قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

دو حرکت که نادانسته منتهی به حمایت از اسرائیل است !!  ✍️ هادی سروش

‍ 🔰 دو حرکت که نادانسته منتهی به حمایت از اسرائیل است !!

✍️ هادی سروش

شگفت آور است؛ ماهیت و افکارپلید قصابان غاصب را که حمله بر انسانیت و شرف کرده اند را ندید میگیرند و لابلای اخبار را میگردند تا چیزی پیدا شود و با آن بتوانند بر مجاهدان فلسطین خُرده بگیرند!

در جائیکه از یک سوی غرب با کمک جدید ۱۴ میلیارد دلار به اسرائیل او را از پیشرفته ترین سلاح های کشتارجمعی مسلح بهرمندمیکند ! و از سوی دیگر ملتی رنجدیده از آب و غذا و دارو محروم هستند! عده ای نشسته اند در یک فضای امن و راحت بر طبل اختلافات درون مذهبی کوبیده و میگویند فلان مسئول جهاد فلسطین به شیعه اهانت کرده! و یا سخن از نام خیابانی بنام صدام در غزه دارند!

عجیب است که شرائط زمان و مکان مورد غفلت و بی توجهی است!

مگر از امام ششم ما شیعیان روایت نشده که فرمود : در موقع تقیه و ضرورت ؛ "من در صف اول به جماعت آنان اقتداء خواهم کرد".

بحث شیعه و سنی در فلسطین در زمان مناسب بسیار بجاست و اجمالا عرض شود که بنیان گذار جهاد اسلامی یک شیعه است و مجاهدان فلسطین بیشترین ارتباط را با شیعیان دارند و از این رو مورد مواخذه اعراب هستند که چرا با شیعه در ارتباط هستند و در اراضی اشغالی تبلیغ شیعه میشود!

گذشته از نکته بالا ؛ ما به حکم "فقه شیعه" در برابر تهاجم دشمن به سرزمین های اسلام و مسلمین -سنی باشندویاشیعه- موظف به دفاع مناسب هستیم.

جدا در این روزها از دو گروه در شگفتی هستم ؛
یکی کسانیکه شیعه و سنی راه انداخته اند!
و آن دیگری که آنچنان بغض نسبت حاکمیت داخلی او را گرفته که با پخش دروغ های رسانه های غربی و صهیونیزمی نادانسته ملتزم به حمایت از اسرائیل شده !

https://t.me/soroushmarefat

واکنش استاد هادی سروش ؛ غربِ فریبکار با شعار دفاع از حقوق بشر، آبروی خ

واکنش استاد هادی سروش به حمله به بیمارستان المعمدانی؛ غربِ فریبکار با شعار دفاع از حقوق بشر، آبروی خود را بُرد

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در واکنش به حمله به بیمارستان “المعمدانی” نوشت:غربِ فریبکار در شعاری که سالها گوش فلک را پر کرده بود به عنوان دفاع از حقوق بشر ، آبروی خود را بُرد ! و بدتر از همه غربی ها آلمان بود که پا از حدودِ انسانیت بیرون گذاشت و قتل عام بیمارستان را حقِ اسرائیل دانست!

به گزارش شفقنا حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش نوشت: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ وقتی به شب رسید یکی از سخت ترین رخدادها آنچنان، رخ آتشین خود را نشان داد که جان هر کسی که بویی از انسانیت برده بود را سوزاند!!

گرچه در بخشهایی از دنیا اسلام شبانه مردم به خیابانها و میدان های اصلی آمدند و با گریه های آن کودکان خونین در کنار مادرهای بی جان همنوا شدند…

اما! غربِ فریبکار در شعاری که سالها گوش فلک را پر کرده بود به عنوان دفاع از حقوق بشر ، آبروی خود را بُرد ! و بدتر از همه غربی ها آلمان بود که پا از حدودِ انسانیت بیرون گذاشت و قتل عام بیمارستان را حقِ اسرائیل دانست!

و اما! در گوشه ای هم عده ای روشنفکرنمائی و حق طلبی شان گل کرد و همه را به گردن حماس انداختند که او شروع کننده بود و چرا عده ای برای حمله اولیه او جشن گرفتند!!
به جشن گرفتن نمی پردازم شاید محل مناقشه باشد، اما چرا اسرائیل جنایتکار را از سفاکی و خونریزی تطهیر می کنید؟!

شگفتی ندارد، وقتی برای معاویه گفتند؛
در صفین عمار کشته شده و پیامبر (ص) کشته شدن عمار را در یک فتنه و بدست گروهک باطل خبر داده و فرموده :
“يا عَمّارُ، تَقتُلُكَ الفِئَةُ الباغِيَةُ، وأنتَ إذ ذاكَ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَكَ .. ؛ اى عمّار! تو را گروهك متجاوز خواهند كشت و در آن هنگام، تو با حق هستى و حق با توست..”
[تاریخ بغداد، ج ۱۳ ص ۱۸۷]
زین جهت ، كشته شدن عمّار، سپاهيان شام را آشفته کرد که ما گروهک تجاوزکاریم؟!
از اين رو، معاويه گفت: جز اين نيست كه عمّار را كسى كشت كه او را به ميدان جنگ كشاند و در معرض كشته شدن قرار داد!
امير مؤمنان (ع) گفت: «پس قاتل حمزه هم باید پيامبر خداست! ؛ – فَرَسولُ اللّهِ (ص) إذَن قاتِلُ حَمزَةَ!!».
[شرح نهج البلاغة: ج ۲۰ ص ۳۳۴]

چرا چنین است؟ ما چه شده ایم؟ و با ما چه کرده اند؟
شهید استاد مطهری جواب می دهد و می گوید: “چرا خدا مسلمانان را عزّت نمی دهد؟ چرا قوانین طبیعت را به نفع مسلمین نمی چرخاند؟ عصبانی می شویم شب از غصه بیخواب میمانیم رنج می بریم و ناله می کنیم دعا و استغاثه می کنیم ولی مستجاب نمی شود پاسخی که قرآن به ما می دهد يك جمله است؛ ” إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم” . خدا قانون خود را عوض نمی کند ما باید خودمان را عوض کنیم. ما غرق در جهالتهم، در فساد اخلاق غوطه وریم هیچگونه وحدت و اتفاق نداریم و در عین حال توقع داریم که خدا ناصر ما و یاور ما باشد!”

‼️در پایان به نکته ای اشاره کنم که چه بسا بررسی زوایای آن در آینده از مسئولیت های مهم سیاستمدارانِ دینی و روانشناسان و اساتید است که چرا بخشی از مردم ما به “رخوت” رفته اند و بخشی هم به “لجاجت” در آمده اند؟

به بهانه قتل عام بیمارستان "المعمدانی" !  ✍️ هادی سروش

🔰 به بهانه قتل عام بیمارستان "المعمدانی" !

✍️ هادی سروش

⚫️ ۲۵ مهر ۱۴۰۲ وقتی به شب رسید یکی از سخت ترین رخدادها آنچنان ، رخ آتشین خود را نشان داد که جان هر کسی که بویی از انسانیت برده بود را سوزاند !!

☑️گرچه در بخشهایی از دنیا اسلام شبانه مردم به خیابانها و میدان های اصلی آمدند و با گریه های آن کودکان خونین در کنار مادرهای بی جان همنوا شدند...

📛 اما ! غربِ فریبکار در شعاری که سالها گوش فلک را پر کرده بود به عنوان دفاع از حقوق بشر ، آبروی خود را بُرد ! و بدتر از همه غربی ها آلمان بود که پا از حدودِ انسانیت بیرون گذاشت و قتل عام بیمارستان را حقِ اسرائیل دانست!

📛 و اما ! در گوشه ای هم عده ای روشنفکرنمائی و حق طلبی شان گل کرد و همه را به گردن حماس انداختند که او شروع کننده بود و چرا عده ای برای حمله اولیه او جشن گرفتند!!
به جشن گرفتن نمیپردازم شاید محل مناقشه باشد ، اما چرا اسرائیل جنایتکار را از سفاکی و خونریزی تطهیر میکنید؟!

☑️شگفتی ندارد ، وقتی برای معاویه گفتند ؛
در صفین عمار کشته شده و پیامبر (ص) کشته شدن عمار را در یک فتنه و بدست گروهک باطل خبر داده و فرموده :
"يا عَمّارُ، تَقتُلُكَ الفِئَةُ الباغِيَةُ، وأنتَ إذ ذاكَ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَكَ .. ؛ اى عمّار! تو را گروهك متجاوز خواهند كشت و در آن هنگام، تو با حق هستى و حق با توست.."
[تاریخ بغداد، ج ۱۳ ص ۱۸۷]
زین جهت ، كشته شدن عمّار، سپاهيان شام را آشفته کرد که ما گروهک تجاوزکاریم؟!
از اين رو، معاويه گفت: جز اين نيست كه عمّار را كسى كشت كه او را به ميدان جنگ كشاند و در معرض كشته شدن قرار داد!
امير مؤمنان (ع) گفت: «پس قاتل حمزه هم باید پيامبر خداست! ؛ - فَرَسولُ اللّهِ (ص) إذَن قاتِلُ حَمزَةَ!!».
[شرح نهج البلاغة: ج ۲۰ ص ۳۳۴]

☑️چرا چنین است؟ ما چه شده ایم ؟ و با ما چه کرده اند؟
شهید استاد مطهری جواب میدهد و میگوید: "چرا خدا مسلمانان را عزّت نمی دهد؟ چرا قوانین طبیعت را به نفع مسلمین نمی چرخاند؟ عصبانی میشویم شب از غصه بیخواب میمانیم رنج میبریم و ناله میکنیم دعا و استغاثه میکنیم ولی مستجاب نمیشود پاسخی که قرآن به ما میدهد يك جمله است؛ " إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم" . خدا قانون خود را عوض نمیکند ما باید خودمان را عوض کنیم. ما غرق در جهالتهم، در فساد اخلاق غوطه وریم هیچگونه وحدت و اتفاق نداریم و در عین حال توقع داریم که خدا ناصر ما و یاور ما باشد!"

‼️در پایان به نکته ای اشاره کنم که چه بسا بررسی زوایای آن در آینده از مسئولیت های مهم سیاستمدارانِ دینی و روانشناسان و اساتید است که چرا بخشی از مردم ما به "رخوت" رفته اند و بخشی هم به "لجاجت" در آمده اند؟

https://t.me/soroushmarefat

درباره قتلرمهرجویی ؛ حوادث تیره و چند چهره ای ما را احاطه کرده ...  ✍️هادی سروش

🔰حوادث تیره و چند چهره ای ما را احاطه کرده ...

✍️هادی سروش


زنده یادِ مظلوم جناب مهرجویی و همسرش به شکل تاسف باری با سلاخی به قتل رسیدند!

این حوادث یک حادثه فردی است که روی کل جامعه تاثیر بسیار بدی میگذارد.

در حکومت دینی اگر یک فرد ناشناس هم به قتل برسد بر عُهده حکمرانان است که بمقتضای آیات سوره مائده با تصور اینکه همه جامعه از دم تیغ گذشته اند ، اقدام کند ، حال اگر فردی مشهور و صاحب دانش و هنر و شناخته شده باشد و به بدترین شکل به قتل برسد تکلیف بر حکمرانان روشن است .

