قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

ضرورت بازگشت به «اخلاقِ سجادی» بعد از جنگ ۱۲ روزه: نوشتاری استاد هادی سروش

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

ضرورت بازگشت به «اخلاقِ سجادی» بعد از جنگ ۱۲ روزه: نوشتاری استاد هادی سروش

انتشار :‌ دوشنبه ۳۰ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۰۹:۵۷

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در مطلبی که در اختیار شفقنا قرار داد، آورده است: هر نظام سیاسی در جای جای دنیا دارای مخالفین است و ایران از این قاعده مستثنا نیست. اما آنچه ما و حاکمیت ما را از نظام های سیاسی دنیا می تواند متمایز کند؛ ادعای دینی بودن و شعارِ الگو پذیری حاکمیت از مکتب پر افتخار اهلبیت (ع) است .

احترام به مردم و ایجاد زمینه برای بازگشت دلها و منتقدان و استیفای حقوق شهروندان

در آموزه های بلند دین و مکتب تشیع “احترام به مردم” و ایجاد زمینه بازگشت منتقدان و مخالفان، و حتا معاندان به دامن اسلام و بهرمندی از حقوق قطعی شهروندی از سوی حاکمیت دینی است.

چندی است تقاضای بحقِ دلسوزان اصلاح طلب و اصولگرا و حتا کسانی که در دائره جناح بندی ها تعریف نمی شوند این است؛ حاکمیت در برداشتن حصرها و حبس ها از شخصیت های سیاسی که به ایران و قانون تعلق خاطر دارند، دریغ نکند. و از سوی دیگر در همین راستا در ارتباطات شهروندان در فضای مجازی که زمینه کار و کسب شان بوده و یا زمینه فعالیت های علمی و فرهنگی و نیز آگاهی های سیاسی اجتماعی است، حاکمیت “قدم بزرگ” بردارد تا بتواند ادعای قدرشناسی از “حضور همه ایرانیان در ۱۲ روز جنگ” را اثبات برساند.

دو حرکت شگفت آور امام زین العابدین(ع)

سیره امام سجاد (ع) در برابر پذیرش اخلاقی مخالفان برای کسانی که بخواهد در مسیر دین و اهلبیت حاکمیت را اداره کنند، کافی است.

امام سجاد و پناه دادنِ به خانواده های بنی امیه

دو سال پس از حادثه تلخ و خونین عاشورا که بدستور بنی امیه و شخصِ يزيد کلید خورد و صالحانی که در راس آنان اباعبدالله الحسین (ع) به شهادت رسید و خاندان پیامبر خدا (ص) به بدترین شکل به اسارات در آمدند و متحمل شکنجه روحی-روانی و بدنی شدند! يزيد به مدينه لشکرکشی و حمله کرد و خیانت و غارت و کشتار زیادی کرد! در این میان، مروان بن حکم که از طائفه و حاکمیت بنی امیه بود قصد خروج از مدینه داشت ، اما احتمال آزار خانواده‌اش از سوی سپاهیان يزيد را می داد و به افراد متعدد مانند عبدالله بن عمر بن خطاب برای حفاظت از آنان مراجعه کرد، اما همگی دست رد به سینه اش می‌زندند، تا اینکه به سوی امام علی بن حسین؛ امام سجاد (ع) آمد و امام چهارم پناهندگی و حفاظت از خانواده او را پذیرفت. این درس بزرگی از امام سجاد (ع) است.

رفتار امام سجاد(ع) با دشمن زمین‌خورده

هشام بن اسماعیل حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان است و در ظلم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود و در این بین با امام سجاد(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرد!

بعداز مدتی هشام عزل شد و عمربن عبدالعزیز حاکم مدینه گشت و وی دستور داد حاکم معزول را جلو خانه مروان بن حکم نگه داشته و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد. مردم دسته دسته می‌آمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل می‌کردند.

اما خود هشام بیش از همه نگران مواجهه اش با امام سجاد(ع) بود و تصور می کرد انتقام علی بن الحسین(ع) در مقابل آن همه ستم‌ها و بدزبانی ها نسبت به خود او و پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود.

مهم شرح صدر و روش اخلاقی امام سجاد (ع) است که به علویین فرمود: “مرام و اخلاق ما نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم”.

از این روی، هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام آمد، رنگ از چهره او پرید و هر لحظه انتظار مرگ را می‌کشید، ولی بر خلاف انتظارش، امام(ع) با صدای بلند فرمود: «سلام علیکم» و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود: «اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم».

پس از این شرح صدر و اخلاق بزرگوارانه امام سجاد(ع)، مردم مدینه از اهانت و آزار او دست کشیدند.

شرح صدر در “اخلاقِ سجادی” ریشه در آموزه های امام حسین (ع) دارد

امام سجاد (ع)، مانند هر یک از امام قبل و بعدش، اخلاق و معرفت و علم را از پدر به ارث برده است. شرح صدر و اخلاق بزرگوارانه امام حسین (ع) در حدیث ذیل خواندنی است؛ مردی در حضور امام حسین بن علی (ع) گفت: نباید خوبی را در ارتباط با کسی هزینه کرد که قابلیت و لیاقت ندارد.

حضرت حسین (ع) با شنیدن این حرف گوینده که از تنگ نظری آن شخص بود در مقام پاسخ برآمد و فرمود: اینگونه که شما تصور می کنی، نیست. خوبی باید مثل باران باشد که بر خوب و بد می بارد؛ – تكون الصنيعة مثل وابل المطر تصيب البر والفاجر. (تحف العقول/٢٤٥)

واقعیت این است؛ حاکمیت از هیچ منتقد و مخالفی به اندازه یِ حضرت امام سجاد (ع) از مخالفان و معاندان آسیب ندیده! و جدا سیره حضرت سجاد (ع) در این راستای با آن مخالفان و معاندان شگفت آور است! توصیه می شود “حاکمیت جمهوری اسلامی” نظری افکند.

  • برچسب ها
  • اخلاقِ سجادی
  • استاد هادی سروش
  • امام سجاد(ع)
  • جنگ ۱۲ روزه

استاد هادی سروش: امام حسین (ع)‌ اجازه نهادینه شدنِ تباهی و حق کشی به نام دین را نداد 

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: امام حسین (ع)‌ اجازه نهادینه شدنِ تباهی و حق کشی به نام دین را نداد

انتشار :‌ سه‌شنبه ۲۴ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۸:۲۶

شفقنا- استاد حوزه علمیه قم گفت: ما بعد از دهه عاشورا در پایان عاشورای امام حسین قرار گرفتیم و انسان در پایان هر رخدادی ؛ به حادثه برمی گردد و آن را بررسی و ارزیابی میکند . امروز ببینیم نتیجه کربلا چیست؟

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین استاد هادی سروش در هیئت ابوالفضل کاشان در سب نوزدهم محرم بیان کرد: مهم است بداینم امام حسین (ع) در کجای تاریخ “ایستاده” است و سپس بدانیم ما با در “کجا ایستاده و یا باید بایستیم”.

هر عدالت خواه و آزادی خواهی به احترام سیدالشهداء ایستاد و کلاه از سر برداشت

استاد سروش گفت: امام حسین (ع) بخوبی بنی امیه را شناخت و مسیر تباهی و فسادی را که به جامعه تحمیل کردند را دریافت و در یک فرصت بدست آمده بخوبی ایستاد و آن ایستادگی آنچه تاثیری بر نهاد بنی امیه گذارد که نتوانست تباهی و حق کشی و فساد را به نام دین نهادینه کند ، و از سوی دیگر در برابر عظمت کار امام حسین (ع) هر عدالت خواه و آزادی خواهی با هر دلبستگی دینی و ایدئولوژی در طول ۱۴ قرن به احترام سیدالشهداء ایستاد و کلاه از سر برداشت؛ آثاری که از نویسندگان شرق و غرب در مورد امام حسین نوشته شده گواه بر این سخن است.

بنی امیه مردم را زخمی و خونین و مانع از لقمه نان کردند و آرامش روانی را از آنان ستانده!

استاد حوزه گفت : معرفی دستگاه حاکمه بنی امیه در نهج البلاغه باید بارها و بارها مورد توجه قرار گیرد . امام علی (ع) از ظلم بنی امیه در رابطه با مردم و جامعه چنین گزارش می کند ؛ آنان ، مردم را زخمی و خونین کردند ، از رزق و روزی و لقمه نان جامعه را محروم کرده و آرامش روانی را از آنان ستاندند!
این گزارش را شما در خطبه ۹۳ نهج البلاغه با ادبیات کنایه و مثال از امیرالمومنین (ع) میخوانید که فرمود : به خدا سوگند بعد از من خواهید دید که بنی امیه برای شما زمامداران بدی خواهند بود، بنی امیه مانند شتری هستند که گاز میگیرد و با لگد زدن اجازه دوشیدن شیرش را نمیدهد و با کوّیدن دستش بر زمین سوار خود را به زمین می کوبد.

بنی امیه و بازی با دین

سروش در ادامه گفت : بنی امیه فقط روزگار مردم را در مسائل مالی و اقتصادی سیاه نکرد ! بلکه دست به دین خدا برد و با دین شروع به بازی کرد ! طبق نقل “الغارات” حضرت امیر (ع) فرمود: «به خدا قسم من (با معاویه) نجنگیدم، مگر از بیم آنکه بز نری از بنی امیه بر کرسی خلافت بجهد و دین خدا را به بازی بگیرد؛ والله ما قاتلت الا مخافة ان ینزو فیها تیس من بنی امیة فیتلاعب بدین الله».

چه بازی با دین ؟ بله، نماز جماعت معاویه چند برابر نماز جماعت و جمعه کوفه بود و زکات مردم شام چند برابر مردم مدینه و مکه بود ، کاروان حج از شام پرجمعیترین و با امکانات ترین کاروان حج بود! اما امیرالمؤمنین می‌فرمایند امویان با دین خدا بازی می‌کردند و چون بازی کردند و با اینها جنگیدم. انجا که دین برای اهداف غیر انسانی و غیر دینی به کار گرفتند!

استبداد مطلق بنی امیه و اطاعت مطلق از سوی مردم

استاد سروش گفت : در ادامه خطبه ۹۳ نهج البلاغه آمده؛ امویان از مردم انتضار عبودیت و بندگی و فرمانبری بی چون و چرا داشتند مانند آنچه یک بنده مطیع در برابر خدا دارد!

مهم این بود که بنی امیه مردم را عبد خود کردند بگونه ای که مردم سران اموی و معاویه را خدای خود می دیدند و درمقابل حاکمان اموی مانند کسی بودند که درمقابل خدا باشد! در نتیجه؛ هر کس مطیع تر بود ، دیندارتر به حساب می آمد!! و این یک فاجعه بود.

امام حسین در این نقطه تاریخ ساز و فرهنگ ساز ایستاد

استاد سروش گفت: حضرت اباعبدالله جمله ای در روز عاشورا دارد که پاسخ به این سوال است چرا امام حسین اجازه درگیری امویان داد ؟ امام حسین فرمود : اگر من با آنچه در مقابل خود از ظلم و تباهی میبینم سکوت کنم ، پس حساب اجداد پاکم چه می‌شود ؟ من حسین‌ام فرزند فاطمه زهرا هستم و اراده من و کار من را در ادامه آنها خواهند نوشت . و سرفرازان غیوری که در طول تاریخ می‌آیند و من را می‌بینند و چه قضاوتی خواهند کرد؟ من تصمیم گرفتم تا حجت را بر تاریخ تمام کنم و تاریخ را پند دهم ؛ “يَأبى اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ..”

او بنی امیه را از سر تا انتها شناخت و با توجه به مسئولیت الهی و امربمعروف و نیز با توجه به قضاوت تاریخ ، به تمام معنا در مقابل ظلم بنی امیه ایستاد و هنوز هم ایستاده است. امام حسین، اینجا ایستاد و هر انسان آزاده ای در طول تاریخ به او احترام می‌کند. در شرق و غرب عالم هرکه ادعای مبارزه با ظلم کند مدعی به تاسی از امام حسین است این یک امام قائم و ایستاده است.

امام حسین در عاشورا ثابت کرد که انسان چنان محترم و شریف است که اجازه ندارد بنده انسانی دیگر باشد ، و هیچ انسانی ابتدا ولایت ربوبی ندارند و بنی امیه دنبال ولایت ربوبی بود و امام حسین این را از جامعه جدا کرد.

ایستادن در تاریخ با سه گام به سوی امام حسین(ع)

استاد سروش گفت: اینکه امام حسین (ع) کجا ایستاد؟ روشن است. مهم این است که ما ببینیم باید کجا بایستیم؟ نقطه تمرکز ما باید در عقیده و زندگی محبت و تسلیم در برابر خواسته های آن حضرت باشد.

قدم اول در ارتباط با امام حسین، محبت

استاد حوزه گفت: ما باید بایستیم و ایستادنی به تاسی از امام حسین. در گام اول، مهم؛ محبت به امام حسین است و خیلی مراقب باشیم دشمن این محبت را از ما نگیرد. شیخ طوسی در رجال کشی نقل میکند؛ شخصی به محضر امام صادق(ع)عرض کردم: ما خادمی داریم که نمی‌داند عقیده ما چیست. هنگامی که اشتباهی از او سر می‌زند و می‌ خواهد که او را تنبیه نکنیم، قسم می‌دهد و می‌گوید: تنبیهم نکنید، بِحق کسی که وقتی از او یاد می‌کنید اشک می‌ریزید. یعنی امام حسین. حضرت فرمودند: رحمت خدا بر شما خانواده. ؛ فإذا أذنبت ذنبا و أرادت أن تحلف بيمين: قالت لا وحق الذي إذا ذكرتموه بكيتم، قال، فقال: رحمكم الله من أهل البيت”.

گام دوم ؛ ارتباط خالصانه با امام حسین

طبق نقل برقی در ابتدای کتاب “المحاسن” و بعد علامه مجلسی در جلد ۲۷ “بحار”، امام صادق(ع) می‌فرماید «یک گروهی آمدند پیش امام حسین آمدند وگفتند: دوستان ما به معاویه گرویدند و از او پاداش خوبی گرفتند و ما به مخضر شما آمده ایم . حضرت فرمودند: ما جایزه بیشتر به شما می‌دهیم از آن مقداری که او می‌خواهد جایزه بدهد؛ إِذَنْ أُجِیزُکمْ بِأَکثَرَ مِمَّا یجِیزُهُمْ. آنها گفتند : یابن رسول الله ما بخاطر دین به گِرد شما درآمده ایم. ؛ جُعِلنا فِداک ، انما جئنا لدیننا. تا این را جمله را گفتند ، امام سرش را انداخت پایین انداخت ، یک مدت طولانی در فکر بود و بعد فرمود: کمی از آن انبوهی حرف‌ها به شما بگویم. «مَنْ أَحَبَّنَا لَمْ یُحِبَّنَا لِقَرَابَةٍ بَینَنَا وَ بَینَهُ وَ لَالِمَعْرُوفٍ أَسْدَینَاهُ إِلَیهِ إِنَّمَا أَحَبَّنَا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ»؛ کسی که ما را دوست داشته باشد، نه به جهت خویشاوندی و یا به خاطر اینکه چیزی از منفعت دنیا از ما به او برسد ، بلکه ما را دوست داشته باشد، به خاطر خدا و رسولش ، مانند دو انگشت کنار هم ، قیامت کنار ما خواهد بود.

گام سوم؛ تسلیم و تاسی به امام حسین در آرمان های او

استاد سروش در پایان گفت ؛ ما در گام سوم باید به مقتضایِ “لبیک یا حسین” و آن چیزی که امام صادق (ع) از لبیک یا حسین برای ما معنا فرموده ، حرکت کنیم . طبق نقل کتاب “کامل الزیارات” ، امام صادق فرمودند : “لینک یا حسین یعنی ای امام حسین اگر در عاشورا نبودم که جانم را فدا کنم امروز تمام وجودم، گوشت، پوست، تمام افکار و بینش و رأی و اراده ام ، بدنبال شما و تسلیم در برابر اراده شما هستم؛ لبیک یا داعلی الله ان کان لم یجبک بدنی عند استغاثتک فقد اجابک قلبی و سمعی و بصری و رایی و هوای علی التسلیم. این لبیک یا حسین است و والاترین مرحله در تاسی و الگو گیری و گام نهادن در مسیر حضرت حسین (ع) است.

  • برچسب ها
  • استاد هادی سروش
  • تباهی دین
  • حق کشی
  • رسالت امام حسین(ع)

اخبار مرتبط

استاد هادی سروش: گزارش های دینی از آثار گریه و زیارت...

استاد هادی سروش: بشارت قرآن؛ هیچ مستبدی ماندنی نیست

نوشتار استاد هادی سروش «درباره اقامه عزای حضرت اباعبدالله (ع)»

نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون: نوشتاری...

