وجوبِ روزه ؟

روزه عبادت سختی است و اسلام “شریعت سهله” است، بله؛شاید در گذشته روزه سهل بوده،یعنی درصدر اسلام مشکل وچندپارگی برای زیست روزمره انسان ها ایجاد نمی کرد و مصداق عسر و حرج و تکلیف فوق طاقت نبوده چون زندگی روزمره و کار و تلاش روزانه نیز عمدتا با طلوع آفتاب و غروب آن تنظیم می شده،اما امروز زندگی آدمی متفاوت است؟

این سوال مهم پاسخ روشن و مستدل میطلبد .
جواب در این نکته است که روزه یک واجب مطلق و بدون در نظر گرفتن شرائط نبوده و نیست .
وقتی قرآن توجه دارد که سفر میتواند نارسایی هایی در انسان ایجاد کند و میآیدوجوب روزه را برمیدارد و بلکه روزه در سفر را حرام اعلام میکند ، پس معلوم میشود که حساب دقیقی در کار است.

علامه طباطبایی تصریح میکند براساس قرآن روزه برکسی واجب است که “استطاعت وقدرت” روزه گرفتن داشته باشد وعذرموجهی نداشته باشد؛ وجوب الصوم للمستطیع غیر المعذور(المیزان ۱۲۶/۱۴)
ملاحظه کنید ؛ در برداشته شدن وجوب روزه نسبت به بیمار ، نه تنها یقین به ایجاد بیماری و یا ادامه و شدت آن وجوب روزه را کنسل میکند بلکه حتی “احتمال ضرر” برای رفع وجوب کافی است ، و بلکه بالاتر ؛ حتی “خوف ضرر” هم در صورت روزه گرفتن باعث عدم وجوب روزه میشود.
پس گرچه زیست انسانها در این دوران با صدراسلام متفاوت است اما خطوط اصلی که با سهولت آمیخته شده تغییری نکرده و نخواهد کرد.

دونکته علمی:
اولا؛مااز اهل سنت جلوتر هستیم چون آنان روزه در سفر را مکروه میدانند ولی ما حرام میداینم چرا که ، رفع وجوب روزه برای مسافر “رخصت” نیست تا بشود آن را با استحباب و یا کراهت دستکاری کرد بلکه “عزیمت” است و آیه “فمن منکم مریضا او علی سفر” در بیان قانون ومقام تشریع است.

وثانیا؛برخی علماءمانند سیدمحمدحسین فضل الله ، سخنی شفاف تر از علامه طباطبایی در باب “استطاعت” که در سطور بالا نقل کردیم دارند که؛ “استطاعت” دارای یک مفهوم محوری در فقه است و در همه جا ملاک است ؛ در نتیجه در کشورهایى که روزشان به ۲۲ ساعت میرسد روزه بر آنها واجب نیست.

۴) چرا یک ماه؟

برخی امروزه میگویند؛ روزه واجب بر مسلمین سه روز است .
منشا این سخن، بعضی مفسرین اهل سنت است که گفتند : قبل از رمضان سه روز در هر ماه بوده یعنی ۳۶ روز به اضافه روز عاشورا ۳۷روز.

براساس نظر علامه طباطبائی مفسر بزرگ قرآن ؛ این گمان ، باطل است؛ چون در آیه نفرموده روزه “سه روز” است ، بلکه فرموده “ایام معدودات” یعنی ؛ روزهای مشخص و شمارش شده ، و این روزهای شمرده شده به علت اینکه بعدش “شهررمضان” آمده و هر ماهی ۳۰ روز است پس روزه واجب ۳۰ روز است و نمیتواند سه روز باشد . درپایان هم علامه طباطبائی میگوید: این اینجور معنا کردن قرآن ، “به جان خودم قسم که بازی با قرآن است” ! (المیزان ج۲ ص ۷ ببعد)

از آنجا که این شبهه در این روزها فرا گیر شده که روزه واجب “سه روز” است ، اجازه دهید توضیح کوتاهی تقدیم داشته باشم‌.
“معدود” یعنی شمارش شده ، نه عدد “سه” ، چون؛ در قواعد عربی ؛ “ایام” جمع است و اقل آن “سه” میشود.
اما در همان قواعد عربی تصریح شده این “اقل گیری” درصورتی است تعداد مشخص از آن جمع، تصریحا و یا کنایتاً بعد از “معدودات” ، ذکر نشده باشد . در حالیکه در قرآن معدود به “ماه” مقید شده یعنی آن مقدار مشخص وجوب روزه یک ماه یعنی سی روز است ، در آیه بعد که در ردیف آیه روزه است فرمود : “شهررمضان الذی انزل فیه القرآن” .

