قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور
 

هادی سروش : تکلیفی برای شیعه کردن دنیا نداریم  

🔰توهین به مقدسات دیگران، نتیجه عکس می‌دهد/ تکلیفی برای شیعه کردن دنیا نداریم
 
حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش تلاش برای شیعه کردن مردم دنیا را یکی از اشتباهات برخی از شیعیان دانست و گفت این گروه گاهی برای رسیدن به هدف خود دست به توهین به مقدسات اهل تسنن می‌زنند که این توهین‌ها نتیجه عکس دارد.
 
 🟢به گزارش شفقنا این استاد حوزه علمیه در سلسله جلسات "شرح کتاب اصول کافی" گفت : 
کتاب اصول کافی مهمترین متن حدیثی شیعیان و منسوب به حضرت بقیه الله است که فرمود : "الکافی کاف لشیعتنا."  یعنی ؛ کتاب کافی برای شیعیان ما کفایت می کند.

💠اشاره ای به کتاب کافی کلینی 

 کتاب "کافی" هشت جلد است که دو جلد آن اصول کافی و بقیه آن فروع و روضه کافی نام دارد. 
فروع کافی ، فقه است که حاوی احادیث مربوط به احکام طهارت، صلات، صوم، حج، زکات، جهاد و مباحث حقوقی مربوط به شیعه است. این مجلدات کافی در ارتباط مستقیم بین ما و شما نیست بلکه در دسترس فقیهان و مجتهدان است. آنها می خوانند و بررسی می کنند و احکام را استنباط میکنند و نتیجه آن رساله توضیح المسائل میشود.
  
💠دینداران هم در معرض خطاء هستند!
 
سروش گفت: گاهی گمان می‌شود که ما شیعیان اشتباه نمی‌کنیم. حال آنکه اشتباهات و خطاها مربوط به دیگران و بی‌دین‌ها و سکولارها نیست. کل اصول کافی را نگاه کرده‌ام، احادیثی در آن وجود دارد که حکایت از اشتباهات دینداران می کند.


💠وظیفه‌ای برای شیعه کردن دیگران نداریم

یکی از اشتباهات ما این است که گمان می کنیم وظیفه داریم همه دنیا را شیعه کنیم. ما وظیفه‌ای برای شیعه کردن دیگران نداریم.  
وی ادامه داد: در اصول کافی بابی به نام «ترک دعاء الناس» وجود دارد. یعنی شیعه کردن مردم به شما ربطی ندارد. در این باب روایتی از امام صادق (علیه السلام) وجود دارد که چنین نقل شده : «اِجْعَلُوا أَمْرَكُمْ لِلَّهِ وَ لاَ تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ»؛ شما شیعیان اعتقادات خود درباره ما را حفظ کرده و برای خدا نگهدارید و همه برنامه شما این نباشد که اینها را حتما به مردمی که شیعه نیستند منتقل کنید. «فَإِنَّهُ مَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِلَّهِ وَ مَا كَانَ لِلنَّاسِ»؛ چیزهایی که مربوط به خداوند متعال است، مانند هدایت انسان‌ها و تشخیص حق، مربوط به خدا است. 
«وَ لاَ تُخَاصِمُوا اَلنَّاسَ لِدِينِكُمْ»، سر شیعه بودن با مردم نزاع نکنید. 
«فَإِنَّ اَلْمُخَاصَمَةَ مَمْرَضَةٌ لِلْقَلْبِ»، شما اگر این کار را انجام دهید انسان‌ها از نظر اعتقادی آسیب می‌بینند. 
این استاد حوزه افزود: هفت حدیث از امام صادق (علیه السلام) در این باب اصول کافی وجود دارد که حضرت می فرمایند ما نسبت به شیعه کردن دیگران مسئولیتی نداریم. 
نمونه دیگر از آن احادیث چنین است که حضرت صادق (ع) می‌فرمایند : « يَا ثَابِتُ مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ كُفُّوا عَنِ اَلنَّاسِ وَ لاَ تَدْعُوا أَحَداً إِلَى أَمْرِكُمْ » ؛ ای ثابت به شما چه ربطی دارد که چه کسی چه اعتقادی دارد؟ به شما چه ارتباطی دارد که فلانی سنی است و شیعه نیست؟ دست بردارید ؛ مباحث اعتقادی به شما ارتباطی  ندارد. بگذارید مردم زندگی خود را داشته باشند.


💠در قبول حق کتمان حقیقت نمیکنیم 

البته ناگفته پیداست که ما ؛ حق را بیان می‌کنیم و حقیقت را آشکار کرده و فریب‌های تاریخ را مستند بیان کرده و کتمان حقیقت نمی کنیم ولی این با شیعه کردن افراد متفاوت است .
به قول استاد شهید مطهری ؛ برای بیان حقیقت ؛ زبانِ تیز نداریم و تلخ حرف نمی زنیم. 
امروزه برخی کارگران سنی دارند یا با شهرهای سنی نشین ارتباط دارند. ما موظف نیستیم که برای شیعه کردن اینها تلاش کنیم.


💠اهانت به مقدسات دیگران و افراد مورد احترام آنان اشتباه است 
 
سروش گفت: برخی با بلندگوها به مقدسات دیگران اهانت می کنند. امروز به برکت فضای مجازی صداها در سراسر دنیا پخش می‌شود. اهانت به فردی که مورد احترام یک مکتب است کار اشتباهی است. قرآن در سوره انعام می فرماید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ .» به کسانی که مورد اعتقاد دیگران هستند بدگویی نکنید. وقتی شما به بُت بد بگویید، بُت‌پرست هم به آنچه که شما به آن اعتقاد دارید بد می گوید. می گوید می خواهیم جنایات فلانی را به همه دنیا معرفی می کنیم. شما شروع می‌کنید و طرف مقابل هم به امام شما ناسزا می گویند. 
وی افزود: قرآن در سوره تحریم می فرماید : «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ». یعنی خودت را و سپس اهلت را حفظ کن. 
مگر ما پیامبر امت هستیم؟ امام زمان عج وقتی آمدند می دانند که باید چگونه بشریت را هدایت کنند. ما فکر می کنیم باید شیعه سازی کنیم و دست به ناسزا گویی می زنیم. قرآن ما را از ناسزاگویی به مقدسات دیگران منع کرده است.

💠اهانت به بهانه عزاداری !
 
سروش گفت: یکی دیگر از اشتباهات این است که فکر می کنند اگر در قالب عزاداری ائمه اطهار ، از دشمنان آنان مطلبی را مطرح کنند و بعد اهانت کنند ، مردم شیعه می شوند. این روند، نتیجه برعکس دارد. 
چندسال قبل در ایام فاطمیه در یکی از استان‌های مرزی شمال شرق کشور، پرچم‌هایی را در ایام فاطمیه زدند و در آن دیگران را لعن کردند. آنها مصیبتی درست کردند. اگر مراجع به داد نمی رسیدند زمینه اهانت مقدسات شیعه و حتا شیعه کشی راه می افتاد.


💠راه گسترش شیعه، الگوگرفتن از ائمه است
 
این استاد حوزه تصریح کرد: راه شیعه کردن عالم را "اصول کافی" بیان کرده است. راه این است که ما به ائمه دین نگاه کنیم و از آنها الگو بگیریم. 
معاویه ابن وهب از شاگردان اول مکتب امام صادق علیه السلام است. معاویه می گوید از امام صادق سوال کردم که بفرمایید ما با اهل تسنن و کسانی که اعتقادات شیعه را نپذیرفتند باید چه کنیم؟ حضرت می فرمایند: فانظروا الی ائمتکم، فوالله ؛ یعنی به ما نگاه کنید. سپس حضرت قسم می خورد. -قسم خوردن مکروه است و در هنگام ضرورت کراهت آن برداشته می شود ، حضرت قسم می خورد- و می گوید به خدا قسم اگر این اهل تسنن مریض بشوند ما به عیادت آنها می رویم. آیا ما و دولت و حاکمیت ما چنین کرده است؟ چرا اینقدر فاصله بین شیعه و سنی زیاد است. بعد حضرت می فرمایند: هرکجا ببینیم تشیع جنازه آنان برقرار است در آن شرکت می کنیم. وَ يُقيمُونَ الشَّهادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ،. جایی در دادگاهی گرفتار باشند ما به نفع آنها شهادت می دهیم. وَ يُؤَدُّونَ الْأمانَةَ اِلَيْهِمْ. اگر امانتی هم از اینها پیش ما باشد ما به اینها بر می گردانیم. 
این راهی است که ما می توانیم شیعه را معرفی کنیم.


💠دوتیغه قیچی که در مخالفت یکدیگر ، یک اصل را قطع میکنند 
 
این استاد حوزه و پزوهشگر دینی افزود: استاد مطهری می فرماید : دو دسته حالت دو تیغه را دارند. این دو تیغه وقتی به سمت هم حرکت می کنند هرچه بر سر راهشان هست قطع می کنند. آنچه اینجا قطع می شود اسلام است. یکی اصول کافی را از اعتبار می اندازد و می گوید اصول کافی شما اعتبار ندارد. دیگری می گوید کتاب بخاری شما اعتبار ندارد. اما آنچه از اعتبار می افتد اسلام و قرآن است. اما محوری که این دو تیغه را به هم وصل می کند در ماورای کشورهای اسلامی است.  
 
انتهای پیام 

شفقنا 

ضرورت بازگشت و وفاداریِ روحانیت به روحانیت   ✍هادی سروش

🔰 ضرورت بازگشت و وفاداریِ روحانیت به روحانیت 

✍هادی سروش

این تصویر مربوط به تشییع جناره مرحوم استاد فاطمی نیا در قم است . کثرت زنان و مردان در تشییع شگفت آور است ! 
او نه وجه سیاسی داشت و نه بله قربان گو بود و نه فریب خورده ی دنیازدگان و قدرت طلبان .
به نظر شما چه چیزی این جمعیت را تکان داده ؟ 
چرا برای تشییع جنازه برخی از اساتید صاحبِ عنوان و دارای وجه سیاسی که در قم برگزار شد ، از شهرهای مجاور افرادی آورده شدند! ولی برای این سید بزرگوار بصورت خود جوش این کثرت جمعیت دیده میشود ؟! 
پس مردم در مرحوم آقای فاطمی نیا چیزی متفاوتی دیدند که در عده ای از این صنف نمی بیندند !
مردم از روحانیت ، روحانیت می خواهند و این ، یک مطالبه ی کاملا به حقی است . 
چه بجاست که ؛ روحانیت به روحانیت بازگشت داشته و بدان وفادار بماند .
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا ؛ ای ایمان آورده ها ، ایمان آورید ! (نساء/۱۳۶)

https://t.me/soroushmarefat

حاصل نود سال ، آیت الله علامه جوادی املی

‍ ‍ ‍ 🔰حضرت آیت الله علامه جوادی آملی : آنچه بنده پس از گذراندن حدود ۹۰ سال از عمر خود تجربه و بدست آورده ام، حیات مورد وعده اسلام این است که نه کسی را می کشد و نه خونریزی به پا می کند.


🔻حضرت آیت الله جوادی آملی فرمود :
 آنچه بنده پس از گذراندن حدود ۹۰ سال از عمر خود تجربه و بدست آورده ام و آن‌چیزی است که از سفره وحی و قرآن کریم آموخته ‌ام، این کتاب آسمانی قرآن کریم، سخن کسی است که به ما حیات داد و به جامعه بشری فرمود که مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسیدن!
یک میوه وقتی می میرد که بپوسد، یک درخت وقتی می میرد که بخشکد، ولی انسان وقتی می میرد که از پوست به در آید! و تمام ره آوردهای عمر ما با ما یکجاست، این دین به ما حیات ابد داده است.دین آمده که ما را ابدی کند و از پوست به در آورد نه بپوسیم.

✅قرآن کریم در سوره انفال چنین فرمود «اِستَجیبوا للهِ‌ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم» فرمود دین جامعه را زنده می کند، منظور از این حیات چیست؟
حیاتی را که دین به ما وعده داده است این است که انسان اول خود را بشناسد، هم بدن و هم روح ملکوتی اش را بشناسد، نظام سپهری را از آسمان و زمین بشناسد، پیوند عمیق خود و رابطه با جهان را بررسی کند، تا بفهمد که هرگز از بین نخواهد رفت، بلکه از یک عالمی به عالم دیگر برای ابد سفر می کند.

✅دو نمونه ذکر می کنیم، یکی جهان بدون دین و وحی؛ و دیگری جهان بشریتی که اسلام آن را پروراند و به‌ عنوان تشیّع تعبیر کرد. 
🔺آن روزی که شرق و غرب خصوصاً کشورهایی که آن سوی آب حیات پیدا کردند و دستشان به اسلحه رسید ؛ جنگ جهانی اول و دوم را راه انداختند و همچنین جنگ های نیابتی بعدی را و جز قتل و غارتگری و خونریزی کاری نکرده، نداشته و ندارند و این همان حیات حیوانی و جنگلی است که باید از آن هجرت و سفر کرد.
 🔺و به نمونه دیگر که همان حیات فرشته خویی است، رسید! در ذکر نمونه حیات فرشته خویی، باید به جریان علی بن ابیطالب اشاره کرد، او که رهبر و حاکم مسلمین و زمامدار جامعه اسلامی در ۱۴۰۰ سال قبل بود، روزی که مهمترین سلاح جنگی غیر از شمشیر، داشتن اسب تندرو بود. وقتی به امیرالمومنین عرض کردند بودجه مملکت فراوان است و این اسب که شما الآن دارید، اسب باربری عادی است و شما باید در جنگ، اسب تیز پا داشته باشید؛ حضرت فرمود: من از بودجه بیت المال، برای خود اسب تند و تیز تهیه نخواهم کرد چرا که من هرگز از میدان جنگ فرار نمی کنم اولاً و آن کسی را هم که فرار کرد، تعقیب نمی کنم ثانیاً، و لذا به اسب تندرو احتیاجی ندارم!
✅این حیات اسلام است که نه کسی را می کشد و نه خونریزی به پا می کند.

https://t.me/soroushmarefat

الهی و دینی بودنِ حکومت ؛ به تامین اقتصاد و برقراری آرامش است  ✍#هادی_سروش

📝الهی و دینی بودنِ حکومت ؛ به تامین اقتصاد و برقراری آرامش است

✍#هادی_سروش

✅ شاخصه حکومت الهی چنین است؛
"نه نانی بریده شودونه آرامشی ستانده شود".
واین شاخصه درمهمترین سند در دسترس ما که قرآن باشدوجود دارد.


✅ در قرآن کریم افتخارِ هرحاکمیتی و خصوصاحاکمیت اسلامی را روشن نموده وآن این است؛ مابه مردمان؛ نان وآرامش دادیم؛"أَطْعَمَهُم مِن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوف"(قریش/۴)
ضمیر "هم" درآیه ؛ به شهروندان حکومت برمیگردد.
پس؛امنیت اقتصادی وامنیت روانیِ جامعه،که نیازِ غیرقابل انکار هر جامعه ای است؛تابلوی حکومت دینی است.


🔸 جایگاه مهم اقتصاد و تامین نان مردم

✅تفکرِحکومتیِ پیامبر رحمت چنین است:
«خدایا در "نان" - یعنی ؛ امور اقتصادی برای ما گشایش وبرکت قرارده که اگر درجامعه بین ما و نان فاصله افتد از نماز وروزه ودیگردستورات دینی خبری نخواهدبود!/ بارک لنا فی الخبز ولاتفرق بینناوبینه فلولاالخبز ماصلینا ولاصمنا ولاأدینافرائض ربنا»(کافی؛ج ۶ص۲۸۷)


✅ این آموزه اسلام آنچنان روشن و گویاست که عارفان ؛ با اینکه ادبیاتشان بر زهد و انقطاع از دنیا استوار است، ازضرورت های اقتصادی میگویند؛
آدمی  اول حریص نان بود
زانک قوت و نان ستون جان بود
(مولوی)
پس نیازمادی دربالاترین روحیات معنوی آدمی دخالت دارد.


✅همانطوریکه برخی تئوری پردازی میکنند که بایدبرای اجراءاحکام اسلام از هرباید ونبایدی وحتی خشنونتی استفاده شودو میتوانیم برای ترویج دین ومقابله باظلم وتامین منافع، پای در هر کشوری نهاد وحتی ازنیروهای انسانی خود درآنجاهزینه کرد، پس باید برای "اقتصاد ومعاش شهروندان" نیز، همانگونه خودرا به آب وآتش زده واز نصحیت به زهد و قناعت دست بردارند.


✅نکته مهم اینجاست ؛ در صورت نبود "امنیت اقتصادی" درجامعه، هرمسئولی که خواه صادق باشدو یا شعار گرا و فریب کار، قطعا رفته رفته به شکست نزدیک می شود.

استادمطهری میگوید؛
«عوامل اقتصادى از اساسى ترین عوامل زندگى بشر است. افرادبراى همیشه نمى توانند از آن سرپیچى کنند، اگر هم یک فرد سرپیچى کند، همه افراد این جور نیستند اگر هم جامعه اى موقتا سرپیچى کند، براى همیشه نمى تواند.»


✅اسلام عزیز؛ به یک کاسب که بخش کوچکی ازاقتصادیک خانواده را دردست دارد اجازه "امروز وفردا" کردن نمیدهد تا چه برسد به یک نظام وحاکمیتی که با تصمیمات اقتصادی وبین المللی و نظامی، اقتصاد انبوهی از شهروندانش را "امروز وفردا" کند!
این بیان پیامبررحمت (ص) است :
"واى بر صنعت‏كاران امت من، كه امروز و فردا میکنند و مردم را سر مى‏ دوانند ؛ - وَيْلٌ لِصُنَّاعِ أُمَّتِي مِنَ الْيَوْمِ وَ غَدٍ."
(من لايحضره الفقيه۱۶۰/۳)


🔸 دربخش دوم ؛آرامش روانی جامعه مطرح است.
اینجاهم همان تاکیدات دینی بصورت جدی به مسئولان وحاکمان حکومت سرازیر است که؛ "حقِ ایجادهیچگونه تنش روانی برای جامعه را ندارند".


✅ "بزرگ سکاندار حکومت دینی" ؛ امام علی(ع) حاکمیت رادرصورتی اسلامی میداند که امنیت روانی شامل همه ی شهروندان،حتی غیرمسلمان هم بشود، یعنی آنان هم بتوانندبه زندگی آرام وآسان وشادشان برسند؛"يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ"(نهج البلاغه/خ۴۰)


✅ کسانیکه باشعارگرایی خود، اضافه برتملق گوئی ها، موجی ازناامنی روانی رادرجامعه رقم میزنند، همان خودی های جاهلی هستند که در ادبیات قرآنی به «جمعیت جاهلیت» نام برده شده!(ر.ک: فتح/۲۶) که نهایتِ همّ و غمّ شان؛ منافع حزبی وگروهی شان بشکل متعصبانه است! تا بتوانند درحاکمیت ها هیچ گاه از "میزریاست"جدا نشوند. والبته باهر گونه توفیقی که برای مسئولِ غیر همسویشان حاصل شود، به مقابله برخاسته وآرامش جامعه را با انواع بدبینی ها، آلوده میکنند.


✅علامه طباطبائی، همانطوریکه آرامش را؛ "روح الهی" میداند، در مقابل­ش، "اضطراب و تنش" درجامعه را؛ از القائات شیطانی‌ ودر راستای اهداف جنود او دانسته و تصریح میکند؛ «حاکمیت دینی موظف به ایجادوتثبیت آرامش ووقار اسلامی درجامعه است.» (آل عمران/۱۷۵ - ر.ک: تفسیر المیزان ۲۹۱/۲و۲۲۱/۳ و ۲۴۲/۹ )


✅ امام خمینی که تئوری پردازبزرگی در حوزه "حکومت دینی" است باشفافیت بر این باور است: "دولت اسلامی باید مردم را مطمئن کند تا در همه چیزشان در آرامش باشند، دولت ابداً نمیتواند تأذی کند".(صحیفه۱۶۱/۱۷)


✅متاسفانه گاهی شاهد اقداماتی از برخی مسئولان هستیم که خروجی آن؛ موجی از ناامیدی وتنش واضطراب است!
اگر امنیت روانی جامعه ، مورداحترام باشد؛ نباید افزایش قیمت داشته باشیم و اگر افزایش مختصری هم باشد ؛ تنش آفرین نخواهد بود.


✅اماوقتی به این واضحات وجدانی توجهی نمیشود ، انتظار دارید برای "مردم مظلوم"! آرامشی بماند؟
عجبا! که چنین چالشهائی که بسادگی قابل پیشگیری است، درافکار عمومی داخلی وجهانی به اسم "حکومت دینی" تمام میشود!


https://t.me/soroushmarefat

شرور در الهیات سیاسی ، هادی سروش

✔️شرور در الهیات سیاسی 🔻

 ⚡️قداست گرایی در حکومت 
⚡️ کارایی حکومت دینی 
⚡️ حکومت دینی کاریکاتوری

🔹ارکان حکومت دینی از دیدگاه نهج البلاغه

✍#هادی_سروش

✅در حکومت دینی که مسئولیت به عهده‌ی فقیهان گذاشته شده ، میتواند ایجاد مشکلاتی کند چراکه فقیه از طرفی معصوم نیست و از سوی دیگر قدرت دارد .

✅قدرت یک امر فساد آور است و حالا چه در پوشش دین و دموکراسی و چه در پوشش‌های دیگر مانندحکومت‌های سوسیالیستی و کمونیستی ، بالاخره سو استفاده‌هایی شده است و این مشکل همواره بوده .

✅ "قداست‌گری‌" در جایگاه حکومت نمی‌پذیریم. قداست از آنِ امام معصوم است .  هرگونه روش‌ها و ادبیات شرک‌آلود و غلو آور و در نتیجه دین گریزانه در بخش توجیهات ناکارآمدی و سو استفاده از قدرت دینی است.

✅در حکومت دینی در صورتیکه مسئولیت مطلقه به عهده‌ی فقیه گذاشته شود ولی گزاره های "عدالت و نظارت" که در فقه سیاسی بصورت شفاف قرار دارد ، دیده نشود ، باعث شرور و مشکلات خواهد شد . چرا که فقیهان هم معصوم نیستند و هم از طرفی قدرت مطلقه‌ای برای انان تثبیت میشود و این میتواند باعث وجود شر در الهیات سیاسی شود.

✅امیرالمومنین درعین اینکه حکومت دینی را تثبیت فرمود،اما از چالش‌هایی که می‌تواند گریبان حکومت دینی را بگیرد غفلت نورزید و به آنها در گفتارها و نوشته‌هایش متذکر شد.
او به عنوان حاکم ردیف اول در حکومت دینی؛ فضایی را برای حاکمیت باز می‌کند که اگر این فضا در حکومت‌های دینی باز بماند. بسیاری از مشکلاتی که داریم، قابل حل است.

✅یک حکومت دینی ناقص و کاریکاتوری که یک قسمت آن بزرگ و قسمت دیگر آن کوچک باشد، خوب نیست. اگر یک قسمت‌هایی از حکومت دینی را نبینیم و مخفی کنیم، آن حکومت دینی کاریکاتوری است و آنجا مورد اشکال هم قرار می‌گیرد. اما حکومت دینی که نهج‌البلاغه مطرح است، با همین ارکان مورد نظر است که در تمام نهج‌البلاغه می‌توانیم آن را پیدا کنیم.

🔸متن کامل


@andishedinimoaser

سلسله مقالات گذری متفاوت بر عالَم برزخ (۵۳)   🔴  شکلِ زندگی برزخی  ✍ هادی سروش

اهداء به روح همسرم بانوی اخلاق


🔰سلسله مقالات گذری متفاوت بر عالَم برزخ (۵۳)


🔴  شکلِ زندگی برزخی

✍ هادی سروش


✅یکی از سوالاتی که ذهن را میگزد این است که ارواح در برزخ چه میکنند؟ چه شرائطی دارند؟ چه زندگی و رفت و آمدی دارند؟


🔸عقل توان فهم برزخ را ندارد!

✅در اینکه ارواح پس از مرگ زنده هستند به حکم وحی و عقل تردیدی نیست. اما نحوه زندگی در آن موطن واقعا بر انسان پوشیده است ؛ امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «مرگ را ورطه ها و دشواری هایی است سخت تر از آن که بتوان وصفش کرد، یا عقل های مردم بتواند آن را بفهمد.»[نهج ، خ ۲۲۱]


🔸دررابطه با جهان پس از مرگ باید از وحی جویا شد

 ✅اما در عین حال "منطق وحی" که گزارشگر صادقی از تمام تحولات جهان و هستی است ، در رابطه با زندگی پس از مرگ سکوت نکرده و به شکل ایماء و اشاره به حقائقی اشاره نموده است.


🔸امام رضا (ع) از زندگی برزخی رمزگشائی نموده

✅در این خصوص مهمترین بیانی که به ما رسیده ؛ سخن ژرف حضرت امام رضا (ع) است که فرمود : " با آنچه که شما در اینجا میبینید میتوانید آنچه در آنجا تحقق دارد را آگاه شوید ./ قد علم اولی اللباب ان ما هنالک لایعلم الا بما هیهنا" [التوحید صدوق /۴۳۶]
اینجا ، یعنی ؛ دنیا ، محل ارائه رفتار و اخلاق و باورهاست که آدمی تلاش میکند بوسیله آنها به کمال مورد نظرش در امور اجتماعی و خانوادگی برسد . عده ای برای رسیدن به آنچه که کمال میدانند از بدترین راهها و شنیع ترین شروع ها آغاز میکنند . در برزخ هم قصه بدین منوال است که همان هایی که از بدترین ها برای رسیدن به هدف استفاده کرده اند انجا هم گرفتار همان مسیرهای رنج و بدی هستند و کسانی که هدف مثبت را از راه مثبت دنبال کردند در آن نشئه هم چنین خواهند بود . خلاصه جهان پس از مرگ به وزان همین جهان است.


🔸زندگی در برزخ بر وِزان زندگی در دنیا

✅عارفان بزرگ در این زمینه با کمک از بیان رمز گشای امام رضا (ع) گفته اند : برزخ به صورت و شکل حیات و زندگی دنیا است ؛  البزرخ علی صورة الحیاة الدنیا. [فصوص الحکم ، فص خالدی/۱۱۵۰]
این جمله خیلی مهم است.
در واقع ؛ "برزخ"  همان ادامه زندگی است بر صورت دنیا میباشد اما به اضافه حیات . یعنی تلاشگران حلال خور و عالمان ربانی و .. در برزخ مهمان ادامه همان روند هستند .
به عنوان مثال معلمی که عمر خود را به تربیت فرزندان همت گمشاده بوده ، در انجا هم به تربیت مشغول است . صنعتگری که با مهارت خود به زندگی مردم در این دنیا تلاش داشته ، در آنجا هم به نوعی اضافه بر اینکه فرشتگان در خدمتش هستند ، او هم در خدمت به دیگر دوستان برزخی خود است . و یا عالم ربانی که در دنیا مظهر هدایت بوده در انجا هم مشعل نور افشان خواهد بود و همینطور دیگر انسانها.
این سخن که برگرفته از فرمایش امام رضا (ع) است بر وزان سخن مستحکم سابق ما در این سلسله مقالات تحت عنوان "تکامل برزخی" است که در شماره ۲۱  بدان پراداختیم .
https://t.me/soroushmarefat/689
البته  با این تفاوت که آنجا دیگر تلاش و زحمتی در کار نیست و بیشتر بهرمندی ها با علم و اراده آدمی که همان داشته های رفتاری و اخلاقی خودانسان است‌ ، تحقق می یابد .


🔸مهم ؛ عبور از سوال و جوابهای برزخ است 

✅نکته مهم این که "برکات برزخیه" درصورتی است که انسان بتواند از مواقف برزخ و سوال و جوابها و مسائل مربوط به آن نشئه عبور کند و معطلی نداشته باشد. بله ، کسانی که زندگی بهم ریخته ای داشتند و حساب روشن و زندگی سالم و صافی نداشته اند ، مواقفی را در برزخ معطل میشوند و سپس به "زندگی برزخی" راهنمایی میشوند.


🔸اعلام خطر علامه طباطبائی درباره زندگی برزخی

✅علامه طباطبايي در این زمینه مینویسد:
«انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی كه داشته و اعمال نيك و بدی كه در دنيا انجام داده، بازپرسی خصوصی ميشود. پس از محاسبه اجمالي طبق نتيجه‌ ی كه گرفته شد، به يك زندگی شيرين و گوارا يا تلخ و ناگوار محكوم گرديده، با همان زندگي در انتظار روز رستاخيز عمومي به سر مي‌برد. حال انسان در زندگي برزخي بسيار شبيه است به حال كسي كه براي رسيدگي اعمالي كه از او سر زده، به يك سازمان قضايي احضار شود و مورد بازجوئی قرار میگیرد.. » [شیعه در اسلام/۱۰۰]


🔸تلاش کنیم در دنیا زندگی بهم ریخته ای نداشته باشیم 

✅خلاصه سخن ؛ از زندگی های بهم ریخته که انبوهی حقوق به گردن آدمی باشد و یا انبوهی وعده های انجام نشده داشته در کار باشد و یا انجام ندادنِ واجب هایی که امروز و فردا شده و انجام نشده و مانند آن دوری کنیم تا بتوانیم به یک "زندگی برزخی" ملائمی راه پیدا کنیم .

این سلسه مقالات ادامه دارد . ان شاء الله

https://telegram.me/soroushmarefat

"نشست های دوستانه و نشست های بهشتیان"   ✍هادی سروش

🔰 گزارش از یک جمع خاص و سخن از "نشست های دوستانه و نشست های بهشتیان" 

✍هادی سروش


✅یکی از محرومیت هایی که در طول نزدیک به سه سال به خاطر کرونا ایجاد شد ، تعطیلی مهمانی های دوستانه بود که همواره زمینه دیدارهای دوستانه و مشورت های ضروری و طرح ایده های مثبت خانوادگی و اجتماعی بود. به شکر خدا با فروکش کردنِ ایپدمی کرونا در جمع صمیمی دوستان بسیار خوب ورامین گرد هم آمدیم و به مثل هر مهمانیِ دوستانه سخنانی از جنس های مختلف اجتماعی و سیاسی مطرح شد و به پیشنهاد یکی از رفقاء باصفا بنا شد بعد از نماز جماعت مغرب در یکی از موضوعات دینی و معرفتی سخنی تقدیم کنم .
موضوع "نشست های دوستانه"  را بهانه ای قرار دادم تا در رابطه با مهمانی ها و دیدارهای دوستانه سخنی داشته باشم‌.

مطالب تقدیم شده؛

🔸 مطلب اول ؛ ورودِقاچاقیِ تفکرات یهودی و مسیحی در اسلام

واقعیت این است وقتی مسیحیت و یهود نتوانست مانع از پیدایش اسلام شوند ، آمدند و در دین ما ؛ با ورود قاچاقی ، باعث پیدایش افکار خاصی شدند که ورودی های یهود به اسم "اسرائلیات" در روایات ما مطرح است و آن یک سری روایاتی است که حاوی داستانهای عجیبی است و نهایتا تعریف و تمجید از بنی اسرائیل و نهادینه کردن خرافات است !
و از سوی دیگر مسلمین گرفتار ورودی های فکری و رفتاری مسیحیت در آیین خود شدند که کَنده شدن از خانواده و جامعه و درنتیجه رُهبانیت و گوشه نشینی و عُزلت ، به عنوان یک فضیلت در میان ما مسلمانان مطرح شد !
درحالیکه متن تحریف نشده اسلام ؛ بر دیدار و محبت نسبت بیکدیگر بناشده است .


🔸مطلب دوم ؛ اهمیت دیدارهای دوستان 

اسلام دینِ محبت بین یکدیگر ، دینِ رفت و آمد و مجالست و نشست و نشاط است . از نشست های خانوادگی که از آن به "صله رحم" تعبیر میشود تا نشست های دوستانه ، همه و همه در نگاه اسلام عزیز بسیار ارزشمند است ‌.

این حدیث از مهمترین احادیث شیعه در معتبرترین کتابهای شیعه است که امام صادق (ع) فرمود : 
"هر كه برای خدا از برادرش ديدن كند ، خدا عزوجل فرمايد : به ديدن من آمدی و ثواب آن بر من است و من براى تو ثوابى كمتر از بهشت نپسندم. / مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِي اَللَّهِ ، قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : إِيَّايَ زُرْتَ وَ ثَوَابُكَ عَلَيَّ وَ لَسْتُ أَرْضَى لَكَ ثَوَاباً دُونَ اَلْجَنَّةِ ." [اصول کافی،۲ /۱۷۶]

اهمیت دیدارهای دوستانه از اینجا روشن میشود که این تعبیر "به زیارت خدا رفتن" در مورد زیارت امام حسین (ع) آمده که ؛ کسی که  به زیارت حضرت امام حسین (ع) نائل شود ، مانند کسی است که به زیارت خدا نائل شده است / منْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ‌بْنِ عَلِیٍّ (ع) یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ...».[کامل الزیارات]


🔸مطلب سوم ؛ ارزش دیدارهایی که بارمعنوی دارد

طبق نصوص دینی ؛ نفسِ دیدارهای دوستانه دارای ارزش است. بله ؛ اگر دیدارها و نشست ها توام با خوبی های دیگری چون برنامه ریزی برای جلسات دینی و رفع مشکل از جامعه و یا دستگیری از یک مستمند و مانند آن شود ؛ ارزش آن نشست دوستانه بسیار بالاتر خواهد رفت . به این نمونه توجه کنید ؛
امام صادق (ع) به فُضیل فرمود : «آیا دور هم می نشینید و کلامی از ما مطرح میکنید ؟ فُضیل عرض کرد ؛ بله ، امام (ع) فرمود : ما این نشست ها را دوست داریم‌، پس آنچه مربوط به ما است را زنده نگه دارید و رحمت الهی شامل آنانکه امر ما زنده نگه میدارند . / تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ .. إِنَّ تِلْكَ اَلْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ ، فَرَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا. [قرب الاسناد/۳۶]


🔸مطلب چهارم ؛رابطه نشست های دنیا و نشست های آخرت

آثار نشست های دوستانه ، محدود به دنیا نیست بلکه به نشست هایِ عالم آخرت منتهی میشود چراکه آنچه از عالَم آخرت میدانیم و شنیده ایم ؛ "ظهوری" از دنیای ما در آن جهان ابدی است.
در قرآن در رابطه با نشست های بهشتیان میفرماید : 
"عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلينَ - در اوج سرور و شادی ، روبروی هم هستند." (حجر / ۴۷)


🔸 مطلب پنجم؛ در میان جمع و دل جای دیگر

خصوصیتی در نشست های بهشتیان است که در عین اینکه در روبروی یکدیگرند و از حضور هم نهایت بهره را میبرند ، اما در دل به خاطر ان اتصالی وه با مبداء فیض و خالق متعال دارند ، از یک نشاط متفاوتی بهرمند هستند ‌.
کسی از این نعمت بزرگ در بهشت مستفیض هستند که در زندگی دنیا هیچ گاه از ازیاد معرفت و ایمان نسبت به خدای متعال و اولیاء خدا (ع) خود را محروم نکرده باشند ودرحال افزودنِ بر گرایشات باطنی خود به معنویات باشند ،  در عین اینکه با دوستان خود در بهشت متنعم هستند اما در درون خود هم از بهشتی دیگر بهرمندند .
عارف بزرگ مرحوم فیض کاشانی گوید : "المعرفة بذر المشاهدة" . معرفت های ایمانی و عرفانی عامل مشاهدات متفاوتی در آخرت میشود و تا میتوانیم باید آن گرایشات درونی خویش به خدای متعال و اولیاء او را بیشتر و بیشتر کنیم تا در آن جهان ابدی از زیارتشان و شهودشان بیشتر بهرمند شویم و آن معرفت و آن گرایشات درونی در گرو توجه خاص به حق تعالی و تقوا و دوری از همه حرام های فکری و شکمی و اخلاقی دنیاست .

🆔 https://telegram.me/soroushmarefat

بررسی بنای ساختمانی بر قبور صالحان ؛ هادی سروش

☑️در سالروز تخریب قبورائمه (ع) بقیع


🔰 بررسی مسئله بنای ساختمانی بر قبور صالحان از دیدگاه قرآنی و حدیثی و تاریخی 

✍هادی سروش 

گرچه در دید اولیه شاید نوشتن و گفتن، در این موضوع تکراری باشد، اما از آنجا که معاندین شرک آلودبودنِ نیات خود را در کسوت توحید،مخفی میکنند و دائما اباطیل خودرا تکرار میکنند، برماست که سخن حق را نیز تکرارکنیم.

🔻ساختمان و بنای بر قبورصالحان و اولیاء ازسه منظر کاملا قابل تثبیت است.

🔴 ازنظر قرآن

در جریان نزاع میان مسیحیان و مشرکان در مورد اجساد اصحاب کهف، برخی گفتند مقبره، یا دیواری جلوی درب غار آنها ساخته شود: «فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا» (کهف/۱۸، ۲۱) تا از دید مردم مخفی بمانند. برخی دیگر پیشنهاد دادند تامسجد و معبدی بر روی قبور آنان ساخته شود. «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا».
مهم این است در قرآن  اشاره‌ای به شرک‌ بودن بنا و یا مسجد اصلا نشده است.

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان میگوید‌: تصمیم بر آن شد که مسجدی بر روی قبور آنان ساخته شود.

آیه دیگری داریم و معنای کلی دارد که مظاهر و مصادیق و نشانه های الهی باید مورد اهتمام باشد؛ «و من یُعظّم شعآئرَ اللهِ فإنّها من تقوی القلوب» (حج/۳۲) میباشد.
در تفسیر مجمع‌البیان شعائر به معنای جایگاه عبادات است. که مناره؛ نشان است بر مسجد و محل عبادت، ونیز گنبد؛ نشان ازمکانی مقدس و مبارک است.
بنابراین مزار اولیای الهی با گنبد وبارگاه از شعایر الهی است.


 🔴 بررسی مسئله بر اساس حدیث
 
✅از طریق اهل سنت :
در صحیحین آمده ؛ "اول كسی كه آمد و بر روی قبر پیامبر دیواری نهاد و سنگ بنای حرم و بارگاه را بر قبر پیامبر ساخت  عمر بن الخطاب بود _ فكان أول من بنی علیه جدارا عمر بن الخطاب".(طبقات لابن سعد۲۹۴/۲)

✅ از طریق شیعه : 
« شیخ طوسی با اسنادش از  أَبِی عَامِرٍ وَاعِظِ نقل میکند که از امام صادق (ع) در مورد زیارت امام علی (ع) و ساخت و بنا  تعمیر  حرم آن حضرت پرسیدم ؟ امام صادق (ع)  به سند متصل از پدرش تا رسول الله ، از حضرت رسول (ص) نقل نمود که چنین فردی از مخصوصین مورد شفاعت من خواهد بود. _ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لِمَنْ زَارَ قُبُورَنَا وَ عَمَرَهَا وَ تَعَاهَدَهَا؟ فَقَالَ لِی یَا أَبَا الْحَسَنِ... إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَبَاءَ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَهٍ مِنْ عِبَادِهِ تَحِنُّ إِلَیْکُمْ ..فَیَعْمُرُونَ قُبُورَکُمْ وَ یُکْثِرُونَ زِیَارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ إِلَى اللَّهِ وَ مَوَدَّهً مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ. أُولَئِکَ یَا عَلِیُّ   الْمَخْصُوصُونَ بِشَفَاعَتِی وَ الْوَارِدُونَ حَوْضِی وَ هُمْ زُوَّارِی غَداً فِی الْجَنَّهِ...» (وسائل‏۳۸۳/۱۴)

لذاست که جناب شیخ حر عاملی صاحب کتاب وسائل الشیعه بابی تحت عنوان "استحباب عمارة مشهد امیرالمومنین ومشاهدالائمه" در کتابش باز نموده واحادیث متعددی را نقل نموده است.

این احادیث وقتی بدست فقیهی زبردست بمانند سیدِ صاحب مدارک افتاد ، ایشان این استحباب بنا و ساخت مرقد را به قبور "علماء و صلحاء"هم سرایت داده که مورد تایید فقهاء بعدی قرارگرفت.


🔻روایت معارض:
دراین بحث به یک روایت به ظاهر معارض با آن آیات قرآن و احادیث نقل شده داریم که برخی از نویسندگان مخالف و یا وهابی مسلک بر آن اصرار نی ورزند !
روایت چنین است ؛ برادر امام کاظم (ع) از حضرت امام هفتم در مورد بنا روی قبر و نشستن و مرمت و گچ کاری سوال نمود و حضرت موسی بن جعفر (ع) نهی فرمودند. / لا یصلح البناء علیه ولا الجلوس ولا تجصیصه ولا تطیینه.(وسائل ۲۱۰/۳)
فقهاء ومحدثین در این مورد پاسخ های مبسوطی ارائه نموده اند که یکی از آن پاسخ ها چنین این است این حدیث در مقابل انبوهی از روایات جواز بنا بر قبور اولیاء الهی وتحسین این عمل  وحتی استحباب آن ، قطعا دارای معنای خاصی میباشد و آن این است که اگر در شرائطی و یا در مکانی و یا طبق خرافه ای ؛ قبر یک شخص برای گروهی "معبد" قرار داده شود و در نتیجه در مقابل توحید ومسجد قرار گیرد ، مورد نهی است . 


🔴 از نظر تاریخ 

✅قبرحضرت داود(ع) در قدس و قبور حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب و حضرت یوسف (ع) در شهرالخلیل بوده ودارای بنا و ساختمان است و محل عبادت بوده است .

✅در زمان پیامبر(ص) ؛ اولین بنا یا مسجد بر روی قبور توسط  ابوجُنْدُل بر روی قبر ابوبصیر صحابی ساخته شد و رسول خدا (ص) با وجود اطلاع، از آن کار جلوگیری نکرد.

✅بعد از پیامبر ؛ قبور پیشوایان مذاهب فقهی اهل سنت نیزدارای گنبد وساختمان بوده است. 
قبر ابوحنیفه پیشوای حنفی در  بغداد ، و قبر امام شافعی پیشوای شافعی‌ها در مصر ، و قبر احمد بن حنبل در بغداد ، و قبر محمد بخاری در سمرقند و .. دارای گنبد و بارگاه است و محل زیارت علاقمندان از اهل سنت است .

🔺جمع بندی این نوشتارکوتاه در این نکته است که؛ 
بنا و ساختمان و ساختن مسجد در کنار قبور انبیاء و اولیاء نه تنها کوچکترین مانع شرعی ندارد ، بلکه دارای محسّنات دینی و اخلاقی وتربیتی و حتی تاثیرات ژرف اجتماعی نیز میباشد.
استاد آیت الله جوادی آملی میفرمودند؛ "هیچ فرقی از این نظر بین جِیشِ ابرهه و این وهّابی ها نیست ! آنها آمدند كعبه را خراب بكنند، اینها هم آمدند با امامت بجنگند ولی نشد! حالا چهارتا آجر را برداشتند امّا بالأخره امامت سر جایش محفوظ ماند."

https://telegram.me/soroushmarefat

بقیع و امام موسی صدر ، هادی سروش

🏴 فردا هشتم شوال برابر با سالروز واقعهٔ تخریب بقیع در سال ۱۳۴۴ هجری قمری(حدود ۱۰۰ سال قبل) است.

💢بخشی از نامه مهم امام موسی صدر به شاهزاده سعودی دربارهٔ بازسازی ظاهری بقیع ، تجلیل از اهل بیت بشکل عقلانی در عین ادب و تدبیر را ملاحظه فرمائید :

🔸در آن دیدار، با ملاحظه خاطر بزرگوار و همت بلند و روح مؤمن و دورنگری و روشن‌بینی جناب عالی، گفتم که ساختن بارگاه برای امامان اهل بیت، مورد اتفاق فقهای مسلمانان نیست و به همین سبب، برای پرهیز از حرج، چنین درخواستی نداریم، اما سر و سامان دادن به قبرستان و آسفالت یا سنگ‌فرش کردن راه‌های داخلی آن و کاشتن اطراف آن و تبدیل آن به بوستانی آزاد با فواره و آب‌نما و مرمت دیوارها و گذاشتن سنگ‌های زیبا در آن‌ها و تعبیه سایه‌بان‌های مرتب گرداگرد آن و اقداماتی از این دست، موضع اتفاق فقهاست و موجب تکریم صدها هزار نفر زائر و عمره‌گزار و حج‌گزار و دوست‌دار است و سبب تألیف قلوب گِردِ رهبریِ اسلامی درخشان و فزاینده شما خواهد بود؛ خصوصاً در این زمان که اعلی‌حضرت کوشش فراوانی برای وحدت مسلمین و هم‌دلی آنان دارد.

https://telegram.me/soroushmarefat

دلهای لرزان در فراق عزیزان ، هادی سروش

🖤دلهای لرزان در فراق عزیزان 

✍️ هادی سروش

✅پیام ذیل از یکی از افراد محترم و موثق رسیده که مطالبه پاسخ و راهکار داشته است . 

🔻متن پیام ارسال شده ؛
جناب استاد آقای سروش . سلام . 
شما همواره و خصوصا در پست آخر همه را به صبر دعوت میکنید و این که خداست که صلاح را میداند .
 درست !  ولی باور دارید که خیلی نداشتن یک عزیز سخته !! البته باز هم شکر .
ببینید من خودم با اینکه عزادار هستم ، امروز یکی از نزدیکترین اقوام به من زنگ زد و خیلی برای عروسش که در سن جوانی از دنیا رفته گریه کرد و گفت : هیچ جور از نظرم نمیره ! و گفت پسرش هم در فراق همسرش بی تابی میکنه و هر روز صبح از بالای تهران میره بهشت زهرا و ظهر میاید و با گریه ناهار میخورد . 
چکار باید کرد ؟ 
شما در نماز ۱۱ رکعتی واقعا دعا کنید برای همه ! 
ما مثل شما توی متن دین و مطالعه کتابهایی که مطالعه میکنید ، نیستم و زمان لازم داره .
خدا بشما سلامتی و طول عمر بده . امین

🔰پاسخ بنده :

سلام مجدد

از خواندن این پیام تان بسیار ناراحت شدم . 
بله ؛ قبول دارم بسیار سخت است و درک میکنم همانطوریکه بر ما هم سخت است.

خدا کمک شان فرماید.

🔻با چند راهکار شاید بتوان آلام را کنترل نمود ؛

✅بیشتر باهاشون تماس داشته باشید و بیشتر باهاشون نشست داشته باشید و اگر امکان داره یک سفر کوچکی داشته باشند . 

✅طبق یک حدیث ؛ بگویید دست روی قلب شان بگذارند و این ذکر را بگویند:
"لا حولَ و لا قوةَ الا باللهِ العظیم" 

✅و از علامه طباطبایی نقل است : برای رسیدن به آرامش دست خود را روی سینه بگذارید و چندین مرتبه آیه ۲۸ سوره رعد را بخوانید:
"الذّینَ امَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب " 

✅بهشت زهرا رفتن را کم کنند و بیشتر در خانه برایش قرآن بخوانند . 

✅سوره یس را بخوانند و خصوصا  آیه ۲۶ به بعد را با فکر و توجه بخوانند و در ترجمه اش خوب فکر کنند ؛ 
قِیلَ ادْخُلِ الجَنَّةَ قَالَ یا لَیْتَ قَومِي یَعلَمُونَ بِما غَفَرَ لي رَبِّي وَ جَعَلَني مِن المُکرَمینَ ..
ترجمه ؛
گفته شد: به بهشت درآی، گفت: ای کاش قوم من بدانند بدانچه که پروردگارم مرا آمرزید و از کرامت‌ یافتگان قرارم داد .

