قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

هادی سروش : اگر بلدید بجای پیشگوئی پیش بینی کنید

اگر بلدید بجای پیشگوئی پیش بینی کنید

۲۹ دی ۱۴۰۱

۰ زمان تقریبی مطالعه ۲ دقیقه

هادی سروش: تندروها عاقبتِ کشور را مختل می‌کنند

حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه در یادداشتی نوشت:

من هم مانند شما در رسانه ها خواندم دولتمردی گفته : “اروپا زمستان سخت در پیش دارد .. و ما میتوانیم گاز آنان را تامین کنیم‌!”
و از سوی دیگر در این روزها در خبرگزاری دولتی ایسنا عکسی مشاهده کردم که ؛ “پیری سالخورده با تکیه بر واکر یک کپسول پیک نیک را میبرد تا بتواند از یک حداقلی نسبت به نعمتی که کشور ما از آن سرشار است جانش را از خطر گرسنگی و یا سرما نجات دهد!”

پیشگویی در عالَم سیاست و بین دولتمردان یک نقصیه بزرگی است که اوهام را خام میکند و عقل را از تدبیر بهنگام باز میدارد و رفته رفته فرد را از ساده ترین پیش بینی های ساده و روزه مره محروم میکند.

پیشگویی ؛ قبیح بوده و در نزد برخی فقیهان ناروا است و در زیر مجموعه “کهانت” است و طبق تصریح شیخ انصاری ؛ کاهن کسی است که از وقایع و حوادث آینده خبر دهد! (المکاسب ج ۲ ص ۳۳) ، و بر اساس نظریه علامه طباطبائی این خبردهی با ارتباط با جن و شیطان -که طبق آیات سوره صافات دزدان اطلاعات آسمانی هستند- امکان پذیر است . (المیزان ج۲۰ ص ۴۲)
پیامبر رحمت (ص) فرمودند: ؛ کسى که پیشگویى کند و یا نزد پیشگو برود، از آیین اسلام برائت و بیزارى جسته است ؛ مَنْ تَکَهَّنَ اوْ تُکَهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِءَ مِنْ دِینِ مُحَمَّدٍ . ” (خصال شیخ صدوق/۱۹)

تردید نکنید اگر امانت داران یک ملت پیشگویی را جای پیش بینی نشانند، اوهام را جای علم گذاشته و اگر فریبکاری نباشد ، حتما خیانت در امانت است .

“علم و دانش و تجربه” در حُکمرانیِ دینی بسیار پر اهمیت است ؛ در قرآن آمده وقتی یوسف از پادشاه مصر درخواست واگذاری وزارت اقتصاد و دارایی را نمود ، علت آن درخواست را در علم و امانتداری خویش معرفی کرد ؛ « قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ » (یوسف /۵۵)
و یا وقتی خدای متعال طالوت را در بنی اسرائیل به حُکمرانی و مدیریت رساند، تصریح نمود بخاطر توانایی او و دانش و مدیریت اوست ؛ «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ »(بقره/۲۴۷)

آنچه بر دولتمردان و حُکمرانان ضروری است ؛ “پیش بینی” و تدبیر امور بر اساس داده های علمی است .
پیش بینی از مقوله ای متفاوت با پیشگوئی است ؛ در پیش‌بینی، محط نگاه به آینده بر اساس داده‌های گذشته و حال و دقت در منحی آمار است که طبیعتا این مهم با تجزیه و تحلیلِ علمی در تماس است .
ولی در پیشگویی ها؛ اساس تخیل و توهم است و غیر از فریب چیزی در آن دیده نمیشود و به نوعی توهین به شخصیت مردم و بازی با اعصاب آنان است !

بیش از دو هزار سال پیش ؛ جناب افلاطون به مدعیان حکمرانی ضرورت تدبیر را با تعبیر “سیاست مُدُن” گوشزد کرد و بعدها جناب سعدی گفت : «سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت، علم بی بحث و ملک بی سیاست.»

وظیفه کسانی که از جیب ملت ارتزاق میفرمایند پیش بینی و تدبیر امور برای زندگی آرام شهروندان است و نه پیشگویی ، آن هم پیشگوئی های مضحکی که میتواند آبروی کشور و نظام را مورد تعرض عام و خاص قرار دهد !

انتهای پیام

مصحف فاطمه (س) در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی  یادداشتی از: هادی سروش

یادداشتپایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

مصحف فاطمه (س) در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی

یادداشتی از: هادی سروش

مصحف فاطمه (س) در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی

پایگاه خبری جماران، یکی از معارف بلند در رابطه با عصمت الله الکبری حضرت زهرا (س) ، "مصحف فاطمه" است . مصحف فاطمه نام کتابی که محتوای آن سخنان جبرییل با حضرت زهرا (س) می باشد.

جریان پیدایش "مصحف فاطمه" از زبان امام صادق (ع) بر اساس نقل کلینی به سند صحیح در کتاب کافی چنین است.

فاطمه (س) بعد از پیغمبر (ص) هفتاد و پنج روز در دنیا بود و از فراق پدر بسیاراندوهگین بود. جبرئیل محضرش می آمد و او را در مرگ پدر تسلیت می داد و خوشحالش می کرد وغم واندوهش را تخفیف می داد و از احوال و مقام پدرش خبر می داد و سرگذشت اولادش را پس از او برایش می گفت و علی (ع) آن مطالب را می نوشت که مجموع آن نوشته ها مصحف فاطمه (ع) شد. (کافی ج۱ ص۲۳۵)

در این رابطه به دو گفتار مهم از دو حکیم الهی توجه نمایید ؛ یکی صدرالمتالهین و دیگری امام خمینی.

