سفرنامه هادی سروش به عتبات (۱
سلام علیکم
در سال ۱۳۹۵ ایام شهادت صدیقه شهیده سفری به عتبات عالیات داشتم که لطف الهی در رزق معنوی این سفر شما عزیزان را سهیم دانسته و گزارش و مطالبی تقدیم میشود.
دعاگو : هادی سروش
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
خاطرات و خطورات -مکتوب اول ؛
قبل از ظهر وارد شهر در نهایت شرافت "نجف" شدیم....
اینجا ، شهر نیست بلکه ؛
۱- "بهشت " موعود خداست چرا که شخصیتی بنام علی (ع) در این موطن مآوا گرفته ، و هر جا علی (ع) باشد آنجا بهشت است که پیامبر، علی را "ساقی" و "باب" بهشت معرفی نمود.
و اگر حوض کوثر در مرکز بهشت باشد که مطلب اوج دیگری دارد و میشود "نجف" ، مرکز بهشت .
۲- نجف اشرف ؛ نقطه "جامعیت" است . چرا که علی (ع) جمع الجموع است ، لذا فرمود:
همه قرآن در "بسم الله " جمع است و من نقطه " باء " بسم الله هستم .
و آن نقطه مبداء و شروع وجود و مراتب هستی است .
۳- نجف اشرف ، محور و افضل سائر بلدان است چرا که ، در میان ائمه (ع) علی (ع) افضل است که حضرت باقر(ع) فرمود:
"علی افضل همه ی امامان است " .
تا مکتوب بعدی....
نجف اشرف ، هادی سروش
💠💠💠
خاطرات و خطورات -مکتوب دوم ؛
زیارتگاه نجف اشرف
قبل از گفتگو؛
امروز افرادزیادی از حقیر پرسیدند؛ زیارت اولی هستید؟ و عرض کردم ؛ بله .
ما در فرهنگ و گفتمان، "رآی اولی" و یا " کلاس اولی" داریم . ولی من در رابطه با"زیارت اولی" یعنی کسانی که اولین بار به زیارت امام نائل میشوند حدیثی یا دعایی نیافتم.
بله ؛ یک نکته هست ؛ وآن اینکه چه بسا "زیارت اولی ها" چون در معرض یک مطالبه و شوق دیدار طولانی بوده اند تا وصول حاصل گشته ، از جهت شکستگی دل ، شاید موفق تر باشند.
بگذریم ...
در مکتوب دوم مگر غیر از حرف ، از حرم مولا (ع) ، حرفی زدن و شنیدن دارد؟!
بعد ازظهر در نزدیکی حرم جوری با تشنگی شدید ، گنبد حضرت امیر(ع) را می دیدم که حاضر نبودم چشم بر دارم اما چشم هم ، گاهی همراهی نمیکرد و از شوق و محبت ، دچار تاری می شد...
از درب قبله وارد شدیم اما چه ورودی!!
خدایا در این بقعه چه خبر است که ؛
یکم : امام صادق(ع) آن را ترجیح بر کربلا میدهد.
دوم : خود شخصا وقتی وارد میشود با احترام خودرا به روی قبر می اندازد و ناله بلندی دارد... عبارت حدیث این است ؛ "ثم خر علی القبر فسلم و علا نحیبه...
سوم : باقی مانده ی استخوان آدم و بدن نوح در اینجاست ..... تازه این دو کجا و بدن مطهر مظلوم عالم ، علی(ع) کجا ؟!
سخن امام صادق در این باره :
إذا أرَدتَ زيارَةَ أميرِ المؤمنينَ (ع) فاعلَمْ أنَّكَ زائرُ عِظامِ آدَمَ ، و بَدَنِ نوحٍ ، و جِسمِ عَلِيِّ بنِ أبي طالبٍ (ع)...
زیارت از این حرم ، زیارت از نقطه ایست که ، از پدران انبیاء الهی مورد زیارت قرار میگیرند تا رسول خاتم(ص) ؛ فانک زائر الاباءالاولین و محمدا و علیا ...
چهارم : اینجا درب آسمان فیض و معنویت و نزول برکات است ، اما مانند هزاران مکان دیگری نیست که باید درب آن باید کوبیده شود تا باز شود .
بلکه در حرم مولی المتقین ، از بالای قبر مطهر تا آن سوی عرش و بیت المعمور همه ی درب ها یک جا باز است .
که امام ششم فرمود : ....ان زائره تفتح له ابواب السماء عند دعوته ...
نجف اشرف - هادی سروش
💠💠💠💠
خاطرات و خطورات - مکتوب سوم ؛
"ظهوری" دلچسب از آن همه مقامات در "کمون"
۱) امشب بعد از آن نماز جماعت با صفا که امام جماعت نماز را در قرائتی شیرین به لهجه عربی ایراد کرد ، بسمت ایوان طلا بازگشتم و...