🔺️تامل در ترجمه این آیه ما را به این واقعیت میرساند که اگر بتوانیم ما برای عزیزان مان در آن جهان شرائط خوبی در نظر داشته باشیم ، آرامش نصیب میشود . ان شاءالله

طبق وظیفه ؛ ان شاالله دعاگو خواهم بود .
https://www.instagram.com/p/CdU4iJJoxmQ/?igshid=MDJmNzVkMjY=

فاتحه امت اسلام خوانده شده؟! ،  هادی سروش

خطر "فاتحه اسلام" در موردِ سکوت در برابر ظلم نسبت به امت اسلام !

✍️ هادی سروش


❌حضرت رسول الله (ص) فرمود:
« هرگاه مردم ظالمی را ببينند و دستش را نگيرند -و او را از ظلم و ستم باز ندارند- ، انتظار میرود که خدای متعال همه ی ‌آنها را به عذاب خويش گرفتار کند .  /  إِنَّ النَّاس إِذا رَأَوُا الظَّالِمَ فَلَم يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيه أَوشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ مِنْهُ».  
📚[تفسیر المیزان ذیل آیه ۲۵ سوره مائده]


🔻در بیان دیگری پيامبر خدا (ص) در مورد سکوت در برابر ظلم نسبت به امت اسلام فرمود ؛ فاتحه امت خوانده شده است !  
❌متن حدیث  : 
« هر گاه ديدى امّت من از اين كه به ستمگر بگويند: تو ستمگرى، مى هراسند، فاتحه آنها خوانده شده است‌. / إذا رَأيتَ اُمَّتي تَهابُ الظّالِمَ أن تَقولَ لَهُ : إنَّكَ ظالِمٌ ، فقَد تُوُدِّعَ مِنهُم».
📚[كنز العمّال ؛ ۵۵۴۰]

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

امام خمینی و خبر گران کردن سیگار ،  هادی سروش

امام خمینی : «شنیدم که می‌خواهید سیگار را گران کنید؟!».

در سایت جماران مقاله خواندم که در آن آمده است ؛

 جناب آقای مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر وقت در سمیناری که به همت فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق و در سال ۱۳۷۰ سخنرانی داشت و در این سخنرانی ابتدا امام را «یکی از استثنائی‌ترین چهره‌ها» که «می‌توانستند مسائل مهم و عمده را از مسائل فرعی جدا سازند»، معرفی نمود و گفت : «امام هیچ‌گاه به همه مسائل نمی‌پرداختند بلکه کاملا مسائل را انتخاب می‌کردند و آنچه دارای اهمیت بود را مطرح می ساختند».

و ادامه داد ؛ «تابستان سال ۶۱ بود که کم کم مسائل بودجه مطرح شد. ما روزی خدمت حضرت امام (ره) رفته بودیم و بحث مسائل عمده و مهم کشور را خدمتشان مطرح می‌کردیم که یکباره ایشان صحبت مرا قطع کرده و فرمودند: «شنیدم که می‌خواهید سیگار را گران کنید».

من گفتم: بنده هم مخالف گران کردن سیگار و همچنین چیزهای دیگر هستم و آثارش را در جبهه و جامعه می‌دانم. مجددا ایشان گفتند: به من اطلاع دادند که دولت به دنبال گران کردن سیگار است. من گفتم: یک بحثی مطرح است برای اضافه کردن درآمد دولت، با توجه به اینکه بودجه ما کم شده است. و ادامه دادم که هنوز تصویب نشده و نظر خود من هم مخالف است……گفتند: شما این مسئله را برود بگویید که هیچ چیزی نباید قیمتش بالا برود، مگر آنکه از من اجازه بگیرید. من هم آمدم به دوستان و مجلس پیغام دادم و بعدا هم با حضرت امام (ره) صحبت کردم و قرار شد سیگارهایی همانند اشنو ویژه، هما، زر و زرین و امثال آن‌ها که مردم مستضعف می‌کشند گران نشود، ولی آنهایی که اعیان‌ها می‌کشند کمی گران شود تا درآمد دولت کمی بیشتر شود.»

🕌 @jamarannews
https://www.instagram.com/p/CdLcGtzInGJ/?igshid=MDJmNzVkMjY=

ارزش اصحاب قلم ، هادی سروش

به نام خدا 

تشکر و قدردانی
 
ماه مبارک با همه خوبیهایش گذر کرد و امیدواریم آثار خوب معنوی و فکری آن برای ما پایدار باشد .

از این فرصت و از این پایگاهی که سعی نموده کمترین سهم را در "معرفت بخشی" داشته باشد از همه شما عزیزانی که استماع فایل های صوتی و خواندن مقالات ؛ یاری مان فرمودید صمیمانه تشکر میکنم.

جای دارد و ضروری است از همه رسانه ها و پایگاه های فضای مجازی که غالبا مورد شناخت بنده نبوده و مطالب را کار کرده و منتشر نمودند تشکر شود . 
از پایگاه بین المللی "شفقنا" در درج یادداشتهای روزانه تفسیری و ترتیب دادن مصاحبه درمورد "زیارت جامعه کبیره" داشته و نیز از سایت "جماران نیوز" در انجام مصاحبه در مورد "امام راحل و قرآن" ، و رسانه خبری تحلیلی "انصاف نیوز" و "صبح ما" و "امتداد" و دیگر اصحاب رسانه های خبری و تحلیلی و فرهنگی ، در نشر مقالات تشکر ویژه دارم .

قطعا  به تعبیر رسول عالیمقام (ص) که فرمود : "صریر أقلام ؛ قلم‌های آگاهان به دانش" بانگِ طنین اندازی است که پرده ها را می درد و پژواک آن در نهایت به خدا می رسد ، شامل حال دوستان نیز ، میباشد. چرا که "قلم" و پژواک آن که در گروِ نشر دهندگان آن است ، جملگی در یک مسیر تعالی هستند که میتوانند زندگی دنیوی و اُخروی را زیبا نمایند .
بله ؛ "نگارش" با همه عوامل در صحنه اش است که میتواند به تعبیر بلند امام صادق (ع) ؛  «به آرامش دانائی برساند .»
پیامبر رحمت (ص) فرمود :
«قلم نعمت بزرگ پروردگار است؛ و اگر قلم نبود، سیاست و دیانتی استوار نمی شد و زیستن خوشی در روزگار نبود ؛ ... القلم من اللّه نعمة عظیمة ولولا القلم لم یستقم الملک و الدّین و لم یکن عیش صالح» .

در پایان ؛ بار دیگر از توجه و تایید و تشویق و نقد شما سپاسگزارم . 

هادی سروش

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح از مهمانی خدا درماه رمضان (۱) ؛ هادی سروش

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 در سال ۱۳۹۷ در هر روز ماه رمضان سه مورد از آیات مربوط به یک جزو را بررسی کوتاهی داشتیم . به عنایت الهی این برنامه را بشکل روزانه در این ماه مبارک ادامه میدهیم .

 

انتخاب از سفره قرآنیِ ماه خوبِ خدا 

🔻سه مورد از جزء اول قرآن 


🔴 مورد اول ، سوره حمد ؛ اسلام رحمانی 
در این سوره خدای رحمان و رحیم نزدیک به ده مورد نام ، به صراحت یا به اشارت ، از رحمت و عنایت و نعمت خود برده است و در پایان در یک مورد سخن از غضب الهی است.
پس اگر اسلام را سند مکتوبش قرآن است به اسلام جمال (زیبایی) و اسلام رحمت نام بریم با سوره حمد تناسب زیادی خواهد داشت.
بیاییم ما هم در همه جا و همه موارد اندیشه ها و اراده ها و اقدامات خویش را بر اساس رحمت و مودت و محبت قرار دهیم .

🔴 مورد دوم ؛ آیه ۴۵ ؛ در حوادث روزگار خویشتن داری و ارتباط با عالم بالا : 
 وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلا عَلَى الْخَشِعِينَ. 
در جهانی پر از حادثه زندگی میکنیم و به تعبیر امیرالمومنین پیچیده در حوادث و بلاهاست .
راه نجات : 
خویشتن داری و صبر و تحمل است که باید با مدتها تمرین و ریاضت به آن دست پیدا کنیم .
و این خود ، در گرو ارتباط با خداست که نماز فرد اکمل و روشن برای ارتباط با خداست .
این دو یعنی صبر و نماز چون با حالت نخوت درونی و نیز با شک و تردیدهای روانی واعتقادی انسان  مناسب نیست لذا خدا میفرماید این دو بسیار سنگین است مگر بر فروتن نانِ عالم.

🔴 مورد سوم ؛ آیه  ۹۳  ؛ حب افراطی و خطر آن نسبت به معنویات 
 وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ ... 
بعد از اینکه نعمت های سرشاری خدای منان به بنی اسرائیل عنایت کرد حتا بهترین هدایتهایی که کوه طور اشاره به آن موسی و آن هدایت هاست ، اما آنان گفتند : ما سخن تو (فرستاده الهی)  را میشنویم ولی قبول نداریم .
خدای متعال علت این نافرمایی غیر منتظره را از شدت محبت و به تعبیری از عشق عجیب اینان به آن گاو سامری دانسته که باعث شد سخن حق و همه نشانه ها را ببینند و منکر شوند. 
محبت شدید به شخص یا اشخاص ، به مال و ثروت ، یا به اندیشه و پندار خویش در مسائل فردی و خانوادگی و اقتصادی ، و یا به جناح و خطِ سیاسیِ انتخابیِ خود  و.... وقتی به حد عشق برسد دیگر سخن هیچ پیامبری تاثیر گذار نخواهد بود که نخواهد بود.
🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۴،‏ ۰۳:۱۹] هادی سروش: بسم الله الرحمن الرحیم

 *غذای روح از سفره ماه رمضان* 

✍️هادی سروش 

🔻انتخاب از جزء دوم 

 *عدالتِ فکری و رفتاری* 

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا . (بقره /۱۴۳ ) 
در این آیه خدای متعال از امت اسلام به امت وسط نام برده .
امت وسط یعنی امتی که در مسیر افراط یا تفریط نیست و همواره بر منش و بینش عدالت و اعتدال و تعادل است .
ما به عنوان امت وسط ؛ در زندگی و کار و کسب و خانواده چگونه بوده ایم‌ ؟

طبق روایات ؛ بارزترین و کاملترین مصداقِ امت وسط ؛ ائمه (ع) هستند که بر همه شاهدند و رسول معظم اسلام در مقامی والاتر بر ائمه و مومنین و غیر مومنین شاهد است .

 *بهره وری از امدادهای غیبی و رحمت الهی* 

فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ .( بقره / ۱۵۲) 
خدای متعال با آن همه عظمت بی انتها در یک صورت رحمت خاص و ویژه اش متوجه بنده اش میشود و برای آن عبد مومن در دنیا بهشتی بر پا میکند و آن در صورتی است که : 
خدا را یاد کند ...
در جاهایی که باید "یادخدا" کنیم ؛ در برابر نعمت ها و در لحظه معصیت و در زمان سختی ها و شدائد است .

 
 *روحانیت ثروت زده یا ریاست زده* 

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عذاب الیم. (بقره/۱۷۴) 
در این آیه سخن از عالمانی است که حرف خدای متعال و خواسته او و معیارهای دین او را بخاطر حفظ قدرت و ریاست خود و یا حفظ اموال و کسب درآمد بیشتر نمیگویند!

عبارت تصریح این آیه در مورد این عالمانِ مال پرست یا جاه پرست ، که در موقعیت های اجتماعی و سیاسی و ...  نون را به نرخ روز میخورند و حرف و معیارهای الهی را کتمان می کنند ، این است که ؛
۱- اینان آنچه از امکانات دنیوی بهرمند میشوند در واقع دارند "آتش میخوردند" .
۲- خدا در قیامت روی خوش به اینان نخواهد داشت .
۳-مشکلات اُخروی اینان با شفاعت و... مترفع نخواهد شد .
و لذاست که عذاب دردناکی خواهند داشت .

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۵،‏ ۰۵:۱۸] هادی سروش: بسم الله الرحمن الرحیم
 
🔰غذای روح ازسفره مهمانی خدا
 
✍️هادی سروش


🔻نکاتی از جزء سوم قرآن

✅ثمرات اعمال خالصه بی انتهاءست :

«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِأئَةُ حَبَّةٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ».

انفاق را خدا وعده فرموده تا هفت و بلکه هفتاد و بلکه هفتصد و بیشتر اجر دهد . بشرط آنکه با آزار و اذیت و یا تحقیر شخصیت انفاق شونده ، نباشد. 
مهم این است که انفاق کنندگان آنچه را میدهند از اموالشان کم نمیشود. 
این آیه گرچه در مورد انفاق است ولی امام صادق (ع) در مورد تمام رفتار و اعمال ، تفسیر فرمود که هر کاری اگر با حفظ شرایط انجام شود خدا بی نهایت اثر مثبت در آن قرار میدهد.

✅حسابرسی دقیق الهی از انسان؛

"لله ما فی السماوات وما فی الارض وان تبدوا ما فی انفسکم اوتخفوه یحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء ویعذب من یشاء" (بقره / ۲۸۴)

مفاد آیه شریفه بسیار نگران کننده است که نه تنها به اخلاق و رفتار ظاهر شده از ما ، بلکه به نیت خوانی های ما و به خطورات نفسانی ما در مورد دیگران نیز رسیدگی میشود .
در اینجاست که لرزه بر قلب مومن وارد میشود.

✅تجسم اعمال در قیامت؛

"یَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضَرًا وما عَمِلَت مِن سوءٍ تَوَدُّ لَو اَنَّ بَینَها وبَینَهُ اَمَدًا بَعیدًا ویُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفسَهُ واللهُ رَءُوفٌ بِالعِباد" (آل عمران ۳۰)

مشهور است که در قیامت نامه ی عمل و یا آثار اعمال مثبت و منفی پدیدار میشود .
بله درست است ، ولی این ابتداء  و طلیعه امر است . واقعیت این است که ما آدمیان خودِخودِعمل را قیامت مشاهده میکنیم . 
تفاوت چیست ؟
همان تفاوتی که بین دیدن غذای مطبوع است و بین خوردن آن غذا ، و بین شنیدن حضور رسول الله در مکانی است  و اینکه انسان در محضر رسول الله باشد. یعنی ؛ مومن میبیند که فرشته شده ، و تبهکار میبیند که حیوان درنده یا شیطان بازیگری شده !
حیوانات در دنیا دو گروه اند : 
گزنده و درنده و یا چرنده.
آسیب زنندگان به دیگران بدان شکل از حیوانات محشور میشوند و بی خیالان نسبت به وظایف دینی و انسانی به شکل قسم دیگری از حیوانات که چرنده گان باشند محشور میشوند.
پناه بر خدا

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۶،‏ ۰۳:۵۰] هادی سروش: 🔰 *غذای روح ازسفره ماه رمضان* 
 
✍ *هادی سروش* 
 
🔻انتخاب از جزء چهارم قرآن
 
✅ *رشد جامعه و خانواده درگرو صداقت و محبت*

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤمِنُونَ بِاللّه ِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤمِنُونَ . (آل عمران ۱۱۰) 
بهترین های جامعه و یا خانوداه این است که ؛ 
اهل ایمان و اهل امر بمعروف و نهی از منکر باشند. 
 اهل ایمان فقط کسانی نیستند که ظاهرا خود را مومن نشان میدهند، مثلا نماز اول وقت میخوانند مسجد و حسینیه میروند . بلکه امام صادق (ع) اهل ایمان را به "امانت داری و صداقت" معرفی فرمود. 
و نیز امر بمعروف و نهی از منکر، فقط موضوع حجاب و یا حفظ شئون دینی در عروسی و جشن ها و مانند آن  نیست . بلکه به قول علامه طباطبایی ؛  ورود به عرصه سخت "محبت بدیگران و درسِ گذشت" در مسیر خدمت به جامعه است. چرا که "محبت و دلسوزی و گذشت" ، جامعه های کوچک و بزرگ را از زشتی ها  دور نگه داشتن .

✅ *از قدرت بی انتهاء الهی استفاده کنیم؛* 

«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللّه ُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِى يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللّه ِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤمِنُونَ(آل عمران /۱۶۰)
خدای متعال بالاترین قدرت است و سراسر طبعیت تا ملکوت اعلی ، همه وهمه تحت نفوذ قدرت او هستند .
ما میتوانیم در تمام زندگی از قدرت فائقه او بهرمند باشیم.
البته شرط دارد:
طبق آیه ۷ سوره حضرتمحمد باید اولا ؛ مومن باشیم و
ثانیا ؛ در تمام حرکات و سکنات، نشان دهنده این باشیم‌که در مسیر یاری الهی هستیم .

✅ *رفاه در زندگی ظاهری معیار نیست؛* 
 
"لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ مَتاعٌ قَلیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جهنم" (آل عمران ۱۹۵) 
یکی از اموری که سخت انسان در مواجه با آن تحت تاثیر میگذارد ؛ شرائط خوب و مثبت و رفاهی افراد و خانواده هاست که تصور اولیه این است که این قماش افراد در دنیا برنده واقعی هستند ، و کسانی که با مشکلات ظاهری دنیا از نظر شغل و خانواده و مسکن و درآمد و ... در مضیقه هستند بازنده های دنیا هستند !
این آیه مبارکه در این راستاست که ملاک قضاوت تان را در مورد راحتی همیشگی و سعادت انسانی ، وضع ظاهری زندگی افراد قرار ندهید.
زیرا اولا ؛ این امکانات وسیله آزمایش است نه ملاک برتری. ثانیا ؛ به هر مقدار که کسی دارای امکانات رفاهی در دنیا باشد قطعا وظائف جدی نسبت به دیگران دارد که کوتاهی و غفلت از آن ، پیامدهای مهم و دردناکی خواهد داشت . و ثالثا ؛ دنیا جایگاه سبب و مسبب است یعنی ؛ ممکن است کسی ، مومن هم باشد اما با بی توجهی به مشاور عاقل و دلسوز ، و با تصمیمات احساسی ، خود را درشرائط ناگواری از نظر اقتصادی قرار دهد ، و در مقابل یک فرد غیر مومن ، با مشاوره صحیح و حرکت های خردمندانه ،  به یک زندگی مرفهی دست یابد.

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۷،‏ ۰۵:۲۳] هادی سروش: 🔰 *غذای روح ازسفره مهمانی خدا*
 
✍ *هادی سروش* 

 
انتخاب از جزء پنجم قرآن

✅ *بیشترین منفعت در معامله باخدا* 

إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا (نساء ۴۰) 
تابلوی رسای خدا در قرآن این است که احدی از ناحیه الهی مورد جفا قرار نمیگیرد.
مهم این است که همگان در معامله با خدا به بیشترین منفعت غیر قابل تصور خواهند رسید و به نظر میرسد تمام یا اکثر ثوابهایی که برای اعمال صالح ذکر شده کف لطف و عنایت الهی است و بسیار بیش از اینها میتواند از طرف خدا به بندگانش کرامت شود.
تعبیر " یوت من لدنه" اشاره به این حقیقت است گاه در معامله با خدا ، خدا فقط بهشت و نعمتهایش را ارزانی بنده اش نمیکند ، بلکه از ناحیه قدسی خود به بندگان خاصش ، جایزه ویژه عنایت میکند . همانطوری که خدای متعال در معامله با اهلبیت رفتار نمود. 

✅ *معاد جسمانی* 

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿نساء۵۶)
بازگشت روح در قیامت معاد روحانی گفته میشود و بازگشت بدن به صحنه قیامت "معادجسمانی" گفته میشود.
معادجسمانی در آیات و احادیث آمده و تثبیت شده و در فلسفه ملاصدرا استدلالی شده است. 
دراین ایه سخن در این است در قیامت سوخت و سوز تمام شدنی نیست بلکه هرچقدر از پوست بدن تبهکار و کافر معاند میسوزد باردیگر پوست رویده و باز می سوزدو تمامی ندارد...
شاید به این جهت است که انسانهای متوحش و تبهکار در دنیا از تبهکاری و ظلم و خیانت خسته نمیشوند و پایانی را برای اعمال زشت شان قرار نمیدهند.
 
✅ *همه نارسایی ها را در خود جستجو کنیم* 

 مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك[النساء:۷۹]
در زندگی در تمام ساعات با خوشی ها و نگرانی ها مواجه هستیم.
خدا در این آیه  همه خوبیها و خوشی ها مانند صحت و سلامت و امنیت و غناء مالی و ... را به خود مستند نموده چون هیچ خوبی به انسان نمیرسد مگر از ناحیه اوست .
و همه شرور و زشتی ها و سختیها را مانند فقر و مریضی  و  خوف و ... به نفس انسان اسناد داده ، چون او که مبداء خیر است محال است که شر از او صادر شود ، اینجاست که باعث همه ناخوشی ها و سختیها اعمال و رفتار خود ماست . 
به تعبیر علامه طباطبایی از او فقط نعمت صادر میشود و این رفتار ناشایست انسان است که آن نعمت را تبدیل به نقمت میکند. 
🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۸،‏ ۰۲:۵۲] هادی سروش: 🔰 *غذای روح  ازسفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

🔻انتخاب از جزء ششم قرآن

 *دین را سخت جلوه ندهید* 
 
مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُم..(مائده/۶) 
اسلام ، دین سهل و آسان است .
دراین آیه ؛ خدا تصریح میکند در دین اسلام ، هیچ حکم دردوسر سازی برای شما نیست.
جالب اینجاست که خدا هدف از تشریع این دین را در دوچیز قرار داده ؛ اول پاک شدن و دوم خواسته نعمت را بر انسان تمام نماید .
آیا اجبار و خشنونت و دستوری عمل کردن در باب دینداری باعث طهارت و پاکی میشود ؟! و آیا این نوع دینداری و ترویج آن "نعمت" است ؟!
به قول امام راحل : دین را در ذائقه افراد خصوصا بچه ها وجوانان تلخ نکنید. 
نکته مهم دیگر اینکه :
از این آیه می فهمیم که ما حق نداریم به بهانه عمل به برخی از احکام مثل روزه ، در صورتی قطعا و یا حتا احتمالا ضرر داشته باشد عمل کنیم .
 اجازه دهید بگویم انجام کاری که به جسم خود ضربه زده و باعث کسالت و مریضی شود جزء دین نمیباشد و علامت دینداری نخواهد بود.

 *رعایت نهایت اخلاق در برابر مخالف* 
 
 وَلَا يجرمنكم شنئان قوم على أَلا تعدلوا اعدلوا هُوَ أقرب للتقوى. [مَائِد۸] 
مفاد آیه این است وقتی در برابر بداخلاقیِ دشمن یا هر کسی قرار گرفتید، نباید بخاطر اینکه در مقابل شما دشمن قرار دارد ، از حدود اخلاقی تجاوز کنید .
آیا جامعه ما و خانواده های ما و بازار ما و ... چنین است؟؟
طبق گزارش نهج البلاغه ؛ امام علی اجازه جسارت ازسوی اصحاب خود ،  نسبت به لشگر معاویه را نمیدهد...
و یا امام صادق به یکی از دوستانش اجازه اهانت به یک غلام یهودی اش را نمیدهدو اظهار ناراحتی میفرماید.
در آیه ۲۸ سوره مائده امده : وقتی قابیل به برادر اتهام و تهدید به قتل کرد ... هابیل در کمال اخلاق به او گفت :
من با تو چنین نخواهم کرد چرا که عبد خدا هستم و از او حرف شنوی دارم ؛
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۲۸﴾
ما کجاییم ؟!

 *در امور دینی مبالغه و لغو نکنید* 

لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غُلُوّاً غَیْرَ الْحَقِّ (مائده / ۷۷) 
امر تصریح الهی بر این است که در امور دینی و مذهبی اغراق و لغو نکنید.
متاسفانه برخی از دینداران ما به انگیزه تقویت وترویج  باورهای خود و یا مقابله با تفکراتِ مقابل خود ، دست به حرکت خطرناکی بنام مبالغه و غلو  میزنند ، و این درست همان چیزی است که دشمنان دین و مذهب دنبال او هستند تا بدین شکل تا میتوانند دین و ارکان دین و زعمای دین را تخریب کنند.
چقدر ائمه (ع)  با این حرکت مرموز مبارزه کردند و متاسفانه ما امروز سخت گرفتارش شده ایم تا جائیکه افراد غیر معصوم را  ، به شدت بالا برده ایم .
این حرکات عوامانه برخی دینداران نه نفعی به حال  ظاهر دین خدا دارد و نه به محتوای دین .
وصدالبته که ضررها هم دارد. 
https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۹،‏ ۰۱:۵۳] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

 
انتخاب ازجزء هفتم


✅رحمت قطعیِ خدا

وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ..(انعام/۵۴) 
دستور خدا به پیامبر این است ؛ در مواجه با مردم ، به آنان بگو : سلام بر شما (به نظر میرسد این‌ سلام از طرف خداست و نه پیامبر ) خدای تان بر حقیقت بی انتهاء خویش "رحمت" را قرار داده ...
یک سوال وجدانی که پایگاه معرفتی دارد مطرح است ؛ آیا توانسته ایم در همه لحظات خدا را خدای رحمت ببینیم؟ در عبادات ، در بازار و کسب، در تحصیل و ازدواج، در جامعه و خانواده و....،؟
اولین نشانه و برکت این دید عرفانی ؛ آرامش در کل زندگی و در عین حال  شور شعف و محبت بخدا و اطمینان به آینده می باشد .
همه ضعف امروز مردمان ما در این زمانه را ، باید در این  نقطه جستجو کرد‌.
پیامبراسلام که از همه پیامبران بیشتر آزار و اذیت دید ، اما یک جا نفرمود ؛ "ای کاش... ای دریغ....." ! چون دل بسته رحمت الهی بود.
این راه برای ما هم باز است.

✅ فقط ظلم نکنیم ....

الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِكَ لهم الامن...(انعام۸۲)
اهل ایمان اگر ظلمی به کسی روا نداشته باشند در امنیت خواهند بود.
چقدر آیه ی کوتاه و گویایی.
ما جملگی اهل ایمانیم فقط باید همه همت را بر این گماریم که "ظلم" نکنیم.
ظلم به حضرت رب العالمین 
ظلم به سفراءالهی و هادیان هدایت
تا 
ظلم به همسر 
ظلم به فرزند
ظلم به والدین 
ظلم به خواهر وبرادر
ظلم به یکایک اقوام 
ظلم به همسایه 
ظلم به شریک و کارفرما و کارگر 
ظلم به دوست 
ظلم به همنشین 
ظلم به هر مومن بلکه هر مسلمانی 
ظلم به هر انسانی با هر دین وآیینی
تا
ظلم به هر حیوانی 
ظلم به محیط زیست .
و از همه ظلم ها بالاتر بر اساس نهج البلاغه ظلم والیان و مسئولان  بر شهروندان میباشد که خود نوشته مجزایی می طلبد. 
اگر پرونده عمر انسان از ظلم خالی باشد ، همه ی امنیت دنیوی و اخروی شامل است.
 
✅ اهانت به معتقدات دیگران

وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ ...(انعام/۱۰۸)
راه زیبایی قرآنی برای حفظ مرزهای اعتقادی و ارزشی این است که هیچ گاه هیچ مسلمانی بخود اجازه اهانت به اعتقادات دیگران را ندهد.
متاسفانه در جامعه ما خیلی راحت افراد ، به مقدسات و یا معتقدات دیگران بدلیل قبول نداشتن آن باورها ، شروع به اهانت میکنند.
این اهانت در واقع ، اهانت به اعتقادات و تشیخص خود اهانت کننده است چرا که خود اوست که راه اهانت را باز نموده. 
بیاییم به این آموزه قرآنی توجه کنیم و در درگیری های فکری و سیاسی و خانوادگی و محلی ، به اعتقادات و نقطه نظرات دیگرانی که مثل ما فکر نمیکنند اهانت نکنیم تا حرمت دیدگاه ما هم ، حفظ شود . 
🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۰،‏ ۰۲:۲۴] هادی سروش: 🔰غذای روح از سفره مهمانیِ خدا

✍هادی سروش
 

انتخاب از جزء هشتم قرآن
 
✅ شرح صدر

فمن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ ...(انعام ۱۲۵)
خدا برای هدایت شدن بندگانش اول شرح صدر عنایت میکند .
"شرح صدر" ؛ سینه باز و ظرفیت بالای انسان است در مقابل انواع شداید و پیشامدها و برنامه های سنگینِ کاری یا تحقیقی یا مدیریتی و ... توانِ از عُهده برآمدن را دارد.
واقعا ما در زمینه شرح صدر که خود امتیاز بسیار بالایی میباشد ، مشکل جدی داریم ، نشانه اش این است که ؛
اولا  در بخش معنویات ، حوصله ای وسیع از ما دیده نمیشود و دو رکعت نماز را سنگین می یابیم. 
و ثانیا ما ظرفیت خوبی برای تحصیل و تحقیق از خود نشان نمیدهیم .
و ثالثا ظرفیت مثبتی در قبال کارهای غیر راحت نداشته و در عین حال خیلی از اوضاع گله مند هم میباشیم.
و رابعا ظرفیت شنیدن و بعد بررسی و قبول کلام و نظریه مخالف خود را به هیچ نحو ، نداریم . آیا دیده اید یک طرفدار یک جناح سیاسی ، حرف حق طرف مقابل خود را بپذیرد ؟؟
آیا دیده اید ما بین زن وشوهری که تفاوت سلیقه دارند یکی به دیگری بگوید : حق با توست ؟؟
اینها همه برای این است که با "شرح صدر" فاصله داریم. 
باید امور چهارگانه ذکر شده را تمرین کنیم تا به سینه ای باز و ظرفیتی وسیع و به قول قرآن شرح صدر برسیم .


✅ چه کسی گفته استفاده از زیبایی و زینت ها حرام است ؟!

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا.....(اعراف ۳۲)
پیامبر بگو : چه کسی زینت هایی را که برای استفاده بندگانش قرار داده ، حرام اعلام میکند ؟! خدا اینان را برای مومنان قرار داده...
مگر بارها نشینده ایم پیامبر عزیز اسلام ؛ خرید عطر و خوشبو کننده هایش از مقدار خرید مواد خوارکی اش بیشتر بوده !
جملگی میداینم از بدترین دشمنان حضرت امیر(ع) ، خوارج بودند . خوارج هر زینت و زیبایی را بر خود حرام کرده بودندو لذا ابن عباس از طرف حضرت امیر (ع) در ملاقات با ایشان این آیه بالا را خواند، و تا به آنان بفهماند مشکل اول ما و شما ، سیاست نیست بلکه انحرافات فکری و اعتقادی شماست .
مگر امام علی (ع) لباس زیبا (به تعبیر امروزی ؛ مدل روز) را به قنبر که جوان بود ، نداد ؟
خیلی تاسف بار است که برخی از خانواده های در ظاهر مذهبی نه تنها خود از زیبایی ها و زینت ها برای لباس و مسکن و.. استفاده نمیکنند ، و حتا به  فرزندان و جوانان خودهم اجازه آراسته شدن را نمیدهند !
شگفتی در اینجاست که بدون مجتهدشدن یکباره اهل فتوا شده اند و حلال خدا را "حرام"  اعلام میکنند !
خدا در این آیه به اینان میفرماید ؛ به شما چه ربطی دارد....
پیامبر فرمود : آنانکه بدون سند حکمی را به خدا و رسول او نسبت دهند در قیامت از بالا و پایین، یعنی از سراسر وجودشان آتش زبانه می کشد.
ما جلوی استفاده از لباس زیبا و رسیدگی به سروضع عزیزانمان را نمیگیریم و صد البته که خود آنان میدانند که باید بگونه ای باشند که افراد تبهکار و آلوده از موقعیت آنان ، سوء استفاده نکنند .

✅ کامل ترین راه سعادت

..... شُعَیْباً قالَ .....یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمیزانَ وَ لاتَبْخَسُوا النّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لاتُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ . وَ لاتَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراط تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلیلاً فَکَثَّرَکُم.....(اعراف ۸۵ و ۸۶) 
دستور العمل کامل قرآنی :
۱-فقط عبادت خالصه برای خدا داشته باشید .
۲- در بازار ، و کسب و کار رعایت دقیق وزن اشیاء را داشته باشید.
۳- همه ی حقوق افراد را (از والدین تا فرزند و ارحام و نیز تا مشتری فروشگاه  و ارباب رجوع ادارات و شاگردان سر کلاس و مردمی که ریاست را به شما اعطاء کرده اند و.... ) به نحو احسن ایفاء کنید.
۴- در هیچ کجایِ زمینِ خدا ؛ باعث فساد و ناراحتی ، تخریب ، و حتا حرف و حدیث ، نشوید.
۵- بر سر هر راهی که دعوتتان کردند حاضر مشوید چرا که ممکن است بی راهه ای در پیش داشته باشید.
۶- اگر در روزگار خوشی هستید از دوران گذشته سخت خود غافل نشوید.

ببخشید طولانی شد ...

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۱،‏ ۰۲:۴۲] هادی سروش: 🔰 غذای روح در مهمانی خدا

✍️هادی سروش


انتخاب از جزء نُهم 
 
🔵بی منطق بودن مستکبران

قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ -- اشراف و سران قوم شعیب  که مستکبر بودند، گفتند: ای شعیب! مسلماً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده اند از شهرمان بیرون می کنیم یا اینکه بی چون و چرا به آیین ما بازگردید....﴿اعراف/۸۸﴾ 
این آیه و آیات دیگر؛چگونگی برخورد مستکبران با مستضعفان و حق جویان را اینگونه نشان میدهد که ؛ 
آنان همواره بی منطق بوده و برای بستن مسیر معنویت و آزادی و آزادگی، از چماقِ تهدید و تبعید و تحقیر استفاده کرده و میکنند .
آنان خود را صاحبِ هر شهر و کاشانه ای دانسته و مخالف خود را تهدید به اخراج و نفی بلد میکنند.
"نفی بلد"درمجازات اسلامی؛ برای "محارب" که اسلحه در دست گرفته و امنیت شهر را تهدید میکند، آمده . نه برای کسی که با آیین شهریاری مستکبری مخالف باشد. 
البته در سوره ابراهیم در مورد این حرکت ظالمانه ، خدای متعال سه تعبیر مهم دارد که جالب تامل است :
۱-  (فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ ) ؛
پروردگار وحی نمود: قطعاً ستمکاران را نابود می کنیم. 
۲ -  (وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ) ؛
 و یقیناً شما را پس از آنان در آن همان سرزمین ساکن خواهیم کرد.
۳ -  ( وَاسْتَفْتَحُوا) ؛ 
درخواست پیامبران درراستای گشایش و موفقیت ها ، مستجاب میشود. 
مواظب باشیم ؛
در خلق و خوی ما ، نسبت به زیر دستان مان در خانه و کارخانه و یا اداره و شرکت ، و یا مسجد و هیئت و یا تشکیلات حکومتی ، عزیزی را که با ما اختلاف سلیقه دارد ،به این عقوبت تهدید نکنیم.
همه انسانند و همه دارای حقوق اند و باید حقوق، بصورت متقابل رعایت شود.
واگر خدای نخواسته رعایت نکنیم بر اساس آن سه وعده الهی که در بالا آمد، شکست قطعی و دوری از وطن و ذلت، از آنِ ظالم خواهدبود.


🔵 دوعامل موثر درختم به خیرشدن مشکلات

قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ-- موسی به قومش گفت: از خدا یاری بخواهید، و بردبارباشید، یقیناً زمین در سیطره خداست، ... و سرانجام نیک، برای پرهیزکاران است ﴿اعراف/۱۲۸﴾ 
 تردیدی نیست که دنیای ما و شما و همگان ، پُر از مشکلات و نارسائی هاست.
گاهی بیماری ، گاهی فقر ، گاهی فقدان عزیزان ، و....
این خاصیت دنیاست و تاروپودش چنین است تا رشد و تعالی را ، به انسان کرامت نماید.
اما درعین حال خدای متعال ، از مشکلات و ضعف ذاتی ما غافل نیست و راه سهل شدن همه دشواری ها و رسیدن به "حُسن عاقبت" دو چیز است:
اول ؛یاری خواستن از خدا 
و دوم ؛ صبر .
با عامل اول متصل به منبعی بی نهایت از لطف و کرامت و محبت میشویم و با "صبر" زمینه گرفتن رحمت الهی را به بار مینشانیم.

🔵 نوبت شعار دهندگان هم میشود..
 
 قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ --به ایشان بگو: امید است که پروردگارتان دشمنانتان را نابود کند، و شما را ، جانشین [آنان] گرداند، پس بنگرد که شماچگونه عمل می کنید؟ 
 از خصوصیات زشت برخی از انسان های فاقد رشد و معنویت این است که دائما در حال عیب جوئی و نقد و بلکه انتقادات غیر منصفانه هستند!
چه در امور کلان سیاسی و چه در امور اجتماعی و مدیریت ها و حتی در خانه و خانواده .
دائما بر آنکه زحمتی بدوش میکشد نق میزنند و در راستای موفقیت خود و هم گروهان و هم پیمانان خود شعارها میدهند و منت ها میگذارند. 
غافل از اینکه ؛
"سازمان خلقت" بر این است که نوبت همه؛ یک به یک میرسد و خود را در میدان کار و وظیفه ها ،نشان خواهند داد. 
خواهشا انصاف داشته باشیم ؛ از سیاست گرفته تا خانه ... شاید به آن فرد "ایراد گیر" روزی مدیریت خانه یا جای دیگری ، سپرده شود ، و ناتوانیش او را رسوا کند ! 
🆔https://t.me/soroushmarefat
[۴/۱۲،‏ ۰۱:۵۲] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 
 
انتخاب از جزء دهم قرآن

✅ *علت تغییرات منفی در زندگی* 

ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَکُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلي قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليم. انفال /۵۳
آنچه از خدا نازل میشود فقط و فقط ، خیر و برکت و نعمت است . چون محال است از خدایِ رحمان و رحیم غیر از نعمت و خیر ، صادر و نازل شود. منتها انسانهای با رفتار و اخلاق و اندیشه های غلط ، باعث میشوند آن خیر و خوبی وقتی به شخص میرسد دارای آثار سوء شود.
از جمله اموری که زندگی را جهنمِ عذاب و افسردگی و ناراحتی میکند ؛ ظلم به افراد و مورد نفرین کسی قرار گرفتن است .
عزیزان مواظب باشید مورد نفرین کسی نباشید ...

✅ *مراحل برخورد عقلانی با دشمن* 
 
واعِدُّواْ لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ / مَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ / وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ / وَإِن يُرِيدُواْ أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ. (انفال / ۶۰ تا ۶۳). 
در این سه آیه خداوند متعال مراحلی را در برابر دشمن واقعی (نه فرضی و ساختگی بجهت اهداف شخصی و جناحی) مطرح میفرماید:
اول : 
در نهایت آمادگی جسمی و رزمی و امکانات دفاعی و... باشید که اطلاع بخشی از نیروی آماده شما دشمن را به وحشتی می اندازد که به فکر تجاوز نخواهد بود.
دوم :
در مسیر الهی از هرچه که در راه خدا هزینه کنید ، او به شما باز برمیگرداند.
سوم :
اگر دشمن پیشنهاد صلح و مذاکره و آرامش و آتش بس داد، شما بپذیرید .
و در عین حال همه نگاهتان به پیشنهاد او نباشد بلکه توکل به خدا را از دست مدهید .
چهارم :
اگر دشمن ، در پیشنهاد صلح و آتش بس بخواهد شما را مورد مکر قرار دهد ، خداوند به شما کمک خواهد نمود. 
این برنامه کوتاه و گویای قرآنی در برابر دشمن از مرحله قبل از جنگ و حین جنگ و بعد از جنگ است .

 ✅ *دایره وسیع برادران دینی* 
 
فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِي الدِّينِ ...(توبه /۱۱) 
قرآن شریف دایره "برادر دینی بودن" را در سه وصف میداند .
بر خلاف برخی که فقط همفکران سیاسی و یا هم وطنان ویا... را برادر میدانند و چنان دایره اخوت و برادری را ضیق و تنگ میکنند که فقط خود را میبینند و هم کیشان خود ! 
برادر قرآنی ما کسی است که :
اول ؛ در صورت خطاء در برابر خدا ، اهل توبه و بازگشت است .
دوم ؛ آنانکه اهل اقامه نماز و عبادتند.
وسوم ؛ آنانکه در مسائل مالی به وظیفه الهی خود پای بند باشند. 
شما ببینید واقعا اگر ما سوء نیت ها و منمیت ها و خط بازی ها و سیاسی کاری ها را کنار گذاریم و به این سه اصل قرآنی پای بند باشیم ، قطعا کل جامعه ما یک خانواده پر محبتی خواهد شد که چقدر تنفس در آن مفرّح و لذت بخش خواهد شد. و از سوی دیگر چه اقتداری از امت اسلام و یا شهروندان جامعه اسلامی ظهور و بروز می کند...
حیف که ؛ اصول قرآن در بخش های اجتماعی و سیاسی و خانوادگی مورد غفلت است !!

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۳،‏ ۰۲:۴۹] هادی سروش: 🔰 *غذای روح ازسفره مهمانی خدا* 

✍️ *هادی سروش* 
 
انتخاب از جزء یازدهم

✅ *در محضر و مشهد رسول الله (ص) هستیم* 

 وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ....َ «توبه /۱۰۵». 
اعمال ما در دنیا از دید دقیق الهی مخفی نیست و حتی باطن های ما  برای او روشن و پیداست .
در مورد اطلاع رسول الله(ص) از اعمال امت ، این آیه شریفه سوره توبه دلالت کاملی دارد که آن حضرت از رفتار مسلمین مطلع است .
اما در مورد ائمه اطهار(ع) این ایه بضمیمه روایات و یک گواه وجدانی، دلیل خوبی است بر آگاهی آنان نیز، از اعمال ماست و آن گواه وجدانی این است که ؛ در آیه آمده؛ مومنون از رفتار شما آگاهند.
این "مومنون" ، قطعا  همه افراد مومن نیستند چون بالوجدان ما و امثال ما که در دائره مومنین هستیم از رفتار مخفی یکدیگر بی اطلاع هستیم تا برسد به اطلاع از نیات قلبی یکدیگر که کاملا بر ما پوشیده و مخفی است‌ ، پس عده ای خاص هستند که از رفتار و نیات قلبی مطلع هستند و آن عده ، امامان بزرگوار علیهم السلام میباشند .
روایات مستفیضه و فراوانی بر اثبات این مدعا گواه است. راز و رمز این حقیقت این است که انسان کامل و امام معصوم (ع) جان و روح جهان است و روح از پیکره ی خود با اطلاع است.

✅ *در ادامه مسجد ضرار* 

وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ ۚ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ ۖ.....(توبه ۱۰۷ ) 
بعد از ساخت مسجد قبا برخی دست به ساخت مسجد ضرار نمودند که خدا با این مسجد چنان با شدت برخورد نمود که یاد از برخورد با مراکز مهم  فساد وفحشاء میشود ! 
مسجد ضرار دارای اوصاف چهارگانه ای است که اگر در مسجد دیگری یافت شود ، آنهم مسجد ضرار است گرچه نامش چیز دیگری باشد.
اوصاف هر مسجد ضراری در اسلام :
اول ؛ به حال عموم مسلمین ضرر و خسارت داشته باشد.
دوم‌ ؛ در آن مسجد ، کفر و شرک ظاهری و حتی باطنی و مخفی ترویج شود.
سوم ؛ در آنجا سخنرانی ها و برنامه ها باعث جداسازی و تفرقه بین مومنین شود.
چهارم ؛ کسانی که آماده نبرد با دین هستند و چه بسا بیرون از مسجد باشند،  در آن مسجد تقویت شوند. 
بدون هیچ پیش داوری ، شما خودتان مساجد دنیای اسلام و جامعه خودمان را ببینید که چگونه است.... ! انشا... "مساجد لله " باشند.

✅ *مومن و بشارت و رؤیاهای جذاب* 

لَهُمُ الْبُشْرى‌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «یونس/۶۴» 
اینکه مومنین در عالم آخرت پی در پی بشارتها و خبرهای خوبی خوهند داشت ،  محل پرسش نیست .
اما در دنیا این بشارت ها چیست ؟ هر خبر خوبی در دنیا و هر پیشامد مثبتی در زندگی مومن ، یک بشارت الهی است .
فرزند صالح ، والدین آبرومند ، علم و دانش ، شغل و مسکن و... از بشارتهای الهی است .
البته در حدیث آمده که این بشارت الهی "رویا و خوابهای خوب" است که نصیب مومن میشود .
مهمترین عاملی که باعث میشود انسان ، خوابِ خوب داشته باشد این است که آدمی ساعات روز را به تباهی و مهملات مصروف ندارد. ساعات پریشان روز باعث خوابهای پریشان و بی معنایِ شب میشود. شما هرچقدر و به هر چه، روح تان را در روز مشغول داشته باشید،  در شب ناخواسته این روح متوجه همان امور میشود.
راه خواب خوب دیدن در شب ، خوب بودن یعنی خوب دیدن در روز است.

🆔️https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۴،‏ ۰۰:۰۴] هادی سروش: 🔰 *غذای روح ازسفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء دوازدهم

 *خطر گرایشات عاطفی در تشخیص "حق"* 

وَ نادی نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمِینَ. قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ، إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ،( هود۴۵)

نوح در کمال ادب از خدای متعال سوال نمود ؛
فرزند من ، اهل من است و شما وعده در امان بودن اهل مرا داشتید... اما در عین حال تابع شما هستم.
پاسخ آمد که فرزند تو از اهل تو نیست چراکه مجموعه ای از بدی هاست...
در اینجا جناب نوح در کمال ادب برای آگاهی سوال علمی نمود و پاسخ شنید و با همه وجود پذیرفت. 
این خطر برای هر شخصی بصورت بالقوه میباشد که فرزند یا والدین و یا هر شخصی که مورد علاقه و عاطفه شدید اوست  ، او را در تشخیص حق و در عمل به انجام وظیفه ، و یا حتا در قضاوت های رایج در زندگی،  دچار خطاء سازد.
بیاییم به گونه ای خود را بسازیم که در تشخیص و عمل به حق ، چنین مشکلاتی را  نداشته باشیم .

 *ادب ناموسی و خانوادگی* 
 
 فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ * قَالَتْ يَاوَيْلَتَى آلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا . ( هود ۷۲)

وقتی فرشتگان  برای عذاب قوم لوط امدند ، در میهمانی حضرت ابراهیم ، بشارت فرزند دار شدن آنحضرت را دادند  در اینجا بود که همسر ابراهیم در حالت  حیاء خاصی قرار گرفت .
بلکه در سوره ذاریات آیه ۲۹ آمده که باشنیدن این خبر از شدت حیاء به صورت خود زد...
یکی از تاکیدات مهم دین ، رعایت حیاء در مسائل مربوط به همسر نسبت به دیگران ، حتا فرزندان میباشد.
اگر این حیاء خاص و مهم مورد توجه نباشد ، اثرات بسیار مخربی روی فرزند و حتا فرزندی که در سن کودکی باشد قطعا خواهد گذاشت .
آقا و بانویی که این متن را مطالعه می فرمایید ؛ متوجه باشید سخن درباره "حجاب" نیست بلکه سخن در رابطه با مسائل خصوصی زوجین است که باید در نهایت ادب و حیاء و خفاء باشد. 
ما هم بحکم همین "حیاء و ادب " در این موضوع بیش از این ورود نمیکنیم.

