قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

«غُبارِ غُربت بر آرمان‌های اخلاقی!» بخش سوم/ نوشتاری از استاد هادی سروش

«غُبارِ غُربت بر آرمان‌های اخلاقی!» بخش سوم/ نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسله نوشتارهایی اخلاقی بمناسبت ماه رمضان باعنوان «غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! » و در بخش سوم که در اختیار شفقنا قرار داده، این گونه آورده است:

اشاره ؛ امروز هم وقتی در جامعه غبار غربت اخلاق را می بینیم باید بی اخلاقی ها و عوامل جدایی بزرگان اخلاق و شخصیت های اخلاقی که مورد احترام مردم و برجستگان جامعه هستند شناسایی شود و با اصرار از آن اعاظم خواست که همراه شوند و همگان از اخلاقیات شان بهرمند کنند. مسئولین در این راستا ، یعنی ایجاد یک جامعه اخلاقی موظف هستند اولا ؛ از هر تذکر اخلاقی که هر شخص و یا رسانه ای به آنان میدهد استقبال کنند و ثانیا؛ با کمال خضوع به حضور اعاظم معنویت و اخلاق مراجعه کرده تا شاید نسیمی از اخلاق در جامعه ایجاد شود.

به نام خدا

فرق اخلاقی زیستن با اخلاقی بودن

فلسفه یا روانشناسی اخلاق کار کرده‌اند، اما نهایت سخن آن‌ها در اخلاقی زیستن است، اما اخلاق الهی که در قرآن و عترت متبلور است که درباره چگونه بودن است.

ممکن است کسی زندگی‌اش اخلاقی باشد و تعاملش با جامعه درست باشد و موازین را رعایت کند، اما در درونش رذائل اخلاقی رسوخ کرده باشد و در مواقع حساس و بزنگاه، امتحان خوبی را پس ندهد؛ پس ما در اخلاق باید دنبال اخلاقی بودن باشیم؛ یعنی؛ از درون اخلاقی باشیم و به بیرون هم که می‌رسد اخلاقی باشیم.
بصراحت قرآن در سوره مائده اخلاقی بودن و شخصیت اخلاقی داشتن از درون آغاز میشود و این است معنای آیه ؛ «عَلَیکُم اَنفُسَکُم» (مائده/۱۰۵)

بداخلاقی ممکن است در تمام عمر یکبار بُروز کند

در بحث های اخلاقی یک مطلب مهمی وجود دارد که نباید غفلت کرد و آن این است ممکن است آدمی عمری در آرامش اخلاقی و امنیت اخلاقی باشد اما در یک موقعیت رذیله ای که خود را نفس مخفی کرده بوده بُروز کند. همیشه انتظار نداشته باشیم آدم‌هایی که بداخلاق هستند همه ساعات روز و همه زندگی‌شان بد باشد. ممکن است یک انسانی در طول روزها، ماه‌ها و بلکه سال‌ها آدم موقری باشد و یک شخصیت آرامی داشته باشد که وقتی به ظاهر او نگاه می‌کنیم، بداخلاقی در او نبینیم و رذیله‌ای در رفتار و گفتار و حرکات او نبینیم، اما در یک شرایط مهم که منفعتی مطرح باشد، همین آدمی که بداخلاقی از او سراغ نداشتیم بسیار خود را بد نشان می‌دهد.
عارف بزرگ ابن‌عربی، در کتاب «فصوص الحکم» در «فص الیاسی» یک جمله مهمی دارد که کمی توضیح چنین است؛ “نفس انسان که اتاق فرماندهی به بدی‌هاست و مار و اژدهاست. بیرون از نفس شما مار و اژدهایی نیست و آن اژدهایی که به جان شما می‌زند نفس شماست. نفس انسان حالت اژدها دارد، اما آیا همیشه چنین است که مار در حال نیش زدن است؟ خیر، چنین نیست و گاهی نیش می‌زند.”

استاد ما، علامه حسن‌زاده آملی اعلی الله مقامه ، در درس می‌فرمودند: که علمای اخلاق به تبع اهل بیت(ع) و اهل بیت(ع) به تبع قرآن، پیرو آیه ۱۰۵ سوره مائده هستند ؛ تأکید فراوان بر آیه «عَلَیکُم اَنفُسَکُم»؛ یعنی همیشه مراقب خود باشید، همیشه خودسازی کنید ، همیشه محاسبه کنید ، همیشه کشیک نفس بکشید که مبادا در یک زمینه‌ای چنان نیشی زند که واویلا به‌پا کند!!”

تاثیر اخلاق بر جان در کلام امام صادق(ع)

بیان امام صادق(ع) این است که اخلاق و رفتار صحیح شما، تأثیر مستقیمی بر جان شما می‌گذارد و حُسن خلق در جان شما مؤثر است.
این حسن خلق چیست؟ یک مفهوم خیلی راحتی داردکه در ارتباط با خانواده و جامعه خود را نشان میدهد.
سفارش امام صادق(ع) درباره یکی از رفتارهای خوب و شایسته ، رفتار خوب با خویشاوندان است. این یک بحث تربیتی و خانوادگی نیست بلکه بحث اخلاقی است و مقصود این وقتی رفتار منظم بر اخلاق باشد خُلق و خوی را میسازد و نفس را تادیب و تربیت میکند.

شخصیت اخلاقی در گِرو رفتاراخلاقی با مردم

ما به حکم اخلاق موظفیم؛ اولاً در جایی است که با افراد مختلفی که مواجه می‌شویم، با آغوش باز مواجه شویم. برای خودتان در برابر افراد شأن خاصی احساس نکنیم و بال محبت خود را باز کنیم.
دوم اینکه وقتی با مردم صحبت می‌کنید، بهترین نحو صحبت را انتخاب کنید. بهترین کلام، کلمه‌ها، گویش‌ها و بهترین مقدار تُن صدا را داشته باشید که می‌شود اخلاق.
سوم اینکه امام صادق(ع) فرمودند در ملاقات خود با افراد گشاده‌رو باشید. آنها هیچ وقت متوجه نشوند که مثلاً در زندگی شما، در داخل دل شما چه سختی‌هایی می‌گذرد.
این معنای اخلاق است. پس رفتار شایسته و ارتباط خوب با افراد مختلف در جان انسان تاثیر می‌گذارد و اخلاق انسان را درست می‌کند و آدم را از رذائل دور می‌کند.

تاثیر نفوسِ مُتخلق در اخلاقی شدن آدمی

یکی از راه های مهم غبار زدائی از اخلاق و آراستگی اخلاقی در راستای ارتباط با نفوس متخلق است .
قرآن سفارش فرموده : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مع الصادقین (توبه/۱۱۹)
یکی از آوردهای مهم این آیه ، اخلاق است. حضور ، -و به تعبیر استادبزرگوارمان آیت الله حسن زاده- حشر با انسانهای کارکُشته و الاهی برنفس انسان تاثیر مثبت اخلاقی میگذارد.

خاطره‌ای را از استاد حسن‌زاده آملی نقل کنم. ایشان در یکی از جلسات درس از قول آقای قاضی عارف بزرگ نقل کردند که ایشان می‌گفت: یک وقتی با استادمان مرحوم عارف ملاحسین‌قلی همدانی از نجف به سمت کربلا آمدیم و در مسیر به تعدادی از جوان‌هایی که حالت لوطی‌مسلک داشتند برخورد کردیم. به مرحوم آقای ملاحسین‌قلی به تمسخر گفتند: شما هم در کاروان ما بیایید.. مرحوم ملاحسین‌قلی گفته بود می‌آیم. برخی شاگردانش که همراه بودند منع کردند، اما ایشان گفت می‌رویم. آنان گعتند می‌خواهید هدایت کنید؟! فرمود ؛ خیر کاری ندارم، دعوت کردند، ما می‌خواهیم همراه شویم. ملاحسنقلی همراه ان جوانان میسود و چنان رفتار شایسته‌ای از این معلم اخلاق دیدند که وقتی به کربلا رسیدند دیگر اینها عبای ملاحسین‌قلی را رها نکردند.
این تأثیر خوش‌اخلاقی بر نفوس است. مرحوم قاضی تأکید می‌کرد که مرحوم ملاحسین‌قلی در این مسافرت، کلامی اینها را نصیحت نکرده است ولی نفس حضور و منش حضور ایشان اینها را تغییر داده بود.

امروز ما و بی اخلاقی ها

امروز هم وقتی در جامعه غبار غربت اخلاق را می بینیم باید بی اخلاقی ها و عوامل جدایی بزرگان اخلاق و شخصیت های اخلاقی که مورد احترام مردم و برجستگان جامعه هستند شناسایی شود و با اصرار از آن اعاظم خواست که همراه شوند و همگان از اخلاقیات شان بهرمند کنند.
مسئولین در این راستا ، یعنی ایجاد یک جامعه اخلاقی موظف هستند اولا ؛ از هر تذکر اخلاقی که هر شخص و یا رسانه ای به آنان میدهد استقبال کنند و ثانیا؛ با کمال خضوع به حضور اعاظم معنویت و اخلاق مراجعه کرده تا شاید نسیمی از اخلاق در جامعه ایجاد شود.

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد هادی سروش/ بخش دوم

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد هادی سروش/ بخش دوم

انتشار :‌ پنج‌شنبه ۲۴ / ۱۲ /۱۴۰۲ | ساعت ۰۵:۳۴

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسله نوشتارهایی اخلاقی بمناسبت ماه رمضان باعنوان «غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! » و در بخش دوم که در اختیار شفقنا قرار داده، این گونه آورده است:

غبار غُربت از سوی دو گروه بر آرمان های اخلاقی نشسته است.

بی اخلاق ها ، اخلاق را دفن کردند!

اول از سوی آنان که با بداخلاقی های گوناگون فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی اخلاق را زیر خاکِ هوی وهوس دفن کرده اند! در میان اینان که شاید در چهره دینداری هم خود را نشان دهند ، اخلاقی چون مدارا ، احترام ، حرمت داری و… بی معناست!

اخلاق در حد احساسات و عواطف در واقع سقوط اخلاق عالی است!

گروه دوم کسانی هستند که اخلاق را در حد عواطف و احساسات نازل کردند!
وقتی اخلاق که با خلق و خوی انسان در تماس است و نهایت آن “تخلُق به اخلاق خدایی” است نباید در حد احساسات و عواطف خلاصه شود و این تفکر در واقع سقوطِ آن اخلاق عالی انسانی است که در اخلاق الهی ریشه دارد.

اجازه دهید این موضوع را بصورت گذارا بررسی کنیم.

چرا اخلاقی باشیم ؟

در غرب گویند ؛ بخاطر توجه به دیگری داشتن اخلاق ضروری است.
ارسطو میگوید ؛ چون حرکت در مدار اخلای به اقتضای احساسات نوع دوستانه است.
دیگری میگوید ؛ احساساتِ نوع دوستانه مورد قبول است اما کسبی باید باشد و نه طبیعی و خود جوش.
بر اساس این سه نظریه اخلاق مداری از باب محبت است. طبعا فاقد هدف و راهنماست.

تکلیف مداری ضامن اخلاقی بودن نیست

اما نظر کانت ؛ اخلاق مداری بر اساس تکلیف است که میگوید ؛ اخلاقی بودن به اقتضای تکلیف وجدانی است.
شهید استاد مطهری بر این نظر است ؛ این نظریه قابل دفاع است و خوب است اما اخلاق را فقط در مدار در تکلیف دیدن ،‌آدمی را از خدمت کردن صادقانه و خالصانه محروم میکند.

نقش زیبایی گرایی و تعادل قوا در ضرورت اخلاق

افلاطون اخلاق را براساس زیبایی معنا میکند. ارسطو که شاگرد اوست این را تمام واقعیت در اخلاق ندانست و گفت ما در اخلاق پرورش هم میخواهیم.

فیلسوفان الهی مانند ملاصدرا توانستند کاملتر سخن بگویند و گفتند: اخلاق را تعادل قوا را در پی دارد و تعادل قوا باعث تسلط عقل و روح است .

در این بین گفتارهای مردودی در اخلاق وجود دارد که در این نوشتار کوتاه نمیگنجد ، مانند سخن راسل که اخلاق را ؛ به هوشیاری توام با نفع طلبی میداند!
و یا سخن کمونیسم که اخلاق را تحریف میکند و میگوید: اخلاق؛ تکامل اجتماعی بر اساس اصالت اقتصاد معرفی میکند!

ضرورت اخلاق به حکم ایمان و معنویت است

اخلاق ، چیز ساده ای نیست ، به تعبیر بزرگان؛ “اخلاق پرستش” است. پس اخلاق هندی؛ که عاطفه است ، و اخلاق فلسفی؛ که اراده و عقل است ، و اخلاق غربی؛ که تکلیف و یا وجدان و احساسات است ، نمیتواند کامل و کامل کننده آدمی باشد.

راه کامل اخلاق در قرآن و عترت تعریف شده و آن این است که اخلاق ؛ باید متکی به ایمان و معرفت باشد و از آن ریشه بگیرد ، در نتیجه چون متکی به ایمان به مبداء هستی است توخالی نیست هرچند دارای مدعی اخلاق دارای زبان نیکو و سخنان امیدآفرین و پر محبتی باشد.
قرآن در این مورد بخوبی فرمود: ” من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو الد الخصام ؛ – از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن است. (بقره /۲۰۴)

اخلاق یک واقعیت است و نه شعار و نمایش

امروز شعار اصحاب قدرت در دنیا بر ادعای اخلاق گرایی و اخلاق مداری است!!
اما همین مدعیان اخلاق گاهی در مواجه با شهروندان خود برای حفظ قدرت ، گرگ میشوند!! و یا با دنیایی که با منافع آنان در تضاد باشد مانند پلنگی به جان مرد و زن و کودک می افتند!!
اینها نشان از این است که هیچ ادعایِ اخلاقی ، مگراز شخصی که واقعا متخلق به اخلاق الاهی شده باشد، قابل قبول نیست .
دستور اهلبیت (ع)‌به عنوان برترین معلم اخلاق و الگو و راهنمای اخلاق ؛ خودسازی و پاک سازی درون از همه آلودگی های اخلاقی و گرایش به قدرت و ثروت است .

اخبار مرتبط

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! » بخش سوم/ نوشتاری...

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد...

پایان شعبان و پیش بسوی ماه ذکر خدا و اسماء خدا...

تاثیرات ملکوتی ولادت امام حسین و تجلی اخلاق/ نوشتار استاد هادی...

«امام کاظم (ع) و دردهای امروز جامعه ما»/ نوشتار استاد هادی...

«با این همه فشار روانی چه باید کرد؟» / نوشتاری از..