علاقمندم قبل نقل گفتار آن دو فیلسوف اسلامی ، سخنی در رابطه با ملاصدرا از امام راحل را که شگفت آور است، ملاحظه فرمایید؛ ایشان در کشف الاسرار می‌نویسد:

«[ملاصدرا]محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت ما بعدالطبیعه، او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خللهای شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد، ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلندپایه اوست»

صدرالمتالهین درباره سِنخ معارف مندرج در مصحف فاطمه سخنِ ژرفی دارد.

ایشان در نوشته کوچکی بنام "رساله سه اصل" از "مصحف فاطمه" به دریایی از علوم غیبی تعبیر نموده که قابل مقایسه با هیچ علمی از علوم بشر نیست .

عبارت آن حکیمِ عارف بزرگ چنین است؛

"مصحف فاطمه" ؛ بحری از علوم مکاشفه است که باعلوم دیگر که میتوان با شش ماه و یا کمتر به ان دست پیدا کرد متفاوت است.

راز مطلب در این است که صدرالمتالهین "مصحف فاطمه" را از سنخ "علم وحی" میداند که علم لدنی و علم انزالی بر قلب انسان کامل است .

توضیح مطلب آن است که دانش‌هایی که بشر به ان دست پیدا می‌کند دارای خصوصیاتِ ضعف است ، مانند ؛ جزئی بودن ، خطاپذیر بودن ، و محدود بودن و نظایر آن ، که بعد مدتی یا باطل میشود و یا چون نظریه بالاتری ارائه میشود فراموش می‌شود، اضافه بر اینکه نسبت‌ به ره آورد فکری بشر در آینده بی‌اطلاع است.

ولی علوم مکاشفه ای و وحیانی از آن سنخ علومی است که نه محدود به زمان و مکان است و نه جزئی است و نه باطل شدنی که خداوند متعال رشحه ای از آن علوم غیبی را به برخی برگزیدگان خود میدهد ؛ "عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً.." (کهف/۶۵)

آنچه در بیان کوتاه جناب ملاصدرا امده اشارت به این معنا دارد.

عارف معاصر حضرت خمینی در رابطه با مصحف حضرت فاطمه ، اشاراتی به مبداء حدوث آن که "نزول جبرئیل" است دارد و نزول جبرئیل را به جهت "روح اعظم الهی" بودنش ؛ بسیار مهم ارزیابی نموده و آن نشانه ی سنخیت و کمال بی انتهای فاطمه (س) میداند.

عبارت ایشان چنین است؛

"مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتّی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این برای حضرت زهرا (س) است".

این کتاب که الان پیش حضرت مهدی (عج) است بر خلاف تهمتی که برخی از اهل سنت به شیعیان میزنند که شبعیان مدعی اند ؛ قرآن دیگری دارند ! کتابی است غیر از قرآن است‌.

امام صادق(ع) قرن ها قبل این شبهه را پاسخ داده و فرموده: «…همانا مصحف فاطمه(ع) نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست! عرض کردم مصحف فاطمه(ع) چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآنى که در دست شماست بخدا حتى یک حرف قرآن هم در آن نیست. / وَ إِنَ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَهَ(ع)، وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ(ع)؟».قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ (ع)؟ قَالَ: «مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ» (کافی ج۱ص۲۳۹)

مندرجات در مصحف فاطمه به صورت کلی معرفی شده است. در مصحف فاطمه طبق روایاتی که داریم این اصول کلی آمده؛

۱. هر چیز حلال و حرام و هر چیزی که که مردم به آن نیاز دارند ؛ «فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ»

۲. وصیت نامه حضرت زهرا ؛ «فَإِنَّ فِیهِ وَصِیَّهَ فَاطِمَهَ»

۳. خبر دادن احوال پیامبر و جایگاه او؛ «وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِه‌»

۴. گزارش از سرگذشت فرزندان آن حضرت بعد از وفاتش و خبر دادن از آینده ؛ «وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَاِ»

۵. نام تمام فرمانروایانی که به حکومت خواهند رسید؛ «فِیهِمَا تَسْمِیَهُ کُلِّ نَبِیٍّ وَ کُلِّ مَلِکٍ یَمْلِکُ الْأَرْض».

مصحف فاطمه از افتخارات اهلبیت است بطوریکه امیرالمومنین (ع) فرمود : "به همسرم مصحف وکتابی عطا شد که علمی در آن است وهیچ کس قبل از وی به آن نرسیده. این عطای ویژهای از طرف خدا ورسول او بود - و لقد أُعطِیَتْ زوجتی مُصحفاً فیه من العلم ما لم یسبقها إلیه أحدٌخاصة من الله ورسوله» (بصائر/۲۰۰)

مصحف فاطمه (س) در اندیشه ملاصدرا

مصحف فاطمه در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی  نوشته ؛ هادی سروش

مصحف فاطمه در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی

۲۲ دی ۱۴۰۱

مصحف فاطمه در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی

حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی نوشت:

یکی از معارف بلند در رابطه با عصمت الله الکبری حضرت زهرا (س) ، “مصحف فاطمه” است . مصحف فاطمه نام کتابی که محتوای آن سخنان جبرییل با حضرت زهرا میباشد.