 *رفتار و اخلاق حسنه ، محو کننده سیئات* 
 
أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرينَ ( هود ۱۱۴)

اینکه ناله و انابه و توبه ، باعث عفو الهی و بخشش گناهان میشود تثبیت شده و قطعی است .
اما نکته مهم در این آیه این است که ؛ اگر انسان متوجه گناهان گذشته خود هم نباشد ولی دارای رفتار و اخلاق حسنه باشد ، این اعمال و اخلاق نیکو آن سیئات و بدی ها را خودبخود محو میکند ....
شگفتا ، از این همه رحمت واسعه ی الهی !
در ایه با توجه به این مطلب عمیق عرفانی و سلوکی ، نماز را بهترین حسنه ای معرفی میکند که همه سیئات را در کام خود گرفته واز بین میبرد . 
لذاست که امیر المومنین (ع) این آیه را "ارجی آیه فی کتاب الله" یعنی امیدبخش ترین آیه معرفی فرمود. 
🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۵،‏ ۰۱:۵۳] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍️ *هادی سروش* 
 
انتخاب از جزء سیزدهم
 
 *پاکدامنی و جوانی* 

وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ ۚ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ ۖ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ .(یوسف ۵۶)

قرآن میفرماید به یوسف "مُکنت" دادیم و این کنایت از مقام و تسلط و ریاست یوسف است .
یوسف یک جوان دارای جمال و کمال بود و چون نه خود از جمال خود سوء استفاده نمود و نه اجازه سوء به کسی داد ، خدا او را به این برتری رساند و شد "مکین الله" .
هر جوانی که خود را در مسیر الهی داشته باشد قطعا به آینده در خور خود خواهد رسید .
جوانان - پسران و دختران - بر غرائز خود در شرائط آماده گناه ، مسلط باشند ؛ حتما به قول امام علی ؛ فرشته روی زمین هستند .
 
 *خوبیها گم نمیشود..* 

نکته دیگری که در این وجود دارد و خود یک بحث مستقل می طلبد این است که هیچ چیز در این دنیا از دید خدای مهربان گم شدنی نیست که نیست .
این وعده را خدادر آیه ۹۰همین سوره داده که هرکس با تقوا و اهل صبر و شکیبایی باشد به آثار مثبت کار خود میرسد:
 إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ
و حضرت یوسف بارزترین مصداق برای تحقق این وعده خداست .

 *از همه ناامید باش اما از خدا به هیچ عنوان* 

يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ. (یوسف / ۸۷)

یعقوب بعد از دهها سال باز هم به فرزندانش که عازم مصر بودند فرمود ؛ در مورد یوسف بررسی کنیدو از رحمت الهی مایوس نباشید. 
خدایی که ؛
هم رحمت بی پایان دارد
هم عنایتش بی پایان 
وهم علم و آگاهیش بی انتهاء
و نیز تواناییش بی مرز 
پس هر آرزوی خیلی دور یا غیر قابل باور ما را شدنی میکند....با او باشیم تا او هم با ما باشد.

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۶،‏ ۰۱:۵۵] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب ازجزء چهاردهم

 
 *همه ذرات عالَم روی حساب دقیق* 

وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ؛ 
هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه‌هاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه‌اى معين فرو نمى‌فرستيم.(حجر /۲۱)

همه چیز ماخذ و ریشه اش پیش خداست و او با اندازه گیری دقیقی که مبتی بر علم و حکمت و رحمت است هر چیزی را محقق میکند و یا به کسی عنایت میفرماید.
مهم در گرفتن فیوضات از حضرت حق تعالی ؛ قابلیت است که عارفان از ان به "استعداد" و حکیمان از ان به "مناسبت و سنخیت" نام برده اند ، ناگفته نماند که ایجاد استعداد تازه و تناسبات با عالَم بالا ؛ شدنی است و امر محالی نیست .  استعداد در وادی معنویت میتوان با توجه و خلوص و عبادت ظرفیت گرفتن فیوضات را در خود بالا برده و از فیض بیشتری بهرمند شویم.

 *در هر موقعیتی که هستیم ، هیچیم* 

 در این باب دو آیه در این سوره نحل داریم :
 
اول اینکه در ابتداء خلقت هیچ چیزی را نمیدانیم ؛
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ و خدا شما را از شكم مادرانتان -در حالى كه چيزى نمى‌دانستيد- بيرون آورد، و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد. ﴿نحل۷۸﴾

و دوم اینکه در پایان کار هم خیلی از ما انسانها هرچه میدانیم از ما گرفته میشود و بصورت شخصی که هیچ چیزی نخوانده و نمیداند دنیا را ترک میکنیم ؛
خَلَقَکُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلي أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ قَديرٌ؛ خدا شما را بيافريد، آنگاه مى‌ميراند و از ميان شما كسى را به فرتوتى مى‌رساند تا هر چه را كه آموخته است از ياد ببرد، زيرا خدا دانا و تواناست. (نحل /۷۰)
پس اگر اول و  آخر کار در علم و توانایی هیچیم ،
 پس ؛ چرافخر فروشی ! چرا فقط برای خود خواستن ! چرا غرور ! 

 *همه دین در یک آیه* 
 
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تذکرون ؛ در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‌دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مى‌دارد. به شما اندرز مى‌دهد، باشد كه پند گيريد. (نحل ۹۰) 

این آیه ، آیه مهمی است از انجا که پیامبر رحمت (ص) به عنوان یک دستورالعمل به ابن مسعود یادآور شدند. (بحار، ج ۷۴ص۱۱۱) 
خدا از ما سه چیز خواسته انجام دهیم  :
اول ؛ رعایت "عدالت"
دوم ؛ داشتن "احسان" در تمام مناسبات
سوم ؛ توجه به "نزدیکان خانوادگی" 
و سه کار و رفتار ناشایست را نیز نداشته باشیم :
اول: از هر رفتار منافی با عفت و حرمت ها ، دوری جوییم.
دوم : هر رفتاری که نام آن در نگاه عقلای عالم منکَر است ؛ یعنی هر چیزی که بخوبی شناخته نشده باشد  ، دوری جوییم .
سوم‌ : از هر ظلمی حتی از ذره ای از ظلم مبرا باشیم.

حضرت امیر (ع) ملاحظه کرد که یارانش درباره مروّت گفتگو میکنند .. از حضرت سوال کردند ؛ قرآن در این موضوع چه دارد ؟ امام (ع) فرمود : آیه ؛ "إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَان" است که عدل و احسان را معرفی نموده و عدل یعنی؛ انصاف ، و احسان یعنی ؛ بخشش و نیکی . (معانی الاخبار/۲۵۷)

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

 

ادامه در پست بعدی 

غذای روح از مهمانی خدا (۲) ، ماه رمضان _ ۱۴۰۱ ؛  هادی سروش

[۴/۱۷،‏ ۰۶:۳۹] هادی سروش: 🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء پانزدهم


 *برنامه سلوک و سعادت ؛ فقط قرآن* 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا 
این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است.(اسراء /۹)

این قرآن است که به محکم ترین مسیر و نتیجه انسان را راهنمایی میفرماید.
بله ؛ عزیزان دنبال این شیخ ، و آن عارف ونیز این ذکر و آن ذکر نباشید ! مهم پیاده کردن قرآن در همه ابعاد زندگی و وجود آدمی است.
بارها در محضر آیت الله حسن زاده آملی "اعلی الله مقامه" بودیم و ایشان چه در پاسخ به درخواست موعظه و یا سیرو سلوک و چه در درس این آیه سوره اسراء را میخواندند و میفرمودند : "قرآن ، قرآن بهترین دستور برای تعالی و ارتقاء بشر است . و باید آیات قرآن را در خود پیاده کنیم که راهی اقوم از قرآن وجود ندارد."

 *اعمال پیوسته با انسان است* 
 
وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنْشُوراً ؛
كردار نيك و بد هر انسانى را چون طوقى به گردنش آويخته‌ايم. و در روز قيامت براى او نامه‌اى گشاده بيرون آوريم تا در آن بنگرد.(اسراء /۱۳)

۱- همه ریز و درشت اعمال از بین رفتنی نیست .
۲- این اعمال به پیوست انسان میشود و با انسان است .
۳- بلکه به گردن انسان است ، چیزی که به گردن می افتد سنگین تر میشود و حس پیوستگی بیشتری انسان از او خواهد داشت .
۴- عمل ما نه تنها پیوست گردن ماست ، بلکه براساس تجسم عمل ؛ در حاق وجود ما شکل می بندد
۵- عمل من و شما "طائر" است ؛ که یعنی از  وجود ما روزی به پرواز در میاید .
این حقائق پنجگانه در بیان حضرت باقر(ع) چنین آمده ؛ انسان هرکجا باشد خیر و شر اعمال با اوست و جدا شدنی نیست . (تفسیرالقمی،۲/۱۷)
اگرچه در برخی روایات این آیه از امام باقر و امام صادق  به "سرنوشت" انسان تفسیر شده (العیاشی ، ج۲ص۲۸۴) ، اما همان سرنوشت هم از اختیار انسان خارج نیست و بازگشت به اعمالِ ارادی انسان دارد .
به تعبیر برخی عارفان ؛ هر جا میخواهی بروی  برو ، هر چه میخواهی انجام ده اما بدان تمام حرکات و سکنات شما در نامه اعمال تان نوشته میشود .

 *از قضاوت در امور دیگران پرهیز کنیم* 

وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا ؛ چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد. (اسراء ۳۶)

و از آنچه به آن علم ندارى پيروى مكنید، فقط درباره چیزی که صددرصد علم و آگاهی داریم قضاوت و نظر دهید .
پس حدس و گمان و احتمال ، ملاک نظردهی مومن واقعی نمیتواند قرار گیرد.
واقعااگر کسی دنبال دستورالعمل و مدعی آدم حسابی شدن باشد ، همین دستور قرآن تا آخر عمر برای رسیدن به همه سعادت ، کافیِ کافی است .
امام علی (ع) در وصیت به فرزندش محمدبن حنفیه فرمود : فرزندم آنچه را نمیدانی مگوی ، بلکه همه ی انچه که میدانی هم مگوی !.. سپس امیرالمومنین (ع)  این آیه ۳۶ سوره اسراء برای فرزندش تلاوت نمود . (فقیه ، ۳/ ۶۲۶)
روایت معروف مسعده بن زیاد در ذیل این آیه است که شخصی از امام صادق (ع) پرسید من در دستشویی بیشتر مینشینم تا آواز و طرب کنیزان که در خانه همسایه هستند را گوش کنم ! امام (ع) نهی نموده و فرمود از خدا بترس .. و سپس آیه ۳۶ سوره اسراء را قرائت نمود . (کافی ، ۶/۴۳۲) 

https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۸،‏ ۰۳:۰۹] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش*
 

انتخاب از جزء شانزدهم

 *هیچ خیری پیش خدای متعال بی پاسخ نمی ماند* 
 
وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا ﴿کهف ٨٢﴾
 اما ديوار، از آنِ دو پسر [بچه‌] يتيم در آن شهر بود، و زير آن، گنجى متعلق به آن دو بود، و پدرشان [مردى‌] نيكوكار بود، پس پروردگار تو خواست آن دو [يتيم‌] به حد رشد برسند و گنجينه خود را -كه رحمتى از جانب پروردگارت بود- بيرون آورند. و اين [كارها] را من خودسرانه انجام ندادم. اين بود تأويل آنچه كه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى.

قصه موسی و خضر را که شنیده اید؟ تقاضا میکنم با توجه آیات مربوطه را با ترجمه بخوانید .
یکی از آن موارد ساختن دیوار نیمه خرابی است که بیرون از روستا بود و خضر فرمود این دیوار را کامل کنیم تا آن گنجی که زیر آن قرار دارد نمایان نشود که آن برای دو نوجوان است...
مهم این است که دو پیامبر الهی ماموریت ترمیم دیواری را دارند که خدای متعال اراده فرموده آن گنج حفظ شود چون سنت خداست ؛ نام و حرمت و آثار پدر محفوظ ماند و ارتباطات پدر و فرزند محو نمیشود.

در حدیث است امام صادق (ع) فرمود : خدا ذریه مومن تا هزار سال حفظ میکند . 
و در روایتی پیامبر رحمت فرمود : خدا به بنده نیکوکارش بعد از مرگ‌در مورد فرزندان و مال او پاداش،میدهد هر چند فرزندان او صالح نباشند. (العیاشی ، ۲ / ۳۳۹)
و به تعبیر حضرت سجاد (ع) خدا پدران به سبب فرزندان، و فرزندان را به سبب پدرشان یاد میکند . (کشف الغمه۵۱) 
نکته مهمتر این است که امکان ندارد چیزی پیش خدا گم شود.

 *با مخالف فکری و عقیدتی خود با ادب باشیم* 
 
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا ﴿مریم ۴۶﴾
گفت اى ابراهيم آيا تو از خدايان من متنفرى اگر باز نايستى تو را  سنگسار نموده و تو را دور می اندازم... 

به این آیات نظر کنید:
ابراهیم چقدر مودبانه در مقابل آزر که عمو یا شوهر مادرش بوده سخن میگوید.به آیات ۴۰ببعد مراجعه کنید که بارها ابراهیم میگوید : پدرم  .... پدرم.... ، اما آزر مردی که ، با تهدید و فحش با ابراهیم سخن میگوید . 
آیا ما که در شناسنامه جزوء امت ابراهیم هستیم ، در رفتار و سخن هم چنین هستیم ؟!
فقط کافیست نحوه مخاطبت و گفتگوی دو نفر که در فضای سیاسی باهم متفاوت هستند و یا دو نفر که در فضای فامیل و یا کار و کسب و یا مدیریت دارای رقابت هستند را ، مشاهده بفرمایید !!
قرآن در مورد تعاملات عمومی فرمود :با مردم به زبان خوش سخن بگویید ؛ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً (بقره /۸۳)
امام پنجم حضرت باقر (ع) فرمود: بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید(امالى صدوق ۲۵۴) 
شگفتا ؛ 
خدا به موسی میفرماید در مواجه با فرعون از گفتار نرم استفاده کن ؛ فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً (طه/۴۴) یعنی مخالف سیاسی ما و یا رقیب ما ؛ از فرعون بدتر است؟!

 *چشم و هم چشمی* 

وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحیاه الدنیا (طه/۱۳۱)
هرگز چشمان خود را به مواهب مادّى، که به گروه‌هایى از آنان داده‌ایم، مدوز؛ این‌ها گل‌هاى [ناپایدار] زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و ماندگارتر است.

سخن در این است ؛ به امکانات دینوی آدمیان چشم خیره مکنید! 
امام باقر فرمود: «مبادا به بالا دست خود چشم بدوزی که دراین‌باره آنچه خدای عزّوجلّ به پیغمبرش فرمود: وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا و اگر درباره‌ی این موضوع شکّ و ترددی یافتی، زندگی رسول خدا را به‌یاد آور که خوراکش جو و حلوایش خرما و آتش‌گیره‌اش شاخ درخت خرما بود اگر پیدا می‌کرد. ( الکافی؛ ج۲، ص۱۳۷)
 
واقعا ؛ یکی از مشکلات حادثه آفرین در  خانواده های و بالتبع در اجتماع مقوله "چشم و هم چشمی" است .
ببینید چقدر از دوری ها و اختلاف های در فامیل که منجر به "قطع رحم "  شده و یا در خانواده منجر به "طلاق" شده ریشه در این اخلاق ناپسند دارد.. 
بیاییم سطح زندگی را با توجه به امکانات شخصی و باورهای خانواده شخصی خویش قرار دهیم. این روایت را با چشمِ دل بخوانید ؛
حضرت باقر (ع) میفرمایند : «هنگامی‌که این آیه نازل شد، رسول خدا نشست و فرمود: هرکس که با تسلّی‌های خداوند آرام نگیرد، جانش در اثر حسرت‌های دنیا تکه‌تکه می‌شود و هرکس که چشمش به‌دنبال مالی باشد که در دست مردم است، اندوهش به درازا می‌کشد و خشمش برطرف نمی‌گردد و هرکس پی نبرد که خداوند جز خوراک و نوشیدنی، نعمت‌های زیادی به او عطا کرده است، عمرش کم می‌شود و عذابش نزدیک می‌گردد».(بحار الأنوار، ج۶۷، ص۳۱۷)

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۱۹،‏ ۰۵:۰۹] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء هفدهم

 
 *خدا اجازه قهر از مردم را به انبیاء نداده!* 

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

[يونس] را [به يادآور] درآن‌هنگام كه خشمگين [از ميان قوم خود] رفت و چنين مى‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، [امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت]، در آن ظلمت‌ها‌ صدا زد: «جز تو معبودى نيست، منزّهى تو! من از ستمكاران بودم. (انبیاء/۸۷)
 
ماجرای یونس است که فقط مشکل این بود که از مردم ناراحت شد و قهر کرد ، نه از خدای مردم . و این ترک اولَی باعث شد نهنگ دریا او را به اراده الهی در شکم خود قرار دهد .
امام باقر (ع) فرمود : یونس در شکم ماهی سه روز باقی ماند در تاریکی شکم ماهی، تاریکی شب و تاریکی دریا صدا زد: أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. پروردگارش دعای او را به اجابت رساند و ماهی او را به ساحل برد.. (بحار ؛ ۱۴ / ۳۸۳) 
طبق نقل تفسیر قمی ؛ ام سلمه از پیامبر اکرم (ص) شنید که بارها در دعایشان می‌فرمود: "اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً"  ؛ ایشان تاکید می‌کرد ؛ خداوند تنها لحظه‌ای یونس‌بن‌متی را به خود واگذارد و آن حوادث برایش رخ داد.
این خطر را ائمه (ع) به شیعیان گوشزد نمودند که از خدا بخواهید لحظه خدا شما را به خودتان وا نگذارد ؛ امام صادق (ع) دست‌های خود را به دعا برداشته بود و فرمود: «خدایا مرا یک چشم‌به‌هم‌زدن، به خود وامگذار نه کمتر و نه بیشتر». دراین‌موقع اشک از رخسار امام جاری شد و فرمود : «ابن‌ابی‌یعفور ، یونس‌ کمتر از یک‌چشم‌به‌هم‌زدن خدا او را به خود واگذاشت مرتکب آن گناه شد». عرض کردم: «آقا! به حدّ کفر رسید»؟! فرمود: «نه! ولی مردن در آن حال هلاکت است». (کافی، ج۲، ص ۵۸۱)

نکته مهم:
در این جریان این است که خدا اجازه قهر از مردم را به انبیاء نداده ! بله ؛ در صورت ضروت و اتمام حجت خودش مردمان نا اهل را ادب میکند .
چقدر خدای بزرگ به بندگانش توجه دارد که اجازه غضب و قهر نسبت به آنان را حتا به انبیاء خود نمیدهد!

مطلب مهم دیگر "ذکرِ یونسی" : 
ذکر یونس (ع) است که برخی از اولیاء الهی آن را ، برای انسان های مستعد به عنوان دستورالعمل و ذکر ، سفارش فرموده اند ؛ لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین. و استاد عرفان و معرفت علامه حسن زاده آملی (اعلی الله درجاته) بر آن تاکید داشت .
این فرمایش اساتید معرفت گرفته شده از سخن رسول الله (ص) است ، پیامبر رحمت وحکمت ( ص) فرمود :  من کلامی می‌دانم که هیچ اندوهگینی آن را نگفته مگر اینکه خدا اندوهش را برطرف ساخته و بنده‌ی مسلمانی به‌وسیله‌ی آن دعا نکرده مگر اینکه دعایش مستجاب شده است؛ و آن دعای برادرم یونس است که خدا آن را، از [زبان] او در کتابش نقل فرمود: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. (مصباح کفعمی،۲۹۸) 

 
 *دین رحمت* 

وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ «انبیاء ۱۰۷»

رحمت پیامبر عزیز الهی همه عالَم هستی را گرفته ؛ پیامبر (ص) فرمود :  وقتی این آیه نازل شد به جبرئیل فرمود: «آیا از این رحمت چیزی به تو رسیده است»؟ گفت: «بله. من از عاقبت امرم می‌ترسیدم .. و به‌وسیله‌ی شما امنیّت پیدا کردم». و پیامبر (ص) فرموده است: «من رحمت هدیه شده [از طرف خدا] هستم ؛إِنَّمَا أَنَا رَحْمَهًٌْ مُهْدَاهًٌْ». (نورالثقلین)

بر خلاف تبلیغات بسیار سنگین دشمن بر علیه اسلام و پیامبر(ص) ، وخصوصا با توجه به روشهای وحشیانه ی داعش و تکفیری ها ، اسلام و پیامبر آن سراسر رحمت و مهربانی است . 
هر کدام از ما مسلمان ها  هرچقدر در فضای جامعه و خانواه از خود مهربانی و رحمت بیشتری نشان دهیم به ان پیامبرِرحمت ، شبیه تر و به اسلام رحمانی نزدیکتریم .


 *تقوا به خدا میرسد و نه ظاهر اعمال* 

لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‌ مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‌ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ؛
نه گوشتهاى آن‌ها و نه خونهاى آن‌ها، هرگز به خدا نمىرسد؛ ولى آنچه به او مىرسد، پرهيزگارى شماست. اينگونه خداوند آن‌ها را مسخّر شما ساخته، تا خدا را به خاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيكوكاران را. (حج/۳۷)

در روایتی آمده است : رسم مردم جاهلیّت این بود که وقتی شتری را قربانی می‌کردند خون آن را به دیوار کعبه می‌مالیدند؛ چون مسلمانان حج به‌جا آوردند خواستند همین کار را تکرار کنند که این آیه نازل شد و آن‌ها را از اینکار بازداشت . (نورالثقلین)

یک نکته مهمی را حکیمان الهی از این آیه برداشته کرده اند و آن این است ؛ اعمال ما یک لاشه و ظاهر دارد و یک باطن و حقیقت . ظاهر اعمال در عالَم از ما صادرشده و در اینجا میماند و یا تاریخ آن میگذرد ، ولی حقیقت آن و باطن آن به سمت خدا بالا میرود . پس اگر خدای نکرده ،  عملی فاقد حقیقت و اخلاص بود غیر از ظاهر از آن چیزی دیده نمیشود و بالا نمیرود.
پس ؛ 
به فکر حقیقت و باطن یعنی خلوص و تقوا باشیم چراکه فقط این بخش به نظر الهی می رسد.

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۰،‏ ۰۴:۳۵] هادی سروش: 🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء هجدهم


 *انبیاء حق هیچ‌گونه شفاعتی را در مورد ظالم ندارند* 

و لا تخاطبنی فی الذین ظلموا ؛
[به نوح فرمود؛]در مورد ظالمین با من حرف نزن ... (مومنون /۲۷)

اهمیت این آیه این است عین این تعبیر در آیه ۳۷ سوره هود هم آمده !
این تعبیر دارای یک شدّت و حدّت ، بی نظیری است که حکایت از این دارد انبیاء با همه درجات قرب به خدای سبحان اجازه سخن با خدا که آن سخن مفادش دارای کمترین بار مثبتی برای ظالمین باشد را ندارند !
چقدر ظلم از هر کسی و در هر موردی سنگین است؟! 
در حدیث آمده : ظالم و کمک کننده به او و کسی که رضایت نسبت به آن ظلم دارد ، جملگی در معصیت و جهنم و عذاب شریکند. 
پیامبر رحمت (ص) فرمود : روز قيامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد محشر مى شود . مردى مى آيد و مى گويد : پروردگارا ! اين مرد به من ظلم كرده است . پس، از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد داد خواه گذاشته مى شود . به همين ترتيب افرادى كه در حق آنها ستم كرده است مى آيند تا جايى كه حتى يك حسنه براى او باقى نمى ماند . از آن پس اگر كسى بيايد و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به گناهان او افزوده مى شود . بدين سان همچنان داد مردم از او گرفته مى شود ، تا آن كه به آتش درآيد . ( روضة الواعظين/۵۱۲ ) 
امام علی (ع) فرمود : هر كس عزّت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق ذلّت نصيبشمى نمايد.[شرح نهج البلاغه ج۲۰،ص۳۰۹]

دوستان ظالم فقط ظالم سیاسی نیست ، ظلم در معیشت مردم و ظلم در اعصاب و روان مردم و یا خانوادگی و... ظلم است و ظالم باید منتظر شدیدترین عکس العمل خود باشد که امام علی (ع) فرمود : خداوند عزّ و جلّ فرموده : به عزّت و جلالم سوگند ؛ از ظلم هيچ ظالمى نمیگذرم ، گر چه زدن مشتى باشد ، يا كشيدن دستى يا شاخ زدن گوسفندِ شاخدارى به گوسفندى بى شاخ . خداوند تقاصّ بندگان را از يكديگر مى گيرد ، تا جايى كه هيچ كس به گردن ديگرى حق و مظلمه اى نداشته باشد ، آن گاه ايشان را براى حسابرسى مى فرستد .( المحاسن ؛ ج۱ص۶۸ )


 *عبادت با حضور قلب* 
 
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ؛ آن‌ها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج میدهند و با‌اين‌حال، از اينكه سرانجام به‌سوى پروردگارشان باز میگردند، دلهايشان ترسان است. (مومنون /۶۰)

عنایت خدا تبعیض بردار نیست و هرکسی که استحقاق نشان دهد مستفیض میشود .
ابوجارود وقتی در مورد این آیه از امام باقر (ع) سوال نمود ، حضرت فرمود: «می‌دهند آنچه را که می‌دهند ..» (فرات الکوفی، ص۲۷۷)

گاه ذهن ما مشغول این سوال میشود که آیا میتوان بعد از چهارده قرن به رتبه کسانی مانند سلمان و ابوذر رسید و در نتیجه از همه مومنان سبقت داشت ؟
این آیه راه رسیدن به این رتبه را بیان فرموده که باید دو کار کنید:
اولا به همه آنچه که وظیفه است پای بند بوده و انجام وظیفه نماییم.
ثانیا باید همه آنچه را انجام میدهیم با قلبی پر معنویت باشد و نه خود برتربینی و اطمینان به خویشتن !
حضرت رسول الله (ص) فرمود: «..منظور آیه، فردی است که روزه می‌گیرد، نماز می‌خواند و صدقه میدهد؛ بااین‌حال باز هم ترسان است که عملش قبول نشود..»(إرشادالقلوب/۱۰۷)


 *رعایت حجاب و عفاف* 
 
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ .. وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا؛  
به مؤمنان بگو چشم‌هاى خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گيرند، و دامان خود را [از بى‌عفّتى] حفظ كنند؛ اين براى آنان پاكيزه‌تر است؛ خداوند به آنچه انجام مى‌دهند آگاه است.(نور /۳۰) 

آیه معروف ، در باب حجاب است .
امام باقر (ع) فرمود : جوانی از انصار در مدینه با زنی روبرو شد و از روبرو به آن زن نگاه می‌کرد و هنگامی‌که زن از پیش‌ روی او گذشت نیز همچنان به او چشم دوخته بود. دراین‌هنگام وارد کوچه‌ای شده، از پشت به آن زن نگاه می‌کرد که دراین‌حال استخوان یا شیشه‌ای که از دیوار بیرون آمده بود، صورتش را شکافت، وقتی زن رفت، آن جوان دید که خون بر سینه و لباسش ریخته، با خود گفت: «به خدا سوگند نزد رسول خدا (ص) رفته و ایشان را در جریان می‌گذارم». چون به محضر پیامبر (ص) رسید، پیامبر (ص) از او پرسید: «چه شده است» جوان، حضرت را در جریان امر گذاشت، جبرئیل این آیه را که امر به چشم چرانی نداشتن است را بر پیامبر (ص) نازل نمود.(کافی، ج۵، ص۵۲۱)
 
در رابطه با حجاب ، به نکاتی باید توجه شود ؛
اولا حجاب یک دستور دینی است ، پس اگر کسی بگوید در رابطه بل حجاب ما آیه در قران نداریم از بی اطلاعی آن شخص است.
ثانیا رعایت حجاب  و عفاف هم بر مردان و هم بر زنان لازم است ، پس این دستور اختصاص به زنان ندارد.
ثالثا براساس این آیات همه دستور عفاف و حجاب برای پاکی و امنیت و رشد خود انسان است.
اما اینکه ؛ حجاب فقط پوشیدن چادر است ؟
آیا سخن گفتن زن با مرد منافات با عفاف و حجاب دارد ؟
آیا آرایش مختصری که امروزه در میان خیلی ها مرسوم شده ، منافات با عفاف و حجاب ندارد؟
آیا در مقابل درخواست همسر به عدم رعایت حجاب در میان دوستانش و یا اقوام و یا در میهمانی ها ، وظیفه یک زن با شخصیت و متدین ، برای حفظ کانون خانه وخانواده به گوش دادن است ؟
آیا در جامعه حجاب باید اجباری باشد؟
و صدها پرسش دیگر ، همه سوالات مهم و بجایی است که تحقیقش در این مختصر نمیگنجد.
به دوستانم پیشنهاد میکنم کتاب حجاب استاد شهید مطهری و نیز نقد آن و پاسخ های بعدی استاد به ناقد را با دقت مطالعه نمایند. 
🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۱،‏ ۰۳:۴۳] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب از جزء نوزدهم


 *دخالت و ریشه بسیاری از ظلم ها در مشاوران* 

يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً ؛
اى واى بر من، كاش فلان [شخص گمراه] را به دوستى انتخاب نكرده بودم![فرقان / ۲۸]

آیه بسیار فرا گیر است از ابتدائی ترین معنا مانند ارتباط با دوستان‌ نا اهل را شامل است تا معنا برتری مانند انتخاب مشاوران قدرت گرا و ثروت طلب که اطراف مسئولین و صاحبان قدرت جمع میشوند.
 
ببینید در اینکه مشاوره ؛ مشارکت پیدا کردن انسان با عقول دیگران است (نهج البلاغه ،ق ۱۶۱) و بسیار نیکوست.
و پیامبر رحمت (ص) در ضمن بیانی خصوصیات ضروری یک مشاور لایق را بیان فرمودند و نیکوئی و خوبی چنین کاری رهنمون نمودند : "مشاوره‌ با عاقل‌ ناصح‌ برای‌ تو رشد و مبارکی‌ و موفقیت‌ به‌ همراه‌ دارد. پس‌ هنگامی‌ که‌ ولی‌ ترا نصیحت‌ کند. مخالفت‌ مکن‌ که‌ هلاک‌ می‌شوی". (المحاسن/۶۰۲)
اما بسیاری از ظلم های در نهادهای بالادستی و ریاستی در حق پایین دستی ها و عموم شهروندان در اثر مشاوران دنیا طلب و فریب کاری است که در اطراف قدرت مانند مگسان دور شیرینی جمع میشوند و چنان چهره عقلانی و معنوی و اخلاقی به خود میگیرند که به هیچ عنوان نمیتوان مراکز تصمیم گیری را از وجود چنین افراد نابابی به باور رساند. 
از زیبایی های عهدنامه مالک اشتر در نهج البلاغه این سخن است : "والی‌ را نزدیکان‌ است‌ و خویشاوندان‌ که‌ خوی‌ برتری‌ جستن‌ دارند و گردن‌ فرازی‌ کردن‌ و در معامله انصاف‌ را کمتر به‌ کار بستن! ریشه‌ ستم‌ اینان‌ را با بریدن‌ اسباب‌ آن‌ بردار .."
کسانیکه در مصدرامور هستند و مسئولیتی دارند و با تصمیمات اشتباه خود بدترین ها را برای زیر دستان شان رقم میزنند و باعث تضییع حقوق مادی و معنوی جامعه و یا گروه و یا فردی میشوند ، نمیتوانند "ظلم" انجام شده را به گردن مشاوران انداخته و از خود سلب مسئولیت کنند . 


 *صفات "عباد الرحمن"* 

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً (فرقان؛ از آیه ۶۳ تا پایان سوره)

عبادالرحمن ؛ کسانی اند که بر اساس اسم شان از دو عنصر مهم شخصیت شان شکل گرفته :
اول : بندگی خدا داشتن 
دوم : نماد رحمت بودن.

"عبادالرحمن" ؛ این انسانهای مومن و با محبت دارای صفات دوازده گانه هستند که در این آیات آمده :
۱- تواضع
۲ - با جاهلان اهل در گیری نیستند 
۳- اهل عبادت شبانه هستند
۴- از یاد قیامت غافل نیستند
۵- اهل انفاق اند و عقلانیت در انفاق
۶- اخلاص دارند
۷- دست شان به خونی آلوده نیست
۸- دامن شان از ارتباط با نامحرم پاک است
۹- شهادت ناحق نمیدهند
۱۰- در برابر کلام و یا آهنگ لغو با بزرگواری گذر میکنند
۱۱- در برابر آیات الهی که میشنوند حالت بی تفاوتی ندارند
۱۲- اهل دعا برای به کمال رسیدن خویش و خانواده خود هستند. 

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۲،‏ ۰۱:۴۵] هادی سروش: 🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 
 
✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء بیستم

 *محرومان آبروی ظالمانِ فریبکار را نابودمیکنند* 

"وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ"، 
ما اراده كرده‌ايم تا بر مستضعفان زمين نعمت بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار‌دهيم.(قصص۵)

مفاد این است که اراده حضرت حق است که محرومان و مستضعفان روزی پیروز شده و اختیار امور را بدست خواهند گرفت.
امام علی (ع) فرمود : دنیا مانند شتر بچه‌داری که نسبت به دیگران تندی می‌کند تا فرزندش را در آغوش بگیرد، به ما بازخواهد گشت سپس آیه: وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ را تلاوت فرمود. [نهج البلاغهًْ، ص۵۰۶]
صدالبته که ، این آیه  مصداق کاملش حضرت مهدی (ع) است که امام علی (ع) فرمود : خدا مهدیِ اهلبیت را برمی‌انگیزد تا آنان را عزیز و دشمنانشان را ذلیل گرداند». [الغیبهًْ للطوسی، ص۱۸۴] ، ولی هیچ مانعی دیده نمیشود که بگوییم در هر گوشه ای از خانواده و فامیل و شهر و جامعه اگر کسی به استضعاف کشیده شود ؛ یعنی تحقیر شود و تضعیف شود قطعا روزی او به سیادت و آقایی خواهد رسید اما به شرط آنکه در خط صحیح دیانت و عقلانیت باشد. این وعده خداست ؛ إِنَّ اللهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ / خداوند از كسانى كه ايمان آورده اند دفاع میكند؛ خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست‌ ندارد. [حج / ۳۸]
پس هر مظلومی در هر گوشه خانه و یا شهرو یا ... بوده باشد خدا متعال او را روزی بلند خواهد نمود و اگر شرایط زمان هم اجازه این امور را ندهد این برکت به فرزندان او خواهد رسید.
و نکته مهم این است که گاهی این سنت خدا ، یعنی ؛ حمایت از محرومان ، بشکل آبروریزی ظالم فریبکار است . در اینجاست که مظلوم و محروم‌ بصورت معنوی دارای سیطره بر ظالم میشود و ظالم را از نظر آبرو و عزت نابود میکند . این معنا را ما بارها دیده ایم .


 *از فیض خاص الهی محروم نشویم* 
 
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الأیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ؛  هنگامى كه به سراغ آتش آمد، از كرانه راست درّه، در آن سرزمين پربركت، از ميان درختى ندا آمد كه: «اى موسى! منم خداوند، پروردگار جهانيان» ﴿قصص٣٠﴾ 

همیشه فیض خاص خدا در سفر حج و یا در چله نشینی و یا در اعتکاف حاصل نمیشود ، گاه از جایی و شخصی که غیر قابل باور است ، افاضه میشود.
موسی یک عبد صالح خداست که با حضرت شعیب آشنا شدو داماد او شد و دست زن و خانواده را گرفته برای سفر که هوا سرد است و گرسنگی و شب تاریک ... یکباره آتشی از دور دید و به گمان اینکه کسی یا چیزی یا آتشی برای گرم شدن باشد ، بطرف آتش رفت اما یکباره به درختی رسید که سخن از آن شنیده می شد ، گوش کرد دید  میگوید که "من خداهستم".....
این حادثه مربوط به کوه طور نیست و هنوز موسی به آن مقامات نرسیده ، فقط خدمت شعیب بوده.
امورات عادی عمر را ، بی حساب ندانیم که ممکن یکی از آنها نردبان ترقی باشد و اگر غافل باشیم ، خسران زده خواهیم بود.


 *همه ی اخلاق در یک آیه* 

...... وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الأرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره ات را از دنيا فراموش مكن؛ و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى‌كن؛ و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد.» ﴿قصص٧٧﴾

به نظر میرسد بهترین آیه اخلاقی قرآن شریف است که میفرماید  :
همانگونه که خدا به تو احسان نموده تو هم به همگان احسان نما.
ملاک را در اخلاقی شدن به "احسان خدا" ارجاع داده ، یعنی ؛ ببین خدا در حق شما چقدر احسان و محبت داشته ، شما هم چنین باش.
آیا شما دستوری بهتر و کاربردی تر و والاتر از این راهکار اساسی قرآن سراغ دارید؟
این حدیث خواندنی است ؛ امام صادق(ع) می فرماید: «گاهی که شخص محتاج و نیازمندی به من مراجعه می کند، با عجله و شتاب خواستة او را انجام می دهم؛ چون می ترسم که نیازش برطرف شود و من از فیض پرداختن به احسان و نیکی به او محروم شوم» [امالی طوسی/ ۶۴۴] 

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۳،‏ ۰۲:۴۶] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء بیست و یکم


۱ ) *در مذمت جدال* 
 
لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ .. (عنکبوت /۴۶) 
این آیه در نفی و زشتی و مذمت جدال است . جدال غیر از درگیری و دعواست ، جدال یعنی گفتگوی تیز و خصمانه و طولانی.
خدمت امام صادق (ع) سخن از این شد که پیامبر اکرم (ص) و ائمّه (ع) از بحث و مناظره دینی نهی کرده‌اند. ایشان فرمود: «به طور کلی نهی نکرده‌اند آنچه مورد نهی قرار گرفته، جدال و بحث و مناظره‌ایست که از طریق احسن نباشد.. [احتجاج / ۲۱]

جدال : اولا نفسِ انسان را بد عادت میکند و بعد از مدتی دیگرکلامی را ، از کسی قبول نمیکند .
وثانیا چون در جدال انسان همواره دنبال جواب دادنِ به طرف مقابل است نمیتواند خوب روی گفتار شنیده فکر ودقت داشته باشد و از اینجاست که حق و ناحق گفتاریش زیاد میشود.
وثالثا محبتها و عُلقه ها را محو میکند و باعث دشمنی میشود.
ورابعا ابهت و شخصیت انسان را میشکند.
حیف که خانواده های ما با این همه خوبی و برکات ، صحنه جدال شود ، خواه بحثهای خانوادگیِ مضّر و خواه بحث های سیاسیِ بی فائده  باشد.


۲ ) *آثار ازدواج صحیح و چرا اینقدر طلاق؟* 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ ؛  از نشانه‌هاى خدا اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان محبّت‌‌ و رحمت قرار داد، به يقين در اين نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‌كنند.(روم،۲۱)

اُنس بین زوجین یک مسئله ماورایی است؛ امام کاظم (ع) فرمود: حضرت رسول (ص) به بنت جحش فرمود: «دایی تو حمزه کشته شد». وی کلمه‌ی استرجاع بر زبان جاری کرد و گفت: «او را در راه خدا حساب می‌کنم». بار دیگر فرمود: «برادرت کشته شد». باز استرجاع گفت و اظهار داشت: «او را به حساب خداوند می‌گذارم». مرتبه‌ی سوّم فرمود: «شوهرت کشته شد». دراین‌هنگام دست خود را روی سرش گذاشت و گریه کرد. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «هیچ‌کس در نزد زن به‌اندازه‌ی شوهر اهمیّت ندارد». [کافی، ج۵، ص۵۰۶]

قرآن علت ازدواج مثبت و صحیح را در برقرار شدن آرامش زوجین ؛ زن وشوهر میداند.
نگاه کنیم ببینیم آیا ما در خانه  آرامش داریم یا نه ؟
امیدوارم داشته باشیم.
در این آیه، سخن دیگر خدای متعال این است که ؛ بعد از ازدواج ؛ بین زوجین محبت و دوستی برقرار میشود.
متاسفم که "آمار طلاق" در جامعه ما چیز دیگری در کنار گوش ما میگوید!
چرا ؟
بله ؛ شاید در یک ازدواج نا موفق، تناسب و هم گون بودن طرفین رعایت نشده باشد ، اما  به عقیده ما ، مشکل در "دوست نداشتن ها" ست .
متاسفانه دیده میشود برخی از پسران و دختران ما که با یک امیدی ازدواج می کنند بعد از مدتی ، نسبت به هم "زده" میشوند! آیا بخاطر ارتباطات بیرونی است ؟ آیا بخاطر مشکلات اقتصادی است؟ آیا بخاطراستفاده ازفضای مجازی است؟ آیابخاطربزرگترهای طرفین است؟ آیا بخاطر بدگمانی هاست؟ آیابخاطر توقعات بی حد است ؟ آیا بخاطر مسئولیت نشناسی هاست ؟و آیا..... 
بله ؛ ممکن است. پس زودتر چاره کنیم . چون ازدواج در دستگاه خلقت، بین هر آدمی و با هر دین و ملیتی که  باشد ،  ساخته شده بر آرامش و محبت است.


۳ ) *تکفیری ها و داعشی ها بویی از رسول الله را درک نکرده اند!* 

لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثيراً ؛ به يقين براى شما در زندگى پيامبر خدا سرمشق نيكويى بود، براى آن‌ها كه اميد به رحمت خدا و روز بازپسين دارند و خدا را بسيار ياد مى‌كنند.[احزاب/۲۱] 

روشن است که قرآن شریف اساس دین است و آموزه های آن اصیل است اما این یک بخش از مسئله دین و دین داری است . چون بخش دیگر دین ؛ رسول الله (ع) و عترت اوست . برای ابطال این گمان که "قرآن ما را کافی است" قرآن در جای بجا سور و آیات ؛ رسول الله (ص) را مطرح میفرماید.
مشکل امروز تکفیری ها و داعش همان مشکل دیروز وهابیت است و مشکل همه اینان بازگشت به سقیفه دارد که رسول الله (ص) حذف شد و کسی حق ذکر و بیان یک حدیث از رسول الله (ص) نداشت . بله وقتی از سیره رسول الله(ص) فاصله ایجاد شود با جهالت تمسک به آبه میشود و سر مظلومی بریده میشود و جنایتکارِ این جنایت گمان میکند بعد از مرگ مهمان رسول الله (ص) است!!
باری ؛ روش علمی و عبادی و زندگی و زعامت رسول الله ، نمونه و اسوه و الگو و معیار است .
ما موظیفیم در دین و اخلاق و آداب ؛ با نگاه دقیق آن رسول خدا را نگاه کنیم و درس بگیریم و در حیات خود الگو قرار دهیم . 
سه نمونه در زمینه شریعت و اخلاق فردی و اخلاق حکومتی خاتم الانبیاء را تامل کنید ؛
۱ - در خبرى آمده است كه پيغمبر (ص) به مسلمانان دستور دادند در سفر روزه نگيرند، ولى عده‏اى از روى خشك مقدسى همچنان روزه مى‏گرفتند. حضرت از اين رفتار مردم به خشم آمده، همان طور كه روى شترشان بودند، ظرف آب را سركشيده و فرمودند: اى خطاكاران، افطار كنيد؟ افطروا يا معشر العصاة. (تهذيب الاثار ج ۱، ص ۹۲) 
۲ - ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪه‌ﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم. ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ. 
۳ - وقتی رسول الله (ص) شنید خالدبن ولید با حمله به شهر و خانه افراد به جرم مسلمان نبودن حمله برده و غارت و تعدی داشته ! حضرت (ص) گریه کرد و از خدای متعال طلب مغفرت نمود و امام علی (ع) را برای بررسی اوضاع و جبران خسارتهای وارده به آن منطقه اعزام نمود.

https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۴،‏ ۰۱:۴۹] هادی سروش: 🔰غذای روح ازسفره مهمانی خدا 
✍هادی سروش 
انتخاب ازجزء بیست و دوم 


 *تاثیر ذکر واقعی* 

يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا (احزاب/۴۱)

در این ایه امر به "ذکر" الهی شده و "ذکر زیاد" هم خواسته شده .
ذکر کثیر چیست ؟
دربین شیعه و سنی معرکه آراء مختلفی است .
واقعیت این است هم میتواند تسبیحات اربعه ذکر کثیر باشد و هم "یاد فاطمه(س)" که روایت هم داریم .
اما آن چیزی که مشکل را حل میکند این است که امام صادق(ع) فرمود ؛ ذکر کثیر آن ذکری است که ؛ انسان را در لحظه گناه بتواند فوری از گناه دور سازد.
پس ذکر کثیر از سنخ ذکر لسانی و زبانی نبوده و آن یادی از خدا در قلب انسان است که به انسان اراده دهد و آدمی با آن اراده در مقابل گناه بایستد.


 *نزول صلوات خدا و فرشتگان  بر مومن* 

هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ؛  او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‌فرستد، و فرشتگان او [نيز براى شما تقاضاى رحمت مى‌كنند] تا شما را از تاريكى‌هاى [جهل و شرك و گناه] به‌سوى نور [ايمان و علم و تقوا] خارج سازد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است. ﴿احزاب ۴۳﴾

این آیه حاکی از صلوات خدا و ملائکه بر مومن است .
در این سوره صلوات بر پیامبر مطرح شده :
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً» (احزاب، ۵۶)
اما صلوات خدای متعال بر مومن ، خود امر مهمی است ، چرا که تصور عموم بر این است ؛ صلوات الهی از آنِ پیامبر باشد.
آیا ما هم مورد صلوات خدا و فرشتگانش هستیم ؟
راه تشخیص در همین آیه روشن شده که اگر در تمام شئون شخصی و خانوادگی و اجتماعی ، دائماً در حال بهتر شدن و نورانی تر شدن باشیم ، نشانه صلوات الهی بر ماست‌.
خدا روزی فرماید...