«جایگاه معجزه سازِ «صداقت» در اندیشه و راهبردهایِ مبارزه و دفاع»؛...

آموزه های ولایتعهدی امام رضا (ع) و امروز ما در بخش...

بدون نظر

پاسخ دیدگاه

نام من، ایمیل، و وب سایت را در این مرورگر برای دفعه بعد که نظر میدهم ذخیره کنم.

  • العربی
  • افغانستان
  • لبنان
  • العراق
  • آذربایجان
  • اردو
  • Pakistan
  • India
  • Turkish
  • English
  • French
  • Russian
  • Spanish
  • ورزشی
  • قم
  • زندگی
  • رسانه
  • آینده
  • اقتصادی
  • نشان

© Shafaqna News | Copyright 2023

استاد هادی سروش: گزارش های دینی از آثار گریه و زیارت اباعبدالله (ع)؛ غلو نیست و منطبقِ با خطوط قرآنی

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: گزارش های دینی از آثار گریه و زیارت اباعبدالله (ع)؛ غلو نیست و منطبقِ با خطوط قرآنی است‌

انتشار :‌ شنبه ۲۱ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۹:۴۱

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در نوشتاری آورده است: «از مسائل مطرح در سخنرانی ها و مقالات و گفتگوی های دینی ، روایاتی که حاوی فضیلت ها و ثواب ها بر گریه و زیارت سیدالشهداء است و تایید و نقدهایی را بهمراه دارد.

برای تایید مفاد شگفت آور آن باید به خطوط کلی قرآنی مراجعه کرد و تاییدیه آن را از قرآن دریافت نمود. چرا که در تعبدیات، تطبیق با خطوط کلی قرآن ملاک است.

روایات با عرضه به قرآن قابل قبول و باور است

طبق آموزه های متعدد اهلبیت (ع) ؛ برای قبول و باوردینی ، روایات باید به قرآن عرضه شود و اگر منطبق با خطوط کلی قرآن بود حتما قابل پذیرش است.

بخشی از روایاتی که در باب گریه بر امام حسین و زیارت امام حسین رسیده را ملاحظه کنید و سپس به تبیین خطوط کلی قرآنی در این موضوع بپرازیم.

فضائل شگفت آور گریه بر اباعبدالله

گریه بر مظلومیت امام حسین (ع) مهم ، فضیلت و اجر آن شگفت آور است. توجه به ابن نکته ضروری است و در ادامه توضیح داده میشود که ؛ تمام فضائل و اجرها که در روایات برای ارتباط عاطفی و زیارتی با امام حسین (ع) مطرح است به عنوان “نهایت یک فرصت” باید دیده شود و این ، بدین معنا نیست که شامل همگان شود.

در روایات آثار و برکات گریه و زیارت بیش از نود نه درصد از آن احادیث درباره گریه و عزاداری امام حسین در کتاب “کامل‌الزیارات” است که این کتاب مورد اعتنای علماء شیعه بوده و هست.

به عنوان نمونه، امام صادق (ع) میفرماید : هیچ چشمی نزد خداوند بهتر از چشمی که برای امام حسین گریان شود نیست، اشک چشم؛ مستقیم به حضرت زهرا (س) می‌رسد و اورا خشنود میکند و نیز این اشک به پیامبر می‌رسد و سپس حضرت صادق (ع) فرمود: این اشک باعث می‌شود که صاحب آن اشک، حق ما را اداء کرده باشد .( کامل الزیارت / ۱۶۸)

در روایت دیگری از حضرت صادق (ع) سخن مهمی رسیده که فرمود : کسانی که اشک برای امام حسین میریزند؛ “کان حُداث الحسین یوم القیامه”، یعنی؛ به گریه کنان بر سیدالشهداء (ع) در قیامت اذن می‌دهند که با امام حسین سخن بگویند. (ص ۱۶۸)

گریه ای، گریه با این فضائل است که بتواند انسان را حرکت دهد و انسان را عروج دهد. شهید آیت الله مطهری می‌فرماید: اشک برای امام حسین علیه‌السلام از یک پرواز کوچک با روح امام حسین شروع می‌شود تا یک پرواز وسیع با حضرت امام حسین علیه‌السلام میتواند رقم بزند.

شگفتی های در زمینه زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

معارفی که در زمینه زیارت امام حسین (ع) مطرح است که بسیار فراتر از شگفتی های درباره گریه بر امام حسین (ع) است.

نمونه هایی را ملاحظه کنید؛

در روایت دیگری؛ امام باقر(ع) به محمدبن مسلم -که یک فقیه است و مومن معمولی نیست- می‌فرمایند: اگر مردم می‌دانستند در زیارت امام حسین چه خبر است از شوق زیارت جان می‌دادند . (کامل الزیارات / ۲۷۰)

و روایت متعددی که بر این مضمون از امام باقر و امام صادق علیهما السلام است ؛ چهار هزار فرشته که با زائر امام حسین (ع) از کربلا همراه می شوند تا مراجعت به منزلش و مسئول شان منصور نام دارد و این چهار هزار فرشته بر آن زائر اشراف دارند تا وقتی که از دنیا میرود و آنان جمع می‌شوند و کنار قبر او حاضر شده برای او استغفار می‌کنند. (کامل الزیارات /۱۷۴ و ۱۷۶ باب ۲۷)

از همه تعبیرات بالاتر این تعبیر از امامان؛ حضرت صادق و حضرت رضا علیهماالسلام است که فرمودند؛ “من زار الحسین عارفا بحقه کان من محدثی الله فوق عرشه. (کامل الزیارات، باب ۵۹)

در زمینه ثواب زیارت امام حسین (ع) در مقایسه با حج روایت متعدد است؛

شخصی نزد امام صادق و گفت حج بودم و دعا کنید و موفق شوم و ۲۰ حج انجام دهم و تا کنون ۱۹ حج انجام داده ام. امام صادق فرمود: یک زیارت امام حسین (ع) بروی بالاتر از بیست حج است.(کامل الزیارات / ۳۰۲)

جناب حنان از ثواب زیارت امام حسین شگفت زده می شود که چگونه زیارت امام حسین، معادل حج و عمره است (کامل الزیارات/۱۸۴)

ائمه (ع) در تبیین فضیلت زیارت افکار را متوجه مقایسه زیارت کربلا و حج با پیامبر خدا (ص) کرده اند.

فضیل یسار از امام باقر (ع) نقل میکند که فرمود: “زیاره قبر الحسین تعدل حجه مبروره مع رسول الله” (کامل الزیارات / ۲۹۵)

موسی حضرمی از امام صادق (ع)‌نقل میکند که حضرت از هم تراز بودن زیارت امام حسین و حج مقبول با پیامبر رحمت فرمود؛ “ان زیاره الحسین تعدل حجه مقبوله زاکیه مع رسول الله”، بعد حضرمی می گوید؛ من تعجب کردم! امام صادق (ع) فرمود؛ یک زیارت معادل دو حج با رسول الله ! من تعجب کردم، و امام بیشتر و بیشتر را فرمود تا رسید به اینکه یک زیارت معدل با سی حج مقبول با رسول الله دانسته و فرمود: ثلاثین حجه مبروره متقبله مع رسول الله. (کامل الزیارات / ۳۰۶)
و در روایت دیگر از مسعده بن صدقه ؛ امام صادق تا ۵۰ حج را ذکر نمود. (کامل الزیارات/۳۰۷)

تو را انکار کار ما نرسد

شاید امروز برای ما این معارف قابل قبول باشد اما برای گذشتگان و حتی برخی روشنفکران و یا اهل سنت مورد تردید و یا سوال است.

نمونه آن این روایت است؛ ذریح محاربی از خواص اصحاب امام صادق (ع) است، گوید؛ به محضر امام صادق عرض کردم؛ مردم در مورد باور ما نسبت به زیارت امام حسین ما را تکذیب می کنند! امام صادق به ذریح فرمود: رهای شان کن، بخدا قسم ! خدا به زائر امام حسین مباهات می کند؛ دع الناس یذهبون حیث شووا والله ان الله یباهی بزائر الحسین ..(کامل الزیارات / ۱۷۲)

برو زهدا بر کار ما خرده مگیر
که کاریست خدایی و نه کاریست خرد

انعکاس معنویِ اعمال ظاهری از ده برابر تا هفتصد برابر جلوه ملکوتی دارد

قرآن در موارد متعدد ما را از ظاهر اعمال به باطن آن سوق میدهد . ودر زمینه باطن و انعکاس باطنی باعث شگفتی می شود.

در سوره انعام آیه ۱۶۸ سخن از ده برابر شدنِ اعمال صالحه دارد که می فرماید: “من جاء بالحسنه فله عشر امثالها” هیچ حسنه ای نیست که با وجود حسنه بودنش تبدیل به ده برابر نشود.

در آیه ۲۶۱ سوره بقره؛ از ده برابر عبور کرده و سخن از هفتصد برابر دارد؛ “كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ”؛ مانند دانه ای که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد.

اجر و ثواب و انعکاس معنویِ اعمال صالحه تا هفتصد برابر است

در زمینه ثواب ها و فضائل شگفت آوری که بر گریه و زیارت امام حسین (ع) در روایات مترتب است باید آیه سوره بقره برهانی شود.

خدا خیر و فضیلت را تا هفتصد برابر رشد می دهد و خصوصا آنجا که خدا در ادمه، اکتفاء به هفتصد برابر نفرموده و بلکه بر اساس ادامه آیه که فرمود: “والله یضاعف لمن یشاء”؛ خداوند با اراده اش، هر مقدار که بخواهد انعکاس معنوی و اُخروی اعمال را زیادتر می‌کند، گریه و زیارت امام حسین با توجه به این قاعده قرآنی تمام روایات بیان کننده ثواب گریه و زیارت امام حسین (ع) قابل توجیه و تثبیت است و خلاصه؛ خداوند هرچه بخواهد با توجه به بلندای روح آن مومن و خلوص نیت و هماهنگی با شرائط، انعکاس معنوی و اُخروی آن عمل را افزایش داده و زیادتر می‌کند تا میلیون برابر میلیارد برابر و به تعبیر حضرت استاد علامه حسن زاده آملی ؛ به “توان به توان” می رساند.

پس با این قاعده قرآنی آیات اشک و عزاداری برسی می‌شود و اندازه بال مگسی گناهان را می‌شورد و ثواب های حیرت آور را در پی داشته باشد. (کامل الزیارات/ ۲۰۷) و نیز روایاتی که در باب زیارت صادر شده مانند “من زارالحسین عارفا بحقه کمن زارالله فوق عرشه” (کامل الزیارات) با این قاعده قرآنی منطبق است.

هر زاویه از امام حسین و کربلا مخزنی عظیم برای زنده شدن روح انسانیت

با استفاده از آیات قرآن؛ تمام روایات در باب تربت کربلا، زیارت امام، گریه و.. بیان کننده آن مخزن است و نه اینکه تمام مخزن را در اختیار یک زائر و یا یک عزادار بگذارند.

مخزن همه فضائل نزد اوست و او به مقدار معین به خلق منتقل می کند

دو آیه در این رابطه خیلی مهم است:
اول آنکه ؛ اصل مخزن خیرات و فضائل نزد اوست و او به مقدار به خلق منتقل میکند؛ “وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ”. (حجر / ۲۱)
در اینجا یک مطلب مهمی است که قرآن در سوره رعد به آن تصریح دارد که وقتی کمال و یا خیر از عالَم بالا افاضه می شود، در مسیر و ورود به عالَم ماده همراه باکف میشود و یا کف تولید می شود؛ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا … فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ. (رعد ۱۷)
و مهم این است که آدمی باید مراقب باشد که مبادا آن کف ، عمل او را تباه نسازد.

گریه و زیارت امام حسین معراج المومن و پرواز با امام حسین است

گریه و زیارت آن حضرت، فرصت شگفت آوری است‌ که خلاصه آن این است که به انسان پرواز و عروج می دهد، که فرمود: ”

استاد مطهری می‌فرماید: اشک برای امام حسین علیه‌السلام از یک پرواز کوچک با روح امام حسین شروع می‌شود تا یک پرواز وسیع با حضرت امام حسین علیه‌السلام.

مبادا این فرصت بی مثال معنوی، آلوده به موانعی چون حق الله و حق الناس شود

اگر در روایات شرایط ویژه ای برای زائران اباعبدالله ذکر شده، برای مصونیت آن انعکاس معنوی و اجر اُخروی از موانع و آلودگی هاست.

در روایات نکات مهم “سلبی” وجود دارد که باید کنار همه نکات ایجابی قرار بگیرد و تمام آن فضائل طرح شده در ادله و نصوص دینی با توجه این نصوص سلبی معنا شود.

دو نمونه را توجه کنید؛
یکی در باب خاک و تربت امام حسین است که طبق نصوص و فتوا فقیهان تنها خاکی است که می توان از آن حداقلی را خورد و کام گرفت. (کامل الزیارات/ باب ۹۵)

در عین حال، فرمودند: استفاده از تربت امام حسین (ع) باید به نیت شفاء باشد و اگر از روی میل و شهوت باشد جائز نیست؛ “من اکله بشهوة لم یکن فیه شفاء” (کامل الزیارات / ۴۷۸)

در باب زیارت هم در کنار همه فضائل شگفت آور زیارت امام حسین (ع) به نکات سلبی تصریح شده است . (کامل الزیارات / باب ۵۷)
ائمه (ع) بدرستی، بعد از آن همه فضائل، ما را به شرائط زیارت آگاه کردند و که زیارتی مقصود است که از ریاء و سفر به کربلا به عنوان گردشگری و یا سفر با هزینه های مشحون از بیت المال و یا حق الناس، از زیارت امام حسین با آن فضائل خارج است.

امام صادق (ع) فرمود: “من راز الحسین محتسبا لا اشرا و لا بطرا و لا ریاء و لا سمه”(کامل الزیارات / ۲۷۳)
روشن است که زیارت امام حسین با پول حرام و یا حق الناس کشور و یا اینکه بگوید ؛ اربعین برویم زیارت ببینیم چه خبر است؟ و مانند آن ! زیارت مورد فضیلت نخواهد بود.

مهم این است؛
ارتباط با امام حسین (ع) با شکل عزاداری و گریه و یا زیارت ؛ نقطه تکامل آدمی است که امام صادق فرمود : “قبر الحسین معراج الی السماء.( کامل الزیارت / ۲۲۵) و باید بسیار قدر دانست و از آن بهرمند شد و در زدودن آلاینده های آن مانند هر حق الله مانند ریا و هر حق الناس مانند هزینه حرام و مزاحمت برای افراد کوشا بود.

امام حسین دستگاهی غیر از دستگاه خداوند ندارد!

همه روایات درباره زیارت امام حسین با این روایت فوق الذکر باید متطبق تطبیق شود. به قول استاد آیت الله مطهری؛ “امام حسین دستگاهی غیر از دستگاه خداوند ندارد”، که هر کسی را بخواهد بخشیده شود راه مستقیم الهی آن را رها کند و به امام حسین مراجعه کند و همه چیز یکباره سفید شود!

  • برچسب ها
  • آثار گریه بر حسین(ع)
  • استاد هادی سروش
  • زیارت امام حسین(ع)
  • گریه برای سیدالشهدا(ع)

اخبار مرتبط

استاد هادی سروش: بشارت قرآن؛ هیچ مستبدی ماندنی نیست

نوشتار استاد هادی سروش «درباره اقامه عزای حضرت اباعبدالله (ع)»

نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون: نوشتاری...

«جایگاه معجزه سازِ «صداقت» در اندیشه و راهبردهایِ مبارزه و دفاع»؛...

آموزه های ولایتعهدی امام رضا (ع) و امروز ما در بخش...

استاد هادی سروش: اسلام «برخورد متحجرانه» با دختران را نمیپذیرد/ قانون...

بدون نظر

پاسخ دیدگاه

نام من، ایمیل، و وب سایت را در این مرورگر برای دفعه بعد که نظر میدهم ذخیره کنم.

  • العربی
  • افغانستان
  • لبنان
  • العراق
  • آذربایجان
  • اردو
  • Pakistan
  • India
  • Turkish
  • English
  • French
  • Russian
  • Spanish
  • ورزشی
  • قم
  • زندگی
  • رسانه
  • آینده
  • اقتصادی
  • نشان

© Shafaqna News | Copyright 2023

هادی سروش : بنی امیه با سوء استفاده از مناسک دینی زکات و نماز جماعت، استبداد خود را تقویت کردند

بنی امیه با سوء استفاده از مناسک دینی زکات و نماز جماعت، استبداد خود را تقویت کردند

استاد حوزه علمیه قم با بیان این که بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند، گفت: فرعون ادعای سلطنت و الوهیت داشت، اما بنی امیه دین را در خدمت خود گرفت و نهایت سوء استفاده از دین را برد. آنها سخنان دروغ را به پیامبر نسبت می دادند و متاسفانه مردم هم این را می پذیرفتند!