جریان پیدایش “مصحف فاطمه” از زبان امام صادق (ع) بر اساس نقل کلینی به سند صحیح در کتاب کافی چنین است ؛
فاطمه بعد از پيغمبر (ص) هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر بسياراندوهگين بود. جبرئيل محضرش مي آمد و او را در مرگ پدر تسليت مي داد و خوشحالش مي كرد وغم واندوهش را تخفيف مي داد و از احوال و مقام پدرش خبر مي داد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش مي گفت و علي (ع) آن مطالب را مي نوشت كه مجموع آن نوشته ها مصحف فاطمه (ع) شد. (کافی ج۱ ص۲۳۵)

در این رابطه به دو گفتار مهم از دو حکیم الهی توجه نمایید ؛ یکی صدرالمتالهین و دیگری امام خمینی.
علاقمندم قبل نقل گفتار آن دو فیلسوف اسلامی ، سخنی در رابطه با ملاصدرا از امام راحل را که شگفت آور است ، ملاحظه فرمایید؛ ایشان در کشف الاسرار می‌نویسد:
«[ملاصدرا]محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت ما بعدالطبیعه، او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خللهای شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد، ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلندپایه اوست»

صدرالمتالهین درباره سِنخ معارف مندرج در مصحف فاطمه سخنِ ژرفی دارد.
ایشان در نوشته کوچکی بنام “رساله سه اصل” از “مصحف فاطمه” به دریایی از علوم غیبی تعبیر نموده که قابل مقایسه با هیچ علمی از علوم بشر نیست .
عبارت آن حکیمِ عارف بزرگ چنین است؛
“مصحف فاطمه” ؛ بحری از علوم مکاشفه است که باعلوم دیگر که میتوان با شش ماه و یا کمتر به ان دست پیدا کرد متفاوت است.
راز مطلب در این است که صدرالمتالهین “مصحف فاطمه” را از سنخ “علم وحی” میداند که علم لدنی و علم انزالی بر قلب انسان کامل است .
توضیح مطلب آن است که دانش‌هایی که بشر به ان دست پیدا می‌کند دارای خصوصیاتِ ضعف است ، مانند ؛ جزئی بودن ، خطاپذیر بودن ، و محدود بودن و نظایر آن ، که بعد مدتی یا باطل میشود و یا چون نظریه بالاتری ارائه میشود فراموش می‌شود، اضافه بر اینکه نسبت‌ به ره آورد فکری بشر در آینده بی‌اطلاع است.
ولی علوم مکاشفه ای و وحیانی از آن سنخ علومی است که نه محدود به زمان و مکان است و نه جزئی است و نه باطل شدنی که خداوند متعال رشحه ای از آن علوم غیبی را به برخی برگزیدگان خود میدهد ؛ “عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً..” (کهف/۶۵)
آنچه در بیان کوتاه جناب ملاصدرا امده اشارت به این معنا دارد.

عارف معاصر حضرت خمینی در رابطه با مصحف حضرت فاطمه ، اشاراتی به مبداء حدوث آن که “نزول جبرئیل” است دارد و نزول جبرئیل را به جهت “روح اعظم الهی” بودنش ؛ بسیار مهم ارزیابی نموده و آن نشانه ی سنخیت و کمال بی انتهای فاطمه (س) میداند.
عبارت ایشان چنین است؛
“مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است… این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتّی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این برای حضرت زهرا (س) است”

این کتاب که الان پیش حضرت مهدی (عج) است بر خلاف تهمتی که برخی از اهل سنت به شیعیان میزنند که شبعیان مدعی اند ؛ قرآن دیگری دارند ! کتابی است غیر از قرآن است‌.
امام صادق(ع) قرن ها قبل این شبهه را پاسخ داده و فرموده: «…همانا مصحف فاطمه(ع) نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست! عرض کردم مصحف فاطمه(ع) چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآنى که در دست شماست بخدا حتى یک حرف قرآن هم در آن نیست. / وَ إِنَ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَهَ(ع)، وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ(ع)؟».قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ (ع)؟ قَالَ: «مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ» (کافی ج۱ص۲۳۹)

مندرجات در مصحف فاطمه به صورت کلی معرفی شده است. در مصحف فاطمه طبق روایاتی که داریم این اصول کلی آمده؛
۱. هر چیز حلال و حرام و هر چیزی که که مردم به آن نیاز دارند ؛ «فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ»
۲. وصیت نامه حضرت زهرا ؛ «فَإِنَّ فِیهِ وَصِیَّهَ فَاطِمَهَ»
۳. خبر دادن احوال پیامبر و جایگاه او؛ «وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِه‏»
۴. گزارش از سرگذشت فرزندان آن حضرت بعد از وفاتش و خبر دادن از آینده ؛ «وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَاِ»
۵. نام تمام فرمانروایانی که به حکومت خواهند رسید؛ «فِیهِمَا تَسْمِیَهُ کُلِّ نَبِیٍّ وَ کُلِّ مَلِکٍ یَمْلِکُ الْأَرْض».

مصحف فاطمه از افتخارات اهلبیت است بطوریکه امیرالمومنین (ع) فرمود : “به همسرم مصحف وكتابي عطا شد كه علمي در آن است وهيچ كس قبل از وي به آن نرسيده. اين عطاي ويژهاي از طرف خدا ورسول او بود – و لقد أُعطِيَتْ زوجتي مُصحفاً فيه من العلم ما لم يسبقها إليه أحدٌخاصة من الله ورسوله» (بصائر/۲۰۰)

پناه بخدا از مستی !  #هادی_سروش

🔴 پناه بخدا از مستی !

#هادی_سروش

✅️خواننده گرامی ؛ حتما با خبر شدید که در شبکه ای که با پول شما اداره میشود ، به چهره ای آشنا اهانت صریح میشود!
این چند جمله را ملاحظه کنید ؛

✅️پیامبر رحمت (ص) در آخرین سخنرانی رسمی در مسجد در جمع انبوهی از مسلمین فرمود : به حاکم و والی بعد از خود سفارش میکنم ؛ بزرگترهای جامعه را تکریم کند ...