 *پیامبر را اذیت نکنیم* 

إِنَ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا.  آن‌ها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آن‌ها عذاب خواركننده‌اى آماده كرده است. (احزاب ۵۷) 

آیه شدتِ برخورد سنگینی برای کسانی قائل است که خدا و پیمبر را "اذیت" کنند.
پیامبر معظم (ص) فرمود : هرکه یک موی مرا بیازارد مرا آزرده و هرکه مرا بیازارد، خدا را آزرده و هرکه خدا را بیازارد، اهل آسمان‌ها و زمین او را لعنت میکنند و این آیه را تلاوت کرد: إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً. [الأمالی للطوسی، ص۴۵۱!]
بله ؛ در روایات شیعه و سنی آمده که برخی از اطرافیان ، پیامبر (ص) را در مورد حضرت علی (ع) اذیت کردند !
پیامبر (ص) فرمود :  آیه ؛ إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا ، درباره‌ی کسانی نازل شده است که حقّ علی (ع) را غصب نمودند و حقوق فاطمه (س) را زیر پا نهاده و او را اذیت نمودند، که پیامبر (ص) فرموده است: «هرکه فاطمه (س) را در زمان حیات من اذیت و آزار نماید مثل آن است که او را بعد از مرگ من مورد اذیت قرار داده باشد و کسی که او را بعد از مرگم مورد آزار قرار دهد مثل آن است که او را در زمان حیات من اذیت کرده باشد، و هرکه او را آزار رساند مرا اذیّت کرده و هرکه مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است» [تفسیرقمی، ج۲، ص۱۹۴]
اما آیه اختصاص به آن زن! ، و آن دو مرد! ، ندارد ، همانطوریکه اذیت اختصاصی به زمان حیات پیامبر (ص) ندارد .
ما همه اگر خدای نخواسته با رفتارمان موجبات ناخشنودی رسول الله را فراهم آوریم موجب اذیت آن بزرگوار شده ایم.
در مباحث قبل در سوره توبه ، مطرح شد که پیامبر (ص) همه اعمال ما را مشاهده میفرمایدو میتواند منجر به خشنودی و یا ناخشنودی ایشان شود.
مواظب باشیم... 
🆔️https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۵،‏ ۰۲:۴۹] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

🔻انتخاب ازجزء بیست و سوم 

 *مراقب باشیم سخن کفرآلود نگوئیم‌* 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ آمَنُواْ أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَآءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ. ؛  و هنگامى‌كه به آنان گفته ‌شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق ‌كنيد». كافران به مؤمنان مى‌گويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‌خواست او را اطعام مى‌كرد؟! [پس خدا خواسته است او گرسنه باشد و] شما فقط در گمراهى آشكاريد». (یس ۴۷)

وقتی به ایشان گفته میشود به فلانی ، رسیدگی مالی ویا غیره داشته باشید و انفاق کنید .
میگویند : اگر خدا میخواست خودش به او میداد !
این سخن که در این آیه آمده ، بسیار ساده و رایج است اما متاسفانه بر اساس همین آیه نشانه ای از "کفر درونی" گوینده آن است‌.
امام صادق (ع) در توضیح این آیه فرمود : هنگامی‌که به آنان گفته شود از گناهانی که در پیش‌روی و جلو دست شما است و از عقوبت و کیفرهای اخروی که پشت‌سر دارید بترسید تا مشمول رحمت حق شوید. [بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۷۶]
بله ؛ همه چیز به خواسته خدا بستگی دارد که در اخر همین سوره یس هم آمده "بیده ملکوت کل شئ" ، اما دنیا خانه آزمایش و ابتلائات است برای روشن شود آیا هر کسی به وظیفه اش عمل میکند ؟
وشاید اشاره به کفر در این موضوع بظاهر ساده ولی بسیار خطرناک ، در این جهت باشد که این سخن باطل و ساده که اگر خدا میخواست خودش به او میداد منتهی به مکتب باطل و کفرآمیز " جبر " شود .
شیعه براساس تعالیم اهلبیت نه اهل جبر است که ؛ هر کاری را به خدا نسبت دهد؛ مانند یزید که کشته شدن امام حسین را بخدا نسبت داد. 
و نه اهل تفویض است که بگوید انسان رها شده و بی ارتباط با خداست .
بلکه تفکر صحیحش این است  ؛ توفیقات انجام عمل های خوب را ، از ناحیه خدا دانسته ولی نیت های سوئی که  از نفس تربیت نشده انسان صادر میشود را به خود نسبت میدهد و نه به خدای متعال .


 *هیچ توجه به عهد با خدا داریم ؟!* 


أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ؛اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟(یس ۶۰) 

اگر می فرماید مگر شما قبلا تعهد نسپاردید که ارتباط رفتاری با شیطان نداشته باشید ؟! پس معلوم میشود ما انسانها در فضایی دیگر و جهان دیگر به شکل دیگری بوده ایم و چنین تعهدی سپرده ایم.
بیاییم به آن تعهد پای بند باشیم تا خدای مهربان هم به تعهدش عمل نماید و آن رحمت و دستگیری از بندگانش میباشد "أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بعهدکم..." (بقره/۴۰)
تعهداتی که به خدا متعال سپرده ایم متفاوت است . اما نقطه مشترک همه آنها ؛ "حق گرائی" و دوری از باطل و طاغوت است .  در روایتی علی (ع) فرمود : خدا آگاهتان کرده است که اولی‌الأمر همان استنباط‌کنندگان علم‌اند و نیز آگاهتان کرده که امر و کاری که در آن اختلاف کرده‌اید، عاقبت به خدا و رسول (ص) و اولی‌الأمر که استنباط‌ کنندگان علم‌اند بازگشت می‌کند؛ پس هرکس به عهدی که با خدا دارد وفادارتر باشد خدا را وفادار به عهد خود می‌یابد به همان میزان که او به عهد خدا وفا می‌کند، خداوند نیز به عهد خود نسبت به او، وفاداری می‌نماید . (الغارات، ج۱، ص۱۱۵)
خلاصه ؛ گوش و آغوش ، یعنی ؛ دل سپردگی آدمی در خط عبادت غیر خدا قرار میدهد . چه زیبا حضرت الجواد (ع) فرمود : هرکس به سخنگویی گوش دهد، بندگی او نموده پس اگر آن سخنگوی از جانب خدا باشد مستمع بندگی خدا نموده و اگر ناطق از جانب ابلیس باشد مستمع عبادت ابلیس نموده است ؛ مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ.(بحار الأنوار، ج۲، ص۹۴)


 *نقطه امید در تمام سختی ها باید حفظ نمود* 

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ ۗ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا ۚ نِّعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّاب.
 خانواده‌اش را به او بخشيديم و همانند آن‌ها را بر آنان افزوديم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذكّرى براى خردمندان.[و به او گفتيم]: بسته‌اى از ساقه [هاى گندم مانند آن] را برگير و با آن [به همسرت] بزن و سوگند خود را مشكن. ما او را شكيبا يافتيم؛ چه بنده‌ی خوبى كه بسيار توبه‌كننده بود! (سوره ص / ۴۳ و ۴۴) 

آیه در مورد ایوب پیامبر است که در امواج شکننده سختیهای دنیا قرار گرفت به شکلی نه مالی برای او ماند و نه فرزندی و حتا همسر او هم رفت و تا اینکه به مریضی هم گرفتار شد ، اما در تمام اینها صبر کرد "صبر ایوب" .
و بالاخره از ناحیه خدا گشایش آمد و اول مریضی او خوب شد و بعد همسر و فرزندان برگشتند و نیز اموالش...
مهم اینجاست که ایوب یک مجموعه از همه مصائب دنیا به او رسید از فقر و مریضی و مرگ عزیزانش و بی وفایی همسر و تنها گذاشتن اهل شهر ، که غالبا در دنیا هر کدام از این سختی ها به یک نفر میرسد ، اما جملگی به او رسید و او "صبر ایوب" داشت و خدا برایش گشایش فرستاد . راه توفیق او چه بود ؟
راه توفیق او در دو حقیقت بود:
اول : خوب بنده ای برای خدا بود 
دوم : از رابطه ناله و دعا با خدای عزیز کوتاه نیامد. 
🆔️https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۶،‏ ۰۳:۱۲] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب ازجزء بیست و چهارم

 
 *حیات واقعی در صدق و راستی ، و اثر کذب و فریب در دورافتادگی از هدایت و رحمت الهی* 

وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۳۳) 
امّا كسى كه سخن راست بياورد و كسى كه آن را تصديق كند، آنان پرهيزگارانند.

لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۴﴾
آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنان موجود است؛ و اين است جزاى نيكوكاران.

لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۳۵﴾
تا خداوند [حتّى] بدترين اعمالى را كه انجام داده‌اند [در سايه‌ی ايمان و صداقت آن‌‌ها] بيامرزد، و آن‌ها را مطابق بهترين اعمالى كه انجام مى‌دادند پاداش دهد.

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۶﴾ 
آيا خداوند براى [نجات و دفاع از] بنده‌اش كافى نيست؟! ولى آن‌ها تو را از غير او مى‌ترسانند. [آن‌ها گمراهند] و هر‌كس را خداوند گمراه كند، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود!


این بخش از آیات مجموعه مهمی از معارف را بهمراه دارد:

۱ - کسانی که روش شان بر اساس صدق است و نیز تصدیق آنچه که بر محور صدق باشد ، نشانه بالاترین مراتب حیات اخلاقی و ملکوتی انسان است . در نتیجه در آیه هم موضوع صدق مطرح است که راستگوئی است و هم موضوع پذیرش راستی است که تصدیق نام دارد . طبق بیان امام باقر (ع) بالاترین مراتب صدق و تصدیق از آنِ پیامبر (ص) و امام علی (ع) است . [بحارالأنوار، ج۳۵، ص۴۰۷]
برخی اهل صدق بمعنای راستگویی هستیم ولی حرف یک راستگو را تایید و تصدیق نمیکنند و همانطوریکه صادق نبودن باعث رواج کذب و فریب است ، تصدیق نکردنِ فردِ صادق هم باعث رواج شایعه و تهمت در جامعه میشود !

۲ - برکت صداقت شان در این است هر آنچه از محضر خدا اراده نمایند ، خدا نصیب شان میفرماید . پس شفاعت اهلبیت از دوستدارانشان کاملا بر این ایه منطبق است ، چنانچه در روایت هم آمده ؛امام صادق (ع) فرمود : منظور شفاعت علی (ع) است. [بحارالأنوار، ج۸، ص۴۳]
شفاعت هم در مورد اهل معصیت بمعنای طلب مغفرت است و در مورد خوبان هم بمعنای ترفیع مقام است.
 
۳ - افرادی که در زندگی با مردم و امور عبادی و معنوی با خدا دارای صداقت باشند ، همه رفتارهای منفی و ناشایست گذشته شان مورد عفو الهی قرار میگیرد.

۴ - اما جزاء و پاداش صداقت این خوبان عالم بشریت ، این است که به همه اعمال متوسط و ضعیف آنان از حیث مرتبه و یا خلوص ، بلندترین مراتب ثواب عنایت میشود ؛ مثلا به کسی در مسجد محل سکونت نماز جماعت خوانده، ثواب بهترین مکان نماز مانند بیت الله الحرام است داده میشود.

۵ - این انسانهای با صداقت ، "عبدِ خدا" نام نهاده میشود و خدای متعال ؛ همه ی شئون و نیازهای آنان را اجابت میفرماید. و چقدر این جمله "الیس الله بکاف عبده/خداوند براى بنده‌اش كافى نيست؟!"

۶ - اگر انسانی بعد از همه محبت های خدا و ارسال رُسل و نعمت عقل و هزاران نعمت مادی و معنوی از راه "صدق و صداقت" برون رود و به ظلم و فساد و جنایت رو آورد اینجاست که خدای متعال او رها میکند و دیگر دادرس و هدایت گری نخواهد داشت. و این معنای "گمراهی" در این جمله از آیه ۳۶ است که فرمود : هر‌كس را خداوند گمراه كند، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود! 
امام صادق (ع)- به خداوند سوگند! اگر اهل آسمان‌ها و زمین اجتماع کنند تا بنده‌ای را که خداوند خواسته او را گمراه نماید، هدایت کنند، توانایی پیدا نخواهند کرد و اگر اهل آسمان‌ها و زمین اجتماع کنند تا بنده‌ای را که خداوند خواسته تا هدایت کند گمراه کنند، نخواهند توانست از مردم دست باز دارید و نگویید این برادرم و یا پسر عمویم و یا همسایه‌ام می‌باشد، خداوند هرگاه اراده کند به بنده‌ای خیری برساند روحش را پاک می‌کند، او دراین‌هنگام هر کار نیکی را می‌شناسد و از هر منکری دست باز می‌دارد، و بعد کلمه‌ای به او القاء می‌کند که همه‌ی امور را تدبیر می‌کند. [کافی، ج۱، ص۱۶۵]

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۷،‏ ۰۳:۵۶] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب از جزء بیست و پنجم 


 *کلید باز و بستن نمودن فقط دست خدا*

لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ یَبْسُطُ الرِّ‌زْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ‌ ۚ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. 
كليدهاى آسمان‌ها و زمين از آن اوست، روزى را براى هركس بخواهد گسترده مى‌سازد يا تنگ مى‌گيرد، او به همه چيز داناست. (شوری/١٢) 
در آیات دیگری آمده بود : "عنده مفاتیح" (انعام‌ / ۵۹)، یعنی ؛ کلید باز کردن و اینجا آمده "له مقالید" ، یعنی ؛ کلید بستن . پس هم باز کردن و گشایش امور به دست اوست و هم بستن .
اگر ما انسانهای زمینه های معنویت و ارتباط با خدا و اولیاء او را از دست ندهیم ابواب آسمان به روی ما باز است و قفل نخواهد بود و نتیجه این باز بودن در اموری مانند استجابت دعا و سهولت امور زندگی و نزول برکات است. 
اما اگر ارتباط با آن ناحیه ربوبی قطع شود ، آنگاه ابواب آسمان معنوی بسته میشود و چه بسا آدمی در نیازها و منافع مادی هم به مشکل بخورد و زندگی انسان در سختی و فشار باشد ؛ "مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً" (طه / ۱۲۴)
روشن است که آنچه باعث قطعی آن ارتباط ملکوتی میشود به سبب گناه مداوم و بی ایمانی شکل میگیرد 
بر همگان خصوصا بر جوانان عزیز ضروری است که راه های باریک و نازک قلبی خود با حضرت رب العالمین را حفظ نماید تا از همه برکات معنوی و مادی بهرمند باشند . مادر لحظه لحظه زندگی شدیدا به او محتاجیم....


 *رزق و روزی* 
 
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ.
اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى‌كنند؛ ولى به مقدارى كه مى‌خواهد [و مصلحت مى‌داند] نازل مى‌كند، چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست. (شوری / ۲۷)
 
در دنیای انسان یکی از ضروری ترین ها مسئله رزق و روزی است .
نکته روشن در این موضوع این است که ؛ رزق و کمیت آن بدست خدای حکیم است . 
امام صادق (ع) فرمود : اگر خداوند چنین کند، بندگان مرتکب سرکشی و طغیان خواهند شد. امّا آن‌ها را نیازمند به یکدیگر آفریده و بدین‌وسیله آن‌ها را به بندگی درآورده است. اگر خداوند همه بندگان را ثروتمند می‌آفرید، در زمین به طغیان و سرکشی می‌پرداختند. ولکِن ینَزِّل بِقَدَرٍ مَّا یشَاءُ، یعنی او به‌اندازه‌ای که خودش اراده کند و بداند که آن مقدار برای دین و دنیای آن‌ها مفید است بر آن‌ها نازل می‌کند؛ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ.
[تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷۶]
در اینکه آنچه از ناحیه خدا میرسد بر اساس حکمت اوست ، پیامبر (ص) از جبرئیل از خداوند عزّوجلّ روایت کرده است که: در میان بندگان من کسانی هستند که چیزی جز مریضی آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر به آن‌ها سلامتی می‌دادم، خراب می‌شدند و در میان بندگان من کسانی هستند که چیزی جز سلامتی، آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر مریضشان می‌کردم، خراب می‌شدند و از بندگان من کسانی هستند که چیزی جز بی‌نیازی (ثروت) آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر آن‌ها را فقیر می‌کردم، خراب می‌شدند و از بندگان من کسانی هستند که چیزی جز فقر و بی‌چیزی آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر آن‌ها را بی نیاز می‌کردم، خراب می‌شدند ؛ به همین دلیل است که من با اطّلاعی که از دل بندگان خود دارم به تدبیر امور آنان می‌پردازم. [توحید صدوق/۴۰۰] 
اما توجه دو نکته مهم در این بحث ضروری است : 
اول ؛ کم و زیاد بودن آن 
دوم ؛ برکت داشتن آن 
در مورد کمیت رزق و روزی باید بدانیم که گرچه صددرصد بدست خداست و در همین آیه سوره شوری هم همین نکته را اشارت فرموده ، اما قدرت عقلی و فهم ما انسان ها و نیز تلاش و ارتباطات ما در این موضوع بی اثر نیست .
خوب ؛  آدمی که خوب تشخیص میدهد که در امور مالی و اقتصادی خود چه باید بکند ، و یا اگر خود شخصا تشخیص نمیدهد با مشورت با چهره های فهمیده و عاقل راه خوب را تشخیص داده و دنبال میکند قطعا موفق خواهد بود و از چالش های مالی خارج میشود.
متاسفم که باید بگویم بر اساس ارتباطی که با جامعه دارم عده ای از مردمانی که در مشکلات مالی بسر میبرند ، میهمانِ نادانی ها و ندانم کاری های خود هستند و متاسفانه نادانسته دیگران را مقصر میدانند!! نمونه اش اخذ وام های پی در پی و بدون توجه به بازپرداخت آن و سودهای آنچنانی آن ! آیا واقعا علتِ زیر بار وام و قرض رفتن ها ، بخاطر نیاز است ؟! نه ، به جهت توهمات و موهومات است ، بجهت چشم و هم چشمی هایی است که همه شهرها و روستاهای ما گرفته!
دوم ؛ مسئله برکت است . ببینید اگر در مسائل مالی و رزق و رزی "برکت الهی" نباشد کار با مشکل روبرو میشود.
و برکت الهی  ؛  یعنی امداد الهی ، ویعنی هدایت الهی ، یعنی با پول کم کارهای بزرگ کردن . واین ؛ نصیب کسانی که از راه نامشروع مالی بدست آوردند و یا در راه غیرمشروع هزینه کنند ، نمیشود. همانطوری که طبق همین آیه ؛ نصیب کسانی که بخواهند با افزایش ثروت ، ظلم کنند نخواهند شد.


 *محبت به اهل بیت* 
 
يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ ..
اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند به آن نويد مى‌دهد. بگو: «من هيچ‌گونه اجر و پاداشى از شما بر اين دعوت درخواست نمى‌كنم جز دوست‌داشتن نزديكانم (اهل بيتم) و هركس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى‌اش مى‌افزاييم؛ چرا كه خداوند آمرزنده و قدردان است». (شوری/ ۲۳)

محبت به اهلبیت اینقدر در بین همه ما نهادنیه شده که لازم به ذکر نیست اما از باب نورانیت اش چند جمله ای تقدیم میشود.
در حب اهل بیت نکاتی نهفته است : 
۱- قدر دانی و قدر شناسی از شخص رسول اسلام است .
۲- جهت دهنده رفتاری ماست .
۳- تامین کننده سعادت اخروی ماست.
۴- آبرو دهنده به ما در دنیای ماست .
۵- حب اهلبیت خود ، حسنه ای است که با یک افزایش باورنکردنی در کمال ، انسان را روبرو میسازد.(که همین آیه موردنظر بر آن اشعار دارد) .
۶- این محبت مقدس ، بهترین امید ما در همه مشکلات روزگار عمر ما خواهد بود ..... و بهترین یار ما در تنهایی های دنیا و آخرت ماست. 
۷- من و شما بسیاری از حوائج و خواسته هایمان را از اینجا و با این واسطه تامین کرده ایم.
عزیزان ؛ 
یک وقت رسوبات فسیل شده وهابیت ما را از این فضلیت محروم نسازد ، بیاییم جملگی تا میتوانیم ارتباط مان را با اهلبیت شدیدتر کنیم و کاری به بد رفتاری برخی از مدعیان دین و اهلبیت (مانند برخی از گویندگان جویای ثروت که ارایه کننده شماره حساب هستند  و یا  قدرت زده ای که برای خوشایند زید و عمر چه تملق ها که نمیگویند! ، و نیز برخی از مداح های فحاش و  قداره بندِ و  ...) نداشته باشیم .


🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۸،‏ ۰۳:۲۱] هادی سروش: 🔰 *انتخاب از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب از جزء بیست و ششم 

 *مهمترین وظائف ما در سن میان سالی* 

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ 
ما به انسان توصيّه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‌كند و با ناراحتى وضع حمل مى‌نمايد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى‌كه به نيرومندى و كمال خود بالغ گردد و به چهل سالگى برسد مى‌گويد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى به جا آورم و كار شايسته‌اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به‌سوى تو باز گشتم [و توبه كردم]، و من از مسلمانانم».﴿احقاف ۱۵﴾ 

قرآن برای سنین میان سالی که حدود دهه ۴۰ و ۵۰ را در بر میگیرد برنامه جالب و مهمی ارایه فرموده :

اول : شکرعملی در برابر نعمتهایی که خدا به انسان کرامت نموده . در این سنین علم و عقل به حد قابل قبولی رسیده و انسان دارای خانه و خانواده شده و دارای اعتبار اجتماعی خوبی است و.... این نعمت ها، شایسته شکرگزاری است.

دوم :توجه به والدین ، چرا که در این سنین ، والدین در سن کهنسالی بوده و نیازهای مالی و مادی و عاطفی بیشتری دارند.

سوم : عمل گرایی ، چرا که دوران توهم زدگی و موهوم پرستی و بچه گی تمام شده و در این سن است که آدم باید بیشتر متوجه سرانجام عمرش و عملهای جاودانه و خوب را ذخیره کند.

چهارم‌: توجه به خانواده و ارحام و نزدیکان است . چراکه چشم ها و امیدهایی به انسان است ؛ از همسر و فرزند گرفته تا فامیل که واقعا آنان به دست و نیت های خیر انسان چشم دوخته اند .


   *همه برادریم پس ...* 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينْ َ أَخَوَيْكمُ ْوَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكمُ.. مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس بين دو برادر خود صلح و آشتى برقرار سازيد و تقواى الهى پيشه كنيد، تا مشمول رحمت او شويد.(حجرات / ۴۹)

برادری مومنان با یکدیگر بحثی دارای میدان وسیعی عرفانی ، اخلاقی ، اجتماعی دارد. 
در مورد جنبه عرفانی ؛ گاهی در روایات به پدر و مادری به نام "نور و رحمت" اشاره شده ، و گاهی به پدر و مادری بنام‌ "سرشت بهشت و نسیم بهشت" آمده . 
این چند حدیث زیبا در این راستاست ؛ 
معاویهًْ‌بن‌عمار گوید به امام صادق (ع) گفتم: «فدایت شوم! این حدیث که از شما شنیدم چه معنا دارد»؟ فرمود: «چه حدیثی»؟ گفتم: «اینکه مؤمن به‌وسیله‌ی نور خدا مینگرد». فرمود: «ای معاویه، به راستی، خدا مؤمن را از نور خود آفریده و او را به رحمت خود رنگین کرده و پیمان ولایت ما را از آن‌ها گرفته است، در آن روز که خود را به آنان شناساند. پس، مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، پدرش نور است و مادرش رحمت، و همانا به وسیله نوری که از آن آفریده شده می‌نگرد ./ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ نُورِهِ وَ صَبَغَهُمْ فِی رَحْمَتِهِ وَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ لَنَا بِالْوَلَایَهًِْ عَلَی مَعْرِفَتِهِ یَوْمَ عَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ فَالْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَهًُْ وَ إِنَّمَا یَنْظُرُ بِذَلِکَ النُّورِ الَّذِی خُلِقَ مِنْهُ. ».  [بصائرالدرجات، ج۱، ص۸۰] 
روایتی که پدر و مادر ملکوتی مومنان را سرشت بهشت و نسیم بهشت معرفی نموده چنین است ؛
امام باقر (ع) فرمود : مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، زیرا خدای عزّوجلّ مؤمنین را از سرشت بهشتی آفرید و از نسیم بهشت در پیکرشان دمید، از این جهت مؤمنین برادر پدر و مادری یکدیگرند.  [بحارالأنوار، ج۷۱، ص۲۷۱]
 
یکی از نتایج این برادری از دیدگاه معرفتی و روانشناسی این است که مومنان واقعی نسبت به حال یکدیگر نمیتوانند بی خیال باشند بلکه در ناخداگاه شان تاثیراتی می یابند؛
 جابر جعفی گوید: به حضرت باقر (ع) عرض کردم: «گاهی بدون اینکه مصیبتی به من برسد یا ناراحتی و اندوهی بر من وارد شود، محزون می‌شوم تا آنجا که خانواده و دوستم اثرش را در رخسارم مشاهده می‌کنند»، فرمود: «آری ای جابر! خدای عزّوجلّ مؤمنین را از طینت بهشتی آفرید و از نسیم روح خویش در آن‌ها جاری ساخت، از این روست که مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، (زیرا طینت به منزله‌ی پدر و نسیم به‌جای مادر است) پس هرگاه به یکی از آن ارواح در شهری اندوهی رسد، آن روح دیگر اندوهگین می‌شود، زیرا از جنس اوست ؛ / إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ طِینَهًِْ الْجِنَانِ وَ أَجْرَی فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ فَلِذَلِکَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْکَ الْأَرْوَاحِ فِی بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لِأَنَّهَا مِنْهَا». [کافی، ج۲، ص۱۶۶]

در همین جنبه عرفانی روایتی از حضرت صادق (ع) رسیده که ما اولین بار در درس از استاد علامه حسن زاده آملی (اعلی الله مقامه) شنیدیم که ارواح همه مومنان به نور الهی و روح الهی متصل است و این اتصال باعث تین اخوت شده است . 
حدیث شریف را ملاحظه کنید؛
امام صادق (ع) فرمود : مؤمن برادر مؤمن است؛ همانند یک جسم، که اگر چیزی از آن به درد بیاید، در همه‌ی تن بروز میکند؛ و ارواح آن‌ها یکی است؛ و همانا جان مؤمن، پیوسته‌تر است به خدا، از پیوستن پرتو خورشید به آن. ؛ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَهًٍْ وَ إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا. [بحارالأنوار، ج۵۸، ص۱۴۸]

بخش دوم حدیث درباره نگاه عرفانی به پیوستگی مومنان با یکدیگر است که اشاره شد اما بخش دوم ناظر به مسائل اخلاقی و عاطفی بین مومنان است .

دیگر نتایج این برادری که در صحنه اخلاق و جامعه خود را نشان میدهد ؛ حفظ حرمت آبرو و شخصیت و مال برادر مومن است ؛
امام صادق (ع) فرمود : مؤمن برادر مؤمن است چشم و راهنمای اوست، نه به او خیانت می‌کند و نه ستم می‌رساند و نه با او دغل بازی می‌کند و نه به او وعده می‌دهد که تخلّف کند. الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَیْنُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَغُشُّهُ وَ لَا یَعِدُهُ عِدَهًًْ فَیُخْلِفَهُ. [کافی، ج۲، ص۱۶۶]

و یکی دیگر از نتایج مهم برادری ؛ ایجاد صلح و صفا و رفع اختلافات بین مومنان است .
امام صادق (ع) فرمود : آشتی دادن میان دو شخص را از اینکه دو دینار صدقه بدهم، بیشتر دوست دارم. / انْ أُصْلِحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَیْن.[کافی، ج۲، ص۲۰۹]
 
مهم این است که امام‌صادق (ع) فرمود: «هرگاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاعی دیدی، از مال من برای برطرف‌کردنش مصرف کن / إِذَا رَأَیْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ مِنْ شِیعَتِنَا مُنَازَعَهًًْ فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِی». [کافی، ج۲، ص۲۰۹]
و امام صادق (ع) شخصا چنین نمود ؛ ابوحنیفه من و دامادم بر سر ارثی مشاجره می‌کردیم. و مفضل که آنجا بود و میدید ، گفت: «بیایید به خانه»! نزد او رفتیم و با چهار صد درهم میان ما آشتی داد و از خودش آن پول را به ما پرداخت کرد. و چون از قطع ادامه نزاع ما مطمئن شد به ما گفت: «بدانید که این پول مال خود من نیست ولی امام صادق (ع) به من فرموده، هنگامی‌که دو شیعه با هم نزاع دارند در چیزی میان آنان آشتی بدهم و از مال او عوض دهم، و این از مال آن حضرت است». [وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۴۰]

قرآن همه مومنان را برادر معرفی نموده و بعد دستور فرموده مشکلات اخلاقی و عاطفی بین خود را حل کنید.
آیا شما در جامعه و خانواده برادری میبینید؟


 *بد گمان بهم نباشیم ، تجسس نکنیم تا غیبت هم نکنیم* 

- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ..
اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است؛ و [هرگز در كار ديگران] تجسّس نكنيد؛ وهيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! [بيقين همه] شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى پيشه‌كنيد كه خداوند توبه پذير و مهربان است(حجرات /۱۲ )

دستور قرآن به عدم بد گمانی بیکدیگر است . بسیاری از گناهان کبیره در بخش معاشرت ، از بد گمانی شروع میشود.
اگر برای مدتی اجازه بدگمانی نسبت به مومنی را بخود ندهیم ، مطمئن باشید بعداز مدتی از اکثر گناهان زشت مانند غیبت و تهمت و سخن چینی و.... راحت میشویم .

این حدیث را ملاحظه کنید ؛
 امام علی (ع) فرمود : درباره‌ی برادر مؤمن خود بیشترین مقدار حسن‌ظنّ را داشته باش مگر زمانی که خلاف آن برایت ثابت شود. هرگاه توجیهی برای نیکوکاربودن برادر مؤمنت داری، هرگز به خاطر خبری که درباره‌ی بی‌تقوایی او به تو می‌رسد، نسبت به او بدگمان مشو. /ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَی أَحْسَنِهِ حَتَّی یَأْتِیَکَ مَا یَغْلِبُکَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَهًٍْ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلًا . [کافی، ج۲، ص۳۶۲] 


این آیات بسیارپر مطلب است تا همین مقدار اکتفا میکنیم .

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۲۹،‏ ۰۲:۳۵] هادی سروش: 🔰 *غذای روح درمهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

 

انتخاب از جزء بیست و هفتم 

 *مشکل های جامعه و دین از سوی انسان هایی است نصفه نیمه میدانند!* 
 
ذَٰلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ.... اين آخرين حدّ آگاهى آنهاست؛ پروردگار تو كسانى را كه از راه او گمراه شده‌اند بهتر مى‌شناسد، و [همچنين] هدايت‌يافتگان را از همه بهتر مى‌شناسد. (نجم ۳۰)

آیه فوق در رابطه با کسانی است که از علم و دانش بهره کافی و وافی نبرده اند.
جناب خلیل از علماء بزرگ است ، میگوید ؛ "دانش و علم در جایی دانش است که ناقص نباشد."
شاید بیان امام علی (ع) در رابطه دانشمندی که گرفتار جهل است ، همین دسته از عالمان باشند که در کیفیت و کمیت دانستن با مشکل مواجه هستند که فرمود : چه بسا عالمی که جهل او را نابود سازد ! رب عالم قدقتله جهله. [نهج البلاغه ح/۱۰۷] 
در مورد کم دانستن و به قول استاد مطهری نصفه نیمه دانستن در صورتیکه در مسیر دانستن بیشتر و بیشتر قرار گرفته باشد و فرد نیمه دانا تصور نکند همه چیز و یا همه جوانب از یک چیز را میداند و دنبال تکمیل دانش خویش باشد ، کمال است ، اما اگر کم دانستن بطوری در انسان جا بگیرد که آدمی گمان کند همه ی حقیقت را دانسته و براساس آن دانسته ناقص اظهار نظر به اصطلاح کارشناسانه کند ، این خطرناک است . اینجاست که استاد مطهری از چنین آدم هایی که نصف ونیمه چیزی را میدانند و وارد عرصه اظهار نظر  میشوند ، احساس خطر میکند .
چه بسیاری از افراد که در موضوعی فنی یا تجربی و یا دینی و یا خانه و خانواده به معلومات ناچیزی دست پیدا میکنند و چون فکر میکنند که تمام مطلب را میدانند، بر اساس آن دانسته اندک و ضعیف خود اقدام میکنند ، و در نتیجه چه گرفتاری ها و بد بختی ها برای خود و خانواده و یا جامعه ، به هم میزنند. 
در مسیر معنویت هم ، کسانی که به بهره ناچیزی از دنیا رسیده و مثلا دست به چهار تومان رسیده و به چهار فرمول علمی و پژوهشی رسیده ، می آید و انکار توحید و نبوت و ... میکند ،  قرآن این افراد را در این آیه مذمت نموده .
پس حتما دنبال دانش و آگاهی باشیم ولی معلومات و اطلاعات مان ؛ اولا ؛ برای مان غرور آفرین نباشد و ثانیا؛ این دانش کم و ناچیز خود را محور اقدامات و قضاوت قرار ندهیم.


  *موطن و مقام متقین در قیامت* 

 إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ؛ متقیان در جايگاه صدق نزد خداوند حاكم مقتدر هستند . (قمر ۵۵)

هر کسی سوال کند متقیان در قیامت کجایند؟
میگوییم در بهشت . اما این جواب، آدرس کاملی  برای جایگاه آنان نیست . جایگاه آنان از جهت بدنی و نعمتهای ظاهری ، بله ؛ بهشت است . اما روح و جان و وجود معنوی و روحانی آنان در محضر خداست و این معنا خیلی مهم است . و این همان لقاء الله است که فهمش بسیار دشوار است.
تقاضامندم توجه فرمایید؛ 
شما قطعا به حرم حضرت امیرالمومنین (ع) مشرف شده اید. در کنار ضریح که انسان می ایستد و زیارت میکند ، گاه توجه انسان از جایی که ایستاده و نیز جمع زائرین و ازدحام و... ، بگونه ای منقطع میشود و بسوی حضرت میرود که لذتش تا ماهها و سالها میماند . خوب ؛ در آن حال ، هم بدن شما در حرم است و هم بالاتر ، همه جان شما در محضر و عالم دیگری است.
متقین در عین حال که دربهشت اند ، روح و جانشان در عوالم بالاتری است و در این مقامات است که درقیامت هم نشین پیامبر و عترت او هستند.


 *تنها  جایی که "بی خیالی"  خوب و مثبت است* 

لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ؛ اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده ايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد؛ و خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد. ﴿حدید ۲۳﴾

بی خیالی و بی توجهی بسیار صفت بدی است . بقول مردم ؛ به مانند سیب زمینی بودن  که کنایه از بی رمقی و فاقد احساسات و عواطف بودن است ، چیز منفی و منفوری می باشد. اما "بی خیالی" در یک جا نه تنها خوب بلکه دستور و گزینش الهی برای مردان پاک شمرده شده .
و آن بی خیالی نسبت به دنیاست .
اگر شخصیت و معنویت انسانی پابرجا باشد ولی بهره ای از بهره های دنیوی مانند ریاست و یا ثروت از او گرفته شود ، و یا به کس دیگری داده شود ، اینجا جای بی خیالی است . و نیز اگر به انسان نعمتی و امکاناتی رو کند ، باز هم جای بی خیالی است.
جالب است گاهی یک فرد با یک موتور مثلا ، یا یک خودرو یا یک خانه یا یک رای یا یک مدرک ، از شور خوشحالی حالت مستی بخود میگیرد و.... همانطوری که مثلا خانمی از تعویض پرده خانه اش یا طلای همراهش ، جلوی در و همسایه و دوست و فامیل ، از خود بی خود میشود !!
این آیه سوره حدید ناظر به این موضوع است .
أمیرالمؤمنین (ع) فرمود :  مردم سه گروهند: زاهد (پارسا) و صابر (شکیبا) و راغب (خواهان دنیا)، امّا زاهد کسی است که اندوه‌ها و شادی‌ها از دلش بیرون رفته نه به چیزی از دنیا شاد شود، و نه بر چیزی که از دستش رفته افسوس خورد پس او آسوده خاطر است. ؛ أَنَ النَّاسَ ثَلَاثَهًٌْ زَاهِدٌ وَ صَابِرٌ وَ رَاغِبٌ فَأَمَّا الزَّاهِدُ فَقَدْ خَرَجَتِ الْأَحْزَانُ وَ الْأَفْرَاحُ مِنْ قَلْبِهِ فَلَا یَفْرَحُ بِشَیْءٍ مِنَ الدُّنْیَا وَ لَا یَأْسَی عَلَی شَیْءٍ مِنْهَا فَاتَهُ فَهُوَ مُسْتَرِیح. [کافی، ج۲، ص۴۵۶]

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۴/۳۰،‏ ۰۳:۰۰] هادی سروش: 🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

 
انتخاب از جزء بیست و هشتم

 ✅ *دشمنی و قهر ، تا قیامت ماندنی است* 

«عَسَي اللهُ اَن يَجعَلَ بَينَکُم وَ بَينَ الَذينَ عادَیتُم مِنهُم مَوَدَةً وَ اللهُ قَديرٌ وَ اللهُ غَفورٌ رَحيمٌ». ؛  اميد است خدا ميان شما و كسانى از مشركين كه با شما دشمنى كردند پيوند محبّت برقرار كند، خداوند توانا است و خداوند آمرزنده و مهربان است. (ممتحنه/۷)

آیه در صدد بیان این نکته مهم اخلاقی است که بسیاری دشمنی ها و گله ها و ناراحتی ها  بنا نیست تا قیامت بماند.
اگر ما در مواردی که اختلاف خانوادگی یا اختلاف در رفاقت ها و یا مواضع سیاسی و اجتماعی پیش میآید بر این باور باشیم ؛ که شاید روزی با اون شخصی که الان روابط بسیار سرد داشته و از او دلخوریم، دوستی و صفا برقرار شود ، قطعا ؛ حریم های بین خود  را حفظ میکنیم و همه پل ها را با بد اخلاقی و بدزبانی ، خراب نمیکنیم. 
بیان حضرت امیر (ع) چنین است ؛ هرگاه خواستى از برادرت ببرى، مانده اى از دوستى خود براى او بگذار كه اگر روزى آن مقدار برايش آشكار شود به آن باز گردد؛ جايى براى بازگشت او و پيوند مجدد دوستى باقى گذار.(نهج ، نامه ۳۱)
 
البته در مقابل هم ، چنین حکمی صادق است  ؛ هیچ  دوستی نیز ، نمیتواند مطلق و دائمی باشد . هر دوستی امکان تغییر در او است . در قرآن از این تغییر در مورد قیامت چنین گزارش فرموده ؛ خداوند در قرآن می‌فرماید: «الْاَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ اِلَّا الْمُتَّقِینَ‌؛  همه‌ دوستان در آن‌ روز دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران» (زخرف /۶)

چه زیبا امام علی (ع) فرمود :
در دوستى با دوست خود اندازه نگهدار، به خاطر آنكه شايد روزى با تو دشمن شود، و در دشمنى با دشمن خود اندازه نگهدار، بخاطر آنكه شايد او نيز با تو دوست شود. ؛ أحبب حبيبك هونا ما، عسى أن يكون بغيضك يوما ما، و أبغضك هونا ما، عسى أن يكون حبيبك يوما ما. (نهج البلاغه حکمت ۲۶۵)

 
✅ *ارتباط با خدا و بهره از برکاتش* 

 مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ. ؛ هيچ مصيبتى رخ نمى‌دهد مگر به اذن خدا! و هر‌كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى‌كند؛ و خدا به هرچيز داناست. (تغابن /۱۱)

مفاد ایه این است کسانی که ایمان به خدا دارند از هدایت های او و برکات او و امدادهای او بهرمند هستند. ما به هر اندازه ای که با خدای متعال ارتباط داشته باشیم از امداد و نصرت او استفاده میکنیم.
کسی مانند پیامبر(ص) با خدا بیشترین ارتباط را برقرار میکند در نتیجه بیشترین برکات مادی و معنوی را از آن ناحیه بهرمند میشود ، تا میرسد به سلمان و ابوذر ها که از ایمانشان بهرمند بودند و خدا در زندگی دنیا ، از آنان حمایت فرمود .... و تا میرسد به یکی یکی مومنان که بر اساس ایمانشان در ذره ذره زندگی شان از لطف الهی استفاده می کنند.

مهم در این آیه این نکته است که فرمود : "یهد قلبه" . یعنی آن حمایت درونی و هدایت درونی خدا از مصیبت زده در صورت داشتن نگاه توحیدی اوست که جهان را یکپارچه در محضر حق تعالی دیده و تمام اراده او را بر اساس  حکمت و محبت ارزیابی کند.

امام صادق (ع) فرمود : قلب بین سینه و گلو درحال حرکت می‌باشد تا ایمان در آن به پیوندد، هنگامی‌که ایمان در آن پیوند خورد استقرار پیدا می‌کند، و همین است گفتار خداوند که فرمود: وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللهِ یَهْدِ قَلْبَهُ. ؛  إِنَّ الْقَلْبَ لَیَتَرَجَّجُ فِیمَا بَیْنَ الصَّدْرِ وَ الْحَنْجَرَهًِْ حَتَّی یُعْقَدَ عَلَی الْإِیمَانِ فَإِذَا عُقِدَ عَلَی الْإِیمَانِ قَرَّ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللهِ یَهْدِ قَلْبَهُ. (کافی، ج۲، ص۴۲۱)


✅  *دلسوزی برای خانواده بدون هر گونه تحمیل در مسائل دینی* 
 
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِیكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا یَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ،  اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! خود و خانواده‌ی خويش را از آتشى‌كه هيزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه‌ داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده‌ شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‌كنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند [به‌طور كامل] اجرا مى‌نمايند. (سوره تحریم /۶)
 
اصل مهم در دین ما که منطبق بر عقلانیت است ؛ توجه به خطراتی است که ممکن است بر خانواده پیش آمد کند.

سلیمان‌بن‌خالد گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: من دارای خانواده‌ای هستم که حرف‌های مرا گوش می‌دهند؛ آیا آن‌ها را به این امر فرا بخوانم؟ فرمود: آری، خداوند عزّوجلّ در قرآن می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا و َقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ. (المحاسن، ج۱، ص۲۳۱)
 
 این وظیفه نسبت به خانواده انچه مهم است که دستور دینی در هیچ شرائطی دست از خیر خواهی برای خانواده بر ندارید ؛ ابوبصیر گوید: از امام صادق (ع) درباره‌ی سخن خداوند عزّوجلّ: قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ، پرسیدم. و گفتم: «این نفس من است، می‌توانم آن را حفظ کنم، ولی چگونه اهل بیت خودم را حفظ کنم»؟ فرمود: «آنان را به آنچه خداوند به آن امر کرده است، امر کنید و از آنچه خداوند از آن نهی کرده، نهی کنید؛ اگر تو را اطاعت کنند، آنان را حفظ کردهای و اگر از تو سر پیچی کردند، آنچه بر عهده‌ی تو بود، به انجام رساندهای». (کافی، ج۵، ص۶۲ )
 
و در روایت دیگری در این زمینه آمده ؛ وظیفه فقط گفتن و ارائه راه درست است و بیش از این از مسئول خانواده نسبت به خانواده اش خواسته نشده . امام صادق (ع)فرمود: هنگامی‌که این آیه نازل شد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا، مردی از مسلمین درحالی‌که گریه می‌کرد، نشست و گفت: «من از خودم عاجز هستم، حال آنکه خانواده من نیز به من سپرده شده است». رسول خدا (ص) فرمود: «امرکردن آن‌ها به آنچه به نفس خویش امر می‌کنی، و نهی‌کردن آن‌ها از آنچه نفس خویش را از آن نهی می‌کنی، برای تو کافی است». (کافی، ج۵، ص۶۲)
پس بداخلاقی ، فشار ، سخت گیری در رابطه مسایل دینی در رابطه با فرزندان و خانواده مشروعیت ندارد.

 نباید از نکته نهفته در این آیه غافل بود که  امر میکند در مسیر دلسوزی و هدایت و معنویت ؛ اول از همه دلسوز خودت باش ، و بعد از اینکه خودت به فرامین الهی عمل کردی ، تازه متوجه خانواده - همسر و فرزند- خود باش . و در مرحله سوم نوبت به "معلم اخلاق" شدن برای مردم است. برخی خود و خانواده و بچه خود را در مسیر امربه معروف و نهی از منکر فراموش کرده و همه عِرق دینی خود را قرار داده اند تا مردمان را (به اصطلاح خودشان) آدم کنند ، و چنان در این مسیر توهم زده هستند که  خود را پیامبر امت دانسته و مانند رضاخان ، امر و نهی میکنند!

🆔https://telegram.me/soroushmarefat
[۵/۱،‏ ۰۲:۴۸] هادی سروش: 🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب از جزء بیست و نهم


 *لحظه ای که آدمی حاضراست همه چیز بدهد حتی والدین و فرزند!* 
 
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ بِبَنِيهِ  وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْويهِ  وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنجِيهِ ..  / آن‌ها را به يكديگر نشان مي‌دهند گنهكار دوست مي‌دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند. و همسرو برادرش را و قبيله‌اش را كه از او حمايت مي‌كرد.همه‌ی مردم روي زمين را تا مايه‌ی نجاتش گردند. هرگز چنين نيست [كه با اين‌ها بتوان نجات يافت، آري] تنها شعله‌هاي سوزان آتش است.( معارج از ۱۱تا ۱۴)

معاد دارای حقائقی است که درک حقیقت آن میسور انسان نیست . از نمونه هایی که در آیات قرآن آمده میتوان عمق مطلب را فهمید . در این آیات به حقیقتی اشاره میفرماید که از یک سوی "شدت عذاب" را نمایان میکند و از سوی دیگر "حب نفس" که در انسان وجود دارد و مهم برای او نجات خویشتن است . 
قصه از این قرار است که لحظه ای در پیش داریم که بسیار بسیار ناگوار است در آن لحظه آدمی میگوید بجای من فرزندم را بگیرید و یا پدر و مادرم را بگیرید و یا برادرم و یا همه خویشان و آشنایان و بلکه همه انسانها را بگیرید ولی مرا رها کنید ! آن لحظه ، لحظه ای است که در قیامت مجرم را میگیرند !
بله آدمی برای خلاصی خود از عزیزان خود میگذرد چون از طرفی عذاب بسیار سخت است و از سوی دیگر هیچ هیچ راه نجاتی را نمیبیند.


 *برکات مادی استغفار و چرائیِ استغفار انبیاء و اولیاء* 
 
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً  يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ  ... /گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است» تا باران‌هاي پربركت آسمان را پي‌در‌پي بر شما فرو فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغ‌هاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختيارتان قرار دهد .  ( نوح ۱۱ ببعد)
 
آیه مهمی است و در آن سخن از آثار "استغفار" است تا جائیکه استغفار میتواند غیر از طهارت نفس و پاکسازی درون دارای آثار بیرونی هم باشد که از قرار است ؛ بارش باران و ازدیاد و برکت اموال و فرزند دار شدن .
 