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در شب عاشورا در جمع عزاداران حسینی در کانون توحید در سخنانی با موضوع «امام حسین در مواجهه با فراتر از استبداد فرعون» به تشریح انحرافات فکری و سیاسی بنی امیه پرداخت و استبداد امویان را به خاطر استفاده از دین، از استبداد فرعونیان شدیدتر توصیف نمود.استاد حوزه علمیه قم در چهارمین برنامه «عاشورا و امروز ما» به همت بنیاد اندیشه و احسان توحید، انجمن اندیشه و قلم و کانون توحید، گفت: نکته در خور توجه این است که عده ای در مبارزه با استبداد وارد میدان می شوند و استبداد را می شکنند، ولی در ادامه خود دچار استبداد می شوند! این مشکل را ما در مبارزات بنی اسراییل با فرعون و سپس گرفتار شدن خود بنی اسرائیل به استبداد می‌بینیم! این نکته بسیار مهمی است که می توان از لابلای سخنان امام حسین در عاشورا استفاده کرد و به نظر می رسد قرآن همه ما را به تفکر و تامل در استبداد فرعون دعوت نموده تا در شناخت استبداد با مواجهه با مشکل نشویم.به گفته استاد سروش، سوره قصص، فرعون را دارای استبدادی با چهار وجه توصیف می کند:1. فرعون «علا فی الارض»، دچار شیفتگیِ قدرت و برتری جویی در زمین بود.2. «جعل اهلها شیعا»، یعنی جامعه را گروه و گروه کرد و مردم را به جان هم انداخت!

3. «یستضعف طائفه»، یعنی؛ گروهایی از افراد تاثیرگذار جامعه را تحقیر کرد و به استضعاف کشاند. این استضعاف در مورد گروهی مانند نخبگان و دانشمندان و چهره های موثر در جامعه بود.4. «یذبح ابنائهم»، چهره جوان و هر خونی که احتمال می داد برای استبداد او خطرآفرین باشد را به زمین ریخت.وی در ادامه گفت: بنی امیه همه این چهار کار را کردند، همه کشور را در اختیار گرفتند، مردم را به جان هم انداختند، نخبگان منتقد را خانه نشین کردند و خون های موثر را به زمین ریختند.بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردندبه گفته این کارشناس دینی، بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند، فرعون ادعای سلطنت و اولوهیت داشت، اما بنی امیه دین را در خدمت خود گرفت و نهایت سوء استفاده از دین را برد. آنها سخنان دروغ را به پیامبر نسبت می دادند و متاسفانه مردم هم این را می پذیرفتند! اینها را فرعون کجا بلد بود و کجا از خدا و دین برای استبداد استفاده می کرد؟تاکید دستگاه بنی امیه بر مناسکِ مشخصِ دینیهادی سروش در ادامه گفت: بنی امیه برای حفاظت از قدرت خود نیاز به سیاهی لشگر داشت و بهترین سیاهی لشگر جماعت‌های پرشور است. بنی امیه، هم دستکاری در فروع دین کردند و هم در اصول دین! فروع دین را در جماعت و جمعه و نیز زکات مورد تبلیغ قرارداد. آنان از تشکیل نمازهای پرشور به دنبال سیاهی لشگر بودند و از زکات دنبال فربه کردن خود با دست در بیت المال !

وی اظهار کرد: شاید برخی روایات تند و تیز مثل اینکه کسی که به نماز جماعت و جمعه نرود، باید خانه اش را آتش زد، بی ارتباط با سیاست های بنی امیه نباشد و قطعا در این صورت مورد جعل قرار گرفته و جای بررسی از دیدگاه فقهی و حدیثی دارد. از دیگر فروع دین حج است و در این مورد حتی معاویه می خواست در دمشق صورتی از کعبه درست کند و حج را هم مصادره کند که موفق نشد.به گفته استاد سروش، چه بسا مصداق توصیف امیرالمومنین درباره عامل به مناسک دینی بدون فهم، به چارپایی که در آسیاب می چرخد و هیچ حرکت صعودی ندارد ، روش بنی امیه باشد.دریافت زکات و اندوخته شدن بیت المالاین استاد حوزه در ادامه گفت: بنی امیه درباره مساله زکات مانور زیادی کرد چون تمام اعتبار اقتصاد دولت اموی از زکات به عنوان بیت المال تغذیه می شد. آنها با پول های فراوان به خرید برخی صحابی پیامبر و جعل حدیث و حتی جعل راوی حدیث! یعنی نقل حدیث از اشخاص خیالی و غیر واقعی پرداختند و در شام دست به تاسیس موسساتی زدند که کارشان تحریف دین بود و گاهی هم محافل بین المللی می گذاشتند و از هند و یونان و .. برای پیشبرد امور فرهنگی شان استفاده میکردند. به عنوان نمونه؛ فقط به عبدالرحمن بن عوف برای تفسیر برای قرآن و نقل حدیث جعلی، از بیت المال یک میلیون دینار دادند. او امثال او توانستند در شام دستگاهی برای تولید حدیث درست کنند و برخی کتابها مملو از این مجعولات و موهومات است!

وی افزود: در مقابل آن زیاده روی درباره برخی مناسک دینی برای سوء استفاده، اما درباره امر به معروف و نهی از منکر، حکومت اموی هیچ موضع مثبتی ندارد و بلکه موضع منفی دارد ! نمونه اش مروان است که گفت: اگر کسی مرا در خطبه نماز جمعه امر به تقوا کند و بخواهد مرا نهی از منکر کند، در همان نماز گردنش را می زنم!بنی امیه و تبلیغ شرک در پوشش دینبه گفته حجت الاسلام سروش، آنها علاوه بر دستکاری فروع دین، در اصول دین هم دخالت کردند و توحید را به شرک تبدیل کردند، طبق نقل کلینی در اصول کافی، امام صادق (ع) فرمود: بنی امیه از ایمان و نماز برای مردم گفتند ولی جلوی تشخیص شرک را گرفتند تا مردم از کارهای شرک آمیز دستگاه اموی باخبر نشوند! آنها به جای خدا قضاوت کردند و دستور بزنید، بکشید، تصاحب کنید و... از کارهای روزمره بنی امیه بود!این کارشناس دینی یکی از راه‌های حذف آزادی های جامعه به نفی حاکمیت و کوتاه کردن دست مردم و انتقاد مردم را نشاندن شخصیت های زمینی و پرخطا در جایگاه مقدسات آسمانی خواند و گفت: از این رو بنی امیه گفتند: معاویه مخلوق خدا نیست، چون کاتب وحی بوده و وحی و کاتبش مخلوق نیستند !وی افزود: از سیاست های بسیار ضد اخلاقی امویان این بود برای نفی مخالفین به آنان تهمت ارتداد می زدند و موحدان واقعی را مرتد معرفی کردند و گفتند: کسی که از جماعت مسلمین فاصله بگیرد و با حاکمیت مخالفت کند، خونش مباح است! تشدید استبداد امویان نسبت به استبداد فرعون

استاد سروش بنی امیه را ادامه دهنده خط استبداد فرعون دانست و گفت: البته آنها این استبداد را با دو وسیله شدت و وسعت بخشیدند: اولا با علمای حکومتی که با پول بیت المال تغذیه می شدند و به اصطلاح امروز دارای موسسات فرهنگی وابسته به حکومت در شام بودند و با تفسیر به رأی قرآن و جعل احادیث به نفع امویان کار می‌کردند. روش دیگر سیاست بازی معاویه بود که او را برای حاکمیت و نفوذ حکومت مستقرتر نمود.وی ادامه داد: معاویه اصلا پاسخگوی تصمیمات و سیاست های خود نبود و فقط برای عدم پذیرش هزینه های رفتار غلط حکومت می‌گوید: من حیا می‌کنم به کسی ظلم کنم که یاری جز خدا ندارد. در نتیجه چیزی را به عهده نمی‌گیرد. از سوی دیگر به کارگزاران و عوامل فاسد و مسئولان دزد حکومتش روی خوش نشان می‌داد و دشمن سازی درون حاکمیت نمی کرد. بشارت قرآن: هیچ مستبدی ماندنی نیستحجت‌الاسلام سروش آیه «وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ» در سوره قصص را بشارت به پایان یافتن استبداد دانست و گفت: خداوند بعد از تشریح استبداد فرعون این بشارت را به آغاز دوران جدید داده و این درس بزرگ قرآن است که استبداد ممکن است طولانی، پیچیده و پر نفوذ شود، اما نمی‌تواند ماندگار باشد. قطعا زمینه ها عوض می شود و برجستگانی پا به عرصه گذاشته و مهلت مستبدان را به نقطه پایانی می رسانند‌.وی در پایان گفت: گرچه این آیه به ظهور حضرت ولی عصر (عج) تاویل شده، اما به تصریح علامه طباطبایی، ظهور قائم (عج) تنها یکی از مصادیق است و در هر برهه ای مفاد این آیه می تواند در جوامع خود را به اثبات برساند و خلاصه این آیه بشارت می‌دهد که هیچ مستبدی پایدار نمی ماند.

#عاشورا #عاشورای_حسینی

استاد هادی سروش: اهل بیت (ع) پیروزی را در بقاء تفکر حق می دانند و نه شمشیر و غلبه/ در جنگ ۱۲ روزه..

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

️استاد هادی سروش: اهل بیت (ع) پیروزی را در بقاء تفکر حق می دانند و نه شمشیر و غلبه/ در جنگ ۱۲ روزه ما به پیروزی بزرگی به نام «وحدت جامعه» رسیدیم

انتشار :‌ دوشنبه ۱۶ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۹:۱۷

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در شام غریبان عاشورای حسینی که در مجمع دینی احیای فضیلت برگزار شد، «معنای حقیقی موفقیت و پیروزی در منظومه فکری اهل بیت (ع)» را مورد بررسی قرار داد و گفت: یکی از مفاهیمی که در تبلیغات بنی امیه در مورد نهضت کربلا مورد تحریف قرار گرفت، مفهوم پیروزی است.

بنی امیه و تحریفِ مفهوم پیروزی

آنها پیروزی را در شمشیر خلاصه و محدود کردند ، و در نتیجه بر باور بودند ؛ هرکسی که در سایه شمشیر غلبه کند، او حاکم است و پیروز است.

تحریف پیروزی به غلبه با شمشیر

استاد سروش در ادامه به پایگاه فکری این نظریه پرداخت و گفت : این تفکر درباره پیروزی که منتهی به شمشیر و غلبه ظاهری به قیمت ریختن خون ها است و از بنی امیه تا القاعده و داعش ادامه یافته بر پایه ای از نیاکان خود قرار داده اند.
امروز میبینیم در سوریه حرف رایج این است ؛ غلبه حاصل شود نیاز به ببیعت هم ندارد. این سیاست های ریشه در تفکری متفاوت دارد که تکیه بر زور و شمشیر دارد!

سابقه تفکر زور و شمشیر در پیروزی

از کسانی که پیروزی و بدست گرفتن قدرت با شمشیر را باور دارد و آن را می ستاید، جناب احمد حنبل است که میگوید ؛ هر کس به زور شمشیر به مردم چیره شود ، خلیفه است.
بعد از آن، تفسیر روح البیان که تصریح می کند ؛ “الغلبه بالحجه فی الانبیا و فی غیرهم بالسیف” ؛ یعنی ، انبیا باید دلیل و حجت وارد میشوند تا غالب شوند، حجت مانند بیان و اعجاز .لکن برای غیر آنان اینطور نیست ، و در پیروزی حرف اول از آنِ شمشیر و زور و قدرت است که پیروزی را تعیین می کند.

ره آورد این تفکر نه تنها توصیه به شمشیر و خشونت و قدرت طلبی خونین است ، بلکه این مفهوم را به ذهن موافقین و مخالفین خود تزریق میکند تا زمانیکه به زورِ قدرت دست نیافته اید، شکست خورده هستید و پیروزی یعنی غلبه و سوار شدن بر قدرت.

علت تفسیر انحرافی از پیروزی

استاد سروش گفت : با این تفسیر انحرافی ، همه نهضت های حق جو ، شکست خورده تفسیر می شوند و در نتیجه روحیه مقاومت و امید به اصلاح دررمیان آنان از بین می رود‌. در واقع اینها حقیقت پیروزی را به این شکل تغییر دادند که هرکه قدرت دارد پیروز است و هرکه قدرت ندارد، مغلوب است و این خود یک جنگ روانی است.

تفکر شمشیریِ بنی امیه ازنگاه امامان شیعه

هادی سروش گفت: امامان شیعه از تبیین نگاه خود به تفکر شمشیری بنی امیه غفلت نداشته و تصریح نمودند ؛
شیخ صدوق در الخصال نقل می کند؛ امام صادق (ع) تصریح میکند آنچه بنی انیه داشت فرمانروایی بود که باشمشیر بود و آنچه ما داریم امامت است که بر رفق و احترام استوار است . چنین فرمود:
«أَنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ .. وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ … ؛ حکومت بنی‌امیه با شمشیر و ستم و خون‏‌ریزى پایه‌‏گذارى شد، و حکومت ما با ملایمت و لطف و محبت و تقیه همراه است. پس شما باید در میان مردم، نیکو معاشرت کنید و مردم را چنان دعوت کنید تا با رغبت به طرف شما بیایند». درچنین روزی، یعنی غروب عاشورا ، بنی امیه بر اساس همین استدلال ، خود را پیروز نامیدند و در مناطق تحت پوشش خود مانند عراق ، کوفه و شام جشن برقرار کردند‌.

حقیقت پیروزی بر اساس منطق قرآن

استاد سروش گفت: سوالی که اینجا قابل طرح این است که معنای پیروزی چیست؟ برای تبیین این موضوع به قرآن مراجعه می کنیم. قرآن در مراحل مختلف پیروزی را به معنایی ارائه میکند که دارای مصادیق مختلف است و همه آنان در فتح ثغور و یا فتح نفوس به کار رفته برخلاف تحریف بنی امیه که پیروزی را در فتح ثغور با شمشیر دانستند!

بخشی از آن چنین که است؛ پیروزی به همان معنای غلبه ، مانند ؛ “غُلبت الروم” و یا آیه ۵۵ سوره نور که از واژه “یستخلفنهم فی الارض” استفاده نموده و در این موارد پیروزی به معنای غلبه و فتح ثغور آمده است. اما در موارد دیگر پیروزی در فتح نفوس به شکل های مختلف است که دیگر پیروزی منحصر به غلبه نیست و معنای وسیع تری دارد. نمونه های آن را از قرآن کریم ملاحظه کنید؛

الف) سوره توبه آیه ۱۴ تعبیر یشف صدور المومنین دارد . این ایه مفاد مهمی دارد که اگر توانستید آسیب های روانی و فکری جامعه را ترمیم کنید، این در فرهنگ قرآنی پیروزی است.

ب)‌ در سوره آل عمران آیه ۵۵: در نورد عیسی بن مریم با تعبیر “آنی رافعک الیّ” سخن قطع دست ظالمان از عیسی (ع) است و این به عنوان نوعی پیروزی مطرح است.

ج) آیه ۷ سوره انفال؛ آمده “ان یحق الحق کلماته” ؛ بدین معنا که اگر توانستید زمینه ای فراهم کنید که حق بتواند احقاق شود، مسیر حق در جامعه نهادینه شود؛ این پیروزی است.

د) سوره فتح آیه ۱۹ فرمود: “کف ایدی الناس عنکم” . در جایی که انسان بتواند بدون خونریزی و بدون آسیب شدید ، دست کفار را از جامعه قطع کند‌، پیروزی است.
بهترین مصداق پیروزی در سایه صلح را خدا در قرآن مطرح فرمود که صلح حدیبیه است و از آن به “انا فتحنا لک فتحا مبینا” نام برد که به پیروزی روشن نامگذاری نمود. چون بر اساس پیمان حدیبیه دست کفار بر علیه مسلمانان بسته شد، این هم یک پیروزی است.
پس تنها مصداق شمشیر که توسط بنی امیه به عنوان پیروزی معرفی شد، معنای منحصر پیروزی نخواهد بود.
با همین تفسیر است که ما می گوییم امام حسین (ع) در واقعه کربلا پیروز شد.
علامه طباطبایی در جلد ۱۷ المیزان در بیان نقطه مهم پیردوزی می فرماید: هر نظامی که عزت خود را بتواند در برابر دشمن حفظ کند، پیروز است.

پیروزی قطعی امام حسین در کربلا

استاد حوزه گفت: اگرچه خود اباعبدالله (ع) شهید شدند، خیمه هایشان به آتش کشیده شد، خانواده شأن به اسارت رفتند، و مصایب فراوان بر اهل بینشان وارد شد. اما امام حسین (ع) در کربلا پیروز شدند. این پیروزی را میتوان در دو نگاه عرفانی و میدانی بررسی کرد.