 «غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد هادی سروش

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسله نوشتارهایی اخلاقی بمناسبت ماه رمضان باعنوان «غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! » و در بخش نخست که در اختیار شفقنا قرار داده، این گونه آورده است:

در اسلام آرمان اخلاق خوب بودن است و نه فقط خوب زیستن. و خوب بودنِ به خوبی های خدائی و نه فقط خوب بودن به خوبی های عاطفی و یا احساسی.
این حقیقت؛ تمام مقصود حدیث پیامبر (ص) است که فرمود : “تخلقوا باخلاق الله – ؛ به اخلاق خدائی بار یابید”

فلاسفه اخلاق در جهان غرب در مورد اخلاقی زیستن تلاش های شایسته تقدیر دارند ، اما حرف بسیار فراتر است چون ممکن است کسی در تعامل با جامعه موازین را رعایت کند، اما در درونش رذائل اخلاقی موج بزند. و یا خاستگاه اخلاقی او محدود به احساسات شود و به ارضاء شدن وجدان که جناب کانت میگوید. از او پایین تر اخلاق راسلی است که بر مدار منفعت است.

نگاه اسلام به اخلاق دقیق است و جاودانه ؛ قرآن و عترت (ع) چون نظر به باز شدن عالم غیب به روی انسان دارند و باز شدن عالم غیب ، یعنی؛ اتصال به عوالمی که روح را دنیا و ماده و عوارض غیر پایدار آن و یا صوری آن منسلخ میکند و از جان آدمی یک حقیقتِ ملکوتی میسازد. این همت بلند زبان وحی مانند قرآن در دعوت به اخلاق است که فرمود: “احسن کما احسن الله الیک” . (قصص ۷۷)

آنکه به اخلاق اهمیت نداده و غبار غربت بر اخلاقیاتت نشسته ! هیچ میدانی به نیازهای معنوی نهانخانه خود بی توجه بوده ای؟!
ویلیام جیمز فیلسوف غربی حرف بسیار اساسی دارد ، او گوید: نیازهای مادی ما پل اتصال با جهان مادیت است مانند گرسنگی که پل به طبیعت است ، نیازهای معنوی ما پل اتصال به معنویت است .

ادامه دارد ..

🔰 غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی !   (بخش دوم)  ✍️ هادی سروش

🔰 غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی !

(بخش دوم)

✍️ هادی سروش



غبار غُربت از سوی دو گروه بر آرمان های اخلاقی نشسته است.

بی اخلاق ها ، اخلاق را دفن کردند!

اول از سوی آنان که با بداخلاقی های گوناگون فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی اخلاق را زیر خاکِ هوی وهوس دفن کرده اند! در میان اینان که شاید در چهره دینداری هم خود را نشان دهند ، اخلاقی چون مدارا ، احترام ، حرمت داری و... بی معناست!

اخلاق در حد احساسات و عواطف در واقع سقوط اخلاق عالی است!

گروه دوم کسانی هستند که اخلاق را در حد عواطف و احساسات نازل کردند!
وقتی اخلاق که با خلق و خوی انسان در تماس است و نهایت آن "تخلُق به اخلاق خدایی" است نباید در حد احساسات و عواطف خلاصه شود و این تفکر در واقع سقوطِ آن اخلاق عالی انسانی است که در اخلاق الهی ریشه دارد.

اجازه دهید این موضوع را بصورت گذارا بررسی کنیم.

چرا اخلاقی باشیم ؟

در غرب گویند ؛ بخاطر توجه به دیگری داشتن اخلاق ضروری است.
ارسطو میگوید ؛ چون حرکت در مدار اخلای به اقتضای احساسات نوع دوستانه است.
دیگری میگوید ؛ احساساتِ نوع دوستانه مورد قبول است اما کسبی باید باشد و نه طبیعی و خود جوش.
بر اساس این سه نظریه اخلاق مداری از باب محبت است. طبعا فاقد هدف و راهنماست.

تکلیف مداری ضامن اخلاقی بودن نیست

اما نظر کانت ؛ اخلاق مداری بر اساس تکلیف است که میگوید ؛ اخلاقی بودن به اقتضای تکلیف وجدانی است.
شهید استاد مطهری بر این نظر است ؛ این نظریه قابل دفاع است و خوب است اما اخلاق را فقط در مدار در تکلیف دیدن ،‌آدمی را از خدمت کردن صادقانه و خالصانه محروم میکند.

نقش زیبایی گرایی و تعادل قوا در ضرورت اخلاق

افلاطون اخلاق را براساس زیبایی معنا میکند. ارسطو که شاگرد اوست این را تمام واقعیت در اخلاق ندانست و گفت ما در اخلاق پرورش هم میخواهیم.

فیلسوفان الهی مانند ملاصدرا توانستند کاملتر سخن بگویند و گفتند: اخلاق را تعادل قوا را در پی دارد و تعادل قوا باعث تسلط عقل و روح است .

در این بین گفتارهای مردودی در اخلاق وجود دارد که در این نوشتار کوتاه نمیگنجد ، مانند سخن راسل که اخلاق را ؛ به هوشیاری توام با نفع طلبی میداند!
و یا سخن کمونیسم که اخلاق را تحریف میکند و میگوید: اخلاق؛ تکامل اجتماعی بر اساس اصالت اقتصاد معرفی میکند!

ضرورت اخلاق به حکم ایمان و معنویت است

اخلاق ، چیز ساده ای نیست ، به تعبیر بزرگان؛ "اخلاق پرستش" است. پس اخلاق هندی؛ که عاطفه است ، و اخلاق فلسفی؛ که اراده و عقل است ، و اخلاق غربی؛ که تکلیف و یا وجدان و احساسات است ، نمیتواند کامل و کامل کننده آدمی باشد.

راه کامل اخلاق در قرآن و عترت تعریف شده و آن این است که اخلاق ؛ باید متکی به ایمان و معرفت باشد و از آن ریشه بگیرد ، در نتیجه چون متکی به ایمان به مبداء هستی است توخالی نیست هرچند دارای مدعی اخلاق دارای زبان نیکو و سخنان امیدآفرین و پر محبتی باشد.
قرآن در این مورد بخوبی فرمود: " من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو الد الخصام ؛ - از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن است. (بقره /۲۰۴)

اخلاق یک واقعیت است و نه شعار و نمایش

امروز شعار اصحاب قدرت در دنیا بر ادعای اخلاق گرایی و اخلاق مداری است!!
اما همین مدعیان اخلاق گاهی در مواجه با شهروندان خود برای حفظ قدرت ، گرگ میشوند!! و یا با دنیایی که با منافع آنان در تضاد باشد مانند پلنگی به جان مرد و زن و کودک می افتند!!
اینها نشان از این است که هیچ ادعایِ اخلاقی ، مگراز شخصی که واقعا متخلق به اخلاق الاهی شده باشد، قابل قبول نیست .
دستور اهلبیت (ع)‌به عنوان برترین معلم اخلاق و الگو و راهنمای اخلاق ؛ خودسازی و پاک سازی درون از همه آلودگی های اخلاقی و گرایش به قدرت و ثروت است .

https://t.me/soroushmarefat

مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات  [برگ چهارم ازدفترخاطرات. هادی سروش

🔰 مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات

[برگ چهارم ازدفترخاطرات - آخرین زیارت حرم امیرالمومنین]

✍️ هادی سروش


✅️ دو حدیث عالی بالای درب ورودی حرم
قال رسول الله (ص):
"اگرآسمان ها و زمین را در یک کفه ترازو بگذارند و ایمان علی را در کفه دیگر، بی شک ایمان علی از آن سنگین تر خواهد بود. [لَوْ أنَّ السَّماواتِ وَ الأرْضَ وَضَعَتا فی کفّةٍ وَ ایمانُ عَلِی فی کفَّةٍ لَرُجِّحَ ایمانُ عَلِی.]
راوی این حدیث خلیفه دوم است که در کتاب های مهم اهل سنت مانند تاریخ دمشق آمده است.

حدیث دیگر که در بالای سر درب ورودی است و اهل سنت از ابوذر نقل کرده اند ، این است؛
" قال رسول الله (ص) : مَثَل علي در ميان شما مانند كعبه پنهان [دارای پوشش] است، نگاه كردن به آن عبادت و حج كردن آن واجب است. [مثل علي فيكم كمثل الكعبة المستورة النظر إليها عبادة والحج إليها فريضة.]

✅️ صحنه ای سوزناک
وقتی وارد حرم شدم کنار ضریح قسمت بالای سر مقدس، دیدم پدری دختربچه خود را با پارچه سبزی به ضریح بسته و این دختر بچه حدود ۸ سال بیماری ذهنی داشت و گاهی خود زدنی میکرد !! پدر و فرد دیگری بچه را آرام میکردند .. باز مدتی بعد حالش دگرگون میشد..
یاد همه بیماران سفارش شده و نشده بودم و از پدر مهربان امت اسلام خواستیم همه بیماران امیدوار بدرگاهش را شفاء کرامت فرماید. آمین

✅️ اول مظلوم
متن زیارت که کلینی از امام هادی (ع) نقل میکند؛
أول من أطلق هذا اللقب على أمير المؤمنين هو إمامنا الصادق (ع)، فجاء الإمام الصادق وقف على قبر جده أمير المؤمنين زائرًا وقال: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ، اَنْتَ اَوَّلُ مَظْلُوم»

بادیه نشینی نزد امیرالمؤمنین (ع)در مسجد آمد و گفت: مظلومم. امام: به من نزدیک شو، او گفت: ای امیرالمؤمنین، تو مظلوم هستی، گفت: نزدیک بیا. نزدیک شد تا دستش را روی زانو گذاشت و گفت: ظلمت چیست؟ او از بی عدالتی شکایت کرد. امام فرمود: اى باديه نشينان، گل و پرز[به نقلی؛ به عدد سنگریزه] بر من ظلم شد!! و خانه اى از عرب نیست كه من ظلم کرده باشم، ولی باز هم به من ستم شد تا اين كه بر اين مسند نشستم، [يا أعرابي أنا أعظم ظلامة منك؛ ظلمني المدر والوبر، ولم يبق بيت من العرب إلا وقد دخلت مظلمتي عليهم، وما زلت مظلوما حتى قعدت مقعدي هذا]

اجازه در اینجا یاد کنم از پدرم -حاج آقای سروش محلاتی- در دهه هفتاد جزو اولین گروه ها برای اولین بار مشرف به عتبات شد و وقتی از باب القبله وارد صحن شد .. ایستاد و بسیار گریه کرد و جمله جاری بر زبانش این بود ؛ "آقا جان ، امیرالمومنین شما چقدر مظلوم بودی!"

✅️علت اول مظلوم بودن؟
۱) در ادامه زیارت توسط امام هادی (ع) تبیین شده ؛ این مظلومیت و اول مظلوم بودن در ارتباط غصب مقام حضرت امیر (ع) است؛ "أول من غصب حقه صبرت"
این داوری برخی علماء اهل سنت است که بر علی حوادثی بعد رحلت پیامبر پیش آمد و حضرت صبر کرد؛ - "الأحداث التي جرت بعد رسول الله (ص) وصبر علي عليها."
۲) نام او کنار نام معاویه ! ای واسفاه !!
آیا مظلومیتی از این بیشتر قابل تصور است؟!
خود امام علی (ع) فرمود: اینقدر مرا پایین آوردند و آوردند و آوردند تا کنار نام معاویه گذاشتند ؛ - [ قال الأمير: «الدهر أنزلني ثم أنزلني ثم أنزلني حتى قيل علي ومعاوية»]
۳ ) مظلومیت دیگر امیرالمومنین در رابطه همسرش است !
چه اهانت و چه اسیب ها به همسرش زدند! اما امام علی برای حفظ مصالح دین و بقاء دین صبر کرد و حتا دستگاه خلافت او را به شاهد هم قبول نکرد!
۴) اما حساب جاهلانِ مقدس و فریبکاران با چهره دینی که با شمشیر دین در برابر او صف کشیدند را نباید کوچک دید!


سفر و دیدار دوستان و محفل اُنس
یکی از برکات سفرهای زیارتی همراهی دوستان و یا اقوام است . تا جائیکه آدمی در جمع یکدیگر از حال وهوای دعا و زیارت دور نشود و مشغول حرف و حدیث دنیا نشود بسیار دلنشین است و در سفر زیارت باعث طراوت روحی است و لذا گفتند : "الرفیق ثم الطریق" . در پایان زیارت ، موفق بدیدار اخوی بزرگوار و صدیق متخلق جناب آقای ورعی و برادرمحترم آقای نورمفیدی بودیم .

✅️خداحافظی موقت با نجف
به قصد خانه عشق ، حرم اباعبدالله رهسپار کربلا شدیم‌.
در بین راه تشرف به مسجد سهله فراهم آمد.
مسجد سهله ، یک حقیقت مورد تاکید اهلبیت (ع) است تا جائیکه برخی فقیهان اجازه نماز تمام -درمقابل نماز شکسته- را فتوا داده اند چرا که از شهر کوفه قدیم به حساب می آید . اما قصه ساختگی در ارتباط با ملاقات با حضرت ولی عصر بقیةالله الاعظم (عج) را نمیتوان پذیرفت ! حداکثر ؛ باید ببینیم چه کسی و از کدام منبع نقل میکند..
بنده درباره علامه طباطبایی قصه ای مستقیم از استاد علامه حسن زاده آملی دارم که در سخنرانی ها و مقالات آورده ام ودرباره مقامات شهودی علامه طباطبائی است.

ادامه دارد ..

عکس ها را در اینجا ببینید 👇
https://www.instagram.com/p/C4gG_aWIeiR/?igsh=eHBoejFqMjR0YXZ6

مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات  [برگ دوم ازدفترخاطرات]  ✍️ هادی سروش

🔰 مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات

[برگ دوم ازدفترخاطرات - سحراول ماه رمضان در حرم]

✍️ هادی سروش




✅️ عکس های در هتل
محل اقامت ، هتل بین المللی کوثر است . نقطه توجه ام دراین هتل نصب عکسهایی ازمسجد امام دراصفهان وآرامگاه حافظ وتخت جمشید وپاسارگاد است.
مطلع نیستم این هتل در ملکیت و یا اجاره ایران است و یا نه؟
هر چه باشدجای تقدیر دارد.
ایران دارای سابقه درخور اهمیت است و به تعبیر استاد عزیزم آیت الله جوادی آملی ؛ "ما بزرگ و بزرگ زاده ایم"
در تقابل ایران و اسلام ، هر دو از دست میرود راه درست ، راهی است که استاد مطهری پیمود و آن تقابل اسلام و ایران نیست بلکه خدمات متقابل اسلام و ایران است.