طبق گزارش سید رضی در نهج البلاغه همین آیات سوره نوح مورد تاکید امام علی (ع) در خطبه اش بوده و فرمود: خداوند بندگانش را به وقت اعمال بدشان به کمبود میوه‌ها، و بازداشتن برکات، و بستن درِ خیرات آزمایش می‌کند، تا توبه‌کننده توبه کند، و گناهکار دل از گناه قطع نماید، و پندگیرنده پند گیرد، و خودداری‌کننده از گناه خودداری کند. و خداوند سبحان توبه را سبب فراوانی روزی و رحمت بر خلق قرار داد و فرمود: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّارا؛ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً، وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ (نوح/۱۲-۱۰) پس رحمت خدا بر کسی که به توبه روی آورد، و از گناهانش پوزش خواهد، و پیش از فرا رسیدن مرگ به اعمال شایسته بپردازد. /إِنَّ اللَّهَ یَبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّیِّئَهًِْ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَکَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ لِیَتُوبَ تَائِبٌ وَ یُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ یَتَذَکَّرَ مُتَذَکِّرٌ وَ یَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَهًِْ الْخَلْقِ.. [نهج / خ ۱۴۳] 
و همین آیه مورد تعلیم امام سجّاد (ع) به یکی از یاران خود بوده که ظاهرا خدا به او فرزندی عنایت نکرده بوده و امام زین العابدین (ع) فرمود: «برای درخواست فرزند از خداوند این دعا را بخوان : «رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی فِی حَیَاتِی وَ یَسْتَغْفِرُ لِی بَعْدَ مَوْتِی وَ اجْعَلْهُ لِی خَلْقاً سَوِیّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ نَصِیباً اللهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ». هفتاد بار این دعا را تکرار کن . زیرا هرکس آن را بسیار بخواند هرچه از مال و فرزند و خیر دنیا و آخرت از خداوند طلب کند خدای تعالی وی را نصیب می‌گرداند، چون خود در قرآن می‌فرماید: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّارا؛ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً، وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ. (نوح/۱۲-۱۰). [ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۷۴]

استغفار همانگونه که برای عموم ؛ بخشش گناه است و چنین آثار بر برکتی دارد ، برای انبیاء و اولیاء الهی هم موثر و دارای برکاتی است . آنان باید از پلیدی معاصی مبرا هستند ، اما اهل استغفار هستند . مانند پیامبر رحمت (ص) که در حدیث است ؛ هر کجا می نشست از آن مکان بر می خاست مگر اینکه حداقل ۲۵بار استغفار میکرد. 
و در حدیث دیگری که فرمود :  چنین آمده است: «انه لیُغان على قلبى و انى أستغفراللَّه فى کل یوم مائة مره / گاهى بر دلم غبار مى نشیند و من هر روز، هفتاد بار از خدا آمرزش مى خواهم». [مستدرک ج۵ ص۳۲۰]

راز و رمز مطلب این است که استغفار آنان ؛ نه تنها یک عبادت است ، توجه به حق متعال و کمال مطلق است . 
امام خمینی که مراتب بلندی در معرفت را طی کرده درباره استغفار رسول الله و ائمه اطهار چنین مینویسد: «اولیاى خدا، همواره انقطاع به سوى خدا دارند ; ولى به جهت مأموریت الهى خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق مى کنند وهمین نزد آنان کدورت محسوب شده و براى زدودنش، استغفار مى کنند. مسئله غیر از این مسائلى است که در فکر ما یا در عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیاید. ...از گناه خودشان گریه مى کردند ،گناه آنها، غیر از این است که من و شما داریم ; آن که یک عظمتى راادراک مى کردند که توجه به کثرت، نزد آنها ازگناهان کبیره است.»


 *ضرورت استقامت در مسیر معنویت و بهرمندی از علوم اهلبیت* 
 
أَلَّوِ اسْتَقَامُواْ عَلىَ الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا /  اينكه اگر آن‌ها (جنّ و انس) در راه [ايمان] استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مى‌كنيم. (جن/۱۶)

برای بهرمندی از کمالات معنوی ؛ باید در مسیر پرورش و تکامل روح ؛ استقامت به خرج داد چرا که برکات و آثار معنوی ، با استقرار کامل در مسیر "ولایت الله"  به انسان میرسد .
انبیاء و اولیاء خدا سالهای سال در مسیرالهی بودند و جهادها داشتند و ابتلائاتی را پشت سر گذاشتند تا به نتایج پر بار اعمال و اخلاق خود رسیدند.

باید در مسیر سیر الی الله بسیار استقامت کرد که اگر استقامت کنیم این آیه نوید میدهد که به آب گوارای معنوی و بهشتی خواهید رسید و سیراب محبت و معرفت الهی میشوید.

در ذیل این آیه چند روایت بدین مضمون رسیده که آنانی که زمینه استفاده از معارف و علوم اهل بیت (ع) پیدا میکنند و میتوانند از سخنان معصومین بهرمند شوند به همان فیض بزرگی رسیده اند که در این آیه به "آب فراوان" تعبیر شده است ؛ ابوبصیر گوید: از امام صادق (ع) درباره‎ی این آیه: وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا پرسیدم. فرمود: «یعنی اینکه حتماً علم و دانشی در وجود آن‌ها قرار می‌دادیم که بتوانند از علم ائمّه (ع) بهره گیرند . / وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً یَعْنِی لَأَمْدَدْنَاهُمْ عِلْماً کَیْ یَتَعَلَّمُونَهُ مِنَ الْأَئِمَّهًِْ (ع)». [ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۸]

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

تفسیری انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا(۲) ؛ هادی سروش

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۱۶)


🔵 هرمقصد و مقصودی راه اختصاصی خودرا میطلبد.

🌷إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا، فَأَتْبَعَ سَبَبًا .... برای هر چیزی وسیله ای قرار دادیم ، پس [با توسل به وسیله،] راهی را دنبال کرد. ﴿کهف /۸۵﴾

🔰 جهان خلقت بر اساس قاعده و اصل "علت و معلول" شکل گرفته و ساخته شده است.
پس در نهان موجودات ارتباط و سنخیت حرف اول را میزند.
این سخن که ؛ ما هدف خود را دنبال میکنیم و کاری به راه و مسیر آن نداریم و یا این سخن که ؛ خدا بزرگ است و من باید به خواسته ام برسم و یا این سخن که بیمار من شفاء پیدا میکند و مراجعه به طبیب لازم نیست ، و جملات دیگر از این سنخ ، جملگی سخنان نادرست و غیر منطبق با قرآن است.

بسیاری از چالشهای امروز جامعه ی ما؛ اعم از ازدواج های ناموفق و یا پروژه های اقتصادی ناموفق و... ، بخش عمده اش از این "توهم" نشئت میگیرد که به راه اختصاصی آن گزینه خود ، بی توجه بوده ایم .
دوست محترم ؛ در امورات دنیا بی اعتنا به اسباب و علل آن نباشیم ، اسباب را با شناسایی کامل و مقدار بهرمندی از آثار آن ، آنها را انتخاب کنیم.


🔵 دوجنبه مُلکی و ملکوتی "پیامبر"

🌷قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿کهف/۱۱۰﴾ بگو: جز این نیست که من هم بشری مانند شمایم که به من وحی می شود که معبود شما فقط خدای یکتاست؛ پس کسی که دیدار پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.

🔰 دو خصوصیت مهم در این ایه داریم ؛

اول آنکه ؛ اشاره به دو جنبه مُلکی و ملکوتی انسان کامل دارد که انبیاء و اولیاء از جهت ظاهری ، مانند انسان های دیگرند ؛ که راه میروند و میخورند و نیازهای رایج آدمی را برای شبانه روز دارندو در نتیجه آنان راهنمائیانی از سنخ خود انسان هستند .... اما در عین حال ؛ قلب پاکشان به مبداء کمال و فیض متصل است و حالات تاریک آدمیان ناپسند را ندارند.
انکار هر کدام از این دو جنبه منتهی به اشتباه فاحش اعتقادی میشود .

دوم‌آنکه؛
در حدیث داریم و تجربه هم ثابت کرده که ؛خواندن این آیه در وقت خواب ، باعث میشود انسان در ساعت معین قبل از صبح ، برای عبادت برخیزد.


🔵 آیا همگان وارد جهنم میشوند ؟

🌷وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می شود...﴿مریم/۷۱﴾

🔰 از آیات مهم قرآن است که بصورت عموم ، خبر از ورود همه انسان ها به جهنم را دارد !

آیا انبیاء و اولیاء هم ...؟
همین سوال را از ائمه (ع) پرسش نمودند و آنان فرمودند : "جزناها و هی خامده" ؛ بله ما هم وارد شدیم ولی در آن موقعیت و برای ما ، جهنم خاموش بود.

امروز اگر در مسیر گناه قرار گیریم ، و بدون سر وصدا با بی اعتنائی از معرَض گناه ، عبور کنیم ، این تمثل همان جهنم است که واردش شده ایم و خاموش بوده است...

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۱۷)

🔵🔵 ادب و چگونیِ دعاهای انبیاء

چه بسیارند افرادی که برای مشکلات گوناگون دنبال ذکر خاص و دعای خاصی هستند.
دعاهای انبیاء چراغ راه ما در تاریکی ها و حاجتهای ماست .
در مواجه با هر مشکل یا حاجت مشابه ، دعای انبیاء را بر لب و دل داشته باشیم.

🔵 ایوب ودعای رفع فقر و مریضی و تنهائی

🌷 و أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ - فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ ... و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را ندا داد که مرا آسیب و سختی رسیده و تو مهربان ترین مهربانانی ﴿انبیاء/۸۴﴾

ایوب نبی ، بشدت گرفتار مریضی و موت فرزند و کناره گیری همسر و از دست دادن اموال خود گشت...
با ادب تمام دعا کرد ؛
از خدا با نام "رب" و "ارحم الراحمین" ذکر کرد. و از سختی و ناراحتی خود گفت بدون نسبت دادن به کسی ، عرضه داشت ؛
رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ


🔵 یونس ودعای بازگشت بخدا

🌷وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ- و حضرت یونس زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. (انبیاء ۸۷)

اگر گرفتار قهر خدا و تادیب او (خدای ناکرده) شدیم ، و خواستیم به قرب او دوباره بازگشت داشته باشیم ، دعای یونس موثر است.
" أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ "

 

🔵 زکریا و دعای درخواست فرزند

🌷وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ - فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ... ﴿انبیاء/۸۹﴾ و زکریا زمانی که پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بی فرزند] مگذار....

فرزند نعمت بسیار بزرگی است کمترین خصوصیتش ؛ رفع تنهایی و روشن بودن چراغ وجودآدمی است.

زکریا عرضه داشت : رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ..

 


🔰🔰🔰 دعای دیگر انبیاء در حوائج های متفاوت :

🌷حضرت آدم و توبه ؛ هود/۴۷ برای خانواده؛ نوح/۲۸

🌷 حضرت ابراهیم و درخواست نفوذ معنوی ؛ شعراء / ۸۷ و ابراهیم /۴۱

🌷 حضرت یعقوب و گمشده اش... ؛ یوسف/۸۶

🌷 حضرت یوسف و فرار از دام گناه ؛ یوسف /۳۳

🌷حضرت موسی و خطر بازداشت ؛قصص/۲۴ ازدیادقدرت در برابر ظالم ؛ طه /۳۵

🌷 حضرت شعیب و اختلافات درونی ؛ اعراف /۸۹

🌷حضرت سلیمان و شکرگذاری ؛ نمل/۱۹

🌷 حضرت عیسی و درخواست برکات آسمانی ؛ مائده /۱۱۴

🌷🌷پیامبر اسلام و درخواست ایمان و عبودیت و والاترین درجات قرب الهی ؛ بقره /۲۸۶ .

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب ازسفره قرآنی ماه خوب خدا
(جز ۱۸ )

🔵 ترویج دین با ادبیات دیگر

🌷قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾ آنان که در نمازشان فروتن اند. وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾ و آنان که ازبیهوده و بی فایده روی گردانند، وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾ و آنان که پرداخت کننده زکات اند، وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾ و آنان که نگه دارنده دامنشان اند، .... وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾ و آنان که امانت ها و پیمان های خود را رعایت می کنند


🔰 در اینکه قرآن کتاب "ایمان و سعادت" است ، تردیدی نیست . اما همین قرآن عزیز ، گاهی مفاهیم بلند سیر و سلوک را در یک ادبیات غیر عرفانی ، بلکه در یک ادبیات انسانی و وجدانی، بکار میبرد.
دراینجاست که یک انسان غیر مذهبی را هم ، به دستوراتِ شریعت گونه اش ناخداگاه دعوت نموده و او رااز بهترین زندگی و آرامترین فضا برای تنفس ، بهرمند میکند .

تا کنون شما این آیات اولیه سوره مومنون را به عنوان "اوصاف مومن" خوانده اید ، حال بعنوان "اوصاف انسان" بخوانیم ، در اینصورت این آیات میشود ؛ " آیات بین المللی قرآن" که میتواند تضمین کننده آدمیت در آدمی باشد.

انسان هایی که :
اول ؛
در ارتباط با خدایشان(نماز) ، خاکسارند.
قرآن با بیان این صفت ،روحیه نرم درآدمی ، حاصل میکند.

دوم ؛
در هیچ گفتار و رفتار بی فائده ای ، ورود نمیکنند.
خاصیت این صفت این است ، آدمی ؛ نه لغو میگوید ونه لغویات میشنود و ضرورتا بسیاری از راههای انحرافی بسته میشود، واین همان مقصد اعلای دین است.

سوم ؛
دررفع نیازهای مالی همنوعان خود کوشایند.
دراینصورت نیز ؛ روحیه دگربینی و دارای احساس های عاطفی و گذشت ، تقویت میشود.

چهارم ؛
به پاکی دامن ، ارج میگذارند.
در اینصورت شئون خانواده ، محفوظ میماند و وجود ابزار منفی در این موضوع کاربرداری، منتفی میشود .

پنجم ؛
در امانت داری و تعهدات فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی ، کاملا دقیق عمل میکنند.

این پنج چیز ، واقعا کلید سعادت هر انسانی در هر آئینی است .

پدر و مادر عزیزی که سخت در سعادت و مذهبی بودن فرزندتان ، حساس هستید و از طرفی یک نوع "دین گریزی" هم مشاهده میکنید ، قطعا عرضه دین خدا ، با این روش و ادبیات ، میتواند شما را موفق نماید.

 

🔵 گندم ز گندم بروید،جو ز جو...

🌷الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ - زنان پلید برای مردان پلید و مردان پلید برای زنان پلیدند، و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک اند..﴿نور/۲۶﴾

🔰 سوال ؛ در مواجهه با زشتی ها و افراد منفی و یا در گرفتار شدن جامعه یا خانواده، از تنش ، وجدانا از چه کسی باید گله کرد ؟
در اینکه زشتیها هر کدام علت خاص خود را دارد ، بحثی نیست .
اما مهم این است ، چرا من با چنین انرژی منفیی باید مواجه شوم ؟
پاسخ این است که ؛ حتما در جائی من هم به شخص یا اشخاصی انرژی منفی منتقل کرده ام که امروز چنین گرفتار آمده ام!
برهان و استدلالِ این ادعا ؛
جهان موجود ؛ جهانی است که تمام تار و پودش بر اساس "تناسب و سنخیت " است. پس هر چه باشیم ، با همان مواجه ایم....

 

🔵 تربیت جنسیتی کودکان را از اینجا آغاز کنیم

🌷يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ...الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ---
کودکانی که به مرز بلوغ نرسیده اند [هنگام ورود به اطاق شخصی شما] سه بار و در سه زمان از شما اجازه بگیرند؛
پیش از نماز صبح،
و هنگام استراحت نیم روز که جامه هایتان را کنار می نهید،
و پس از نماز عشا.....﴿نور/۵۸﴾

🔰 یکی از چالش های بزرگ امروز خانواده ها ؛ تربیت صحیح فرزندان شان در بخش امور خصوصی و جنسی است.

ظاهرا این مشکل محدود به فضاهای مذهبی و معتقد هم نبوده و در دنیای امروز ، حراست از شخصیت جنسی و اخلاقی فرزندان ، به یک اصل مهم و غیرقابل سهل انگاری قرار گرفته.

راه قرآن برای شروع تربیت اولیه و کاربردی این است که باید فرزندان که به مرز تکلیف نرسیده اند (حدود سنی ۵ تا ۱۳سالگی )‌ یاد بگیرند که حریمِ خلوت و استراحت و اطاق لباس والدین خود را نگه دارند ، خصوصا در سه زمان ؛ صبح زود ، عصر و موقع استراحت و آخر شب.

https://instagram.com/sorooshmarefat

از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۱۹ )

🔵 جامعیت "عبادالرحمن" در بخش های گوناگون

🌷وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿فرقان /۶۳﴾

قرآن نه یک کتاب ادبی و عرفانی صِرف است و نه یک کتاب فقه وحقوق به تنهائی ، همانطوریکه فقط کتاب قصه و تاریخ هم نیست.
در عین اینکه همه این موضوعات را دارد اما انسان را تک بُعدی تربیت نمیکند ، آنطوریکه کتابهای دیگر آدمی را تک بُعدی میسازد.

از "عبادالرحمن" میگوید ولی با اشاره به همه نیازها و خصوصیت های اجتماعی ، اخلاقی ، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی و...

🔰عباد الرحمن؛
۱- در بخش اخلاق اجتماعی ؛
ساده و بدون حاشیه اند.
🌷وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾

۲- در بخش سلوک معنوی؛
شبی را بدون سجاده نیستند.
🌷وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾

۳- در بخش اخلاق و همگرائی؛
در نیکوکاری ها ، احساسی عمل نمیکنند.
🌷وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾

۴- دربخش حقوق ؛
ذره ای به حقوق شهروندان ، از مسائل ناموسی تا قتل و جرح، نزدیک نمیشوند.
🌷 وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾

۵- در بخش مسائل اجتماعی و سیاسی ؛
عباد الرحمن ، نه سیاهی لشگر یک امر باطل میشوند و درگیر پستی های جامعه ، چون اهل کرامت نفس اند.
🌷وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾


۶- دربخش علم و فرهنگ ؛
به نشانه ها و راهنمایی های راستین ارج گذارده و پی گیر میشوند.
🌷وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾


۷- در بخش اخلاق و حقوق خانواده ؛
برای آینده خانه و خانواده خود ، فقط امور مادی و دنیوی را نظر نکرده ، بلکه از خدا ؛ درخواست بالاترین مدارج معنوی و اجتماعی را برای فرزندان دارند.
🌷وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۲۰)


🔵 اضطرار ، عامل استجابت

🌷أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ﴿نمل/۶۲﴾ ...وقتی فرد درمانده ای، او را بخواند اجابت می کند و آسیب و گرفتاریش را دفع می نماید، و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می دهد؟

🔰 طبق آیات قرآن و احادیث ؛ هیچ دعایی نیست مگر اینکه قطعا موثر است .
اثر دعا یا در استجابت اوست یا در اعطاء ثواب زیاد و یا در دفع معاصی .

اما اگر بنده ای بخواهد دعایش در همین دنیا مستجاب شود و به تعبیر این آیه " کشف سوء" شود ، یعنی هر سختی و ناراحتی رفع شود ، راه این است که با قلب مضطر و فقط فقط امیدوار بخدا ، دعا کند . در این شرائط است که دعا مستجاب است .
نکته اضافه و قابل دقتی در اینجاست و آن اینکه ؛ در این شرائط وقتی دعا مستجاب شود ، یک نوع ماندگاری و جاودانگی از طرف خدای متعال افاضه میشود ، در این سنخ استجابت ها که ریشه از اضطرار میگیرد ؛ مثلا هم مریض شفاء پیدا میکند و هم عمر طولانی نصیبش میشود.

 

🔵 فرعون نیست ولی فرعونیان هستند!

🌷إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿قصص/۴﴾فرعون سرکشی کرد و مردمش را گروه گروه ساخت، در حالی که گروهی از آنان را ناتوان و زبون گرفت، پسرانشان را سر می برید، و زنانشان را [برای بیگاری گرفتن] زنده می گذاشت...

🔰 راه و رسم فرعونیان ؛ همان کاری است که فرعون آن را مستقیم بدست خودش و مامورانش انجام میداد .
اما فرعونیان حاکم بر انسانهای مظلوم جهان ، سیاست های غلطی را اتخاذ میکنند که همان خروجی را خواهد داشت .
یعنی ؛
اولا ؛
جامعه را دو قطبی و یا چند قطبی میکنند.
ثانیا ؛
یک گروه را تقویت و گروه دیگر را تحقیر میکنند.
ثالثا ؛
سیاست های ظالمانه اشان باعث قتل و جرح و درگیری میشود.
رابعا ؛
زنان در شرائط نامناسبی قرار میگیرند.

 


🔵 عدم ارائه خدمات به نااهلان

🌷قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ ﴿قصص/۱۷﴾ گفت: پروردگارا! به خاطر قدرت و نیرویی که به من عطا کردی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم شد.
🔰 در حدیث شریفی آمده ؛ شکر نعمت آن است که انسان آن نعمت را در راه صحیح خودش صرف نماید.
این یک اصل مهم است و باید در همه نعمتها پیاده شود ، خصوصا در مورد نعمت "قدرت و ریاست" .
قدرت و ثروت ؛ دوچیزی است که غالبا نااهلان در ابتدا امر آن را ندارند ولی بوسیله فریبکاری ، بدست میآوردند.
بیان موسی (ع) در برابر خدای متعال این است ؛ حال که شما مرا از نعمت بازوی توانا ، بهرمند ساخته ای ، این قدرت را در اختیار هیچ مجرمی قرار نمیدهم .
این مهم ، نه تنها ممکن است در شهر یا کشور و یا جهان اتفاق بیافتد ، بلکه میتواند در یک خانه و خانواده هم دیده شود بدین شکل که همسر خطاکار و نااهل ، با تکیه به زُور پدر و یا برادر و یا سائر بستگان خود ، بیشترین ظلم را در حق همسر خود روا کند !

مواظب باشیم ؛ از امکانات ما ، نااهلان برای مقاصد سوء شان بهرمند نشوند.


https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
( جزء ۲۱ )


🔵امدادغیبی در مسیر معنویت

🌷وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿عنکبوت/۶۹﴾ و کسانی که برای ما ،در کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود راهنمایی می کنیم....
🔰 یکی از امتیازات و شاخصه های مهم مسیرهای مثبت و معنوی این است که ، خداوند متعال انسان را در جهت کمال کمک و یاری میدهد.
انسانهای الهی در همه حرکت خود ، از مهم ترین آن که حرکت سلوکی در مقامات عرفانی است ، تا انجام واجبات عادی ، جملگی ؛ مورد نظر خدا قرار گرفته و از سوی ملکوت مورد امداد قرار میگیرند.
و اگر این امداد الهی نسبت به شایستگان از عبادخدا نباشد ، قطعا انسان نمیتواند هیچ فیضی را دریافت کند.
اولا ؛
نگران سختی های مسیرهای خیر و کمال نباشیم ، چرا که به مجرد حرکت یاری خدا میرسد.
وثانیا ؛
با تقوا ودروی از گناه و خیر خواهِ مردم بودن ، و نیز واسطه خیر شدن ، و خلاصه در هر خوبی و خیری ، مدد الهی را بیشتر بهرمند شویم .

 

🔵 خطر "غرور" در مسیر حق

🌷يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ... فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿لقمان /۳۳﴾ ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، و بترسید ... بی تردید وعده خدا حق است، پس زندگی دنیا شما را نفریبد، و مبادا به خدا مغرور شوید.

🔰 در اینکه کسانی که در مسیر باطل و گناه و تباهی حرکت میکنند ، دچار چنان غروری میشوند که گوش شان هیچ نصحیت و خیرخواهی را نمیپذیرد تردیدی نیست و آیات قرآن هم در این باب متعدد است .

اما این آیه سوره لقمان ؛ سخن از "غرور" خوبان و مردان خوب الهی را دارد که به خدا غرور پیدا می کنند!
این بسیار در خور توجه است.
همه کسانی که در هر کجای مسیر معنویت و خیر و کمال هستند ، خصوصا هادیان راه الهی باید بدانند که ممکن است "غرور " آنان را بکلی از همه آن همه خوبی ساقط کند!
از سوی دیگر بر اساس این آیه ، باید مراقب باشیم گرفتار غرور نسبت به داشتن "ولایت" هم نشویم و توهّم زده شویم که چون ولایت اهلبیت(ع) را داریم ، پس از حتما تا انتهای راه خواهیم رفت و یا به مقصد رسیده ایم !

 

🔵 مصائب و لرزش انسان

🌷وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿۱۰﴾ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿احزاب/۱۱﴾و به خدا آن گمان های ناروا را می بردید. آنجا بود که مؤمنان مورد آزمایش قرار گرفتند و به تزلزل و اضطرابی سخت دچار شدند.

🔰 زمین لرزه را میشناسیم ، در این آیه از "زلزله الانسان" سخن به میان آمده .

مصائب و دشواری ها و سختی ها ، زلزله بر روح و روان انسان است و اگر انسان آمادگی لازم را نداشته باشد ، همه چیز را تخریب میکند.
همانطوریکه در زمین لرزه شدید ، دهنه زمین باز میشود و دورن ، برون میریزد ، در زلزله الانسان هم درون آدمی ، ظاهر میشود و انسانی که در درون از ایمان خوبی بهرمند نشده باشد ، تمام آن کفر و نفاق و فسق درونی را در مواجهه با بک مصیبت ، به بیروت ریخته و نمایان میکند.
پس بر ما لازم است که همواره خود را به صبر و شکر ، و خلاصه ایمان و اعتماد بخدا تمرین دهیم .

https://instagram.com/sorooshmarefat

هادی سروش:
انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۲۲)


🔵 مُبلّغین واقعی دین ، چنین اند..

🌷الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿۳۹﴾ همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى‏ ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند....

🔰 تبلیغ برنامه های الهی ؛ اعم از احکام و اخلاق و معارف که بسیار وسیع است دارای مراحلی است ؛
اولا ؛
خود شخص مُبلّغ باید به آن حد رسیده باشد که معارف دینی را هضمِ علمی کرده باشد .
نتیجتا افرادی که فاقد دانش های مربوط به کتاب و سنت هستند، نمیتوانند مُبلّغین واقعی باشند.
ثانیا ؛
موظف است آنچه بدست آورده در خدمت جامعه قرار دهد ، بدون کم و کسری و بدون اضافات سلیقه ای .
ثالثا ؛
برای ابلاغ متن واقعی سخن خدا و عترت ، لازم است ؛
الف )مُبلّغین الهی در تمام تبلیغ، فقط خدا را در نظر گرفته ، و سخن هیچ زید و عَمری را نه جایگزین سخن خدا کند و نه با سخن الهی ، ترکیب و خلط کند.
ب) از هیچ کسی در بیان سخن خدا واهمه ، نداشته باشند و آزادنه و شجاعانه متن "دین" را به جامعه عرضه نماید . در این موضع هم ، سخن هیچ زید و عَمروی ، او را محدود و به هراس وادار نسازد.
آیا الان همه مُبلغین ما ، چنین اند ؟!

 

🔵 فریب کار؛ گرفتار فریب خواهد شد

🌷 وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ..... - و نيرنگ زشت بود و نيرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نگيرد..(۴۳)

🔰 همانگونه که پایان همین آیه تصریح دارد ، سنت الهی بر این که انسان های فریب کار ، نهایتا گرفتار "فریب" خواهند شد.
مهم این نکته است ؛
چگونه است که فریبکاران به گمان خودشان خیلی زرنگ تشریف دارند ، گرفتار نیرنگ میشوند ؟
پاسخ روشن است؛ هر کسی در جهان خلقت به خواسته درونی و باطنی و فطری خود میرسد ، نهان اینان در اثر فریبکاری های پی درپی امیخته با فریب و نیرنگ شده و تقاضای درونی و باطنی شان دائما بر فریب است ، و نتیجتا ناخواسته و نا خداگاه گرفتار نیرنگ دیگران خواهند شد.
از سوی دیگر در عالَم علت و معلول ، معلول ممکن است با علت فاصله داشته باشد ولی از علت خود جدا نمیشود. مکر یک فعل و معلول است و قطعا به فاعل خود بازمیگردد.


🔵 سوره "یس" قلب قرآن..

🌷وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿یس / ۱۲﴾ ... و هر چيزى را در امام روشن ، برشمرده‏ ايم

🔰 این " امام مبین" آن بزرگراهی است که ورود و خروج هم فرعی آن بوسیله شناخته و مدیریت میشود و اگر فرعیی به او اتصال نداشته باشد میشود ؛ بن بست که راه بجایی نخواهد داشت.
"ولایت" امام مبین است همانطوریکه "قرآن" امام مبین است. که در احادیث ما این دومصداق برای امام مبین ذکر شده است .
و حدیث شریفی جناب رسول الله (ص) ؛ حضرت علی را امام مبین معرفی فرمودند.

◀️◀️◀️نکته قابل این که ؛
طبق نقل شیعه و سنی ؛ بفرمایش پیامبر (ص) سوره یس قلب قرآن است .
و معنای قلب ؛ مرکزیت و ارائه حیات به سائر اعضاء و اجزاء است.

کدام آیه این قلب بودن را متحمل است ؟
✔علامه طباطبائی از استادشان مرحوم قاضی نقل نموده اند ؛ بخاطر دو ایه آخر سوره یس است .

✔استاد ما آیت الله جوادی آملی میفرمودند ؛ قلب بودن این سوره بجهت آیه "سلام قولا من رب رحیم " است .

✔شاید قلب بودن قرآن بجهت همین آیه "کل شیّ احصیناه فی امام مبین" باشد.
این یک آیه است که ؛
در او هم مخلوقات مورد توجه است ؛ (کل شی)
هم در او توحید و ربوبیت الهی مطرح است؛ ( احصیناه)
و هم اشاره به نبوت و ولایت امیرالمومنین و اولادطاهرین ش دارد که عِدل قرآن شریف هستند و چون حیات معنوی از عترت به سائر مخلوقات افاضه میشود ، سِمت قلب بودن را دارا هستند؛( امام مبین) .


https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۲۳ )

🔵 جبرگرائی برای فرار از وظیفه

🌷وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿یس /۴۷﴾ و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنيد كسانى كه كافر شده‏ اند به آنان كه ايمان آورده‏ اند مى‏ گويند آيا كسى را بخورانيم كه اگر خدا مى‏ خواست [خودش] وى را مى ‏خورانيد شما جز در گمراهى آشكارى [بيش] نيستيد ..

🔰 شاید شما هم شنیده باشید ؛ که به فردی گفته میشود؛ به فلان شخص کمکی نمایید. پاسخ میدهد اگر خدا میخواست و صلاحش بود ، خدا خودش مشکل او را حل میکرد !
عجبا ؛
چقدر این تفکر بی اساس و دور از عقلانیت است .
گذشته از اینکه ؛
دنیا محل آزمایش ها و کم ویازیادی هاست ، و نیز موطنِ حس وظیفه داشتن ، و انجام وظیفه است ،
خوب است بدانید ؛
ریشه این تفکر ناصواب که اگر خدا میخواست خودش انجامش میداد ، مانند این است که هر حرکت زشت و خیانت باری که شخص ظالمی انجام میدهد را ، به خدا نسبت دهیم (معاذالله) !
این همان تفکر غلط و منحط "جبر گرائی" است که انسان را از "اختیار" و نیز "مسئولیت" جدا ساخته و آدمی را ، بی اراده و اختیار میداند .
این تفکر باطل ؛ هم بزرگترین الحاد واهانت به خدای متعال است ، و هم شدیدترین حرمت شکنی نسبت به انسان است ، چرا که اراده و اختیار و شخصیت آدمی را مورد انکار قرار میدهد .

و چقدر این تفکر انحرافی به اسلام و مسلمین ضربه زده و میزدند.

بر اساس همین تفکر غلط در دروان گذشته ؛ بنی اسرائیل ، قتل انبیاء را خود مرتکب شده بودند را ، به خدا نسبت دادند ، و نیز بعدها بنی امیه ؛ قتل حضرت حسین (ع) را به خدا نسبت دادند !!


🔵 "قلب سلیم" و عنایت خدا

🌷وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ . ﴿صافات/۸۳﴾ و بى‏ گمان ابراهيم از پيروان نوح است ، آنگاه كه با دلى پاك به [پيشگاه] پروردگارش آمد...

🔰نکته اول ؛
با اینکه مقام ملکوتی حضرت ابراهیم از جناب نوح بالاتر است ، اما در این آیه به احترام شیوخیت و سن حضرت نوح ، ابراهیم بعنوان پیروان ایشان معرفی شده .
این خود درس بزرگی است که گرچه مثلا برادر کوچکتر از جهت شخصیت و علم و یا معنویت از برادر بزرگتر ، سبقت گرفته باشد ، اما احترام بزرگتر باید محفوظ ماند.

دوم ؛
عظمت ابراهیم به "قلب و باطن" اوست .
پس معیار در امور معنوی و ملکوتی ؛ طهارت و سلامت قلب است و نه چیز دیگری .
پس هرچه سلامت و نورانیت قلب بیشتر باشد ، قطعا بیشتر مورد توجه خدای متعال است.

سوم ؛
بنابر احادیث اهلبیت(ع) ؛ قلب سلیم ، قلبی است که از تمام آفات نفسانی مانند بغض و کینه و حسد و... و نیز تمام آفات فکری مانند شبهات اعتقادی و یا اعتقادات سُست و یا خرافات و... ، پاک باشد .
و ابراهیم دربالاترین درجات این معنا ، جا دارد.

 

🔵 بازگشت ایمان و یا کفر به "عبد" و نه به "معبود"

🌷إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى... ﴿زمر/۷﴾ اگر كفر ورزيد خدا از شما سخت بى ‏نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى دارد و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى ‏پسندد . و هيچ بردارنده‏ اى بار [گناه] ديگرى را برنمى دارد...

🔰 دو موضوع اساسی در این مطرح است :
یکم ؛
بازگشت ایمان و عبادت و شکر و خیر و خوبی ، همگی به خود انسان است ، همانطوریکه بازگشت کفر و الحاد و ناسپاسی و شر و پلید بودن ، به خود آدمی است.

پس سوال اینکه ؛ مثلا خدا از نماز و روزه ما چه منفعتی میبرد که واجب نموده ، از اصل سوال باطلی است ، چون تمام اعمال بازگشت بخود عامل دارد نه دیگری .

دوم ؛
نه تنها اعمال مثبت و یا منفی انسان به خدا بازگشت ندارد ، بلکه به هیچ انسان دیگری هم ، بازگشت ندارد.
مگر امکان دارد ؛ معلول به غیر از علت خود ، استناد پیدا کند؟!

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۲۴)

🔵 بازار داغ شعار "دین گرائی و جلوگیری از فساد "

🌷وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿۲۶﴾ فرعون گفت: مرا بگذارید تا موسی را بکشم و او پروردگارش رابخواند، چون من ؛ می ترسم دین شما را تغییر دهد، یا در این سرزمین فساد و تباهی به بار آورد!

🔰 چه ماجرای شگفت آوری است ؛ یک ظالمِ خدانشناس بنام فرعون که همه عمر و توانایی خود را ، برای مقابله با دین گذاشت ، و فساد وتباهی را به جامعه تحمیل نمود ، حال برای حقانیت خود و دفع پیامبر خدا ، میآید و به مردم اعلام میکند که اگر بنای به کُشتن موسی دارم ، چون او میخواهد ؛ "دین " شما تغییر دهد و فساد کند !
فرعون و شعارِ "حفظ دین" ؟!

مواظب باشیم ؛
امروز خیلی بیشتر از قرون گذشته ، افساد و تخریبِ دین ، بنام دین و شعارهای دینی و حتی ظاهر سازی های دینی خواهد بود.
محال است ؛ شما ، عامل تباهی و اختلاف و درگیری را امروزه ، با تابلوی دنیا و دنیا پرستی و یا قدرت طلبی ببینید.
جملگی شعار حقوق و دینداری و ارزشی بودن دارند ، این ماهستیم که باید ایمان را ، از نفاق ، تمییز دهیم.

 

🔵 وعده نقدِ امدادالهی

🌷إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ﴿۵۱﴾ بی تردید ما پیامبران خود و مؤمنان را در زندگی دنیا و روزی که گواهان به پا ایستند، یاری می کنیم.

🔰 اینکه در قیامت خداوند متعال انبیاء و مومنان را بر تخت عزت نشانده و از ظالمین و غاصبین "تقاص" مناسبی را خواهد کشید ، غیر قابل انکار است .

اما نکته مهم اینجاست ؛
آیا باید مومنان در زیر چکمه ی ظلم باشند و خود را به امید انتقام در آخرت را دلداری دهند؟
یعنی امداد و یاری خدا را باید در آخرت به انتظارش نشست و در دنیا پیامبران و تابعین شان ، نباید انتظار یاری از ناحیه غیبی نداشته باشند؟

این آیه پاسخ به این شبهه است که ؛ خدای متعال در همین دنیا و در همین روزگار و در عصر و مصری که ظالمی مانع از اهداف بلند خداجویان شود ، خدا به کمک مستقیم مومنین اقدام میفرماید.

 

🔵 بایدها در "تبلیغ دینی"

🌷وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا... ﴿۳۳﴾ و خوش گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد...

🔰 مطلب اول ؛
آنانکه نسبت به دیگران ، در اندیشه و سخن ، داعیه دعوت به خدا را دارند ، صاحبان بهترین گفتارها از جهت معنا و محتوا میباشند.

مطلب دوم ؛
برای دعوت به خدا و معنویت باید قصد و غرض ؛ فقط و فقط خدا باشد ، و نه ذره ای چیز دیگر از اندوختن ثروت و یا تمایل به قدرت .

مطلب سوم‌؛
برای دعوت به خدا و دین ، باید چگونگی سخن از جهت ترکیب ظاهری و محترمانه بودنِ الفاظ ، چنان زیبا باشد که "احسن القول" بودن را ، بتواند در خود نشان دهد .

مطلب چهارم ؛
در کنار شروط ذکر شده ، مُبلّغ دینی که داعیه هدایت جامعه را دارد ، باید خود به گفته هایش قبلا عمل کرده باشد و یک پارچه عمل صالح باشد.

قطع داشته باشید که چنین مُبلّغ و واعظی ، کلامش تا نهانِ نهان جان ، جا باز میکند.

https://instagram.com/sorooshmarefat

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخاب ازسفره قرآنیِ ماه خوبِ خدا

(جزء ۲۵)

 

🔵کلید باز و بستن نمودن فقط دست خداست.


🌷لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ یَبْسُطُ الرِّ‌زْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ‌ ۚ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. کلید باز و بستن آسمان و زمین بدست اوست و برای هر کسی که اراده فرماید روزی اش را وسیع میکند.. (شوری/١٢)

🔰در آیات دیگری آمده بود : عنده مفاتیح .... اینجا آمده له مقالید....
پس هم باز کردن و گشایش امور به دست اوست و هم بستن .
اگر ما انسانهای زمینه های معنویت و ارتباط با خدا و اولیاء او را از دست ندهیم ابواب آسمان به روی ما باز است.
نتیجه این باز بودن در اموری مانند استجابت دعا و سهولت امور زندگی و نزول برکات است. اما اگر ارتباط با آن ناحیه ربوبی ، قطع شود که قطعی آن هم به سبب گناه مداوم و بی ایمانی شکل میگیرد ، آنگاه ابواب آسمان و منافع زمینی بسته میشود.

بر همگان خصوصا بر جوان عزیز ضروری است که راه های باریک و نازک قلبی خود با حضرت رب العالمین را حفظ نماید تا از همه برکات معنوی و مادی بهرمند باشد. مادر لحظه لحظه زندگی شدیدا به او محتاجیم....

 

🔵 رزق و روزی

🌷وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ.( شوری ) اگر روزی بندگانش را وسیع قرار دهد آنان طغیان میکنند و لذا با اندازه معین که اراده نموده نازل میفرماید.

🔰در دنیای انسان یکی از ضروری ترین ها مسئله رزق و روزی است .
دو نکته مهم در این بحث داریم :
اول ؛ کم و زیاد بودن آن
دوم ؛ برکت داشتن آن

در مورد کمیت رزق و روزی باید بدانیم که گرچه صددرصد بدست خداست و در همین آیه سوره شوری هم همین نکته را اشارت فرموده ، اما قدرت عقلی و فهم ما انسان ها و نیز تلاش و ارتباطات ما در این موضوع بی اثر نیست .
خوب ؛  آدمی که خوب تشخیص میدهد که در امور مالی و اقتصادی خود چه باید بکند ، و یا اگر خود شخصا تشخیص نمیدهد با مشورت با چهره های فهمیده و عاقل راه خوب را تشخیص داده و دنبال میکند قطعا موفق خواهد بود و از چالش های مالی خارج میشود.

متاسفم که باید بگویم بر اساس ارتباطی که با جامعه دارم بیش از ۹۰درصد کسانی که در مشکلات مالی بسر میبرند ، میهمانِ نادانی ها و ندانم کاری های خود هستند و متاسفانه نادانسته دیگران را مقصر میدانند!!
نمونه اش اخذ وام های پی در پی و بدون توجه به بازپرداخت آن و سودهای آنچنانی آن !
آیا واقعا علتِ زیر بار وام و قرض رفتن ها ، بخاطر نیاز است ؟!
نه ، به جهت توهمات و موهومات است ، بجهت چشم و هم چشمی هایی است که همه شهرها و روستاهای ما گرفته...
پس باید گفت :
انا لله و انا الیه راجعون

دوم مسئله برکت است .
ببینید اگر در مسائل مالی و رزق و رزی "برکت الهی" نباشد کار با مشکل روبرو میشود.
و برکت الهی  ؛  یعنی امداد الهی ، ویعنی هدایت الهی ، یعنی با پول کم کارهای بزرگ کردن.
واین ؛ نصیب کسانی که از راه نامشروع مالی بدست آوردند و یا در راه غیرمشروع هزینه کنند ، نمیشود. همانطوری که (طبق همین آیه مورد دوم ) نصیب کسانی که بخواهند با افزایش ثروت ، ظلم کنند نخواهند شد. خدا تصریح نمود که کسانی در مقابله با احکام و دستورات الهی قرار گیرند در زندگی پرمشقتی قرار میگیرند :
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ﴿طه/۱۲۴﴾


🔵محبت به اهل بیت

🌷يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ ..(شوری/۲۵)

🔰محبت به اهلبیت اینقدر در بین همه ما نهادنیه شده که لازم به ذکر نیست اما از باب نورانیت اش چند جمله ای تقدیم میشود.

در حب اهل بیت نکاتی نهفته است :
۱- قدر دانی و قدر شناسی از شخص رسول اسلام است .

۲- جهت دهنده رفتاری ماست .

۳- تامین کننده سعادت اخروی ماست.

۴- آبرو دهنده به ما در دنیای ماست .

۵- حب اهلبیت خود ، حسنه ای است که با یک افزایش باورنکردنی در کمال ، انسان را روبرو میسازد.(که همین آیه موردنظر بر آن اشعار دارد) .

۶- این محبت مقدس ، بهترین امید ما در همه مشکلات روزگار عمر ما خواهد بود ..... و بهترین یار ما در تنهایی های دنیا و آخرت ماست.

۷- من و شما بسیاری از حوائج و خواسته هایمان را از اینجا و با این واسطه تامین کرده ایم.

دوست جوان ؛
یک وقت رسوبات فسیل شده وهابیت شما را از این فضلیت محروم نسازد ، بیاییم جملگی تا میتوانیم ارتباط مان را با اهلبیت شدیدتر کنیم و کاری به بد رفتاری برخی از مدعیان دین و اهلبیت نداشته باشیم.
https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب ازسفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء۲۶)


🔵 آرامش روح و روان

🌷وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ﴿محمد/۲﴾ و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و به آنچه بر محمّد نازل شده که از سوی پروردگارشان حق است گرویدند، خدا گناهانشان را از آنان محو کرد و حالشان را اصلاح نمود.

🔰 در اینکه ایمان و حرکت صحیح الهی ، در فرآیند اخروی انسان ، دخالت مسقیم دارد ، و نیز باعث جلب مغفرت از سوی خدا میشود ، تردیدی نیست و در آیات متعدد قرآن هم آمده .

اما مهم در این آیه شریفه این است که ؛ ایمان و صلاح ، انسان را به آرامش روانی میرساند.
خیلی متاسفیم که جامعه ما در آمار پریشان خاطری ها و افسردگی ها و مشکلات روانی ، جایگاه نامطلوبی دارد!

بله ؛ بر اساس آموزه این آیه ، ایمان و پی گیری دستورات شریعت محمدی (ص) در صورتی که مبتلا به اضافات و اجتهادات شخصی و سلیقه ای نشده باشد ، میتواند هم برای خود ما و هم برای اطرافیان ما در خانواده و جامعه ، خوشی و آرامش را رقم زد.
چرا که دینداری واقعی ، باعث امنیت خاطر در سه زمان گذشته و حال و آینده است ، و پریشانی ها و ناراحتی بازگشت به این سه زمان دارد.

 


🔵 دوری از خدا و پیدایش دو چالش بزرگ اجتماعی و خانوادگی

🌷فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ ﴿۲۲﴾ پس اگر [از خدا و پیامبر] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟

🔰 کسانی که از خدا دور میشوند و به دستورات و راهنمائی های الهی ، پشت میکنند ، دو چالش بزرگ اجتماعی و خانوادگی برایشان پدید می آید :
یکی ؛ فساد ، و دیگری ؛ قطع و گسستگی از خانواده و خویشان که هر دو ، جزو بدترین گناهان و زشت ترین رفتار است.
نکته جالب در آیه این است که ؛ همانطوریکه فساد ؛ اعم از آدم کُشی و تخریب آبرو و اموال و بهم زدن نظم عمومی جامعه و تضییع حقوق انسانها ، در اثر دوری از معنویت و خداگرائی است . "قطع رحم" یعنی ؛ قطع ارتباط با خویشان و نزدیکان نیز ، از دوری از معنویت ، شکل میگیرد.
پس ؛به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت که یک شخص معنوی و خدائی که سر در قرآن و حدیث و نماز و دعا دارد ، مثلا با برادر یا خواهر و دیگر نزدیکانش ، قطع ارتباط کند.
منصفانه آنان که گرفتار چنین گناه کبیره ای شده اند ، در ایمان خود تجدید نظر کنند و متواضعانه و خداجویانه ، دست در دست اقوامی گذارند که روابطِ تیره ای داشته اند.
تا خدای نکرده گرفتار مفاد دنباله آیه نشوند که حرف از "لعن خدا " است ، که فرمود :
أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴿۲۳} اینان کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است.

🔵 همراهان واقعی با پیامبر

🌷مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ... ﴿فتح / ۲۹﴾ محمّد، فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کافران سرسخت و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند، همواره آنان را در رکوع و سجود می بینی که پیوسته فضل و خشنودی خدا را می طلبند؛ نشانه آنان در چهره شان از اثر سجود پیداست...

🔰 این آیه بین همه ما به شدت معروف و مشهور است و بیشتر بخاطر این عبارت است " اشداء علی الکفار" که برای برخی ؛توجیه تندروی ها و شدت عمل هاست . درحالیکه این آیه دارای معارف بلنددیگری میباشد:

یکم ؛
سخن از همراهی واقعی با پیامبر(ص) است که چه اوصافی چنین ظرفیتی دارد که یک مسلمان را بعد از ۱۴ قرن همراه واقعی حضرت رسول الله(ص) قرار دهد؟

دوم ؛
بررسی آن اوصاف مورد توجه است که عبارت از پنج صفت مهم :
الف) شدت عمل در برابر کافران.
ب) محبت و بزرگواری در برابر مومنان‌.
ج) کثرت رکوع و سجود در پیشگاه خدا.
د) طلب فضل و عنایت الهی بوسیله عبادات پی در پی.
ه) داشتن نشانه ی عبادت و سجود در چهره و ظاهرشان.

سوم ؛
برخوردهای شدید و غیر قابل انعطاف پیامبر و همراهانش ، در مواجهه با "کفار" است .
کافر کسی است که عالماً و عامداً با حق سرستیز دارد ، و در رفتار خود لجاجت داشته و هیچ راه مسالمت آمیزی در تعامل با او ممکن نباشد .
آیا واقعا ، میتوان در مواجهه با مومنان غیر هم اندیش و یا غیر هم سلیقه ، به این آیه تمسک کرد و شدیدترین برخورد را روا داشت ؟!

چهارم ؛
چرا ما در میان پنج وصف مهم یک مسلمان واقعی ، به یک وصف فقط تمسک کرده و آن را مطرح میکنیم ، و ای کاش همان را هم درست فهمیده و درست عمل میکردیم.

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۲۷ )


🔵 فرار بسوی خدا

🌷فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿ذاریات/۵۰﴾ پس به سوی خدا بگریزید [که] بی تردید من از سوی او بیم دهنده ای روشنگرم.