پیروزی امام حسین از نگاه عرفانی و میدانی آن حضرت

در نگاه عرفانی، حضرت سیدالشهداء با رضایت به قضای الهی و اینکه دنیا فنا پذیر است و برای انبیاء هم نماند و آنان هم در دنیا نماندند، -طبق نقل ابن عساکر- فرمود: «عباد الله اتقوا الله و کونوا من الدنیا علی حذر فإن الدنیا لو بقیت علی احد او بقی علیها احد لکانت الانبیاءُ احق بالبقی».

در نگاه میدانی حضرت با صراحت بر واگذاشتن جامعه ایشان را و تنها شدنش فرمود: “کیف لایستسلم للموت من لاناصرله و لامعین..” اما این تنها بودن را شکست بمعنای عدم پیروزی معنا نکرد و با توجه به آینده و موقعیت برتری که نام او و اندیشه او راه او خواهد داشت ، خود را موفق به پیروزی واقعی -ونه ظاهری- معرفی کرد.
در ورود به کربلا می فرمایند: “هاهنا والله سفک دمائنا ، و هاهنا والله هتک حریمنا ، و هاهنا والله قتل رجالنا ، و هاهنا والله ذبح اطفالنا “، بلافاصله بعد تداعی مصائب کربلا ، اذهان را متوجه پیروزی راه و مرام خود کرده و کربلا را به جایی که سرزمین آرام دلهاو زیارت عاشقان می شود معرفی کرد و چنین فرمود: “وهاهنا والله تزار قبورنا و بهذه التربه وعدنی جدی رسول الله و لاخلف لقوله(ص)”

و در روز عاشورا به خاندان خود به بقاء آنان و راه و روش اهلبیت اشاره کرد و فرمود: ” واعلموا ان الله حافظکم و حامیکم و سینجیکم من شرالاعداء و یجعل عاقبه امرکم الی خیر” به نقل شیخ طوسی؛ امام صادق فرمود: ابراهیم بن طلحه از امام سجاد در ورود به مدینه سوال کرد چه کسى پیروز شد؟ امام پاسخ دادند: وقت نماز که نماز اقامه می شود خود این اقامه نماز پیروزکربلا را معرفی میکند ، «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ»

در جنگ تحمیلیِ اسرائیل، ما به پیروزی بزرگی بنام وحدت جامعه ایران رسیدیم

استاد سروش گفت: بر همین اساس در جریان جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونسیتی با ایران، ما پیروز شدیم. پیروزی بزرگی بنام وحدت جامعه بر گِرد ایران شکل گرفت و این پیروزی بزرگ و مسئولین قدر دانسته و آن را تقویت کنند و مبادا این پیروزی بزرگ تباه شود. این رشد و ظهور غیرت دینی و گرایش وطن پرستی ملی را باید بسیار پاس داشته شودو این پیروزی را باید شناخت و برای حفظ آن باید تلاش کرد.

  • برچسب ها
  • بنی امیه
  • جنگ ۱۲ روزه
  • شمشیر
  • هادی سروش

حجت‌الاسلام هادی سروش:  استبداد معاویه از فرعون بدتر بود

حجت‌الاسلام هادی سروش:

استبداد معاویه از فرعون بدتر بود

یک پژوهشگر دینی با بیان اینکه امام حسین(ع) در خطبه‌هایی که در روز عاشورا ایراد فرمودند سخن از فرعون و بنی‌اسرائیل و جابه‌جایی قدرت از فرعون به بنی‌اسرائیل و جابه‌جایی استبداد از فرعون به بنی‌اسرائیل مطرح کردند، بیان کرد: استبداد معاویه و بنی امیه از فرعون بدتر بود زیرا فرعون از دین برای رسیدن به اهدافش سود نجست ولی معاویه دین از جمله مناسک اجتماعی و زکات را وسیله‌ای برای توسعه قدرت خود قرار داد.

هادی سروشبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه و پژوهشگر دینی، شامگاه 15 تیرماه در نشست علمی «استبداد بنی امیه فراتر از استبداد فرعون» از سلسله نشست‌های کانون توحید با بیان اینکه انتخاب این موضوع از آن جهت است که امام حسین(ع) در خطبه‌هایی که در روز عاشورا ایراد فرمودند سخن از فرعون و بنی‌اسرائیل و جابه‌جایی قدرت از فرعون به بنی‌اسرائیل و جابه‌جایی استبداد از فرعون به بنی‌اسرائیل مطرح کردند، گفت: نکته مهم و در عین حال وحشت‌زا است که عده‌ای با عنایت الهی، استبداد فرعون را می‌شکنند ولی بعد، خودشان گرفتار همین بیماری می‌شوند؛ امام حسین(ع) به تفصیل وارد این بحث نشدند ولی این نکته کلیدی را طرح فرمودند.

وی افزود: بنی‌امیه هزار ماه حکومت کرد و در ظاهر حکومتشان بعد از هزار روز ختم شد ولی در باطن تمام نشد؛ در مورد فرعون و بنی‌اسرائیل آیات متعددی بیان شده است که در سوره قصص از ابتدا جریان را بازگو کرده است؛ فرعون مستبدی است که استبداد او در چهار محور بروز یافته است.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بنی‌امیه به همین چهار استبداد فرعون هم اکتفا نکردند و پا را فراتر گذاشتند، اظهار کرد: براساس آیات این سوره، فرعون در زمین علو و برتری به خرج داد و اگر احساس می‌کرد یک منطقه تحت مدیریت او نیست باز آنجا را هم اشغال می‌کرد (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ). صفت دیگر او این بود که جامعه را قطعه قطعه کرد و مردم را به جان همدیگر انداخت(و کانوا شیعا). کار دیگر فرعون این بود که طایفه‌ای را تحقیر کرد و به استضعاف کشاند. او اصحاب فکر و دانشمندان را زمینگیر کرد و خون فرزندان پسر را بر زمین ریخت.

سروش بیان کرد: بنی‌امیه هم این مسیر را ادامه دادند؛ مردم را به جان هم انداختند و اصحاب فکر را خانه‌نشین کردند و خون‌های مؤثر را هم بر زمین ریختند ولی باز فراتر از استبداد فرعون عمل کردند و فرعون چیزی نداشت که بنی‌امیه داشت؛ فرعون ادعای نبوت و امامت و خلافت نداشت بلکه ادعای سلطنت داشت و بعد مدعی الوهیت شد ولی بنی‌امیه ادعای خلافت کرد و دین را به بازیچه گرفت و همه دین را یکجا قبول نکرد زیرا اگر اینطور عمل کرده بود کربلا ایجاد نمی‌شد.

سوء استفاده معاویه از جماعت

سروش با بیان اینکه بنی‌امیه از فروع دین فقط دو مورد یعنی حج و جماعت مانند نماز جماعت و جمعه و عید و ... و زکات را پذیرفت زیرا نیاز به سیاهی لشکر داشت، گفت: بزرگترین نماز جمعه و جماعت در مسجد اموی دمشق با حضور معاویه برگزار می‌شد و حتی احکام عجیب و غریبی هم برای شرکت نکردن در نماز وضع کرد از جمله اینکه سوزاندن در خانه فرد هم مجاز است. امروز در حوزه چه شده است که ما فقه می‌خوانیم و درس می‌دهیم و تاکید می‌کنیم که می‌توان در خانه کسی را که در نماز جماعت شرکت نمی‌کند آتش زد ولی در خانه کسی را که اموال مردم را می‌خورد و اختلاس می‌کند خیر.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: در تفکر و ارزیابی سیاسی معاویه مقرر شده بود تا صورتی از کعبه را در شام درست کند تا مردم همانجا طواف کنند ولی چون نتوانست حج قلابی درست کند زیرا صحابه در برابر او ایستادند ولی تا توانست بر روی جماعت تاکید کرد. مسئله دیگر هم زکات بود. در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم مروان صریحا گفت اگر کسی به عنوان امر به معروف به حاکمیت من نقدی وارد کند حتی در حین خطبه نماز جمعه گردن او را خواهم زد و این عاقبت فروع دین شد.

سروش ادامه داد: اینکه عرض می‌کنم بنی‌امیه استبداد فراتر از فرعون داشتند به همین دلیل بود زیرا بخش‌هایی از دین را به خدمت قدرت خود گرفت که می‌توانست بر مردم مسلط شود لذا امیرمؤمنان(ع) فرمودند تاریکی حکومت بنی‌امیه به تک تک خانه‌های مسلمین وارد شد.

وی با بیان اینکه در عرب، عدد میلیون مطرح نبود و حتی الف را هم گاهی مطرح می‌کردند و اذهان با عدد مئه یعنی صد آشنا بود ولی معاویه به عبدالرحمان بن عوف الف الف به تعبیر طبری داد تا در شام یک مؤسسه فرهنگی جعل و صدور حدیث تاسیس کند، افزود: آن روز سکه رایج حدیث بود و احادیث و راوی حدیث جعل کردند و از کسانی حدیث ساختند که اصلا به دنیا نیامده بودند و هر دروغی را به نام دین به خورد مردم دادند.

دروغگویی معاویه

سروش با بیان اینکه حضرت علی(ع) فرمودند زمانی نه چندان دور خواهد آمد که پشت سر هم به خدا و رسولش دروغ می‌بندند و جالب اینکه جامعه هم آن را قبول می‌کند، تصریح کرد: این اتفاق در دوره بنی‌امیه رخ داد؛ در بحث جماعت هم حضرت جمله جالبی دارند که الاختصاص آن را بیان کرده است؛ ایشان فرمودند کسانی که به مناسک دینی بدون فهم عمیق عمل می‌کنند مانند چهارپایی هستند که دائما در آسیاب می‌چرخند.

وی ادامه داد: معاویه و بنی‌امیه برای فردای قیامتشان به ظاهر گریه می‌کردند ولی توحید را از جامعه برداشتند و شرک را به جای آن قرار دادند. در اصول کافی بیان شده است که امام صادق(ع) ایمان را به مردم تعلیم دادند که خداپرست باشید و در نماز جماعت شرکت کنید، زکات بدهید ولی شرک را به مردم یاد ندادند تا بتوانند از آن منافع خود را تامین کنند.

سروش افزود: برای شرک به جای خدا قضاوت کردند یعنی قضاوت زمینی خود را قضاوت آسمانی معرفی کردند و شخصیت‌های زمینی را شخصیت‌های آسمانی معرفی کردند؛ در کتاب محاضرات الادبا نقل است که در حکومت بنی‌امیه گفتند معاویه اصلا مخلوق الهی نیست و چون جرئت نکردند بگویند خالق است گفتند مخلوق نیست زیرا او کاتب وحی بود و کاتب وحی، مخلوق نیست زیرا قرآن خودش مخلوق نیست و معاویه هم مثلش مانند قرآن است.

سروش بیان کرد: کار دیگری که کردند این بود که موحدان واقعی را به عنوان مرتد معرفی کردند؛ امام صادق(ع) فرمودند آنچه در بنی‎‌‌‌اسرائیل رخ داد توسط بنی‌امیه هم رخ خواهد داد؛ هانی از شخصیت‌های مورد احترام شیعه بود؛ برادرزن هانی در یک سخنرانی گفت که از جماعت مسلمین فاصله نگیرید و اگر کسی از جماعت مسلمین فاصله بگیرد مرتد است و در قتل و ریختن خون چنین فردی نباید تردید کرد. هر کسی با امام مسلمین مخالفت کند مرتد است و باید خون او ریخته شود.

وی اضافه کرد: بنی‌امیه و معاویه با این کار استبدادی درست کردند بدتر از فرعون؛ شهید مطهری می‌گوید بنی‌امیه و امویان رفتند ولی اصول فکری آنان در بین ما همیشه زنده است. بنی‌امیه با دو عامل استبداد خود را کاملتر از فرعون کرد که یکی مؤسسات فرهنگی و علما بودند که جعل حدیث کرده و رفتار حکومت را توجیه می‌کردند و دیگری رواج جماعت بود.

انتهای پیام

بازتولید استبداد فرعونی در تجربه امویان؛ از سلطه سیاسی تا تحریف دین/ هادی سروش

تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۵

بازتولید استبداد فرعونی در تجربه امویان؛ از سلطه سیاسی تا تحریف دین

تهران-ایرنا- حجت‌الاسلام هادی سروش، با مقایسه تطبیقی میان استبداد فرعونی و خلافت اموی، تأکید کرد: بنی‌امیه با استفاده ابزاری از دین، نه‌تنها ساختارهای استبداد فرعونی را بازتولید کردند، بلکه با تحریف مناسک دینی، قدیس‌سازی و سرکوب اندیشه، شکل پیچیده‌تری از استبداد را در تاریخ اسلام بنیان نهادند.

حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در شب عاشورا در سلسله نشست‌های «مراسم عاشورا و امروز ما» در جمع عزاداران حسینی در کانون توحید با موضوع «استبداد بنی‌امیه فراتر از استبدادفرعون» به تشریح انحرافات فکری و سیاسی بنی‌امیه پرداخت و استبداد امویان را به خاطر استفاده از دین، از استبداد فرعونیان شدیدتر توصیف کرد.

این استاد حوزه گفت: نکته در خور توجه اهل فکر این است ؛ عده‌ای در مبارزه با استبداد وارد میدان می‌شوند و استبداد را می‌شکنند ولی متاسفانه خود دچار استبداد می‌شوند! این مشکل را ما در مبارزات بنی‌اسراییل با فرعون و سپس گرفتار شدن خود بنی‌اسرابیل به استبداد می‌بینیم! این نکته بسیار مهمی است که می‌توان از میان سخنان حضرت امام حسین (ع) در عاشورا استفاده کرد و قرآن همه ما را به تفکر و تامل در استبداد فرعون دعوت کرده است تا در شناخت استبداد با مواجهه با مشکل نشویم.

وی افزود: برای پی بردن به اساس کلام امام (ع)، باید به قرآن مراجعه کرد و دید قرآن درباره فرعون و چگونگی استبداد وی به چه محورهایی توجه ها را جلب کرده است. در سوره قصص، فرعون را دارای استبدادی با چهار وجه توصیف می‌شود؛ نخست فرعون «علا فی الارض» ، دچار شیفتگیِ قدرت و برتری جویی در زمین بود. دوم «جعلها شیعا»، یعنی جامعه را گروه گروه کرد و مردم را به جان هم انداخت! «یستضعف طائفه»، یعنی گروهایی از افراد تاثیرگذار جامعه را تحقیر کرد و به استضعاف کشاند. این استضعاف در مورد گروهی مانند نخبگان و دانشمندان و چهره‌های موثر در جامعه بود. «یذبح الابناء»، چهره جوان و هر خونی که احتمال می‌داد برای استبداد او خطرآفرین باشد را به زمین ریخت.

سروش بیان داشت: بنی‌امیه نیز همه این چهار کار را انجام دادند، همه سرزمین‌های اسلامی را در اختیار گرفتند، مردم را به جان هم انداختند، نخبگان منتقد را خانه‌نشین کردند و خون‌های موثر را به زمین ریختند!

بنی‌امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند!

وی با بیان این که بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند، اظهار داشت: فرعون ادعای سلطنت و اولوهیت داشت اما بنی‌امیه دین را در خدمت خود گرفت، و از دین نهایت سؤاستفاده را کرد.در خطبه‌ای که شیخ کلینی در جلد ۸ «اصول کافی» نقل می‌کند، امیرالمومنین (ع) فرمود: سخنان دروغ را به پیامبر نسبت می‌دهند و متاسفانه مردم هم این را می‌پذیرند! این‌ها را فرعون کجا بلد بود و کجا از خدا و دین برای استبداد استفاده می‌کرد؟

تأکید دستگاه بنی‌امیه بر مناسکِ مشخصِ دینی

سروش اظهار داشت: بنی‌امیه برای حفاظت از قدرت خود نیاز به سیاه لشگر دارد و بهترین سیاه لشگر ؛ جماعت پرشور است. آنها هم در فروع دین و هم در اصول دین دستکاری کردند! فروع دین را در جماعت و نماز جمعه و نیز زکات را مورد هجوم قرار دادند. از تشکیل نمازهای پرشور به دنبال سیاهی لشگر بودند و از زکات گرفتن دنبال فربه کردن خود با بیت‌المال!

وی اضافه کرد: بنی‌امیه با پول‌های فراوان و خرید برخی صحابی پیامبر (ص) و جعل حدیث و بلکه به تعبیر علامه عسکری، جعل راوی حدیث ! یعنی نقل حدیث از شخصیت‌های خیالی و غیرواقعی، و حتی تاسیس موسساتی که کارشان تحریف دین بود و گاهی هم محافل بین‌المللی برای پیشبرد امور فرهنگی، برای جعل حدیث استفاده می‌کردند.