آقایانِ حُکمران ، اعم از قضائی و امنیتی و انتظامی در مواجهه با شرائط مهمی هستید و حوادث تیره ای اطراف شما را گرفته و افکار عمومی گرچه به هرچه که بوی سیاست و جناح سیاسی دهد بی رغبت است ، اما در مواجه با این حوادث تیره سخت شما را زیر ذره بین دارد ، همانطوریکه در سال گذشته در جریان تلخ و تیره مسمومیت دانش آموزان چنین بود و نیز سالهای قبل تر در مواجهه شما با قتل های مشابه سخت گیر بود چرا که این حوادث تیره ؛ جامعه را سخت پریشان میکند.

درس بزرگی امام امیرالمومنین (ع) در شرائط تیره و سخت جامعه ؛ قبول تیرگی حوادث ، دست استمداد بسوی مردم و در صورت عدم مساعدت ؛ رها کردن مسئولیت و واگذری به افراد شایسته و لایق به امور است.

امیرالمومنین (ع) در جریان قبول مسئولیت بعد از دوران خلیفه سوم که جامعه خود را در هاله ای از حوادث تیره میدید ، فرمود :
"دَعونی وَ الْتَمِسوا غَیری فَانّا مُسْتَقْبِلونَ امْراً لَهُ وُجوهٌ وَ الْوانٌ‏"
استاد مطهری این جملات نهج البلاغه را چنین ترجمه میکند ؛
"مرا رها کنید و دنبال کس دیگری بروید که ما حوادث بسیار تیره‏‌ای در پیش داریم -تعبیر عجیبی است- ، کاری را در پیش‏ داریم که چندین چهره دارد یعنی آن را از یک وجهه نمی‌شود رسیدگی کرد، از وجهه‏‌های مختلف باید رسیدگی کرد. بعد می‌گوید: خلاصه راهِ شناخته‏ شده‌ و تعیین کرده بود الآن نشناخته شده، فضا ابرآلود گردیده است!"

راه روشن است ؛ برای غلبه بر حوادث تیره استفاده از کادر ورزیده و رفتار صادقانه و معرفی جنایتکار در هر موقعیتی است .

🆔https://t.me/soroushmarefat

خطایِ مقایسه با داعش!!  ✍هادی سروش

🔰 خطایِ مقایسه با داعش!!

✍هادی سروش


✅️فلسطینیان باعملیات چند جانبه "طوفان الاقصی" همه اعتبار امنیتی اسرائیل را به تمسخر گرفتند وحیثیت آنان را بردند.

🔴در این مجال، برخی از ناراحتان سیاسی داخلی که به ناراحتی آنان از اوضاع کشور ارج میگذاریم مرتکب اشتباه غیر قابل باوری شدند و بر اساس برخی تصاویر؛ مجاهدانی که جانشان به لب رسیده را با داعش مقایسه کردند!
اینجاست که نمیتوان بر این اشتباه بزرگ آن چشم پوشی کرد و یا آن اشتباه را دید وسکوت کرد!

🔺️عاری شدنِ فلسطین از مظلومیت ومقایسه آن با داعش یک خطا محض است! اشتباهاتِ احتمالیِ فردی و یا گروهی برخی فلسطینیان -درصورت درست بودنِ برخی تصاویر- به هیچ انسان صاحب فکر و اخلاقی اجازه نمیدهد آنان را کنار داعش که مجموعه ای از افراط و وحشی گری و غاصب دین و ملت هستند، قرار دهد.
اسرائیل در طول بیش از هفت دهه آن قدر ظلم کرده که ظالم بودنِ آنان ومظلوم بودنِ فلسطین؛ ذاتی هر دوگروه شده.

🔺️نارواست اگر ازبخشی از حاکمیت گلایه ای وجود دارد، آن را به مسائل مختلف که پای انسانیت در کار است تعمیم دهیم و "کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا" فراموش شود.

🆔https://t.me/soroushmarefat

پاسخ استاد هادی سروش به شبهه افکنی رژیم صهیونیستی

پاسخ استاد هادی سروش به شبهه افکنی رژیم صهیونیستی

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش بیان کرد: رژیم صهیونیستی دولتی جعلی، دروغ و نیرنگ است که برای فریب جوان نوپای ما دست به تحریف معنوی قرآن زده و می گوید براساس آیات قرآن و تورات؛ اراضی مقدسه از آن یهود است و باید به آن باز گردد! مهم‌ترین آیه‌ای که اشاره به این مبنا دارد، کلام حضرت موسی(ع) به قوم خود است: «یَاقَوْمِ ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتىِ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لَا تَرْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِکمُ‏ْ فَتَنقَلِبُواْ خَسِرِین»؛ در این آیه حضرت موسی(ع) به قوم خود می‌گوید وارد سرزمین مقدس شوید که خداوند آنجا را برای شما قرار داده است.

به گزارش شفقنا، استاد هادی سروش در سلسله مباحث خود با عنوان “پیامبرانه ها” گفت: پیامبر(ص) در آخرین سخنرانی در مدینه از حقوق عمومی سخن گفت و به حاکمان حکومت دینی سفارش کرد و فرمود: به بزرگان علم و اندیشه احترام بگذارید، به ضعیفان جامعه توجه داشته باشید و رفاه زندگی مردم در نظر بگیرید در غیر این صورت آنان به کفر نزدیک می شوند و در مرحله آخر فرمود: از مسلمین حراست کنید و آنان را در زبانه جنگ قرار ندهید که نسل مسلمین کاهش پیدا کند.

سروش گفت: سیره پیامبر(ص) در زمینه حقوق خصوصی انسان ها برای ما کافی است. فردی به نام ابی الحمیساء می گوید: قبل از بعثت، من درپی پیامبر بودم، با او در مکانی قرار گذاشتم، اما من فراموش کردم و نرفتم. روز سوم یادم آمد و سر قرار رفتم. پیامبر فرمود: ای جوان! مرا به سختی انداختی، من سه روز است که اینجا هستم». این اوج اخلاق انسانی و کمالات الهی پیامبر اکرم(ص) از پیش از بعثت است.

استاد حوزه گفت: توجه پیامبر(ص) در هماهنگی حقوق و اخلاق است، به این نمونه توجه کنید؛ خواهر رضاعی اش به خدمتش رسید و حضرت احترام کرد و او را روی عبا خود نشاند، بعد از مدتی برادر رضاعی هم آمد پیامبر(ص) او را هم احترام کرد، اما به شکل یک احترام متعارف و معمولی، اصحاب دیدند و وقتی پرسیدند چه تفاوتی بین خواهر و برادر رضاعی بود که چنین انجام دادید؟ فرمود: او حق مادرش بیشتر ادا احترام کرده و من هم به او بیشتر احترام کردم.

استاد حوزه افزود: این سیره مبارکه حضرت رسول الله برگرفته از قرآن شریف است ‌چرا که در قرآن سه دستور مهم آمده؛ اول سخن از کرامت ذاتی انسان دارد که در سوره اسرا فرمود: “لقدکرمنا بنی آدم”. این آیه به ضمیمه سخن امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر که مردم را یا هم دین و یا هم نوع می داند، حکایت از کرامت ذاتی انسان دارد و تعجب می کنم که برخی از دوستان در حوزه علمیه قم توجه لازم را نمی فرمایند. و در مرحله بعد قرآن اشاره به کرامت اکتسابی نموده که در سوره حجرات ات و فرمود: “ان اکرمکم عندالله اتقاکم”. این آیه مربوط مومنان است که دارای امتیاز معنوی هستند. و در مرحله سوم قرآن نوع ارتباط و تعامل با دگراندیشانی را تشریح می کند که از نظر دینی کافرند، ولی دارای عناد و لجاجت نیستند در سوره ممتنحه فرمود: “اَن تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِم” که سخن از بر و نیکی و رفتارعادلانه است.

آقای سروش درباره شبهه افکنی اسرائیل با تحریف معنای آیه ۲۱ سوره مائده قرآن گفت: این دولت جعلی و دروغ و نیرنگ برای فریب جوان نوپای ما دست به تحریف معنوی قرآن زده و می گوید براساس آیات قرآن و تورات؛ اراضی مقدسه از آن یهود است و باید به آن باز گردد! مهم‌ترین آیه‌ای که اشاره به این مبنا دارد، کلام حضرت موسی به قوم خود است: «یَاقَوْمِ ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتىِ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لَا تَرْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِکمُ‏ْ فَتَنقَلِبُواْ خَسِرِین»؛ در این آیه موسی(ع) به قوم خود می‌گوید وارد سرزمین مقدس شوید که خداوند آنجا را برای شما قرار داده است.

وی بیان کرد: پاسخ این شبهه افکنی روشن است؛ اولا؛ این آیه مرتبط با همان قوم زمان موسی است بخاطر تعبیر “لکم” که در آیه آمده است. ثانیا؛ اگر مالک هستند که از این اراضی مقدسه که شامات است اعراض کردند و در آیه ۲۲ مورد توبیخ قرار گرفتند و بعد هم روی به گوساله پرستی بردند! و ثالثا؛ اگر مالکیتی مطرح است، مالکیت کل ساکنین آنجا است که فلسطینیان هستند اعم از و یهودیان و مسیحیان و مسلمین هستند، نه اینکه یهودیهای کشورهای دیگر را بعد هزاران سال در آنجا جمع کنند با غصب و آدمکشی ملک و مال مالکین را از آن خود کنند!

آقای سروش گفت: اسرائیل حجم کوچکی از سرزمین فلسطین را خریداری کرد، اما با گذشت زمان و استفاده از نیروی نظامی، بیشتر کشور فلسطین را تحت اختیار گرفته و حتی به قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل نیز عمل نکرده است. در قطعنامه ۲۴۲ که تضمین آزادی کشتیرانی در آب‌های بین‌المللی ، حل عادلانه مسئله آوارگان ، و تضمین مصونیت سرزمینها مطرح است ، بکلی توسط این رژیم جعلی منسوخ شده است، چرا که امروزه اسرائیل به هیچ یک از آوارگان فلسطینی، حق برگشت نمی‌دهد ولی یهودیان را از تمام دنیا در آنجا جمع میکند و زمین ها را به زور تصرف کرده و به هیچ وجه عقب نشینی نمی‌کند و حتی خواهان تسلط بر مناطق فلسطینی نشین نیز است و در مناطق آنها شهرک سازی می‌کند و اجازه کار در منطقه را به فلسطینی ها نمی دهد.

شاخصه ها و امتیازات علمی، عرفانی و اخلاقیِ علامه حسن زاده آملی: نوشتاری از استاد هادی سروش

شاخصه ها و امتیازات علمی، عرفانی و اخلاقیِ علامه حسن زاده آملی: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا – حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در نوشتاری آورده است: بمناسبت سالگشت رحلت علامه آیت الله استاد حسن زاده آملی قرار داریم و حق شاگردی ایجاب میکند مطالبی تقدیم کنم.

جامعیت بی نظیر علامه استاد حسن زاده

ایشان به تمام علوم اسلامی آشنا بود، بلکه در بسیاری از آنها تخصص داشت از علومی مثل هیئت و نجوم و ریاضیات تا علوم نقلی مثل رجال و فقه و علوم عقلی مثل فلسفه، و علوم شهودی مثل عرفان البته بیشترین زحمتی که ایشان کشید و تخصص بی نظیری را رقم زد در عرفان نظری است.