🔰 "فرار" واژه ای است که برای گریختن از یک خطر ، بکار میرود .
بیشتر استفاده این واژه در مواردی است که کسی به دنبال شخصی در تعقیب و دستگیری باشد.
با این توضیح کوتاه روشن میشود که دشمنان زیادی در تعقیب "آدمی" هستند که اگر گوشه انگشتی از انسان را بگیرند ، گریز از دستشان دشوار میشود .
مهم ترین دشمنی که سایه به سایه انسان است و در تمام عمر از تعقیب کردن ، خسته نمیشود ؛ "هوای نفس" است که از جنود شیطان است.
اینجاست که باید در این شرائط که او دائما "تعقیب" میکند ، آدمی هم دائما "گریز" داشته باشد و مآوای و مآمنی بهتر از خدای متعال نیست ، لذا این آیه ما را رهنمون نمود که ؛ " بسوی خدا فرار کنید" .

🔵 دعوت به بهشت با خانواده

🌷وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿طور / ۲۱﴾ و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان در ایمان از آنان پیروی کردند، در بهشت به آنان ملحق می کنیم...

🔰یکی از نگرانی های برخی از افراد با مشاهده بخشی از آیات که دلالت بر تنها بودن در حشر و قیامت و یا جدا بودن فرزند از والدین و یا فرار از یکدیگر ، این شده که ؛ پس در آن جهان ابدی از خانواده بکلی دور بلکه جدا هستیم .
آیه بالا نشان دهنده این معناست که آن آیات اشاره شده که مفاد جدائی اعضاء خانواده را بهمراه دارد ، در رابطه با مومنین نیست.
برای مومن و خانواده اش که به اخلاق و شرع و عقل ، احترام گذاشته باشند ، "بهشت با خانواده" خواهد بود و خود این ، نعمتی افزون بر نعمتهای دیگر بهشت برای بهشتیان است.
بیاییم خود و خانواده خود را در مسیر الهی بگونه ای همسو قرار دهیم که این پیوند ابدی شود . انشاء الله

 

🔵پس از مرگ و معاد جسمانی

🌷عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿واقعه /۶۱﴾ [آری، مرگ را مقدّر کردیم] تا امثال شما را جایگزین شما کنیم و شما را به صورتی که نمی دانید آفرینشی تازه و جدید بخشیم.

🔰 در این آیه سخن از "وجود اُخروی" انسان است .
"وجود اخروی" هم میتواند ناظر به چگونگی وجود انسان ، پس از مرگ باشد ، و هم چگونگی انسان در آخرت .

◀️در مورد پس از مرگ ؛
مفاد آیه شریفه این است در برزخ وجود انسان با نحوه وجودش در دنیا متفاوت است ، و اصلا چیز دیگری است .

◀️اما در مورد وجود انسان درعالَم آخرت ؛
مسیحیت بر معاد روحانی ، تکیه دارد و اسلام بر معاد روحانی و نیز ؛ جسمانی.
در معاد روحانی ؛ روح در آخرت بازگشت و بدن به دیار نابودی سپرده میشود.
ولی در معاد جسمانی ؛ بدن انسان بر میگردد . و مهم این است که همین بدن با انشاء و ایجاد قدرت الهی ، باز میگردد .
در چگونگی معاد جسمانی ؛ حکیمان ژرف اندیش ، سخن ها دارند .
آنچه از این آیه استفاده میشود و مورد توجه صدرالمتالهین (ره) قرار گرفته این است که ؛ بدن آدمی در پیدایشی تازه و متناسب با عالَم آخرت که حاکی از عینیت با بدن در دنیا را دارد، در قیامت ظهور میکند.


https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۲۸ )


⭕ خطر مخالفت با دین وشریعت

🌷إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿مجادله/۵﴾ بی تردید کسانی که با خدا و پیامبرش دشمنی و مخالفت می ورزند، خوار و سرنگون می شوند، چنان که کسانی که پیش از آنان بودند، خوار و سرنگون شدند..

🔰 مخالف با خدا و رسول او در مخالفت با دستورات ایشان است.

مخالفت و معاندت با مجموعه دستورات روشن و مورد اتفاق نظر همه فقهاء و دین شناسان ، مخالفت و معاندت با دین ارزیابی میشود.
بله اگر فقیهی بر خلاف دیگر فقهان ، نظر فقهی خاصی داشت و کسی مخالفت کرد و در عمل به آن بی توجه بود ، این را نمیتوان بحساب مخالفت با دین‌ گذاشت.
از این رهگذر چنانچه در برخی افراد به انگیزه های مختلف سیاسی یا اجتماعی و یا قومی ، مخالفتی با فتوایی دیده بشود ( گرچه هیچ مقلدی نباید از فتوای مجتهد خود سرباز زند) ، نباید بحساب مخالفت با خدا و پیامبر و قرآن و خلاصه مخالفت با دین ، گذاشت.

اما اگر فردی با "آگاهی و انگیزه" با احکام قطعی و غیر اختلافیِ دین ، سرناسازگاری گذارد ، قطعا قبل از خزی اُخروی ، در دنیا گرفتار خواری و نگون بختی خواهد شد.

 

⭕ چاپلوسان و شخصیتهای دینی

🌷 .... وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ.. ﴿۸﴾ ...[برخی مخالفت شما ]هنگامی که نزد تو آیند به صورتی تو را درود می گویند که خدا به تو درود نگفته است...

🔰 از آفات های بسیار زشتی که متاسفانه خیلی هم در طول تاریخ اسلام، کارسازهم بوده ، وجود افرادی است که بشکل دوست ظاهر شده و در اطراف شخصیت ها قرار میگیرند و با چاپلوسی و تملق ، بیشترین قُرب را پیدا کرده و با نفوذ در قلب و فکر یک شخصیت دارای موقعیت دینی حداکثر ضربه خود را ، میزنند.

آیه مورد نظر بسیار جالب این موضوع را طرح نموده که ؛ ای پیامبر ؛ به هوش و گوش باش که این افراد بگونه از تو تعریف میکنند که خدا هم نکرده !

از این رهگذر است که دستور جدی دین به افراد دارای موقعیت و مسئولیت این است که دو چیز را حتما رعایت کنند :
اولا ؛ اجازه تملق گوئی به کسی ندهند. تا جایی که پیامبر(ص) فرمود : بر صورت چاپلوسان ، خاک بریزید .
و ثانیا ؛ دستور دینی است که صاحبان قدرت ، باید اجازه نقد و انتقاد را به همه داده تا به تعبیر امام علی (ع) هر شخص ذی حقی ؛ بدون لکنت زبان بتواند احقاق حق نماید.

 

⭕ عقلانیت در برخورد با دشمن

🌷عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ - لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ. ﴿ممتحنه/۷﴾ امید است خدا میان شما و کسانی از کافران که با آنان دشمنی داشتید [به وسیله اسلام آوردنشان] دوستی قرار دهد، و خدا تواناست، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.....

🔰 اسلام و دستورات فقهی و حقوقی و نیز اخلاقی او ، عینِ عقلانیت و خردورزی است.
بهترین جائی که اخلاق و عقلانیت را میشود بخوبی دید ؛ در مواجهه با دشمن است که براحتی افراد پرشور یا ماجراجو و یا به اصطلاح خودشان دارای غیرت دینی ، براحتی مرزهای اخلاق و خرد را درهم میشکنند .
اینجا دستورات قرآن قابل دقت است ؛
۱- در مواجهه با دشمن به حد خودش قانع باشید وهمه پل ها را خراب نکنید.
۲- در رابطه با دشمنی که با شما سرجنگ ندارد ، نیکی به او ،منعی ندار د.
۳- در برابر آنان راه و رسم عدالت و مروت را حفظ کنید.

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
(جزء ۲۹) - آخرین بخش

🔵 استدراج یا سقوط بی خبر

🌷سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ﴿قلم / ۴۴﴾ پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می کنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آن جا که نمی دانند [به سوی عذاب] می کشانیم

🔰 یکی از خطرات بزرگ برای انسان چیزی بنام "استدراج" است.
استدراج ، این است که انسان تبهکار بشکل بی خبر در مسیر سقوط قرار میگیرد و هیچ از حرکتش به پرتگاه علامت و نشانه ای نداشته باشد.
خداوند متعال بعد از هدایتهای مختلف و لطف های پی در پی ، وقتی بنده ناسپاسش بیدار نمیشود ، او را در امکانات ظاهری و نعمتهای کوچک دنیوی قرار داده و او را به انتهای شقاوت نزدیک میسازد.
این برنامه عذابناک خدا ، بشکلی بر تبهکار و ظالم وارد میشود ، که او با دیدن شرائط خوب دنیوی اش ، تصور میکند مورد لطف و کرامت خدا قرار گرفته است!

از این رهگذرست که وقتی بندگان صالح خدا ، غرق در نعمت و صحت و سلامتی و راحتی زندگی میشوند ، بلافاصله ؛ " خوف استدراج " قلبشان را می لرزاند که نکند این نعمتها و فور برکات برای نزدیکی به پرتگاه باشد.

اگر میبینید ؛ در گفتمان اهلبیت (ع) نبودِ مریضی و فقر و ناراحتی و .. زنگ خطر شمرده شده ، درست بدین جهت است که "نباشد که گرفتار استدراج شده ایم و بی خبریم"!

 


🔵 درباره "جن "

🌷وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا﴿جن/۶﴾ و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می بردند، پس [مردان جن] بر طغیان و تباهی آنان افزودند،

🔰 از حقائق غیبیه این جهان وجود "جن و اوصاف او و دخالت های او در انسانهاست" .
◀️جن یک موجود واقعی است که از آتش آفریده شده و دارای اقوام مختلفی هستند. ونیز مومن و کافر هم در میانشان وجود دارد.
جن چون دارای جسم لطیف است از وزن و حجم کمتری برخوردار است، و لذا قدرت حرکتش از انسان بسیار قوی تر است گرچه قدرت تفکرش از انسان بسیار ضعیف تر است.
جن از آنجا که کمی از سطح طبیعت و احکام ماده فاصله دارد و به عالم ارواح نزدیکتر است ، هم سرعت بیشتری دارد و هم ارتباط با عالَم ارواح دارد و میتواند خبرهای زودهنگامی را دریافت کند .
جن ، بوسیله اِعمال جادوگری یک ساحر ، با آن ساحر مرتبط میتواند باشد و خبری هایی راست و دروغ را در اختیار او قرار دهد. که البته جن کافر در این بخش با ساحران ارتباط برقرار میکند.
این ارتباط که در همین آیه هم مورد اشاره است ، ارتباط غلط وناجوانمردانه ای میباشد که اسلام آن را برای انسان ، حرام اعلام نموده است .

🔽در این راستا ؛ نکاتی قابل توجه است :
اول ؛
آنچه جادوگری در ارتباط با جن میگیرد و به شخصی منتقل میکند ، جزو اخبار حتمی الوقوع نیست و ممکن است براساس اراده جدیدی از خدای متعال ، همه چیز تغییر فاحشی بنماید.
دوم ؛
براساس اراده خدا ؛ جن بر انسان مسلط نیست و نباید ما در این موضوع گرفتار اوهام شویم.
سوم ؛
دعا و ذکر و خصوصا "بسم الله الرحمن الرحیم" و سوره فلق و ناس ، در باطل کردن نقشه های سحر و جن بسیار موثر است . آیات بعدی همین دلالت بر همین معنا دارد. (وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا/۸)

 

🔵 استقامت تنها راه بهرمندی از فیوضات رحمانیه

🌷وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿جن/۱۶﴾ و اگر بر طریقه حق استقامت ورزید ، حتماً از آب فراوانی سیراب میشوید.

🔰 اراده خداست در رسیدن به درجات معنوی و استفاده از برکات غیبی در "استقامت" داشتن است.
در صورت استقامت ، خدا وعده فرموده که آب فراوان به سالک کوی خود دهد ، با نوشیدن قطره ای از آن آبِ "حیات و شهود و وصول" همه ی سختی ها و دشواری های مسیر بندگی ، از جان بنده صالح خدا برون میرود.
پس باید خیلی استقامت کرد ؛ از اینجاست ؛ که در احادیث فرموده اند : بر هر عملی باید یکسال دوام و مداومت داشته باشید تا آثار آن بر شما ظاهر شود .

◀️ماه رمضان به پایان رسید .
و شما دوستان عزیز؛ به بسیاری از مقامات معنوی ، نزدیک شده اید ، بیاییم آنچه را بدست آورده ایم و یا نزدیکش شده ایم ، با "استقامت" بر انجام واجبات و دوری از گناهان ، محافظت کرده و برکاتش را در جان خود پیاده کنیم.

✔در طول ماه مبارک ، توفیقی بود که ، منتخبی از آیات از هر جزء ، بدون مراجعه به تفاسیر ، معنای به روز و روشنی ، تقدیم شود.

ازهمه دوستانی که درطول این ماه این نوشته هارابصورت روزانه،در بین دوستان وگروههای مختلف خوددر شهرهای تهران ، قم ، کرمان ، شیراز ، ساری ، بابل ، محلات ، ورامین و امکنه دیگری که احیاناخبرش به بنده نرسیده ،منتشر نمودند ،قدردانی کنم، خصوصاازدوستان خوب سایت و پایگاه ارزشمندبین المللی "شفقنا" کمال تشکررادارم.
[هادی سروش]

سفره قرآنی ماه خوب خدا  (۱) _ تفسیر چند مورد از هر جزء ؛ هادی سروش

باز نشر تفسیر روزانه در ماه مبارک رمضان .  _ سال ۱۳۹۷

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسه نوشتارهایی با عنوان  انتخاب از سُفره خوبِ خدا  به تفسیری ساده ازچند آیه هرجزء قرآن پرداخته است؛شفقنا هر روز بخشی ازآن را تقدیم می کند:

 


✅(جزء اول )

به اندازه استعدادمان از عنایات ملکوتی بهرمندیم ؛

�إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ�

هر کسی به مقدار عبودیت ش ، از امدادهای ویژه الهی ، بهرمند میشود.

هیچ موجودی نیست مگر اینکه عبادت تکوینی و ذاتی دارد و طبیعتا از عنایات و نعمتهای او بهرمند هستند .
اما “عنایات ویژه” در گِرو “عبودیت ویژه” است.

مورد دوم ؛
تفاوت غیب گرائی و خرافه گرائی

أَلَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ…. (بقره/۳و۴)

بین غیب گرائی و معنویت ، وبین دُگانی بنام خرافات ، تفاوت ظریفی است .
غیب گرایان واقعی که مومنان حقیقی هستند ، در کنار همه ادعاهای ماورایئ شان ، بجّد اولا ؛
اهل نماز و عبادت و خداترسی هستند .
ثانیا ؛
اهل دست به جیب کردن و انفاق هستند و آنهم انفاق از همه جا و همه چیز زندگیشان.
ثالثا ؛
اعتقاد کامل به شریعت و احکام الهی دارند و از آلودگی ها مبرا هستند.

پس با این نشانه از گزند خرافه گرایانی که به اسم مرشد یا دعانویس یا … در ایمنی باشیم .

مورد سوم ؛
خوبان عالَم فقط ما نیستیم

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (۶۲)

فقط ما مسلمین در اعمال خیرمان به ثواب نمیرسیم ، به صراحت این آیه هر یهودی و مسیحی که ایمان به خدا و معاد داشته باشد و دارای رفتار زیبا و خیرخواهانه باشد ، زحماتش پیش خدا محفوظ خواهد بود.
پس ملاک ایمان و دوری از ظلم و تباهی است .
پس یک پزشک مسیحی و خداباور که راه تباهی را پیش نگرفته باشد و خدمت به جامعه پزشکی و بهداشتی داشته باشد ، حتما پیش خدا ماجور است

 الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسه نوشتارهایی با عنوان � انتخاب از سُفره خوبِ خدا � به تفسیری ساده ازچند آیه هرجزء قرآن پرداخته است؛ او درتفسیر جزء دوم تا پنجم آورده است :
بسم الله الرحمن الرحیم

(۲)انتخاب ازسفره قرآنیِ ماه خوبِ خدا

✅جزء دوم :

مورد اول ؛
هر انسانی”حق” را میشناسد

الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ…. ﴿۱۴۶﴾
اهل کتاب همان گونه كه پسران خود را مى ‏شناسند او [=محمد] را مى ‏شناسند…

بله ؛ از خصوصیات “کلام حق” و یا “راه حق” و یا “موضعگیری حق” و یا “قضاوت حق” و یا “دفاع از حق” و خلاصه هر حقی ، این است که با ذره ای که انسان به درون خویش فرو رود و آن رابدون هیچ حب و بغض و گرایشی ، بررسی کند ، حق بودنش قابل تشخیص است،مانند شناخت انسان از فرزندش .

پس چرا ما در زندگی و جامعه اینقدر مبارزه با “حق” و کتمانِ حق را میبینیم؟!

مورد دوم ؛
روحیات مثبت خودرا ماندگار کنیم

ولِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ….﴿۱۴۸﴾ و براى هر كسى قبله‏ اى است كه روى خود را به آن مى‏ گرداند ، پس در كارهاى نيك بر يكديگر پيشى گيريد ….

هر یک از ما انسانها به مقتضی ژن و خانواده و یا درس و کتاب و یا جامعه و یا عوامل دیگر ؛ دارای یک روحیاتی هستیم ، یکی به کسب علاقه مند است و تمام فرصت خود را برای آن میگذارد و دیگری در درس خواندن و دیگری در هنر و ورزش و….
بیاییم از هرچه که در روح و روحیات ما جا کرده ، استفاده بهینه کرده و آن را برای خدا قرار داده و همان را وسیله قرار دهیم برای نیکی به آدمیان و رفع نیاز آنان .
در اینصورت است که روحیاتِ گذارای خود را ماندنی کرده و در آخرت میهمانش میشویم.

مورد سوم ؛
از تعصبات فاصله گیریم

🌷وإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾ و چون به آنان گفته شود ازآنچه از خدا نازل شده پيروى كنيد ، مى‏ گويند نه بلكه از چيزى كه پدرانمان بر آن بوده اند، پيروى مى ‏كنيم! آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمیکرده و به راه صواب نمى ‏رفته‏ اند [باز هم در خور پيروى هستند] (۱۷۰)

🔰تعصب بسیار خطرناک و دامنه اش بسیار وسیع است .
تعصب ؛ یعنی محدود کردن حق به یک فرد و یا یک گروه که انسان با آنان مرتبط باشد و یا منفعتی در آنجا داشته باشد و بر حمایت خود از آن ، اصرار ورزد . و در مقابل حقِ واقعی را بی اعتنا بوده و با آن مقابله کند .

تمامِ زشتی “تعصب” در دو وصف آمده و قرآن اشارت دارد ، و آن اینکه ؛ متعصبان بی خرد و منحرف هستند !

✅(جزء ۳ )

فقیر نمایان

🌷للْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا.. ﴿۲۷۳﴾ صدقات براى نيازمندانى است كه در راه خدا فرومانده‏ اند، و نمى‏ توانند (براى تأمين هزينه زندگى‏) در زمين سفر كنند. از شدّت خويشتن‏دارى‏، فرد بى‏ اطلاع‏، آنان را توانگر مى ‏پندارد. آنها را از سيمايشان مى ‏شناسى‏. با اصرار، (چيزى‏) از مردم نمى‏ خواهند…..

از مصائب روزگارمان ؛ قصه اسفناک فقر و فقراء است .
چه زیبا قرآن به مددمان آمده و فقیر واقعی را از فقیر ساختگی و فقیرنما متمایز ساخته .

فقیر واقعی :
اولا؛علت فقرش؛ رفتار و اهداف دنیوی و زیاده طلبی و ربا و نزول و وام های سودیِ پی در پی نیست ، بلکه مسیر حرکت اقتصادیش “فی سبیل الله” بوده نه “فی سبیل الشیطان” .
ثانیا ؛ توان حرکت اقتصادی نوئی را ندارد ، پس آدمهای تن پرور و بی خاصیت اگرهم فقر دامنشان را بگیرد مقصر اول و آخر خودشان هستند.
ثالثا ؛ فقیر واقعی آبرومند است و خود و شرائط ظاهری زندگی اش را ملعبه ای برای اخاذی نمیکند.
رابعا ؛ فقیر واقعی هیچگاه به اصرار مردمان را سر کیسه نمیکند ، و عدم اعانت دیگری، مجوزی برای اصرار و اهانت او نمیشود.
درحالیکه فقیرنمایان، همه این خصوصیات منفی را دارا میباشند!

اول شریعت وبعد طریقت

قلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۱﴾ بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد….

در روزگار مدرن امروزی ما همانطوریکه برخی به سیم آخر زده و از کل معنویت و عبادت دست شسته اند ، عده ای مدعی “طریقت و حقیقت” شده و خود را بی نیاز از دستورات شرع و شریعت میدانند و داعیه شان این است که “معنویت” آدمی را کفایت میکند!
نه خیر ؛ هر مقصدی در این عالَم ، مسیری دارد و مسیر معنویت ؛ شریعت و احکام نورانی پیامبر (ص) است .

بر مقامات معنوی امامان خرده مگیریم

أنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ…. ﴿۴۹﴾ [عیسی گفت] من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مى‏ سازم آنگاه در آن مى‏ دمم پس به اذن خدا پرنده‏ اى مى شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى ‏بخشم و مردگان را زنده مى‏ گردانم و شما را از آنچه مى ‏خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى ‏كنيد خبر مى‏ دهم…

دریغ از یک جو انصاف !
در عصر اخیر ما ائمه اطهار (ع) مورد هجمه از دو سوی شده اند :
یک سوی محبیینی هستند که با تندروی های بی خردشان ، برای شبهه و یا تهمتِ ادعای اولوهیت جاده صاف کن هستند و با نقل احادیث ضعیفی که با تعقل هماهنگ نیست ، گمان میکنند ذکر معجزات و کرامات امامان را میکنند!
و ازسوی دیگر برخی امروزی هایی که دوست دارندژست روشنفکرنمایی داشته باشند و میآیند ومقام کرامتی و علم غیبی امام (ع) را منکر میشوند و مثلا زیارت جامعه کبیره را ساختگی معرفی میکنند.
در آیه بالا ادعای عیسی را به وضوح میبینید و ما چیزی غیر از این برای امامان (ع) قائل نیستیم.

✅جزء ۴

مورداول؛
انتخاب دوست و مَحرم اسرار

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ… ﴿۱۱۸﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد دوست و همراز مگيريد، [آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ‏ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از سخنشان آشكار است و آنچه سينه‏ هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه‏ ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد (۱۱۸)

یکی از اشتباهات بزرگ انسان در زندگی فردی یا اجتماعی و حتی بین المللی در این است خیلی زود با افراد اُنس میگیرد و اسرار شخصی و خانوادگی و یا مدیریتی و یا کشوری را به او منتقل میکند.
درحالیکه که انسان میتواند ظاهرسازی او را در فحوای کلامش ببینید و البته این شناخت نیاز به تعقّل دارد و این عقل از دقت ها و مشورتها و تجربه ها قابل کسب است.
در دوست یابی ، بشدت احتیاط کنیم.

مورد دوم ؛
تقوای قرآنی چیز دیگری است ..

للْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾ متقین در فراخى و تنگى انفاق مى كنند و خشم خود را فرو مى ‏برند و از مردم در مى‏ گذرند..

امروز برخی کوته نظران تقوا را فقط در محراب و منبر و مسجد و جمعه و اعتکاف و تسبیح و ذکر و شعار میدانند.
درحالیکه در منطق قرآن نشانه ها و معیارهای تقوا چیز دیگری است .
۱)تقوا درارائه زمینه ی رشد به دیگران است؛ چه امور مالی و چه غیر مالی مثل اینکه اگر دیدیم یک مدیر شایسته ای وجود دارد،اگرما جا را برای او بازکنیم تا مورد استفاده قرار گیرد،حتما “ما اهل انفاق” هستیم و با تقوا.
۲)تقوا در ادب گفتاری است و تعادل رفتاری ، چقدربی اخلاقی است که در برابر تنش ها آدمی زبانش و رفتارش بشدت تلخ و گزنده شود.
۳) گذشت کردن از نارسائیهای دیگران به تقوا معنا میدهد،خصوصا آنانکه در قدرتندو یا از نظر سن برتری دارند؛واجب است اهل گذشت باشند و عفو خودرامشروط به هیچ شرطی مکنند.
امام حسین بالاترین گذشت رادر عفو از سوی صاحبان قدرت،میداند.
اینها باتقوایان هستند نه دیگران.

مورد سوم ؛
نفاق در چه محیطی بیشتر میشود ؟

ولِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ ﴿۱۶۷﴾ به منافق گفته میشود بياييد در راه خدا بجنگيد میگویند اگر جنگيدن مى‏ دانستيم مسلما از شما پيروى میکرديم آن روز آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خويش چيزى مى گفتند كه در دلهايشان نبود….

منافق ؛
۱) اهل توجیه کردن، است.
۲) در درون به کفر و زشتی ها نزدیکتر است تا ایمان و اخلاق.
۳)اهل ظاهرسازی و فریب عوام الناس است.
به نظرم ؛
این خصوصیات منفی در حکومت اسلامی بیشتر رواج پیدا میکند تا در حکومت های لائیک .
چرا که آدمیان دو رو با این حربه هابهتر میتوانند در میدان های ریاست و ثروت، معرکه گیری کنند.
علامت وجود چنین بیماری در جامعه طبق بیان امام صادق(ع) ؛در “ضعف باورها” میباشد.
آیا شما در جامعه “ضعف باورها” را میبینید؟

✅(جز ۵)

شهوات پایان ندارد..

واللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا ﴿نساء۲۷﴾خدابالطفش به شما توجه میکند؛ و آنان که از شهوات پیروی می کنند می خواهند شما [در روابط جنسی از حدود و مقرّرات حق] به انحراف بزرگی دچارنمایند.

غضب و شهوت دو نیروگاهی است که باید در تعادل باشد ، اولی برای دفاع است و دومی برای جذب است.
در آیه توجه به شهوت شده و اظهر مصادیق آن ، شهوت جنسی است.
شهوت جنسی اگر مورد کنترل نباشد تبدیل به “نیروگاه شیطانی” شده و
کمترینش نابودی انسان در این موارد است:
۱-تخریب شخصیت
۲- نابودی تحصیل
۳- بی نصیب بودن از شغل مناسب و درآمد سالم
۴-مشکل در تشکیل خانواده در آینده
۵-بروز اختلافات جدی در بین زوجین
۶- نداشتن فرزندان سالم و موفق
۷-بیماری جسمی (ایدز) و روانی (پرخاشگری و ضعف اعصاب)
۸- آلوده شدن فرزندان جامعه
۹- به تباهی رفتن همسر
و..
تازه اینها عوارض ظاهری و دنیوی “بی عفتی” و “پاکدامن نبودن” است .
انفجاری که شهوترانان در امور شرعی و الهی خود ایجاد میکنند ، قصه مفصل دیگری است!

این است که خدا میفرماید “میلا عظیما” !
نه تنها شمای جوان مواظب باش بلکه شمای میان سال هم مواظب باش . این رذیله سن و سال نمیشناسد.

گناه نکنیم … همین وبس

إنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا ﴿نسا/۳۱﴾ اگر از گناهان بزرگ دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو می کنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد می کنیم.

چقدر آدما دنبال دستورالعمل هستند و یا دنبال ذکر و وِرد برای استجابت دعایشان و به هر دری میزنند .
غافل از اینکه قرآن حرف اول و آخر را زده و اینکه “گناه کبیره” نکنید.
گناه کبیره آن است که برای آن شدت عذاب گفته شده.
امام صادق (ع) این موارد را شمرده اند :
۱- قتل نفس
۲- عاق والدین
۳- رباخوری
۴- بازگشت به کفر و شرک
۵- تهمت ناموسی زدن
۶- مال یتیم خوری
۷- فرار از جنگ
۸- زنا
۹- جادو کردن
۱۰- قسم بدروغ به نام خدا
۱۱- ندادن زکات
۱۲- شرب خمر
۱۳- ترک نماز
۱۴- شهادت خلاف واقع
۱۵- قطع ارتباط با خویشاوندان.

اگر این امور را واقعا ترک کنیم وعده الهی بر این است که ؛ گناه کوچک بخشیده میشود و به جایگاه ارزشمند معنوی و ظاهری خواهیم رسید.
پس اقدام کنیم از همین ماه مبارک ، بسم الله

راه حل قرآنی برای حل اختلاف خانوادگی

وإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا…﴿نسا/۳۵﴾اگر از جدایی و ناسازگاری بیم داشتید، داوری از خانواده مرد، و داوری از خانواده زن [برای رفع اختلاف] برانگیزید …

جوانان عزیز که از شروع زندگی تان دیری نگذشته ، اگر از تفاوت سلیقه با همسرتان رنج میبرید ، راه حل ماجرا این است ؛ یک فرد امین و عاقل از سوی شما و یکی هم از سوی همسرتان انتخاب کنید و قصه را بررسی نموده و راه حل ارایه کندو شما هم به آن پای بند باشید .
وعده الهی بر حل همه نابسامانی هاست.

 

✅انتخاب ازسفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۶)


🔵 مظلوم وصدای بلندش

🌷لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ... ﴿۱۴۸﴾ خداصدای بلندبه بدزبانى را دوست ندارد مگركسى كه بر او ستم رفته باشد...


🔰اینکه بدگوئی حرام است ، بدون تردید است .
اینکه غیبت حرام است ، بدون تردید است.
اینکه آبرو و حرمت انسانها باید حفظ شود بدون تردید است.

اما یک چیز دیگری هم بدون تردید است و دلیلش هم ، همین آیه است و آن اینکه "مظلوم میتواند با صدای بلند همه ی خیانت ها و ظلم های ظالم را ، به گوش عالَم و آدم برساند".
در اینصورت است که میتوان ظالم را از ادامه رفتار ظالمانه اش متوقف ساخت و بی آبرویش کرد.
پس خشک و مقدس مباشیم ؛ وقتی مظلومی دادِ سخن از حق کُشی ها دارد به او درس "فقه" ندهیم که غیبت حرام است ، همانطوریکه نباید درس "اخلاق" دهیم که ؛ خاموش باش و بیا وعفو کن.
این سفارش نه فقهی و شرعی است و نه اخلاقی. 

این احقاق حق آنچه مهم است که حتی در جائیکه ؛ میزبان حق میهمان را در پذیرائی اداء نکند ، امام صادق(ع) اجازه "گفتن" به میهمان داده است.

🔵 افراط در ارادت به شخصیتها

🌷لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ....﴿نسا/۱۷۲﴾ مسيح از اينكه بنده خدا باشد هرگز ابا نمى ‏ورزد و فرشتگان مقرب نيز ابا ندارند.. 

🔰 مثل اینکه این بلیه شخصیت سوز بنام "مریدبازی" و "افراط در ارادت" به صاحب مقامان و صاحب منصبان ، سابقه ها دارد... در این آیه حکایت دارد که مسیحیان نسبت به جناب مسیح چنین بوده اند تا جائیکه او را بی نیاز از عبادت دانستند !

مواظب باشیم ؛ این خصلت ناپسند، هم روحیات ما را نابود میکندو به پرتگاه "تعصب"  و "حق کُشی" میکشاند، و هم آن فردی که به او ارادت افراطی داریم را منحط میکند! 

خلاصه ؛
امان از دست "تندروی مریدان" .. !


🔵 راه مواجه با بد اخلاقی ها 

🌷لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿مائده/۲۸﴾ اگر دست ‏خود را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى، من دستم را به سوى تو دراز نمى ‏كنم تا تو را بكشم... 

🔰درس بزرگ هابیل(برادرکوچکترقابیل) این است که در مقابل زشت ترین مفاسد و حریم شکنی ها مبادا از "اخلاق" خارج شویم.

امروزه رایج است که ؛جواب کلوخ انداز سنگ است!
نه خیر ؛ آیه ، درس دیگری میدهد و آن اینکه در مقابل تباهی و بداخلاقی دیگران ، "سرمایه اخلاق" را به تاراج نزنیم .

 

✅انتخاب از سفره قرآنی ماه خوبِ خدا(جزء ۷
🔵 سوال نکنیم ..

🌷يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُم... ﴿مائده/۱۰۱﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى ‏كند مپرسيد...

🔰 سوال ، دالان ورودی "فهم و دانائی" است . 
اینقدر سوال کردن مهم است که فرموده اند ؛ سوال و پرسش خوب، نصف دانائی است.
اما این قاعده کلی و فرا گیری نیست چون پرسشی که در امور و مسائل علمی باشد ، دارای ترجیح است .

سوال و پرسشی که ؛
در امور مهم اعتقادی نقش داشته وازسوئی پرسش شده؛ توان پاسخ دقیق را ندارد.مثل سوال از جبرو اختیار ، قضاء و قدر 
ویادر امور شخصی دیگران باشد ، مثل سوال از حقوق و درآمد افراد.
و یا سوالی که دانستن آن انسان را به زحمت اندازد ،مثل سوال از جزئیات مسئولیت ها و مشکلات افراد.
و یا پرسشی که نفعی بر آن مترتب نمیشود، مثل سوال از امور عادی.
ویا پرسشی که روح و روان انسان را درگیر خود میکند ،مثل سوال از بیماری ها و مرگ ومیرها.

بر اساس این آیه،این سنخ پرسشها بی جا خواهد بود.


🔵علت جاودانگی در جهنم

🌷بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿انعام۲۸ اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند باردیگربرمى‏ گردند...

🔰 شبهه قدیمی در مورد "خلود" که بقاء دائمی است مطرح است که چگونه با مثلا ۸۰سال معصیت و ظلم ، کسی بصورت دائمی در جهنم میماند.
برخی مانند متکلمین گفته اند چون نیت معصیت دائمی را ، داشته .
اما سخن درست همان است که ملاصدرا از این آیه استفاده کرده که ؛
بقاء در عذاب بدان جهت است که ظالم براساس تکرار ظلم ، برایش ملکه ای و خصلت ذاتیی پیدا شده که در هر کجا باشد آن خصلت زشتش اورادرگیر میکند و حتی اگر هزار بار به دنیا برگردد همان ظالم دژخیمی است که به آدم و عالَم رحم نمیکند.
و لذا در جهان آخرت هم گرفتار همان خصلت ذاتی خویش میباشد و این میشود خلود در عذاب.

🔵 نفی "بله قربان" گوئی


🌷إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿انعام/۵۷﴾ حُکم فقط از آن خداست ، او براساس حق حُکم میکند..

 
🔰دائما در گوش ما خوانده اند "باید بکنید" و یا "نباید انجام دهید" .
اما هیچگاه به ما نگفته اند که هر امر وفرمانی باید براساس دلیل و برهان و حقانیت باشد.
ببینید ؛ خدای سبحان هم که ولایت مطلق بر کل کائنات دارد وقتی میفرماید ؛ "حُکم و داوری و فرمان فقط در دست من است و شما باید پذیرا باشید ... بلافاصله میفرماید اگر حُکم از آنِ من است چون "حق" را میگویم"
پس خدای تبارک وتعالی هم معیار اوامرش را معرفی نموده که "یقص الحق" است.
پس انسان حُرّ و آزاده نباید تعبّد و بله قربان گویِ بی دلیل برای کسی باشد .
و کسی هم نباید انتطار داشته باشد که دیگران ،بله قربان گویش باشند .

 

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
( جزء ۸ )

🔵همه ما در معرض خطریم ... همه

🌷وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ... ﴿انعام/۱۱۲﴾ برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم، که برای فریب مردم همواره گفتاری باطل ولی به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء می کنند... 

🔰 عجبا ، پیامبران و در معرض شیطنت شیاطین ؟!
بله اما چون انبیاء معصوم هستند ، این دخالت های شیطان،بیرون از حریم قلب و روح شان میباشد ، یعنی شیاطین میآیندو در مومنان و اطرافیان آنان دست به اغواگری میزنند ونتیجتا تردید و وسواس ایجاد میکنند.
اما در غیر معصومین ؛
واقعا انسانها در هر رتبه علمی واجتماعی و اخلاقی و معرفتی و یا ریاست و زعمامت که باشند ، شیطان میتواند در قلب آنان ورود کند و وسواس و یا تردید و یا افکار غیر صحیح را، القاء کند.
آیه ۵۰ سوره حج در این موضوع صراحت بیشتری دارد که بحث عمیق تفسیری دارد.

پس اگر خدای ناکرده "بزرگی" به خطاء رفت ، ما نباید آن را به پای دین گذاشته وسبب دلسری ما از دین شود.

امروز بخش مهمی از دین گریزی ها در این نقطه متراکم است که چرا فلانی که دارای فلان عناوین مهم دینی است ، بی عدالتی میکند ؟!
پس همه را و خود را در معرض خطر دیده و از کسی توقع جایگاه "عصمت" نداشته باشیم.

🔵 شهری از پاکی باشیم‌..

🌷وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ الانکدا ﴿۵۸﴾ و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگارش بیرون می آید، و زمینی که ناپاک است، جز گیاهی اندک و بی سود از آن بیرون نمی آید...

🔰 برخی فقط خودشان خوب و پاک اند.
برخی دیگر خود و خانواده شان ، مثبت و مفید اند.
اما ؛
آنانی از همه برترند که "یک شهر خوبی" اند.
در" شهر " هم وسعت است وهم کثرت نفوس و هم تولید و هم تنوع رفتار.
آنانی یک شهر خوبی اند که به وسعت یک شهر اهل نیکوئی اند و به تعداد آدم ها اهل احسان هستند و دائما با رفتارهای به موقع و مناسب و متنوع خود ، باعث تولید بهترین ها میشوند .

🔵 تا هستیم باید اداء دِین کنیم 

🌷فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ..﴿۸۵﴾ پیمانه و ترازو را تمام و کامل بدهید، و از اجناس و اموال و حقوق مردم مکاهیدو در جامعه فساد نکنید...

🔰شعیب به مردم مَدیَن سه دستور الهی داد :
۱- در بازار کسب و تجارت تمام حق طرف مقابل خود را بپردازید.
۲- در مواجهه با حقوق مردم ، آنان را از هیچ یک از حقوق شان محروم مکنید.
۳- فساد و تباهی در جامعه ایجاد نکنید.

مورد دوم بسیار در خور توجه است که احدی را از حقش ، نه تنها محروم ، بلکه کم هم  نگذاریم..
این حُکم کلی قرآنی است که باید نسبت به یک به یک امور در طول روز و شب حقی را از کسی کم نگذاریم ؛ 
چه در رانندگی
چه در پیاده روی
چه در خرید و فروش
چه در اداره و شرکت
چه در مدرسه و تحصیل 
چه در خانه و سر سفره و یا خانه و موقع استراحت خود یا دیگران و یا ..
چه در قول و قرارها
چه در کارهای خدماتی در منازل افراد
چه در پاسخ به سوال پرسشگری 
چه در نوشتن یک کتاب یا مقاله 
و....

بخدا ؛
اگر ما به همین دو کلمه قرآن (لاتبخسوا الناس اشیاءهم) یعنی از حق و حقوق کسی ، ذره ای کم و کسر نگذاریم ، دنیا و آخرت مان بهشت میشود ...

 

✅انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا
( جزء  ۹ )

🔵بی منطق بودن مستکبران 

🌷قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ -- اشراف و سران قوم شعیب  که مستکبر بودند، گفتند: ای شعیب! مسلماً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده اند از شهرمان بیرون می کنیم یا اینکه بی چون و چرا به آیین ما بازگردید....﴿اعراف/۸۸﴾

🔰این آیه و آیات دیگر؛چگونگی برخورد مستکبران با مستضعفان و حق جویان را اینگونه نشان میدهد که ؛ 
آنان همواره بی منطق بوده و برای بستن مسیر معنویت و آزادی و آزادگی، از چماقِ تهدید و تبعید و تحقیر استفاده کرده و میکنند .
آنان خود را صاحبِ هر شهر و کاشانه ای دانسته و مخالف خود را تهدید به اخراج و نفی بلد میکنند.
"نفی بلد"درمجازات اسلامی؛ برای "محارب" که اسلحه در دست گرفته و امنیت شهر را تهدید میکند، آمده . نه برای کسی که با آیین شهریاری مستکبری مخالف باشد. 

مواظب باشیم ؛
در خلق و خوی ما ، نسبت به زیر دستان مان در خانه و کارخانه و یا اداره و شرکت ، و یا مسجد و هیئت و یا تشکیلات حکومتی ، عزیزی را که با ما اختلاف سلیقه دارد ،به این عقوبت تهدید نکنیم.
همه انسانند و همه دارای حقوق اند و باید حقوق، بصورت متقابل رعایت شود.


🔵 دوعامل موثر درختم به خیرشدن مشکلات

🌷قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ-- موسی به قومش گفت: از خدا یاری بخواهید، و بردبارباشید، یقیناً زمین در سیطره خداست، ... و سرانجام نیک، برای پرهیزکاران است ﴿اعراف/۱۲۸﴾

🔰 تردیدی نیست که دنیای ما و شما و همگان ، پُر از مشکلات و نارسائی هاست.
گاهی بیماری ، گاهی فقر ، گاهی فقدان عزیزان ، و....
این خاصیت دنیاست و تاروپودش چنین است تا رشد و تعالی را ، به انسان کرامت نماید.
اما درعین حال خدای متعال ، از مشکلات و ضعف ذاتی ما غافل نیست و راه سهل شدن همه دشواری ها و رسیدن به "حُسن عاقبت" دو چیز است:
اول ؛یاری خواستن از خدا 
و دوم ؛ صبر .
با عامل اول متصل به منبعی بی نهایت از لطف و کرامت و محبت میشویم و با "صبر" زمینه گرفتن رحمت الهی را به بار مینشانیم.

🔵 نوبت شعار دهندگان هم میشود..

🌷 قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ --به ایشان بگو: امید است که پروردگارتان دشمنانتان را نابود کند، و شما را ، جانشین [آنان] گرداند، پس بنگرد که شماچگونه عمل می کنید؟ 

🔰 از خصوصیات زشت برخی از انسان های فاقد رشد و معنویت این است که دائما در حال عیب جوئی و نقد و بلکه انتقادات غیر منصفانه هستند!
چه در امور کلان سیاسی و چه در امور اجتماعی و مدیریت ها و حتی در خانه و خانواده .
دائما بر آنکه زحمتی بدوش میکشد نق میزنند و در راستای موفقیت خود و هم گروهان و هم پیمانان خود شعارها میدهند و منت ها میگذارند.
خواهشا انصاف داشته باشیم .

غافل از اینکه ؛
"سازمان خلقت" بر این است که نوبت همه؛ یک به یک میرسد و خود را در میدان کار و وظیفه ها ،نشان خواهند داد. 
از سیاست گرفته تا خانه ... شاید به آن فرد "ایراد گیر" روزی مدیریت خانه یا جای دیگری ، سپرده شود ، و ناتوانیش او را رسوا کند 

 

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۱۰)

🔵 مسئله "خمس" و چالشها

🌷اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ ...-- و بدانید هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید،یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا و خویشان پیامبر، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر ایمان دارید...﴿انفال۴۱﴾ 

🔰 منصفانه نظر فرمائید:
✔ اولا؛
خمس واجب قطعی الهی است که در همین آیه اعتقاد و عمل به آن را مساوی با "ایمان" قرارداده و نتیجتاعدم پرداخت خمس ، مساوی با "فقدان ایمان"  است!
همانطوریکه ما در عبادات مان بخشی از انرژی بدنی را در مثل نماز و روزه و حج برای عبادت و تقرب قرار میدهیم ، بخشی از اموال مان را هم برای دین خدا و تقرب مان قرار میدهیم.
✔ثانیا؛
وجوب خمس ؛ در صورت اضافه آمدن از کل هزینه های یک سال است و خارج کردن هزینه های ضروری آینده مانندهزینه ازدواج فرزند. 
✔ثالثا؛
پرداخت خمس در واقع کمک به دین و مسیر دینی است . و این نقطه تمایز خمس با "مالیات" است ،مالیات به ازای حقِ استفاده از امکانات دولتی است.
ازاینجاست که در تمام دنیا غیرازمالیات ، موسسات عام المنفعه و خیّریه وجودداردو مورد استقبال است.
✔رابعا؛
از آنجا که با پرداخت خمس ، مکتب اهلبیت(ع) و مصالح عالیه دینی، تقویت میشود ، انسان در مسیر الطاف ملکوتی قرار میگیرد .
امام رضا(ع) فرمود: با ندادنِ خمس ، خودتان را از دعای خیر ما محروم ننمائید.

◀️اما ؛
لازم است این اعتراف را هم بکنیم که مثل همه ی جاهایی که ممکن است برخی از مصارف غیر ضروری باعث به هدر رفتن بوجه ای شود ، در خمس هم تصور چنین چالشی بی جانیست. 
لذاست که برماست که با تحقیق و بررسی جدی ،مرجع اعلم و اتقی و نمایندگان صالح ایشان را، مورد نظرداشته باشیم .


🔵 امدادغیبی و چالش ها

🌷إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ --[اى پيامبر] آنگاه را كه خداوند دشمن را در خوابت به تو اندك نشان داد و اگر آنان را به تو بسيار نشان مى‏ داد قطعا سُست مى ‏شديد و حتما درجهادمنازعه میکرديد....﴿انفال۴۳﴾ 

🔰 در اینکه در امور جامعه اسلامی و مومنین ، امدادهای غیبی رخ میدهد و خدا به یاری می آید تردیدی نیست ؛ "ان تنصرواالله ینصرکم" .

اما این اعتقاد صواب ، ممکن است به دو چالش بزرگ مبتلا شود؛
اول اینکه ؛ هر کسی بیاید و نظری دهد و ادعایی مثل خواب دیدن و امدادغیبی کند ، و بخواهد نظر خود را به دیگران تحمیل کند!
دوم اینکه ؛ کسانی با ادعای امدادغیبی و رسیدن یاری خدا ، از شنیدن نظرات کارشناسانه  مدیران موفق یک مجموعه، سر باز زنند!
هر دو غلط است و ناصواب، فریب شان را نخوریم.
خدا به انسان عقل داده باید با تدبیر و عقل و تجربه و مشورت تصمیم گرفت و البته دل به سجاده و عبادت و خدا سپرد.

🔵 دلها و محبت ها در دست دیگری است...

🌷وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ---- و ميان دلهايشان الفت انداخت كه اگر آنچه در روى زمين است همه را خرج میکردى نمى‏ توانستى ميان دلهايشان الفت برقرار كنى ولى خدا بود كه ميان آنان الفت انداخت.. ﴿انفال/۶۳﴾ 


🔰 دوست جوانم ؛ 
دلها در دست خداست و محبت ها از جنس آب و گِل نیست که ما با آنچه در طبیعت از آب و گِل تولید شده ، دلی را برای همیشه بدست اوریم و برای خود کنیم .
"دل" از جنس ملکوت است و باید با اتصال به آن سوی عالم ماده ، دلی را برای خود کنیم.
اگر دلی را با بستنی و شکلات گیر آوریم ، دیگری می آید با بستنی و شکلات بهتری از ما میرباید.
پس آنچه باعث محبت است ؛ که ؛ارتباط با خدا و از خدا خواستن، و ارائه اخلاق و ادب است ، غافل نشویم.
متاسفانه بسیاری از زندگی های نونهال ، در معرض خطر است، چون خواستند که محبت را با لوازم و سرویس طلا و.. پدید آورند، نه با معنویت و شخصیت دادن به محبوبشان و رعایت اخلاق متقابل !