این استاد حوزه گفت: در مقابل آن زیاده‌روی درباره برخی مناسک دینی برای سؤاستفاده درباره امر به معروف و نهی از منکر حکومت اموی هیچ موضع مثبتی ندارد و بلکه موضع منفی دارد، نمونه‌اش مروان است که گفت: اگر کسی مرا در خطبه نماز جمعه امر به تقوا کند و بخواهد نهی از منکر کند، در همان نماز گردنش را می‌زنم!

بنی‌امیه و تبلیغ شرک در پوشش دین

سروش گفت: بنی‌امیه علاوه بر دستکاری در فروع دین، در اصول دین هم دخالت کردند و توحید را به شرک تبدیل کردند، طبق نقل شیخ کلینی در اصول کافی؛ امام صادق (ع) فرمود: بنی‌امیه از ایمان و نماز برای مردم گفتند ولی جلوی تشخیص شرک را گرفتند تا مردم از کارهای شرک‌آمیز دستگاه اموی باخبر نشوند! به جای خدا قضاوت کردند، دستور دادن به کشتن، سوزاندن، تصاحب کردن و... از ساده‌ترین کارهای روزمره بنی امیه بود!

بنی‌امیه و قدیس‌سازی از شخصیت‌های زمینی

وی ادامه داد: بنی‌امیه برای تصاحب کامل همه آزادی‌های جامعه به نفی حاکمیت اقدام کردند، یکی از راه‌های رسیدن به این مهم، کوتاه کردن دست مردم این است که شخصیت‌های زمینی و پر خطا در جایگاه مقدسان آسمانی قرار گیرند. از این رو بنی‌‍‌امیه گفتند: معاویه مخلوق خدا نیست، چون کاتب وحی بوده و وحی و کاتبش مخلوق نیستند!

سروش به سیاست‌های ضداخلاقی امویان اشاره کرد و گفت: آنان برای نفی مخالفین به افراد تهمت ارتداد می‌زدند و موحدان واقعی را مرتد معرفی کردند و گفتند: کسی که از جماعت مسلمین فاصله بگیرد و با حاکمیت مخالفت کند، خونش مباح است! این سخن را طبق نقل طبری ؛ برادر زن هانی در کوفه برای جذب نیرو در سپاه کوفه در جنگ با امام حسین (ع) گفت!

تشدید استبداد امویان نسبت به استبداد فرعون

این استاد حوزه با بیان این که بنی‌امیه خط استبداد فرعون را ادامه داد و آن را با دو وسیله به شدت و وسعت بیشتری رساند، بیان کرد: عامل اول علمای حکومتی بودند که با پول بیت‌المال تغذیه می شدند و به اصطلاح امروز دارای موسسات فرهنگی وابسته به حکومت در شام بودند و از یک سو دست به تفسیر قرآن زدند و احادیث جعلی نوشتند که می‌توانست به نفع امویان و حکومت آنان باشد و سوی دیگر با ارتباط گسترده‌ای با جهان آن روز مانند هند، یونان و... داشتند و آن‌چه در سیاست بلد نبودند را از آن‌ها یاد می‌گرفتند! دوم، سیاست‌بازی معاویه بود که او را برای حاکمیت و نفوذ حکومت تقویت کرد.

بشارت قرآن، هیچ مستبدی ماندنی نیست

سروش در پایان گفت: نکته مهم قرآن در سوره قصص در امتداد رفتار مستبدانه فرعون، بشارت به پایان یافتن استبداد و آغاز دوران جدید است . خدا این بشارت را با آیه: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی ٱلَّذِینَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةࣰ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِینَ» در آیه پنجم بعد از تشریح استبداد فرعون قرار داده است.

این درس بزرگ قرآن است که استبداد ممکن است طولانی و پیچیده و پر نفوذ شود اما نمی‌تواند ماندگار باشد. قطعا زمینه‌ها عوض می‌شود و برجستگانی پا به عرصه گذاشته و مهلت مستبدان را به نقطه پایان می‌رسانند. این آیه به ظهور حضرت ولی عصر (عج) معنا شده، به تصریح علامه طباطبایی به عنوان ذکر یکی از مصادیق است و در هر برهه‌ای مفاد این آیه می‌تواند در جوامع خود را به اثبات برساند و خلاصه آیه «ونرید انمن الذین استضعفوا فی الارض» این بشارت را میدهد که هیچ مستبدی پایدار نمی ماند.

استاد هادی سروش: بشارت قرآن؛ هیچ مستبدی ماندنی نیست

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: بشارت قرآن؛ هیچ مستبدی ماندنی نیست

انتشار :‌ یکشنبه ۱۵ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۱:۳۴

شفقنا – حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش عنوان کرد: استبداد بنی امیه فراتر از استبداد فرعون است و ممکن است مبارزان روزی خود نماد استبداد شوند که در مورد بنی اسرائیل چنین بود.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین استاد هادی سروش در شب عاشورا در جمع عزاداران حسینی در کانون توحید با موضوع “استبداد بنی امیه فراتر از استبدادفرعون” به تشریح انحرافات فکری و سیاسی بنی امیه پرداخت و استبداد امویان را بخاطر استفاده از دین ،از استبداد فرعونیان شدیدتر توصیف نمود.

استاد حوزه گفت: نکته در خور توجه اهل فکر این است ؛ عده ای در مبارزه با استبداد وارد میدان می شوند و استبداد را می شکنند ولی متاسفانه خود دچار استبداد می شوند! این مشکل را ما در مبارزات بنی اسراییل با فرعون و سپس گرفتار شدن خود بنی اسرابیل به استبداد می بینیم!

وی ادامه داد: این نکته بسیار مهمی است که می توان از لابلای سخنان حضرت امام حسین در عاشورا استفاده کرد و قرآن همه ما را به تفکر و تامل در استبداد فرعون نموده است تا در شناخت استبداد با مواجهه با مشکل نشویم. وقتی دیده شد که سیدالشهدا (ع) در یکی از خطبه ای خود در روز عاشورا از فرعون و بنی اسرائیل سخن دارند ، بر آن شدم که این سخن امام حسین حتما اشاره به نکته خاصی دارد و این انتخاب حتما علتی دارد.

برای پی بردن به این مهم باید به قرآن مراجعه کرد و دید قرآن درباره فرعون و چگونگی استبداد وی به چه محورهایی توجه ها را جلب نموده است:

در سوره قصص، فرعون را دارای استبدادی با چهار وجه توصیف می کند؛

۱. فرعون “علا فی الارض”، دچار شیفتگیِ قدرت و برتری جویی در زمین بود.

۲. “جعلها شیعا”، یعنی جامعه را گروه و گروه کرد و مردم را به جان هم انداخت!

۳. “یستضعف طائفه”، یعنی؛ گروهایی از افراد تاثیرگذار جامعه را تحقیر کرد و به استضعاف کشاند. این استضعاف در مورد گروهی مانند نخبگان و دانشمندان و چهره های موثر در جامعه بود.

۴. “یذبح الابناء”، چهره جوان و هر خونی که احتمال می داد میداند برای استبداد او خطر آفرین باشد را به زمین ریخت

بنی امیه همه این چهار کار را کردند، همه کشور را در اختیار گرفتند، مردم را به جان هم انداختند، نخبگان منتقد را خانه نشین کردند و خون های موثر را به زمین ریختند!

بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند!

هادی سروش عنوان کرد: بنی امیه فراتر از استبداد فرعون حرکت کردند، فرعون ادعای سلطنت و اولوهیت داشت، اما بنی امیه دین را در خدمت خود گرفت، و نهایت سوء استفاده از دین را برد!

در خطبه ای که کلینی در جلد ۸ کافی نقل می کند ، امیرالمومنین فرمود: سخنان دروغ را به پیامبر نسبت می دهند و متاسفانه مردم هم این را می پذیرند! اینها را فرعون کجا بلد بود و کجا از خدا و دین برای استبداد استفاده می کرد؟

تاکید دستگاه بنی امیه بر مناسکِ مشخصِ دینی

وی با بیان اینکه بنی امیه برای حفاظت از قدرت خود نیاز به سیاه لشگر دارد و بهترین سیاه لشگر؛ جماعت های پرشور است، گفت: بنی امیه، هم دستکاری در فروع دین کردند و هم در اصول دین! فروع دین را در جماعت و جمعه ، و نیز زکات را مورد تبلیغ قرارداد.

وی افزود: آنان از تشکیل نمازهای پرشور به دنبال سیاهی لشگر بودند و از زکات دنبال فربه کردن خود با دست در بیت المال! شاید برخی روایات تند وتیز در مورد کسی به نماز جماعت و جمعه نرود که مثلا باید خانه او را آتش زد ، بی ارتباط با سیاست های بنی امیه نباشد و قطعا در اینصورت موردجعل قرار گرفته و خلاصه جای بررسی از دیدگاه فقهی و حدیثی دارد.

وی اظهار کرد: از دیگر فرع های فروع دین حج است و در این مورد حتی معاویه می خواست که در دمشق صورتی از کعبه درست کند که حج را هم مصادره کند که موفق نشد. چه بسا رازِ سخن امیرالمومنین ؛ درباره مناسک دینی که بدون فهم دین باشد ، مانند چارپایی است که در آسیاب می چرخد و هیچ حرکت صعودی ندارد ، برای روش بنی امیه باشد و دریافت زکات و اندوخته شدن بیت المال!

وی با اشاره بر اینکه بنی امیه درباره مساله زکات مانور زیادی کرد چون تمام اعتبار اقتصاد دولت اموی از زکات به عنوان بیت المال تغذیه می شد، گفت: بنی امیه با پول های فراوان و خرید برخی صحابی پیامبر و جعل حدیث و بلکه به تعبیر علامه عسکری ؛ جعل راوی حدیث ! یعنی نقل حدیث از شخص های خیالی و غیر واقعی ، وگدر شام دست به تاسیس موسساتی زد که کارشان تحریف دین بود و گاهی هم محافل بین المللی می گذاشتند و از هند و یونان و .. برای پیشبرد امور فرهنگی شان استفاده میکردند!

به عنوان نمونه؛ فقط به عبدالرحمن بن عوف برای تفسیر برای قرآن و نقل حدیث جعلی ، از بیت المال یک میلیون دینار دادند و او امثال او توانست در شام دستگاهی برای تولید حدیث درست کند و کتابهای اهل سنت مملو از ایم مجعلولات و موهومات است!

بنی امیه با دستور دینی بنام امر به معروف و نهی ازمنکر هیچ ارتباطی ندارد!

هادی سروش اظهار داشت: در مقابل آن زیاده روی درباره برخی مناسک دینی برای سوء استفاده ، اما درباره امر به معروف و نهی از منکر حکومت اموی هیچ موضع مثبتی ندارد و بلکه موضع منفی دارد ! نمونه اش مروان است که گفت: اگر کسی مرا در خطبه نماز جمعه انر به تقوا کند و بخواهد مرا نهی از منکر کند، در همان نماز گردنش را می زنم!

بنی امیه و تبلیغ شرک در پوشش دین

علاوه بر دستکاری فروع دین، در اصول دین هم دخالت کردند و توحید را به شرک تبدیل کردند، طبق نقل کلینی در اصول کافی ؛ امام صادق (ع) فرمود: بنی امیه از ایمان و نماز برای مردم گفتند ولی جلوی تشخیص شرک را گرفتند تا مردم از کارهای شرک آمیز دستگاه اموی باخبر نشوند!

آمدند؛ بجای خدا قضاوت کردند، دستور به بزنید، بکشید، تصاحب کنید ، و… از سادترین کارهای روزمره بنی امیه بود!

بنی امیه و قدیس سازی از شخصیت های زمینی

هادی سروش بیان کرد: برای تصاحب کامل همه آزادی های جامعه به نفی حاکمیت، یکی از راههای رسیدن به این مهم، کوتاه کردن دست مردم و انتقاد مردم این است که شخصیت های زمینی و پر خطاء در جایگاه مقدسات آسمانی نشسته شود! از این رو بنی امیه آمدند و گفتند: “معاویه مخلوق خدا نیست، چون کاتب وحی بوده و وحی و کاتبش مخلوق نیست”!

موحدانِ واقعی به عنوان مرتد معرفی می شوند!

از سیاست های بسیار ضد اخلاقی امویان این بود برای نفی مخالفین به آنان تهمت ارتداد می زدن و موحدان واقعی را مرتد معرفی کردند! و گفتند: کسی که از جماعت مسلمین فاصله بگیرد و با حاکمیت مخالفت کند، خونش مباح است! این سخن را طبق نقل طبری؛ برادر زن هانی در کوفه برای جذب نیرو در سپاه کوفه در جنگ با امام حسین گفت !

تشدید استبداد امویان نسبت به استبداد فرعون

وی با اشاره به اینکه بنی امیه خط استبداد فرعون را ادامه داد و آن را با دو وسیله به شدت و وسعت بیشتری رساند، بیان کرد: عامل اول: علمای حکومتی بودند که با پول بیت المال تغذیه می شدند و به اصطلاح امروز دارای موسسات فرهنگی وابسته به حکومت در شام بودند و از یک سو دست تفسیر برأی قرآن زدند و احادیث جعلی که میتوانست به نفع امویان و حکومت آنان باشد رقم زدند و سوی دیگر با ارتباط گسترده ای با جهان آن روز مانند هند ، یونان و .. آنچه که در سیاست بلد نبودند از آنها یاد می گرفتند!

دوم: سیاست بازی معاویه بود او را برای حاکمیت و نفوذ حکومت مستقرتر نمود.

به این نمونه توجه کنید؛ معاویه اصلا پاسخگوی تصمیمات و سیاست های اتخادی خود نیست و فقط برای عدم پذیرش هزینه های رفتار غلط حکومت -به نقل جناب ابن عبد ربه در عقدالفرید- میگوید: “انی استحی ان اظلم من لایجد ناصرا الا الله” ! در نتیجه چیزی را به عهده نمی گیرد! و از سوی دیگر بر کارگزاران فاسد و عوامل فاسد و مسئولان دزد در حکومت روی خوش،نشان داده و دشمن سازی در درون حاکمیت نمی کند!

این نمونه را ببینید ؛ وقتی یکی از ماموران ابن زیاد دست به دزدی و اختلاس زد ! برای فرار از دست ابن زیاد به سوی شام رفت و معاویه او با روی باز استقبال کرد و این خبر به ابن زیاد رسید و ابن زیاد گله کرد. معاویه پاسخش این بود ؛ شما میتوانی بر علیه افراد مجرم در حاکمیت بنی امیه دندان تیز نشان دهی ولی اگر آنان به من پناه آورند ، من با لبخند آنان راخواهم پذیرفت!

بشارت قرآن؛ هیچ مستبدی ماندنی نیست

وی اشاره کرد: نکته مهم قرآن در سوره قصص در امتداد رفتار مستبدانه فرعون؛ بشارت به پایان یافتن استبداد و آغاز دوران جدید است. خدا این بشارت را با آیه ؛ “وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةࣰ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ” در آیه پنجم بعد از تشریح استبداد فرعون قرار داده است.

این درس بزرگ قرآن است که استبداد ممکن است طولانی و پیچیده و پر نفوذ شود، اما نمیتواند ماندگار باشد. قطعا زمینه ها عوض می شود و برجستگانی پا به عرصه گذاشته و مهلت مستبدان را به نقطه پایانی می رسانند‌. این آیه اگر به ظهور حضرت ولی عصر (عج) معنا شده، به تصریح علامه طباطبایی ؛ به عنوان ذکر یکی از مصادیق است و در هر برهه ای مفاد این آیه می تواند در جوامع خود را به اثبات برساند و خلاصه آیه “ونرید انمن الذین استضعفوا فی الارض” این بشارت را میدهد که هیچ مستبدی پایدار نمی ماند.

  • برچسب ها
  • استاد هادی سروش
  • استبداد
  • استبداد بنی امیه فراتر از استبدادفرعون
  • شهادت امام حسین(ع)
  • فرعون
  • کانون توحید
  • محرم ۱۴۴۷
  • مستبد

اخبار مرتبط

گزارش تصویری: مراسم عزاداری اباعبد الله الحسین (ع) در بیت آیت...

نوشتار استاد هادی سروش «درباره اقامه عزای حضرت اباعبدالله (ع)»

نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون: نوشتاری...

«جایگاه معجزه سازِ «صداقت» در اندیشه و راهبردهایِ مبارزه و دفاع»؛...

آموزه های ولایتعهدی امام رضا (ع) و امروز ما در بخش...

استاد هادی سروش: اسلام «برخورد متحجرانه» با دختران را نمیپذیرد/ قانون...

بدون نظر

پاسخ دیدگاه

نام من، ایمیل، و وب سایت را در این مرورگر برای دفعه بعد که نظر میدهم ذخیره کنم.