🔺️چهره های نام آشنای عرصه علم و فرهنگ و هنر و ورزش ، بزرگترهای جامعه هستند که دلهای زیادی به سمت وسوی آنان گرایش دارد .

❗️روا نیست در شبکه ای که باید "ملی" باشد به اسطوره های مورد احترام ایران و ایرانیان که در عرصه ورزش و در عرصه دستگیری از نیازمندان ، افتخارآفرین است ، مورد اهانت قرار گیرد !
‼️زشتیِ "اهانت" وقتی زشت تر جلوه میکند که کسی با ظاهرِ مذهبی روی آنتن رفته و به گزافه گویی مشغول شود و داعیه تطهیر کشور از شهروندان محبوب و نام آشنا را داشته باشد !!

↩️حضرت امیرالمومنین (ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه می‌فرمایند ؛ "بعضی‌ها وقتی به پست و مقامی می‌رسند، مانند شتر گرسنه‌ای که با علف تازه بهاری مواجه شده است، میشوند.. "
اینجاست که میفرماید : پناه بر خدا از مستی قدرت و ثروت !

🔺️فرزندش در دعای هشتم صحیفه سجادیه در این موارد پناه برخدا میبرد :
خدایا! به تو پناه می‌آورم از توفان حرص وتندی و شدّت خشم وچیرگی حسد .. و "خوی هواداریِ لجوجانه" .. یا آنچه که برای ما حق نیست را بخواهیم ، یا بدون آگاهی در امور کارشناسی سخن گوییم. به تو پناه می‌آوریم از این که "راه خیانت به کسی را بپیماییم" ..
اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ ، .. وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ .. نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ .. وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ ..

✅️خوب میدانم که شما خیلی خوب میدانید ؛ آنچه میبینیم و میشنویم ذره ای با "دین" ارتباط ندارد.

🆔https://t.me/soroushmarefat

به بهانه سال نو مسیحی و سالروز رحلت دانشمندی روشنفکر و موثر  ✍️ #هادی_سروش  🌷دعوتی متفاوت به دیندار

↩️ به بهانه سال نو مسیحی و سالروز رحلت دانشمندی روشنفکر و موثر

✍️ #هادی_سروش

🌷دعوتی متفاوت به دینداری

✅️مرحوم علامه سیّد شرف الدّین جبل عاملى صاحب کتاب "المراجعات" از عالمان بی مثال شیعه است .
او از شاگردان آخوند خراسانی است و ۶۵ سال پیش در چنین روزی ؛ یعنی ۸ جمادی الثانیه دنیا را وداع نمود .
سید شرف الدین از بنیانگذاران روشی نو در دعوت به دین بوده است . روش محوری او در مواجه و گفتگو با دگراندیشان ؛ "ادب و احترام" است . این روش تاثیرگذار او حکایت از درک او از اسلام است .

🔻حکایت ذیل ؛ نشان از بزرگی او در "علم و دانش" ، و نیز درستی روش او در "دعوت به دین" است .

✅️جناب سید شرف الدین مى گوید:
یک مسیحیِ لبنانی که دارای ثروت بود نزدم آمد و گفت: مى خواهم مسلمان شوم، وظیفه ام چیست؟ گفتم: دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب.
گفت: مسلمانان هفده رکعت نماز میخوانند! گفتم: تفاوت میکند ، مسلمانى آنها یک مقدار قوى شده است، پیامبر اسلام براى تازه مسلمانان ؛ دو رکعـت نماز صبح و سه رکعت نماز مغرب را دستور می دادند، اکنون کـه شما مسلمان شده اید، همین اعمال را انجـام بدهید کـافى است.
کم کم این شخص تازه مسلمان، قوى شد، و به مساجد مى رفت و مانند سایر مسلمانان، نمازهاى پنجگانه را به جا مى آورد.
تا این که ماه رمضان فرا رسید، ایشان نزد من آمد و گفت: آیا من هم باید روزه بگیرم؟ گفتم:خیر،روزه مربوط به کهنه مسلمان هاست، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولانى که از بعثت پیامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
گفت:میخواهم روزه بگیرم. گفتم: هر اندازه که آمادگى دارى روزه بگیر.
همین روش باعث گردید کـه در سال دوّم، تمـام مـاه رمضان را روزه گرفت.
او اکنون از مسلمانان نیرومـند لبنان است، نمـاز شبش ترک نمى شود، و مهمترین بودجه ها و کمبود هاى مالى جنوب لبنان را تأمین مى کند. (مجله حوزه، شماره ۳۹)

‼️چرا و چگونه جای علامه "سید شرف الدین" ها به کسانی داده شد که مُبلّغِ "دین زُوری" بودند و هستند !
آن کسانیکه زعم خود برای دفاع از دین ؛ "ارهاب" را تئوریزه کرده و میکنند تا میوه تلخ آن که "ارعاب" است را بچینند !
چقدر فاصله است بین مُبلّغی که فرآیند دعوتش؛ "یدخلون فی دین الله" است و بین "آن دیگری" که ارمغان وجودش ؛ "یخرجون من دین الله" شده باشد !

🆔https://t.me/soroushmarefat

استاد بزرگوارمان جناب آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد ..