عرفان چیست؟

عرفان یک علم است و دارای اصطلاحات مربوط به خود و در راستای شناخت خدا واسما خدا وصفات خدا است.
در عرفان ؛ بعد از سخن از خدا ، سخن از انسان کامل است چون میخواهد بگوید چه انسانی توانسته به این شناخت ، و مقام قرب نائل شود؟ در ابحاث عرفانی تثبیت میشود؛ در تئوری و نظر و نیز در مقام سیر وسلوک، که اولی عرفان نظری و دومی عرفان عملی ؛ تنها کسی که توانسته دارای مقام معرفت باشد انسان کامل و معصومین علیهم السلام هستند.
لذاست که عرفان دو بحث داریم ؛ اول توحید چیست؟ و دوم اینکه موحد کیست؟

تعریف ابن سینا از عرفان و عارف
شیخ الرئیس تعرفی مهمی درباره عرفان و عارف دارد و بسیار مورد توجه حضرت علامه بود ، شیخ در کتاب الاشارات گوید ؛ “المنصرف بفکره الی قدس الجبروت مستدیما لشروق نورالحق فیخص باسم العارف”
نظر فیلسوف اول جهان اسلام این است ؛ کسی که با تمام درک و نظر خود روی بسوی جبروت دارد و از درون خود به حق نظر میکند و نور از آن ناحیه بر او میتابد ؛ عارف است.
پس عارف نگاهش به بالاترین نقطه هستی است.

تفاوت علامه حسن زاده با دیگر عارفان

خیلی ها در این مسیر زحمت کشیدند و ره آوردی را به عالَم عرضه کردند. اما نکته این است که تفاوت علامه حسن زاده با عارفان دیگر چیست ؟
اینجاست که باید شاخصه ها و امتیازات ایشان مورد بررسی قرار داد.

شاخصه اول؛ هماهنگی عرفان و برهان با قرآن

استاد، در تدریس و آثارشان تاکید بسیار دارند و بر این مبنا نظریه پردازی و تحقیقات منحصر به فردی دارند که عرفان و برهان و قرآن از هم جدایی ندارند و با زبان متفاوت یک حقیقت را ثابت میکنند
یعنی آنچه حکیمان و عارفان گفتند با قرآن تغایری ندارد. مثلا بحث ظهور ظاهر در مظهر در که عرفانبه عنوان یک بحث مهم مطرح است ، مفاد همان بحث آیه “مارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی” است، و همین حقیقت را فلیسوف با بحث “توحید افعالی” مطرح کرده است.
غرض این است بین استدلال درست و بین شهود راستین و قرآن هماهنگی است.
این درست بر خلاف نظریه و مکتب تفکیک است که اینها را از هم جدا میداند!
خلاصه اینکه ؛ برهان و عرفان در اصطلاح خطاب محمدی (ص) که قرآن و روایات است هیچ تغایر و دوئیتی ندارد.

شاخصه دوم؛ عارف سرسپرده قرآن است

شاخصه مهم حضرت علامه ، در سر سپردگی عرفان و عارف به خود بود و ایشان نسبت به قرآن چنین بود.
سفارش ایشان بصورت مکرر به قرآن بود ، اول تلاوت قرآن و بعد فهم آن ، و بعد عمل به آن را توصیه داشتند.
همیشه میگفتند؛ انسان قرآنی شوید تا پاک شوید و پاکان با شما در تماس باشند و تکرار میکردند ؛ «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه /۷۹) انسانهای پاک و مطهّر هستند که جز پاکان نمی‏ توانند آنان را مس کنند. خود آن عالیجناب چنین بود که از هررفتار و از شنیدن و گفتنِ سخنِ غیرپاکی حذر داشت .
مقصود ایشان از انسانِ قرآنی شدن بود این بود از گوش و زبان و چشم تا قلب نباید محل ورود و زندگی نامحرم باشد. و بعد توصیه به پیاده کردن معانی قرآن در جان ، سیر معنوی بر اساس قران داشتند.
در مورد فهم قرآن به تفسیر توجه خاصی مبذول میداشتند. خود ایشان در محضر علامه شعرانی یکدوره تفسیر مجمع البیان خوانده بود وسفارش به خواندن دائمی تفسیر الصافی نوشته مرحوم فیض کاشانی داشتند و میفرمودند؛ این تفسیر چون دارای دو محتوا است مهم و مغتنم است؛ اول روایات مربوط به آیات را دارد و دوم اینکه هم خود فیض چون حکیم و عارف بوده کلمات مهمی در تفسیر قرآن دارد.

شاخصه سوم ؛ عرفان باید بر وزان شریعت باشد

شریعت را داری اسرار میدانست که دست داشتن در عرفان را به برکت توجه به شریعت و فقه میدانست .
مثلا میگفت فقه میگوید زنا را شلاق بزنید و سارق را دست ببرید .. میفرمود این احکام بطونی دارد و آن این است که خلاف اخلاق وقتی شلاق زده شود شخصیت شان اُفت میکند، و در سرقت باید از سارق کلید از او گرفت و کلید دزدی او دست اوست.
استاد عزیزما در عرفان از شریعت عبور نمیکرد بلکه شریعت اساس کار ایشان در عرفان بود.

اما خصوصیات قابل توجهی ما در ایشان دیدیم ، که در مشی و سیره علمی و معرفتی ایشان وجود دارد؛

خصوصیت اول؛ احترام و توجیه سخنان علماء سلف

روش ایشان در بحث های در جایی که بین نظرات علماء یک رشته یک نوع تعارضی دیده میشد این بود که در مواجهه با بحث هایی که علماء بزرگ ارائه کرده اند؛ اولا باید دید نظرشان چه بوده ؟ چه دغدغه ای پشت آن نظریه قرار گرفته ، و ثانیا باید بین نظرات مختلف را جمع کرد و تغایر و تخالف را کاهش داد.
خود ایشان این “اُنس بین نظرات عالمان” را سیره علمی خود قرار داد و در آثار گران بهایش بسیاری از تغایرها و اختلافات علمی بین علماء را تبدیل به وحدت نظریه کرد.
به عنوان نمونه ؛ در بحث اتحاد عاقل بمعقول که ابن سینا منکر وجود آن است و ملاصدرا در مقابل او مؤید آن قاعده فلسفی است ، و یا در بحث اصالت وجود و اصالت ماهیت که دو قول کاملا در مقابل است ، ایشان توجیهاتی داشت که میتوانست این دو نظریه را به وحدت نظر برساند، و نیز در وجود مجردیِ نفس که ابتداءاً مادی است و بعد مجرد میشود که در فلسفه ملاصدرا از آن تعبیر به “جسمانیةالحدوث و روحانية البقاء” میشود با نظریه فیلسوفان مشائی سازگار نیست تحقیقی شنیدنی داشتند و مباحثی از این سنخ یک مقاله مفصلی را طلب میکند.

خصوصیت دوم ؛ مخالفت با هرگونه عرفان مسلکی دورغین

ملاک و معیار عرفان در نزد علامه حسن زاده این بود که عرفان را به حرکاتِ خشک و مقدسی نمیدانست و نیز با حرکات نمایشی برای اظهار اینکه کسی بگوید عرفان پیش من است ، سخت مخالف بود .
او عارف و عرفان را دور از لباسِ تمییز و نو و یا شاد و متبسم بودن میدانست و اصلا بی موالاتی شخصی در لباس و ظاهر را علامت عرفان نمیدانست.
میفرمود؛ در کتاب مراة العقول روایتی آمده کسی با حالت خمیده راه میرفت .. جناب رسول الله(ص) دست به نشانه او زد این چه حالتی است که بخود گرفتی خدا انسان را مستوی القامه تو رد خلق کرده و شما این حالت را بخود میگیری؟!
خود ایشان با یک قامت رعنا و لباس مرتب در خیابان راه میرفت. و خلاصه با دکان بازی بوسیله عرفان شدیدا مخالف بود و بلکه متنفر بود. از این رهگذر با سر کج کردن و دعا نویسی و .. میانه ای نداشت و این امور را عرفان نمیدانست بلکه ضد عرفان معنا میکرد .
نسبت به برخی افراطی گری ها حساسیت نشان میداد مانند اینکه کسی بخواهد کنار قبر عالمی بنشیند و زندگی رها کند. گاهی در درس گلایه میکرد چرا بعضی از خانم ها که باید به وظیفه زندگی برسند میروند و در کنار قبری از صلحا و علماء بیتوته میکنند.
این ها نمونه های روش علامه در مواجهه با عرفانی های بود که هیچ مناسبتی با دین و عقل ندارد. همیشه میفرمودند : “تمام راه سیروسلوک قرآن است و حرکت در مسیر پیامبر خاتم (ص) و امام مُلک و ملکوت صادق آل محمد(ع) قرار دارد.”

خصوصیت سوم ؛ ادب و ادب و ادب

یکی از خصوصیات در شخصیت ایشان ادب بود و آن را در عرفان دخالت میداد .
ایشان بسیار بسیار مودب بود . علامه حسن زاده یعنی ادب ادب ادب ؛ در نگاه در راه رفتن در نشستن در درس و نام بردن از افراد و..
علامه حسن زاده این ادب را “ادب مع الله” میدانست چون ما در هر حالی در محضر خدا هستیم باید با همه چیز و در برابر همه چیز ادب را رعایت کنیم .

خصوصیت چهارم ؛ توصیه به محبت به دیگران

توصیه به محبت داشتن یکی از آن خصوصیات است .
مثلا در مورد محبت به هم نوع و خصوصا ارتباط با خانواده حساس بود و نمیپذیرفت که کسی از عرفان سهمی برده باشد ولی با خانواده و جامعه بد اخلاق باشد
تعبیر میکرد ؛ وقتی خانه میروید پدر باشید و نه پلنگ ! که بچه ها با دیدن شما فرار کنند
لباس روحانیت را آرم پیامبر میدانست که باید با مردم محبت کند و عارف با مردم خوشرفتار است و میگفت کسی که با مردم بدرفتار است عارف نیست بلکه اصطلاحات را یاد گرفته است .

خداوند روح عالی این استاد فرزانه و عالم جامع و پر تلاش و فداکار را با اولیاءاش محشور فرماید

سخنی با جوانان و روشنفکران درباره حمایت از فلسطین: نوشتاری از استاد هادی سروش

سخنی با جوانان و روشنفکران درباره حمایت از فلسطین: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در نوشتاری به تحولات اخیر در فلسطین اشاره کرده و آورده است:

سخنی با جوانان و روشنفکران درباره حمایت از فلسطین:

اول؛ مظلوم بر بلندکردن صدا بر علیه ظالم و بدگویی به او، در قرآن به شکلِ شگفت آوری مورد تشویق است چراکه برای او تشویقی از جنس معنویت، محبت و نزدیکی به خدا در قرآن اعلام شده چنانچه در سوره نساء می فرماید: “خداوند، بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد، مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد، و خدا شنواى داناست؛ – لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا.”
جالب است در پایان آیه؛ خدا خود را شنونده بلندگویی ها و درشت گویی ها مظلوم معرفی کرده است.

دوم؛ در مظلومیت ملت فلسطین هیچ سنت گرا و روشنفکر، و یا آرمان گرا و عملگرا تردید نمی کند. ملتی که حتی به قطعنامه سازمان ملل و دست کشیدن از بخشی از سرزمین مادری خود رضایت داده و مجبور به هجرت از کرانه باختری شده و سالهاست در “غزه” به سر می برد، غزه ای که به گفته یک فعال سیاسیِ اسرائیلی؛ “بزرگترین زندان دنیا با دومیلیون نفر زندانی رادربردارد.” در غزه؛ زندگی توام با محدودیت و محرومیت و شکنجه است و در غزه است که ملتی هر چند روز یکبار در طول بیش از هفتاد سال عزیزان به خون غلطیده خود را به رخ خاک می برد!
بر این اساس حملات به نام “طوفان الاقصی” یک نقطه آغاز نبوده بلکه یک واکنش در برابر سالهای سال محرومیت و جنایت اسرائیل بوده است.