  • العربی
  • افغانستان
  • لبنان
  • العراق
  • آذربایجان
  • اردو
  • Pakistan
  • India
  • Turkish
  • English
  • French
  • Russian
  • Spanish
  • ورزشی
  • قم
  • زندگی
  • رسانه
  • آینده
  • اقتصادی
  • نشان

© Shafaqna News | Copyright 2023

استاد هادی سروش: اساس ارتباط با اهل بیت به توحید استوار است

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: اساس ارتباط با اهل بیت به توحید استوار است

انتشار :‌ پنج‌شنبه ۱۲ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۷:۵۳

شفقنا- استاد هادی سروش گفت: اساس ارتباط ما با اهلبیت و امام حسین (ع) بر اساس توحید است . چون عبد خدا هستیم و او بر ما ربوبیت دارد و احترام و اتصال به ائمه دین (ع) و اطاعت از آنان را بر ما قرار داده ، ما محب و یار و شیعه آنان هستیم . پس تمام رفتار شیعه در ارتباط با امامان در این عنوان “انا عبدالله” معنا میشود که ما فقط و فقط عبد و بنده خدا هستیم.

به گزارش شفقنا حجت الاسلام و المسلمین استاد هادی سروش در روز هفتم محرم در جمع عزاداران هیئت انصارالمهدی تهران آمادگی اطاعت از اهلبیت (ع) را به عنوان یکی از تعهدات بین شیعیان و ائمه علیهم السلام مطرح کرد و گفت : در زیارت امام حسین علیه‌السلام عرض می کنیم که شما ولی من هستید من از موالیان شما هستم یعنی ار کسانی هستم که ولایت شما را پذیرفته ام و در اطاعت و پیروی از شما هستم .

سه آموزه بلند در زیارت امام حسین

حجت الاسلام و المسلمین استاد سروش گفت: ما در زیارت حضرت سیدالشهداء عرض می کنیم ؛ “انا عبدالله و مولاک و فی طاعتک” . در اینجا سه مفهوم بلند جای گرفته ؛ اول اعلام عبودیت و توحید محض فقط و فقط نسبت به خدا ، دوم ؛ اعلام وفاداری به عنوان اینکه من از موالیان و ارادتمندان اهلبیت هستم ، و سوم اینکه اعلام قبول اطاعت از آن ذوات نورانی داریم.

اساس ارتباط با اهل بیت به توحید استوار است

استاد حوزه گفت: اساس ارتباط ما با اهلبیت و امام حسین (ع) بر اساس توحید است . چون عبد خدا هستیم و او بر ما ربوبیت دارد و احترام و اتصال به ائمه دین (ع) و اطاعت از آنان را بر ما قرار داده ، ما محب و یار و شیعه آنان هستیم . پس تمام رفتار شیعه در ارتباط با امامان در این عنوان “انا عبدالله” معنا میشود که ما فقط و فقط عبد و بنده خدا هستیم.

شیعیان ، موالیان ویاران ، و محبان اهلبیت

حجت الاسلام و المسلمین سروش گفت: طبق آموزه “حدیث لوح” ؛ ارادتمندان ائمه اطهار در سه مرتبه هستند ؛ شیعیان در رتبه اول بوده و سپس رتبه دوم است که از آن نصار و یاران اهل بیت (ع) است که مکتب اهل بیت را با تمام نقطه ضعفی که دارند ، اما یاری کننده گان مکتب ائمه هستند. و سومین آنان ؛ محبین اند که همان موالیان هستند .
در زیارت مطلقه ما به امام حسین عرض میکنیم من ادعای شیعه بودن را ندارم که ادعایی بزرگی است ، ادعای یاور بودن هم ندارم که ادعایی بس بزرگ است ، ما در زیارت مطلقه می‌گویم؛ ما از ارادتمندان و علاقمندان شما هستیم.

“معنا و حقیقت شیعه”

استاد سروش در ادامه با اشاره به مراتب ارادتمندان حضرات معصومین تصریح نمود ؛ اولین و نزدیکترین گروه به ائمه اطهار شیعیان هستند . شیعه یک حقیقت بلند مرتبه ای است که نمیتوان هر کسی را به عنوان شیعه معرفی نمود ، شیعیان امیرالمؤمنین بر منابر و نقاط برتر مانند خورشید نور رو به پایین می‌زند نورش افراد را تحت الشعاع قرار می‌دهد حال شیعیان در آخرت بر منابر نورند چهره نورانی آنان عالم آخرت را روشن کرده ؛ آنان که خدارا قبول دارند در آخرت نور دارند .

شیعه پاک از هر آلودگی است

طبق نقل علامه مجلسی وقتی شخصی در محضر امام حسین (ع) ادعای شیعه بودن کرد ، امام فرمود : “ان شیعتنا من سلمت قلوبهم من ثلاث.. من الغش و الغل و الدغل” ، بیان حضرت این است ؛ شما محب ما هستید و شیعه واقعی ما پاک از هر غش ، غل و دغل یعنی ؛ ناخالصی ، کینه و فریب کاری و ظاهر سازی است‌.

شیعه واقعی باعث شیوع فرهنگ و مکتب شیعه است

وی گفت : شیعه بر اساس تعریف شهید اول در لمعه ؛ “من شاع علیا” باید باشد یعنی از امام خود تبعیت کند و با او مشایعت نماید . و بر اساس تعریف استاد معظم ما آیت الله جوادی آملی ؛ شیعه کسی است باعث شیوع فرهنگ و مکتب شیعه باشد.

اطاعت و پیروی ، یک قصه پر غصه در تاریخ اسلام است

استاد سروش گفت : از شیعیان ، و در مرتبه پایین از هم پیمانان ، و در مرتبه پایین تر از محبان اهلبیت (ع) ؛ اطاعت و پیروی خواسته اند.

این “اطاعت” یک قصه پر غصه در تاریخ اسلام است ! انجاهایی که بنا بود جامعه اطاعت کنند ، نکردند! و در مواردی که اطاعت جایز نبود ، مردمانی گوش به فرامین شیطانی حاکمان جور و ظلم به عنوان “الاولی الامر” دادند!

برخی علماء اهل سنت آیه “الاولی الامر منکم ” را توجیه ظلم ظالمان قرار دادند!

استاد سروش گفت : قرآن فرمود : “اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم” . اطاعت خدا مطلق است و او امر به اطاعت از رسول الله (ص) و اولی الامر(ع) فرمود.

برخی از علماء اهل سنت ؛ اولی الامر را به بدترین شکل معنا کردند و در واقع تحریف کردند و گفتند هرکسی به مسند حاکمیت برسد پیروی مطلق از او باید کرد و آن شخص مصداق اولی الامر است!
سروش گفت : متوکل عباسی چه اولی الامری است که در دولت او زنا کار بد و ناپسند است ولی ارتباط همجنس یا مورد سکوت است و یا مورد تایید!! این بلایی است که حاکمان جور با کمک علماء درباری ؛ بر سر اسلام آوردند!!

ایستادگی علامه طباطبایی و امام خمینی در برابر تحریف درباره اولی الامر

استاد حوزه گفت : در بحث های نظری و تفسیری ، علامه طباطبایی مردانه در مقابل تحریف آیه :”اولی الامر” ایستاد و آیه را بر اساس آیات دیگر قرآن ؛ منحصر در معصومین (ع) معنا کرد و بر آن پافشاری نموده.
در برهه دیگر حضرت امام خمینی بر تحریف آیه “اولی الامر” بر آشفت و بر مجلس شورای اسلامی اول در نطق یکی از نمایندگان که امام راحل را اولی الامر خطاب کرد فریاد بر آورد و بیانیه صادر نمود ؛ در آن بیانیه نوشت ؛ “چون گفتار آقایان پخش می‌ شود و ممکن است سوء تفاهمی بین مردم حاصل شود، لازم است عرض کنم ؛ آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین ـ علیهم‌ السلام ـ است، و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند، تا چه رسد به مثل اینجانب.”

اولی الامر کسانی اند که معصوم باشند

استاد سروش گفت : امام‌ خمینی معتقد است به‌حکم عقل ممکن نیست که خداوند به اطاعت از حاکمان و سلاطین امر کند، با اینکه می‌داند این سلاطین چه ظلم‌ها و فسادهایی انجام می‌دهند و همراه کردن اطاعت اولوا الامر با خدا و رسولش نشان می‌دهد که اولوا الامر باید کسی باشد که در تمام احکامی که صادر می‌کند، حکمی بر خلاف دین خدا نگوید و بر خلاف آن عمل نکند

آیا از حاکم شیعه هم باید اطاعت کرد ؟

استاد حوزه گفت : اطاعت از حاکمیت و دولت در تمام دنیا پذیرفته شده است و یک امر مهمی در اینجا نظم و توجه به قانون است.
البته در فرهنگ شیعه ؛ اطاعت فقط در زیر مجموعه نظم و قانون نیست و میتواند بالاتر باشد . آنچه ما داریم همان الگویی است که در نهج‌البلاغه آمده امیرالمومنین وقتی خواست مالک را به مصر اعزام کند ، به مردم مصر نوشت : “از مالک اشتر در مواردی که امر او مطابق با حق باشد ، اطاعت کنید .” (نامه ۳۸)
مهم در این نامه ، کلمه ؛ “طابق الحق” است. پیروی و اطاعت در فرهنگ شیعه از حاکم در مدار “حق” است و یک اطاعت مطلق نیست.

اطاعت صادقانه و خالی از تظاهر و ظاهرسازی ملاک است

استاد سروش در پایان در بحث اطاعت از امامان اشاره به صداقت در اطاعت نمود و گفت: اهلبیت اطاعتی از ما خواسته اند که خالی از هرگونه فریبکاری و ظاهرسازی باشد. امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه خطبه ۱۶۹ می‌فرمایند؛ در اطاعت تان از ما بدنبال رنگ عوض کردن نباشید و با رغبت و بدون اجبار اطاعت کنید.

  • برچسب ها
  • اهل بیت
  • زیارت امام حسین (ع)
  • شیعه واقعی
  • محرم ۱۴۴۷

برنامه های سخنرانی استاد سروش در محرم ۱۴۴۷

بدون نظر

پاسخ دیدگاه

نام من، ایمیل، و وب سایت را در این مرورگر برای دفعه بعد که نظر میدهم ذخیره کنم.

  • العربی
  • افغانستان
  • لبنان
  • العراق
  • آذربایجان
  • اردو
  • Pakistan
  • India
  • Turkish
  • English
  • French
  • Russian
  • Spanish
  • ورزشی
  • قم
  • زندگی
  • رسانه
  • آینده
  • اقتصادی
  • نشان

© Shafaqna News | Copyright 2023

کات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون: نوشتاری از استاد هادی سروش

انتشار :‌ سه‌شنبه ۰۳ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۷:۵۴

شفقنا- استاد هادی سروش در مطلبی نوشت: «آنچه در روزهای گذشته در جنگ با صهیونی پیش آمد، شرائطی برای ایران عزیزمان بود که به نوع خود منحصر است.

حمله رژیم جعلی و جنایتکار جنگی در نیمه شب به خانه و کاشانه مرد و زن و کودکی که در خواب بودند شروع شد و با ترور شخصیت های بزرگ نظامی شب تلخی را رقم زد!

حملات هوایی آن رژیم پلید خارج از همه مقیاس های انسانی است! و مهمتر آنکه؛ زمانی این حمله شکل گرفت که دولت ایران در کمال اخلاق دیپلماسی در مذاکره با دولت همسو با رژیم صهیونی بود‌،بدون تردید صهیونیسم بویی از انسانیت در پیکره خود ندارد!

ایران؛ در برابر حملات جنایتکارانه اسرائیل، با اتکاء به داشته های بی مثال خود در مقام دفاع برآمد و کاری با شهرهای بزرگ اسرائیل کرد که در خواب هم نمی دیدند!

به حکم اصلِ دینی و اخلاقی “من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق” از نهان دل بر فداکاری سربازان اسلام در میدان جهادِ دفاعی و میدان صیانت از جان مردم در برابر خطرآفرینی جاسوسان بی آبروی صهیونی و نیز بر شخصیت های ارزنده دیپلمات و اصحاب قلم و رسانه آفرین گفت.

چند مطلب را به عنوان یک شهروندی که از نهاد حوزه علمیه با قلم و بیان خود تلاش در دفاع از ارزش های دین و اخلاق و حقوق شهروندان داشته ام، تقدیم می کنم؛

۱ – در مرحله اول؛ از حضور تمام ایرانی ها از سطح مرجعیت شیعه، اندیشمندان تا سیاستمداران، هنرمندان، نخبگان، ورزشکاران و اصحاب رسانه وقلم اظهار اعجاب کرده و در برابر این همه غیرت دینی و وطنی تمام قد می ایستیم.

به جاست یادی کنم از همراهی اندیشمندان خارج از کشور که گاهی مورد بی مهری بودند! ولی با قلم و بیان خود به دفاع از ایران و سیلی بر چهره دشمن و زباله های باقی مانده از سلطنت برخاستند و کاری کردند کارستان، باید مکرر تقدیر کرد و هرگز آن همراهی شان را فرمواش نکرد.

۲ – متفکران و دانشمندانی که توانستند در عرصه تولید و ارتقاء ماشینِ دفاعیِ کشور عزیزمان چنین گل بکارند، باید اظهار تواضع نمود. امیدواریم این راه پژوهش با کمیت و کیفیت بیشتر طی شود و خصوصا درارتقاء پدافند کشور که عامل آرامش مردم و حفظ کشور است، همت مضاعف بکار رود.

۳ – از نیروهای مسلح، آن بیداران شبانه روز عرصه دفاع که جان خود را در کف دست گذاشته و از این کشور محافظت کردند، باید نهایت قدرشناسی را نمود و در آینده زمان از آنان غفلت نکرد.

۴ – تلاشگران عرصه دیپلماسی مستوجب قدردانی هستند.

به جاست که وزارت محترم خارجه از هر توان علمی و مهارت تجربی و به روز در آینده بهرمتد باشد چرا که به تعبیر جناب دکتر ظریف؛ جهان امروز، متفاوت از جهان شش ماه دیگر است. مطلوبِ این دستگاه مهم و ارزشمند است که از همه کارشناسانی که در این سالها به هر علتی از مشاغل دیپلماسی دور بوده اند، بهرمند شود.

۵ – از سربازان گمنام امام زمان (عج) و نیروی محترم انتظامی و بسیج قدردانیم که در این روزها پر تلاش هستند تا افراد معاند و فریب خورده را به قانون بسپارند و در مشاهده مستقیم بارها احترام مردم به آنان را در ایست و بازرسی ها مشاهده کرده ام.

این انتظار معقول و بجایی است که در آینده، این عزیزان؛ با تمرکز بر نقطه های آسیب زا مانند نفوذ و جاسوسی کشور را از خطرات مشابه ایمن نگه دارند.

۶ – نیروهای خدوم درمانی و ارژانسی و نیز نیروهای ارزشمند خدماتی در این دوازده روز آنچنان درخشیدند که شایسته تقدیر پی در پی هستند و نباید در بحبوبه قدرشناسی از دیگران، خدمات آن مجاهدان در صحنه های آواربرداری و درمانی و بیمارستانی کمرنگ شود.

۷ – در جنگ تحمیلی دوازده روزه و ترورهای ناجوانمردانه بخشی از چهره های ارزنده از سرداران نیروهای مسلح به درجه شهادت نائل آمدند و حتما نام آنان بر برخی مراکز نظامی و یا خیابان ها ماندنی می شود. اما در این بین افرادی در نیروهای مسلح به شهادت رسیدند که فاقد درجه بلند نظامی بودند گرچه در پیشگاه الهی دارای درجه بلندمرتبه “عند ربهم یرزقون” هستند و یا آحادی از شهروندان این کشور که در حملات اسراییل به شهادت رسیدند، نام این عزیزان نیز باید بر تارک نورانی این کشور درخشیده و مبادا خانواده های مصیبت دیده آن عزیزانِ آسمانی فراموش شوند.

۸ – احترام عاطفی و رسیدگی مالی به خسارت دیدگان این جنگ ناجوانمردانه دوازده روزه از اهم وظائف حاکمیت است.

۹ – اسرائیل یک دولت جعلی است که با نفس مصنوعی به حیات مصنوعی ادامه می دهد. از این رو هیچ گاه مورد کمترین اعتمادی نیست! توجه اطلاعاتی و امنینی و دفاعی در برابر چنین جرثومه فسادی که قرآن از او به “لاتزال تطلع علی خائنه” (مائده / ۱۳) نام برده، ضروری است.

۱۰ – بر دولتمردان که تلاش وافر داشتند جابجایی ها باعث بی نظمی نشود و مردم از ضرورت های زندگی شان محروم نباشد آفرین گو هستیم.

ایران عزیز؛ عزتت روزافزون.»