اینجا بود که در مواجهه با حضرت امیر(ع) ، او را در عین آشنای کامل ، اما وجودی کاملا ناشناخته دیدم و بر خود از این حیرت و تضاد ترسیدم .
فوری به زیارت نامه امام سجاد (ع) از جد بزرگوارش پناه بردم و این "تعریف" را نظر کردم:
[امام باقر از گزارش سفر به نجف به همراه پدرش نقل میفرماید که پدرم خطاب به حضرت امیر(ع) انشاء فرمود:]
یکم ؛ ....السَّلاَمُ عَلَى يَعْسُوبِ الْإِيمَانِ ؛ هرکه به هر رتبه ای از ایمان رسد مقهور نور ایمان علی است
دوم ؛.....وَ مِيزَانِ الْأَعْمَالِ ؛ برای الگوی و سنجش مراتب کمال ، زندگی عالمانه و مجاهدانه و صابرانه و عادلانه و عارفانه علی (ع) معیار است و بس
سوم ؛ ...السَّلاَمُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِين ؛ همه صالحان عالم مقام شان دون مقام حضرت امیر (ع) است .
چهارم ؛ .....َ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ ؛ آری علی "باب علم النبی است و همه ی علوم بی انتهاء پیامبر اعظم الهی ، پیش علی (ع) است .
پنجم ؛ ...السَّلاَمُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى ؛ تقوی و ارتباط شایسته با حق در یک شجره ظهور و بروز نموده و آن هم علی(ع) است ، پس متقیان عالم میتوانند شاخ و برگ و میوه این شجره باشند .
ششم ؛.....السَّلاَمُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللاَّئِحِ ، افراد ناصالحی که گرفتار تندروی یا کندروی هستند نمیتوانند امام (ع) را در شعار مبنای حرکتهای خودمدارانه خویش معرفی کنند ، چرا که راه علی(ع) روشن روشن است، چنان روشن است که در روز ، راه است و در شب تیره ظلم و شبهه و.. ستاره درخشان .
با خواندنش آرام ولی شائق و گرفتارشدم....
۲) کتمان نمیشود نمود که این عبارت امام هادی (ع) در زیارت جدش ؛ مغز استخوانم را سوزاند ، که حضرت امیرالمومنین (ع) ؛ اول مظلوم عالم است و در برابر ظلم نسبت به او و امامتش و اهلبیتش حق صبر را ادا کرد و پایان صبر جمیلش شهادت شد...السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَأَشْهَدُ أَنَّكَ لَقِيتَ اللَّهَ وَ أَنْتَ شَهِيدٌ...
تابعد...
نجف اشرف - هادی سروش
💠💠💠💠
مکتوب چهارم :
*با نهج البلاغه در محضر صاحب نهج البلاغه*
استادبزرگوارم آیت الله جوادی آملی :
استادمرحوم الهی قمشه ای میفرمود آرزویم خواندن نهج البلاغه در محضر امام علی در بهشت است .
من بعد شنیدن این جمله استادم ، آرزوی خواندن نهج البلاغه در حرم حضرت امیر(ع) داشتم ... سحر نهم اسفند را برای این کار گذاشتم و چقدر چقدر چسبید ... والبته خوشبختانه دیدم تعداد قابل توجهی نهج البلاغه در میان قرآن و مفاتیح ها در حرم قرار داده اند و بامید آن روزی که سطح نگاه ها ،چنان وسیع شود که زوائرش در کنار قرآن و زیارت ، نهج البلاغه بخوانند.انشاالله
باری ؛ این عبارات حضرت را خواندم و عجب خواندنی بود و در هر خوندنی، نگاهی به حرمش. خدا روزی همه تان نماید.