✅️ او پدر است ..
ورود به محضر پدر ساده نیست . پیامبر رحمت (ص) برای کل عالَم اسلام ؛ خود و علی را پدر معرفی کرد؛ "انا و علی ابوا هذه الاُمه" این پدری نه یک پدری در تولد و یا پدری در شناسنامه و .. است ، این پدری یک پدری تکوینی و حقیقی است. این پدری را در واسطه خلقت فرزند و یا در اوصاف ارثی که تعبیر به ژن میشود و نیز در اخلاق و باورها ، و دست آخر در زندگی ابدی فرزند با آن پدر باید دید.
امیرالمومنین در تمام این حقائق یادشده برای امت اسلام پدر است. بله ، اگر فرزند از این انتساب روحانی فراری بود بحث دیگری است!

در حرم حضرت امیر (ع)‌شما حس ورود به خانه پدر دارید .. او با کمال محبت نشسته تا فرزند را در آغوش گیرد بر خوبیهایش تشویق و بر نقاط ضعف در کمال ادب و اخلاق ، توصیه هایی داشته باشد.


در حیرتم با کدام علی مواجه هستم؟
وقتی نگاه به ایوان طلا و گنبد و بارگاه و خصوصا ضریح مطهر میکنیم با چه حقیقتی مواجه میشویم ؟ آیا این حرم مانند دیگر حرم دیگر امامان است، یا قصه متفاوت است؟
واقعش، هرچه میخواهم به خود بِقبولانم که این جا متفاوت است ، قلب چون با زیارت های دیگر ائمه خصوصا زیارت امام رضا (ع) بخاطر تشرّف بیشتر اُنس دارد ، تداعی کننده این است که اینجا هم "حرم یک امام" از امامان شیعه است، اما، نه،نه! اینجا حرم یک امامِ خاص است که علم او ، معنویات و عرفان او، خداشناسی وخداترسی او، حُکمرانی فوق عادلانه او و محبت های او به مردم و خصوصا به رنج دیدگان و ایتام و ... از او یک شخصیت بی نهایت رقم زده.
وقتی در این اوصاف به فکر فرو میروم .. سریع برمیگردم و به خود میگویم؛ تو آن نیستی که بتوانی در اقیانوس بیکران "علی" وارد شوی!


✅️زیارت نامه
طبق ادب که از اهلبیت ع آموخته ایم در محضرشان زیارت نامه میخوانیم .
حضرت امیر (ع) دارای زیارت های متعددی است برخی از انها دارای سند متقن و مضامین عالی است .
امشب زیارت اول حضرت علی را که میخواندم از این دو عبارت لذت وافری بردم و بر آن مکث نمودم ؛
مطلب اول ؛ زیارت فقط برای رسیدن به چهار حاجت دنیوی نیست بلکه با زیارت باید به "ولایت عرفانی" که سراسر از محبت و معرفت خداست فکر کرد و به آن رسید.
در زیارت میگوییم : خدایا ؛ من با این نیت که بتوانم از برکاتی که برای اولیاءالله آماده کرده ای بهرمند شوم به این درگاه آمده ام ، چرا که علی در نزد شما بسیار پر ارزش و بلند مرتبه است و دارای مقام قرب به شماست؛ [وَقَدْ قَصَدْتُهُ طَمَعاً لِما أَعْدَدْتَهُ لِأَوْلِيائِكَ، فَبِعَظِيمِ قَدْرِهِ عِنْدَكَ، وَجَلِيلِ خَطَرِهِ لَدَيْكَ، وَقُرْبِ مَنْزِلَتِهِ مِنْكَ]

مطلب دوم ؛
باید دراین خانه بار انداز کرد و از خودیِ خود بیرون آمد وخود را در پناه داده های حضرت امیر(ع) دید و خالصانه گفت : ای مولای من ، میدانم که با توسل به شما میتوانم به همه آرزوها و حوائجم برسم ..
و مَوْلايَ إِلَيْكَ وُفُودِي، وَبِكَ أَتَوَسَّلُ إِلَىٰ رَبِّي فِي بُلُوغِ مَقْصُودِي، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْمُتَوَسِّلَ بِكَ غَيْرُ خَائِبٍ، وَالطَّالِبَ بِكَ عَنْ مَعْرِفَةٍ غَيْرُ مَرْدُودٍ إِلّا بِقَضَاءِ حَوَائِجِهِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً إِلَى اللّٰهِ ؛ ..دررسیدن به مقصودم متوسّل می‌شوم و گواهی می‌دهم که متوسّل به تو محروم نیست و خواستار به وسیله تو از روی معرفت مردود نمی‌باشد به یقین حاجات او برآورده شود، پس به درگاه خدا پروردگارت و پروردگارم شیفع من باش"


سخنرانی سه دقیقه در صحن
حدود ساعت یک اولین سحر ماه رمضان ، در میان ازدحام و صداهای متفاوتی که از ذاکران و واعظان بلند بود ، در یک فیلم کوتاه حدود سه دقیقه باشما خوبان صحبت کردم و عرض کردم ؛ به نظرم خدای مهربان همه امیتازات را در همه انسانها پخش کرده ، یکی در اخلاق ، یکی در دانش و علم ، یکی در حکمرانی ، یکی در مهارت در فنون پیچیده جنگی و ... بالاخره جهان مر از انسانهای ممتاز است.اما همه این امتیازات که در بشریت توزیع شده،هر کدام ذره ای از آن چیزی را دارند که حضرت امیرهمه آنهارابتمامه دارد! "الله اکبر!"

ادامه دارد..


گزارش تصویری👇
https://www.instagram.com/p/C4bNQtBI3Vl/?igsh=MTZzOG9obW4zNnd2Zw==

مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات  [برگ سوم ازدفترخاطرات]  ✍️ هادی سروش

🔰 مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات

[برگ سوم ازدفترخاطرات - سحر دومِ ماه رمضان در حرم]

✍️ هادی سروش



✅️ زیارت با صفای خوجه های هندی
در شب دوم ماه رمضان آنچه در صحن حضرت امیر جلب نظر کرد ؛ خُوجه های هندوستان بودند.. هندوستان به برکت رفت و آمد بازرگان نان اسلامی کم کم به اسلام آشنا شد و با ارتباط با جهان اسلام از نعمت مسلمان شدن بهرمند شد و با ارتباط علماء بزرگ نجف با مکتب شیعه آشنا و پیرو آن گشت.
خوجه های هندی از شیعیان آن خطه هستند. خُوجه از واژه فارسی خواجه و به معنای فرد محترم و متشخص گرفته شده‌است. گویند : در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم، به دنبال مهاجرت آقاخان اول از ایران به هند، آن‌ها مسلمان شدند و اکثریت این گروه پیرو فرقهٔ اسماعیلیهٔ هستند ، یعنی شش امامی و سپس به دنبال دیدار شماری از خوجه‌ها به رهبری دوجی جمال در نجف با زین‌العابدین حائری مازندرانی در اوایل دهه ۱۸۷۰ م زمینه گرایش تعدادی از آنها به تشیع دوازده امامی حاصل گشت.
در صحن حرم مولا (ع) اینان تجمع داشتند و بسیار منظم و منضبط و مودب مداحی و عزاداری داشتند که کلیپ آن را تقدیم نمودم.

✅ دو آموزه بزرگ در زیارت علی (ع)
زیارتنامه های حضرت امیرالمومنین متعدد است و
حداقل تا شش و هفت زیارت نقل شده است .
در زیارت دوم این عبارت است :
أَشْهَدُ لَكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ وَلِيَّ رَسُولِهِ بِالْبَلاَغِ وَ الْأَدَاءِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ جَنْبُ اللَّهِ وَ بَابُهُ‏
گواهى مى ‏دهم بر تو اى ولى خدا و اى ولى رسول خدا كه تو امر خدا را به خلق رسانيدى و تكليف الهى را ادا كردى و باز گواهى مى‏ دهم كه تو جنب خدايى و درگاه خدايى

نکاتی در این زیارت نامه است که تمام بحث های معرفتی و شریعتی -عرفان و احکام- را گویاست. و آن دو حقیقت است.

✅️ امام علی درگاه ورود به مقام قرب خداست ..
زاویه ای از این زیارت عرفانی است و آن این است امام علی ع "جنب الله" و "باب الله" است‌.
برخی بر اساس معرفة الله و طهارت روح شاید بتوانند "جنب الله" شوند و مقام قرب پیدا کرده باشند ، اما "باب الله" بودن حرف دیگری است . اینکه آدمی به رتبه ای برسد که بتواند نفوس را مستعد کمالات الهیه کند و آنان را در مقام عبودیت قرار دهد کاری بس بزرگ و بزرگ است وما این مقام را در امام علی در زیارتنامه اش میخوانیم .
آیا امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که دو معصوم هستند و حضرت عباس (ع) تا مالک اشتر و عمار و صعصعه و .‌. کسی غیر از امیرالمومنین آنان را پرورش روحی داد و نفس آنان به یک گوهرنوری تبدیل کرد؟
ما در حرم امام علی با توجه به این قدرت ملکوتی او بر نفوس و انسانها، تقاضای "معرفةالله" داریم ..
علت این تاثیر ملکوتی امام علی بر روح آدمیان در ادامه زیارت چنین آمده ؛ "چون او حبيب و محبوب‏ خداست و وجه خدايى دارد كه خلق از آن وجه بايد بسوى خدا آيند.."

دین و ولایت اجباری نیست
در مقام بعدی که در زیارت حضرت امیر آمده مقام تبیین دین و احکام الاهی است.
در مورد احکام و شریعت چنین باور داریم؛ در قرآن و سنتِ قطعی ، به ما آموخته اند که حضرت رسول (ص) و بالتبع آن حضرت امیر (ع) مسئولیت "ابلاغ" دارند و نه بیشتر ، در نتیجه چیزی بنام اجبار ، اکراه ، اضراب و قتال در تمام شرح وظائف تعیین شده از سوی خدا دیده نمیشود. تمام قتال آنها در مقام دفاع بوده است.
پس اگر در حرم امام علی طبق متن زیارتنامه میگوییم ؛ "نبوت و ولایت شما در بلاغ و رساندن پیام خدا به خلق است " چون در قرآن در موارد متعدد داریم و نمونه روشن آن آیه ۴۸ سوره شوری است که تصریح میکند اگر مردم نپذیرفتند پیامبر بیش از ابلاغ مسئولیتی ندارد؛ "فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ"

✅️ امام علی (ع) و مسئله اجبار
حضرت امیر در امور اجتماعی و رفاهی هم هرگونه اجبار را نفی میکند؛ استاد مطهری میگوید: "از بعض ولایات حکومت مولی الموالی آمدند خدمت حضرت و گفتند در بلاد ما نهری هست که خراب شده و مصلحت مسلمین در این است که حفر شود و مردم آنجا اجبار شوند که حتماً این نهر را حفر کنند مولی به عامل خودش قرظة بن كعب نوشت که در این قصه تحقیق کند و اگر صلاح است اقدام کند ولی کسی را مجبور نکند و نهر هم مال همان کسانی است که با طوع و رغبت حفر ،کنند و در آخر نوشت ؛ و لأن يعمروا و يقووا أحبّ الى من أن يضعفوا"

ادامه دارد ..

https://t.me/soroushmarefat

مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات ۱ _ هادی سروش

🔰 مکتوبات و خاطرات از دومین سفر به عتبات

[برگ اول ازدفتر مکتوبات وخاطرات - سحراول ماه رمضان در حرم]

✍️ هادی سروش



سلام علیکم

✅️در مورد زیارت افراد متفاوت هستند. این بنده حقیر در مورد زیارت کم توفیق هستم و نشانه آن این است که بعد از هفت سال که از بار اول زیارت عتبات میگذرد ، موفق به زیارت عتبات شدم .
از کم همتی بگذریم ، این گمانم نیز بی اثر نبوده که نکند وظیفه واجبی -مانند درس و بحث و یا رسیدگی به ارحام و یا ضرورتهایی که مردم از یک روحانی انتظار دارند- داشته باشم‌ که بخاطر زیارت رفتن فوت شود!

✅️به درخواست و همت والای دو فرزندم -در غیات مادر مهربانشان (روح با اخلاقش شاد) - عازم شدیم‌ و مقارن با ماه مبارک رمضان شد.
در اینجا اشاره به روایتی کنم : سفر در ماه رمضان در صورت غیرضرورت ، مکروه است اما سفر برای زیارت امام حسین (ع) در رمضان فاقد کراهت است.

✅️نزدیک ظهر وارد نجف شدیم . در بنر زیبا نه تنها چشمم که همه ی حواسم را به خود جلب کرد که حاوی دو حدیث بود؛

🔺️ امام صادق فرمود : "یک شب را در کنار حرم امیرالمومنین بودن از هفتصد سال عبادت با فضیلت تر است ، و یک شب در کنار حرم امام حسین (ع) بودن از هفتاد سال عبادت افضل است. [ ليلة عن أمير المؤمنين له أفضل من عبادة سبعمائة عام وعند الحسين أفضل من سبعين عاما..]

🔺️امام رضا (ع) فرمود : فضلیت زیارت قبر امیرالمومنین بر قبر امام حسین بمانند فضیلت امیرالمومنین بر امام حسین است . [فضل زیاره قبر امیرالمومنین علی زیاره قبر الحسین کفضل امیرالمومنین علی الحسین.]

✅️شگفت آور است تفاوت بیتوته یک شب در حرم امیرالمومنین با بیتوته در حرم امام حسین ، تفاوت هفتصد سال عبادت و هفتاد سال عبادت است.
بجاست که شیعه متوجه فرهنگ دینی و مکتبی خود باشد تا مورد آسیب از سوی برخی توهمات و یا اشعار مبالغه آمیز و مداحی ها قرار نگیرد.

✅️ خیابانهای مسیر حرکت ، مانند هفت سال پیش دیدم که چهره ای بجا مانده از غمِ جنگهای گذشته و کمبودها و فقدان نظافت داشت !

✅️در مسیر حرکت بسوی هتل به مجموعه بزرگ و زیبا برخوردیم که تابلویش حکایت از مدفن شهید بزرگوار آیت الله صدر بود. شهید آیت الله صدر یکی از نوادر حوزه های علمیه در دوران معاصر است که مظلومانه شهید شد و تا مدتی مدفن او را حزب بعث مخفی نگه داشت تا اینکه بعدها مشخص شد و باقی مانده از بدن او را در این مکان دفن نمودند.
شهید آیت الله صدر کسی بود که برای شهادت استاد مطهری در نجف با وجود مخالفت حزب بعث ، مجلس ترحیم گرفت و هزینه سیاسی او را هم داد!
او حرف های نو به یادماندنی دارد. مانند این جمله اش که میدرخشد ؛
"این مردم هستند عنوان صاحبان حق هستند البته این صاحب حق بودن را از ناحیه خدا دارند. و در عین اینکه رهبری هست اما مرجعیت هم هست."