استاد بزرگوارمان جناب آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد (فزرند آیت الله العظمی داماد و اخوی جناب متفکر ارزشمند آقای سیدمصطفی محقق داماد) شخصیت مورد احترام حوزه است و به اعتراف خواص در دانش فقه در سطح "مرجعیت" دیده میشود .
بنده توفیق داشتم در اواخر دهه ۶۰ کتاب "مکاسب_شیخ انصاری" را خدمت شان تلمذ کنم .
ایشان از چهره هایی است که به یاد ندارم در موضوعات سیاسی _ اجتماعی اظهار نظر فرموده باشند .
بله ؛ شرائط آنچنان بر مردم مظلوم و عزیز کشور سخت میگذرد که ایشان جملاتی قابل توجه و تامل را ایراد نموده اند .

در مصاحبه با جماران فرموده اند :
با توجه به این‌که دولت کاملا یک‌دست شده است و همه امور در اختیار یک گروه و جناح خاص قرار گرفته است، برای این‌که مطالبات مردم به اعتراضات خیابانی تبدیل نشود دولت باید پیشاپیش برنامه‌ریزی کند و امور را تسهیل کند و برای مطالبات مردم چاره اندیشی کند.

https://www.instagram.com/p/Cmwl65ipjTT/?igshid=NjcyZGVjMzk=

درس جاودانه فاطمه در برابر استبداد دینی ✍️هادی سروش

🟢 درس جاودانه فاطمه در برابر استبداد دینی
✍️هادی سروش

💠 استبداد دینی با استفاده از قدرت دین ؛ «زورمی‌گوید» و «اجبار می‌کند» و «مخالف خود را حذف می‌کند» ! و سپس از لاشه حقوق پایمال کرده‌اش ، تمام بهره را می‌برد !

🔸و اگر به هوش نباشیم؛ در جائی که «تاریخ» در یدِ «قدرت» باشد، قطعا به کمک استبداد دینی، خیز برمی‌دارد و در نتیجه چیزی از حق و حق‌طلبی و حق‌طلبان باقی نخواهد گذاشت!

◾️فاطمه در برابر چنین ظلمی قرار گرفت ! اما در نهایت هوشمندی، به اهداف عالیه خود در برابر «استبداد دینی» دست پیدا کرد.

◾️فاطمه (س) با یک دیدِ قوی و نیز یک سیاست مشخص، شبانه و غریبانه، چهره بر نقاب خاک کشید...

📌چون وصیت كرده بود:

☘️ «علی جان! خودت مرا غسل بده و تجهیز و دفن كن. شب مرا دفن كن، نمی‌خواهم كسانی كه به من ظلم كرده‌اند در تشییع جنازه‌ی من شركت كنند»

🔘 «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيلِ و كِفِْني فِي الليلِ و دَفِّني فِي الليلِ ولا تَُعْلِن اَحَداً»


📌استادشهید مطهری می‌گوید:

🔸《تاریخ كارش همیشه لوث است. افرادی جنایتی را مرتكب می‌شوند و بعد خودشان در قیافه‌ی یك دلسوز ظاهر می‌شوند برای این‌كه تاریخ را لوث كنند، عین كاری كه مأمون كرد که امام رضا را شهید می‌كند، بعد خودش بیش از همه مشت به سرش می‌زند و فریاد می‌كند... زهرا برای اینكه تاریخ لوث نشود، فرمود مرا شب دفن كن. لااقل این علامت استفهام در تاریخ بماند: پیغمبر یك دختر كه بیشتر نداشت؛ چرا باید این یك دختر شبانه دفن بشود و چرا باید قبرش مجهول بماند؟ 》

◾️فاطمه؛ در کوشش برای بقاء - و نه تنازع برای بقاء - ، پیروز شد.

◾️حقش را گرفت اما نه با «تکدی و گدائی» بلکه با شجاعت مجدّانه و پیگیر.

🔻و آن شجاعت؛

📌در مرحله اول در زبان روشنگری ظهور کرد و برای عالَم و آدم‌نمایان نمود که این اسلام رسمی و تبلیعاتی، اسلام نیست!

📌و سپس، در «سکوت پرمعنا» که یک قهرسیاسی ممتد بود، اجازه هرگونه سوء استفاده از حاکمیت را گرفت.

🔴 در برابر استبداد دینی، درس جاودانه فاطمه به امت اسلام همین است و بس.

♦️https://t.me/soroushmarefat

☀️ باران کویر
☀️ https://t.me/barankavir

درس بزرگ فاطمه به مظلومان ؛ مظلوم شدید ! اما ذلیل نشوید ..   ✍هادی سروش


🔰درس بزرگ فاطمه به مظلومان ؛ مظلوم شدید ! اما ذلیل نشوید ..


✍هادی سروش


با خلقت انسان ، ظلم آغاز گشت و در میان فرزندان آدم؛ قابیل نماد ظالم و هابیل نماد مظلوم گشت و واژه ظلم تحقق یافت.
ظالم همواره با قدرت در ارتباط است ، در نقطه مقابل ؛ مظلوم از قدرت دستش کوتاه است و با کوتاه بودن مظلوم‌ از هر گونه ورودی در مصاف با ظالم ؛ مظلوم غیر از درد مظلومیت و محرومیت ، طبعا گرفتار "ذلت" هم میشود.
اینجا که ایمان و اخلاق وارد شده و مظلوم را از "قبول ذلت" بر حذر میدارد.
در تاریخ اسلام ؛ اول مظلوم امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است و این دو مظلوم نام آشنای بشریت ، بر آن حکمِ ایمانی و ادب اخلاقی و الهی ارج و احترام گذاشته و اجازه ورود ذلت به حریم شخصیت خود را ندادند. و این درس نباید فراموش شود.


