
فقهِ قرآنیِ امام صادق (ع)؛ نوشتاری از استاد هادی سروش
انتشار : شنبه ۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳ | ساعت ۱۲:۵۲

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در نوشتاری با عنوان «فقهِ قرآنیِ امام صادق (ع)» آورده است: فقه یک علم ریشه داری است که بر او بیش از هزار سال گذشته و دارای ظرفیت بسیار بالایی در حل مشکلات عبادی و معاملاتی و حقوقی جامعه است.
ندیدن این قدمت و تاریخ پرافتخار و نیز ظرفیت بالای فقه ، جفا در حق یک دانش و علم پذیرفته شده است! همانگونه که فقه را دور دانستن از معارف قرآن یک جفای غیرقابل انکار است!
فقه؛ طبق نظر مشهور متکی بر قرآن، سنت، عقل و اجماع است و در این نوشته کوتاه سخن درباره فقه و قرآن است.
یک مقدمه کوتاه لازم است که بدانیم؛ بنیان فقه دارای سه مقطع مهم است که خلط این سه بخش می تواند به نظرپردازی ها آسیب وارد کند و بلکه چه بسا باعث حمله های غیر منصفانه به فقه شود!
مقطع اول؛ مسائل فقهی است که ریشه آن مسائل در متن روایاتی آمده که آن روایات مستندبه دلیل قرآنی است و دلیل قرآنی در کلام معصوم درج شده که نمونه های آن تقدیم می شود.
مقطع دوم؛ مسائل فقهی است که مستند به روایات مورداعتمادی است که در متن آن روایات اشاره به دلیل قرآنی آن فرع فقهی نشده است.
مقطع سوم؛ مسائل فقهی است که متکی به اجتهاد مجتهدان است و ممکن است آن اجتهاد صرفا متکی به دلیلی مثل اجماع و یا شُهرت باشد.
در مقطع اول و دوم -که عمده فروعاتِ فقهی را تشکیل می دهند- هیچ تردیدی نیست که نمی توان حکم به فاصله فقه از قرآن نمود.
بله در راستای مقطع سوم از مباحث فقهی، سوال از مستند قرآنی، وارد است و فقیهان باید پاسخگو باشند. در این مقاله در پی هماهنگی کامل فقهِ امام صادق (ع) با قرآن هستیم که تامین کننده مقطع اول و دوم مباحث فقهی میباشد.
فقه قرآنی
ابوحنیفه یکی از اولین شبهه سازان به “فقه امام صادق” است که صریحا در برابر فقه امام ششم قرار گرفته و فقه امام صادق را به چالش کشیده!
نمونه متعددی در کتابهای فقه و حدیث در این رابطه داریم که به عنوان نمونه تقدیم می شود.
طبق سنت بردن نام خدا و پیامبر (ص) در پایان غذا خوردن دارای استحباب است. ابوحنیفه بر “فقهِ امام صادق” خرده اعتقادی گرفت و در حالیکه با امام صادق(ع) سر یک سفره بود دید امام صادق(ع) وقتی خواست از غذای دست بکشد نام حق تعالی و پیامبر اکرم(ص) را برد ، ابوحنیفه اعتراض کرد که چرا نام رسولالله در کنار نام خدا میگذارد و این برخلاف اقتضای “توحید” است که امام آیات سوره توبه را تلاوت نمود:
«سیؤتیناالله من فضله و رسوله…» (توبه/۵۹) فرمودند پس چراوعده لطف الهی و لطف رسول الله در کنار هم آمده؟ ونیز آیه دیگر همین سوره را خواندند: «مانقموا الاان اغناهم الله و رسوله من فضله…»(توبه/۷۴) که در اینجا هم نام پیامبر در کنار نام خدا آمده . در این لحظه بود که ابوحنیفه گفت: بخدا قسم بمانند این بود که این دو آیه را تاکنون نخواندهام(وسائل ۳۵۱/۲۴)
برجستگی صلح و آرامش و حفاظت از جان در فقه امام صادق(ع)
خط کلی قرآن بر حفظ جان مردم، آرامش و صلح، دوری از جنگ و حتی قبول پیشنهاد دشمن نسبت به صلح است . دو نمونه از “فقه امام صادق” در این رابطه را ملاحظه کنید؛ روایت آقای سراج یا سراد، از امام صادق (ع) در رابطه با عدم کمک به جنگ افروزی قابل توجه است. متن حدیث چنین است: «به امام صادق (ع) عرض نمودم: من فروشنده اسلحه هستم، آیا رواست فروش اسلحه ؟ امام (ع) فرمود:در وقت جنگ مفروش ؛ – قال: قلت له:انی ابیع السلاح؟قال: فقال: لاتبعه فی الفتنه.» (الشافی / ۱۳۵۴ از کافی و تهذیب)
در حدیث دیگر داریم، محمدبن قیس می گوید از امام صادق(ع) پرسیدم: «فروش اسلحه به دو گروه از اهل باطل که با یکدیگر در حال ستیزند، چه حکمی دارد؟ امام (ع) فرمود: زره و پاپوش و مانند آن، از ابزاری که خود را با آن در برابر تهاجم دشمن در امان نگه می دارند، بفروش. – عن الفئتین تلتقیان من اهل الباطل ابیعهما السلاح؟ فقال: بعهما ما یکنهما الدروع والخفین ونحو هذا.» (همان منبع فوق)
فقه قرآنیِ امام صادق و فتح باب گفتگو و محبت با همسر بجای درگیری
فقه سفارش اکید بر حفظ حرمت زن و بقاء کیان خانواده دارد و این دستور را از قرآن اتخاذ می کند.