✅️ در ادامه مسیر به مجموعه چشم گیری برخوردبم که دیدم مجموعه فرهنگی و حوزوی و مسکونی طلاب و فضلاء حوزه علمیه نجف اشرف است که به همت والای آیت الله آقای سیستانی برپا گشته است.
واقعا نمیتوان نام آیت الله سیستانی را شنید و یا بُرد و از علم و دانش ، خدمات ، ذکاوت ، مدیریت و آگاهی های این مرد بسیار بزرگ خاموش بود و شگفت زده نشد.

ادامه دارد ..

https://t.me/soroushmarefat

🔰 غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی !   هادی سروش

🔻سلسله نوشتارهای فشرده اخلاقی بمناسبت ماه رمضان باعنوان :

🔰 غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی !

(بخش نخست)

✍️ هادی سروش


🔸️در اسلام آرمان اخلاق خوب بودن است و نه فقط خوب زیستن. و خوب بودنِ به خوبی های خدائی و نه فقط خوب بودن به خوبی های عاطفی و یا احساسی.
این حقیقت؛ تمام مقصود حدیث پیامبر (ص) است که فرمود : "تخلقوا باخلاق الله - ؛ به اخلاق خدائی بار یابید"

✅️فلاسفه اخلاق در جهان غرب در مورد اخلاقی زیستن تلاش های شایسته تقدیر دارند ، اما حرف بسیار فراتر است چون ممکن است کسی در تعامل با جامعه موازین را رعایت کند، اما در درونش رذائل اخلاقی موج بزند. و یا خاستگاه اخلاقی او محدود به احساسات شود و به ارضاء شدن وجدان که جناب کانت میگوید. از او پایین تر اخلاق راسلی است که بر مدار منفعت است.

✅️نگاه اسلام به اخلاق دقیق است و جاودانه ؛ قرآن و عترت (ع) چون نظر به باز شدن عالم غیب به روی انسان دارند و باز شدن عالم غیب ، یعنی؛ اتصال به عوالمی که روح را دنیا و ماده و عوارض غیر پایدار آن و یا صوری آن منسلخ میکند و از جان آدمی یک حقیقتِ ملکوتی میسازد. این همت بلند زبان وحی مانند قرآن در دعوت به اخلاق است که فرمود: "احسن کما احسن الله الیک" . (قصص ۷۷)

👈آنکه به اخلاق اهمیت نداده و غبار غربت بر اخلاقیاتت نشسته ! هیچ میدانی به نیازهای معنوی نهانخانه خود بی توجه بوده ای؟!
ویلیام جیمز فیلسوف غربی حرف بسیار اساسی دارد ، او گوید: نیازهای مادی ما پل اتصال با جهان مادیت است مانند گرسنگی که پل به طبیعت است ، نیازهای معنوی ما پل اتصال به معنویت است .

ادامه دارد ..

https
://t.me/soroushmarefat

شأن يک روحانی فیلمبرداری نیست .. _ هادی سروش

اندیشه ما

خانه/اساتید/استاد هادی سروش/استادهادی سروش:شأن یک روحانی فیلمبرداری نیست هدایتگری است

استادهادی سروش:شأن یک روحانی فیلمبرداری نیست هدایتگری است

کاربر اندیشه ما اسفند ۲۱, ۱۴۰۲ استاد هادی سروش, یادداشت نظر بدهید

🔴افراد عادی اجازه ندارند که عکس یا فیلم بگیرند و فقط میتوانند در مرحله زبانی امر به معروف و نهی از منکر کنند.

🔴به صراحت می گویم که شأن یک روحانی هدایتگری است یک روحانی نه فیلمبردار، نه عکسبردار، نه خبرنگار و نه خبرگزار است شأن یک روحانی براساس لباسی که پوشیده شان هدایت با اخلاق زبان ،نرم تقوا و خداترسی است.

🔴یکی از شروط مهم این است که آمر باید امر به معروف و نهی از منکر را بشناسد. کسی که منکر را نمی شناسد، ممکن است نهی از منکر کند در حالی که این موضوع به توهم او منکر است اما در میان نگاه دینی ممکن است منکر نباشد.

🔴شرط دوم این است که باید بداند که امر به معروف ونهی از منکرش تاثیر داشته باشد اگر بداند که تاثیری ندارد، اصلا این امر واجب نیست به عنوان مثال من به یک خانم بگویم: «حجابت را رعایت کن» بگوید به شما ربطی ندارد. این امر به معروف تاثیری ندارد و اصلا واجب نیست

استاد هادی سروش: شأن یک روحانی فیلمبرداری نیست هدایتگری است

هادی سروش استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه در واکنش به حادثه درمانگاه قم با بیان اینکه روحانیون به این موضوعات بی تفاوت نیستند به هم میهن توضیح داد:
موضع گیری مراجع و علما در دو سطح است؛ اول اینکه مراجع که در امور کلی و مسائلی که در جامعه به وجود می آید، موضع گیری دارند، این مسئله تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر به وجود آمده و آقایان مراجع کلیاتی درباره امر به معروف و نهی از منکر اظهار نظر کرده اند که می شود درستی و نادرستی این موضوع را ارزیابی کنیم .
در سطح دوم که علما قرار می گیرند، اساتید حوزه به نوعی در گروههای مربوط به فضای مجازی یا در مدارس حوزه ها موضع گیری و استدلهایی مطرح کرده اند و این واکنشها پس از چند روز در رسانه ها منتشر می شود. در حقیقت این موضع گیری ها در فضای مجازی موجود است اما در رسانه های مطرح نشده است.

او درباره فرهنگ جامعه ایرانی و امر به معروف و نهی از منکر تاکید کرد امر به معروف و نهی از منکر را هیچ فقیهی در تمام دوره هزار سال فقه شیعه و غیبت امام زمان (عج) واجب مطلق مانند نماز – ندانسته است همه گفتند امر به معروف و نهی از منکر را واجب مشروط است که ۴ شرط مهم دارد. البته برخی از فقها ۸ شرط دانسته اند.

یکی از شروط مهم این است که آمر باید امر به معروف و نهی از منکر را بشناسد. کسی که منکر را نمی شناسد، ممکن است نهی از منکر کند در حالی که این موضوع به توهم او منکر است اما در میان نگاه دینی ممکن است منکر نباشد.
شرط دوم این است که باید بداند که امر به معروف ونهی از منکرش تاثیر داشته باشد اگر بداند که تاثیری ندارد، اصلا این امر واجب نیست به عنوان مثال من به یک خانم بگویم: «حجابت را رعایت کن» بگوید به شما ربطی ندارد. این امر به معروف تاثیری ندارد و اصلا واجب نیست.
شرط دیگر این است که امر به معروف و نهی از منکر نباید منجر به مفسده دیگر یا آسیب به دین شود، در اینصورت واجب نیست و در برخی از موارد اشکال شرعی هم دارد.»

این استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه با اشاره به عکسبرداری و فیلمبرداری افزود:
«آیا شأن یک روحانی شأن فیلمبرداری و عکاسی است؟ به صراحت می گویم که شأن یک روحانی هدایتگری است یک روحانی نه فیلمبردار، نه عکسبردار، نه خبرنگار و نه خبرگزار است شأن یک روحانی براساس لباسی که پوشیده شان هدایت با اخلاق زبان ،نرم تقوا و خداترسی است.
ضمن آنکه طبق نظر برخی از حقوقدانان و فقها فیلم و عکس گرفتن از اشخاص و نشر حتی در فضای عمومی از نظر حقوقی جرم و از نظر فقهی هم حرام است چراکه ورود به حریم خصوصی افراد است اینطور نیست که از افراد در خیابان پارک درمانگاه، مدرسه یا محوطه آزادی به دلیل عمومی بودن بتوان عکس یا فیلم گرفت. هیچ کسی اجازه ی دهد در فضای مجازی از خانم او عکس بگیرند. پس ورود به حریم خصوصی است میشود از تابلو خیابان عکس گرفت چراکه حریم خصوصی ندارد اما انسان حریم خصوصی در مکان عمومی و عرف و مردم آن را پذیرند ورود به حریم شخصی افراد از نظر فقهی معصیت محسوب میشود، چون حق الناس است.»

️سروش در پاسخ به این سوال که عکسبرداری و فیلمبرداری در امر به معروف و نهی از منکر تعریف میشود؟ گفت: خیر، چراکه امر به معروف و نهی از منکر دارای سه مرتبه است؛
مرتبه قلبی – تنفر از منکر – مرتبه زبانی – در صورت مؤثر بودن تذکر می دهد – و مرتبه عمل طبق قوانین کشور مرتبه عمل یا امر به معروف و نهی از منکر رفتاری به سیستم دولت باز میگردد لذا هر فردی نمی تواند وارد مرتبه عمل شود. عکسبرداری و فیلمبرداری در مرحله عمل قرار می گیرد که نیاز به اجازه قانونی و مقام قضایی دارد افراد عادی اجازه ندارند که عکس یا فیلم بگیرند و فقط میتوانند در مرحله زبانی امر به معروف و نهی از منکر کنند.

درباره کاربر اندیشه ما

پایان شعبان و پیش بسوی ماه ذکر خدا و اسماء خدا و مقام قدس؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

پایان شعبان و پیش بسوی ماه ذکر خدا و اسماء خدا و مقام قدس؛ نوشتاری از استاد هادی سروش

انتشار :‌ شنبه ۱۹ / ۱۲ /۱۴۰۲ | ساعت ۱۹:۱۰

شفقنا_ حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش در نوشتاری به مناسبت پایان ماه شعبان آورده است ؛ ماه شعبان درحال سپری کردنِ آخرین ساعات خویش است ومالحظه به لحظه به ماه رمضان نزدیک می شویم.

“سوختگان” وقتی درپیشگاه ماه رمضان قرار میگیرند آه از سودای دل برآورده که؛ “اکنون در آستانه شهر الله و مقام ضیافت الله هستیم و من خود اقرار دارم که لایق این ضیافت نیستم.شعبان که شهر امامان است در شرف گذشتن و ما خود را نتوانستیم مهیا کنیم براى شهر الله.” (امام خمینی)

💠*تاثیرِ ماه شعبان و مناجات شعبانیه در پیدایش کمالاتِ رمضانی*

در نگاه عارفان ؛ ماه شعبان دروازه ورودی به ماه رمضان ؛ ماه میهمانی و پذیرایی خدای مهربان از میهمانان است.
از زیباترین های ماه شعبان از جهت حالات عارفان و سالکان ؛ “مناجات شعبانیه” است که به تعبیر امام راحل ؛ دعای تمامی اهلبیت (ع)‌بوده.

در مناجات شعبانیه خواسته های عبدِ سالک و رهسپاربسوی کوی دوست مطرح شده و از آن جمله این عبارت است ؛

و إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ‏”

ترجمه را با دقت بخوانید تا بیابید برای ماه رمضان از خدای عزیز چه میخواهید؛
“اى خدا و مرا واله و شیدائی و حيران ياد خود گردان بشکلی که از یاد تو به یاد تو منتقل شوم ، [خدای من] همتم را بر نشاط و تازدگی در بدست آوردن و رسیدنِ به نام ها و اسماء خودت قرار ده و تلاش مرا در محل قدس خودت قرار ده.”

بر اساس این فقرات “رزق معنوی ماه رمضان” در سه نقطه متمرکز است ؛ ” ذکرخدا ، اسماءالله ، مقام قداست الاهی”

🟢*رمضان ، ماه ذکر خدا*

گفته اند ؛ “ذکر”، در لغت به معنای یادکردن، بیان کردن، یادآوری است که در مقابل “صمت” است.و ذکر در اصطلاح قرآنی ياد كردن زبانى و قلبى خدا است ؛
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً…؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را بسیار یاد کنید….» (احزاب/۴۱)

💠*هماهنگی ذکر زبانی با قلب*

ذکر باید بد قلب هماهنگ باشد تا ارزش پیدا کند. البته ذکر زبانی هم به تنهایی بی ارزش نیست ، به تعبیر عارف شاه آبادی (ره) ؛ “ذکر زبانی مانند کلماتی است کودک میگوید تا زبانش باز شود.” در نتیجه؛ ذکر زبانی راهگشای ذکر قلبی و یاد خدا در نهانخانه دل است.

تنها شاگرد پرآوازه عارف شاه آبادی ، امام‌ خمینی است که علت تکرار ذکر را درتاثیرپذیریِ قلب دانسته تا باطن سالک با روح عبادت متحد شود، و تصریح میکند؛ تا زمانی که قلب به مرحله سکون و اطمینان نرسد، اذکار در آن اثری ندارد، تکرار و مداومت در ذکر سبب می‌شود باطن قلب صورت ذکر پیدا کند و در قلب متمکن گردد. (آداب الصلاه / ۳۷۳)

تمام توفیق در باب “ذکر” این است که آدمی بگونه ای با نام خدا اُنس پیدا کند که فکر و زبان و جوارح او از تمامی گناهان دور شود و پاک بماند.

اینجاست که این بیان امیرالمومنین (ع) محقق میشود که می‌فرماید: «الْمُؤْمِنُ دَائِمُ الذِّکْرِ و کَثِیرُ الْفِکْرِ»؛ مؤمن دائماً در حال ذکر و تأمل است.

ارزش چنین ذکری در بیان پیامبر رحمت چنین است: « بدانید که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزه‌ترین آن‌ها و آنچه از همه بیشتر درجات شما را بالا می‌برد و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده، ذکر خدای سبحان است؛ زیرا خدای تعالی از خودش خبر داده، فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. [اِعْلَمُوا اَنَّ خَیْرَ اَعْمالِکُمْ عِنْدَ مَلیکِکُمْ وَ اَزْکاها وَ اَرْفَعَها فی دَرَجاتِکُمْ وَ خَیرَما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمعسُ، ذِکْرُاللهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی فَاِنّهُ اَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقال اَنا جَلیسُ مِنْ ذَکَرَنی]»(عده الداعی ، ابن فهدحلی / ۲۳۸)

🟢*رمضان؛ ماه اسماء خدا*

خدای عزیز؛ دارای نام های متعددی است ، در دعای جوشن کبیر نزدیک به هزار اسم دیده میشود ، در روایات دویست نام مطرح است و در قرآن بیش از هشتاد نام آمده ، اما طبق روایاتی که کلینی در کافی و صدوق در توحید نقل نموده نودونُه اسم قابل توجه است.

💠*توسعه ذکر خدا*

مهم این است؛ هر نامی که از سودای دل با توجه به تنها مرکز قدرت در جهان هستی برآید ذکر خداست.

«راوی ميگويد :همراه امام صادق( ع) به عیادت یکى از دوستان و پیروانش رفته بودم، آن بیمار را دیدم که پشت سر هم« آه» می کشید، به وی گفتم: بجاي آنکه آه بکشی پروردگارت را بخوان و به وی استغاثه نما، امام صادق(ع) (با گوش دادن سخن من) فرمود:آه نامى از اسم هاى خداى عز و جل است، پس کسى که آه بکشد گویا به خداى تبارک و تعالى استغاثه کرده است . ؛ [إِنَّ آهِ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏] » (توحید ، شیخ صدوق /۲۱۹)

اگراین نام، یعنی “آه” به عنوان ذکر نام برده شده چون حکایت از یک قلب مجروح و سراسر نیاز بخدا دارد.