۱) از مظلومیت خود فرمود :
بخدا که همواره مظلوم بوده ام خصوصا از وقتی که پیامبر(ص) ارتحال فرمود...خ/۶
۲) از درجات علم و آگاهی خود بر کل نظام هستی و ... فرمود :
از آگاهی و دانشی برخوردارم که اگر بگویم مانند طناب آویزان وسط چاه به لرزه می افتید...خ/۵
۳) درباره اندیشه و اعتقاد جازمش فرمود :
درباره "حق" هیچگاه شک و شبهه نداشته ام ...خ/۴
۴) در باره تنهاییش فرمود:
نگاه کردم و دیدم غیر از اهلبیتم هیچ کس را ندارم.... خ/۲۶
۵) درباره روبرگردانش فرمود:
وقتی حرفم شنیده نشد از خدا خواستم مرا از اینان بگیرد...خ/۲۵ (این سخن حضرت لرزه بر من انداخت که اگرلایق نباشیم نورش را از ما منقطع میسازد)
۶) از همراهی هر فرد گروه تا قیامت با خویش ، فرمود:
هرکسی که با من هم عقیده و هم سوی باشد ولو در اصلاب و ارحام هم باشد ، با من است...خ/۱۲
۷)درباره نقاط مخاطره آمیز در باره مسلمین و آینده شیعیانش ، فرمود :
وحشتناکترین آسیب شما در هواپرستی و آرزوهای بلند است ...خ/۴۲
۸) در مورد انحرافات که پیش آمد و منجر به شهادت حضرت زهرا(س) شد ،فرمود:
اگر اقدام میکردم یا کشته شدن بی فائده ای حاصل بود و یا کافر شدن مسلمین ....خ/۴۵
۹) درباره تغییرات اوضاع سیاسی و مشی خود ،فرمود:
بخدا قسم اگر ببینم امور مسلمین در امنیت باشد، گرچه حق من ضائع شود من پذیرا هستم...خ/۷۴
۱۰) درباره اختلافات درون گروهی جامعه و افراد فرمود:
شما همگان باهم برادرید ، اما آنچه شما را از همه دورنموده و اختلاف را بر شما سایه افکن نموده بدخواهی ها و خودخواهی ها و ضعف شخصیت خودشماست...خ/۱۱۳
۱۱) در ربطه با حضرت مهدی(عج) فرمود:
شما همه معنای عدل و عدالت را در زمان او مشاهده میکنید و میبینید که چقدر از احکام قرآن و روش قطعی پیامبر (ص) مرده بودو بوسیله ایشان احیاء میگردد...خ/۱۳۸
۱۲) و درباره نحوه ارتباط دائم و اتصال با خودش تا قیامت فرمود :
با دو عامل مرا کمک و نیز با من مرتبط باشید ؛ یکی از هر گونه بی صداقتی مبرا و از هر گونه شک و تردید پرهیز کنید....خ/۱۱۸
۱۳) درباره خود از زوایه دیگری فرمود:
هیچ کس بر من در سه چیز سبقت پیدا نکرده
در دعوت به حق و حقانیت
در ارتباط نیکو باهمه ی خویشاوندان
ودر پهن نمودن سفره کرامت برای دیگران.......خ/۱۳۹
اینها بخشی از جملات زیبا و زیادی بود که توفیق خواندنش نصیب شد و لذت غیر قابل وصفی داشت...
نجف اشرف -دعاگو شما : هادی سروش
💠💠💠💠💠💠
سلام علیکم
مکتوب پنجم ؛ از دفتر خاطرات و خطورات
از حضرتش (ع) چه بخواهیم ؟
از او که ابوالائمه و سری ترین شخص با رسول الله و نیز بار یافته به مقام برادری با سیدالمرسلین (ص) چه بخواهیم ؟
این سوال نه از تهران بلکه همیشه بر ذهن و روح فشار وارد میکرد که ؛ در حضور یک "کریم " که خزانه دار و اختیار دار یک مخزن بزرگ نعمتهای دنیوی و اخروی است ، چه چیزی را باید خواست ؟ آن هم با توجه به خواستهای ما که براساس معرفت ما تنظیم میشودو از طرفی فرصت کم ....
آنچه خیلی روشن است و در مواردمتعدد به دوستان گفته ام این است ؛ در حضور امام معصوم به " کم " قانع نباشید و فقط حوائج فوری و فوتی را نبینید.
بقول امام خمینی در کتاب تعلیقات بر فصوص الحکم ؛ حوائج عادی را از صلحاء و علماء و امامزاده ها بخواهید و حوائج خیلی مهم را از امام امیرالمومنین(ع) .
بهترین و تمام حرف در این رابطه توجه به مبنا و مسیر اهلبیت (ع) است :
امام باقر(ع)فرمودند:
با پدرم بودم که ایشان کنار مضجع امام علی اینگونه حوائجی را مطرح نمود :
۱) خودتان شفاعت از من را بپذیرید تا حوائجم برآورده شود؛و مهم جدایی از آتش است (َكُنْ لِي شَفِيعِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْوُقُوفِ عَلَى قَضَاءِ حَاجَتِي وَ هِيَ فَكَاكُ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ)
نکته مهم ،؛ جدایی از آتش گرچه ظهورش در قیامت است ،اما جدایی از آثار آن در دنیا کاملا محسوس است مانند ؛ کبر و خیانت و دروغ و ریا و حسد و... اینهاست که آتش قیامت میشود و اگر کسی مورد شفاعت قرار گرفت از امروز از این سیئات جدا گشته .