در قرآن می خوانیم؛ “وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ..” ، ترجمه آیه چنین است؛ اگر زنى، از ناسازگارى يا بىاعتنايى شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم بهگونهاى صلح كنند و صلح، بهتر است…(نساء/۱۲۸)
در فقه اسلامی که بر مدار قول معصوم (ع) است این مفاد آیه قرآن چنین است؛ حلبی گوید: از امام صادق (ع) دربارهی آیه: وَ إِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ.. پرسیدم. و ایشان فرمود: «دربارهی زنی است که نزد شوهرش است که او را دوست نمیدارد و به زنش میگوید: «میخواهم طلاقت دهم» و زن به او میگوید: «چنین نکن، من دوست ندارم که به من شماتت کنند و در عوض هرگونه بخواهی با تو خواهم بود از آن تو هستم.
ولی همین شرایط را برای من حفظ کن». و این قول خدای تعالی است: فَلاَ جُنَاْحَ علَیْهِمَا أَن یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ .. ؛ – فَیَقُولُ لَهَا إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُطَلِّقَکِ فَتَقُولُ لَهُ لَا تَفْعَلْ إِنِّی أَکْرَهُ أَنْ تُشْمَتَ بِی وَ لَکِنِ انْظُرْ فِی لَیْلَتِی فَاصْنَعْ بِهَا مَا شِئْتَ وَ مَا کَانَ سِوَی ذَلِکَ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ لَکَ وَ دَعْنِی عَلَی حَالَتِی …( الکافی، ج۶، ص۱۴۵)
فتوای “فقهِ امام صادق” به حفظ کیان خانواده و عدم افراط در نهی از منکر
یکی دستورات قرآن به سرپرست خانواده؛ تبیین منکرات و درخواست دوری از منکرات و موعظه است.
چنین فرمود: “يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ… – اى كسانىكه ايمان آوردهايد! خود و خانوادهی خويش را از آتشىكه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد…(التحریم/۶)
مهم اینجاست که دستور الهی دارای حد و مرز است که امام صادق (ع) حدود آن را مشخص نموده و اجازه افراط در نهی از منکر و بهم خوردن کانون خانواده را نمی دهد؛ عبدالأعلی از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هنگامیکه این آیه نازل شد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا، مردی از مسلمین درحالیکه گریه میکرد، نشست و گفت: «من از خودم عاجز هستم، حال آنکه خانواده من نیز به من سپرده شده است». رسول خدا (ص) فرمود: «امرکردن آنها به آنچه به نفس خویش امر میکنی، و نهیکردن آنها از آنچه نفس خویش را از آن نهی میکنی، برای تو کافی است ؛ .. أَنَا عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِی کُلِّفْتُ أَهْلِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَسْبُکَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَکَ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَی عَنْهُ نَفْسَکَ». (الکافی، ج۵، ص۶۲)
“فقهِ امام صادق” اجازه ازدواج بدون رعایت حقوق زن را نمی دهد
پیامبر رحمت بر اساس مصالحی که غالبا موقت هم بوده، مورد برخی احکام اختصاصی از سوی خدا بوده است. یکی از آن احکام اختصاصی و موقت این بوده که اگر خانمی خود را به پیامبر رحمت میبخشیده این بخشش محقق میشده است.