💠*ماه رمضان ماه اسماء الله*

وقتی ما به دعاهای ماه رمضان نگاه میکنیم ، مملو از نام ها و اسماء خداست .
دعای ابوحمزه که مستقیم و غیر مستقیم نام های خدا مطرح است.
دعای روزهای ماه رمضان هرکدام مملو از نام های خدای مهربان است.
دعای افتتاح نیز بیش از یک نام و یکبار ، نام های خدا ذکر شده است.
از همه بیشتر ؛ “دعای سحر” است که در تبیین اسماء خدا است. بشکلی که از ابتداء تا انتهای آن سخن از “البَهیّ ، الجمیل ، الجلیل ، العزیز ، القدیر ، و …” است .
پس میتوان بر اساس یک باور عرفانی که متکی به ادعیه است بگوییم ؛ “ماه رمضان ماه اسماء حسنای خداست”

💠*آشنایی با ظهور حق و خود مظهر حق شدن*

دو نکته تخصصی براساس آموزه های عرفان نظری قابل توجه است؛

اولین نکته ای که از اصول اصیل عرفان است و نباید مورد غفلت قرار داد که عالَم هستی بواسطه اسماء خدا اداره میشود و در هر ذره ای اسمی از اسماء خدا ظهور دارد.
سالک کوی دوست در ماه رمضان با به زبان آوردنِ نام های خدا بدنبال ظهور آن نام در قلب خویش و در عالَم خود میشود. یافتنِ ظهورات اسماءالله بسیار گرانسنگ و مغتنم است. آنانکه به ظهورات اسماء گاه میشوند از بسیاری از حقایق عالَم هستی مطلع میشوند.

دومین نکته معرفتی این است که عارف از پیگیری اسماءالله فقط بدنبال ظهور یک اسم در قلب خویش نیست بلکه بدنبال مظهر اسماء الله شدن است. این همان چیزی است که ابراهیم (ع) در بحث احیاء اموات بدنبال او بود و میخواست خود با اذن الاهی مرده ای را زنده کند و مظهر اسم “هو المحی” شود؛ “وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏” (بقره/۲۶۰) و نیز همانطوریکه عیسی (ع) به مقام مظهریت بار یافت و گفت : “أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّه” (آل عمران/۴۹)

ماه رمضان ، ماه دریافت مراتبی از این فتوحات ربانیه و برکات الاهیه است که خدا به انبیاءش کرامت فرمود. و این راه برای عباد مخلص و صالح خدا باز است.
آیا میشود که ما هم در ادعیه ماه رمضان متوجه اسماالله باشیم و در دعای سحر آنان را بخوانیم و از خدا بخواهیم؟

🟢*رمضان ، ماه قرار در محل قدس الاهی*

سومین حقیقتی که از آموزه های مناجات شعبانیه در رابطه با ماه رمضان است این است که در ماه رمضان،عارفان میهمان “محل قدس” میشوند که فرمود: “همتی فی روح نجاح .. محل قدسک”

💠*محل قدس ربوبی کجاست ؟ و آیا آدمی به “محل قدس ربوبی” راه دارد؟*

مقصود از “محل قدس ربوبی” ؛ مقام قدس ربوبی است . چون آنچه مربوط به ساحت حق تعالی است از محلِ مادی و ماده و جسم بیرون است.
محل قدس ربوبی ؛ “لقاء الله” است که در قرآن بدان اشاره شده ؛ “فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ” (کهف / ۱۱۰)

💠*”لقاء الله” از مباحث سنگین معرفتی*

اکثر مفسرین لقاءالله را به بهرمندی از ثواب معناکرده اند، و امام خمینی سخت بر این نظر نقد وارد نموده و میگوید اینان “بکلی سدّ طریق لقاء الله” کرده اند(ر.ک؛ اربعین حدیث ص۴۵۲) و علامه طباطبائی به رجوع الی الله معنا فرموده (ر.ک؛المیزان ج ۱۳ص۴۰۵) و استادبزرگوارما علامه حسن زاده آملی رساله ای در ایت موضوع نوشته اند.

شاید بتوان اجمالا گفت: وقتی نهان آدمی از حقایق ملکوتی مطلع شد و از رحمت بیکران او و درک معرفت او و چشیدنِ انس با او سهمی داشت، مرتبه ای از مراتب لقاء الله را کسب کرده است که صدالبته مافوق این هم هست.
روشن است که تمامی این فتوحات الاهیه براساس “تحصیل قُرب” برای آدمی میسر است.

💠*راه وصول به لقاالله*

راه لقاءالله دارابودنِ مقام قرب است، پاسخ به سوال دوم روشن شد که آدمی به محل قدس ربوبی که مقام قرب است که در مناجات شعبانیه از آن به “محل قدس” معرفی شده است.
بحث از محل قدس؛ بحث از حلول و اتحادنیست که محالِ عقلی است. واضح است که همانطوریکه حلول و اتحاد از حریم ذات کبریاء دور است ، شناخت و معرفت او بصورت کامل هم محال است. چون ذات باری تعالی نه شهود عارف قرار میگیرد و نه تعقّل فیلسوف ، قرآن فرمود:«يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»(آل عمران/۳۰)

💠*ضرورت طهارت باطنی*

کسانی که به محل ، یعنی مقام ملکوتی و مقدس راه می یابند ، از تمام آنچه که با قدس و قداست و پاکی سازگار نیست ، یعنی؛ از آلودگی های معاصی و دنیا زدگی و هرچیزی غیر از خدا باشد ، در طهارت کامل هستند.
🔹️درباب طهارت معنویت -طبق بیان حضرت استاد آیت الله حسن زاده آملی- بهترین تعبیر را امام صادق (ع) در تفسیر آیه «وَ سَقَـاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» (الإنسان/۲۱) فرمودند: از هر چيزى جزخدا پاكشان میكند؛ زيرا جز خدا چيزى نيست كه ازآلودگى هاى موجودات پاك باشد. [یطهرهم عن کل شی سوی الله اذ لاطاهرمن تدنس بشی من الاکوان الاالله] (مجمع البيان،ج۱۰ص۶۲۳)
این پاکی وطهارت رامیتوان درماه رمضان بدست آورد.

آقایان اصولگرا بالاخره کار دست خودتان دادید! نوشته ؛ هادی سروش

🔴آقایان اصولگرا ؛ بالاخره خواهید پذیرفت که کار دست خودتان دادید!

✍️هادی سروش


⛔️تندروهایی که اصولگرایان سنتی را پل قرار داده بودند از روی آنان گذشتند و به منزل مقصود رسیدند!

🔹️روزی اصولگرایان که به جریان راست شناخته می شدند و حول دو محور جامعه مدرسین ، جامعه روحانیت در انتخابات ها با یک وحدت رای وارد میشدند و توفیقاتِ نسبی داشتند . آنان در دهه شصت با حزب جمهوری رقابت میکردند و تا حدودی کرسی های پارلمان را میگرفتند.

⛔️در دهه هفتاد و هشتاد ، با انحلال حزب جمهوری، قصه متفاوت شد و جریانی که به "چپ خط امامی" معروف بود با تابلوی "اصلاح طلبان" وارد شد و ریاست جمهوری و مجلس ششم را کامل تصاحب کرد.
در این موقعیت، اصولگرایان با استفاده از یک تاکتیکِ اشتباه ، دچار یک فرآیند پر مخاطره و پر تخاصمی شدند! در واقع نهالی غرس کردند که امروز آن درخت به میوه تلخی نشسته که چاره جزء تناول ندارند و آن وجود "تندروها" در درون جریان سنتیِ اصولگرایان است !

🔺️آقایان اصولگرا ؛ روزی که تندروهای شما، با هم ، هم قسم شدند که کار را از دست منتخب ملت در "دوم خرداد" با هر نُه روز یک بحران در آورند! و قوانین "مجلس ششم" را با سد شورای نگهبان وتو کنند! و نیز در دهه نود ، موفقیت های بین المللی را تباه کرده تا هیچ تحریم زدایی و تحریم شکنی از سوی دولت مستقر شکل نگیرد!

🔺️ای کاش فکر امروز را میکردید که همان تندروها کار را از دست شما خارج میکنند و چهره های شاخص شما در انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورا و خبرگان یا رای نمی آورند و یا به قیمت "آبرو" رای می آوردند!
شما ، آقایان اصولگرا ؛ بزودی با همه اعضای وجودتان حس خواهید کرد که به چه بلیه ای مبتلا شده اید!

⛔️ روزی از مرحوم آیت الله مصباح ، شهربه شهر با پول بیت المال در طرح های متعدد بهره میگرفتید و تندروی را تئوریزه و تبلیغ میکردید، آیا تصور میکردید روزی تربیت شدگانِ سیاسی اش در رسانه ها با ادبیات تند ، مغرورانه و بی ادبانه پذیرایی کنند و یک جوان مغرور که با رای ۵درصدی وارد مجلس شده، به شما بگوید؛ "حیاء داشته باشید" و یا دیگری بگوید ؛ "کیف کِش" که اشاره به کیف داری شما برای رییس دفتر فرح باشد ؟!
👈بنظرم توصیه جدید رهبری به اینکه در مجلس دعوا راه نیندازید ، بر اساس یک پیش بینی درست است و لاجرم شما در برابر "دعوا" های شدید در آینده هستید!
شاید بگویید ؛ "اگر بخواهیم جمع شان میکنیم!" اگر جمع کردن میسر بود در انتخابات جمع میفرمودید ولی نتوانستید!

👈یادش بخیر پیرخرد امام راحل گوشزد مینمود؛ "تندروی عاقبت خوبی ندارد" بله این جمله معنای روشنی دارد که تندروها در نهایت باعث سقوط خود میشوند و از همه باورها و داشته های سیاسی خود دست میشورند، اما بنظر میرسد معنای دیگری هم دارد که تندرویِ تندروها باعث میشود میانه روهای از جریان مربوطه به فرط نابودی سیاسی روند.
آیا اصولگرایان میانه رو در ضمیر خود چنین اتفاقی را نمی یابند؟!

🔹️آقایان اصولگرا ؛ آن تندروها امروز میگویند؛ بجای آقای مصباح ، محور ما سه مجتهداست! ، بروید بررسی کنید که کیست و چیست؟!

💠دو بیان زیبا از اهلبیت (ع) که ما را به نتایج وخیم تندروی به صراحت و به کنایه اشاره نموده اند، چنین است ؛
🔺️ در بیان امیرالمومنین در نهج البلاغه ؛ "تندروی ، دیوانگی و بی خردی است. و اگر شخص تندرو پشیمان نشود علامت استقرار او در دیوانگی است." (حکمت / ۲۵۵)

🔺️امام صادق (ع) خطاب به مبتلایان به این بیماری تندروی و شتاب زدگی و خشونت می فرماید: "چنانچه خواهان بی شخصیتی و توهین هستی تند باش." (بحار ۸۷، ص ۲۶۹)

✅️در پایان نقل خاطره ای از شهید استاد مطهری بگویم ، آن مطهری که افرادی باعث فراموشی او در میان نسل جوان امروز شدند و در سیاست گذاری های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی بویی از افکار او دیده نمیشود!
بر اساس خاطرات مربوط به شورای انقلاب که منتشر شده ؛ ایشان معتقد بود محاکمه در دادگاه انقلاب نیز بایستی با حضور هیئت‌منصفه برگزار شود. شهید مطهری می‌گوید: «به جنتی گفتم مسلح‌های بالای سری شما، شما را مجبور کرده است حکم صادر کنید»

🔹️آقایان اصولگرا ؛ تا بیماریِ تندروی موجب مرگ نشده ، به نقص عضو راضی شوید با جدایی از این کاسبان رای و قدرت ، به اکثریت ملت بازگشته و با احترام به مردم و ارج گذاردن به تفکر و رای ، آزادی ، استقلال ، رفاه و معیارهای غیر توهمی بنام دین از نعمت "حیات سیاسی" بهرمند شوید.

والسلام علی من اتبع الهدی


🆔️https://t.me/soroushmarefat

روایت هادی سروش از برخورد امام خمینی(س) با کسی که در انتخابات مجلس سوم رأی نیاورد

Englishالعربیه

پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران

پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ۰۰:۳۳:۳۳

نمایش همه بخش ها

  • خانه>
  • سیاست
  • کدخبر: 1625055
  • نسخه چاپی
  • ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ ۱۰:۱۶:۴۹

گفتگوی اختصاصی

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

روایت هادی سروش از برخورد امام خمینی(س) با کسی که در انتخابات مجلس سوم رأی نیاورد

حجت‌الاسلام و المسلمین هادی سروش، به جماران گفت: شبی که شمارش آراء مجلس سوم تمام شد، امام آقای یزدی را به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب کرد. سرّش این است که بالأخره یک اقلیتی به آقای یزدی ارادت داشتند. اگر اقلیتی در انتخابات رأی نیاوردند و این اقلیت قلع و قمع شدند، چه انتظاری از این است که مردم به آن انتخابات روی خوش نشان بدهند؟

روایت هادی سروش از برخورد امام خمینی(س) با کسی که در انتخابات مجلس سوم رأی نیاورد

پایگاه خبری جماران: استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه شرایط فرهنگی ما آسیب دیده است، گفت: من یادم هست که آقای یزدی قبل از انتخابات که در مهدیه تهران سخنرانی کرد و علیه او شعار دادند؛ ولی امام نیروهایش را حفظ می‌کرد، مردم را حفظ می‌کرد و به نظر اقلیت جامعه احترام می‌گذاشت. اگر به این روش‌های امام توجه شود، بنده شخصا معتقدم هم انتخابات پر رونق است، هم میزان رأی ملت است و هم نگاه جوانان به امام تغییر خواهد کرد.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با حجت‌الاسلام و المسلمین هادی سروش را در ادامه می‌خوانید:

ارزیابی شما از تبیین و تبلیغ اندیشه، افکار و سیره امام خمینی(س) توسط نهادهای فرهنگی و رسانه‌های کشور چیست؟

واقعیت این است که ما نه تنها نسبت به شرایط جامعه و امام گلایه‌مند هستیم و معتقدیم حق امام ادا نمی‌شود، بلکه نگران هستیم. یک وقت پدری نسبت به فرزندش گلایه دارد و یک وقت پدری نسبت به فرزند یا خانواده‌اش نگران می‌شود؛ و بحث گلایه نیست. در گلایه چیزی که می‌خواهیم را نمی‌بینیم، در نگرانی چیزی که نمی‌خواهیم را می‌بینیم.