سوم؛ ممکن است در گوشه کنار این رخداد عظیم تاریخی که همه حیثیت اسراییل را به باد داده برخی نقاط خاکستری هم دیده شود که با موازین دینی و انسانی مطابق نباشد اما با ظلم و جنایت اسرائیل در همان راستا قابل مقایسه نیست و غفلت از این مهم؛ باعث نشاندن ظالم به جای مظلوم است. و البته شاید در آینده با فریب کاری استعمار جهانی شاهد نمونه های دیگری هم باشیم پس لازم است به رسانه های اصلی توجه کنیم تا از تحت تاثیر دخل و تصرف های رسانه ای محفوظ باشیم، در اینصورت از تمام هویت مان که مبارزه با ظلم به ملت هاست، محفوظ و مصون داشته ایم.

چهارم‌؛ حمایت از مظلوم‌؛ به بیان پیامبر رحمت (ص) که فرمود: “هر کس استمداد مظلومی را بشنود و ترتیب اثر ندهد، مسلمان نیست”؛ یک وظیفه اسلامی است، بلکه یک وظیفه عقلی بوده و به مقتضای روشنفکری است.

پنجم؛ حمایت از مظلومیت فلسطین باید از روی اختیار، اشتیاق، منضبط و منطبق با قواعد بین الملل باشد تا بتواند در جهان امروز تاثیر گذار باشد. این روی حمایت های صِرف دولتی و یا اکراهی اگر تاثیر سوء نداشته باشد، حتما بی تاثیر است.

ششم؛ ما می توانیم با حمایت عقلانی از مظلوم و هدایت آنان به استفاده از راهکارهای مقبول دینی و ملی و بین المللی، رسالتی که به مقتضای هویت مان است داشته و اضافه بر آن؛ میدانِ حمایت را تحویل به اقتدارگرایانی که خود در ظلم به زنان و کودکان دستی در کار داشته اند نداده و مانع از سوء استفاده های قدرت طلبان شویم.

هفتم؛ ضرورت دارد همواره نوع گفتار و برخورد اسرائیلی ها را مرور کنیم تا گرفتار فراموشی ظلم شان نشویم‌؛ به عنوان نمونه؛ سخنان گالانت وزیر جنگ رژیم اسرائيل است که می گوید: «ما داریم با حیوانات می‌جنگیم و مطابق همین عمل می‌کنیم … ما غزه را کاملا محاصره می‌کنیم، نه برق، نه غذا، نه آب و نه سوخت، همه چیز تعطیل می‌شود.» این نهایتِ ادبیات یک نژاد پرست و جانورِ ضد انسانی است که در مغایرت با همه قوانین بین المللی است.

هشتم؛ ممکن است شما جوان عزیز در نوع حمایت مالی و یا نظامی و یا رسانه ای مسئولین به فلسطین، منتقد و یا معترض باشید و این حق شهروندی شماست، اما سکوت؛ تحمیل خاموشی بر خاستگاه درونی و هویت آرمانی شما در مقابل چنین جانورانی است که ادبیات شان را تقدیم نمودم.

نُهم؛ شدنی است که شما دختر و پسر، شما جوان عزیز و شما روشنفکرانی که سرمایه ای سترگ هستید، در عین محکومیت اسرائیلِ ظالم؛ مانع از تندروی ها و پنهان شدن برخی افرادی شوید که می خواهند تعدی به حقوق شهروندان خود را پشت حمایت از فلسطین قرار دهند.

دهم؛ بله، می پذیرم یکی از عوامل تاثیرگذار بر دلسری نسبت به دفاع از مظلوم می تواند نگاه های جناحی در ادعای دفاع از مظلوم در یک حاکمیت باشد اما نباید بر آه مظلوم سکوت کرد بلکه باید با پایداری و ایفاء نقش، حاکمیتی این چنینی را وادار به صداقت با شهروندانش نمود.

سخن آخر خطاب به حکمرانان سیاسی است؛ طبیعی است برای برخورداری از یک حمایت تاثیرگذار؛ باید اولاً؛ سیستم حکمرانی از هر گونه استاندارهای دوگانه در بحث ظلم فاصله داشته باشد، و ثانیا؛ شهروندان از عدم ورود کشور به جنگ در اطمینان باشند، و ثالثاً؛ در جریان حمایت ها؛ اِعمال سلیقه سیاسی نشده و تمام حقیقت حمایت از ملت فلسطین مِلک طلق یک جریان سیاسی به حساب نیاید.

استاد هادی سروش: «امنیت اقتصادی» از حقوق مسلم شهروندی است

خبرگزاری بین المللی شفقنا

استاد هادی سروش: «امنیت اقتصادی» از حقوق مسلم شهروندی است

اساس حقوق شهروندی در قرآن آمده / ما از منابع مان در حقوق بشر بهره نگرفتیم و دیگران بهرمند شدند و جامعه خود را ساختند/ سیره و خصوصاآخرین سخنان پیامبر دلیل بر ضرورت رفاه ، وجود امنیت اخلاقی و تربیتی در جامعه است

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش با تأکید بر اینکه اساس حقوق شهروندی در قرآن آمده است، گفت: امنیت اقتصادی از حقوق مسلم و غیر قابل انکار شهروندی و حقوق بشر است. جامعه باید در آرامش اقتصادی و در مسیر توسعه زندگی و رفاه و نیز ارتقای تولید و افزایش سرمایه های ملی باشد.

به گزارش شفقنا، استاد هادی سروش در سلسله مباحث خود با عنوان “پیامبرانه ها” گفت: ارزنده‌ترین شخصیت‌ها و محبوب‌ترین انسان‌ها پیش خداوند آن انسانی است که سیره پیامبر را مورد الگوی قرار دهد و امروز در زمینه حقوق شهروندی سیره رسول الله ص برای ما کافی است.

ضرورت توجه به سیره پیامبر(ص)

وی گفت: امیرالمومنین در نهج البلاغه توجه به سیره پیامبر را مورد تاکید قرار داده است می‌فرماید:
“فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ الاَْطْیَبِ الاَْطْهَرِ ـ ص ـ فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى، وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى. وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّهِ، وَالْمُقْتَصُّ لاَِثَرِهِ. ؛ – به پیامبر پاک و پاکیزه ات (ص) تأسّى جوى; زیرا در او سرمشقى است براى آن کس که مى خواهد تأسّى جوید و رابطه اى است عالى براى کسى که بخواهد به او مربوط شود، محبوب ترین بندگان نزد خدا کسى است که به پیامبرش تأسّى جوید و در پى او گام بردارد..
علت این همه تاکید به خاطر این است که در سیره پیامبر همه نیازهای انسان و بشر دیروز و امروز تعبیه شده است. اگر کسی به الگوی رفتاری پیامبر در بخش فردی و اجتماعی توجه کند یک الگوی کامل در حقوق بشر را بدست دارد.

ریشه حقوق بشر و حقوق شهروندی در قرآن است

استاد حوزه تصریح کرد: در قرآن در زمینه حقوق بشر و حقوق شهروندی آیه‌ای دارد که همه رفتارهای حقوقی را میتوان از این آیه استخراج نمود ؛ در آیه ۸۵ سوره هود است که آمده؛ در آیه ۸۵ سوره هود آمده : ” وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ.”
نکته مهم این که قرآن اجازه به تعدی هیچ حقی را نمیدهد ، هر حقی که عرف و عقلاء برای بشر ثابت میدانند. و این محور مهم قرآنی که فرمود؛ “وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ” ؛ هیچ انسان‌ی به هیچ بهانه واهی حق ندارد که مردمی را از حقشان محروم سازد. به نظرم این آیه از زیباترین و آیات کامل‌ترین آیات در رابطه با حقوق بشر است.

اعتراف مهم ویل دورانت

وی گفت: بر سخن زیبایی نویسنده معروف دنیا به نام ویل دورانت دارد و می‌گوید آنچه از حقوق در جهان غرب مطرح است ، سابقه آن در دین اسلام است . به باورم ؛ امروز اگر در جهان غرب فیلسوف و شخصیتی نام آشنا در بحث حقوق به نام کانت وجود دارد و سخن از حقوق بشر دارد ریشه در تعالیم بلند آسمانی اسلام دارد که متاسفانه ما خودمان نتوانستیم از آن استفاده کامل را ببریم .

ظلم در حق الناس بخشودنی نیست

آقای سروش ادامه داد: حال اگر حقوق بشر رعایت نشود، آنجا وژه‌ای به نام ظلم مطرح می‌شود.
در نهج البلاغه خطبه ۱۷۶ وقتی اقسام ظلم تبیین میشود به “حق الناس” که میرسد تصریح میکند؛ این ظلم قابل بخشش نیست مگر اینکه بخشش از سوی صاحب حق شکل بگیرد ؛ “أمّا الظُّلمُ الذي لا يُترَكُ فظُلمُ العِبادِ بَعضِهِم بَعضا”. و حتما حقوق شهروندی از مصادیق روشن حق الناس است.

عناصر مهم حقوق بشر در آخرین سخنرانی پیامبر رحمت

وی گفت: نگاه رسول الله به حقوق بشر و حقوق شهروندی در سخنرانی رسمی ایشان که به عنوان آخرین خطبه رسمی در مسجد مدینه مطرح است و در تاریخ و در حدیث نقل شده است گواه زنده‌ایست بر اینکه پیامبر آخرین سخن خود را متوجه نماز و روزه و حج نمی‌کند بلکه متوجه حقوق بشر و توصیه به حاکمان و حکمرانان جوامع اسلامی در رعایت حقوق بشر است.
ابتدا از حفظ امنیت جانی شهروندان می‌گوید و می فرماید: “قَالَ أُذَكِّرُ اَللَّهَ اَلْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي أَلاَّ يَرْحَمُ عَلَى جَمَاعَةِ اَلْمُسْلِمِينَ.. وَ لَمْ يُضِرَّ بِهِمْ فَيُذِلَّهُمْ .. وَ لَمْ يَخْبِزْهُمْ فِي بُعُوثِهِمْ فَيَقْطَعَ نَسْلَ أُمَّتِي”
مبادا با رفتار شما و حکمرانی شما ضرری متوجه شهروندان جامعه شود ، مبادا لشکرکشی ها و جنگ باعث خونریزی و کشتار در جامعه اسلامی شود.

آیا می توان مردم به قربانگاه برد؟

سروش یادآور شد؛ در اینجا لازم است متذکر شوم که اگر سوال شود آیا پیامبر نسبت به ترویج توحید معنویت و اخلاق در جامعه مسئولیتی دارد؟ پاسخ می‌دهیم ؛بله مسئولیت دارد.
سوال می‌کنیم آیا برای احقاق حقوق اجازه مقابله و مقاتله دارد؟ پاسخ می‌دهیم؛ بله.
و اما سوال سوم؛ برای ترویج معنویت و توحید در جایی که ظالمان در مقابل پیامبر صف می‌کشند آیا پیامبر می‌تواند جامعه و مردم را قربانی کند؟ با مراجعه به آیه ۸۴ سوره نساء چنین اجازه در رابطه با قربانی کردنِ مردم دیده نمیشود چراکه می فرماید: “فَقاتِلْ فِي سَبِيل
ِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ”
پس قرآن اجازه قربانی کردن مردم و تحمیل بر مردم را نمیدهد بله ترغیب مومنان با جهاد سخن دیگریست.