 

✅انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا(جزء ۱۱)

🔵 تاثیربهترین اعمال بر ترفیع اعمال متوسط

🌷 وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿توبه/۱۲۱﴾ و هیچ مال کوچک و بزرگی را هزینه نمی کنند و هیچ سرزمینی رابرای خیری نمی پیمایند مگر آنکه در پرونده اعمالشان ثبت می شود، و خدا به آنان با معیار گرفتن بهترین عملی که همواره انجام می دادند، پاداش دهد.

🔰انسان ها دارای انبوهی از اعمال هستند و طبق ادله قطعی قرآنی به همه آنها رسیدگی و جزاء داده میشود .
اما برای خوبان یک امتیاز وجود دارد و آن این است که اعمال متوسط آنان را در اعطاء پاداش ، همسنگ بهترین اعمالشان قرار میدهند .
ثواب نماز جماعت در مسجد الحرام را برای نماز جماعت در مسجد محل قرار میدهند.
البته بشرط انکه آن نماز در مسجدالحرام موجبات بطلان را نداشته باشد.

 

🔵 نفی زندگیِ " توهم مدار"

🌷 وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شیئا.. ﴿یونس/۳۶﴾ و بیشتر آنان جز از گمان و ظن پیروی نمی کنند، یقیناً گمان و ظن به هیچوجه انسان را از حق بی نیاز نمی کند...

🔰 انسان در دو حالت است یا یقین به چیزی دارد و یا شک و تردید.
در مسایل مهم مانند معالجات پزشکی ، توجه به احتمالات تا حدودی ، معقول است.
اما در مسائل اعتقادی و رفتاری و قضاوت ها و تصمیم گیری ها ، شک رفتاری و تردید پردازی از موارد نقض عقل و فهم‌است که از آن به "توهم مداری" تعبیر کردیم.

ما به صِرفِ گمان ، حق نداریم درباره کسی قضاوت کنیم .
همانطوریکه به صرف گمان ، حق نداریم اعتقادات مان را دست خوش صدها خرافه و بی عقلی نماییم.
و صدالبته به صرف احتمال نمیتوانیم دچار اشتباهاتی در زندگی شویم که "اشتباه اول ، اشتباه آخر" است .
ازاین دست اشتباهات وتوهّم ها ؛انتخاب مورد ازدواج و شغل و ورود در موضوعات پیچیده اقتصادی، در روزگار امروز ماست درصورتیکه ، با توهّم و ظن و گمان و تخمین انجام شود و این عین بی خردی است.

 

🔵 چگونگی شرائط ظاهری خانه ها

🌷وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى...وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿یونس/۸۷﴾ خانه هایتان را روبروی هم قرار دهید، و نماز را برپا دارید، و مؤمنان را مژده ده.

🔰 قرآن کتاب زندگی است و مهمترین بخش زندگی انسان خانه ی اوست.
گرچه وسعت ظاهری خانه ، بعنوان یک مزیت در روایات آمده اما در عین حال خانه ای که ظاهرش نشان از اشرافیت باشدهم ، در احادیث مورد قدح ونقد است.

در مورد وضعیت ظاهری خانه ها در این آیه،نکات ذیل را مطرح فرمود.
اولا؛
دستورفرمود:خانه را، در محل اجتماع بسازید و طبعا ازساخت در محله پرت باید حذر نمود .
ثانیا ؛
فرمود خانه هایتان را روبروی هم بسازید. دراینصورت است که آدمی براحتی از یکدیگر باخبر بوده و به همکاری و همیاری یکدیگربشتابد.
براساس این تفسیر معنای قبله بودن خانه ، این است که مردمان روی سوی خانه شماداشته باشند و از شما مددجویند.
ثالثا؛
از ما خواسته ؛ خانه هایمان مرکز معنویات گروهی باشد ، این معنویت ؛ بارزترین مصداقش که در آیه آمده ؛نماز و جماعت است، ولی شامل برقراری محافل مذهبی و یا مجالس علمی و درسی و نیز محافل اُنس و صله رحم هم، میشود.

صدها حیف که امروزه ؛ در بسیاری از خانه ها؛ وسائل به روز و متنوع و گران قیمت، خریداری شده و در کمد و کابینت ها انباشته شده ، اما یا از میهمانی و صله رحم و مجلس خبری نیست ، و یا اگر هم مجلسی هم احیانابرقرار شود با ظروف یک بار مصرف ، میهمانی را اداره میکنند !

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۱۲)


🔵 رزق و روزی، و چالشها

🌷وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا... - هیچ جنبده ای در زمین نیست مگر اینکه روزیِ او بعهده خداست، و [او] قرارگاه واقعی وشرائط موقت آنان را می داند﴿هود/۶﴾

🔰در ماجرای رزق و روزی چند نکته مهم است :
اولا؛
سنت همیشگی خدا بر این است روزی هر موجود زنده ای را بدهد و میدهد از پرندگان بیابانها تا مرغان آسمان و کرمهای آبی دریاها...
واین امر کاملا بر همه ما واضح است.
ثانیا ؛
در کمّیت و تقسیم مقدار روزی ،صدالبته که در میان مخلوقات و انسانها تفاوت است.
ثالثا ؛
این تفاوت در درآمد ومعاش گرچه به عوامل ملکوتی و ماورائی بنام خواست خدا، بستگی دارد ، ولی نمیتواند دخالت رفتار انسان در کم یا زیاد شدن روزی را نادیده گرفت.
روزی حلال ، دعای خیر دیگران و مانند آن در روزی بی تاثیر نیست.
همانطوریکه ؛ ظلم و یا نفرین افراد ، در بسته و یا کم و پر زحمت شدن روزی بسیار موثر است ، بر این ادعای عینی ، غیر از تجربه ، روایات متعدد داریم .

دو سوال :
چرا برخی از خوبان در مضیقه شدیداند؟
چرا برخی از بدان در آسایش ورفاه اند؟
پاسخ قرآنی این دو سوال این است که بسیاری از این امور آزمایش الهی است.

 

🔵آثار مهم استغفار

🌷وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ... ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آن گاه به سوی او بازگردید، [تا] برای شما باران فراوان و پی در پی فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید﴿هود/۵۲﴾

🔰 استغفار ؛ برای رفع آثار منفی گناه و شامل شدن رحمت الهی است .
بسیاری از ناملایمات زندگی انسان براساس گناهانی است که چه بسا با بی توجهی از آن عبور کرده ایم .
در اینجاست که استغفار بسیار کارساز است و می آید و آثار منفی را مرتفع میکند.
وحتی برای جائی هم که گناهی صورت نگرفته باشد ، استغفار ؛ طلب رحمت الهی و باعث نزول رحمت الهی و بدست آوردن الطاف الهیه میشود.
استغفار انبیاء (ص) و ائمه (ع) در این راستاست .
در حدیث است رسول الله (ص) در هیچ مکانی نمی نشست و برنمیخاست مگر اینکه حداقل ۲۵ بار استغفار مینمود.


🔵 رویا صادقه و خوابهای پریشان

🌷قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ گفتند خوابهايى است پريشان و ما به تعبير خوابهاى آشفته دانا نيستيم﴿یوسف/۴۴﴾

🔰 در حدیث است که انسانها در ابتدا خواب نمیدیدند و بعدها که بحث نبوت پیش آمد برای نزدیک شدن افکار مردمان به حقائق آسمانی ، خدا رویا را نصیب انسان نمود.
رویا ؛ یا صادقه است و یا از خوابهای پریشان(اضغاث احلام) بحساب میآید که دارای هیچ تعبیری نیست.

در مرحله اول باید گفت ؛ خواب و رویا حجت نیست مگر اینکه با دلیل قطعی و جدی، صادق بودن آن ثابت شود.
پس نمیشود بخاطر یک خواب ، کاری را شروع کرد یا نظری را اِعمال کرد و یا از کارمهمی دست کشید.

🔽چند نکته مهم :
✔نکته اول ؛
کارها و افکار روز انسان در خوابهای انسان بسیار اثر دارد و چه بسا آدمی بیشتر همان اموری را که روز درگیر آن است، همان را در خواب هم ببیند که البته فاقد تعبیر است.
✔نکته دوم ؛
هر کسی توان تعبیر خواب واقعی و رویا صادق را ندارد.
مواظب دکان هایی که در این خصوص امروزه باز شده باشیم!
✔نکته سوم ؛
رسول معظم اسلام (ص) به ما فرموده اند: برای هر کسی خواب خود را مطرح نکنید ، چرا که ممکن است چیزی بگوید که تعبیر درستی هم نباشد اما ، همان بشود.
✔نکته چهارم ؛
از اساتید عرفان و معرفت شنیده ام که ؛ دوری از شهوات ناپاک جنسی و آراستگی دامن به پاکی ، در دارا بودن یا دارا شدن تعبیر خواب، نقش مهمی دارد . نمونه آن بعد حضرت یوسف ، در این رابطه؛ جناب ابن سیرین است که با پا گذاشتن روی شهوات ، خداوند علم تعبیر خواب را به ایشان عنایت نمود

✅انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۱۳ )

🔵در مورد جریان یوسف چهار مسئله مهم داریم :

◀️اول ؛ وجود پدری دلسوز و با معنویت که سراسر وجودش امید به خدا در سخت ترین هاست ؛
🌷يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ ای پسرانم! بروید از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمی شوند.﴿یوسف/۸۷﴾

◀️دوم ؛ وجود فرزندی بنام یوسف ؛ پاک و صبور و بسیار بسیار با اخلاق که دو جا برجسته ترین اخلاق را، از خود نشان داد:

✔اولی؛
دررابطه زلیخا بود که هم دعوت به گناهش کرد و هم تهمتش زد و هم او را به ناحق به زندان انداخت ، اما یوسف همه را نادیده گرفت !
🌷يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ ﴿یوسف /۲۹﴾ یوسفا! این داستان را ندیده بگیر. و تو [ای بانو!] از گناهت استغفار کن؛ زیرا تو از خطاکارانی.

✔دومی ؛
اخلاق یوسف در برابر برادرانش است ، که نه تنها از آنان گذشت ، حتی به آنان گفت بر شما هیچ ملامتی نمیکنم، و خدا شما را موردلطف قرار میدهد؛
🌷قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿یوسف/۹۲﴾ گفت: امروز هیچ ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خدا شما را می آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است. (۹۲)


◀️سوم ؛ یازده فرزند خطاء کار و پست اندیش و زشت رفتار که از آدم کشی و شکنجه وحبس، تا تهمت زدن و... در پرونده عمل شان دارند ؛
🌷قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ برادران گفتند: اگر بنیامین دزدی می کند خلاف انتظار نیست؛ زیرا پیش تر برادرش هم ،دزدی کرد!﴿یوسف/۷۷﴾

البته شاید برخی از برادران در دنانت ، شقاوت کمتری داشته اند که نام خیر پدر را بردند و حاضربودند بجای بنیامین در زندان بمانند ؛
🌷قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ، گفتند: ای عزیز! او را پدری سالخورده و بزرگوار است، پس یکی از ما را به جای او بازداشت کن..﴿یوسف۷۸﴾


◀️چهارم ؛
وجود زنی زیبا و ثروتمند و که بالاترین منصب در میان کل زنان مصر را دارا بود بنام ؛زلیخا .
مهم این است که امواج شهوت جنسی چنان چشمش را کور کرد که از قدرت و ثروت و همه آبروی خود گذشت ...
🌷وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ..

https://instagram.com/sorooshmarefat

انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جز ۱۴)

🔵 دردعا اینگونه مباشیم ..

🌷وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ﴿نحل/۵۳﴾ همه نعمت های در دسترس از خداست، هرگاه که آسیبی به شما رسد، ناله و فریادتان را به التماس و زاری به درگاه او بلند می کنید. بعد هنگامی که آسیب را از شما برطرف کند گروهی از شما به پروردگارشان شرک می آورند!!

🔰شخصیت روانی انسان های ساخته نشده این است که در راحتی دوست دارند دنبال خوشگذرانی ها باشند و در سختی ها دعایشان مستجاب شود!
این روش نه با وجدان و نه با منطق و وحی ، سازگار است .

بلکه اینگونه باشیم؛
اولا؛
همیشه اهل دعا و نیاز و ناز باشیم ، در اینصورت ؛ صدای مان درمیان فرشتگان شناخته شده خواهد بود و در استجابت دعا بسیار موثر است.
ثانیا؛
بعد از استجابت ، منشا استجابت را درچیزی دیگری غیرازخدا، دنبال نکرده و معرفی نکنیم ،که این خلاف ادب دعا و لطف الهی است.
چون او فقط سبب استجابت است و اوست که همه امکانات و واسطه ها را ردیف میکند تا ما را به حاجتمان برساند.

 

🔵 سوگند خوردن

🌷وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿ابراهیم /۹۴﴾ و سوگندهایتان را میان خود مایه خیانت و فساد قرار ندهید که در نتیجه، قدمی پس از استواریش بلغزد؛ و به سبب آنکه مردم را از راه خدا بازداشتید سختی و ناگواری بچشید، و برای شماعذابی بزرگ باشد.

🔰 سوگندخورنده باید مراقب باشد که خلاف قسم خود نکند .
چون آدمی در سوگند و قسم، اولا ؛ پای دیگری را وسط اورده و این یک نوع "حق" است که نباید تضییع شود. و ثانیا ؛ استفاده کردن از عواطف و باورهای مردمان است.
حال ، از خود سوگند که بگذریم که ابتداً پسندیده نیست و در شرع مطهر هم فقهاء فتوا به کراهت آن داده اند ، سوگند به مقدسات است، که بسیار سخت است‌.
آنچه این آیه ؛ آن را رهنمون فرموده این است که نباید با سوگندها با اعتقادات مردم بازی شود.

 

🔵 ابراهیم یک امت بود...

🌷 إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۲۰﴾ بدون تردید، ابراهیم [به تنهایی] یک امت بود، برای خدا از روی فروتنی فرمانبردار و حق گرا بود واز مشرکان نبود.سپاس گزار نعمت های او بود، خدا او را برگزید وبه راهی راست راهنمایی اش کرد.

🔰ابراهیم(ع) درظاهر، یک فرد بود اما خدا از او بعنوان یک "امت" نام برده . چه بسا که به اندازاه یک امت ؛ معنویت و شجاعت و تاثیر بر ازدیاد ایمان مومنان و نیز تاثیر تخریبی بر مشرکان داشت.

براساس همین آیه بالا؛ با این اوصاف ابراهیمی میتوان از فردیت تا حدودی خارج شد :
۱- فروتنی کامل دربرابر خدا
۲- حق گرا
۳- حفظ فاصله با مشرکین
۴- شکرگذاری.

https://instagram.com/sorooshmarefat

هادی سروش:
انتخاب از سفره قرآنی ماه خوب خدا

(جزء ۱۵)


🔵 جوینده ؛ یابنده است

🌷مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا ، وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا هر کس دنیای زودگذر را بخواهد هر چه را ما برای هر که بخواهیم، به سرعت در همین دنیا به او عطا می کنیم......و کسانی که آخرت را در حالی که مؤمن هستند بخواهند و با تلاشی کامل برای [به دست آوردن] آن تلاش کنند، پس تلاششان به نیکی مقبول افتد. ﴿اسراء/۱۸و۱۹﴾

🔰 سنت الهی این است که انسانها به خواسته خود برسند .
البته گاهی با تاخیر و یا با کمی تغییرات در آن خواسته . و این تغییرات هم دستخوش مصلحتی است که خدای بزرگ میداند.

آنانی که همه دارا و ندار خود را برای ثروت و یا قدرت و.. بکار میگیرند ، دبر یا زود به آن میرسند و حتی در روایتی داریم اگر اجل مهلت شان ندهد ، آن خواسته و مرادشان به فرزندشان میرسد. در طرف مقابل هم اینگونه است که همانانیکه دنبال معنویت و کمالات معرفتی و مراتب تقوایی هستند و تلاش میکنند ، به خواسته خود میرسند.

در علوم عرفانی این موضوع قطعی است که ؛ همه انسانها براساس استعدادهای ذاتی شان ، خواهان چیزی هستند و چیزی که از استعداد یک انسان شکل بگیرد ، حتما به او داده میشود .
پس قبل از بررسی خواسته های مان ، استعداد و علاقه و گرایش های خود را مورد نگاه و مراقبت داشته باشیم.

 


🔵 مراقبت و احترام از پدر ومادر سالخورده

🌷وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ؛ و پروردگارت فرمان قاطع داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید؛ هرگاه یکی از آنان یا دو نفرشان در کنارت به پیری رسند [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان اُف مگوی و بر آنان پرخاش مکن، و به آنان سخنی نرم و شایسته بگو. ﴿اسراء/۲۳﴾

 

🔰 احترام به والدین ، اینقدر روشن و ضروری است که جای هیچ سخنی ندارد ، و اگر در نوشته ها و گفته ها میاید از باب تذکر است.
مهم در این آیه قرآن در مورد والدین ، نکته ای است که در جای دیگری نیامده و آن ؛ توجه به دوران کهنسالی والدین و سختی های آن دوران است که خدا خصوصا آن دوره را بقدری حساس معرفی گیکند که حتی فرزند حق چهره بهم کشیدن و کمترین کلمه ای به مثل "اف" را ندارد.
در این دروان‌ والدین اگر کسالت هم نداشته باشند ، دوران پیری است ، و دورانی است که هم حافظه و هم اعضا و جوارح و هم زیبایی ها و هم توجه دیگران ، بشدت رو به اضمحلال میرود و فقط فرزند میتواند سنگ صبور مادر مریض و پدر سالخورده خود باشد‌.

شاید برای چنین شرائطی پیامبر (ص) فرمود ؛ ثواب یک شب کنار مادر سالخورده ، از صد سال جهاد در میدان جنگ بالاتر است.

 


🔵ضرورت راهنما و استاد در مسیر اخلاق و معنویت

🌷وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا - موسی به آن همراه جوانش گفت: همواره می روم تا به محل برخورد آن دو دریا برسم ، یا روزگاری طولانی به سفرم ادامه دهم، [در هر حال می روم تا برای تحصیل دانش بیشتر، عبد صالح حق را بیابم.] ﴿کهف/۶۰﴾

امام سجاد(ع) در حدیثی فرمود : به کمال نمیرسد کسی که یک مرشد و مربی الهی نداشته باشد.

سفارش عارف نامی شیراز همین است :

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن.
ظلمات است بترس از خطر گمراهی

همانطوری جناب موسی به خواسته خود رسید و حضرت خضر مربی معنوی او گشت ؛ فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا... ﴿کهف/۶۵﴾ بنده ای از بندگان ما را یافت که او را از نزد خود رحمتی داده
ما هم میتوانیم از این نعمت بهرمند باشیم.
گرچه کسانی که خود رفته باشند و توان بردن دیگران را به "عرشه کمالات" داشته باشند ، نادرالوجودند. اما بالاخره هستند.
باید اعتراف کنیم دراین مقوله "دکان های کاذب" چه بسیارند ، مواظب باشیم ، گول ادعاها و دروغ ها را نخوریم .
فقط یک نکته مهم ؛
کوچکترین شرط مربی و استاد الهی ؛انجام همه واجبات و ترک همه محرمات است ، بعلاوه دارا بودنآ بهترین اخلاق در اجتماع و معاشرت ها.

https://instagram.com/sorooshmarefat

پیام تسلیت استاد هادی سروش به مناسبت درگذشت والده حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی

 ۱۴۰۱ | ساعت : ۲۳:۵۲ | کد خبر : ۱۳۵۹۲۲۵ | پرینت

پیام تسلیت استاد هادی سروش به مناسبت درگذشت والده حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی

شفقنا- استاد هادی سروش در پیامی درگذشت والده حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی را تسلیت گفت.

به گزارش شفقنا، در متن پیام حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش آمده است:

الصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ .. أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا

صدیق معظم جناب استاد حجت الاسلام و المسلمین حاج آقامرتضی جوادی آملی

در آستانه ورود به لیله القدر بیست و سوم رمضان خبر ناگوار رحلت والده مکرمه سخت موجبات تاثر را فراهم آورد.

تردیدی نیست آن مومنه ماجده والاترین مراتب «حافظات للغیب» را دارا بود، اما به جهت مجاهداتش در فراهم آوردن زمینه علم و تحقیق و معرفت برای مرجع عالیمقام حضرت استاد معظم آیت الله العظمی جوادی آملی، طبق بیان نبوی (ص) در تمام زحمات و آوردهای علمی و معرفتیِ حضرت استاد مدظله العالی شریک و سهمین است. ان شاء الله.

در عین حال نمی توان این سانحه سنگین که بر قلبِ رئوفِ والد عظیم الشأن وارد شده را عادی دانست، بله؛ امید به فضل خداوند مهربان تنها اتکاء اولیاء الله است.

حشر روح با فضیلت این مادر بزرگوار را با صاحب لیله القدر؛ حضرت زهرای اطهر (س)، از ایزد منّان خواستاریم‌.

مراتب تسلیت در برابر این مصیبت را به محضر نورانی حضرت استاد و جنابعالی و جناب آقای دکتر قدیر و دیگران عزادران آن بیت منیع، تقدیم می دارم.

انتهای پیام

؛ «وقتی از سیره پیامبر(ص) فاصله ایجاد شود، با جهالت تمسک به آیه شده و سر مظلومی بریده می شود»: نوشتا

 : ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ساعت : ۰۰:۲۴ | کد خبر : ۱۳۵۹۲۲۷ | پرینت

نکاتی از جزء بیست و یکم قرآن؛ «وقتی از سیره پیامبر(ص) فاصله ایجاد شود، با جهالت تمسک به آیه شده و سر مظلومی بریده می شود»: نوشتاری از استاد هادی سروش

شفقنا- حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش در نوشتاری به نکاتی از جزء بیست و یکم قرآن اشاره کرد و آورد:

۱ ) در مذمت جدال

لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ .. (عنکبوت /۴۶)
این آیه در نفی و زشتی و مذمت جدال است. جدال غیر از درگیری و دعواست، جدال یعنی گفتگوی تیز و خصمانه و طولانی.

خدمت امام صادق (ع) سخن از این شد که پیامبر اکرم (ص) و ائمّه (ع) از بحث و مناظره دینی نهی کرده‌اند. ایشان فرمود: «به طور کلی نهی نکرده‌اند آنچه مورد نهی قرار گرفته، جدال و بحث و مناظره‌ایست که از طریق احسن نباشد. [احتجاج / ۲۱]

جدال: اولاً نفسِ انسان را بد عادت می کند و بعد از مدتی دیگر کلامی را، از کسی قبول نمی کند.

و ثانیاً چون در جدال انسان همواره دنبال جواب دادنِ به طرف مقابل است، نمی تواند خوب روی گفتار شنیده فکر و دقت داشته باشد و از اینجاست که حق و ناحق گفتاریش زیاد می شود.

و ثالثاً محبت ها و عُلقه ها را محو می کند و باعث دشمنی می شود.

و رابعاً ابهت و شخصیت انسان را می شکند.

حیف که خانواده های ما با این همه خوبی و برکات، صحنه جدال شود، خواه بحث های خانوادگیِ مضّر و خواه بحث های سیاسیِ بی فائده باشد.

۲ ) آثار ازدواج صحیح و چرا اینقدر طلاق؟

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛ از نشانه‌هاى خدا اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان محبّت‌‌ و رحمت قرار داد، به يقين در اين نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‌كنند. (روم،۲۱)

اُنس بین زوجین یک مسئله ماورایی است؛ امام کاظم (ع) فرمود: حضرت رسول (ص) به بنت جحش فرمود: «دایی تو حمزه کشته شد».

وی کلمه‌ی استرجاع بر زبان جاری کرد و گفت: «او را در راه خدا حساب می‌کنم». بار دیگر فرمود: «برادرت کشته شد». باز استرجاع گفت و اظهار داشت: «او را به حساب خداوند می‌گذارم». مرتبه‌ی سوّم فرمود: «شوهرت کشته شد». در این‌ هنگام دست خود را روی سرش گذاشت و گریه کرد. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «هیچ‌کس در نزد زن به‌اندازه‌ی شوهر اهمیّت ندارد». [کافی، ج۵، ص۵۰۶]

قرآن علت ازدواج مثبت و صحیح را در برقرار شدن آرامش زوجین؛ زن وشوهر میداند.
نگاه کنیم ببینیم آیا ما در خانه آرامش داریم یا نه؟
امیدوارم داشته باشیم.

در این آیه، سخن دیگر خدای متعال این است که؛ بعد از ازدواج؛ بین زوجین محبت و دوستی برقرار می شود.
متاسفم که «آمار طلاق» در جامعه ما چیز دیگری در کنار گوش ما می گوید!
چرا؟
بله؛ شاید در یک ازدواج نا موفق، تناسب و هم گون بودن طرفین رعایت نشده باشد، اما به عقیده ما، مشکل در «دوست نداشتن ها» ست.

متاسفانه دیده می شود برخی از پسران و دختران ما که با یک امیدی ازدواج می کنند بعد از مدتی، نسبت به هم «زده» می شوند! آیا بخاطر ارتباطات بیرونی است؟ آیا بخاطر مشکلات اقتصادی است؟ آیا بخاطر استفاده از فضای مجازی است؟ آیا بخاطر بزرگترهای طرفین است؟ آیا بخاطر بدگمانی هاست؟ آیا بخاطر توقعات بی حد است؟ آیا بخاطر مسئولیت نشناسی هاست؟ و آیا…..

بله؛ ممکن است. پس زودتر چاره کنیم. چون ازدواج در دستگاه خلقت، بین هر آدمی و با هر دین و ملیتی که  باشد، ساخته شده بر آرامش و محبت است.

۳ ) تکفیری ها و داعشی ها بویی از رسول الله را درک نکرده اند!

لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثيراً ؛ به يقين براى شما در زندگى پيامبر خدا سرمشق نيكويى بود، براى آن‌ها كه اميد به رحمت خدا و روز بازپسين دارند و خدا را بسيار ياد مى‌كنند.[احزاب/۲۱]

روشن است که قرآن شریف اساس دین است و آموزه های آن اصیل است اما این یک بخش از مسئله دین و دین داری است. چون بخش دیگر دین؛ رسول الله (ع) و عترت اوست. برای ابطال این گمان که «قرآن ما را کافی است» قرآن در جای بجا سور و آیات؛ رسول الله (ص) را مطرح می فرماید.

مشکل امروز تکفیری ها و داعش همان مشکل دیروز وهابیت است و مشکل همه اینان بازگشت به سقیفه دارد که رسول الله (ص) حذف شد و کسی حق ذکر و بیان یک حدیث از رسول الله (ص) نداشت. بله وقتی از سیره رسول الله(ص) فاصله ایجاد شود با جهالت تمسک به آیه می شود و سر مظلومی بریده می شود و جنایتکارِ این جنایت گمان می کند بعد از مرگ مهمان رسول الله (ص) است!

باری؛ روش علمی و عبادی و زندگی و زعامت رسول الله، نمونه و اسوه و الگو و معیار است.
ما موظیفیم در دین و اخلاق و آداب؛ با نگاه دقیق آن رسول خدا را نگاه کنیم و درس بگیریم و در حیات خود الگو قرار دهیم.

سه نمونه در زمینه شریعت و اخلاق فردی و اخلاق حکومتی خاتم الانبیاء را تامل کنید؛

۱ – در خبرى آمده است كه پيغمبر (ص) به مسلمانان دستور دادند در سفر روزه نگيرند، ولى عده‏اى از روى خشك مقدسى همچنان روزه مى‏گرفتند. حضرت از اين رفتار مردم به خشم آمده، همان طور كه روى شترشان بودند، ظرف آب را سركشيده و فرمودند: اى خطاكاران، افطار كنيد؟ افطروا يا معشر العصاة. (تهذيب الاثار ج ۱، ص ۹۲)

۲ – ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪه‌ﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم. ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.

۳ – وقتی رسول الله (ص) شنید خالدبن ولید با حمله به شهر و خانه افراد به جرم مسلمان نبودن حمله برده و غارت و تعدی داشته! حضرت (ص) گریه کرد و از خدای متعال طلب مغفرت نمود و امام علی (ع) را برای بررسی اوضاع و جبران خسارت های وارده به آن منطقه اعزام نمود.

انتهای پیام

چند گام به سوی علی (ع)  ✍هادی سروش   


🔰 چند گام به سوی علی (ع)

✍هادی سروش

 
امیرالمومنین‌(ع) یک الگوی بتمام معناست که باید از او در آداب و روش انسانی و دینی راهنمایی بگیریم‌.
فخر رازی عالم بزرگ سنی در تفسیر قران  تصریح میکند ؛«هرکس علی را امام خود قرار دهد قطعاً به دست گیره محکمی در دین و جانش دست یافته است ؛ مَن اِتّخِذ عَلَیاً اماماً لِدینه فَقَد اِستَمسَک بالعروه الوثقی فی دینه و نَفسهِ.»[تفسیرالکبیر ؛ ج۱ ص۲۱۲]  .

ماشیعیان درعین نزدیک بودن به "حق" بجهت پذیرش حضرت امیر(ع)به عنوان امام اول معصوم وخلیفه بلافصل پیامبر خدا (ص) ، اما از او بسیار دوریم.
امام خمینی تصریح میکند:آن امیر ماست،او آقای ماست،امام ماست، ما هی بگوییم امام واقتدا نکنیم به او؟ در کارها هیچ اقتدا نباشد به او؟ امام، معنایش این است؟ شیعه معنایش این است که مشایعت کند.[صحیفه ،۸ ،ص۱۴]
استاد مطهری مینویسد ؛ "باید اعتراف کنیم که به او ظلم و لااقل کوتاهی کرده‌ایم! اساساً کوتاهی‌های ما ظلم است.ما شیعیان  ما نخواسته و یا نتوانسته‌ایم علی(ع) را بشناسیم!"

پس واجب و ضروری است در مسیر نزدیک شدن به آن حضرت و دوری از چنین ظلمی که تلاش کنیم .


🟢 گام نخست ؛
تلاش درباره تبیین و تکثیر فضائل

آن بزرگوار و دوری از دشمنان آگاه او یک فریضه ی فقهی و کلامی است .
اما باید متوجه باشیم که به تعبیر برخی از متفکران ؛ تبیین فضائل او ، آشنا سازی با بوی خوش اوست برای جذب او شدن و نه اینکه به آن قناعت کنیم. پس این مهم ؛ اما تمام و کمال مسئولیت ما نیست . مسئولیت ما شناخت او و گام های بعدی در مسیر اوست.
نشود که امام علی (ع) شیعه ای را به عنوان درد خود معرفی کند همانطوریکه برخی را چنین معرفی نمود ؛ [نهج ، خ ۱۲۱]
 

🟢 گام  دوم؛
توجه به چرائی جایگاه امام علی (ع) در نزد پیامبر

کسی در عالَم اسلام و متفکر اسلام شناسی در شرق و غرب عالَم نیست مگر اینکه از جایگاه امام علی (ع) در نزد پیامبر رحمت (ص) اجمالا مطلع است.
ضروری است که ما به عنوان یک شیعه به آن "رازورمز" آگاه و آراسته شویم .
امام صادق در مورد این جایگاه فرمود : 
"حضرت امیر این جایگاه را بوسیله راستگویی و امانت داری و اداء امانت پیدا کرد ؛ فَإِنَّ عَلِيّا عليه السلامإنَّما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِندَ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بِصِدقِ الحَديثِ ، وأداءِ الأَمانَةِ."[اصول کافی ؛ ج۲ص۱۰۴]

امروز جامعه از کسانی در رنج است که یا زبان صادقی ندارند و یا دستِ امانت داری ندارند . کسانیکه وقتی در رقابت قدرت هستند خود را ابوذر نشان میدهند ولی وقتی دستشان به چرب و شیرین حکومت میرسد از اشعث هم بدترند! 


🟢 گام سوم ؛
تقوای جامع در تمام ابعاد انسانی

حضرت امیر (ع) وقتی از شرائط سخت زندگی خود میگوید و می فرماید : «اينك امام شما از همه دنيايش به پيرهنى و ازارى و از همه طعامهايش به دو قرص نان اكتفا كرده است. البته شما را ياراى آن نيست كه چنين كنيد ؛ بدانید که شما چنین نتوانید کرد لیکن مرا یاری کنید در پارسایی و کوشیدن و پاکدامنی و درستی ورزیدن. ؛ أَلَا وَ إِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِکَ وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد » [نهج؛نامه ۴۵]

امام خمینی میگوید: حقیقتا نمی توانیم تقلید کنیم، قدرت این معنا را نداریم. اما خود ایشان فرموده است که شما نمی توانید، اما تقوا می توانید داشته باشید.[صحیفه،ج۲۰،ص ۴۹۵]

شیعه در جهان باید مظهر تمام اخلاق پاکی و انتخاب بهترین روش های درست و حساب شده در بخش های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و صنعتی  و پزشکی و ..  باشد ، نه اینکه اخلاق و روش های ناپسند و مهارت های ناقص و پوشالی عده ای که متاسفانه در امور علمی و مدیریتی و یا صنعتی هستند ، باعث آبروریزی باشد!
این ضعف ها نشان دهند این است که به حضرت امیر (ع) و مطالباتی که از ما دارد نزدیک نشده ایم و این درد بزرگی است !


🟢 گام چهارم ؛
تحقق رفاه برای شهروندان

امام علی (ع) آنچه رفاهی را مد نظر خود معرفی میفرماید که نه تنها مسلمین ، بلکه کافری که عنوان شهروند دارد به راحتی بتواند زندگی کند. [نهج ؛ خ ۴۰]
خود آن جناب به این مسئولیت مهم وفادار بود و برای مردمانش عملیاتی کرد  یعنی در طول ۵ سال کوفه که تنها نقطه تسلط کامل وی بود ، نان گندم، آب آشامیدنی سالم و مسکن و سرپناه فراهم کرد. و فرمود :
«مَا أَصْبَحَ‏ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَيَأْكُلُ الْبُرَّ وَ يَجْلِسُ فِي الظِّلِّ وَ يَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَات‏»؛ [بحارالانوار، ج ۴۰، ص٣٢٧]

حتی وقتی بر پیرمردی‌ عبور کرد که‌ گدایی‌میکرد علت را جویا شد و آنان‌گفتند، وی‌ مسیحی‌است، امام(ع) فرمود: « از او کار کشیدید تا پیر شد، حال‌ که‌ عاجز شده‌ است‌ از او دریغ‌ می‌دارید، از بیت‌المال‌ به‌ او بپردازید ؛ استعملتموه‌ حتی‌ اذا کبر و عجز منعتموه‌ انفقوا علیه‌ من‌ بیت‌المال»(وسائل ۴۹/۱۱)

وقتی رفاه در سراسر جامعه برای همه شهروندان رقم خورد نه تنها مسلمین بلکه اقلیت های دینی به اسلام نگاه مثبت پیدا میکنند و روابط عاطفی بهتری خواهند نه اینکه براساس دزدی و اختلاس و اجحاف در جامعه و یا حکومت دینی هر روز انگشت اتهام به دین و حکومت دینی بیشتر شود و حتی عده ای از انجام مناسک دینی دست بشورند !


🟢 گام پنجم؛
تحقق عدالت و دوری ازباندبازی

تحقق عدالت و جلوگیری از باندبازی های سیاسی و اقتصادی از الگوگیری های مهمی است که باید در آن مورد بصورت جدی وارد شویم و در نتیجه در استفاده از بیت المال باند بازی و عناوین و .. را کنار گذاریم .
«وقتی‌ خلیفه دوم به قدرت تکیه زد فرد و یا گروهی را بر افراد و گروهی‌ دیگر برتری‌ بخشید. مثلا عنوانِ سابقین‌ را بهانه قرار داد و سهم مهاجران را بر انصار از بیت المال بیشتر قرار داد..»[شرح نهج،ج ۴ ص ۳۰۶]
ولی با آمدن حضرت علی(ع) ، درست روز بعد از بیعت‌ فرمود:
"آگاه‌ باشید! هیچ فردی‌ از مهاجرین‌ و انصار از اصحاب‌ رسول‌ الله (ص) بخاطر مصاحبت‌ با پیامبر(ص) دارای‌ فضل‌ نیست بلکه‌ فضل‌ روشن‌ در فردای‌ قیامت نزد خدا است‌ و ثواب‌ و اجر و پاداش‌ با خدا است.. پس‌ شما بندگان‌ خدا هستید و مال‌ مال‌ خدا است، بین‌ شما به‌ صورت‌ مساوی‌ تقسیم‌ می‌کنم، هیچ‌ کس‌ در برابر کس‌ دیگر دارای‌ برتری‌ نیست‌ .. آنچه نزدمان‌ است‌ ؛ میانتان‌ تقسیم‌ خواهم‌ کرد و نسبت‌ به‌ هیچ‌ یک‌ از شما تخلف‌ نخواهد شد چه‌ عرب‌ باشد و چه‌ عجم، اهل‌ عطا باشد و یا نه.» [شرح نهج؛ج ۲ ص ۱۷۱]

در جامعه ای که مدعی حکومت بر مدار حکومت علوی است نباید رانت های مختلفی براساس ریاست و سابقه ارزشی و مجاهد بودن و .. وجود داشته باشد.


🟢گام ششم ؛
حاکمیتی کاملا صادقانه

امام علی (ع) نه تنها در مسیر باطل و هوای نفسانی و برتری جویی از وسیله ای بنام  "بی صداقتی و خیانت" استفاده نکرد که این زشتی ها از ساحت زیبایش دورست بلکه در مسیر حق و حقانیت هم از مسیر " صداقت " جدا نشد و حتی وقتی به حکومت رسید و تریبون و قدرت داشت ،نسبت به اتفاقات روز سقیفه که حق او را بردند و خیانت کردند ، از حربه افشاگری و توبیخ و حبس و حصر استفاده نکرد.
با اینکه در زمان او این فریبکاری ها رایج بود ، حضرت فرمود :
«ای مردم! وفا همراه راستی است که سپری محکم تر و نگه دارنده تر از آن سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد، خیانت و نیرنگ ندارد؛ ولی امروز در محیط و زمانه ای زندگی می کنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را راه زیرکی می پندارند و افراد جاهل، آنان را اهل تدبیر می خوانند.» [نهج؛خ۴۱]
و در برابر درخواست یارانش در مورد "زرنگ بازی" های متعارف حکومت داران فرمود : 
"اگر نیرنگ و دور زدن افراد و خلاصه خیانت ، قبیح نبود می دیدید که از به کار گیری آن بی خبر نیستم..."[ نهج؛خ۲۰۰ ]


🟢گام هفتم ؛ 
دوری از معرکه گیری در حکومت
 
او هیچ گاه مغلوب قدرت و ریاست نشد و برای تثبیت خود دست به معرکه گیری نزد.
در اوج قدرتی که بر تمام جهان اسلام داشت هیچ گزارشی از برو وبیا و به راه انداختن کبکبه و دبدبه به ما نرسیده . بلکه ؛ "در سفری، وقتی که مردم دنبال مرکبش دويدند، ذوق نکرد، برعکس برسرشان فرياد زد! و فرمود :سوگند به خدا، زمامداران شما از اين‌گونه كار، سودي نمي‌برند و شما خود را در دنيا با اين كار به مشقت و سختي مي‌اندازيد، و در آخرت بدبخت خواهيد بود و چقدر زيانبار است مشتقي كه مجازات الهي را در پي داشته باشد؟ و چقدر پر سود است آرامشي كه در پرتو آن، انسان از عذاب الهي محفوظ بماند " [نهج؛حکمت۳۷]
و روزي در كوفه سوار بر مركب بود، حرب بن شَرَحْبيل يكي از سران قبائل ، پياده در ركاب حضرت علی(ع) حركت كرد، امام به او فرمود: "باز گرد! زيرا پياده آمدن شخصي مثل تو، در ركاب مثل من، مايه غرور حاكم، و ذلت براي مؤمن است ؛ اِرْجِعْ، فَاِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوالي، وَ مَذَلََّةُ لِلْمُؤْمِنِ"[نهج؛ حکمت۳۲۲]
 
نمونه دیگر خیلی مهم ، آن است که حضرت در بستر مرگ بود و میتوانست نسبت به ترور کننده و خاندان او و حزب او ، دستور شدید دهد ، اما فرمود: "مبادا در خون مردم بيفتيد و بگوييد وای علی کشته شد ؛يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ.. "[نهج ؛ نامه ۴۷]

از مدعیان حکمرانی دینی و شیعی و ولائی انتظار است ذره ای شبیه آن امام معصوم و مظلوم اول شیعیان باشند و از هوای ریاست و رفاه زدگی و تشریفات و مسافرت های هزینه بر خارجی و داخلی دوری جسته و از هر گونه حماسه سازی برای رسانه ای شدن و بقاء خود بهره نگیرند.

https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح از مهمانی خدا*   ✍ *هادی سروش*    انتخاب از جزء بیست و یکم

🔰 *غذای روح از مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء بیست و یکم


۱ ) *در مذمت جدال* 
 
لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ .. (عنکبوت /۴۶) 
این آیه در نفی و زشتی و مذمت جدال است . جدال غیر از درگیری و دعواست ، جدال یعنی گفتگوی تیز و خصمانه و طولانی.
خدمت امام صادق (ع) سخن از این شد که پیامبر اکرم (ص) و ائمّه (ع) از بحث و مناظره دینی نهی کرده‌اند. ایشان فرمود: «به طور کلی نهی نکرده‌اند آنچه مورد نهی قرار گرفته، جدال و بحث و مناظره‌ایست که از طریق احسن نباشد.. [احتجاج / ۲۱]

جدال : اولا نفسِ انسان را بد عادت میکند و بعد از مدتی دیگرکلامی را ، از کسی قبول نمیکند .
وثانیا چون در جدال انسان همواره دنبال جواب دادنِ به طرف مقابل است نمیتواند خوب روی گفتار شنیده فکر ودقت داشته باشد و از اینجاست که حق و ناحق گفتاریش زیاد میشود.
وثالثا محبتها و عُلقه ها را محو میکند و باعث دشمنی میشود.
ورابعا ابهت و شخصیت انسان را میشکند.
حیف که خانواده های ما با این همه خوبی و برکات ، صحنه جدال شود ، خواه بحثهای خانوادگیِ مضّر و خواه بحث های سیاسیِ بی فائده  باشد.


۲ ) *آثار ازدواج صحیح و چرا اینقدر طلاق؟* 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ ؛  از نشانه‌هاى خدا اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان محبّت‌‌ و رحمت قرار داد، به يقين در اين نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‌كنند.(روم،۲۱)

اُنس بین زوجین یک مسئله ماورایی است؛ امام کاظم (ع) فرمود: حضرت رسول (ص) به بنت جحش فرمود: «دایی تو حمزه کشته شد». وی کلمه‌ی استرجاع بر زبان جاری کرد و گفت: «او را در راه خدا حساب می‌کنم». بار دیگر فرمود: «برادرت کشته شد». باز استرجاع گفت و اظهار داشت: «او را به حساب خداوند می‌گذارم». مرتبه‌ی سوّم فرمود: «شوهرت کشته شد». دراین‌هنگام دست خود را روی سرش گذاشت و گریه کرد. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «هیچ‌کس در نزد زن به‌اندازه‌ی شوهر اهمیّت ندارد». [کافی، ج۵، ص۵۰۶]

قرآن علت ازدواج مثبت و صحیح را در برقرار شدن آرامش زوجین ؛ زن وشوهر میداند.
نگاه کنیم ببینیم آیا ما در خانه  آرامش داریم یا نه ؟
امیدوارم داشته باشیم.
در این آیه، سخن دیگر خدای متعال این است که ؛ بعد از ازدواج ؛ بین زوجین محبت و دوستی برقرار میشود.
متاسفم که "آمار طلاق" در جامعه ما چیز دیگری در کنار گوش ما میگوید!
چرا ؟
بله ؛ شاید در یک ازدواج نا موفق، تناسب و هم گون بودن طرفین رعایت نشده باشد ، اما  به عقیده ما ، مشکل در "دوست نداشتن ها" ست .
متاسفانه دیده میشود برخی از پسران و دختران ما که با یک امیدی ازدواج می کنند بعد از مدتی ، نسبت به هم "زده" میشوند! آیا بخاطر ارتباطات بیرونی است ؟ آیا بخاطر مشکلات اقتصادی است؟ آیا بخاطراستفاده ازفضای مجازی است؟ آیابخاطربزرگترهای طرفین است؟ آیا بخاطر بدگمانی هاست؟ آیابخاطر توقعات بی حد است ؟ آیا بخاطر مسئولیت نشناسی هاست ؟و آیا..... 
بله ؛ ممکن است. پس زودتر چاره کنیم . چون ازدواج در دستگاه خلقت، بین هر آدمی و با هر دین و ملیتی که  باشد ،  ساخته شده بر آرامش و محبت است.


۳ ) *تکفیری ها و داعشی ها بویی از رسول الله را درک نکرده اند!* 

لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثيراً ؛ به يقين براى شما در زندگى پيامبر خدا سرمشق نيكويى بود، براى آن‌ها كه اميد به رحمت خدا و روز بازپسين دارند و خدا را بسيار ياد مى‌كنند.[احزاب/۲۱] 

روشن است که قرآن شریف اساس دین است و آموزه های آن اصیل است اما این یک بخش از مسئله دین و دین داری است . چون بخش دیگر دین ؛ رسول الله (ع) و عترت اوست . برای ابطال این گمان که "قرآن ما را کافی است" قرآن در جای بجا سور و آیات ؛ رسول الله (ص) را مطرح میفرماید.
مشکل امروز تکفیری ها و داعش همان مشکل دیروز وهابیت است و مشکل همه اینان بازگشت به سقیفه دارد که رسول الله (ص) حذف شد و کسی حق ذکر و بیان یک حدیث از رسول الله (ص) نداشت . بله وقتی از سیره رسول الله(ص) فاصله ایجاد شود با جهالت تمسک به آبه میشود و سر مظلومی بریده میشود و جنایتکارِ این جنایت گمان میکند بعد از مرگ مهمان رسول الله (ص) است!!
باری ؛ روش علمی و عبادی و زندگی و زعامت رسول الله ، نمونه و اسوه و الگو و معیار است .
ما موظیفیم در دین و اخلاق و آداب ؛ با نگاه دقیق آن رسول خدا را نگاه کنیم و درس بگیریم و در حیات خود الگو قرار دهیم . 
سه نمونه در زمینه شریعت و اخلاق فردی و اخلاق حکومتی خاتم الانبیاء را تامل کنید ؛
۱ - در خبرى آمده است كه پيغمبر (ص) به مسلمانان دستور دادند در سفر روزه نگيرند، ولى عده‏اى از روى خشك مقدسى همچنان روزه مى‏گرفتند. حضرت از اين رفتار مردم به خشم آمده، همان طور كه روى شترشان بودند، ظرف آب را سركشيده و فرمودند: اى خطاكاران، افطار كنيد؟ افطروا يا معشر العصاة. (تهذيب الاثار ج ۱، ص ۹۲) 
۲ - ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪه‌ﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﻧﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم. ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ. 
۳ - وقتی رسول الله (ص) شنید خالدبن ولید با حمله به شهر و خانه افراد به جرم مسلمان نبودن حمله برده و غارت و تعدی داشته ! حضرت (ص) گریه کرد و از خدای متعال طلب مغفرت نمود و امام علی (ع) را برای بررسی اوضاع و جبران خسارتهای وارده به آن منطقه اعزام نمود.

https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح در مهمانی خدا*    ✍ *هادی سروش*    انتخاب از جزء بیستم

🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 
 
✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء بیستم

 *محرومان آبروی ظالمانِ فریبکار را نابودمیکنند* 

"وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ"، 
ما اراده كرده‌ايم تا بر مستضعفان زمين نعمت بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار‌دهيم.(قصص۵)

مفاد این است که اراده حضرت حق است که محرومان و مستضعفان روزی پیروز شده و اختیار امور را بدست خواهند گرفت.
امام علی (ع) فرمود : دنیا مانند شتر بچه‌داری که نسبت به دیگران تندی می‌کند تا فرزندش را در آغوش بگیرد، به ما بازخواهد گشت سپس آیه: وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ را تلاوت فرمود. [نهج البلاغهًْ، ص۵۰۶]
صدالبته که ، این آیه  مصداق کاملش حضرت مهدی (ع) است که امام علی (ع) فرمود : خدا مهدیِ اهلبیت را برمی‌انگیزد تا آنان را عزیز و دشمنانشان را ذلیل گرداند». [الغیبهًْ للطوسی، ص۱۸۴] ، ولی هیچ مانعی دیده نمیشود که بگوییم در هر گوشه ای از خانواده و فامیل و شهر و جامعه اگر کسی به استضعاف کشیده شود ؛ یعنی تحقیر شود و تضعیف شود قطعا روزی او به سیادت و آقایی خواهد رسید اما به شرط آنکه در خط صحیح دیانت و عقلانیت باشد. این وعده خداست ؛ إِنَّ اللهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ / خداوند از كسانى كه ايمان آورده اند دفاع میكند؛ خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست‌ ندارد. [حج / ۳۸]
پس هر مظلومی در هر گوشه خانه و یا شهرو یا ... بوده باشد خدا متعال او را روزی بلند خواهد نمود و اگر شرایط زمان هم اجازه این امور را ندهد این برکت به فرزندان او خواهد رسید.
و نکته مهم این است که گاهی این سنت خدا ، یعنی ؛ حمایت از محرومان ، بشکل آبروریزی ظالم فریبکار است . در اینجاست که مظلوم و محروم‌ بصورت معنوی دارای سیطره بر ظالم میشود و ظالم را از نظر آبرو و عزت نابود میکند . این معنا را ما بارها دیده ایم .