متأسفانه در بخش‌هایی از جامعه درباره امام چیزهایی را می‌بینیم که نباید ببینیم. ما می‌بینیم که به امام بی‌مهری می‌شود و ما می‌بینیم که مشکلات جامعه را طوری القا می‌کنند که بچه‌ها و جوانان ما از چشم امام می‌بینند. اینها دیگر بحث گلایه نیست؛ و نگرانی‌های ما است.

یعنی یک شخصیتی که از سال 42 شروع به مبارزه کرده و در طول 15 سال تبعید شده، تهمت شنیده، زندان رفته، آسیب‌های مختلفی را به او وارد کردند و البته مورد توجه همه نخبگان و غیر نخبگان جامعه بوده؛ همه روحانیون، دانشجویان، اساتید، نویسندگان، اصحاب رسانه، کارگران و صنعتگران شیفته او بودند. ما یادمان هست و در دوران بچگی اینها را می‌دیدیم. مردم سال 57 می‌گشتند یک عکس امام، ولو فتوکپی سیاه و سفید پیدا کنند. امام به نمایندگی این ملت حرکت کرده و حالا امام را مورد تهمت قرار می‌دهند.

مطلب دوم این است که در تمام دنیا فرهنگ بدون ارتباط با اقتصاد جامعه نیست. یعنی ما اگر تشنه و گرسنه باشیم و بخواهیم مباحث فرهنگی و علمی را مطرح کنیم، موفقیت نداریم. چون ساختار جسمی با ما همراهی نمی‌کند. مثلا پنج روز به یک استاد گرسنگی بدهید و بعد بگویید کلاس را اداره کن، نمی‌شود. در سطح جامعه هم همین طور است. ما جاهای مختلفی را آسیب دیده‌ایم که نتیجه‌اش این شرایط فرهنگی ما شده است.

دشمن فقط مستقیم روی بحث فرهنگی کار نکرده و روی بحث‌های اقتصادی، مسائل خانواده، دانشگاه و حوزه ما کار کرده و در مجموع می‌بینیم که شرایط فرهنگی ما آسیب دیده است. وقتی که ظهور عشق، علاقه و ارادت کم می‌شود، توجه انسان به آن شخصیت هم هم می‌شود. اگر در جامعه شرایطی شود که مردم سختی‌های زندگی را به حق یا به ناحق، پای یک شخصیت بریزند، متأسفانه همین می‌شود که می‌بینیم.

کاری که ما امروز داریم این است که باید حساب امام را از حساب آنچه که اتفاق افتاده جدا کنیم. یعنی باید به این مردم و جوان بگوییم مسائلی که امروز در سطح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌بینید، درست یا نادرست، یک بحث دیگر است و ارتباطی به امام خمینی(س) ندارد. تا حساب امام خمینی(س) از حساب مشکلات موجود جدا شود.

اگر جامعه نواقص را به حساب امام بگذارد، تا الآن نشده و ان شاء الله که نشود ولی فردا اختلاس‌ها را هم به حساب امام خمینی(س) می‌گذارند. یعنی روند اتهام که جلو برود، یکی یکی به همدیگر می‌چسبانند. خیلی از شاگردان امام از دنیا رفته‌اند و خدا آنها را رحمت کند ولی وظیفه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و ارادتمندان به امام این است که برای جامعه تشریح کنند چیزی که امام بود با چیزی که می‌بینید، متفاوت است. ما نمی‌گوییم این غلط است، اصلا شاید درست باشد، ولی بحث‌های سیاسی، جناح‌بندی، مسائل اقتصادی و روابط بی‌المللی ما که یک طرف را بیشتر چسبیده‌ایم، روش امام نیست.

اگر ما بتوانیم تبلیغ کنیم که این روش حضرت امام نیست و تشخیص بعضی از مسئولین رده پایین ما است، به نظر من می‌توانیم کم کم فرهنگی که در مورد امام آسیب دیده را یک مقداری ترمیم کنیم.

حضرت امام یک جمله کلیدی در مورد انتخابات دارند و می‌فرمایند «میزان رأی ملت است». به نظر شما انتخابات‌هایی که اخیرا شاهد هستیم، چقدر با سیره نظری و عملی امام خمینی(س) همخوانی دارد؟

خوشبختانه ما مسائلی را در جمهوری اسلامی داریم که نمونه این مسائل در زمان حیات امام اتفاق افتاده و اینها چیز جدیدی نیست که بگوییم در مورد این موضوع از امام راهکار نداریم. در آن صورت یک مقدار مسأله برای ما پیچیده بود اما من معتقدم وصیت‌نامه امام و پیام‌هایی که امام در دو سال آخر عمرش داد، مثل منشور برادری و منشور روحانیت، راهکار برای آینده است. یعنی ما در مورد مسائل پیش آمده الگو داریم ولی متأسفانه به این الگوها توجه نمی‌کنیم.

مثلا در 10 سال رهبری امام حدود 10 انتخابات داشتیم و در همین انتخابات‌های زمان امام اختلاف‌های جناحی، ناسازگاری در روش بین وزارت کشور و شورای نگهبان وقت، اختلاف در نتایج آراء، اختلاف در تاریخ برگزاری انتخابات و حتی ادعای تقلب داریم. در انتخابات مجلس سوم ادعای تقلب شد. امام حجت‌الاسلام و المسلمین انصاری را مأمور بررسی کردند و نتیجه بررسی طبق یک نامه به امام ارائه شد.

در همان مجلس سوم، رأی قاطع تهران با لیست مجمع روحانیون بود که تازه ظهورش را اعلام کرده بود و افرادی مثل مرحوم آیت‌الله یزدی در تهران رأی نیاوردند. با اینکه آقای یزدی نایب رئیس مجلس در دوره قبل بود، رأی نیاورد. بین شورای نگهبان و وزارت کشور دعوا شد و امام در این ناراحتی و درگیری نصحیت کردند و فرمودند رأی مردم را احترام کنید؛ ولو اینکه خواسته‌های شما در این مجموعه نیست. همین جا بود که امام فرمودند باید به رأی مردم عمل شود؛ ولو اشتباه کرده باشند. رأی مردم اینقدر محترم است.

مقطع بعد ایجاد یک فضای دوستی در جامعه و رغبت به انتخابات است. اینها کار امام بود و چیز مخفی نیست؛ خیلی روشن است امام چه کار می‌کرد. در مقطع اول نصیحت داشت و میزان را رأی ملت اعلام کرد و در مقطع دوم اختلاف میان نیروهای جریان انقلابی را حل کرد. اما مقطع سومی که باید توجه شود این است. شبی که شمارش آراء تمام شد، امام آقای یزدی را به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب کرد. سرّش این است که بالأخره یک اقلیتی به آقای یزدی ارادت داشتند. اگر اقلیتی در انتخابات رأی نیاوردند و این اقلیت قلع و قمع شدند، چه انتظاری از این است که مردم به آن انتخابات روی خوش نشان بدهند؟

من یادم هست که آقای یزدی قبل از انتخابات که در مهدیه تهران سخنرانی کرد و علیه او شعار دادند؛ ولی امام نیروهایش را حفظ می‌کرد، مردم را حفظ می‌کرد و به نظر اقلیت جامعه احترام می‌گذاشت. اگر به این روش‌های امام توجه شود، بنده شخصا معتقدم هم انتخابات پر رونق است، هم میزان رأی ملت است و هم نگاه جوانان به امام تغییر خواهد کرد.

🔰 اگر خواندنِ آثار استاد مطهری و استاد جوادی آملی مجازات است! بهتر از آن هم هست..  ✍هادی سروش

اندیشه ما

خانه/اساتید/استاد هادی سروش/استاد هادی سروش: یک گِله و یک پیشنهاد

🔰 اگر خواندنِ آثار استاد مطهری و استاد جوادی آملی مجازات است! بهتر از آن هم هست..

✍هادی سروش

استاد هادی سروش: یک گِله و یک پیشنهاد

کاربر اندیشه ما اسفند ۱۳, ۱۴۰۲ استاد هادی سروش, مجازات فرهنگی نظر بدهید

حجت الاسلام والمسلمین استاد هادی سروش در واکنش به مجازات فرهنگی که توسط مقام قضایی مبنی بر مطالعه آثار شهید مطهری وحکیم مـتأله آیت الله جوادی آملی صادر شده است نوشت:

🔴در رسانه ها آمده برای مجازات یک “جوان خواننده مورد اقبال جوانان” ؛ مطالعه و خلاصه نویسی دو اثر از آثار شهید مطهری و آیت الله جوادی در موضوع “زن” در نظر گرفته شده !

🔴این سنخ مجازات عجیب است، مانند مجازات بی حجابان به “مرده شوئی” ! که مورد اعتراض مسئولین قضایی قرار گرفت و برداشته شد.

یک گِله و یک پیشنهاد؛

اما گِله؛
در طول این سالها به اندازه کافی به آثار شهید حضرت آیت الله مطهری ، و نیز حضرت استاد معظم ما؛ آیت الله جوادی آملی (سلمه الله تعالی) بی مهری شده و یا آنچه شایسته بوده انجام نشده! حال ، روا نیست که نام و آثار این دو که سرمایه بزرگ و افتخارآفرین شیعه است “ابزارمجازات” قرار گیرد.
از همین رو ؛ فرزند استاد مطهری و آیت الله جوادی املی بشدت اعتراض نموده اند.

️اما پیشنهاد ؛
اگر مجازات در قالب “جزاء فرهنگی” قابل قبول باشد و ایجاد علاقه و ارتباط فکری میکند و هیچ گونه نفرت آفرینی ندارد ؛ بجا بود با توجه به قرابت فکری و سیاسی “آقایان” به تفکر و روش سیاسیِ مرحوم آیت الله مصباح یزدی ،خواندنِ آثار ایشان و خصوصا کتاب ایشان بنام “نگاهی گذرا به ولایت فقیه” تعیین میشد تا دهه هفتادی ها و هشتادی ها به قرائت استاد مصباح از ولایت فقیه آشنا شده و شاید مورد اقبالشان قرار گیرد.

آیا حفظ جمهوری اسلامی بالاتر از جان امام زمان است؟ نوشته ؛ هادی سروش

پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران

دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۰:۰۹:۰۲

نمایش همه بخش ها

  • خانه>
  • فقه و حقوق
  • کدخبر: 1625201
  • نسخه چاپی
  • ۱۴۰۲/۱۲/۱۳ ۲۳:۴۵:۰۰

یادداشت

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

آیا حفظ جمهوری اسلامی بالاتر از جان امام زمان است؟

یادداشتی از: هادی سروش

امام خمینی جمهوری اسلامی واقعی را بارها معرفی کرده و هویت آن را تبیین کرده است که با مراجعه به صحیفه بیست جلدی امام قابل دسترسی است.

آیا حفظ جمهوری اسلامی بالاتر از جان امام زمان است؟

در این سالها جمله ای از امام خمینی در فضای مجازی به وفور دیده میشود که حفظ جمهوری اسلامی اهمیتش از حفظ جان امام زمان (عج) بیشتر است.

بله ، این جمله از امام است، ولی متاسفانه با تقطیع و بریدنِ عبارات قبل و بعد آن ، منتشر شده است !!

فرمایش امام راحل در این رابطه در سخنرانی که در صحیفه امام -ج ۱۵ ص۳۶۵- آمده که در واقع در رابطه با اساس اسلام است و ایشان صحبت از این دارند که اسلام ودیعه الهی است و پیامبر (ص) مشقت ها کشید و اهلبیتش (ع) هم برای اساس اسلام جانشان را فداء کردند.

عبارت امام را ببینید؛

« امروز ما مواجه با همه قدرت‌ها هستیم و آن‌ها در خارج و داخل دارند طرح‌ریزی می‌کنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست دهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیف‌هایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌‌کند برای اسلام و همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. پیامبر اکرم (ص) آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متکفّل شدند و جانبازی‌‌ها را کردند؛ همه برای حفظ اسلام بوده است. اسلام یک ودیعه الهی است پیش ملت‌ها که این ودیعه الهی برای تربیت خود افراد و برای خدمت به خود افراد هست و حفظ آن بر همه کس واجب عینی است؛ یعنی، همه مکلف به حفظ آن هستیم تا آن وقتی که یک عده‌ای برای حفظ آن قائم بشوند که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته می‌‌شود.»

پس سخنِ امام خمینی در رابطه با جمهوری اسلامی که مظهر اسلام واقعی باشد و نظامی باشد که هویت و تشکیلات و حکمرانی آن ، هویتِ همه انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) و روش آنان باشد.

امام خمینی جمهوری اسلامی واقعی را بارها معرفی کرده و هویت آن را تبیین کرده است که با مراجعه به صحیفه بیست جلدی امام قابل دسترسی است.

به عنوان نمونه ؛ این جمله امام را ببینید که بعد از تشکیل و استقرارِ جمهوری اسلامی فرموده اند؛

"من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد است"

درباره "جمهوری و مردم" جملات امام بسیار مهم است و به زیبائی جمهوری اسلامی واقعی و نه بدلی را معرفی میکند :

" اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست".

جمله دیگر ایشان چنین است؛

"آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، و لو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است."

در جمله دیگر تصریح میفرمایند؛

"توطئه خطرناک این است که چند پیرمرد به جای مردم ایران تصمیم بگیرند."

"جمهوری اسلامی" ، یک نظام سیاسی-دینی است که میتواند در تعریف افرادمختلف دارای تعاریفی باشد که کاملا با هم متضاد باشد.

مثلا ؛ تعریف جمهوری اسلامی در بخش تعیین حاکمیت و حق مردم ، در اندیشه امام خمینی و شهید استاد مطهری و شهید دکتر بهشتی ، با تعریف جناب آقای مصباح همخوانی ندارد! که ذکر شواهد این ادعایِ روشن ، خود مقاله ای مستقل می طلبد.

آیا اگر خدای نخواسته روزی جمهوری اسلامی ، حکومتی به اسم اسلام ولی با محتوایِ فساد و فحشا و فقر و بیکاری و بی بندباری و اختلاس و زد وبند در بین مسئولین و .. بود ، آیا لیاقت آن را دارد که امام معصوم (ع) نعوذبالله جانش را فدای آن کند؟!

خلاصه کلام ؛ اگر سوال از جمله ای از امام راحل است ، باید طبق تعریف ایشان آن جمله معنا شود.

هادی سروش درپیامی ارتحال آیت الله موسوی بجنوردی را تسلیت گفت

تسلیت هادی سروش به استاد سیدحسن خمینی

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش درپیامی ارتحال آیت الله موسوی بجنوردی را تسلیت گفت.