🔴 مظلوم اجازه خاموشی ندارد

دین و انسانیت عبارت است از مسئولیت ؛ "لیس للانسان الّا ما سعی‏" (نجم/۳۹) و مهم این مظلوم به صرف اینکه مظلوم گشت ، از او رفع مسئولیت نمیشود.
رسول اکرم (ص) به فاطمه زهرا (س) می‌فرماید: "اعملی لنفسک فانی لااغنی عنک من الله شیئاً" . نگاه به سیره رسول اکرم و اهل بیت، به انسان نوعی بیداری و آگاهی افاضه میکند که از آن مسئولیت و تعهد ساخته میشود.
طبق دستورات ایمانی و اخلاقی ؛ وظیفه مظلوم حس مسئولیت است ، مسئولیتی که گاهی در نهی از منکر ، و گاه در مبارزه ، و گاه دیگر در قهر رقم میخورد.
مظلومی که نمیخواهد طعم ذلت را بچشد باید پیوسته ظالم را از ارتکاب منکرات نهی کند و در مسیر مجاهده داشته باشد ، و اگر نهی و مجاهدت بی اثر بود و یا امکان پذیر نبود نوبت به "قهرسیاسی" میرسد.
در نهی و بعد قهر ؛ رسوا کردن ظالم نهاده شده است و درواقع آتش به سرمایه ظالم زدن است.

حضرت فاطمه (س) به زنان مدینه که برای ملاقاتش تشرف به محضرش پیدا کردند فرمود : "تظلم من به سوی شما نه برای یاری خواستن از شماست ، بلکه حکایت از سینه پر سوزم ، ونیز اتمام حجت برشماست ؛ «نفثه الغیظ و خور القنا و بثة الصدر و تقدمة الحجة..."



🔴 تظلم خواهی

از سوی دیگر مظلوم باید برای دوری از ذلت احتمالی ؛ از "تظلم خواهی" با صدای رسا و محتوای منفی بر علیه ظالم کوتاه نیاید .
این دستور خداست که در آن تظلم خواهی با صدای بلند و محتوای منفی بر علیه ظالم به عنوان یک "فعل محبوب" معرفی شده؛
لایُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلّا مَنْ ظُلِمَ (نساء ۱۴۸)
استاد شهید مطهری میگوید : "قرآن می گوید بدگویی پشت سر یك مسلمان بد است، از آن بدتر این است كه انسان وقتی بدگویی می كند فریاد بكشد و فحش بدهد. ولی همین بد در یك مورد جایز می شود؛ یعنی بدگویی بكن، فریاد بكش، تظلّم بكن آنجا كه مظلوم واقع شده ای".
امام باقر (ع) فرمود : الجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ القَول این است که صفاتی که در شخص است را برای دیگران بگویی. (بحار الأنوار، ج۷۲، ص۲۵۸)

فاطمه زهرا به زیبایی و با صدای بلند و سخنانی مملو از گلایه و توبیخ ظالم این راهکار را عملیاتی میکند ، آنجا که در حضور شخص اول و دومی که بر او ظلم روا داشتند صدا میزند :
"و شما گمان مى‌‏برید که مرا بهره‌‏اى نبوده و سهمى از ارث پدرم ندارم، آیا خداوند آیه‌‏اى به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا می‌گوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمی‌برند؟ آیا من و پدرم را ازاهل یک دین نمی‌دانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک این تو و این شتر، شترى مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. / زَعَمْتُمْ اَنْ لا حَظْوَةَ لی، وَ لا اَرِثُ مِنْ اَبی، وَ لا رَحِمَ بَیْنَنا، اَفَخَصَّکُمُ اللَّهُ بِایَةٍ اَخْرَجَ اَبی مِنْها؟ اَمْ هَلْ تَقُولُونَ: اِنَّ اَهْلَ مِلَّتَیْنِ لا یَتَوارَثانِ؟ اَوَ لَسْتُ اَنَا وَ اَبی مِنْ اَهْلِ مِلَّةٍ واحِدَةٍ؟ اَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْانِ وَ عُمُومِهِ مِنْ اَبی وَابْنِ عَمّی؟ فَدُونَکَها مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً تَلْقاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ".


🔴 ندای مستمرِمظلوم ؛ ای ظالم! خانه خراب هستی

این مهم‌ با یک باور و پیشیبان روانی محقق میشود و آن باور این حقیقت است که ظالم خانه خراب است . در قرآن فرمود : "فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا" (نمل/ ۵۲)
در اینکه چرا فرجام ظلم و ظالم چنین است ، فرمود: ظالم به خود ظلم میکند و ظلم بی نتیجه نخواهد ماند ؛ "ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون"(اعراف/۱۶۰)

این خیلی مهم است که در جاییکه ظالم مست قدرت است و از خاک کردن مظلوم قهقهه میزند ، مظلوم شجاعانه با زبان رسا از آینده ظلم بگوید ، و بگوید که میبینم در آینده خانه خراب هستی !

فاطمه (س) در این رابطه به زنان مدینه چنین گفت : "سوگند به خدای یگانه که افعال زشت و نابکار شما حامل یک سلسله حوادث خونینی است که به زودی مولود آن میوه دهد و اول کام خود شما را تلخ سازد! و چون پستان مرکب سواری را بدوشید خون تازه دست شما را بیالاید، از این نهالی که کاشتید میوۀ مسمومی به کام خود فرو خواهید برد، آن وقت زیان ستمکاران آشکار می‌گردد. شما نمی‌دانید که خود را به چه پرتگاهی انداختید بدون شک کورکورانه به ظلمتکدۀ نیستی می‌روید و درهای طعن و لعن را بر خود می‌کشانید. اکنون آماده حوادث ناگوار و منتظر شمشیرهای برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتوری ستمکاران باشید. بیت المال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خواهند ریخت. وای به حال شما چرا این چنین شدید؟ نمی‌دانید در چه مسیر خطرناکی افتاده اید از عواقب امور بی­اطلاع هستید آیا می‌توانیم شما را به هدایت مجبور کنیم در حالی که خودتان از آن کراهت دارید.. /أَمَا لَعَمْرِي لَقَدْ لَقَحَتْ، فَنَظِرَةٌ رَیْثَما تُنْتِجُ، ثُمَّ احْتَلِبُوا مِلأَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعافاً مُبِیداً، هُنالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یَعْرِفُ التّالُونَ غِبَّ ما أَسَّسَ الأَوَّلُونَ "