در قرآن چنین آمده؛ “امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ.. ؛ – زن با ايمانى كه خود را به پيامبر ببخشد ، چنانچه پيامبر بخواهد مىتواند او را به همسرى برگزيند؛ امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان؛(احزاب/۵۰)
امام صادق (ع) این حکم را مخصوص پیامبر معرفی نموده و ازدواج بدون رعایت حقوق زنان در مهریه را در ازدواج ناروا میداند و این فرمایش امام صادق در تمام فقه سایه افکنده و ازدواج بدون مهریه باطل اعلام شده است.
امام صادق به حلبی گوید: … ازدواج کند که به این کار، هبه گفته میشود و تنها بر رسول خدا حلال بود. امّا دیگران تنها میتوانند با قراردادن مهریه ازدواج کنند. منظور از آیهی وَ امْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِیِّ نیز همین است». (الکافی، ج۵، ص۳۸۷)
“فقهِ امام صادق” و حرمت حریم خانواده با دور بودنِ از فواحش
اخیرا در گفتاری از نویسنده ای پخش شده که در مقام ایراد بر فقه در دوری فقه از قرآن ! به خاطره ای اکتفاء شده که وقتی به یک فقیه گفته میشود چرا فتوا به حرمت ازدواج با زانیه داده اید؟ در ادامه گوینده می گوید؛ برای آن فقیه آیه ای از سوره توبه قرآن در این باره خوانده شد که مخالف با این فتوای او بود، و وی اظهار بی اطلاعی از آیه قرآن میکند! شگفت آور است!! ، اولا ؛ آیه سوره توبه ربطی به این مسئله فقهی ندارد و ثانیا در قرآن درباره زنان بدکاره که شهره در فحشاء بودند آیه ای داریم و فقه هم بر اساس همان آیه فتوا به حرمت ازدواج با فواحش آشکارا را داده است.
در قرآن می خوانیم؛ “الزَّاني لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ – مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمىكند؛ و زن زناكار را، جز مرد زناكار يا مشرك، به ازدواج خود در نمىآورد؛ و اين كار بر مؤمنان حرام شده است.(نور / ۳)
امام صّادق(ع) این آیه را مخصوص زنانی معرفی نمود که دارای فواحش آشکار هستند و نه هر زنای مخفی که مورد استغفار فرد هم بوده و توبه کرده؛ حکمبنحکیم نقل میکند: امام صادق (ع) دربارهی آیه: الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ.. فرموده است: «منظور زنای آشکار است». آنگاه فرمود: «اگر کسی زنا کند و بعد از آن توبه کند، میتواند هرگونه که بخواهد ازدواج کند ؛ – إِنَّمَا ذَلِکَ فِی الْجَهْرِ ثُمَّ قَالَ لَوْ أَنَّ إِنْسَاناً زَنَی ثُمَّ تَابَ تَزَوَّجَ حَیْثُ شَاءَ.». (الکافی، ج۵، ص۳۵۵)
در “فقهِ امام صادق” حرام خواری با خیریه داشتن و خیرات پاک و حلال نمی شود
برخی نادانان توهم زده اند که میتوان حرام خواری کرد و بعد با خیرات و موسسه خیریه می توان آن اموال جمع شدن از حرام ها که نجس است را پاک کرد. فقه در برابر این توهم ایستاده است.
آنانیکه با اختلاس و رانت و دزدی نجس خواری می کنند برای مبرا کردن خود به این آیه تمسک ناخقی می کنند؛ “وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ – در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چراکه حسنات، سیّئات [و آثار آنها] را از بین ميبرند..” (هود / ۱۱۴)
در فقه امام صّادق (ع) با این انحراف مبارزه شده است و آیه به جایگاه تفسیری و فقهی درست بازگشته است.
روایت چنین است؛ سماعه گوید: «از امام صادق (ع) دربارهی مردی پرسیدم که بهواسطهی کار در دستگاه بنیامیّه، مال و ثروتی به دست آورده بود و با آن صدقه میداد و صلهی رحم خویشاوندان را بهجا میآورد و حج میگذارد تا خداوند زشتی رفتاری که مرتکب شده را ببخشد، و [در توجیه کار خود] میگفت: إِنَّ الحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ؛ امام صادق (ع) فرمود: «گناه، گناه دیگر را از بین نمیبرد، امّا کار نیک، گناهان را از بین میبرد .. ؛ – ..إِنَّ الْخَطِیئَهًَْ لَا تُکَفِّرُ الْخَطِیئَهًَْ وَ لَکِنَّ الْحَسَنَهًَْ تَحُطُّ الْخَطِیئَهًَْ». (الکافی، ج۵، ص۱۲۶)
در “فقه امام صادق” اجازه هیچ گونه ارتباط در قدرت و ثروت با ظالم را نمی دهد
در قرآن به روشنی مطرح است هیچ کسی اجازه ارتباط و بهرمندی از ثروت و قدرت ظالم را نداشته چرا که در معال به قدرت بیشتر ظالم می انجامد.