واگر روزه این عبادت مهم و جهان شمول ، برای مسلمین سه روز بوده ، چرا تاریخ آن را ثبت نکرده ؟! مگر امکان دارد مسلمین در طول این اعصار سه روز روزه گرفته باشند و تاریخ اسلام و جهان از آن بی خبر باشد ؟!
ونیز اگر طبق نقل تعدادی بسیار اندک از مفسرین اهل سنت ابتداءاً سه روز بوده و بعد دستور به یک ماه شده ! چرا همان اهل سنت به آن “سه روز” روزه “روز عاشورا” را اضافه کردند؟! پس باید بگویند “ایام معدودات” بیش از سه روز است ، و این حرف را هیچ کسی نگفته!

ملاحظه میفرمایید شبهه اینکه روزه واجب؛ سه روز است ، “رسوا ترین شبهه دینی” است.

سخن آخر ؛
راه شریعت در مورد رمضان و روزه را تشریح نمودیم و پیرایه های ناصواب را از آن زدودیم و ترخیص روزه نگرفتن برای عده ای که در مضیقه هستند را برشماردیم.

اجازه دهید در پایان به این نکته مهم اشارت کنیم که روزه را کم و بی اهمیت تصور نکنیم که چیزی معادل این واجب الهی نیست.
مراقب باشیم برخی از ناسازگاران با دین به قول علامه طباطبایی با بازی کردن با قرآن ، این معنویت بزرگ را از ما نستانند .
🔶میوه روزه،ارتقاء روحی است.
به تعبیراستادمطهری؛ برنامه ماه رمضان ، “انسان سازى” است؛ انسان معیوب، تبدیل به انسان سالم، و انسان سالم تبدیل به انسان کامل میشود.
روزه تاثیر بر نهانِ نهان آدمی دارد و این کار از نماز با همه قدرتش در دوری از منکر .. و از حج و جهاد با همه سختی و جانفشانی ، ساخته نیست .

فاطمه زهرا (س) در خطبه معروف خود فرمود:
«فَرَضَ اللّه ُ الصِّیامَ تَثبِیتا لِلإخلاصِ؛
خداوند روزه را برای استواری اخلاص، واجب فرمود.»
و کالای پر قیمت و پر مشتری در عالَم غیب ،آن کالایی است که مملو از “اخلاص” باشد وبدست آوردن این غنیمت بزرگ یعنی؛ اخلاص،درمیان همه عبادات از روزه ساخته است.

این همان پذیرایی خدا از میهمانان ماه رمضان است.
چه تعبیر عجیبى دارد پیغمبر اکرم (ص) در عظمت ماه رمضان که فرمود :
“در این ماه شما را به میهمانی خدا دعوت کروه اند ؛ دعیتم فیه الی ضیافهالله” .

درحدیث قدسی که مورد اهمیت بزرگانی چون امام راحل وعلامه طباطبائی است واردشده که خدافرمود:
“الصوم لی وانا اجزی به”
این حدیث براساس معلوم ویامجهول بودن کلمه”اجزی” ؛یابه معنای “من جزاءمیدهم” است ویا؛ “من جزای اومیشوم”.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک کوتاه خبر : https://fa.shafaqna.com/?p=932511

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

استاد هادی سروش: اداره حکومت با افزایش سطح آگاهی،اجرای عدالت و اخلاق است و نه توقعِ معجزه

استاد سروش مطرح کرد: «نقشِ کاسبان و چاپلوسان قدرت در تخریب اعتقادات درباره حضرت مهدی»

همسر شهید مطهری: «مطهری عجیب و غریب بود/ نمی خواهم یک زندگی قال و قیلی داشته باشم»

بیگانگی بعثت از گفتمانِ فشار بر مردم؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

امام کاظم(ع) و تلاش های فرهنگی و سیاسی در انسداد حاکمیت؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