🔴 خروج مظلوم‌ ازمیدان بازیِ ظالم

درست است که مظلوم مورد ظلم قرار گرفته و او را حقوقش محروم نموده اند ، اما عقل و تدبیر او را که به سرقت نبرده اند . پس مظلوم باید در نهایت فراست و هوشمندی از میدان بازی ظالم خود را خارج کند .

وقتی گروهی از بزرگان و رؤسای مهاجران و انصار در حالی که اعتذار می جستند و اظهار ندامت، نزد حضرت زهرا (علیها السّلام) آمدند و به آن حضرت گفتند:
"ای سرور زنان عالم! اگر ابو الحسن برای ما حقایق را عنوان می کرد، پیش از آنکه ما با دیگری بیعت و پیمان بسته باشیم، هرگز از او روی برنتافته به دیگری میل نمی کردیم ! حضرت فاطمه (ع) فرمود: دنبال کار خود بروید. دیگر پس از این عذرخواهی دروغین، عذری نیست و پس از این کوتاهی و تقصیرتان، کاری نیست. من مسئولیت بازگویی حقایق را داشتم و حجّت را بر شما تمام کردم. / یا سَیدَةَ النِّسَاءِ لَوْ کانَ أَبُو الْحَسَنِ ذَکرَ لَنَا هَذَا الْأَمْرَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نُبْرِمَ الْعَهْدَ وَ نُحَکمَ الْعَقْدَ لَمَا عَدَلْنَا عَنْهُ إِلَی غَیرِهِ . فَقَالَتْ (عَ) إِلَیکمْ عَنِّی ، فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِیرِکمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِیرِکمْ..:


🔴 اعلام بیزاری از ظلم و قهر با ظالم

مظلوم تا دست و زبان بازی دارد بر همه دنیای ظالم که قدرت و امکانات ظاهری اوست میتازد ، اما وقتی همه فرصت هارا ظالم از او میگیرد نوبت آخرین حربه مظلوم بر علیه ظالم میرسد و آن "قهربا ظالم" است.
حضرت زهرا به زنان مدینه که ملتقاتش آمده بودند خطاب فرمود : "به خدا، در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفرم، مردان شما را دشمن می شمرم، و از آنان بیزارم. آنان را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. / اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ، قالِیَةً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ.."

اعتراف ابن ابی الحدید خواندنی است که چگونه حضرت فاطمه بر غاصبان خشم داشت ؛ ایشان مینویسد : "از نظر من صحیح این است که فاطمه زهرا از دنیا رفت در حالی که بر این دو تن خشم و غضب داشت و وصیت کرد که این دو نفر نباید بر من نماز بگزارند ؛ / والصحیح عندی انها ماتت وهی واجدة علی ابی بکر وعمر وانها اوصت ان لا یصلیا علیها"

ابن قتیبه دینوری دیگر نویسنده نام آشنای اهل سنت مینویسد: "ابوبکر و عمر با وساطت حضرت علی(ع) اجازه ملاقات با فاطمه(س) را پیدا کردند. حضرت زهرا پس از اقرار گرفتن به این‌که پیامبر(ص) فرموده هرکس فاطمه را خشمگین سازد، خدا را غضبناک ساخته، خطاب به آن دو نفر فرمود: «من خدا و فرشتگانش را شاهد می‌گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین ساختید و هرگز مرا خوشنود نساختید. اگر با پدرم ملاقات کردم نزد او از شما شکایت خواهم کرد». در این حال ابوبکر به شدت به گریه افتاد .. ولی حضرت فاطمه این‌طور می‌فرمود: «در همه نمازهایم تو را نفرین خواهم کرد».

این پنج راهکار مهم میتواند مظلوم را از ذلیل شدن بدست ظالم ستمگر ایمن بخشد و قهراً در آینده نه چندان دور ؛ مظلوم و راه و مطالبات او بار دیگر با گرایش دلها و پذیرش خردها ، احیاء شود.

🆔https://t.me/soroushmarefat

حضرت فاطمه (س) و افشای پنهان های حاکمیت در اوج فشارهای سیاسی و دین سازی  ✍هادی سروش

🔰حضرت فاطمه (س) و افشای پنهان های حاکمیت در اوج فشارهای سیاسی و دین سازی

✍هادی سروش


🔶خطبه تاریخی حضرت زهرا (س) پس گذشت حدود ده روز از رحلت پیامبر رحمت (ص) حاوی مهمترین مباحث اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی است که در میان اشارات او به حاکمیت وقت به نوع خود افشاگری است که بشکل ظریفی رقم خورده است.