توضیه پیامبر به حکمرانان در راستای امنیت روانی و تربیتی جامعه

وی گفت: بخش دیگری از آخرین سخنرانی پیامبر در راستای امنیت روانی و تربیتی جامعه است. جامعه باید به شکلی تحت یک حکمرانی درست قرار بگیرد که افراد از این حقوق شهروندی یعنی امنیت و آرامش روانی و ارتقای تربیتی بهره‌مند باشند. به این مهم پیامبر رحمت اینچنین اشاره فرمود ؛ “فَأَجَلَّ كَبِيرَهُمْ وَ رَحِمَ ضَعِيفَهُمْ وَ وَقَّرَ عَالِمَهُمْ” جامعه ای مورد قبول پیامبر رحمت است که ضعیفان و اندیشمندان و عالمان مورد تکریم بوده باشند.

طبق تعالیم پیامبر؛ عدم امنیت اقتصادی به دین گریزی ختم میشود

آقای سروش در ادامه شرح خطبه آخر پیامبر گفت: پیامبر رحمت در بخش سوم از آخرین سخنرانی خود متوجه امنیت اقتصادی است. و فرمود؛ “وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ” اگر حکمرانان با تصمیمات غلط باعث فقر جامعه شوند، آن جامعه به دبن گریزی و کفر کشیده خواهد شد. امنیت اقتصادی از حقوق مسلم و غیر قابل انکار شهروندی و حقوق بشر است جامعه باید در آرامش اقتصادی و در مسیر توسعه زندگی و رفاه و نیز ارتقای تولید و افزایش سرمایه های ملی باشد.

  • برچسب ها
  • پیامبرانه ها
  • حقوق بشر
  • حقوق شهروندی
  • هادی سروش

اخبار مرتبط

«پیامبر(ص) با وجود زمینه اقتدار، اما سراسر رحمت است»: نوشتاری از...

درباره شروع جنگ و تهمتی بزرگ به امام خمینی/ نوشتار استاد...

استاد هادی سروش: «عدالت و صداقت» راهبرد مهم حکمرانان حکومت دینی...

پیامبر رحمت؛ با وجود زمینه اقتدار اما سراسر  رحمت است ✍️هادی سروش

‍ ‍ ‍ 🔰پیامبر رحمت؛ با وجود زمینه اقتدار اما سراسر رحمت است ..

✍️هادی سروش


🔸️رحمت و محبت برای دوست و یا در شرائطی که از او محبتی دیده ایم که هنر نیست، محبت و گذشت و خیرخواهی و دادنِ فرصت برای کسی که دشمن است و یا معاند است و غیر دشمنی از او ندیده ایم ، "رحمت" است.

🔺️اضافه کنید از رحمت کسی سخن میگوییم که قدرت اول در میان مسلمین را داشت و در برابر هیچ فرمانی از او اندک سوال و معطلی نداشتند و با کمال میل و عشق ، هر خواسته او را به قیمت جان خود و خانواده عملی میکردند. اما از او غیر از رحمت سابقه ای نداریم .
پس ؛ پیامبر رحمت؛ با وجود زمینه اقتدار اما سراسر رحمت است. این معنای "رحمةللعالمین" است .

✅️عارف بزرگی از عارفان معاصر میگوید:
"رسول رحمت (ص) در سخت ترین اوضاع و احوال نیز از رحمت و بزرگواری و گذشت دور نشد."

1️⃣ پیامبر رحمت اهل نفرین به شهروندانش نیست ؛ در غزوۀ احد آن همه مصیبت بر پیامبر وارد کردند و آن همه جنایت روا داشتند، عمربن خطّاب نزد پیامبر رفت و از آن حضرت خواست تا آن قوم را نفرین کند، همانگونه که نوح(ع) قومش را نفرین کرد ، اما پیامبر(ص) جز رحمت و مغفرت برای آنان نخواست، تقاضای آن حضرت از خداوند این بود ؛ "اللّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِی، فَإنَّهُمْ لایَعْلَمُونَ ؛ - خدایا قوم مرا ببخش که آنان نمی فهمند.

2️⃣دیگری در همان جنگ احد در حالیکه دندان های حضرت را شکستند و چهرۀ او بخاطر شکاف پیشانی خون آلود شده بود آمد و عرض کردند: «ای رسول خدا، نفرینشان کن تا به لعنت الهی گرفتار شوند.» اما پیامبر در پاسخ فرمود:
"إنِّیِ لَمْ أُبْعَثْ لَعَّانًا، وَلکِنّیِ بُعِثْتُ دَاعِیًا وَ رَحْمَةً. الّلهُمَّ اهْدِ قَوْمِیِ فَإِنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ ؛ - من برانگیخته نشده ام تا انسان ها را نفرین کنم، بلکه من برای دعوت و رحمت برانگیخته شده ام. خدایا قوم مرا هدایت کن، زیرا که آنها نمی فهمند."

3️⃣فرمانده نظامی خود را بخاطر یک شعاری که محتوای خشونت داشت عزل کرد.
در روز فتح مکّه سعد بن عُباده خزرجی ـ در حالی که فرمانده بود ـ چنین اعلام عمومی کرد: "الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ، الْیَوْمُ تَسْتَحِلُّ الْحُرْمَةُ؛ - امروز روز کشتار و جنگ و انتقام است، امروز روز شکسته شدن حرمت ها است."
وقتی پیامبر رحمت (ص) مطلع شد پرچم و فرماندهی را از وی گرفت و به علی بن ابی طالب (ع) داد و آن گاه فرمود: "الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرحَمَةِ. امروز روز رحمت و مهربانی است."

🔺️اگر به نام دین و یا حکومت دینی و یا بهانه اقتدار ، مبتلا به غیر رحمت شده ایم ، تجدید نظر کنیم.

🔴پيامبر رحمت (ص) فرمود: "هان، كه تحقيقا بدكارترين افراد امت من كساني هستند كه از بيم شرشان محترمند، هان، كسي كه مردم محترمش دارند تا از شر او در امان باشند از امت من نيست. ؛ - أَلاَ إِنَّ شِرَارَ أُمَّتِيَ اَلَّذِينَ يُكْرَمُونَ مَخَافَةَ شَرِّهِمْ أَلاَ وَ مَنْ أَكْرَمَهُ اَلنَّاسُ اِتِّقَاءَ شَرِّهِ فَلَيْسَ مِنِّي."


🆔https://t.me/soroushmarefat

آماده انتقام بیشتر متحجران باشید!  یادداشتی از: هادی سروش

آماده انتقام بیشتر متحجران باشید!

از ؛ هادی سروش

همواره متحجران، اعم از حجتیه های دیروز و غیر آن که حجتیه های جدید با نام های دیگری در عرصه سیاسی کشور حضور پیدا کرده اند، بر امام خمینی تاخته اند و طبق پیش بینی آن عزیز، این حملات همواره ادامه خواهد داشت.

فرزندان معنوی امام آماده انتقام بیشتر متحجران باشند!

روزگار دردآوری است؛ دهه فجر میشود عده ای انتقام از امام میگیرند! سالگرد رحلتش میشود بازهم انتقام از امام میگیرند! و اخیرا به بهانه سالگرد دفاع مقدس، قلمی که باید در جهت اصلاح باشد بمانند تیری تیز، در کمان گذاشتند و به سمت امام راحل رها کردند!

و این یعنی ؛ "مظلومیت امام خمینی" !

سوال؛ مگر میشود امام خمینی مظلوم باشد؟ بله ؛ امکان دارد کسی دارای سِمت و شخصیت منحصری باشد و در عین حال مظلوم هم باشد. مگر درباره سر سلسله مظلومان عالَم ؛ علی (ع) چنین نبود؟ او حاکم جهان اسلام بود اما در منبر مسجد شام به گونه او را تخریب میکردند که به عنوان دزد (معاذالله) شناخته میشد!

خیال منتقدانِ بی پروا راحت باشد که امام خمینی در نزد ارادتمندانش کمترین رتبه ای از مقام عصمت را هم ندارد ، بله؛ دیکته نانوشته غلط ندارد ، ولی کسی که سی سال از عمرش را در مبارزه و مدیریت کلان جامعه و بخشی از جهان اسلام سپری کرده و عصمت هم ندارد، میتواند نقد داشته باشد.

امام بزرگوار بصراحت نوشت: "علاوه بر آنکه در پیشگاه مقدس حق ـ جل و علا ـ مقصر و مجرمم و از درگاه‌‎ ‌‌متعالش امید عفو و بخشش دارم .. در نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور و تقصیر و از آنان امید عفو و طلب‌‎ ‌‌آمرزش دارم"

سخن و شبهه ما در این است ؛ راستی چرا در این دو یا سه سال اخیر روزگار درباره امام خمینی چنین است؟ چه شده که عده ای معدود و بی پروا، با او و نام او اینقدر دشمنی میکنند و کسی هم متعرضِ جدیِ آنان نمیشود؟ این احتمال را عقلانی بدانید؛ هستند کسانیکه در زمان حیات امام بخاطر اشتباه و یا خیانت مورد بی مهریِ امام قرار گرفتند و امروز از این بی پروایی ها در پوست خود استقبال میکنند!

بله ؛ میپذیرم معدودی که شجاعت حمله به مقامات عالی و فرزندان آنان را ندارند ، بُغض خود را بر امام و بیت ایشان پیاده میکنند، اما این پاسخ کلیت ندارد و پاسخ راسخ را باید در شاه کلیدی بنام "متحجران" یافت.

"متحجران" ؛ افراد دگم و بسیار بسیطی هستند که هرچیزی که به یک شناخت سطحی و تک بُعدی از دین پسنده کرده و اگر رفاه و آسودگی و راحتی آنان در معرض آسیب قرار گیرد با آن مقابله میکنند.

این گروه مذهبی-متحجر؛ آنچنان از امام خمینی آسیبی خورده اند که حالا حالا رها کننده امام و هر کسی که نام امام را ببرد نیستند و نخواهند بود!

به باور این جانب ؛ متحجران بشکل پوششی ، قلم و زبانِ معدودی از افراد را به خدمت گرفته اند تا قلم بر حرمت و حریم امام و مجاهداتهای مردم عزیز کشیده و همه را بی آبرو کنند!

اجازه دهید از متحجران بگویم ؛ متحجران در زمان تدریس امام در دهه سی در حوزه قم بخاطر تدریس فلسفه و عرفان توسط امام ، بر امام مینواختند!

و در دهه چهل بخاطر روحیه امام در مبارزه با شاه عصبانی بودند و میگفتند؛ "شاه شیعه" راچه کار دارید!

و دهه پنجاه بخاطر طرح حکومتی اسلامی با عنوان "جمهوری اسلامی" امام را متهم به قدرت طلبی میکردند!

و دهه شصت بخاطر دفاع در برابر تجاوز رژیم سفاک صدام و اربابانش، میگفتند؛ جواب این خون ها را چه کسی میدهد!

اگر دقت کنید ؛ امروز محور حملات به امام در امور یاد شده است .

همواره متحجران، اعم از حجتیه های دیروز و غیر آن که حجتیه های جدید با نام های دیگری در عرصه سیاسی کشور حضور پیدا کرده اند، بر امام خمینی تاخته اند و طبق پیش بینی آن عزیز، این حملات همواره ادامه خواهد داشت، آنجا که گفت: "پیش گروههایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم و احتمال قوی‌‎ ‌‌می دهم که پس از من برای انتقامجویی از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمتها که من‌‎ ‌‌آنها را ناروا می دانم بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به‌‎ ‌‌صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند".

متحجران در این سالهای اخیر کمال سوء استفاده از نارضایتی عمومی که ریشه در فقر اقتصادی دارد را برده، خصوصا آنجا که بخشی از نارضایتی ها بخاطر تبلیغِ معنایی از حکمرانی بوده که در درون آن اهانت به شخصیت مردم بوده است، و یا دیدند افرادی تاثیرگذار با تیغ حذف ، انتخابات ها در اختیار تفکر خود گرفته اند!