با امام خمینی چه کردیم؟!/ نوشتاری از هادی سروش

پاسخ به سه سوال مهم در رابطه با حضرت مهدی (عج) _ هادی سروش

🔰پاسخ به سه سوال مهم در رابطه با حضرت مهدی (عج)

یکی از دوستان ارزشمند فرهنگی و فعال در عرضه فضای مجازی در استان یزد متن ذیل را ارسال نموده اند ؛

🔺با سلام و عرض تبریک سال نو

پرسش رسیده از یکی از مخاطبان :

اگر به وجود امام زمان اعتقاد داریم، فکر می کنید در این ۱۴۰۰ سال چه نقشی در جهان دارد و بود و نبودش چه فرقی می تواند داشته باشد،
اگر قرار است فردی بیاید و جهان را اصلاح کند، آیا خداوند نمی تواند او را در زمانی که لازم می داند، به دنیا بیاورد،
خداوند در قران کریم می‌فرماید من اگر بخواهم می‌توانم یک امت واحد قرار دهم،
آیا فکر می‌کنید امام از پیامبر اکرم مقامش بالاتر است، او که نتوانست طی ۲۳ سال به اهدافش دست یابد و در ۶۳ سالگی رحلت نمودند؟



✍هادی سروش:
سلام علیکم
ارادتمند
تبریک و عبادات تان قبول

در مسئله امام عصر (عج) واقعیاتی وجود دارد که ما در برابر یک بی اطلاعیِ وسیعی هستیم و ما آن واقعیات را که صدالبته مستند به دلیل های قطعی است از باب "اعتقاد مذهبی" به دل و جان پذیرفته ایم .
البته بخشی از امور اعتقادی ما مربوط به مهدی (ع) بصورت دورنما قابل فهم است.
در مورد نقش امام مهدی (ع) در عصر غیبت در جهان ؛ روایات میفرماید؛ اسرار آن بعد از ظهور معلوم میشود . خوب این از نظر تعبُد به ادله دینی است.
اما از نظر تعقل و عقلانیت میتوان گفت ؛ مسئولیت اساسی امامت ؛ هدایت و روشنگری و ارائه الگو به بشریت است . و همیشه هدایتها بصورت مستقیم و میدانی و حضوری نیست . مثلا یک فرد سیاسی و یا مذهبی از یک منطقه دور میتواند با اشراف بر یک منطقه کوچک اِعمال نظر کند و مردم آن دیار هم در عین اینکه تاثیرپذیر از او هستند اما در تمام عمر آن فرد تاثیر گذار را ندیده و نمیبینند.
امروز هدایتهای توحیدی و اخلاقی و عقلانی در جهان ناگزیر به یک مبداء مشترک میرسد و آن مبداء مشترک را هرکسی میتواند با نامگذاری های مختلفی از آن نام ببرید .

از این بیان پاسخ به سوال دیگر هم روشن شد که بحث در اصلاح فقط نیست تا بگوییم چه اشکالی دارد در وقتی که بنا به اصلاح جهان شد ، آن زمان آن مصلح کل بدنیا آید ! بلکه بحث در هدایتهای غیر مستقیم است که متفرع بر وجود شخص است .

اما در رابطه با پاسخ به نکته سوم طرح شده در سوال عرض میشود ؛ امام عصر (عج) از پیامبر رحمت (ص) بالاتر نیست اما اجرائی شدنِ فرامین الهی و پذیرش دستورات اخلاقی خدای متعال توسط جهانیان در یک زمین و زمان نسبت به زمان دیگر بروز و ظهور بیشتری میتواند داشته باشد .
موفق باشید

https://t.me/soroushmarefat

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل؛ نوشتاری از هادی سروش

شفقنا – حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در مطلبی آورده است: براساس فقه اهل بیت؛ عیدنوروز فاقد هرگونه منع و نهی است، و همین که این عید ملی فاقد «نهی» است در نتیجه مورد امضاء شریعت است.

عید ملی نوروز دارای رسم و رسوماتِ نیکو و جالبی است که شادی در چهارشنبه آخر سال، رسم دعای تحویل درلحظه تحویل سال، عیدی دادن و سفرهای نوروزی از آن جمله است. اما آنچه دراین بین درخشش خاصی دارد؛ رسمِ کهن دید وبازدید است.