در قرآن آمده: “وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ – و بر ستمکاران تکیه ننمایید، که موجب ميشود آتش شما را فراگیرد..” (هود / ۱۱۳)
در اینجا؛ امام صادق (ع) با توجه به ظرفیت آیه شریفه یک فرع فقهی مهم ارائه میکنند و میفرمایند: “منظور حکایت انسانی است که نزد حاکم ستمگر آمده و ماندگاری حاکمیّت او را دوست دارد، به این طمع که حاکم دست در کیسهی پول خود کرده و مقداری پول به وی بدهد – هُوَ الرَّجُلُ یَأْتِی السُّلْطَانَ فَیُحِبُّ بَقَاءَهُ إِلَی أَنْ یُدْخِلَ یَدَهُ إِلَی کِیسِهِ فَیُعْطِیَهُ.” ( الکافی، ج۵، ص۱۰۸)
فقهِ امام صادق؛ تشخیصِ فردِ مکلف را معیار دانسته…
در اینکه در ایام روزه داری، روزه بر مریض و مسافر واجب نیست تردیدی نیست و در قرآن هم تصریح شده است؛
“أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذينَ يُطيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ – روزهاى محدودى را [بايد روزه بداريد] و هركس از شما بيمار يا مسافر باشد، بايد تعدادى از روزهاى ديگر را [روزه بدارد]. و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت فرساست، [همچون بيماران، و پيران] لازم است با اطعام مستمندى، كفاره دهند. و هركس فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، به نفع اوست. و روزهداشتن به نفع شماست اگر مىدانستيد. (بقره/۱۸۴)
مهم این است که حال مریض و عدم توانایی او برای روزه به تشخیص کیست؟ قطعا تشخیص کارشناس و پزشک مورد احترام است. اما در فقه قرآنیِ امام صادق (ع)، حال و تشخیصِ خود مریض نیز ملاک قرار داده شده است.
ابنبکیر گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: «حدود مرضی که باعث میشود شخص، روزهاش را بخورد و نماز ایستاده را ترک کند [و نشسته بخواند] چیست»؟ فرمود: «انسان بر حال خویش آگاهتر است. او از توان و طاقت خود باخبرتر است ؛بَلِ الْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَهًٌْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا یُطِیقُهُ». ( وسایل الشیعه، ج۵، ص۴۹۵)
و در روایت دیگری امام صادق (ع) شخصاً و عملاً جلوی افراط در مناسک دینی در مواقع ضرر را می گرفت؛ از ولیدبنصبیح نقل شده است: در یکی از روزهای ماه رمضان در مدینه [بهشدّت] تب کردم. امام صادق (ع) کاسهای بزرگ که درونش سرکه و روغن بود، برایم فرستاد و به من فرمود: «روزهات را باز کن و نمازت را نیز نشسته بخوان ؛ أَفْطِرْ وَ صَلِّ وَ أَنْتَ قَاعِدٌ». ( الکافی، ج۴، ص۱۱۸)
این گوشه از بیانات امام صادق (ع) در رابطه با “فقه” بود که تقدیم شد تا مبادا کسانی که اهلیت اظهار نظر در یک رشته تخصصی و گسترده به مانند فقه را ندارند، با سخنان غیر مبتنی بر اصول آن علم باعث زحمت خویش و دیگران مشوند.
- برچسب ها
- استاد هادی سروش
- سیره اخلاقی امام صادق(ع)
- فقه امام صادق(ع)
اخبار مرتبط

استاد هادی سروش: مراقب باشیم «تالیف قلوب» را به «تنفیر قلوب»...

«جوان عزیز؛ این دفاع ضروری بود ..» : نوشتاری از استاد...

استاد هادی سروش: نمی توانیم تمام حقیقت “فزت و رب الکعبه”...

گزارش تصویری(۳۱): نشست «انتظار برای چیست؟ /علائم ظهور راست و دروغ...