✅دختر عالی و متعالی پیامبر خدا که صاحب مقام "عصمت" است و بر فراز قله "شجاعت" از پنهان کاری های بزرگ حاکمیت که زیر نقاب "دیانت ، مصلحت ، بیعت" مخفی گشته را بر میدارد و پایگاه سیاسی حاکمیت را آشکار میکند و این مهم را چنین ترسیم میکند ؛

🔺اولا ؛ آنان وارسته ندانسته چرا که در زیر گفتمان "جماعت و بیعت" که حاکی از امنیت ملی و دینی است ، دارای دلهایی مملو از کینه‌های پنهان و زخم های کهنه سیاسی بودند ! و این فهم عمیق را فاطمه زهرا با این جمله بیان نمود ؛ «ظهر فیکم حسکةالنفاق»

🔺️ثانیا ؛ این دگرگونی دینی ، اجتماعی و سیاسی را بدون رهبران پنهان ندانسته و آنان را معرفی میکند و تصریح میکند ؛ آنانکه بر مرکب قدرت سوار شده اند چهره های پنهان دیگری هستند که تا امروز آنان را ندیده و نشاخته اید ، همان افراد فرصت طلب و نازپروردگان گروه باطل!؛ «نَطَقَ كَاظِمُ الْغَاوِينَ‏ وَ نَبَغَ خَامِلُ الْأَقَلِّينَ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْمُبْطِلِينَ‏ – فَخَطَر فِي عَرَصَاتِكُمْ‏ ... _ ساکتین به میدان آمدند و ناشناخته ها بیرون آمدند و بر زندگی تان سوار شدند..»

🔺️ثالثا ؛ اهداف و راهکارهایِ آن "سواران پنهان قدرت و ریاست" در پی اعلام کهنگیِ ارزش‌های واقعی اسلام مانند عدالت و اخلاق و ایمان است که با پوششِ "تمسک به ظواهر دینی" انجام دادند تا بتوانند افکار عمومی جامعه را به بازی بگیرند ! حضرت (س) این حقیقت را با این جمله نشان داد که فرمود ؛ «سَمَلَ جِلبابُ الدین» یعنی همه‌ی کارها و امور جامعه بر اساس موازین دینی تنظیم شده بود، ولی با رحلت آن‌حضرت این پوشش کهنه و فرسوده شد!..


🔴 فشارهای نظامی و فرهنگی

حضرت فاطمه در شرائطی به این افشاگری بزرگ دست میزند که جامعه مقهور دو برنامه سنگینِ نظامی و دین سازی است چرا که ؛
۱)ورود نظامیان به عرصه بگونه ای است که یکصد شمشیر برهنه روی پایِ یکصد نیروی نظامی در اطراف منبر خلیفه قرار دارد !
۲) عالمان وابسته وارد عرصه شده وبرای تئوری پردازی دینی فعال شده اند و واژگان دینی که آن روز ارزش بود را مانند ؛ "جماعت" ، "بیعت" ، مطرح نمودند !


🔴جامعه بیهوش شده!

آن فشارهای نظامی و امنیتی ، و نیز دین سازی ها ؛ سطح جامعه را مقهور یک حرکت روانی کرد و جامعه در واقع هوشیاری خود را از دست داد! و آن حرکت روانی ؛ ایجاد ویا تقویت روحیه بی تفاوتی در افکار عمومی است و حضرت به این ضایعه عمومی چنین اشاره نمود : "شما که بازوی اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد کرد و مطیع پیامبر بودید، چه شده که الآن در مقابل این همه ظلمی که به خانواده پیامبرتان می‌شود، ساکت نشسته‌اید و از حریم آنان دفاع نمی‌کنید؟! "والسنة عن ظلامتی؟»؛ واین چرت و غفلت زدگی چیست ؟! / یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمیزَةُفی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟"

🔺اگر این افشاگری از پنهان های حاکمیت نبود ، امروز نه خبری از اسلام راستین بود ، و نه باور داشتیم که قدرت طلبان مستبدِ دینی میتوانند بر عرصه دینی و سیاسی وارده شده ، و بر جان و مال و آبروی شهروندان بتازند !

🆔https://t.me/soroushmarefat

سلام ، شب یلدا ، شب صله رحم و شب پر باری است ..

سلام ، شب یلدا ، شب صله رحم و شب پر باری است ..

بله ؛ حضور جناب حافظ در "شب یلدا" بر همه زیبایی های "شب چله" می چربد ..
من قبلا در مورد حافظ و فال به دیوان او ، نوشته کوتاهی داشته ام و سخنی در این رابطه از علامه طباطبائی طرح نمودم که در کانال سروش معرفت قابل دسترسی است .

اما نکته جالب این است ؛ در شب یلدای امسال به علت کمبود وقت بجای فال گرفتن برای افراد ، برای خانواده ها به دیوان حافظ بزرگوار مراجعه کردم و دیوان او را باز نمودم .

برای خانواده های جوان ؛ سخن از پایداری عشق بیکدیگر مطرح بود و تلاش برای زندگی بهتر ..

برای خانواده های میانسال خانواده ؛ سخن از ضرورتِ محبت به دیگران مطرح بود ..

به خیالم ؛ محبت بزرگترها به کوچکترها ضروری است ، از بزرگترهای خانواده گرفته تا کسانیکه در جامعه "قدی" کشیده اند و بخاطر جایگاه سیاسی ، یا اجتماعی و یا دینی خود را بزرگتر میدانند ، باید به بدیگران محبت کنند . حتما از سخنان قهرآمیز و گله مندانه و یا توبیخ گونه و تهدیدزا دست بردارند که در این روزها ؛ "محبت و احترام و رفق" ضروریِ ضروری است .
بیاییم بارها این حدیث را بخوانیم که فرمود : "ان الله رفیق و یحب الرفق" .

بر این رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند

ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

هوالودود
#هادی_سروش
https://www.instagram.com/p/Cme8o9jOgT5/?igshid=NjcyZGVjMzk=

 
  BLOGFA.COM