جالب است تقدیم دارم؛ استادبزرگوارم حضرت آیت الله شبیری زنجانی در مورد دیدوبازدید فتوایی درخورتوجه دارد بدین عبارت؛ «به بهانه وجود افرادبدحجاب درخانواده های فامیل صله رحم را ترک نکنید.»

در آیه ۷۷ سوره قصص نکات جالبی نهفته است؛

«وَابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ»
در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان گونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى‌کن؛ و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد.

آیه شریفه چهار وظیفه را که در واقع چهار اصل برای رابطه خوب است معرفی فرموده که با توضیح مختصری تقدیم می شود:

۱ – و با آنچه خداعنایت نموده سراى آخرت را بجوئید.

آدم های دوراندیش در زندگی و همه ی معاشرت هایش؛ با یک نیت مثبت و اندیشه خوب که رنگ خدا و انگیزه خیرخواهی دارد، ورود می کنند. در نتیجه همه رفتارشان متکی بر زیبایی ها شده و دارای آثار پایدار و لذت بخش میشود در عین حال بهرمند از برکات جهان ابدی نیز هستند.

۲ – از داشته هایتان در مورد امکانات دنیوی و مادی غفلت مکنید.

دنیا پر از زیبایی است، واقعا پر از زیبایی است ، به قول امام علی (ع)؛ عمر، جوانی، سلامت، نشاط،امکانات از زیبایی های دنیاست. چقدر منفی بین اند آنانکه که این زیبایی ها رانمی بینند!

جالب است؛ خدای زیبا وزیبا آفرین، کسانی که خود را از نعمت ها و بهره های دنیا محروم میکنند ، توبیخ کرده که؛ “قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَهَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ..(الأعراف/۳۲)چه کسی زیباییهای رزق پاکِ خدارا،حرام اعلام می دارد؟!

پس در حد امکانات؛ خوب بپوشیم، خوب میل کنیم، خوب رفت و آمد کنیم و خلاصه در یک کلمه ؛ خوب زندگی کنیم والبته بدیگران هم بدهیم.

چه دلنشین است که می بینیم مثلا در دید و بازدید عید یا تفریح روز سیزده نوروز؛ هم خانواده ای با ماشین گران قیمت در حرکت است و هم خانواده ای کوچک بر موتور با زنبیل آذوقه اش رهسپار شادی است.

۳- با همگان به بهترین روش تعامل کنید ، همچنانکه خدا با شما چنین نموده.

سخن مودبانه و نیکی در رفتار مهمترین حرکت زیبای هر انسان فهیم و باشخصیت است.

چقدر و با چه کسی و چگونه؛ نیک و خوش رفتار و خوش سخن باشیم؟ همه پاسخ در این یک کلام جمع است که؛ ببین خدای مهربان با تو چقدر و چگونه مهربانی کرده.

علامه طباطبائی گوید احسان خدا، بدون استحقاق و ضرورت است.
ادب اقتضاء میکند ؛ درجمع های خانوادگی به عنوان نمونه آدم؛ پرنگاه به صورتها نباشیم، پرنشستن نباشیم، پرسخن با یک فرد و غفلت از دیگر حضار نباشیم، پرسخن در جمع خانوادگی نباشیم ،وخلاصه همه جوره شخصیت تمام نمای ادب واخلاق باشیم.

۴ – در هیچ زمین و زمینه ای ، باعث و عامل پیدایش و تقویت حس مسموم و منفی نباشید.

واین اصلِ چهارم در سوره قصص با این تعبیر آمده: وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ؛ ازهرچیزی که منشاء فساد و تباهی وخرابی است دوری جوئیم.
لازمه عمل به این اصلِ متین این است که در ارتباطات مان حدود شرع وعقل رارعایت کنیم.

پشت پازدن به حرام های خدا و یا شکستن حرمت ها، نه تنها در عاقبت، سعادت را از آدمی سلب می کند، بلکه از همان لحظه که تخریب و تعدّی از انسان نسبت به حدود و مرزهای تعریف شده دین و اخلاق و حقوق آغاز شود؛ حال خوش و سلامت و امنیت روح و روان انسان را سلب کرده و آراستگی شخصیت آدمی را آلوده میکند وسرآغاز سختی خواهد شد.