صاحب این قلم از آن جوانِ عزیزی که با بسیاری از کمبودها مواجه است و به زعمش انقلاب و امام باعث این شرائط است، گلایه نداشته و به او حق میدهد که ناراحت باشد و منتقد باشد. اما از او درخواست واقع گرایی دارم.

به مقتضای واقع گرائی؛ نباید تسلیم هر چیزی بنام نقد شد، چرا که اهلِ نقد سازنده ؛ خوش سابقه و انتقاد پذیر است، زبان و قلمش تیز نیست و وقتی به نقدش پاسخ داده میشود بنابر لجاجت ندارد.

درخواست میکنم با دقت ببینید پشت قلم پر از نقدی که فقط در این سالها به حرکت افتاده چیست؟ آیا صاحبان آن قلم ها در طول چهل سال هیچ مسئولیتی در این نظام در بخش کلان و غیر کلان نداشته اند؟! آیا در پرونده آنان و منسوبین آن همه چیز گل و بلبل است؟

دوستان واقع گرا مراقب کسانی باشید که ظاهرا از سفره انقلاب جا ماندند و دیر رسیدند و امروز به نام نقد بر همه افتخارات و شخصیت های دینی و ملی تان لجن پراکنی میکنند!

صدالبته ؛ زمانه هویت آنان بر ملا خواهد کرد. "وَ لا یَحیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ "(فاطر/۴۳)

هادی سروش: پیامبر در خرد و کلان جامعه مشورت می کرد/ این دستور الهی است و ما باید این الگو ..

پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران

جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۰۲:۴۳

  • ۱۴۰۲/۰۷/۰۷ ۱۳:۵۸:۳۹

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

هادی سروش: پیامبر در خرد و کلان جامعه مشورت می کرد/ این دستور الهی است و ما باید این الگو پیامبر را نصب العین کنیم و از استبداد رای فاصله گیریم

پیامبر به جامعه با وجود اختلاف قبیله ای و تنوع افکار شخصیت داد و حق انتخاب برایشان قرار داد و با آنان نه به عنوان فضیلت بلکه به عنوان یک دستور آسمانی مشورت می کرد و این دستور امروز قرآن به همه حاکمان و مسئولان جامعه است.

هادی سروش: پیامبر در خرد و کلان جامعه مشورت می کرد/ این دستور الهی است و ما باید این الگو پیامبر را نصب العین کنیم و از استبداد رای  فاصله گیریم

به گزارش جماران، هادی سروش در ادامه مباحث هفتگی در موضوع "پیامبرانه ها" در هیئت انصارالمهدی تهران گفت: پیامبر خدا (ص) نقطه موفقیتش در ارتباط متفاوتی بود که با مردم برقرار کرد.

احترام به حق انتخاب توسط رسول الله (ص)

هادی سروش گفت: پیامبر رحمت طبق آیات متعدد قرآن‌دارای علم وافر الهی است، اما او نگفت من عقل کل هستم و در حجاز فقط ۱۷ نفر سواد خواندن و نوشتن دارند پس درخور داشتن حق انتخاب نیستند! و یا نگفت من این جماعت را چگونه طرف مشورت قرار دهم!

این استاد حوزه در ادامه گفت: طبق نقل مورخین که علامه مجلسی در جلد نوزدهم بحار گزارش نموده پیامبر از میان حدود ۷۰ نفر مسلمان که از مدینه به مکه برای انجام حج آمده بودند اولین "انتخاب" را رقم زد و پیشنهاد فرمود عده ای انتخاب کنید که برای وحدت سیاسی در مدینه مفید باشند و دوازده نفر انتخاب شدند. این اولین کار مهم در باب انتخاب و احترام به حق انتخاب در سیره رسول الله است.

بعد در مدینه که مستقر شدند جمعی را انتخاب نمودند که بنام "عریف" معروف هستند و اینان افرادی بودند که مسئول توجه به وضع مردم‌و جمع آوری نظر مردم بودند.

مشورت دستور خداست و نه فضیلت اخلاقی

حجت الاسلام سروش گفت: در آیات قرآن دستور به مشورت دستور است و نه توصیه اخلاقی. آیه ۱۶۹آل عمران مورد خطاب شخص رسول الله ؛ "شاورهم فی الامر" توصیه اخلاقی نیست بلکه یک امر الهی است، همانطوریکه آیه ۳۸ سوره شوری "امرهم شوری بینهم" یک دستور است. جامعه و حاکمان و هر کسی که در مدیریتی فعال است موظف به حکم قرآنیِ مشورت است و این تعارف بردار نیست.

این فرمایش مفسران کهن ماست که مشورت های پیامبر برای الگو گیری دیگر مسلمین بوده ؛ مثلا ابوالفتوح رازی گوید: " لتقتدی به امته فی المشاوره"

آنچه ما آسیب دیدیدیم و میبینیم یکی از علل آن بخاطر عدم مشورت و خود رائی و یکه تازی در میدان تصمیم گیری است و باید این روند را به یک روند صحیح قرآنی بازگردانیم.

مشورت های شگفت آور پیامبر

این استاد حوزه در ادامه افزود: طبق نقل مفسرین اهل سنت پیامبر خدا برای مواخذه افراد منافقی که در جریان "اِفک" که تهمت به همسران پیامبر بود دست داشتند ، نوع و مقدار مواخذه را به مشورت با افراد گذاشت.

و طبق نقل کتاب "البدائه و النهایه" وقتی آیه ۱۲ مجادله نازل شد که برای صحبت خصوصی با پیامبر باید اول صدقه پرداخت کنید ، پیامبر در مورد مقدار صدقه با امیرالمومنین مشورت نمود.

پیامبر و تشکیل شورای عالی مشورت

استاد سروش گفت: پیامبر در تمام جنگ ها مشورت داشته است. در جنگ اُحد با اینکه نظر به ماندن در شهر داشت اما بعد از مشورت ، نظر مشاوران را پذیرفت و جنگ را به بیرون شهر برد.

در جنگ بدر صریحا فرمودند: از نظر مشورتی‌یتان دریغ نکنید؛ "اشیروا علیّ ایها الناس" .حتی در مورد محل استقرار سپاه اسلام مشورت کرد و حباب بن منذر بعد از لینکه جویا شد انتخاب این مکان‌وحی نباشد و پیامبر (ص) فرمود : وخی نیست ، نظر به مکانی دیگری داد تا در صورت عقب نشینی چاه آب بدست دشمن نیافتد و پیامبر خدا نظر او را پذیرفت.

و مهمتر در جنگ احزاب است که تعداد نفرات سپاه دشمن در بیرون مدینه بیش از کل جمعیت مدینه بود ، طبق گزارش ابن سعد در کتاب "طبقات" و نیز شیخ مفید در کتاب "الارشاد" ؛ پیامبر رحمت دستور به تشکیل شورای عالی مشورتی داد و در آن جمع نظر مشورتی سلمان فارسی که بر کَندَن خندق بود پذیدفته شد و باعث موفقیت سپاه اسلام بود.

در نتیجه پیامبر رحمت در خرد و کلان جامعه و امور مسلمین مشورت می کرد و این دستور الهی بود و ما باید این الگو پیامبر را گرفته و نصب العین کنیم و از استبداد رای و تک نظری و خودرائی که آفت نابودی ملت و دولت است فاصله گیریم.

امام خمینی و تشکیل شوراها و مجموعه های مشورتی

سروش گفت ؛ دریغم می آید که در هفته دفاع مقدس از امام راحل عظیم الشآن نام نبرم، خاطرات جلسات مشورتی امام بزرگوار در کوران نهضت و انقلاب در خاطرات مسئولین و مصاحبه موجود است.

از الگوگیری های زیبای امام از رسول الله؛ تشکیل شورای انقلاب و بعد شورای عالی جنگ بود و امروز ما میبینیم تصمیمات اتخاذی در بحران های متعدد در گذرگاه نهضت و جنگ بر اساس مشورت ها بوده و البته نمی توان دقیق النظر بودن امام خمینی را مورد توجه قرار نداد. متاسفانه امروز برخی پیدا شده و سر از لاک بیرون آورده با تکرار کلمات پی در پی در موضوعاتی که همه مسئولان درست و یا نادرست بر تصمیمی اتفاق نظر داشته اند، امام را مورد تخریب قرار می دهند.

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1609285

فقه و فهمِ بوسیدنی -تجلیل از مرجعیت آیت الله سیستانی- ✍️هادی سروش

🔰فقه و فهمِ بوسیدنی

✍️هادی سروش

زعامت در عراق بدست کسی است که فقه و فهم او جدای از تحجر و جاهلیت است و این فقه؛ بوسیدنی است .. یعنی ؛ "آیت الله سیستانی" .

او برای یک رخداد تلخ در یک مراسم عروسی که باعث سوختنِ عده ای انسان شد پیام همدردی و تسلیت میدهد.
اما نکته جالب توجه اینجاست که حادثه دیدگان شیعه نیستند و در آن مراسم عروسی ؛ عروس بی حجاب است و میهمانان مختلط هستند یعنی مردان در کنار زنان بدون حجاب قرار دارند.
برای آن حادثه ای در چنین فضایی آیت الله سیستانی پیام میدهد ..
این زعامت که مبتنی بر فقه و فهمی بیگانه از تحجر و جاهلیت است و قابل تعظیم میباشد.

چه زیبا پیامبر رحمت (ص) فرمود : «هر كس جلودار - مسئول- عده‏‌اي از مسلمانان گردد در حالي كه مي‏داند در بين مسلمين ‏فردي بهتر از او وجود دارد پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود. ؛ - مَنْ تَقَدَّمَ عَلي قَومٍ مِنَ الْمُسْلِمينَ وَ هُوَ يَري أَنَّ فيهِمْ مَن هو افضلُ منه فقد خانَ اللَّه‏ و رسولَه و المُسلميِن.»

نیاید روزی که کسانی بر این مسند زعامت و هدایت به ناحق ویا ناعادلانه قرار گیرند که مورد توبیخ ائمه (ع) باشند .
روایت صحیح السند ذیل قابل دقت است ؛
عیص بن قاسم گویداز امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود: "تقوا داشته باشید و با دقت به درون خود بنگرید ، قسم به خدا اگر کسی گوسفندانی داشته باشد و برای آن ها چوپانی به خدمت گرفته باشد و سپس مردی را بیابد که به مصالح گوسفندان او اعلم از چوپان اوست, چوپان خود را اخراج می کند و شخص اعلم را به خدمت می گیرد. ؛ - علیکم بتقوی اللّه وحده لاشریک له وانظروا لأنفسکم فواللّه إنّ الرجل لیکون له الغنم فیها الراعی فاذا وجد رجلاً هو أعلم بغنمه من الذی هو فیها, یخرجه و یجیئ بذلک الرجل الذی هو أعلم بغنمه من الذی کان فیها" .

پس باید "فقیه" را به "فقه" او شناخت که آیا فقه او "فقه محبت واحترام به حقِ انسان" است؟

https://t.me/soroushmarefat

یک جواب به تمام شبهات درباره قرآن  ✍هادی سروش

🔰 یک جواب به تمام شبهات درباره قرآن

✍هادی سروش


🔸️دوستی پیام داده و فرموده؛
آقا این روزها حمله به قرآن زیاد شده .
اینکه تاریخچه کتابت شدنش و .... شبهه وارد میشه!!

✅️ من پاسخ دادم ؛
چیز تازه ای نیست ، دو سال پیش مقاله ای بدرخواست دفتر آیت الله صافی در این موضوع نوشتم و به لطف خدا مورد قبول و استقبال قرار گرفت و در وبلاگ و کانال تلگرامی قابل دسترسی است .