به گزارش شفقنا، متن پیام به شرح زیر است:

هو الباقی

العُلَماءُ باقونَ ما بَقِيَ الدَّهرُ ، أعيانُهُم مَفقودَةٌ ، و أمثالُهُم فِي القُلوبِ مَوجودَةٌ؛ اهل علم، تا دنيا هست زنده اند. پيكرهايشان از ميان مى رود، امّا يادشان در دلها هست.(نهج البلاغه)

حضرت آیت الله حاج سید حسن آقا خمینی (دام بقائه)

مصیبت رحلت شاگرد ارزشمند امام راحل، ابو الزوجه گرام حضرتعالی؛ جناب مستطاب آیت الله بجنوردی (طاب ثراه) را تسلیت عرض می کنم. در آستانه لیله القدر نیمه شعبان و ولادت حضرت بقیه الله الاعظم (عج) از خداوند رحمان و رحیم علوّ درجات برای روح مومن و مجاهد آن عالم ربانی، و صبر برای همه بازماندگان ، خصوصا همسر فاضله جنابعالی خواستاریم.

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش:  مگر امام زمان (عج) فقط برای شیعیان است؟

حجت الاسلام والمسلمین سروش:

مگر امام زمان (عج) فقط برای شیعیان است؟

مگر امام زمان (عج) فقط برای شیعیان است؟

یک استاد حوزه می‌گوید هویت امام زمان (عج) اشتباه معرفی شده‌ است؛‌ چرا که ایشان «رحمة للعالمین» است، نه فقط رحمتی برای شیعیان.

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش- استاد حوزه و دانشگاه- در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن تبریک ولادت امام زمان(عج)، با اشاره به غیبت امام عصر(عج) و چرایی این غیبت طولانی، اظهار کرد: تمام پیامبران، علما و سفرایی که از سوی خداوند برای بشریت نازل شده‌اند دوره‌هایی را در غیبت سپری کرده‌اند. پس دوران غیبت برای تمام پیامبران و سفرای الهی بوده است و اینگونه نیست که فقط امام عصر(عج) در غیبت به سر برده باشند.

وی ادامه داد: اما سوال اینکه دلیل و چرایی این غیبت چیست؟، باید به این امر پرداخت. در این راستا دو پاسخ وجود دارد. پاسخ اجمالی این است که در روایات آمده که آنچه مربوط به امام عصر(عج) است از جمله ولادت حضرت، غیبت صغرا و کبری و علائم ظهور و... همه از اسرار الهی است، به همین جهت است که ائمه(ع) در روایات متعدد فرموده‌اند که در مورد ظهور به هیچ عنوان وقت تعیین نکنید.

این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: مجموعه‌ای از آنچه که مربوط به امام عصر(عج) است در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و از اسرار الهی است. حضرت علامه آیت‌الله حسن‌زاده آملی در این‌باره می‌گفتند «غیبت امام عصر(عج) از اسرار الهی است و نباید ورودی به این موضوع داشته باشیم بلکه ما باید بدانیم که در خصوص امام عصر(عج) با یک موضوع معرفتی روبه‌رو هستیم که برای خیلی از افراد قابل فهم نیست».

اشتباهاتی که در معرفی امام عصر(عج) شده است

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش یادآور شد: بحث مهدویت بحثی است که وقتی بر آن دقیق می‌شویم می‌بینیم هویت حضرت را به ما اشتباه معرفی کرده‌اند. یکی از هویت‌های بارز حضرت مهدی(عج) "رحمة للعالمین" بودن حضرت است. امام عصر(عج) تکمیل کننده شریعت و تکمیل کننده ره‌آورد وحی به عنوان رحمه للعالمین است. آن هم نه رحمت برای یک بخش؛ بلکه رحمت برای کل جهان. حرکت حضرت اصلاحی است اما به عنوان حرکتی خونین معرفی شده که اشتباه است. در مورد انتظار فرج هم معرفی غلط وجود دارد؛ زیرا انتظار فرج، انتظار قدرت و ثروت نیست. عده‌ای در انتظار فرج به دنبال رسیدن به قدرت هستند یا می‌خواهند به ثروتی دست پیدا کنند، این دید هم غلط است.

وی در ادامه با اشاره به سخنی از شهید مطهری گفت: چرا می‌گویید امام عصر(ع) تنها برای شیعیان می‌آید؟ امام زمان(‌عج) حکومت جهانی دارد. در زیارت امام عصر(ع) آمده است که ایشان به عنوان رحمت واسعه الهی ظهور می‌کند. اما برخی از قیام حضرت به عنوان شمشیر و اعدام و این موارد یاد می‌کنند در حالی که اصلا اینگونه نیست. امام عصر(عج) یک شخصیت اصلاحی دارد که در روایات ما به عنوان «ذخیره انبیاء» طرح شده است، یعنی همه انبیایی که از آدم تا خاتم آمده‌اند، چکیده‌ و خلاصه‌ای از آنها و هدایت آنان نزد حضرت بقیه الله(عج) است.

انتظار فرج یعنی انسان نسبت به آینده ناامید نباشد

این استاد حوزه با اشاره به فرق دو مساله «انتظار» و «علایم ظهور»، یادآور شد: انتظار فرج یعنی انسان نسبت به آینده ناامید نباشد. «انتظار فرج» عنوانی کلی است و یکی از مصادیق انتظار فرج مربوط به حضرت مهدی(عج) است. ما در زندگی روزانه، در انتظار فرج هستیم. به نظر من شهید مطهری بهترین تعبیر و تعریف را از انتظار فرج دارد. استاد مطهری می‌گوید: «انتظار فرج یعنی ما همواره نسبت به فرآیند و امورات خود گشایش ببینیم»، یعنی هر حرکت فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی در یک فرآیند گشایش امور و با امید محض دیده شود. بهترین مصداق برای این ناامید نبودن، وجود مبارک حضرت ولی عصر(ع) است.

هر کلمه‌ی مربوط به ظهور در روایات مربوط به امام زمان(عج) نیست

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش در خصوص برخی از علائم ظهور و اشتباهاتی که راجع به مساله «ظهور» در میان مردم مطرح می‌شود، تصریح کرد: در رابطه با علائم ظهور، پنج علائم حتمی ظهور داریم که اعم از خروج صوفیانی و وجود یمانی است. ولی علائم ظهور غیر قطعی تا ۶۰ علامت توسط علامه مجلسی در بحار گفته شده است. این نکته مهم است که در مورد علائم ظهور، اولا سند اکثر روایات مخدوش است و هیچ فقیهی در حوزه علمیه به آن اکتفا نمی‌کند. ثانیا در روایات هم آمده است که بعضی از این علایم، مربوط به قیامت است. یعنی هر کلمه‌ای با عنوان ظهور مربوط به ظهور امام عصر(ع) نیست، بلکه این کلمه ظهور ممکن است مربوط به ظهور قیامت باشد و علایم مربوط به آن عالم است.

مگر امام زمان (عج) فقط برای شیعیان است؟

حجت‌الاسلام هادی سروش

باید مراقب دین و باورهای دینی جامعه بود / حساسیت درباره ظهور را از بین نبریم

وی با بیان اینکه علما و فقها در زمینه ظهور حساسیت زیادی داشتند ولی ما این حساسیت را از بین برده‌ایم، گفت: متاسفانه همین مسایل باعث شده اعتقادات عده‌ای از مردم آسیب ببیند. جامعه ما حساسیت نسبت به امام عصر(عج) را از دست داده است. این موارد نشان می‌دهد بزرگان چقدر در مورد بحث امام عصر(عج) حساس بودند ولی متاسفانه جامعه ما امروز این حساسیت را از دست داده است. در مواردی که باید به امام عصر(عج) توجه کنیم این کار را انجام نمی‌دهیم و متاسفانه مباحثی را باور کردیم که صحیح نیست.

این استاد دانشگاه با اشاره به سخنان بزرگان شیعه در خصوص زمان ظهور امام عصر(عج)‌ گفت: بنده جدای از علامه امینی که تحلیل عالی را در این خصوص عرضه کردند از سه تن از فقها مطلبی را مطرح می‌کنم که نشان دهنده حساسیت حوزه‌های علمیه نسبت به مساله مهدویت است. آیت الله مرعشی می‌گوید «اگر طوری حرف بزنید که ظهور نزدیک است و خبری نشود جوانان دست از دین بر می‌دارند»، آیت‌الله میرزا جواد تبریزی نیز می‌گوید « مثل کسی نباشید که می‌گفت تا چند ماه دیگر امام زمان(عج) می‌آید و وقتی به او گفتند چرا امام زمان(عج) نیامد گفت نظر خدا عوض شده است! عوض شدن نظر خدا یعنی خدایی که باید جمیع کمالات را داشته باشد نمی‌داند که باید چه کار کند!». مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی در کتاب «ملحقات منتخب الاثر» می‌گوید «در انتظاریم ولی این را همگان بدانند که انتظار یکی از اسرار الهی است».

آنچه مهم است؛ زندگی کردن در مسیر امام زمان(عج) است

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش با بیان اینکه وظیفه‌ای که ما در عصر غیبت داریم این است که در مسیر امام زمان(عج) زندگی کنیم، گفت: امیرالمومنین حضرت علی(ع) می‌فرمایند «امام زمان(عج) دورانی در غیبت است و ما شخصا او را نمی‌بینیم. هر آنچه مربوط به شخص اوست اسرار الهی است و در دسترس ما نیست». با این وجود دست ما از معارف و آدابی که ائمه آورده‌اند کوتاه نیست و باید به آن عمل کنیم.

وی افزود: امام موسی صدر در خصوص حقیقت ظهور و امیدی که در این راستا باید داشته باشیم می‌گوید «ایمان به قیام حضرت مهدی(عج) در حقیقت منبعی سرشار برای مبارزه درونی و برونی با ظلم و ستم خواهد بود. دومین فایده این ایمان عبارت است از زایندگی یک نیروی مستمر و نامتناهی؛ زیرا یأس و ناامیدی را در درون انسان می‌زداید و امیدواری به پیروزی حق بر باطل و عدالت بر ستم را در درون او روشن نگه می‌دارد. ایمان به روز موعود، ایمان به گسترش عدل و داد و پیروزی آن بر ستم ـ در گستره جهان ـ می‌باشد؛ زیرا که ستم یک واقعیت باطل و یک انحراف است و عدالت یک اصل طبیعی و یک حقیقت مطلوب است و باطل همیشه در برابر حقیقت گریزان و فراری است. باطل هر قدر که بزرگ جلوه شود و بر مقدرات جهان و جهانیان چیره شده باشد، رفتنی خواهد بود. بنابراین، هر انسان مظلوم و هر امت مظلوم ـ چنانچه به قیام موعود جهانی ایمان داشته باشد امیدوار است که ستم رخت بربندد و جهان بر اساس عدالت به حیات خود ادامه دهد».

با ظهور حضرت حجت(عج) همه چیز برای مردم مهیا می‌شود

این استاد حوزه تاکید کرد: ما یازده امام قبل از امام عصر(عج) داشته‌ایم و تمام سیره و آداب زندگی آن بزرگواران موجود است. کتاب‌هایی همچون نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه، خطبه فدکیه و.... وجود دارد که باید از آنها الهام بگیرم و ادامه مسیر را طی کنیم؛ رعایت عدالت، رعایت معنویت، یعنی ایجاد توسعه زندگی ارزشمند برای انسان‌ها.

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش در پایان با اشاره «مردم‌محور» بودن حرکت امام عصر (عج) گفت: روایت داریم که با ظهور حضرت حجت(عج) همه چیز برای مردم مهیا است. این امر چگونه محقق می‌شود به خاطر افق بالای دید و زندگی که مردم دارند و طرز فکر درستی که پیدا می‌کنند. یک مثال ساده آن رفتار انسان با طبیعت است که همین امر باعث می‌شود انسان به رفاه و کمال برسد چون هر رفتاری با طبیعت داشته باشیم همان به انسان بر می‌گردد. تمام اینها الان موجود است اما استفاده درست از آن نمی‌شود. احترام به همنوع، احترام به جانداران و حیوانات و... نکته مهمی است که اگر بتوانیم این را به جوان امروز بگوییم بسیار مهم است چرا که علم و آداب امام عصر(عج) این است و اینگونه جوان هم ترغیب می‌شود و امید در دل فرد زنده می‌شود. ما نباید قرآن را ببوسیم و بزاریم کنار بلکه باید به آن عمل کنیم.

انتهای پیام

استاد هادی سروش: سند اکثر روایات در مورد علائم ظهور مخدوش است

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: سند اکثر روایات در مورد علائم ظهور مخدوش است/ انتظار بمعنای بدست آوردنِ قدرت و ثروت نیست/ حساسیت‌ها نسبت به امام عصر(عج) را از دست داده‌ایم/ معرفی حرکت حضرت مهدی(عج) به عنوان حرکتی خونین اشتباه است/ برخی در انتظار امام عصر هستند تا بعدا خوب بخورند!

انتشار :‌ پنج‌شنبه ۰۳ / ۱۲ /۱۴۰۲ | ساعت ۱۳:۴۴

شفقنا- استاد هادی سروش تصریح کرد: بحث مهدویت بحثی است که وقتی بر آن دقیق می شویم می بینیم هویت حضرت را به ما اشتباه معرفی کرده اند، هویت حضرت رحمة للعالمین است. حرکت حضرت اصلاحی است اما به عنوان حرکتی خونین معرفی شده که اشتباه است. در مورد انتظار فرج هم معرفی غلط وجود دارد؛ زیرا انتظار فرج، انتظار قدرت و ثروت نیست. عده ای در انتظار فرج به دنبال رسیدن به قدرت هستند یا می خواهند به ثروتی دست پیدا کنند، این دید هم غلط است.

به گزارش خبرنگار شفقنا،حجت الاسلام والمسلیمن هادی سروش در نشست «انتظار برای چیست؟ /علائم ظهور راست و دروغ کدام است؟» در غرفه شفقنا در نمایشگاه رسانه های ایران گفت: مجموعه مطلب را در شش عنوان خدمت شما تقدیم می‌کنیم.

هویت شخصیتی حضرت امام عصر (عج)

اولین مطلب من«هویت شخصیتی حضرت امام عصر (عج)» است: معرفی امام امام عصر (عج) بر حسب روایات متعددی که به ما رسیده است. به عنوان مظهر رحمت الهی معرفی شده است. من نمی دانم چه کسی هویت امام عصر (عج)» را به عنوان کسی که با شمشیر ظهور می کند، معرفی کرده است؟! من چنین هویتی در منابع دینی ندیده ام.
آنچه که درباره امام عصر «عج» و هویت حضرت مهدی (ع) داریم این تعبیر است: «واکمل ذلک بِاِبنِه رحمة للعالمین» امام عصر تکمیل کننده شریعت و تکمیل کننده ره آورد وحی به عنوان رحمه للعالمین است. آن هم نه رحمت برای یک بخش؛ بلکه رحمت برای کل جهان .
خداوند آقای مطهری را رحمت کند، ایشان ایراد می گرفتند که چرا می گویید امام عصر(ع) برای یک مشت شیعه می آید ؟! استاد نقد داشت و می گفت : که امام زمان حکومت جهانی دارد. چرا باید بگوییم کسی که حکومت جهانی دارد و سال ها جهان در انتظار ظهور او است، برای یک مشت شیعه می آید؟! برای یک مشت شیعه، یک روحانی هم بس است و لازم نیست امام عصر (ع) به عنوان ذخیره انبیا ظهور کنند!.