مواظب بر حلال وحرام ، محرم و نامحرم که آئین آسمانی ماست باشیم‌.
انسانهایی که از هرگونه فسادآفرینی دور هستند، از هر « پُز و تُفی» گریزانند ، اهل «فخر فروشی» نیستند و برداشته های دیگران «حسادت» نمی ورزند، وبه اعتقادات دیگران در بحثهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، احترام می گذارند و از داشتنِ زبان تلخ «نیش و کنایه ها» مبرا هستند.

انتهای پیام

تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل  ✍ هادی سروش

🌷تقویتِ عید نوروز با رعایت چهار اصل

✍ هادی سروش


🔴در نوشته کوتاه قبل نوشتم در میان مخالفان عید نوروز برخی حاکمان بنی امیه دیده میشوند !
امروز در خبرها دیدم "طالبان" این گروه متحجر و خونریز هم اعلام مخالفت با برقراری جشن نوروز کرده !
🔺چه جالبه ؛ متحجران داخلی برای دمیدن نفرت نسبت به عیدنوروز تنها نماندند !

🔶براساس فقه اهلبیت؛ عیدنوروز فاقد هرگونه منع و نهی است، و همین که این عید ملی فاقد "نهی" است در نتیجه مورد امضاء شریعت است.

✳ عید ملی نوروز دارای رسم و رسوماتِ نیکو و جالبی است که شادی در چهارشنبه آخر سال ، رسم دعای تحویل درلحظه تحویل سال ، عیدی دادن و سفرهای نوروزی از آن جمله است. اما آنچه دراین بین درخشش خاصی دارد؛ رسمِ کهن دید وبازدید است.
جالب است تقدیم دارم؛ استادبزرگوارم آیت الله شبیری زنجانی درمورد دیدوبازدید فتوایی درخورتوجه دارد بدین عبارت ؛ "به بهانه وجود افرادبدحجاب درخانواده های فامیل صله رحم را ترک نکنید."

درآیه ۷۷ سوره قصص نکات جالبی نهفته است؛
"وَابْتَغِ فیما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ"
در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره ات را از دنيا فراموش مكن؛ و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى‌كن؛ و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد.

🔺آیه شریفه چهار وظیفه را که در واقع چهار اصل برای رابطه خوب است معرفی فرموده که با توضیح مختصری تقدیم میشود :

✅ ۱ - و با آنچه خداعنایت نموده سراى آخرت را بجوئید .

آدم های دوراندیش در زندگی و همه ی معاشرت هایش؛ با یک نیت مثبت و اندیشه خوب که "رنگ خدا" و انگیزه "خیرخواهی" دارد ، ورود میکنند. در نتیجه همه رفتارشان متکی بر زیبایی ها شده و دارای آثار پایدار و لذت بخش میشود در عین حال بهرمند از برکات "جهان ابدی" نیز هستند.


✅ ۲ - از داشته هایتان در مورد امکانات دنیوی و مادی غفلت مکنید .

دنیا پر از زیبایی است، واقعا پر از زیبایی است ، به قول امام علی (ع)؛ عمر، جوانی، سلامت، نشاط،امکانات از زیبایی های دنیاست. چقدر منفی بین اند آنانکه که این زیبایی ها رانمیبینند!
جالب است؛ خدای زیبا وزیبا آفرین، کسانی که خود را از نعمت ها و بهره های دنیا محروم میکنند ، توبیخ کرده که؛ "قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ..(الأعراف/۳۲)چه کسی زیباییهای رزق پاکِ خدارا،حرام اعلام میدارد؟!
پس در حد امکانات ؛ خوب بپوشیم ، خوب میل کنیم ، خوب رفت و آمد کنیم و خلاصه در یک کلمه ؛خوب زندگی کنیم والبته بدیگران هم بدهیم.
چه دلنشین است که میبینیم مثلا در دید و بازدید عید یا تفریح روز سیزده نوروز ؛ هم خانواده ای با ماشین گران قیمت در حرکت است و هم خانواده ای کوچک بر موتور با زنبیل آذوقه اش رهسپار شادی است.


✅۳ - با همگان به بهترین روش تعامل کنید ، همچنانكه خدا با شما چنین نموده .