۲) باید با یک اشتهاء بالایی همه چیز را خواست :(َ اصْرِفْنِي فِي مَوْقِفِي هَذَا بِالنُّجْحِ وَ بِمَا سَأَلْتُهُ كُلَّهُ بِرَحْمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ...و با رحمت و قدرت خداوند، در این مکان مرا با موفّقیت در برآوردن همه ی نیاز هایم، باز گردان).
۳) غیر از منافع دنیوی مثل مال و فرزند و امکانات و... که قطعا آنها هم میتواند مورد عنایت و شفاعت ائمه (ع) باشد، چرا که در زیارت ششم حضرت امیر(ع) آمده ؛ " حوائج دنیا و آخرت شما برآورده میکنید" .
اما باید متوجه بهترین نعمتهای تاثیر گذار بر شخصیت و هویت مان نیز باشیم ، این باید حاجت مهم ما باشد و درست همین سنخ حوائج است که بسادگی از عهده دیگران مانند علماء یا شهداء و صالحین ساخته نیست ، و فقط از آنکه توانست موجودی زنده (ناقه وشتری) از موجودی مرده(کوه) بیرون بکشد یعنی حضرت امیر ساخته است .
صد البته که این حضراتند که میتواند ، از روح مرده ای اوصاف و کمالات مهمی را شکوفا کنند .
پس به تبعیت از امام سجاد(ع) مانند اوصاف ذیل را باید خواهان شد :
طلب کردن عقل کامل
و فهم قوی
و قلب وباطنی آراسته
و ادبی عالی..( تللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ قَلْباً زَكِيّاً وَ عَمَلاً كَثِيراً وَ أَدَباً بَارِعاً)
۴ )در اینجاست اگر این موارد که حوائج روحی و قلبی و باطنی انسان است، در حد بسیار بالاتری ، مورد حاجت و بعد استجابت قرار گیرد چنان فیض الهی در حد بالایی افاضه میشود که همه ی معرفت و محبت و کمال به حق را برای آدمی حاصل میکند ، در این موطن است که نگاه امیرالمومنین (ع) میثم و مالک اشتر میسازد .
این مقامات سهم کسانیست که امام علی(ع) را در نهان وجودشان امیرالمومنین بدانند، چراکه امام صادق نام امیر را به روزی دهنده معنوی ترجمه فرمودند.
ونیز کسانی که امام علی را امام المتقین میدانند بدین معنا که در تلاشند تا در صف متقینی که به آن حضرت اقتداء کرده اند ، قرار بگیرند.
۵ ) سوال مهم ؛
امثال حضرت امیر و فاطمه زهرا چه مسئولیتی در برابر حوائج ما دارند ؟
پاسخ را امام سجاد در ذیل همان زیارت نامه امام علی متذکر شده که :
ای مولا شما واسطه من و خدا هستید و من به شما پناه آورده ام و "من هم به گردن شما حقی دارم" ، و آن حق ، حق ولایت و محبت و تشیع من نسبت به شما بوده و نیز اینکه ، همیشه شما را همه ی آرزویم قرار داده ام ؛( انتَ وَسِيلَتِي إِلَى اللَّهِ وَ ذَرِيعَتِي وَ لِي حَقُّ مُوَالاَتِي وَ تَأْمِيلِي).
براساس این حقی که علاقمندان و شیعیان به آن ذوات مقدسه دارند و آنان نیز در اوج عصمت بوده و هیچ حقی را از اهلش دریغ نمیفرمایند ، پس حتما حتما پاسخگو اینهمه عرض ارادت دوستان خود خواهند بود و آن را با استجابت دعا یا رفع حوائج و یا شفاعت ،به نحواحسن ایفاء خواهند نمود. انشالله
هادی سروش -نجف اشرف
💠💠💠💠💠
مکتوب ششم از خاطرات وخطورات ؛
در محضر علماء و فقهاء گرانقدر
یکی از عظمت های مخفی مانده نجف اشرف وجود قبور بسیاری از بزرگترین علماء شیعه است که در این شهر مدفونند و ستاره های درخشانی شدند در در محضر آفتاب نورانی حضرت امیر (ع).
به جانم قسم ؛ که اگر این بزرگان در شهر دیگری جمع بودند ، جای داشت هر شیعه ای قصد سفر طولانی نماید و حضورشان بار یابد.
چقدر عظمت ؟
نام کسانی را که تقدیم میکنم بجهت علقه و ارتباط خاص قلبی و معرفتی است که با آن ذوات ارزسمند دارم :
🔵شیخ طوسی؛ اساس سفره حوزه علمیه در جهت علوم اهل بیت و پخت و پذیرایی ، بوسیله ایشان بوده.