🔺️جواب یک کلمه ؛
این قرآن ، همین قرآن و همین قرآن ؛ مورد استفاده سیزده معصوم بعد از پیامبر (ص) بوده، از امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه و حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه مسجدالنبی و یک به یک دیگر امامان معصوم (ع) که در تمام احادیث از این همین قرآن در کلماتشان شاهد و نمونه آورده اند.
امروز همه آن روایاتی که متضمن آیات قرآن است را جمع کرده اند ۱۸ جلد کتاب شده که بنام "تفسیر اهلبیت" منتشر شده است. البته ناگفته نماند همین اثر جدیدالانتشار هم کامل نیست و روایاتی که متضمن آیات قرآن است بیش از این تعداد است.

قرآن ، قرآن است و خدا وعده حفظ او را داده ؛ "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ . ؛ - بى‏ ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود (حجر / ۹)


https://www.instagram.com/p/CxrvB5togEN/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

با تحریف دفاع مقدس قلب های سوخته را خاکستر نکنیم  ✍️هادی سروش

🔰با تحریف دفاع مقدس قلب های سوخته را خاکستر نکنیم

✍️هادی سروش


🖤قدم زدن در میان قبور مطهر شهداء معنویت خاصی به انسان تزریق میکند خصوصا در ایام سالگرد دفاع مقدس حس دیگری دارد.

🔴درباره تهمتی که هر سال در این ایام به امام عزیز زده میشود یادداشتی تقدیم داشتم و بسیار مورد استقبال است؛
https://t.me/soroushmarefat/3967

🔺️روی سخنم باتحلیل گران سیاسی واجتماعی است وخدمت شان عرض میکنم؛
دوستانِ تحلیل گر؛ هیچ یک از مسئولین وقت از امام گرفته تا دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان و قوای دیگر که مسئولیت اداره کشور وجنگ را داشتند، معصوم نبودندوطبعا میدانِ عرضه تحلیل وحتی نقدباز است، اما؛ ماهنوز میهمان پدران ومادران سالخورده شهداء هستیم، در میان ما خانواده های زجر کشیده ایثارگران هستند،که البته ازفسادوقدرت طلبی سوزش دوچندان دارند!
ما؛ مراقب باشیم دلهای سوخته شان را خاکستر نکنیم.

🔸️تحلیل ونقد محترمانه یک رخداد باحفظ جوانب مربوطه پذیرفتنی است امانقد توام با لجن پراکنی به چهره های مورداحترام ویاخاگستر کردنِ دل های سوخته ویا قلم بر تمام افتخارات دینی وملی کشیدن روش معقول ومقبول نیست.

🕌 ۵ مهرماه ؛ قم - گلزار شهداء

🆔https://t.me/soroushmarefat

در دومین سالگرد رحلت حضرت علامه حسن زاده آملی _ هادی سروش

مجموعه ای از مطالب بمناسبت دومین سالگرد ارتحال علامه حسن زاده 👇👇

♈️هادی سروش: قرآن و اهل بیت همه‌ی اصولِ عرفانیِ علامه حسن زاده آملی بود | گاهی در محافل دینی هم برخی ادب را نسبت به اساتید رعایت نمی‌کنند👇
http://www.ensafnews.com/427222/

♈️عرفان و علامه حسن زاده 👇
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1526585

♈️در مصاحبه با شفقنا ؛
سلوک آیت الله حسن زاده ، قرآنی و نقطه ارادتش اهلبیت بودند 👇
https://fa.shafaqna.com/news/1250471/

♈️ بازار داغ نسبت های دروغ به بزرگان 👇
https://t.me/soroushmarefat/1550

♈️علامه حسن زاده "کلمه باقیه"👇
https://fa.shafaqna.com/news/1231929/

♈️در مصاحبه با انصاف نیوز ؛
همین قدر می‌دانیم که ایشان مدافع ارزشها بود ولی هیچگاه همراه ظلم نبوده است👇
http://www.ensafnews.com/311646/

درباره شروع جنگ و تهمتی بزرگ به امام خمینی  ✍ هادی سروش

یادداشتی از: هادی سروش

پیامبر اسلام؛ پیامبرِ پیمان، مدارا و گذشت

🔰 درباره شروع جنگ و تهمتی بزرگ به امام خمینی

✍️هادی سروش


🔴بعد از دروغ بزرگی که از مرحوم آقای دعایی نقل کردند که امام دخالت در شروع جنگ داشته! و ایشان در زمان حیاتش به جدّ آن را تکذیب نمود این تهمت را بوسیله ابزار دیگری طرح نمودند و آن یک فایل تصویری از امام خمینی است که در این سالها مقارن با هفته دفاع در فضای مجازی در دسترس قرار میگیرد و بصورت زیر نویس تاریخ جعلی فروردین ۱۳۵۹ را دارد و اینطور القاء میکند که شش ماه قبل از تجاوز عراق به ایران، امام راحل سخنانی طرح نموده اند که باعث تحریک رژیم بعث عراق برای حمله به ایران شده است!!

نکاتی در مورد امام و ایران و عراق در موضوع شروع جنگ تقدیم میدارم ؛

🔺️اول ؛ آنچه در این مورد در فایل تصویری آمده به دروغ تاریخ فروردین را بصورت زیر نویس دارد ! در حالیکه تاریخ آن سخنرانی در ۲۴ مهر ۵۹ است که یک ماه بعد از شروع جنگ است ، و در ۲۳ تیر ۶۱ مشابه آن تعبیرات بار دیگر از امام ثبت و ضبط شده است.

🔺️دوم ؛ متن فرمایشات امام در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹
قبل شروع جنگ که تصریح به احتمال هجوم صدام را دارد ، چنین است : « این لشکری که الآن
سرنیزه را کشیده اند و توپ و تانکها را کشیده
اند و با مردم مخالفت می کنند، یا آمده اند
با ایران که یک مملکت اسلامی است دارند
جنگ می خواهند بکنند، یا هجوم می خواهند
بکنند، این جنگ با اسلام است.... نمی دانند که
اگر اینها بخواهند تعدی به ایران بکنند، ایران
خردشان می کند و تا بغداد می رود. »(صحیفه
امام ، ج۱۲، ص۲۴۶)
این فرمایشات امام قبل از آغاز جنگ ، بر اساس گزارشات و ذکاوت ایشان در مورد مسئله عراق و اینکه تجاوزاتی در سر دارد است.

🔺️سوم ؛ صدام حرکات خود را ماها قبل شروع رسمی جنگ آغاز نمود تا هم حقارت امضای قرارداد الجزایر را جبران کند و هم درس عبرتی به انقلابیون عراق و یا کشورهای دیگر عربی دهد و پایه های دیکتاتوری حزب بعث را در عراق و نفوذ در دیگر کشور را نهادینه کند.

🔺️چهارم‌ ؛ اگر مجامع بین المللی ذره ای میتوانستند ایران را با استناد به کوچکترین حرف امام خمینی به عنوان آغازگر معرفی کنند ، تردید نکنید که رژیم صدام که تا بن دندان از او حمایت کردند را متجاوز معرفی نمیکردند.

🔺️پنجم ؛ نباید شرائط جهان اسلام را در آن روز نادیده گرفت ، کشورهای اسلامی مانند پاکستان ، لیبی ، لبنان و .. با دیدن پیروزی انقلاب ایران و شکست ژاندارمر با بُن دندان مسلحِ منطقه روح امید پیدا کردند و نگاه های آنان به زبان معجزه آسای بزرگ مرد آزادی و شجاعت و ایثار از گوشه جماران داشتند و امام بزرگوار که داعیه حمایت از مظلومان و مستضعفان را داشت مطالب کلی در مبارزه با ظلم و پیروزی مستضعفان و مظلومان را ایراد مینمودند.

🔺️ششم‌ ؛ در این بحث نمیتوان ازتشویق های مکرروتبلیغاتی وعملیاتی بیگانگان نسبت به تجاوزگری رژیم بعث صدام غفلت ورزید.

🔸️در این موضوع جنگ عراق با ایران نگاه اجمالی به شرائط دو کشور میتواند راه گشا باشد؛

✅️اولا ؛ رئیس جمهور وقت عراق «حسن البکر» که حضور او با توجه به پختگی سیاسیش مانع از اهداف توسعه طلبان رقبای او در حزب بعث بود. اما با یک کودتای درون حزبی وادار به استعفا شد و صدام با در دست گرفتن قدرت بدنبال اهداف خود دست به اقدامات مهمی زد تا بتواند در داخل و خارج از خود یک ابهت چشم گیری عرضه کند، مثلا در فروردین ۱۳۵۹ شهید آیت ا... محمدباقر صدر و خواهر بزرگوارش شهیده بنت الهدي را اعدام کرد.

✅️ثانیا ؛ درمورد ایران نیت های پلید صدام قابل انکار نیست ، صدام بدنبال یک فرصت تاریخی برای تحقیر و تضعیف همیشگیِ ایران بود و با وجود حکومت نوپای جمهوری اسلامی این فرصت نخواست از دست دهد.
کافی است این جمله سفير وقت عراق در سازمان ملل که در سال ۱۳۵۸ بزبان آورده را ملاحظه کنید که میگوید: "صدام به من گفت از این فرصت ها در هرصد سال، یک بار بدست می آید که ما سرهای ایرانی ها را بشکنیم و هر وجبی از خاکی را که اشغال کرده اند و شط العرب را بازپس گیریم. مبادا صحبتی که نشان ازراه حل مسالمت آمیز وحل کردن اختلافات با ایران از زبان تو شنیده شود!"
این جاست که انسان از آن روحیه برتربینی و دیکتاتوری منحصری صدام نمیتواند عبور کند و به عوامل دیگردرشروع جنگ راباور داشته باشد.

✅ثالثا ؛ وضع آن روز ایران میتوانست هر تجاوزگری را به طمع انداخته و باعث زحمت شود. انحلال مراکز قدرت امنیتی شاه مانند ساواک و فروپاشی نظام سابق و تزلزل در بدنه ارتش مانند تمرد سربازان از فرماندهان و فرار آنان از پادگان ها ، وجود احزاب غیر همسو در ادامه و مدیریت انقلاب و نظام فرصت را بسیار شیرین و به موقعی برای ضربه به کیان کشور از سوی دشمن خارجی بحساب می آید.

آنان که گرفتار شبهه ای درموضوع آغاز جنگ میشوند اگر توجه به همه جوانب این رخداد نمایند؛ قطعا در اعتقاد به تجاوزگری صدام در حدوث و بقاء دارای تشویش ذهنی نخواهند شد.

https://t.me/soroushmarefat

امام عسکری و تکریم مقام اجتهاد و تعیین مقام تقلید  ✍هادی سروش

امام حسن عسکری(ع) و تکریم مقام اجتهاد و تعیین مقام تقلید: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در یادداشتی نوشت: یکی از امتیازات برجسته شیعه دارای بودن مقام بلندی به نام “اجتهاد” است. اجتهاد به معنای آخرین مرحله پژوهش در یافته های دینی و عرضه ناب ترین ره آور علمی در احکام شریعت است.

“مجتهد” در فرهنگ شیعه بعد از گذرانِ تحصیل در ادبیات -صرف، نحو، منطق- و مقدمات فقه و اصول و زانو زدن و شنیدنِ مباحث سطح عالی فقه و صاحب نظر در فقه شدن؛ وارد عرصه تدریس شده و با ارائه نظرات و دریافت خود در موضوعات متنوع فقهی در حوزه به عنوان یک “مجتهد” مطرح می شود که افراد غیر کارشناس -مقلدان- در مباحث فقهی به نظرات او مراجعه کرده و محط رفتار دینی خود قرار می دهند.