سخن مودبانه و نیکی در رفتار مهمترین حرکت زیبای هر انسان فهیم و باشخصیت است.
چقدر و با چه کسی و چگونه ؛ نیک و خوش رفتار و خوش سخن باشیم ؟ همه پاسخ در این یک کلام جمع است که؛ ببین خدای مهربان با تو چقدر و چگونه مهربانی کرده.
علامه طباطبائی گوید احسان خدا، بدون استحقاق و ضرورت است .
ادب اقتضاء میکند ؛ درجمع های خانوادگی ، به عنوان نمونه آدم؛ پرنگاه به صورتها نباشیم، پرنشستن نباشیم، پرسخن با یک فرد و غفلت از دیگر حضار نباشیم، پرسخن در جمع خانوادگی نباشیم ،وخلاصه همه جوره شخصیت تمام نمای ادب واخلاق باشیم.


✅ ۴ - در هیچ زمین و زمینه ای ، باعث و عامل پیدایش و تقویت حس مسموم و منفی نباشید.

واین اصلِ چهارم در سوره قصص با این تعبیر آمده : "وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ" ؛ازهرچیزی که منشاء فساد و تباهی وخرابی است دوری جوئیم.
لازمه عمل به این اصلِ متین این است که در ارتباطات مان حدود شرع وعقل رارعایت کنیم.
پشت پازدن به "حرام های خدا" ، و یا شکستن حرمت ها ، نه تنها درعاقبت، سعادت را از آدمی سلب میکند، بلکه از همان لحظه که تخریب و تعدّی از انسان نسبت به حدود و مرزهای تعریف شده دین و اخلاق و حقوق آغاز شود؛ حال خوش و سلامت و امنیت روح و روان انسان را سلب کرده و آراستگی شخصیت آدمی را آلوده میکند وسرآغاز سختی خواهدشد.
مواظب بر "حلال وحرام ، محرم و نامحرم" که آئین آسمانی ماست باشیم‌ .
انسانهایی که از هرگونه فسادآفرینی دور هستند ، از هر " پُز و تُفی" گریزانند ، اهل "فخر فروشی" نیستند و برداشته های دیگران "حسادت" نمیورزند، وبه اعتقادات دیگران دربحثهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، احترام میگذارند و از داشتنِ زبان تلخ "نیش و کنایه ها" مبرا هستند.
https://t.me/soroushmarefat

استادسروش تاکید کرد: «در صورتی حکومت موفقی برپا میشود که ازیک سوی دست دزدان دین ، و از سوی دیگر دست