در علم کلام و عقائد کتاب "تمهیدالاصول" نوشته و در علم مبانی فقه کتاب"عده الاصول" و در حدیث کتاب "تهذیب و استبصار"ودرتفسیر کتاب "تبیان" و در فقه کتاب " المبسوط" نگاشت . تمام این ها نوع آوری بوده ....
اینجاست علاقه جدی به او دارم .
🔵 علامه حلی است که قبل از بلوغ به اجتهاد رسید.
وبیشترین اثر فقهی را در میان کل علماء از خود جای گذاشت .
و شاگرد یازده ساله خواجه نصیر طوسی بوده .
و در رشته های علوم عقلی مانند فلسفه و کلام هم تخصص داشته.
و در مراتب تقوا بجایی رسید که توانست به حضور حضرت بقیه الله نائل شود.
ویک نکته ویژه ؛
مرقدش نزدیکترین قبر به مضجع حضرت امیر (ع) است.
🔵اما مقدس اردبیلی :
در کنار ایوان طلا دفن است.
در شاکله خویش دو علقه به جناب محقق اردبیلی دارم : یکی عظمت تقوای او !! در حرم حضرت امیر صدای حضرت را میشنود که به ملاقات با حضرت ولیعصر در مسجد سهله میدهد.
دوم : روش فقهی و استباط احکام شرعیه ایشان از عقل و نقل است .
تعجب از اینکه شخصیتی در اوج مراتب تقوا و احتیاط اما فتوای خود را گاه با تمسک به عقل و گاه با اصل "شریعت سهله سمحه" ثابت میکند که از هیچ فقیهی ندیده ام .
میدانید خروجی این سبک شریعت باوری چیست ؟ خروجی اش این است ؛ دین خدا آسان و وزین است و با سخت گیری و جمود نباید آن را در نگاه جامعه تخریب کرد.
این است که به این شخصیت عشق می ورزم.
🔵 اما شیخ انصاری
که در ورودی باب قبله حرم مدفون است.
ما طلبه و فضلا و اساتید حوزه وام دار شیخ انصاری هستیم دو کتاب مهم او "رسائل و مکاسب" متن درسی است ودر درس خارج هم مبانی او ،محور کلام مراجع تقلید است ، لذا هزاران بار در حوزه های شیعه نام او برده میشود و طلب رحمت میشود.
و در جایی هم از خبردار بودن خویش از عرضه حاجت طلبه ای به حضرت امیر و استجابت آن میدهد.
🔵جناب آخوند خراسانی ؛
که روبروی ایوان طلا دفن هستند.
کتاب کفایه آخوند بی نظیر است و کسانی موفق به تدریس این کتاب هستند که به اجتهاد رسیده باشند ؛ دقیق ، کامل در عین اختصار .
مهم اینکه در بحثهای سیاسی- اجتماعی دارای تفکرات روشنگرانه و روشنفکرانه بود.که تفکرات او درمیرزای نائینی ظهورکردکه خودحدیث مفصلی است.
او توانست بیشترین آمارتربیت"مجتهد" را داشته باشد
🔵علامه شرف الدین عاملی ؛
اوبا داعیه وحدت همه فرقه ها آمد وتوانست بدون اهانت و درگیری و بذرپاشی در زمینه اختلافات مذهبی تعداد قابل توجهی از دانشمند اهل سنت را تحت تاثیر حقانیت امیرالمومنین قرار دهد.
🔵علامه امینی ؛ مدافع ارزنده از حقانیت امیرالمومنین و مکتب تشیع و نویسنده بهترین اثر علمی و تاریخی و ادبی در موضوع ذکر شده.
فرزندش می گوید :
در آخرین روزهای عمر پدرم از ایشان سؤال کردند که شما چه آرزویی به دل دارید؟
ایشان فرمودند:من فقط یک آرزو در دنیا دارم، و آن این که خداوند به من یک عمر طولانی بدهد و من در گوشه ی بیابانی چادری بزنم و آنجا ، تا آخر عمرم بر مظلومیت علی علیه السّلام گریه کنم .
🔵آیه الحق سیدعلی قاضی ؛
استاد علامه طباطبایی بود و گذشته از کراماتی که نقل میشود ، در دیدگاه حقیر مهم این است که ایشان منشاء تفسیر المیزان است .
🔵 امام خمینی :
و بالاخره مسجد هندی در بازار حویش و محل درس بیش از ده سال امام خمینی ؛
درس ولایت فقیه را امام بصورت مبسوط اولین بار در فقه شیعه در این مسجد در طول دوماه تهیه و تدریس فرمود .
ما و جامعه ما از آن بی خبر نیستیم ولی متاسفانه چالش ها و موارد مورد سوء استفاده ای که امام مطرح فرمودند مورد توجه برخی قرار نگرفته ، در حالیکه امام از همه نقاط اثباتی و نیز نقاط سلبی سخن به میان آورده .