  • برچسب ها
  • استاد هادی سروش
  • ایران و اسرائیل
  • جنگ ۱۲ روزه
  • جنگ اسرائیل علیه ایران

نکات حیاتی پیرامون دوازده روز پایداری در برابر رژیم صهیون  ✍ هادی سروش

🔴 نکات حیاتی پیرامون دوازده روز پایداری در برابر رژیم صهیون

✍ هادی سروش


♨️ آنچه در روزهای گذشته در جنگ با صهیونی پیش آمد، شرائطی برای ایران عزیزمان بود که به نوع خود منحصر است.

🚨حمله رژیم جعلی وجنایتکار جنگی در نیمه شب به خانه و کاشانه مرد و زن و کودکی که در خواب بودند شروع شد و با ترور شخصیت های بزرگ نظامی شب تلخی را رقم زد!
حملات هوایی آن رژیم پلید خارج از همه مقیاس های انسانی است! و مهمتر آنکه؛ زمانی این حمله شکل گرفت که دولت ایران در کمال اخلاق دیپلماسی در مذاکره با دولت همسو با رژیم صهیونی بود‌،بدون تردید صهیونیسم بویی از انسانیت در پیکره خود ندارد!

🔸️ایران؛ در برابر حملات جنایتکارانه اسرائیل، با اتکاء به داشته های بی مثال خود در مقام دفاع برآمد و کاری با شهرهای بزرگ اسرائیل کرد که در خواب هم نمی دیدند!

🔸️ به حکم اصلِ دینی و اخلاقی "من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق" از نهان دل بر فداکاری سربازان اسلام در میدان جهادِ دفاعی ، و میدان صیانت از جان مردم در برابر خطرآفرینی جاسوسان بی آبروی صهیونی ، و نیز بر شخصیت های ارزنده دیپلمات ، و اصحاب قلم و رسانه آفرین گفت.

✅️چند مطلب را به عنوان یک شهروندی که از نهاد حوزه علمیه با قلم و بیان خود تلاش در دفاع از ارزشهای دین و اخلاق و حقوق شهروندان داشته ام ، تقدیم میکنم؛

۱ - در مرحله اول ؛ از حضور تمام ایرانی ها از سطح مرجعیت شیعه ، اندیشمندان تا سیاستمداران، هنرمندان، نخبگان، ورزشکاران و اصحاب رسانه وقلم اظهار اعجاب کرده و در برابر این همه غیرت دینی و وطنی تمام قد می ایستیم.
بجاست یادی کنم از همراهی اندیشمندان خارج از کشور که گاهی مورد بی مهری بودند! ولی با قلم و بیان خود به دفاع از ایران و سیلی بر چهره دشمن و زباله های باقی مانده از سلطنت برخاستند و کاری کردند کارستان، باید مکرر تقدیر کرد و هرگز آن همراهی شان را فرمواش نکرد.

۲ - متفکران و دانشمندانی که توانستند در عرصه تولید و ارتقاء ماشینِ دفاعیِ کشور عزیزمان چنین گل بکارند ، باید اظهار تواضع نمود. امیدواریم این راه پژوهش با کمیت و کیفیت بیشتر طی شود و خصوصا درارتقاء پدافند کشور که عامل آرامش مردم و حفظ کشور است ، همت مضاعف بکار رود.

۳ - ازنیروهای مسلح ، آن بیداران شبانه روز عرصه دفاع که جان خود را در کف دست گذاشته و از این کشور محافظت کردند، باید نهایت قدرشناسی را نمود و در آینده زمان از آنان غفلت نکرد.

۴ - تلاشگران عرصه دیپلماسی مستوجب قدردانی هستند.
بجاست که وزارت محترم خارجه از هر توان علمی ومهارت تجربی و به روز در آینده بهرمتد باشد چرا که به تعبیر جناب دکتر ظریف ؛ جهان امروز ، متفاوت ازجهان شش ماه دیگر است. مطلوبِ این دستگاه مهم و ارزشمند است که از همه کارشناسانی که در این سالها به هر علتی از مشاغل دیپلماسی دور بوده اند، بهرمند شود.

۵ - ازسربازان گمنام امام زمان (عج) و نیروی محترم انتظامی و بسیج قدردانیم که در این روزها پرتلاش هستند تا افراد معاند و فریب خورده را به قانون بسپارند. و در مشاهده مستقیم بارها احترام مردم به آنان را در ایست و بازرسی ها مشاهده کرده ام.
این انتظار معقول و بجایی است که در آینده، این عزیزان ؛ با استفاده از نیروهای قدیمی و پاک ؛ تمرکز بر نقطه های آسیب زا مانند نفوذ و جاسوسی، کشور را از خطرات مشابه ایمن نگه دارند.

۶ - نیروهای خدوم درمانی و ارژانسی و نیز نیروهای ارزشمند خدماتی در این دوازده روز آنچنان درخشیدند که شایسته تقدیر پی در پی هستند و نباید در بحبوبه قدرشناسی از دیگران، خدمات آن مجاهدان در صحنه های آواربرداری و درمانی وبیمارستانی کمرنگ شود.

۷ - درجنگ تحمیلی دوازده روزه و ترورهای ناجوانمردانه بخشی ازچهره های ارزنده از سرداران نیروهای مسلح به درجه شهادت نائل آمدند و حتما نام آنان بر برخی مراکز نظامی و یا خیابان ها ماندنی می شود. اما در این بین افرادی در نیروهای مسلح به شهادت رسیدند که فاقد درجه بلندنظامی بودند گرچه در پیشگاه الهی دارای درجه بلندمرتبه "عند ربهم یرزقون" هستند ، و یا آحادی از شهروندان این کشور که در حملات اسراییل به شهادت رسیدند، نام این عزیزان نیزباید برتارک نورانی این کشور درخشیده، ومبادا خانواده های مصیبت دیده آن عزیزانِ آسمانی فراموش شوند.

۸ - احترام عاطفی ورسیدگی مالی به خسارت دیدگان این جنگ ناجوانمردانه دوازده روزه از اهم وظائف حاکمیت است.

۹ - اسرائیل یک دولت جعلی است که با نفس مصنوعی به حیات مصنوعی ادامه میدهد. از این رو هیچ گاه موردکمترین اعتمادی نیست! توجه اطلاعاتی وامنیتی ودفاعی دربرابر چنین جرثومه فسادی که قرآن از اوبه "لاتزال تطلع علی خائنه" (مائده/۱۳) نام برده، ضروری است.

۱۰ - بر دولت که تلاش وافر داشتندجابجایی ها باعث بی نظمی نشود ومردم ازضرورت های زندگی شان محروم نباشد آفرین گو هستیم.

ایران عزیز؛ عزتت روزافزون

🆔https://t.me/soroushmarefat

نوشتار استاد هادی سروش «درباره اقامه عزای حضرت اباعبدالله (ع)» 

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

نوشتار استاد هادی سروش «درباره اقامه عزای حضرت اباعبدالله (ع)»

انتشار :‌ جمعه ۰۶ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۱:۲۹

شفقنا- آیت الله العظمی شبیری زنجانی بیان کردند: «اقامه عزای اهل بیت عصمت (عليهم السلام) خاصه حضرت سیدالشهدا (عليه أفضل التحية و الثناء) از شعائر الهى و أفضل قربات إلى الله و از اوجب واجبات و مایهٔ حفظ و بقای تشیع و اسلام راستین عزیز است. مردم عزیزمان در اقامه باشکوه عزای آن حضرت و زنده نگه داشتن یاد و نام ایشان به آشکال و نحوههای مختلف بکوشند».

حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در نوشتاری آورده است: «حضرت استاد معظم آیت الله شبیری درباره عزای امام حسین (ع)‌ چند مطلب را که استوار بر فقه است مطرح فرمودند؛

۱ . اقامه عزای امام حسین (ع) دارای سه خصوصیت است؛

الف ) شعائر و تابلوی معنویت است.

ب ) اقامه عزای حضرت (ع) نه تنها باعث نزدیکی وقرب معنوی بخداست، بلکه در میان همه وسائل نزدیک شدن بخدا، افضل،یعنی؛ با فضیلت تر است.

ج ) اقامه عزای سیدالشهداء “ازاوجب واجبات” است. یعنی؛ نه تنها در دائره واجبات است بلکه در میان واجب ترها قرار دارد.

۲. در عزای امام حسین (ع)‌ صراحت به اقامه ، یعنی ؛ برپا نمودن ، فرمودند. و اقامه یک مفهوم عرفی است که هر کاری که در جامعه به آن برپا کردنِ عزای امام حسین (ع) گفته شود، اقامه عزای امام حسین (ع) است.
و لذا خود حضرت استاد، درباره اقامه توسعه قائل شده و فرمودند؛ اقامه عزا به انحاء و اشکال مختلف باید کوشید‌

۳ . دامنه اقامه عزای حضرت سیدالشهداء (ع) بسیار وسیع است ؛ از یک سوی، اقامه ای است که در آن “شکوه عزا” دیده شود، و از سوی دیگر، حداقلی است که آن زنده نگه داشتن نام ویاد حضرت اباعبدالله(ع) باشد.

  • برچسب ها
  • استاد هادی سروش
  • اقامه عزای محرم
  • حضرت آیت الله شبیری زنجانی
  • محرم ۱۴۴۷

هادی سروش : نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

نکات حیاتی پیرامون ۱۲ روز پایداری در برابر رژیم صهیون

انتشار :‌ سه‌شنبه ۰۳ / ۰۴ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۷:۵۴

شفقنا- استاد هادی سروش در مطلبی نوشت: «آنچه در روزهای گذشته در جنگ با صهیونی پیش آمد، شرائطی برای ایران عزیزمان بود که به نوع خود منحصر است.

حمله رژیم جعلی و جنایتکار جنگی در نیمه شب به خانه و کاشانه مرد و زن و کودکی که در خواب بودند شروع شد و با ترور شخصیت های بزرگ نظامی شب تلخی را رقم زد!

حملات هوایی آن رژیم پلید خارج از همه مقیاس های انسانی است! و مهمتر آنکه؛ زمانی این حمله شکل گرفت که دولت ایران در کمال اخلاق دیپلماسی در مذاکره با دولت همسو با رژیم صهیونی بود‌،بدون تردید صهیونیسم بویی از انسانیت در پیکره خود ندارد!

ایران؛ در برابر حملات جنایتکارانه اسرائیل، با اتکاء به داشته های بی مثال خود در مقام دفاع برآمد و کاری با شهرهای بزرگ اسرائیل کرد که در خواب هم نمی دیدند!

به حکم اصلِ دینی و اخلاقی “من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق” از نهان دل بر فداکاری سربازان اسلام در میدان جهادِ دفاعی و میدان صیانت از جان مردم در برابر خطرآفرینی جاسوسان بی آبروی صهیونی و نیز بر شخصیت های ارزنده دیپلمات و اصحاب قلم و رسانه آفرین گفت.

چند مطلب را به عنوان یک شهروندی که از نهاد حوزه علمیه با قلم و بیان خود تلاش در دفاع از ارزش های دین و اخلاق و حقوق شهروندان داشته ام، تقدیم می کنم؛

۱ – در مرحله اول؛ از حضور تمام ایرانی ها از سطح مرجعیت شیعه، اندیشمندان تا سیاستمداران، هنرمندان، نخبگان، ورزشکاران و اصحاب رسانه وقلم اظهار اعجاب کرده و در برابر این همه غیرت دینی و وطنی تمام قد می ایستیم.

به جاست یادی کنم از همراهی اندیشمندان خارج از کشور که گاهی مورد بی مهری بودند! ولی با قلم و بیان خود به دفاع از ایران و سیلی بر چهره دشمن و زباله های باقی مانده از سلطنت برخاستند و کاری کردند کارستان، باید مکرر تقدیر کرد و هرگز آن همراهی شان را فرمواش نکرد.

۲ – متفکران و دانشمندانی که توانستند در عرصه تولید و ارتقاء ماشینِ دفاعیِ کشور عزیزمان چنین گل بکارند، باید اظهار تواضع نمود. امیدواریم این راه پژوهش با کمیت و کیفیت بیشتر طی شود و خصوصا درارتقاء پدافند کشور که عامل آرامش مردم و حفظ کشور است، همت مضاعف بکار رود.

۳ – از نیروهای مسلح، آن بیداران شبانه روز عرصه دفاع که جان خود را در کف دست گذاشته و از این کشور محافظت کردند، باید نهایت قدرشناسی را نمود و در آینده زمان از آنان غفلت نکرد.

۴ – تلاشگران عرصه دیپلماسی مستوجب قدردانی هستند.

به جاست که وزارت محترم خارجه از هر توان علمی و مهارت تجربی و به روز در آینده بهرمتد باشد چرا که به تعبیر جناب دکتر ظریف؛ جهان امروز، متفاوت از جهان شش ماه دیگر است. مطلوبِ این دستگاه مهم و ارزشمند است که از همه کارشناسانی که در این سالها به هر علتی از مشاغل دیپلماسی دور بوده اند، بهرمند شود.

۵ – از سربازان گمنام امام زمان (عج) و نیروی محترم انتظامی و بسیج قدردانیم که در این روزها پر تلاش هستند تا افراد معاند و فریب خورده را به قانون بسپارند و در مشاهده مستقیم بارها احترام مردم به آنان را در ایست و بازرسی ها مشاهده کرده ام.

این انتظار معقول و بجایی است که در آینده، این عزیزان؛ با تمرکز بر نقطه های آسیب زا مانند نفوذ و جاسوسی کشور را از خطرات مشابه ایمن نگه دارند.

۶ – نیروهای خدوم درمانی و ارژانسی و نیز نیروهای ارزشمند خدماتی در این دوازده روز آنچنان درخشیدند که شایسته تقدیر پی در پی هستند و نباید در بحبوبه قدرشناسی از دیگران، خدمات آن مجاهدان در صحنه های آواربرداری و درمانی و بیمارستانی کمرنگ شود.

۷ – در جنگ تحمیلی دوازده روزه و ترورهای ناجوانمردانه بخشی از چهره های ارزنده از سرداران نیروهای مسلح به درجه شهادت نائل آمدند و حتما نام آنان بر برخی مراکز نظامی و یا خیابان ها ماندنی می شود. اما در این بین افرادی در نیروهای مسلح به شهادت رسیدند که فاقد درجه بلند نظامی بودند گرچه در پیشگاه الهی دارای درجه بلندمرتبه “عند ربهم یرزقون” هستند و یا آحادی از شهروندان این کشور که در حملات اسراییل به شهادت رسیدند، نام این عزیزان نیز باید بر تارک نورانی این کشور درخشیده و مبادا خانواده های مصیبت دیده آن عزیزانِ آسمانی فراموش شوند.

۸ – احترام عاطفی و رسیدگی مالی به خسارت دیدگان این جنگ ناجوانمردانه دوازده روزه از اهم وظائف حاکمیت است.

۹ – اسرائیل یک دولت جعلی است که با نفس مصنوعی به حیات مصنوعی ادامه می دهد. از این رو هیچ گاه مورد کمترین اعتمادی نیست! توجه اطلاعاتی و امنینی و دفاعی در برابر چنین جرثومه فسادی که قرآن از او به “لاتزال تطلع علی خائنه” (مائده / ۱۳) نام برده، ضروری است.

۱۰ – بر دولتمردان که تلاش وافر داشتند جابجایی ها باعث بی نظمی نشود و مردم از ضرورت های زندگی شان محروم نباشد آفرین گو هستیم.

ایران عزیز؛ عزتت روزافزون.»بر

استاد هادی سروش: صهیونیسم محکوم به ذلت و خواری است/ پیام حضرت آیت الله سیستانی در وحدت امت ...

شفقنا | پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

استاد هادی سروش: صهیونیسم محکوم به ذلت و خواری است/ پیام حضرت آیت الله سیستانی در وحدت امت اسلامی تاثیر شگرفی داشته است

انتشار :‌ شنبه ۳۱ / ۰۳ /۱۴۰۴ | ساعت ۱۳:۱۳

شفقنا- استاد حوزه علمیه گفت: حضرت آیت الله سیستانی با این پیام خود بهترین نقش را به عنوان مرجعیت بزرگ شیعه در عراق برای شیعیان رقم زدند و در دفاع از آب و خاک ایران و مسئولان عالیرتبه نظام اسلامی چیزی را کم نگذاشتند.

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در گفت وگو با شفقنا درباره هویت و ساختار صهیونیست بیان داشت: خداوند متعال در آیات ۱۳ و ۸۲ سوره مبارکه مائده، هویت صهیونیسم را برای ما مشخص می فرماید؛ ابتدا می فرماید: « أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً، یهودیان سرسخت ترین مردم در کینه و دشمنی نسبت به مؤمنان هستند». هیچ ملت و مردمی به اندازه یهود و صهیونیسم دارای بغض و کینه نیست.