این موضوع آنچنان در شیعه مهم شمرده می شود که مقام نخست در میان عالمان دینی از آن مجتهدان و فقهان به حساب می آید.

امام عسکری (ع) از آن رهگذر که در پیدایش دوران غیبت است -و این دوران؛ دورانِ توجه بیشتر شیعیان به مجتهدان به حساب می آید- توجه ها به اجتهاد صحیح و تقلید به جا معطوف داشته است.

ارزش عالمان و مجتهدان دوران غیبت

حضرت ابا محمد، امام حسن‌عسکری علیه‌السلام به واسطه‌ پدران گرامی‌اش از رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: “سخت تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد. و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد. آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود. / أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَ هَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا- الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حَجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى‏” (احتجاج،ج۱ص۶۶)

شاخصه های اجتهاد و مجتهدان راستین

۱) مجسمه تقوا و معنویت

مجتهد فاقد تقوا بکلی از درجه اعتبار ساقط است. و نکته مهم بر اساس آموزه امام یازدهم این است که اجتهاد ضروتا باعث تقوا نیست و چه بسا مجتهدی که از تقوا بی بهره باشد.
امام عسکری (ع) فرمود:
“هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عموم شیعیان است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه آنها! -؛ فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم.

۲) مجتهد واقعی اهل طرد نیست

حضرت عسکری(ع) از احمدبن اسحق قمی وکیل خود در قم در رابطه با طرد برخی از افراد از خویش گلایه فرمود و نوشت؛ انک طرد ابن عمنا عن بابک لابد ان اکرامهم و احترامهم… (مسندالامام العسکری/۱۲۳)

۳) مجتهدان و ضروت رسیدگی به امور مردم؛

رسالت مجتهدان در کتاب و کتابخانه و مدرَس نیست بلکه موظف به توجه به جامعه و رسیدگی به امور مردم و گزینش افرادی از میان مردم برای رسیدگی به مردم است.
در نامه امام عسکری به حمدِویه بیهقی آمده است؛ “ابراهیم بن عبده را نصب کردم و او میتواند در امور محوله تصمیم گیری کند.. قد جوزت له مایعمل به ما فیها.”
(مسند الامام العسکری / ۱۵۰ از رجال کشی)

۴) مجتهدان حق تعدی و توسعه در امور شخصی ندارند

امام عسکری (ع) با توجه به چگونگی سطح زندگی نمایند خود نامه ای توبیخی به عروه بغدادی نوشت و ازاینکه وی از اموال حضرت عسکری در جهت افزایش املاک شخصی استفاده برده تخطئه نمود ؛ “الدعا علیه لقطع الاموال.: (مسند الامام العسکری / ۱۵۰ از رجال کشی)

مجتهدان و فقیهان سوء

در کنار حق، باطل هم وجود دارد و هیچ گاه حق بدون باطل در مجاورش یا آمیخته با او یافت نمیشود. از این رهگذر در کنار مقام اجتهاد و مجتهدان نباید از منحرفانی که در این کسوت در می آیند غافل شد.
امام عسکری (ع) فرمود:
«عوام و علمای ما و عوام و علمای یهود از یك جهت فرق دارند و از یك جهت مثل هم اند. از آن جهت كه مثل هم می باشند خداوند عوام ما را نیز به آن نوع تقلید از علما مذمّت كرده و اما از آن جهت كه فرق دارند نه.
آن شخص عرض كرد: یا ابن رسول اللّه توضیح بدهید. فرمود: عوام یهود علمای خود را در عمل دیده بودند كه صریحاً دروغ می گویند، از رشوه پرهیز ندارند، احكام و قضاءها را به خاطر رودربایستی ها و رشوه ها تغییر می دهند، می دانستند كه درباره افراد و اشخاص عصبیت به خرج می دهند، حبّ و بغض شخصی را دخالت می دهند، حق یكی را به دیگری می دهند.؛ –
بَیْنَ عَوامِّنا وَ عُلَمائِنا وَ بَیْنَ عَوامِّ الْیَهودِ وَ عُلَمائِهِمْ فَرْقٌ مِنْ جَهَةٍ وَ تَسْوِیَةٌ مِنْ جَهَةٍ: اَمّا مِنْ حَیْثُ اسْتَوَوْا فَاِنَّ اللّهَ قَدْ ذَمَّ عَوامَّنا بِتَقْلیدِهِمْ عُلَمائَهُمْ كَما قَدْ ذَمَّ عَوامَّهُمْ. وَ اَمّا مِنْ حَیْثُ افْتَرَقوا فَلا !»
آنگاه فرمود: «وَ اضْطُرّوا بِمَعارِفِ قُلوبِهِمْ اِلی اَنَّ مَنْ یَفْعَلُ ما یَفْعَلونَهُ فَهُوَ فاسِقٌ لایَجوزُ اَنْ یُصَدَّقَ عَلَی اللّهِ وَ لا عَلَی الْوَسائِطِ بَیْنَ الْخَلْقِ وَ بَیْنَ اللّهِ».

بیان امام عسکری (ع) به اینجا منتهی میشود که؛ به حكم الهامات فطری عمومی كه خداوند در سرشت هركس تكویناً قرار داده می دانستند كه هركس كه چنین اعمالی داشته باشد نباید قول او را پیروی كرد، نباید قول خدا و پیغمبران خدا را با زبان او قبول كرد.

هوس و دنیاپرستی برود، به حكم تمام عقول باید سخن او را نشنید. بعد فرمود: «وَ كَذلِكَ عَوامُّ اُمَّتِنا اِذا عَرَفوا مِنْ فُقَهائِهِمُ الْفِسْقَ الظّاهِرَ وَالْعَصَبیَّةَ الشَّدیدَةَ وَ التَّكالُبَ عَلی حُطامِ الدُّنْیا وَ حَرامِها وَ اِهْلاكِ مَنْ یَتَعَصَّبونَ عَلَیْهِ وَ اِنْ كانَ لِاِصْلاحِ اَمْرِهِ مُسْتَحِقّاً، وَ بِالتَّرَفُّقِ بِالْبِرِّ وَ الْاِحْسانِ عَلی مَنْ تَعَصَّبوا لَهُ وَ اِنْ كانَ لِلْاِذْلالِ وَ الْاِهانَةِ مُسْتَحِقّاً. فَمَنْ قَلَّدَ مِنْ عَوامِّنا مِثْلَ هؤُلاءِ فَهُمْ مِثْلُ الْیَهودِ الَّذینَ ذَمَّهُمُ اللّهُ بِالتَّقْلیدِ لِفَسَقَةِ فُقَهائِهِمْ».

و به همین منوال است حال عوام ما. اینها نیز اگر در فقهای خود اعمال خلاف، تعصب شدید، تزاحم بر سر دنیا، طرفداری از طرفداران خود هرچند ناصالح باشند، كوبیدن مخالفین خود هرچند مستحق احسان و نیكی باشند، اگر این اعمال را در آنها حس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آنها پیروی كنند عیناً مانند همان عوام یهودند و مورد مذمت و ملامت هستند.(احتجاج طبرسی، ج۲ص۲۶۳)

استاد مطهری به زیبایی می نویسد؛
“پس معلوم می شود كه تقلیدِ ممدوح و مشروع «سرسپردن» و چشم بستن نیست، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئولیت و شركت در جرم است.”

وظیفه مجتهدان در عصر غیبت

امام عسکری (ع) درنامه به صدوق اول نوشتند: ای فقیه مورد اعتماد من، علی بن الحسین بن بابویه القمی، خداوند تو را به کارهای مورد رضایتش توفیق دهد و از نسل تو، اولاد صالح بیافریند. تو را به رعایت تقوی و برپا داشتن نماز و ادای زکات وصیت می کنم، به رعایت تقوی و بر پا داشتن نماز و ادای زکات زیرا کسی که زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد. و نیز تو را سفارش می کنم به بخشایش گناه دیگران، و خویشتن داری به هنگام خشم و غضب، ارتباط با خویشاوندان، تعاون و همکاری با برادران دینی و کوشش در رفع نیازهای آنها در تنگدستی و گشاده دستی، بردباری و کسب آگاهی و معرفت در دین. در کارها ثابت قدم و با قرآن هم پیمان باش، اخلاق خود را نیکو گردان و دیگران را به کارهای شایسته امر کن و از پلیدی ها باز دار، زیرا خداوند فرموده است: «در بسیاری از سخنان آهسته و در گوشی آنها، هیچ خیری نیست مگر اینکه ضمن آن، به صدقه یا کار نیک و یا اصلاح بین مردم امر نمایند» [و بطور کلّی ] تو را سفارش می کنم به خودداری از تمام معاصی و گناهان.

نماز شب را ترک مکن، زیرا پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در وصیت خود به علی علیه السّلام، سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما. و [آگاه باش ] هر کس نسبت به نماز شب بی اعتنا باشد، از ما نیست» پس ای علی بن الحسین، تو خود به سفارشات من عمل کن و شیعیان مرا نیز دستور ده تا عمل کنند.
نیز تو را به صبر و پایداری و انتظار فرج توصیه می کنم، زیرا پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: «بهترین کارهای امت من، انتظار فرج است».

شیعیان ما همواره در غم و اندوه به سر می برند تا فرزندم ظهور کند، همان کسی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلّم بشارت آمدنش را داده است. او زمین را از عدل و داد پر می کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.

پس بار دیگر ای علی بن بابویه، تو را به صبر و استقامت توصیه می کنم و تو نیز به همه شیعیان و پیروان مرا به صبر و استقامت فرمان بده. «به راستی زمین از آن خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث می دهد و عاقبت از آن پرهیزگاران است».

متن عربی نامه چنین است؛
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ و العاقبة للمتّقین و الجنّة للموحّدین و النّار للملحدین و لا عدوان الّا علی الظّالمین و لا اله الّا اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ و الصّلوة علی خیر خلقه محمّد و عترته الطّاهرین.
امّا بعد اوصیک یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین بن بابویه القمی- وفّقک اللَّه لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته- بتقوی اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ فانّه لا تقبل الصّلاة من مانع الزّکاة.
و اوصیک بمغفرة الذّنب و کظم الغیظ و صلة الرّحم و مواساة الاخوان و السّعی فی حوائجهم فی العسر و الیسر و الحلم و التّفقّه فی الدّین و التّثبّت فی الامر و التّعاهد للقرآن و حسن الخلق و الامر بالمعروف و النّهی عن المنکر، فانّ اللَّه عزّ و جلّ قال: لا خَیرَ فِی کثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَینَ النَّاسِ و اجتناب الفواحش کلّها.
و علیک بصلاة اللّیل فانّ النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم اوصی علیا علیه السّلام فقال: یا علی علیک بصلاة اللّیل علیک بصلاة اللّیل علیک بصلاة اللّیل و من استخفّ بصلاة اللّیل فلیس منّا.
فاعمل بوصیتی و أمر شیعتی حتّی یعملوا علیه و علیک بالصّبر و انتظار الفرج فانّ النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال: افضل اعمال امّتی انتظار الفرج، و لا تزال شیعتنا فی حزن حتّی یظهر ولدی الّذی بشّر به النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم بملاء الارض قسط و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. فاصبر یا شیخی یا ابا الحسن علی و أمر جمیع شیعتی بالصّبر فانّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ و السّلام علیک و علی جمیع شیعتنا و رحمة اللَّه و برکاته و صلّی اللَّه علی محمّد و آله».

 
  BLOGFA.COM