دیروز در مسجد هندی محل تدریس امام (ره) نشسته و به این فکر میکردم که اگر ما در رابطه نگرش امام وولایت فقیه وهماهنگی آن باقانون وحق شهروندی وحق انتخاب و...که مورد دغدغه جوانان عزیزمان شده،همه مطالب دروس امام مطرح میکردیم،مشکلات،پیش رورا نداشتیم...
🔷 در نجف علماء بنام دیگری هستند که باید در فرصت دیگری درباره شان نوشت .
مانند :
سید ابوالحسن اصفهانیی
مرحوم محقق اصفهانی
میرزای شیرازی
کاشف الغطا
صاحب جواهر
نراقین ( دو نراقی - پدر و پسر) .
نجف اشرف - هادی سروش
💠💠💠💠💠💠
خاطرات و خطورات
مکتوب هفتم ؛
*مسجد کوفه و مسجد سهله*
مانند همه ی زائران ، زیارت دوره ای ما، به این دو مسجد مهم رسید .
مهم در دیدگاه همگان نمازو دعا در مقامات این دو مسجد است که تا کنون غیر شهرت دلیلی بر آن نیافتم.
مسجد کوفه ؛
دارای ساختمان جدیدی است که گفتند برخی از تجار هندی مساعدت کرده اند.
بنظرم در مسجد کوفه چهار نکته مهم مغفول مانده
اول ؛
عظمت این مسجد بگونه ایست که در حدیث داریم که ابوحمزه ثمالی گوید ؛امام سجاد (ع) فقط به قصد نماز در مسجد کوفه از مدنیه حرکت کرد آمد و نمازش را اقامه کرد و برگشت!
(اگر این روایت صحیح باشد در عظمت مسجد کوفه کافی است. البته تمام بودن نماز هم در این مسجد خود مطلب قابل توجهی است)
دوم ؛
اینکه ،این مسجد محل عبادت و حکومت و سخنرانی و تدریس امام علی (ع) بوده و میتواند سوژه خوبی برای عرضه تفکرات الهی و اندیشه سیاسی آن حضرت باشد ،
مثلا آقایان روحانی کاروان ها؛ از قضاوت و دستگاه قضاء علی (ع)بگویند و یا از عدالتش نسبت به دشمنانش و مخالفش بگویند ویا از تدریس توحید توسط آن امام که در نهج البلاغه آمده و....
ولی هزار حیف که بیش از سه ساعت خسته کننده به عبادت های مربوطه میگذرد ولی آنچه که نیاز امروز اسلام و مسلمین و تشیع است دریغ میشود !
سوم ؛
ای کاش در بنای جدید که زحمت زیادی هم کشیده شده سبک مسجد در زمان حضرت ، حفظ میشد مانند خانه امام علی که تلاش شده سبک اش حفظ شود.
چهارم ؛
باز هم نشانه ای از عوام زدگی و آن هم ضریح و شیشه گذاشتن برای محراب مقدس مسجد و پول ریختن مردمان.
شاید روزی این بساط بوسیله فرزندبزرگوارش جمع شود چنانچه روایت هم داریم.
مسجد سهله
بسیار معنوی بود بطوری که به محض ورود خصوصا مقام امام زمان، فوری جان انسان را متصل به روح زنده عالم هستی یعنی حضرت ولیعصر میکند .
شایدبرای برخی مسجد جمکران چنین باشد ولی تفاوت این دو از زمین تا آسمان است چون درباره مسجد سهله حدیث از امام باقر (ع) داریم و سیره قطعی علماء و فقهاء بزرگی مانند مقدس اردبیلی و علامه بحرالعلوم و مرحوم قاضی و...
البته در اینجا هم که سخن از امام زمان و نحوه حکومت و بیان ضروریات دوران غیبت را میطلبد که متاسفانه خبری نیست ....من پای صحبت چند روحانی در کاروان های مختلفی رفتم ولی دیدم کاملا عین یکدیگر سخن میگویند چرا متن مشترکشان یکی است و آنهم در حد یک حدیث و داستان از علامه بحرالعلوم !
بازهم در اینجا نیز ، شیشه و ضریح کوچک وپول جمع کردن!
تا مکتوب بعدی و ورود به کربلا...
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
خاطرات و خطورات
مکتوب هشتم
وارد کربلا شدیم و غروب آفتاب را حضور در حرم حضرت حسین داشتیم .
نمیدانم چه کردند ، اما میدانم آن قلبی که همیشه " گرم " مولا و اربابش حضرت حسین (ع) بود را چنان گداختند که "تکه" آتش شد ....
فعلا بیش از این ، هیچ چیزدیگری را نمیدانم.