وی ادامه داد: در زیارت امام عصر(ع) آمده است که یعنی امام عصر به عنوان رحمت واسعه الهی ظهور می کند. این تعبیرات رایج که از یک سو شمشیر و از سویی دیگر گرفتن و زدن و اعدام را مطرح می کنیم و خُطبا امام عصر(ع) را برای یک مشت شیعه معرفی می کنند، چنین چیزی در منابع دینی ما وجود ندارد.

شخصیت اصلاحگری امام زمان(عج)

این هویت شامخ که در تار وپود او رحمت است، یک شخصیت اصلاحی دارد که در نصوص ما به عنوان “ذخیره انبیاء” طرح شده ، یعنی همه انبیایی که از آدم تا خاتم آمده اند، چکیده ای و خلاصه ای از آنها و هدایت آنان نزد حضرت بقیه الله موجود است و با این ذخیره ظهور می کنند.

استاد سروش با اشاره به شخصیت اصلاحی امام عصر (عج) گفت: وقتی به نصوص دینی نگاهی می‌اندازیم و می خواهیم بینیم انبیای الهی با چه روشی وارد جامعه شده اند، چیزی بیش از هدایت نمی بینیم. امام عصر (عج) شخصیتی اصلاحی و اصلاحگر است که به عنوان ذخیره انبیاء می باشد.
بنابراین باید شناخت خود را نسبت به امام عصر (ع) تغییر بدهیم. تا امروز از برخی از تریبون ها و حتی تریبون های دینی مباحثی شنیده ایم که این شناخت، با نصوصی که مطرح شد و در زیارت نامه حضرت و در کلام رسول الله نیز آمده است که ایشان را به عنوان رحمة للعالمین و ذخیره انبیاء معرفی می‌کند، منطبق نیست.

حقیقت انتظار

این استاد حوزه با اشاره به فرق دو مساله «انتظار» و «علایم ظهور»، بیان داشت: وقتی شخصیت و هویت امام عصر بر رحمت است و شخصیت اصلاحی و اصلاحگری او به عنوان یک مصلح جهانی است و بر اساس روش مجموعه انبیا و پیامبران عمل می‌کند و نه بیش از او، پس معنی انتظار فرج هم خود را نشان می دهد. انتظار فرج یعنی انسان نسبت به آینده ناامید نباشد.
«انتظار فرج» عنوانی کلی است و یکی از مصادیق انتظار فرج مربوط به حضرت مهدی(عج) است.
ما در زندگی روزانه، در انتظار فرج هستیم. به نظر من آقای مطهری بهترین تعبیر و تعریف را از انتظار فرج دارد. شهیداستاد مطهری می گوید:«انتظار فرج یعنی ما همواره نسبت به فرایند و امورات خود گشایش ببینیم.»، یعنی هر حرکت فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی در یک فرایند گشایش امور و با امید محض دیده شود. بهترین مصداق برای این ناامید نبودن، وجود مبارک حضرت ولی عصر (ع) است.

امکان انحراف در معرفیِ هویت امام عصر و معنای انتظار و ظهور

آقای سروش در خصوص اشتباهاتی که راجع به مساله «ظهور» در میان مردم مطرح شده است، گفت: لذا کسانی که انتظار فرج را در دو نقطه منفی معرفی می کنند، در اشتباه هستند.
بحث مهدویت بحثی است که وقتی بر آن دقیق می شویم می بینیم هویت حضرت را به ما اشتباه معرفی کرده اند، هویت حضرت رحمة للعالمین است. حرکت حضرت اصلاحی است اما به عنوان حرکتی خونین معرفی شده که اشتباه است. در مورد انتظار فرج هم معرفی غلط وجود دارد؛ زیرا انتظار فرج، انتظار قدرت و ثروت نیست. عده ای در انتظار فرج به دنبال رسیدن به قدرت هستند یا می خواهند به ثروتی دست پیدا کنند، این دید هم غلط است.

انتظار بمعنای بدست آوردنِ قدرت و ثروت نیست

وی تصریح کرد: در زمان امام جعفر صادق(ع)، برخی اظهار میکردند که در انتظار امام عصر هستند. چرا؟ تا بعدا خوب بخورند! به قدرت برسند و تمام مراکز قدرت جهان را در دست بگیرند. این تفکری است که برخی به دنبال این بوده و هستند. حتی در زمان امام صادق (ع) چنین بوده است. فردی به نام مفضل می گوید از امام صادق (ع) سوال کردم پس این انتظار ما چه زمانی به نتیجه می رسد تا ما به قدرت برسیم؟ ولی امام صادق (ع) پاسخ تندی به مفصل داد و فرمود مفضل منتظر چه هستی؟ می خواهی قدرت و ریاست پیدا کنی؟ اگر امام عصر بیاید غذای روزانه او سخت ترین و نامطبوع ترین غذایی است که آدم ها می خورند؛ “ما طعامه الا الجشب” ، فکر کرده‌اید اگر امام عصر بیاید به شما ها قدرت می دهد؟ سازمان های بین المللی را به شما می دهد؟ همه را بیرون می کند تا چهار نفر بر سر کار باقی بمانند؟ این حدیث این تفکر را شدیدا نفی می کند. چون امام صادق(ع) فرمود «حقیقت امر این است که زندگی امام عصر توام با زهد و سختی است».

آقای سروش ادامه داد: متاسفانه من مجبورم به خاطر تصحیح اعتقادات دینی مان این را بگویم که در برخی خطبه‌های نماز جمعه نیز چنین انتظاری معرفی می شود. برخی از افرادی که تشخصی پیدا کرده اند تا در مورد امام زمان(ع) مطالب عجیب بگویند که اگر امام زمان بیاید، زمان قدرت و ریاست شما است در حالی که چنین مباحثی در حوزه ها و منابع دینی ما مطرح نیست.

علائم ظهور

وی در ادامه این نشست در خصوص علائم ظهور، گفت: در رابطه با علائم ظهور، ۵ علائم حتمی ظهور داریم که اعم از خروج صوفیانی و وجود یمانی است. ولی علائم ظهور غیر قطعی تا ۶۰ علامت توسط علامه مجلسی در بحار گفته شده است.
این نکته مهم است که در مورد علائم ظهور، اولا؛ سند اکثر روایات مخدوش است و هیچ فقیهی در حوزه علمیه به آن اکتفا نمی کند. چون اسناد بعضی از این روایات کاملا مخدوش است. جالب این است که برخی که علائم ظهور را مطرح می‌کنند، تاکید دارند که این رویات معتبر نیست و خودشان هم می گویند معتبر نیست اما به آن استناد می کنند.!

آقای سروش ادامه داد: و ثانیا ؛ در روایات هم آمده است که بعضی از این علایم، مربوط به قیامت است. یعنی یک کلمه ظهور داریم و فکر کرده اند مربوط به ظهور امام عصر (ع) است، درحالیکه این ظهورمربوط به ظهور قیامت است و علایم مربوط به آن عالم است. از اینجاست که برخی به انحراف کشیده شده اند و می گویند ظهور امام عصر در این دنیا نیست و در عالم دیگری است.

ظهور امام عصر در دنیاست و نه جهانی دیگر

وی با اشاره به کلیپی که در فضای مجازی به علامه طباطبایی نسبت داده شده است، گفت: کلیپی از یکی از محققین حوزه در فضای مجازی منتشر شده که مطلب را به علامه طباطبائی نسبت می دهد ولی این نسبت ثابت شده نیست و نمی دانیم از کجا این نسبت را به علامه طباطبائی می دهد زیرا با حرف های علامه همخوانی ندارد. ایشان در این کلیپ می گوید «ظهور اصلا در دنیا اتفاق نمی افتد و آقای طباطبائی گفته است که ظهور در آن دنیا است!» این کلیپ بسیار پخش شده است ولی باید سوال کرد ظهور آن طرف چه فایده ای دارد؟ اگر ظهور در دامنه قیامت اتفاق بیفتد فایده ای ندارد! این مساله به این دلیل است علائمی که مربوط به قیامت است به علائم ظهور تطبیق دادند در حالی که امام عصر(عج) امام این مردم و این جامعه است و حکومتش جهانی است.

امکانِ بداء در مسئله ظهور

آقای سروش در خصوص اعتقاد شیعیان به مساله « بداء» گفت: در مورد علائم ظهور ، مطلب سوم ؛ «بداء» است به معنای این است که خداوند متعال می تواند براساس شرایط مختلف خلقت، جامعه، روزگار و مردم اراده دیگری بفرمایند. و این بمعنای جهل نیست بلکه بخشی از اراده خدا برای ما روشن نبوده که روشن میشود.
نکته اینجاست علامتی به عنوان علامت ظهور ذکر کرده اند ولی شما از کجا می دانید که بداء حاصل نشود؟! از کجا می دانید که اراده خداوند متعال به همین تعلق گرفته باشد؟. شاید اراده خداوند به همین بود که تا همان زمان مطرح شود و در زمان ظهور اراده تغییرکند و چیز دیگری باشد و این جزو اعتقادات شیعه است. لذا روایات در مورد علائم ظهور باید با این سه مطلب بررسی شود هم از نظر سند، هم از نظر اینکه این علائم در مورد قیامت است یا ظهور امام عصر(ع) و سوم اینکه آیا دچار مساله بداء می‌شود یا نه.

حساسیت علماء و مراجع به مسئله مهدویت

وی تصریح کرد: بزرگان و فقهای ما روی این موضوع بسیار حساس بودند ولی متاسفانه مساله «ظهور» به دست برخی بی سواد افتاده است. ظهور حکومت جهانی مساله ای است که ما نمی دانیم در زمان ظهور چند میلیارد انسان خواهند بود. آیت الله وحید خراسانی می گفتند «ممکن است ظهور امام عصر یک میلیون سال دیگر باشد».

یک میلیون سال دیگر چند نفر روی کره زمین زندگی خواهند کرد؟ حکومت جهانی اینچنینی به دست برخی بی سواد افتاده است و هر جمعه و یا در هر محفل و مجلسی یک علامت ظهور را بیان می کنند و می گویند فلان علائم ظهور محقق شده است. یادمان نرفته که چند سال پیش سی دی ظهور را پخش کردند، این کار بر اساس همان روایات با اسناد ضعیف تدوین شده بود. از آن تاریخ ۱۰ سال یا بیشتر می گذرد، پس چرا ظهور اتفاق نیفتاده است؟

آقای سروش با بیان اینکه علما و فقهای ما در زمینه ظهور حساسیت زیادی داشتند ولی ما این حساسیت را خراب کرده ایم، گفت: متاسفانه همین مسایل باعث شده اعتقادات عده ای از مردم آسیب ببیند.
علامه امینی صاحب کتاب الغدیر، تعبیری زیبا دارد که می گوید «شخصیت امام عصر(ع)، اصلاح گری و ظهور و انتظار فرجش تماما از اسرار الهی است. نواب اربعه که چهار نفر بودند به مدت ۷۰ سال در زمان غیبت صغری یعنی از سال ۲۶۰ که امام عسگری(ع) به شهادت رسیدند تا سال ۳۲۹ زیسته اند. ایامی که نواب اربعه آمدند و با امام عصر ارتباط داشتند، بزرگترین محدثین ما تمام یا بخشی از عمر خود را در آن دوره زیسته اند. مثلا مرحوم کلینی، صاحب کتاب کافی تمام عمرش را در زمان غیبت صغری زیسته است ولی یک حدیث در ۸ جلد کافی درباره نایبان چهار گانه امام عصر و نقل قول منسوب به امام زمان پیدا نمی کنید. چرا؟ علامه امینی در این خصوص می‌گوید «مرحوم کلینی نمی خواهد باب نقل روایات از امام عصر در منابع روایی اصیل ما باز شود».

وی افزود: جناب شیخ صدوق ۲۵ سال از عمر خود را در زمان نواب اربعه و غیبت صغری زیسته است و کتابی با نام «کمال الدین» را در مورد امام زمان نوشته است. ولی در کتاب «مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ» که یکی ازکتب اربعه ما و کتاب فتوای شیعه است یک حدیث از نایب امام عصر ذکر نمی کند. به خاطر اینکه این باب نباید باز شود که هرروز کسی بگوید امام زمان این را فرموده اند! متاسفانه امروز چنین فضایی راه افتاده است.

باید مراقب دین و باورهای دینی جامعه بود

آقای سروش با بیان اینکه جامعه ما حساسیت نسبت به امام عصر را از دست داده است، خاطرنشان کرد: این موارد نشان می دهد بزرگان چقدر در مورد بحث امام عصر حساس بودند ولی متاسفانه جامعه ما امروز این حساسیت را از دست داده است. در مواردی که باید به امام عصر توجه کنیم این کار را انجام نمی دهیم و متاسفانه مباحثی را باور کردیم که صحیح نیست.

وی با اشاره به سخنان بزرگان شیعه در خصوص زمان ظهور امام عصر گفت: من غیر از علامه امینی که تحلیل عالی را عرضه کرد از سه از تن از فقها مطلبی را مطرح می‌کنم که نشان دهنده حساسیت حوزه های علمیه نسبت به مساله مهدویت است؛ آقای مرعشی می‌گوید «اگر طوری حرف بزنید که ظهورنزدیک است و خبری نشود جوانان دست از دین بر می دارند» آقای میرزا جواد تبریزی است که می گوید« مثل کسی نباشید که می گفت تا چند ماه دیگر امام زمان می‌آید و وقتی به او گفتند چرا امام زمان نیامد گفت نظر خدا عوض شده است!. عوض شدن نظر خدا یعنی خدایی که باید جمیع کمالات را داشته باشد نمی داند که باید چه کار کند!. مرحوم صافی کلپایگانی در کتاب « ملحقات منتخب الاثر» می گوید در انتظاریم ولی این را همگان بدانند که انتظار یکی از اسرار الهی است» .

مهم ؛ زندگی کردن در مسیر امام زمان است

آقای سروش در پایان بیان داشت: آنچه وظیفه داریم علائم ظهور و روایات غیر مستند نیست. آنچه وظیفه داریم را امیر المومنین(ع) بیان فرموده اند؛ «امام زمان دورانی در غیبت است و ما شخص او را نمی بینیم. هر آنچه مربوط به شخص اوست اسرار الهی است و در دسترس ما نیست. اما دست ما از معارف و آدابی که ائمه آورده اند کوتاه نیست و باید به آن عمل کنیم».

 
  BLOGFA.COM