 *از فیض خاص الهی محروم نشویم* 
 
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الأیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ؛  هنگامى كه به سراغ آتش آمد، از كرانه راست درّه، در آن سرزمين پربركت، از ميان درختى ندا آمد كه: «اى موسى! منم خداوند، پروردگار جهانيان» ﴿قصص٣٠﴾ 

همیشه فیض خاص خدا در سفر حج و یا در چله نشینی و یا در اعتکاف حاصل نمیشود ، گاه از جایی و شخصی که غیر قابل باور است ، افاضه میشود.
موسی یک عبد صالح خداست که با حضرت شعیب آشنا شدو داماد او شد و دست زن و خانواده را گرفته برای سفر که هوا سرد است و گرسنگی و شب تاریک ... یکباره آتشی از دور دید و به گمان اینکه کسی یا چیزی یا آتشی برای گرم شدن باشد ، بطرف آتش رفت اما یکباره به درختی رسید که سخن از آن شنیده می شد ، گوش کرد دید  میگوید که "من خداهستم".....
این حادثه مربوط به کوه طور نیست و هنوز موسی به آن مقامات نرسیده ، فقط خدمت شعیب بوده.
امورات عادی عمر را ، بی حساب ندانیم که ممکن یکی از آنها نردبان ترقی باشد و اگر غافل باشیم ، خسران زده خواهیم بود.


 *همه ی اخلاق در یک آیه* 

...... وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الأرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره ات را از دنيا فراموش مكن؛ و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى‌كن؛ و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد.» ﴿قصص٧٧﴾

به نظر میرسد بهترین آیه اخلاقی قرآن شریف است که میفرماید  :
همانگونه که خدا به تو احسان نموده تو هم به همگان احسان نما.
ملاک را در اخلاقی شدن به "احسان خدا" ارجاع داده ، یعنی ؛ ببین خدا در حق شما چقدر احسان و محبت داشته ، شما هم چنین باش.
آیا شما دستوری بهتر و کاربردی تر و والاتر از این راهکار اساسی قرآن سراغ دارید؟
این حدیث خواندنی است ؛ امام صادق(ع) می فرماید: «گاهی که شخص محتاج و نیازمندی به من مراجعه می کند، با عجله و شتاب خواستة او را انجام می دهم؛ چون می ترسم که نیازش برطرف شود و من از فیض پرداختن به احسان و نیکی به او محروم شوم» [امالی طوسی/ ۶۴۴] 

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

✍ *هادی سروش*   انتخاب از جزء نوزدهم    *دخالت و ریشه بسیاری از ظلم ها در مشاوران* 

🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 

انتخاب از جزء نوزدهم


 *دخالت و ریشه بسیاری از ظلم ها در مشاوران* 

يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً ؛
اى واى بر من، كاش فلان [شخص گمراه] را به دوستى انتخاب نكرده بودم![فرقان / ۲۸]

آیه بسیار فرا گیر است از ابتدائی ترین معنا مانند ارتباط با دوستان‌ نا اهل را شامل است تا معنا برتری مانند انتخاب مشاوران قدرت گرا و ثروت طلب که اطراف مسئولین و صاحبان قدرت جمع میشوند.
 
ببینید در اینکه مشاوره ؛ مشارکت پیدا کردن انسان با عقول دیگران است (نهج البلاغه ،ق ۱۶۱) و بسیار نیکوست.
و پیامبر رحمت (ص) در ضمن بیانی خصوصیات ضروری یک مشاور لایق را بیان فرمودند و نیکوئی و خوبی چنین کاری رهنمون نمودند : "مشاوره‌ با عاقل‌ ناصح‌ برای‌ تو رشد و مبارکی‌ و موفقیت‌ به‌ همراه‌ دارد. پس‌ هنگامی‌ که‌ ولی‌ ترا نصیحت‌ کند. مخالفت‌ مکن‌ که‌ هلاک‌ می‌شوی". (المحاسن/۶۰۲)
اما بسیاری از ظلم های در نهادهای بالادستی و ریاستی در حق پایین دستی ها و عموم شهروندان در اثر مشاوران دنیا طلب و فریب کاری است که در اطراف قدرت مانند مگسان دور شیرینی جمع میشوند و چنان چهره عقلانی و معنوی و اخلاقی به خود میگیرند که به هیچ عنوان نمیتوان مراکز تصمیم گیری را از وجود چنین افراد نابابی به باور رساند. 
از زیبایی های عهدنامه مالک اشتر در نهج البلاغه این سخن است : "والی‌ را نزدیکان‌ است‌ و خویشاوندان‌ که‌ خوی‌ برتری‌ جستن‌ دارند و گردن‌ فرازی‌ کردن‌ و در معامله انصاف‌ را کمتر به‌ کار بستن! ریشه‌ ستم‌ اینان‌ را با بریدن‌ اسباب‌ آن‌ بردار .."
کسانیکه در مصدرامور هستند و مسئولیتی دارند و با تصمیمات اشتباه خود بدترین ها را برای زیر دستان شان رقم میزنند و باعث تضییع حقوق مادی و معنوی جامعه و یا گروه و یا فردی میشوند ، نمیتوانند "ظلم" انجام شده را به گردن مشاوران انداخته و از خود سلب مسئولیت کنند . 


 *صفات "عباد الرحمن"* 

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً (فرقان؛ از آیه ۶۳ تا پایان سوره)

عبادالرحمن ؛ کسانی اند که بر اساس اسم شان از دو عنصر مهم شخصیت شان شکل گرفته :
اول : بندگی خدا داشتن 
دوم : نماد رحمت بودن.

"عبادالرحمن" ؛ این انسانهای مومن و با محبت دارای صفات دوازده گانه هستند که در این آیات آمده :
۱- تواضع
۲ - با جاهلان اهل در گیری نیستند 
۳- اهل عبادت شبانه هستند
۴- از یاد قیامت غافل نیستند
۵- اهل انفاق اند و عقلانیت در انفاق
۶- اخلاص دارند
۷- دست شان به خونی آلوده نیست
۸- دامن شان از ارتباط با نامحرم پاک است
۹- شهادت ناحق نمیدهند
۱۰- در برابر کلام و یا آهنگ لغو با بزرگواری گذر میکنند
۱۱- در برابر آیات الهی که میشنوند حالت بی تفاوتی ندارند
۱۲- اهل دعا برای به کمال رسیدن خویش و خانواده خود هستند. 

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

شب قدر و گرفتن فیوضات  ✍هادی سروش

خدای مهربان فرمود :
وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللهُ لَكُمْ  ؛ آنچه خدا برای شما قرار داده ، آن را بگیرید . (بقره ۱۸۷)

نکته قابل توجه این است این مفاد ؛ "آنچه خدا برای تان قرار داده ، بگیرید. " در ضمن آیه ای آمده که در رابطه با احکام روزه است . 
پس ماه رمضان و خصوصا "شب قدر" برای گرفتن الطاف الهی بسیار مهم و مؤثر است .  
خلاصه ؛ باید رفت و گرفت . 
"شب قدر" شبی است باید فیوضات مورد نیاز دنیا و آخرت ، آن هم آخرتی که "ابدیت" را در بردارد ، گرفت . 
پس برای گرفتن فیوضات تنگ نظری روا نیست که آدمی برای یکسال طلب رحمت و سعادت و گشایش و آرامش نماید .

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

شجاعت و حلم دو آموزه حکومت علوی   ✍ *هادی سروش* 

🔰 *شجاعت و حلم دو آموزه حکومت علوی* 

✍ *هادی سروش* 

سیره حضرت امام علی (ع) بعد از رحلت رسول الله (ص) نشان دهنده ورود او در مباحث سیاسی و بازبرخورد او در شرائط سخت است .
او کامل ترین تربیت یافته مستقیم شخص خاتم الانبیاء (ص) است که بوسیله خدای متعال ادب و اخلاق آموخته که فرمود : من ادب یافته خدایم هستم ". دستور زیبا و موفقیت آمیز "دین خاتم" که با هرعقل و تجربه ای هم هماهنگ است در این نکته است که ؛ 
در ورودها "شجاعت" لازم است و درباز برخوردها "حلم" نیاز مبرم شمرده شده است.


 *مواضعِ ظهورِ شجاعت* 
 
گرچه ظهور اصلی شجاعت ، در میدان جنگ است و آدم شجاع در آن موطن میدان دار است . اما مهم ؛ داشتن شجاعت در تمام مواضعی است که به نوعی ؛ ترس بر نهان آدمی مستولی میشود.

از این رهگذر قرآن ؛ هر میدانی که خوف زخم دیدن برود ؛ چه زخم شمشیر و چه زخم زبان که منتهی به آبروی آدمی شود ، آنجا را میدان نمایش شجاعت و سلحشوری معرفی نموده :《مجاهده در راه خدا دارند از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه آن را به هر‌كس بخواهد [و شايسته ببيند] مى‌دهد؛ ..  یجاهدون فی سبیل الله لایخافون لومه لائم -  مائده ۵۴》
امام علی (ع) در جریان جنگ جمل این آیه را تلاوت نمود و فرمود : "به خدا قسم، با اهل این آیه تا امروز جنگ نشده است!" (الافصاح/۱۲۵)
و البته امام باقر (ع) این آیه را منطبق بر سه جنگ حضرت علی (ع) دانسته و فرمود : آن‌ها [که در آیه مطرح هستند]  امیرالمؤمنین علی (ع) و یارانش هستند، زمانی که با گروه‌های ناکثین، قاسطین و مارقین جنگید. (تفسیر البرهان)

باری ؛ مهم ترین مانع ظهور شجاعت ؛ زخم زبان است که در رابطه حضرت امیر (ع) ذره ای تاثیرگذار نبود.


 *مهمترین نمادهایِ شجاعت* 

 ۱- شجاعت در گفتار ؛
بیان پیامبر(ص) چنین است که سخن عادلانه در برابر حاکمان و رهبران ظالم جهان ، والاترین جهاد مقدس در راه خداست : "افضل الجهاد کلمه عدل عند امام جائر".
واین همان سیره مشترک همه ائمه (ع) است .
امام علی (ع) این را وظیفه دانسته و نامه های شجاعانه ان جناب به معاویه گوشه ای از شجاعت او در برابر قدرت نامشروع سیاسی است.

۲- شجاعت درانتخاب حق و عدالت ؛
صدالبته که در اینجا ؛ خیلی از دوستی ها و بیعت ها و یا هم حزبی بودن ها، به مخاطره می افتد!
نمونه اش برنامه و روش سیاسی اجتماعی امام علی (ع) در دوران خلافت بود که چون فقط حق را میدید و عدالت را زمزمه میکرد ؛ طلحه و زبیرها بر سر بیعت خود نماندند ، و بعد از آن خوارج هم در مقابل امام با شمشیر و نیزه به صف شدند.
بله ؛ وقتی پوششِ حکومتیِ علی (ع) بر این وزان باشد که دانه ای از دهان موری نگیرد ؛ یعنی ساده ترین و بی کس ترین شهروندان جامعه در آرامش کامل ازهمه امکانات بهرمند باشند ، و از سوی دیگر اجازه ماندن یک نفر از کارگزاران فاسد و اختلاس گر عثمانی را در پست و مدیریت ندهد ! خوب روشن است که اینجا عرصه ای است که شجاعتی بیش از شجاعت در میدان جنگ را می طلبد. امام علی این را داشت و عالَم و آدم نظاره کردند و ستودند....
شجاعت حکومت علوی (ع) درست برعکس آن حکومت هائی است که ضعیفان متخلف (به تخلف های ناچیز)را به بند می کشد ولی جرات نزدیک شدن به سگ های گرگ دیده فاسد و اختلاس گر را ندارد!

۳- شجاعت در "سکوت "؛
امام علی (ع) با اینکه محرک های قومی مانند ابوسفیان ها تا ابن عباس ها دارد که پیشنهاد خروج بر خلیفه میدهند ، و نیز عوامل خانوادگی مانند ناراحتی همسرش دختر پیامبر ،(ص) را بهمراه دارد و میتواند از این ابزار نهایت استفاده را نموده و بر رقیب فائق آید ! ولی با شجاعت تمام برای "حفظ دین"؛ سکوت میکند !
این سکوت را استاد مطهری؛از جنگیدن در میدان سخت تر وکاهنده تر معرفی نموده است.


 *حلم‌؛ ضرورتِ دیگرِ زمامداری* 

حلم ؛ بمعنای بُردباری است و در علم اخلاق به "مالکیت بر نفس" که همان مدیریت خویشتن است ، تفسیر شده و چنین آمده ؛ "الحلم بمعنى انضباط النفس و الطبع عن هیجان الغضب و عن الإحساسات، و حصول حالة السکون و الطمأنینة فی مقابل ما لا یلائم الطبع".
پس ؛ آرامش در برابر احساسات و هیجانات و هر بد اخلاقی ، خصوصا در جائی که توان تقاص و انتقام باشد ، جائی است که ؛ "حلم" معنا عینی پیدا میکند. 
قرآن کریم از پیامبر رحمت (ص) و نیز ابراهیم خلیل (ع) و حضرت اسماعیل به عنوان شخصیت هائی که حلم را به زیبایی نمایان کردند یاد میفرماید : "إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ ؛ همانا ابراهیم داراى صفت حلم و... بود".(هود/۷۵)
وبشارت خدا به ایشان درباره فرزندش اسماعیل با این وصف آمده؛ «فبشرناه بغلام حلیم»(صافات/۱۰۱)
و درباره حلم و نرمش پیامبر (ص) هم فرمود؛ «فبما رحمه من الله لنت لهم ولو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك...»(آل عمران /۱۵۹)


 *ضرورت ویژه حلم* 

گرچه برای هر انسان پاکی "حلم" وصفی شامخ و اخلاقی است ، اما برازندگی این مقام ، برای سه گروه است ؛  قاضی یان ، تاجران و بزرگان جامعه .

در فقه ؛ضرورت حلم و خوددار بودن، برای اهل قضاوت و اهل تجارت مطرح است و مرحوم صاحب جواهر در جلدبیست ودوم الجواهرالکلام ، به این ضرورت تصریح نموده است.
و علماء اخلاق نیز؛ برای بزرگان جامعه و حتا رئیس قوم ، حلم را لازم دانسته اند. چراکه صاحب شآن سیادت ؛ با حلم و گذشت و خودداربودن خود، میتواند نسبت به فرد فرد جامعه و یا احزاب و یا  اقوام و یا هر  مجموعه ای که مدیریتش را به عُهده دارد ، موفق باشد.


 *ضرورت "حلم" برای حاکمان حکومت* 
 
اگر حلم که همان منش "آرامش وگذشت" است برای رئیس یک قبیله ضرورت دارد، پس حتما برای مسئولان و مدیران و حاکمان و رهبران جامعه ؛ بسیاربسیار ضروری تر و واجب تر است . 
امام علی (ع) بعنوان والاترین حاکم برحق ، مثال والگوی روشن برای حاکمان و رهبران است. 
او بر اساس جای جای نهج البلاغه که از چگونگی حلم و خودداری امام علی (ع)  گزارش نموده ؛
 مطلقا اجازه فحش و ناسزا به دشمن را نمیدهد. 
و مطلقا اجازه حریم شکنی فرماندهانش به حقوق شهروندی را نمیدهد.
و مطلقا اجازه برخورد با خوارج را تا زمانیکه اسلحه بدست نگرفته اند را نمیدهد.


 *ثمره سیاست های بُردبارانه در حکومت* 

گذشت و عفو ؛ مهمترین ثمره حلم است. در بیان امام علی(ع) ؛ "عفو بی انتهای خدا" نسبت به بندگانش ؛ بر اساس "عظمت حِلم" اوست ؛ آن عظمت عفو و رحمت در گرو این عظمت حلم است : 《 الذی عَظُم حلمه فعفا..》(نهج ، خ ۱۹۱) .

در حکومت های بشری ، امیرالمومنین (ع) کمترین خاصیت خوددار بودن حاکمان و مسئولان و کارگزاران را ، در این نکته دانسته است که درصورت خویشتن داری مسئولان جامعه ، افکار عمومی به سمت وسوی آن مسئول هدایت خواهد شد و دیری نگذرد که مورد اقبال عمومی و ایجاد یک نیروی کاریزماتیک در میان جامعه میشود :《اول عوض الحلیم من حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل..》 (نهج ؛ حکمت۱۹۷).
و این برای مدیریت شهروندان ، نعمتی بی بدیل است.


 *راه وصول به مقام حِلم* 
 
در بیان امیرالمومنین در نهج البلاغه ؛ "حلم" ریشه در "علم و درک" دارد و طبعاً ؛ انسان با ارزیابی سطح حلم افراد، میتواند توانائی دانش و دریافت فکری آنان را اندازه گیری نماید ؛ 《 یخبرکم حلمهم عن علمهم ..》 (نهج ، خ/۲۳۹) لذاست که وقتی ما با مراتب بالای "حلم اهل بیت(ع)" در برابر انواع هجمه ها مواجه میشویم ، متوجه میزان آگاهی ودرک آنان نسبت به شرائط و دریافت صحیح فکری شان شده و بدون درنگ  نسبت به "علم و حلم" آن ذوات مقدسه ، اعلان ضعف میکنیم.
درنتیجه هرچه درک و شعور و دریافت شخص از جامعه و مردم بالاتر باشد ، قدرت خویشتن داری او در طوفان های اجتماعی و توقعات شهروندان و انتقادات تند اجتماعی و سیاسی ، افزون تر خواهد شد.
در احادیث ، "علم و حلم" ؛ دو وصف کمالی انسان معرفی شده که در کنار یکدیگر قرار دارند .
این هماهنگی و ارتباط حتما دارای راز و رمزی است که باید مورد مداقّه قرار گیرد.
پس اگر شخصی ،فاقد علم و دانش و درک باشد ، امیدی به بردباری و خودداری او نخواهد بود ، همانطوریکه هر چقدر درک و علم بیشتری ، در کسی نهادینه شده باشد ، قطعا دارای بردباری و حلم بیشتر خواهدبود .

امید است ؛ حال که رهبران و کارگزاران و مدیران جامعه ما ، که مدعی الگو پذیری از خطوط ترسیمی قرآن و اهلبیت (ع) و خصوصا حکومت علوی (ع) هستند ، در بیان صادقانه و پی گیری و احقاق حقوق شهروندی و برخورد با فساد و توجه وافر به محرومین، حقیقت "شجاعت" را نشان داده ، ونیز؛ در برابر انتقادات و احیانا امواج تند اعتراضی ، فقط شعار "حلم و خویشتن داری" نداده و به حقیقت چنان باشند که نقد و انتقاد سازنده؛ بدون لکنت زبان در برابر همه مسئولان نظام ، از کسی گرفته نشود، ان شاءالله .

غذای روح در مهمانی خدا   ✍ هادی سروش   انتخاب از جزء هجدهم

🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء هجدهم


 *انبیاء حق هیچ‌گونه شفاعتی را در مورد ظالم ندارند* 

و لا تخاطبنی فی الذین ظلموا ؛
[به نوح فرمود؛]در مورد ظالمین با من حرف نزن ... (مومنون /۲۷)

اهمیت این آیه این است عین این تعبیر در آیه ۳۷ سوره هود هم آمده !
این تعبیر دارای یک شدّت و حدّت ، بی نظیری است که حکایت از این دارد انبیاء با همه درجات قرب به خدای سبحان اجازه سخن با خدا که آن سخن مفادش دارای کمترین بار مثبتی برای ظالمین باشد را ندارند !
چقدر ظلم از هر کسی و در هر موردی سنگین است؟! 
در حدیث آمده : ظالم و کمک کننده به او و کسی که رضایت نسبت به آن ظلم دارد ، جملگی در معصیت و جهنم و عذاب شریکند. 
پیامبر رحمت (ص) فرمود : روز قيامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد محشر مى شود . مردى مى آيد و مى گويد : پروردگارا ! اين مرد به من ظلم كرده است . پس، از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد داد خواه گذاشته مى شود . به همين ترتيب افرادى كه در حق آنها ستم كرده است مى آيند تا جايى كه حتى يك حسنه براى او باقى نمى ماند . از آن پس اگر كسى بيايد و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به گناهان او افزوده مى شود . بدين سان همچنان داد مردم از او گرفته مى شود ، تا آن كه به آتش درآيد . ( روضة الواعظين/۵۱۲ ) 
امام علی (ع) فرمود : هر كس عزّت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق ذلّت نصيبشمى نمايد.[شرح نهج البلاغه ج۲۰،ص۳۰۹]

دوستان ظالم فقط ظالم سیاسی نیست ، ظلم در معیشت مردم و ظلم در اعصاب و روان مردم و یا خانوادگی و... ظلم است و ظالم باید منتظر شدیدترین عکس العمل خود باشد که امام علی (ع) فرمود : خداوند عزّ و جلّ فرموده : به عزّت و جلالم سوگند ؛ از ظلم هيچ ظالمى نمیگذرم ، گر چه زدن مشتى باشد ، يا كشيدن دستى يا شاخ زدن گوسفندِ شاخدارى به گوسفندى بى شاخ . خداوند تقاصّ بندگان را از يكديگر مى گيرد ، تا جايى كه هيچ كس به گردن ديگرى حق و مظلمه اى نداشته باشد ، آن گاه ايشان را براى حسابرسى مى فرستد .( المحاسن ؛ ج۱ص۶۸ )


 *عبادت با حضور قلب* 
 
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ؛ آن‌ها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج میدهند و با‌اين‌حال، از اينكه سرانجام به‌سوى پروردگارشان باز میگردند، دلهايشان ترسان است. (مومنون /۶۰)

عنایت خدا تبعیض بردار نیست و هرکسی که استحقاق نشان دهد مستفیض میشود .
ابوجارود وقتی در مورد این آیه از امام باقر (ع) سوال نمود ، حضرت فرمود: «می‌دهند آنچه را که می‌دهند ..» (فرات الکوفی، ص۲۷۷)

گاه ذهن ما مشغول این سوال میشود که آیا میتوان بعد از چهارده قرن به رتبه کسانی مانند سلمان و ابوذر رسید و در نتیجه از همه مومنان سبقت داشت ؟
این آیه راه رسیدن به این رتبه را بیان فرموده که باید دو کار کنید:
اولا به همه آنچه که وظیفه است پای بند بوده و انجام وظیفه نماییم.
ثانیا باید همه آنچه را انجام میدهیم با قلبی پر معنویت باشد و نه خود برتربینی و اطمینان به خویشتن !
حضرت رسول الله (ص) فرمود: «..منظور آیه، فردی است که روزه می‌گیرد، نماز می‌خواند و صدقه میدهد؛ بااین‌حال باز هم ترسان است که عملش قبول نشود..»(إرشادالقلوب/۱۰۷)


 *رعایت حجاب و عفاف* 
 
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ .. وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا؛  
به مؤمنان بگو چشم‌هاى خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گيرند، و دامان خود را [از بى‌عفّتى] حفظ كنند؛ اين براى آنان پاكيزه‌تر است؛ خداوند به آنچه انجام مى‌دهند آگاه است.(نور /۳۰) 

آیه معروف ، در باب حجاب است .
امام باقر (ع) فرمود : جوانی از انصار در مدینه با زنی روبرو شد و از روبرو به آن زن نگاه می‌کرد و هنگامی‌که زن از پیش‌ روی او گذشت نیز همچنان به او چشم دوخته بود. دراین‌هنگام وارد کوچه‌ای شده، از پشت به آن زن نگاه می‌کرد که دراین‌حال استخوان یا شیشه‌ای که از دیوار بیرون آمده بود، صورتش را شکافت، وقتی زن رفت، آن جوان دید که خون بر سینه و لباسش ریخته، با خود گفت: «به خدا سوگند نزد رسول خدا (ص) رفته و ایشان را در جریان می‌گذارم». چون به محضر پیامبر (ص) رسید، پیامبر (ص) از او پرسید: «چه شده است» جوان، حضرت را در جریان امر گذاشت، جبرئیل این آیه را که امر به چشم چرانی نداشتن است را بر پیامبر (ص) نازل نمود.(کافی، ج۵، ص۵۲۱)
 
در رابطه با حجاب ، به نکاتی باید توجه شود ؛
اولا حجاب یک دستور دینی است ، پس اگر کسی بگوید در رابطه بل حجاب ما آیه در قران نداریم از بی اطلاعی آن شخص است.
ثانیا رعایت حجاب  و عفاف هم بر مردان و هم بر زنان لازم است ، پس این دستور اختصاص به زنان ندارد.
ثالثا براساس این آیات همه دستور عفاف و حجاب برای پاکی و امنیت و رشد خود انسان است.
اما اینکه ؛ حجاب فقط پوشیدن چادر است ؟
آیا سخن گفتن زن با مرد منافات با عفاف و حجاب دارد ؟
آیا آرایش مختصری که امروزه در میان خیلی ها مرسوم شده ، منافات با عفاف و حجاب ندارد؟
آیا در مقابل درخواست همسر به عدم رعایت حجاب در میان دوستانش و یا اقوام و یا در میهمانی ها ، وظیفه یک زن با شخصیت و متدین ، برای حفظ کانون خانه وخانواده به گوش دادن است ؟
آیا در جامعه حجاب باید اجباری باشد؟
و صدها پرسش دیگر ، همه سوالات مهم و بجایی است که تحقیقش در این مختصر نمیگنجد.
به دوستانم پیشنهاد میکنم کتاب حجاب استاد شهید مطهری و نیز نقد آن و پاسخ های بعدی استاد به ناقد را با دقت مطالعه نمایند. 
🆔https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح از مهمانی خدا  ✍هادی سروش    انتخاب از جزء هفدهم

🔰 *غذای روح از مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء هفدهم

 
 *خدا اجازه قهر از مردم را به انبیاء نداده!* 

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

[يونس] را [به يادآور] درآن‌هنگام كه خشمگين [از ميان قوم خود] رفت و چنين مى‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، [امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت]، در آن ظلمت‌ها‌ صدا زد: «جز تو معبودى نيست، منزّهى تو! من از ستمكاران بودم. (انبیاء/۸۷)
 
ماجرای یونس است که فقط مشکل این بود که از مردم ناراحت شد و قهر کرد ، نه از خدای مردم . و این ترک اولَی باعث شد نهنگ دریا او را به اراده الهی در شکم خود قرار دهد .
امام باقر (ع) فرمود : یونس در شکم ماهی سه روز باقی ماند در تاریکی شکم ماهی، تاریکی شب و تاریکی دریا صدا زد: أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. پروردگارش دعای او را به اجابت رساند و ماهی او را به ساحل برد.. (بحار ؛ ۱۴ / ۳۸۳) 
طبق نقل تفسیر قمی ؛ ام سلمه از پیامبر اکرم (ص) شنید که بارها در دعایشان می‌فرمود: "اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً"  ؛ ایشان تاکید می‌کرد ؛ خداوند تنها لحظه‌ای یونس‌بن‌متی را به خود واگذارد و آن حوادث برایش رخ داد.
این خطر را ائمه (ع) به شیعیان گوشزد نمودند که از خدا بخواهید لحظه خدا شما را به خودتان وا نگذارد ؛ امام صادق (ع) دست‌های خود را به دعا برداشته بود و فرمود: «خدایا مرا یک چشم‌به‌هم‌زدن، به خود وامگذار نه کمتر و نه بیشتر». دراین‌موقع اشک از رخسار امام جاری شد و فرمود : «ابن‌ابی‌یعفور ، یونس‌ کمتر از یک‌چشم‌به‌هم‌زدن خدا او را به خود واگذاشت مرتکب آن گناه شد». عرض کردم: «آقا! به حدّ کفر رسید»؟! فرمود: «نه! ولی مردن در آن حال هلاکت است». (کافی، ج۲، ص ۵۸۱)

نکته مهم:
در این جریان این است که خدا اجازه قهر از مردم را به انبیاء نداده ! بله ؛ در صورت ضروت و اتمام حجت خودش مردمان نا اهل را ادب میکند .
چقدر خدای بزرگ به بندگانش توجه دارد که اجازه غضب و قهر نسبت به آنان را حتا به انبیاء خود نمیدهد!

مطلب مهم دیگر "ذکرِ یونسی" : 
ذکر یونس (ع) است که برخی از اولیاء الهی آن را ، برای انسان های مستعد به عنوان دستورالعمل و ذکر ، سفارش فرموده اند ؛ لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین. و استاد عرفان و معرفت علامه حسن زاده آملی (اعلی الله درجاته) بر آن تاکید داشت .
این فرمایش اساتید معرفت گرفته شده از سخن رسول الله (ص) است ، پیامبر رحمت وحکمت ( ص) فرمود :  من کلامی می‌دانم که هیچ اندوهگینی آن را نگفته مگر اینکه خدا اندوهش را برطرف ساخته و بنده‌ی مسلمانی به‌وسیله‌ی آن دعا نکرده مگر اینکه دعایش مستجاب شده است؛ و آن دعای برادرم یونس است که خدا آن را، از [زبان] او در کتابش نقل فرمود: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. (مصباح کفعمی،۲۹۸) 

 
 *دین رحمت* 

وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ «انبیاء ۱۰۷»

رحمت پیامبر عزیز الهی همه عالَم هستی را گرفته ؛ پیامبر (ص) فرمود :  وقتی این آیه نازل شد به جبرئیل فرمود: «آیا از این رحمت چیزی به تو رسیده است»؟ گفت: «بله. من از عاقبت امرم می‌ترسیدم .. و به‌وسیله‌ی شما امنیّت پیدا کردم». و پیامبر (ص) فرموده است: «من رحمت هدیه شده [از طرف خدا] هستم ؛إِنَّمَا أَنَا رَحْمَهًٌْ مُهْدَاهًٌْ». (نورالثقلین)

بر خلاف تبلیغات بسیار سنگین دشمن بر علیه اسلام و پیامبر(ص) ، وخصوصا با توجه به روشهای وحشیانه ی داعش و تکفیری ها ، اسلام و پیامبر آن سراسر رحمت و مهربانی است . 
هر کدام از ما مسلمان ها  هرچقدر در فضای جامعه و خانواه از خود مهربانی و رحمت بیشتری نشان دهیم به ان پیامبرِرحمت ، شبیه تر و به اسلام رحمانی نزدیکتریم .


 *تقوا به خدا میرسد و نه ظاهر اعمال* 

لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‌ مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‌ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ؛
نه گوشتهاى آن‌ها و نه خونهاى آن‌ها، هرگز به خدا نمىرسد؛ ولى آنچه به او مىرسد، پرهيزگارى شماست. اينگونه خداوند آن‌ها را مسخّر شما ساخته، تا خدا را به خاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيكوكاران را. (حج/۳۷)

در روایتی آمده است : رسم مردم جاهلیّت این بود که وقتی شتری را قربانی می‌کردند خون آن را به دیوار کعبه می‌مالیدند؛ چون مسلمانان حج به‌جا آوردند خواستند همین کار را تکرار کنند که این آیه نازل شد و آن‌ها را از اینکار بازداشت . (نورالثقلین)

یک نکته مهمی را حکیمان الهی از این آیه برداشته کرده اند و آن این است ؛ اعمال ما یک لاشه و ظاهر دارد و یک باطن و حقیقت . ظاهر اعمال در عالَم از ما صادرشده و در اینجا میماند و یا تاریخ آن میگذرد ، ولی حقیقت آن و باطن آن به سمت خدا بالا میرود . پس اگر خدای نکرده ،  عملی فاقد حقیقت و اخلاص بود غیر از ظاهر از آن چیزی دیده نمیشود و بالا نمیرود.
پس ؛ 
به فکر حقیقت و باطن یعنی خلوص و تقوا باشیم چراکه فقط این بخش به نظر الهی می رسد.

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح از سفره مهمانی خدا  ✍هادی سروش  انتخاب از جزء شانزدهم

🔰 *غذای روح از سفره مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش*
 

انتخاب از جزء شانزدهم

 *هیچ خیری پیش خدای متعال بی پاسخ نمی ماند* 
 
وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا ﴿کهف ٨٢﴾
 اما ديوار، از آنِ دو پسر [بچه‌] يتيم در آن شهر بود، و زير آن، گنجى متعلق به آن دو بود، و پدرشان [مردى‌] نيكوكار بود، پس پروردگار تو خواست آن دو [يتيم‌] به حد رشد برسند و گنجينه خود را -كه رحمتى از جانب پروردگارت بود- بيرون آورند. و اين [كارها] را من خودسرانه انجام ندادم. اين بود تأويل آنچه كه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى.

قصه موسی و خضر را که شنیده اید؟ تقاضا میکنم با توجه آیات مربوطه را با ترجمه بخوانید .
یکی از آن موارد ساختن دیوار نیمه خرابی است که بیرون از روستا بود و خضر فرمود این دیوار را کامل کنیم تا آن گنجی که زیر آن قرار دارد نمایان نشود که آن برای دو نوجوان است...
مهم این است که دو پیامبر الهی ماموریت ترمیم دیواری را دارند که خدای متعال اراده فرموده آن گنج حفظ شود چون سنت خداست ؛ نام و حرمت و آثار پدر محفوظ ماند و ارتباطات پدر و فرزند محو نمیشود.

در حدیث است امام صادق (ع) فرمود : خدا ذریه مومن تا هزار سال حفظ میکند . 
و در روایتی پیامبر رحمت فرمود : خدا به بنده نیکوکارش بعد از مرگ‌در مورد فرزندان و مال او پاداش،میدهد هر چند فرزندان او صالح نباشند. (العیاشی ، ۲ / ۳۳۹)
و به تعبیر حضرت سجاد (ع) خدا پدران به سبب فرزندان، و فرزندان را به سبب پدرشان یاد میکند . (کشف الغمه۵۱) 
نکته مهمتر این است که امکان ندارد چیزی پیش خدا گم شود.

 *با مخالف فکری و عقیدتی خود با ادب باشیم* 
 
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا ﴿مریم ۴۶﴾
گفت اى ابراهيم آيا تو از خدايان من متنفرى اگر باز نايستى تو را  سنگسار نموده و تو را دور می اندازم... 

به این آیات نظر کنید:
ابراهیم چقدر مودبانه در مقابل آزر که عمو یا شوهر مادرش بوده سخن میگوید.به آیات ۴۰ببعد مراجعه کنید که بارها ابراهیم میگوید : پدرم  .... پدرم.... ، اما آزر مردی که ، با تهدید و فحش با ابراهیم سخن میگوید . 
آیا ما که در شناسنامه جزوء امت ابراهیم هستیم ، در رفتار و سخن هم چنین هستیم ؟!
فقط کافیست نحوه مخاطبت و گفتگوی دو نفر که در فضای سیاسی باهم متفاوت هستند و یا دو نفر که در فضای فامیل و یا کار و کسب و یا مدیریت دارای رقابت هستند را ، مشاهده بفرمایید !!
قرآن در مورد تعاملات عمومی فرمود :با مردم به زبان خوش سخن بگویید ؛ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً (بقره /۸۳)
امام پنجم حضرت باقر (ع) فرمود: بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید(امالى صدوق ۲۵۴) 
شگفتا ؛ 
خدا به موسی میفرماید در مواجه با فرعون از گفتار نرم استفاده کن ؛ فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً (طه/۴۴) یعنی مخالف سیاسی ما و یا رقیب ما ؛ از فرعون بدتر است؟!

 *چشم و هم چشمی* 

وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحیاه الدنیا (طه/۱۳۱)
هرگز چشمان خود را به مواهب مادّى، که به گروه‌هایى از آنان داده‌ایم، مدوز؛ این‌ها گل‌هاى [ناپایدار] زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و ماندگارتر است.

سخن در این است ؛ به امکانات دینوی آدمیان چشم خیره مکنید! 
امام باقر فرمود: «مبادا به بالا دست خود چشم بدوزی که دراین‌باره آنچه خدای عزّوجلّ به پیغمبرش فرمود: وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا و اگر درباره‌ی این موضوع شکّ و ترددی یافتی، زندگی رسول خدا را به‌یاد آور که خوراکش جو و حلوایش خرما و آتش‌گیره‌اش شاخ درخت خرما بود اگر پیدا می‌کرد. ( الکافی؛ ج۲، ص۱۳۷)
 
واقعا ؛ یکی از مشکلات حادثه آفرین در  خانواده های و بالتبع در اجتماع مقوله "چشم و هم چشمی" است .
ببینید چقدر از دوری ها و اختلاف های در فامیل که منجر به "قطع رحم "  شده و یا در خانواده منجر به "طلاق" شده ریشه در این اخلاق ناپسند دارد.. 
بیاییم سطح زندگی را با توجه به امکانات شخصی و باورهای خانواده شخصی خویش قرار دهیم. این روایت را با چشمِ دل بخوانید ؛
حضرت باقر (ع) میفرمایند : «هنگامی‌که این آیه نازل شد، رسول خدا نشست و فرمود: هرکس که با تسلّی‌های خداوند آرام نگیرد، جانش در اثر حسرت‌های دنیا تکه‌تکه می‌شود و هرکس که چشمش به‌دنبال مالی باشد که در دست مردم است، اندوهش به درازا می‌کشد و خشمش برطرف نمی‌گردد و هرکس پی نبرد که خداوند جز خوراک و نوشیدنی، نعمت‌های زیادی به او عطا کرده است، عمرش کم می‌شود و عذابش نزدیک می‌گردد».(بحار الأنوار، ج۶۷، ص۳۱۷)

🆔https://telegram.me/soroushmarefat

غذای روح در مهمانی خدا ✍ هادی سروش  انتخاب از جزء پانزدهم

🔰 *غذای روح در مهمانی خدا* 

✍ *هادی سروش* 


انتخاب از جزء پانزدهم


 *برنامه سلوک و سعادت ؛ فقط قرآن* 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا 
این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است.(اسراء /۹)

این قرآن است که به محکم ترین مسیر و نتیجه انسان را راهنمایی میفرماید.
بله ؛ عزیزان دنبال این شیخ ، و آن عارف ونیز این ذکر و آن ذکر نباشید ! مهم پیاده کردن قرآن در همه ابعاد زندگی و وجود آدمی است.
بارها در محضر آیت الله حسن زاده آملی "اعلی الله مقامه" بودیم و ایشان چه در پاسخ به درخواست موعظه و یا سیرو سلوک و چه در درس این آیه سوره اسراء را میخواندند و میفرمودند : "قرآن ، قرآن بهترین دستور برای تعالی و ارتقاء بشر است . و باید آیات قرآن را در خود پیاده کنیم که راهی اقوم از قرآن وجود ندارد."

 *اعمال پیوسته با انسان است* 
 
وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنْشُوراً ؛
كردار نيك و بد هر انسانى را چون طوقى به گردنش آويخته‌ايم. و در روز قيامت براى او نامه‌اى گشاده بيرون آوريم تا در آن بنگرد.(اسراء /۱۳)

۱- همه ریز و درشت اعمال از بین رفتنی نیست .
۲- این اعمال به پیوست انسان میشود و با انسان است .
۳- بلکه به گردن انسان است ، چیزی که به گردن می افتد سنگین تر میشود و حس پیوستگی بیشتری انسان از او خواهد داشت .
۴- عمل ما نه تنها پیوست گردن ماست ، بلکه براساس تجسم عمل ؛ در حاق وجود ما شکل می بندد
۵- عمل من و شما "طائر" است ؛ که یعنی از  وجود ما روزی به پرواز در میاید .
این حقائق پنجگانه در بیان حضرت باقر(ع) چنین آمده ؛ انسان هرکجا باشد خیر و شر اعمال با اوست و جدا شدنی نیست . (تفسیرالقمی،۲/۱۷)
اگرچه در برخی روایات این آیه از امام باقر و امام صادق  به "سرنوشت" انسان تفسیر شده (العیاشی ، ج۲ص۲۸۴) ، اما همان سرنوشت هم از اختیار انسان خارج نیست و بازگشت به اعمالِ ارادی انسان دارد .
به تعبیر برخی عارفان ؛ هر جا میخواهی بروی  برو ، هر چه میخواهی انجام ده اما بدان تمام حرکات و سکنات شما در نامه اعمال تان نوشته میشود .

 *از قضاوت در امور دیگران پرهیز کنیم* 

وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا ؛ چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد. (اسراء ۳۶)

و از آنچه به آن علم ندارى پيروى مكنید، فقط درباره چیزی که صددرصد علم و آگاهی داریم قضاوت و نظر دهید .
پس حدس و گمان و احتمال ، ملاک نظردهی مومن واقعی نمیتواند قرار گیرد.
واقعااگر کسی دنبال دستورالعمل و مدعی آدم حسابی شدن باشد ، همین دستور قرآن تا آخر عمر برای رسیدن به همه سعادت ، کافیِ کافی است .
امام علی (ع) در وصیت به فرزندش محمدبن حنفیه فرمود : فرزندم آنچه را نمیدانی مگوی ، بلکه همه ی انچه که میدانی هم مگوی !.. سپس امیرالمومنین (ع)  این آیه ۳۶ سوره اسراء برای فرزندش تلاوت نمود . (فقیه ، ۳/ ۶۲۶)
روایت معروف مسعده بن زیاد در ذیل این آیه است که شخصی از امام صادق (ع) پرسید من در دستشویی بیشتر مینشینم تا آواز و طرب کنیزان که در خانه همسایه هستند را گوش کنم ! امام (ع) نهی نموده و فرمود از خدا بترس .. و سپس آیه ۳۶ سوره اسراء را قرائت نمود . (کافی ، ۶/۴۳۲) 

https://telegram.me/soroushmarefat

برخورد متفاوت امام حسن (ع) با دو خطر ثناگوئی و تنگی معیشت مردم  ✍هادی سروش

🔰 برخورد متفاوت امام حسن (ع) با دو خطر ثناگوئی و تنگی معیشت مردم

✍هادی سروش


جابجا شدن ارزش های اخلاقی و اجتماعی یکی از چالش های بزرگ جامعه است . 
یکی از ره آوردهای مهم "امامت" در قرار دادن هر چیزی در جای خود است و این همان تمام حقیقتِ "عدل" است که طبق بیان حضرت امیرالمومنین (ع) راه شناسائی "امام" است ؛ "اِعْرِفُوا .. أُولِي اَلْأَمْرِبِالْأَمْرِبِالْمَعْرُوفِ وَاَلْعَدْلِ وَاَلْإِحْسَانِ" .(کافی،۱/۸۵)
چه زیبا میتوان با این راهکار چهره های دروغین ولایت و امامت را شناسائی نمود  و به جامعه معرفی نمود . 

در این باب ؛ برخورد با چاپلوسانِ متملق که سودای ریاست و ثروت دارند ! و نیز توجه به "معیشت مردم" از مهمترین مصادیق "عدل" است که وظیفه ی غیرقابل تغییر و غیرقابل توجیه "امام المسلمین" است. 

این دو را در شخصیت امام حسن (ع) ملاحظه کنید ؛

❇️شخصی چاپلوس و مدح گو به محضر امام مجتبی (ع) آمد و از او خواست که موعظه اش کند. امام حسن فرمود :
"موعظه ی من به تو این است که مبادا در جایی مرا مدح و ثنا کنی، زیرا من به خود از تو آگاه تر هستم. و یا در حضور من دروغ بافی کنی، زیرا دروغ گو رأی و نظر شایسته ای ندارد. و یا در نزد من از کسی بدگویی کنی. مرد که دید امام حسن (ع) با چاپلوسان میانه ای ندارد و آنچه واقع است می گوید؛ خطاب به امام مجتبی گفت: پس اجازه بده مرخص شوم. فرمود: باشد، هر وقت خواستی برو ! "ایاک أن تمدحنی فأنا أعلم بنفسی منک أو تکذبنی فانه لا رأی لمکذوب. أو تغتاب عندی أحدا. فقال له الرجل: ائذن لی فی الانصراف، فقال علیه السلام: نعم اذا شئت". (تحف العقول/۲۳۶)

❇️ درباره حساسیت امام حسن در رابطه با معیشت مردم چنین گزارش شده ؛ 
مردی خدمت امام حسن مجتبی(ع) رسید و گفت: ای پسر امیرمومنان تو را سوگند می‌دهم به آن کس که نعمتی را که داری به تو عنایت فرموده ؛ که حق مرا از دشمنم بگیری؛ دشمنی بسیار ستمگر و ظالم که نه احترام پیر را نگه می دارد و به طفل رحم می کند. امام که به پشتی تکیه داده بود راست نشست و فرمود: دشمن تو کیست تا داد از او بگیرم؟ مرد گفت: "فقر"! امام لحظه‌ای سکوت کرد و سپس به خادم شان فرمود: هر چه نزد تو موجود است بیاور! خادم پنج هزار درهم آورد. امام به خادم فرمود: این پول را به او بده. سپس به آن شخص فرمود: به حق این قسم‌هایی که مرا دادی ، هر وقت دوباره این دشمن جفاکار نزد تو آمد، برای رفع ظلم او نزد من بیا!... (الحیات: ج۴ ص۳۸۶)

"خرابیِ معیشت مردم" آنچنان مهم است که امام حسن (ع) از آن به عنوان "دشمن جفاکار" نام میبرد و این خود درس بزرگی است که اگر اسلام و جامعه مسلمین دشمن بیرونی بنام استکبار دارد ، بهمان گونه ؛ دشمن درونی بنام "تنگنای معیشت" دارد که اگر دیر بجنبند و مشکلات اقتصادی و معیشت را توجیه کنند ، دشمن را در خانه خود خواهند دید و روا نیست مدعیان مبارزه یک دشمن را ببینند و دشمن جفاکار دیگر را نبینند!

🆔https://t.me/soroushmarefat

 
  BLOGFA.COM