💠💠💠💠💠
مکتوب نهم
از خاطرات و خطورات
دوقصه مهم دارم یکی مربوط به بیرون از حرم و دیگری مربوط به داخل.
اما اولی
محل اقامت ما نزدیک حرم ابالفضل العباس است و توفیقی است که شروع زیارت با ایشان باشد چرا که "باب مدینه الحسین ، عباس است".
دومی :
زیارت حضرت سیدالشهداء (ع) قصه دیگری است ...
نه انسان یاد اونهمه فضیلت در رابطه با زیارت امام حسین (ع) می افتد ، ونه یاد چیز دیگری ، حتی مثل به یاد اینکه دعا "تحت القبه" مستجاب است!! .
فقط متوجه این است در این مکان در چندی قبل با این امام بزرگوار چه کردند ؟!
یعنی" یاد مظلومیت " . و این یعنی توجه باطنی به استقامت مظلوم و نهایت دنانت ظالم .
جالب اینجاست در آن لحظات کنار حرم امام حسین (ع) که به قول عرفاء "وقت" دست دهد و "فتح" حاصل شود ، که یعنی همان تعبیر خودمانی "حال خوش" ایجاد شود ، حتا آدمی یاد حوائج از پیش مرتب کرده خود برای عرضه هم نیست . الله اکبر...
فقط فقط تفکر در مظلومیت است که منجر به گریه و اشک میشود.
به نظرم تعبیر زیبای "عارفا بحقه " که در روایات زیارت آمده که ؛
اگر زیارت عارفا بحقه باشد آنچنان ثواب یا توفیقاتی نصیب میگردد ، در رابطه با امام حسین (ع) اینگونه معنا میدهد که در آن موطن با توجه و معرفت به "این مظلومیت" داشت که عالم هستی قبل و بعد از حسین (ع) دیگر تجربه نکرد .
صد البته درباره امام حسین توجه به "مظلومیت" کار هر کسی نیست چون مقصود توجه عاطفی به ماجرا نیست بلکه دریافت مظلومیت بر بنیان عقل و معرفت ملاک است.
و این مهم با مطالعات و تحقیقات قبلی ، در کنار پاکی قلب و راسخ بودن اعتقاد در رابطه با شخصیت امام(شرائط فردی و دریافت اوضاع زمانه اش) و امامت(مقامات ملکوتی) ، حاصل میشود.
منتظر شب جمعه و زیارت امام حسین (ع) هستم .....
کربلای معلی - هادی سروش
💠💠💠💠💠
مکتوب دهم
از خاطرات و خطورات
زیارت دوره ای ؛
کف العباس:
نمادی پر از معنا ، مهمترین اش ؛
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی عن دینی
حمایت از دین اگرچه مهم است و وظیفه ، اما مهمترش اینه بشکل به روز و زنده بتوانیم از دین حمایت کنیم .
اگرامروز به در جامعه "یدخلون فی دین الله افواجا" نباشد ، بازگشت به حمایت بد ما از دین دارد
نهر علقمه :
بقول مداح های قدیمی ؛
کنار علقمه شد غوغا
حرم دیگر ندارد سقا
واویلا واویلا ...
حضرت عباس از حلال (آب خوردن از شریعه) گذشت ، ما اگر ادعا حسینی داریم فقط بخاطر او ، از گناه کبیره بگذریم
مقام علی اکبر و مقام علی اصغر:
مظلومیت اتمام حجت و دو گوهر ارزنده برای توسل و استجابت دعا .
تل زینبیه و خیمه گاه :
نماد پرشوری است .... زینب از انجا میدان را میبیند و با تکبیر پاسخ امام حسین را میدهد.
امروز در خیمه گاه روضه خوانی خوبی بود .
من در گوشه ای که هم وطنان آذری بودند رفتم و استفاده کردم ؛سوز روضه خوانی آذری ها را کسی ندارد.
هندی ها هم در گوشه ای مشغول بودند ، کنارشان نشستم و لذت بردم ، اینا در فقر و محرومیت اقتصادی و مذهبی ، دین را حفظ کرده اند .
کربلای معلی - هادی سروش
💠💠💠💠💠
مکتوب یازدهم
از خاطرات و خطورات
از زیبایی سفر ما اقامت شب جمعه در حریم و حرم و حائر حسینی (ع) می باشد.
دوست دارم بودن در حرم و حائرش(قبر مطهر) به جا گرفتن در حریمش انجامد انشا...
وحریمش؛همه بایدها و نبایدهای درباره اوست.
و اگر کسی "حریم حسینی" را پاس داشته باشد،شب جمعه موقعیت خوبی است تا در حرمش و در حائرش ، مورد افاضه ها قرارگیرد.