شفقنا- استادسروش تاکید کرد:
«در صورتی حکومت موفقی برپا میشود که ازیک سوی دست دزدان دین ، و از سوی دیگر دست دزدان ازبیت المال مسلمین به اموال عمومی کوتاه شود.»
حجت الاسلام‌ والمسلمین سروش در ادامه سخنرانی در جلسات هفتگی خود در هیئت انصارالمهدی در موضوع «امام زمان ؛ راه و بیراهه ها» گفت : وفور نعمت ها در زمان ظهور در جهان از قطعیاتی است که بوسیله روایات تثبیت شده . استاد مطهری تعبیر شیرینی دارد ، او می گوید ؛ دوران حکومت حضرت ، دوران آشتی با طبیعت است .
سابقه وفور نعمت در برخی از دوران ها
این استاد حوزه گفت : این وفور نعمت در بعضی از حکومت ها هم نظیر داشته است مانند حکومت بنی اسراییل در سوره بقره آمده : و اذ قلتم یا موسی لن نصبر علی طعام واحد، فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها وقثائها و فومها و عدسها وبصلها .. ؛ هنگامی که گفتید ای موسی ما بر غذای یک جور نمی توانیم بسازیم و آن نیکوترین خوراک ، پس دعا کن پروردگارت برای ما از زمین سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز بیرون آورد.
در مورد مسیحیت نیز در سوره مائده اشاره به شرائط مناسب زندگی آنان شده و تعبیر «عید» به کار رفته. و نیز در مورد زمان برخی دیگر از انبیاء الهی .
خلاصه امکان وجود شرائطی که کشاورزی و اقتصاد و بازرگانی در رشد بسیار عالی قرار داشته باشد ، امکان پذیر است .
در زمان حکومت حضرت مهدی شرائط کشاورزی و اقتصادی و بازرگانی در موقعیت مناسب و قابل قبول خواهد بود. و این معنا در روایات اشاراتی شده است.
بهرمندی مومن و غیر مومن از حاکمیت
وی درباره برقراری عادلانه از اموال عمومی گفت : شیخ صدوق در علل الشرائع نقل میکند که جابر گوید در محضر امام باقر(ع) بودم شخصی زکات کشاورزی خود را اورد و امام فرمود : اینها را برای مساکین مسلمین هزینه کن. البته این حکم من برای این زمان است ولی در زمان ظهور کفار هم باید از زکات استفاده کنند. راز مطلب این است در حکومت دینی بطوری عدالت اجتماعی مطرح است که حتی کفار هم باید زندگیشان تامین شود. همانطوریکه امام علی(ع) وقتی دید یک پیرمرد مسیحی گدائی میکند دستور داد هزینه های جاری او را از بیت المال محاسبه کنند.
امنیت در سرمایه های دینی و مالی جامعه
وی با اشاره به به اینکه در صورتی حکومت موفقی برپا می شود که از یک سوی دست دزدان دین ، و از سوی دیگر دست دزدانِ بیت المال مسلمین از اموال عمومی کوتاه شود. در حکومت جهانی این دو برنامه مهم اجرایی میشود یعنی کسانی که برای رسیدن به ثروت و قدرت از دین سوء استفاده می کنند از حریم حکومت ها دور میشود و نیز کسانی که دست کجی دارند و در متن حکومت ها دخالت دارند آنان هم حذف میشوند.
در روایت است وقتی علی بن مهزیار از زمان فرج از حضرت عج پرسید فرمودند : بعد از زمانی است که دین و کعبه از دست افرادی است از اخلاق فاصله دارند آزاد شود.
اداره حکومت با تدبیر و آگاهی یا معجزه ؟
آقای سروش در تبیین دو گفتمان در مورد اداره حکومت جهانی گفت : در اداره حکومت جهانی یک نظریه این است که حکومت را حضرت (عج) با معجزه اداره میکند ؛ با معجزه او باران میبارد و چشمه پر از آب میشود، با دست کرامت حضرت بر بازار منطقه ای و جهانی ؛ رونق اقتصادی ایجاد میشود و نظائر این ادعاها .
این نظریه، نظریه درست و کاملی نیست ، چون اگر بنا به معجزه است چرا تا کنون هزار سال طول کشیده ! خوب این معجزه در همان عصر غیبت صغری انجام میشد و مردم راحت میشدند!
نظریه دوم این است که همه موفقیت های حکومت جهانی در دو نقطه نهفته است ؛ از یک سوی تدبیر حکیمانه و عالادنه در ارکان حکومت جهانی مستقر است، و سوی دیگرآگاهی فراگیری در دنیای آن روز خواهد بود. آن تدبیر از یک سو و آن آگاهی از سوی دیگر باعث اداره موفقیت‌آمیز حکومت جهانی خواهد بود.
هادی سروش افزود ؛ در کتاب کمال الدین شیخ صدوق روایتی است که در خور نگاه عمیق است ، امام باقر میفرماید: امام عصر دانایی، عقل و فهم‌جامعه راتکمیل میکند وبه نصاب لازم میرساند.
بخش مهم از برکات اقتصادی در ارتقاء فرهنگ وفهم و آگاهی مردم است. مردمی که به رشد عقلی رسیده باشند هیچگاه از بالای سرشان مثلا ؛ لایه اذن‌، تا زیرپایشان مانندچشمه وقنات ها و اراضی کشاورزی و جنگل و کوه و.. خلاصه محیط زیست خود را تخریب نمیکنند ، چون از طرفی در اثر وجود فرهنگ و آگاهی مردم به "زیست" احترام میگذارند و ازطرف دیگر اقتدارگرایان و سوداگران و دزدان اموال عمومی زمینه و امکان ظلم و تعدی راندارند.
سروش تصریح نمود: با توجه به الگوی زیبای حکومت مهدوی ، میتوان امروز نیز به قول جناب فارابی ؛ توقع «مدینه فاضله» داشت. وقتی در اداره حکومت از توهمات و خواب و رویاباوری دوری کرده و سطح آگاهی و اجرای عدالت و اخلاق نهادینه شود امکان سوء استفاده از باورهای دینی و یادزدی از سرمایه های عمومی کم میشود همانطوریکه در حکومت جهانی حضرت مهدی چنین است.

https://fa.shafaqna.com/?p=1544519

 
  BLOGFA.COM