وی به آیه ۱۳ سوره مبارکه مائده نیز در همین رابطه اشاره کرد و افزود: خداوند در این آیه می فرماید: « لَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ»، همواره آنچه از صهیونیسم دیده می شود، خیانت است. قرآن کریم صهیونیسم را «خائن همیشگی» معرفی فرموده است.

وی گفت: وقتی ما سخن از صهیونیسم و یهود داریم باید روشن شود که صهیونیسم یک رژیم سیاسی و جعلی است و همه سخنان واقع گرایانه قرآن درباره آنها صدق می کند اما در رابطه با یهود قرآن تعبیر «الا قلیلا منهم» دارد یعنی گروه کمی و بخش بسیار ناچیزی از یهود هستند که چنین احکامی بر آنها صادق نیست و آنها پیروان حضرت موسی (ع) هستند که کینه ورزی، کینه توزی، ظلم و تعدی را نمی پسندند و اعلام می کنند که ما با صهیونیسم همراه نیستیم.

استاد حوزه علمیه همچنین به آیات ۶۱ سوره بقره و ۱۱۲ سوره آل عمران اشاره کرد و بیان داشت: خداوند متعال در سوره بقره می فرماید: « وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» خداوند متعال در نظام تکوینی خود و براساس اراده لایزال خویش برای یهود عنود و صهیونیسم، ذلت و خواری و زمین گیر بودن را قرار داده و این نیست مگراینکه اینها سبب غضب خداوند متعال شدند.

وی تصریح کرد: ممکن است این قوم صهیونیسم در برهه ای از زمان با کمک پول های هنگفت و پشتیبانی های سیاسی و اجتماعی از سوی قدرت ها، بتوانند شخصیتی از خود در دنیا نشان دهند اما واقعیت یهود، ذلت و خواری و زمینگیربودن است که از سوی خدا بر آنها قرار داده شده است.

وی ادامه داد: ما وقتی به تاریخ صهیونیسم نگاه می کنیم، می بینیم که همواره اینها در خواری بوده اند و هیچگاه زندگی آرام و توام با رشد واقعی نداشتند بلکه زندگی آنها همیشه با ترس و نگرانی و خم شدن ذلیلانه مقابل قدرتهای جهان بوده است.

وی با امیدبخش خواندن این نکته قرآنی به آیه ۶۴ سوره مائده اشاره کرد و افزود: خداوند در این آیه می فرماید که یهود آتش های متعددی را روشن و جنگ های بسیاری را تحمیل کرده است. و همواره هرکجا که آتشی روشن کرده، خداوند متعال آن آتش را خاموش نموده است.

وی تصریح کرد: این آیه قرآنی بسیار امیدبخش است که هرکجا یهود آتشی افروخته، خداوند متعال اراده نموده و آن را خاموش کرده است. خاموش کردن آتش هایی که صهیونیست آنها را برافروخته گاهی به شکل فیزیکی است و وقتی جنگ به اتمام می رسد سبب رفتن آبروی ظاهری و پوشالی رژیم صهیونیستی می شود و گاهی به شکل بقای ملت مظلوم در برابر اسرائیل است همانند آنچه در غزه در جریان است.

سروش اظهار داشت: یهود برای تهمت زدن و خیانت کردن و ظلم کردن به هیچ مرزی وفادار نیست و هیچ چیزی را به عنوان خط قرمز نمی بیند. یهود تا جایی پیش می رود که حتی خدا را هم متهم می کند؛ « قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ».

وی گفت: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید: «یهود قومی است که وقتی خود را در تنگنا می بیند، خدا را متهم می کند که خداوند نمی تواند دین خود را حفظ کند و دعوت هایی که به سوی معنویت داشته است را اجرایی کند».

وی درباره وظیفه ما مقابل این قوم عنود تاکید کرد: وظیفه ما در مقابل قوم یهود در آیات ۱۰۲ تا ۱۰۴ سوره آل عمران مشخص شده است؛ اولا در مقابل یهود باید به مبارزه هوشمندانه بپردازیم و با استفاده از بالاترین مکانیزم های مادی به جنگ با یهود برویم ثانیا تقوا و معنویت را درپیش بگیریم ثالثا وحدت و انسجام ملی را به صورت جدی حفظ کنیم همانگونه که امروز می بینیم همه ایرانیان در داخل و خارج از کشور، در دفاع از میهن یک انسجام ملی شگفت آور و مثال زدنی پیدا کردند.

وی افزود: صاحبان تریبون و کسانی که در دولت و حاکمیت نقش آفرینی می کنند باید این مهرورزی و مهربانی و دوستی را بیشتر کنند و از چهره های مختلف گرچه دارای نظرات متفاوتی هستند برای تقویت وحدت و یکپارچگی استفاده نمایند.

سروش درپایان به پیام حضرت آیت الله العظمی سیستانی درباره تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران اشاره کرد و افزود: پیام ایشان بر تارک روحانیت در تاریخ شیعه می درخشد. حضرت آیت الله سیستانی با این پیام خود بهترین نقش را به عنوان مرجعیت بزرگ شیعه در عراق برای شیعیان رقم زدند و در دفاع از آب و خاک ایران و مسئولان عالیرتبه نظام اسلامی چیزی را کم نگذاشتند. ایشان با این پیام بسیار درخشان خود یک صفحه نورانی بر صفحات هوشمندی و زندگی مبارزاتی خود افزودند.

وی ادامه داد: این پیام مهم حضرت آیت الله سیستانی نشان از شناخت عمیق ایشان از اسلام و نمودی از تفکر بالای ایشان بیرون از هر تفکر جناحی و سیاسی و هر قومیتی است. پیام ایشان از آن رهگذر قابل اهمیت است که نه تنها بر شیعیان عراق و ایران بلکه بر کل شیعیان جهان و حتی مسلمین جهان تاثیرگذار بوده و در انسجام ملی و وحدت امت اسلامی تاثیر شگرفی گذاشته است.

  • برچسب ها
  • پیام آیت الله سیستانی
  • صهیونیسم
  • هادی سروش
  • یهود

اخبار مرتبط

جناب میثم تمار و شاخصه میثمی بودن؛ نوشتاری از هادی سروش

ابراهیم (ع)، و ملت «ابراهیم» ام آرزوست! / یادداشت استاد هادی...

امام خمینی ؛ پالایش فکر در حوزه دین و در مصاف...

استاد هادی سروش: مراقب دعا نویس های شیاد باشید که دین...

وفا داریِ فرزندانِ حوزویِ امام راحل در راستای حمایت آیت الله...

استاد هادی سروش به مهندس هاشمی رفسنجانی تسلیت گفت

بدون نظر

پاسخ دیدگاه

نام من، ایمیل، و وب سایت را در این مرورگر برای دفعه بعد که نظر میدهم ذخیره کنم.

  • العربی
  • افغانستان
  • لبنان
  • العراق
  • آذربایجان
  • اردو
  • Pakistan
  • India
  • Turkish
  • English
  • French
  • Russian
  • Spanish
  • ورزشی
  • قم
  • زندگی
  • رسانه
  • آینده
  • اقتصادی
  • نشان

© Shafaqna News | Copyright 2023

هادی سروش : انسجام ملی و وحدت مردم عامل پیروزی در برابر صهیونیست‌ها است


✅️ ایسنا _ هادی سروش استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم:

انسجام ملی و وحدت مردم عامل پیروزی در برابر صهیونیست‌ها است


یک استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم دو وظیفه اصلی یعنی رابطه با خدا و تقوا و انسجام ملی و وحدت را از محورهای موثر در مقابل استکبار جهانی و صهیونیست برشمرد و گفت:
اگر به این وظایف عمل کنیم پیروزی قطعی بر دشمنان اسلام، به ویژه صهیونیست، حتمی است. در نهایت، بر اساس وعده‌های قرآن، خداوند همیشه مظلومان را حمایت می‌کند و آنان را فراموش نمی‌کند، و این مفاهیم بلند معنوی و اخلاقی، در کنار وحدت و انسجام، کلید پیروزی ما در مقابل دشمنان است.

🔸️یهود ؛ کینه توزی و دشمنی با اسلام

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش-استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم- در گفت‌وگو با ایسنا،به تاریخچه و روند مقابله یهود با اسلام و کشورهای اسلامی اشاره کرد و گفت:
در قرآن، مطالب متعددی درباره یهودیان و نژاد آن‌ها ذکر شده است که باید مورد توجه قرار گیرد، به ویژه در رابطه با آنچه امروزه به عنوان صهیونیسم شناخته می‌شود. یکی از مهم‌ترین جنبه‌ها، روانشناسی یهود است که قرآن کریم به خوبی شخصیت پنهان و ویژگی‌های روانی آن‌ها را آشکار کرده است. در سوره «مائده، آیه ۸۲»، آمده است که یهودیان، دشمن‌ترین افراد از نظر هویتی و شخصیتی هستند و دشمنی و کینه‌توزی شدیدی در وجود آن‌ها نهفته است. این خصومت به قدری عمیق است که حتی در درون خودشان نیز درگیری و اختلاف دارند و نمی‌توانند این کینه‌ها را مخفی نگه دارند یا بر آن‌ها پوششی قرار دهند.
این دشمنی از زمان ظهور اسلام و حتی قبل از آن، یعنی از زمان صلح حدیبیه وجود داشته است و این وضعیت همواره برای اسلام و مسلمانان چالش‌آفرین بوده است. قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع دشمنی یهود و سرانجام این دشمنی، وظایف مسلمانان در مقابل آنان، و روش‌های صحیح مقابله با این دشمنی پرداخته است. به طور خاص، در سوره آل عمران، از آیه ۱۰۲ به بعد، حدود بیست آیه به موضوع یهود، دشمنی آن‌ها، و نحوه برخورد صحیح با آنان اختصاص یافته است. در این آیات، خداوند متعال به دشمنی یهود، عناد و کینه آن‌ها نسبت به اسلام، و راهکارهای مناسب در مواجهه با این دشمنی اشاره کرده است.
خداوند، در «آیه ۶۴ سوره مائده» این موضوع را تأیید و تصریح می کند که دشمنی یهودیان بسیار شدید است. همچنین در آیات۱۲ و ۱۴ همین سوره آمده است که یهودیان نه تنها با مسلمانان، بلکه با مسیحیان نیز دشمنی دارند و این خصومت در ذات آن‌ها نهفته است. این دشمنی‌ها و بغض‌ها، تنها محدود به روابط دینی نیست، بلکه در روابط داخلی خود یهودیان نیز دیده می‌شود؛ آن‌ها حتی در داخل خودشان نیز درگیر این خصومت‌ها هستند.

🔸️جدا بودنِ عده ای قلیل از یهودیان از صهیونی

وی در ادامه نکته‌ای درباره قوم یهود مطرح کرد و گفت:
ممکن است برخی از چهره‌های متدین به دین حضرت موسی علیه‌السلام در میان آنان وجود داشته باشند که به شدت با رفتارهای صهیونیستی و سیاست‌های صهیونیسم مخالف هستند و در مقابل آنها مقاومت می‌کنند. در این راستا، باید توجه داشت که منظور ما هم‌وطنان و هم‌میهنان یهودی هستند که همانند ما دل پر خونی از سیاست‌ها و اقدامات صهیونیسم دارند و با آن مخالفند. بنابراین، تمرکز بحث ما در اینجا بر روی صهیونیسم و یهودیان (یعنی یهودیان وابسته به سیاست‌های صهیونیستی) است و نه بر روی تمامی یهودیان.

🔸️صهیون با همه دنیا دشمنی دارد

این استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم گفت:
در حال حاضر، یهودیان در کنار جهان غرب قرار گرفته‌اند، اما این اتحاد و همکاری تنها بر اساس منافع مشترک است و ممکن است در ظاهر، اختلافات و دشمنی‌های پنهان را مخفی نگه دارند. این مخفی‌کاری، نوعی پوشش برای عداوت‌های درونی و تلاش برای رسیدن به منافع مشترک است. بنابراین، قرآن به وضوح نشان می‌دهد که خصومت و دشمنی یهودیان، ریشه‌ای عمیق و ساختاری در شخصیت و هویت آن‌ها دارد که بر روابط بین‌المللی و داخلی آن‌ها تأثیرگذار است.
علت عداوت و کینه‌ورزی در هویت و شخصیت یهود، ویژگی طغیانگری است که در روحیه یهودیان و صهیونیست‌ها وجود دارد. این ویژگی مختص به دوران پس از اسلام نیست و پیش از اسلام نیز یهودیان طغیانگر بودند. آن‌ها در رابطه با حق‌الله، پرستش و جعل سخنانی، آن را به عنوان کلام خدا را در جامعه رواج می‌دادند، در حالی که در رابطه با حق‌الناس، یعنی حقوق انسانی و اجتماعی، از جنگ‌ها فرار می‌کردند و دستشان آغشته به خون پیامبران بود. قرآن نیز به صراحت این موضوعات را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که این خصایص در تاریخ
و هویت یهودیان سابقه دارد و ریشه در طغیانگری و خیانت‌های آنان نسبت به حق‌الله و حق‌الناس دارد.

🔸️خدا بر یهودعنود ذلت و خواری قرار داده

وی، به بررسی آیات قرآن کریم، به ویژه آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره آل عمران، درباره سرنوشت یهودیان و رفتار آنان پرداخت و گفت: در آیات مذکور، نهایت کار و عاقبت یهود به صورت وخیم و منفی توصیف شده است. آیه ۱۱۲ این سوره می‌گوید: «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ۚ»، یعنی یهودیان در هر جا باشند، ذلیل و خوار هستند و سرنوشت آنان، زمین‌گیر و خار و زبون شدن است؛ این نتیجه‌ای است که خدا بر اساس طغیان و سرکشی آنان نوشته است.

🔸️وظیفه مسلمین در برابر صهیونی

این استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم در ادامه، تأکید کرد:
که ملت ایران و ملت اسلام هرگز آغازگر جنگ نیستند، اما در برابر اذیت‌ها و آزارهای دیگران، سکوت نمی‌کنند. قرآن در آیه ۱۱۱ سوره آل عمران وعده می‌دهد که اگر در مقابل صهیونیسم بایستید، آنان به عقب‌نشینی و شکست خواهند رسید: «لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذًی ۖ وَإِنْ یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبَارَ» یعنی اگر با آنان مقابله کنید، عقب‌نشینی می‌کنند.
برای موفقیت در مقابله با این دشمنان، نیاز است از بهترین خرد و استراتژی بهره‌مند شد تا آنان را به عقب‌نشینی وادار ساخت. در آیات سوره آل عمران، به ویژه از آیه ۱۰۲ به بعد، وظایف و مسئولیت‌های مسلمانان در مقابل دشمنان، به ویژه صهیونیسم، روشن شده است. اولین وظیفه، حفظ رابطه با خداوند است که با تقوا و معنویت همراه است؛ یعنی باید تقوا را رعایت کنیم و در مرحله دوم، بر وحدت و یکپارچگی تأکید شده است. قرآن می‌فرماید «اتق الله» و در آیه ۱۰۳ نیز بر «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا» تأکید می‌کند، یعنی باید همگی به ریسمان الهی چنگ بزنیم و از تفرقه بپرهیزیم. این وحدت و یکپارچگی، که امروز به آن انسجام ملی گفته می‌شود، کلید موفقیت در مقابل دشمنان است، حتی اگر دشمن ضعیف باشد، اگر ما متحد باشیم، پیروزی حتمی است.

🔸️ایجاد محور محبت در میان تمام اقشار و سلیقه ها در جامعه

حجت الاسلام سروش گفت:
علاوه بر این، قرآن در مقابل طغیانگری‌ها، به ویژه صهیونیسم، ما را به انسجام ملی و حفظ قلوب مهربان و مهرورز دعوت می‌کند. باید اختلافات سلیقه‌ای، به‌ویژه در مسائل سیاسی، کنار گذاشته شود و در زمان دفاع و جنگ، همگی یکپارچه و متحد بایستیم. در این مسیر، مسئولین و چهره‌های محبوب و کاریزما در کشور باید نقش فعال‌تری ایفا کنند تا این انسجام ملی تقویت شود.

در نتیجه، این دو وظیفه اصلی، یعنی رابطه با خدا و تقوا، و انسجام ملی و وحدت، محورهای اصلی در مقابل استکبار جهانی و صهیونیسم هستند. اگر به این وظایف عمل کنیم، پیروزی قطعی بر دشمنان اسلام، به ویژه صهیونیست، حتمی است. در نهایت، بر اساس وعده‌های قرآن، خداوند همیشه مظلومان را حمایت می‌کند و آنان را فراموش نمی‌کند، و این مفاهیم بلند معنوی و اخلاقی، در کنار وحدت و انسجام، کلید پیروزی ما در مقابل دشمنان است.

http://isna.ir/xdTCy8

 
  BLOGFA.COM