جالب ماجرا اینجاست :
درشب جمعه کربلا حضور خانوادگی محبیین اباعبدالله بود که بی ریا و عاشقانه روی زمین نشسته و مشغول زیارت بودند.
جوان عربی فرزند خردسالش که در ازدحام جمعیت شلوغ میکرد ، پدرش برای آرام کردن بچه ، او عتاب و تنبیه نمود... عرب دیگری ، آن پدر جوان را عتاب کرد و گفت : الا تعلم هذا حرم الحسین و هذه لیله جمعه ؟ ! والملائکه حاضره؟!( نمیدانی کجا هستی و شب جمعه در کربلا فرشتگان حاضرند؟!) اینجا بود که گریه امان نداد.....
نکته جذاب دیگر ؛ صدای بلند و حماسی یک دست جمعیت بود که میگفت : "لبیک یا حسین"
نکته سوم ؛ حضور نیروهای مردمی شان بود که برای رفتن به جبهه ، آمده بودند با امام حسین وادع کنند..... الله اکبر ؛ چه حالی و چه ضجه هایی! یاد خداحافظی بچه ها خودمان و دوستانم افتادم در لحظه وداع و حرکت به جبهه ها....
در کنار درب ورودی به حرم از سمت قبله به این فکر نشستم که در این موطن نکته بسیار مهمی است :
که در امام حسین (ع) هزاران "رمز " وجود دارد....
بله صاحب کتاب جواهر و دیگران گفتند؛ در عاشورای او" اسرار الهیه " نهفته است .
اما حق این است که در تمام شخصیت امام حسین و حرم و حایر و حریم او " راز و رمز" وجود دارد.
یکی از آن ؛
امام کاظم (ع) کسالت پیدا کردند و به شخصی ماموریت دادند برود کربلا و در حائر حسینی برای شفاء ایشان دعا کند.....
الله اکبر ، امامی که خود مستجاب الدعوه است متوسل به حائر حسینی میشود.
دیگری :
در کتاب کامل الزیارات است از قول حضرت صادق (ع) رسیده که فرمود :
شب جمعه خدای سبحان ، به زیارت حسین(ع) میآید و نیز همه انبیاء و اولیاء میآیند ....
زیارت رب العالمین یعنی چه؟!
این از هزار راز و رمز بالاتره ...
مگر نعوذا بالله ، او (جل و علا) آمدن دارد ؟
مگر نعوذا بالله ، او (جل وعلا) نیازی دارد؟
مگر نعوذا بالله ، او (جل وعلا) جسم دارد؟
اینها به نظر شما راز و رمز نیست ؟؟
بله آمدنش بمعنای آمدن فیض و عنایت ویژه اش میباشد .
خلاصه کلام :
برای هر ایجاد تقربی به خدا، باید با عبادت ، روح را بالا برد و ترفیع داد ، تا به رحمت و عنایت و فیض الهی برسد و بهرمند شود مثل نماز و روزه و حج و....
اما در جریان زیارت امام حسین (ع) و شب جمعه قصه بر عکس است ، الله اکبر!
فیض و رحمت و استجابت میآید پایین و نزول دارد تا به همه ی زائران میرسد.... این معنای اولیه و سطحی از حدیث امام صادق (ع) است .
قطعا معناهای بالاتری دارد که دست ما کوتاه است .
در شب جمعه حرم و زیارت امام حسین (ع) برای بدست آوردن این "فیض خاص و رحمت ویژه " برای والدین ام ، و جان گنهکار خودم ، و همه شمایی که دلی به این نوشته های ناچیز حقیر داده اید ، امیدوارانه نشسته ام و با زیارت وارث اشک میریزم...... تا بهمه ماهمه چیز دهد و خصوصا یک چیز را حتما عنایت فرماید، که البته همه چیز است :
" ان تجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره " (۱)
نتیجه اش این میشود :
دیگر همه جا (فقر و مریضی و خبرناگوار...تا احتضار و مرگ و قیامت ، همه و همه ) تنها نخواهیم بود. انشاالله.
----------------------------------
(۱) فقره ای زیارت وارث است :
.... وَاَتَیْتُ اِلى مَشْهَدِكَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ الَّذى لَكَ عِنْدَهُ وَبِالْمَحَلِّ الَّذى لَكَ لَدَیْهِ اَنْ یُصَلِىَّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ یجعلنی مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ .
در زیارت عاشورا :
، أنْ يَجْعَلَني مَعَكُمْ في الدُّنْيا وَالآخِرَةِ ، وَأنْ يُثَبِّتَ لي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْق في الدُّنْيا وَالآخِرَةِ
کربلای معلی - دعاگو هادی سروش
ادامه 👇👇👇