🔰 امام هادی و عقلانیت در مقابل "مدعیان دین"
 
✍هادی سروش


چکیده : در حالیکه حقه بازان بازار قدرت و ثروت از دین سوء استفاده کرده و دروغ هایی را به دین‌ نسبت میدهند ، ولی به بیان زیبای امام هادی (ع) ؛ "عقل جامعه" به حدی بالا رفته که تمام این سوء استفاده های از دین را ارزیابی کرده و کاملا مورد فهم قرار میدهد .


به نام خدا

🔷️امام هادی (ع) در دوره ای امامت شیعه و بلکه جهان معنویت و اسلام را عهده دار بود که دوران "عقلانیت" بود . 

دوران عقلانیت زمانی است که عُمده مردم براساس عقل میگفتندو بر اساس عقل میشنیدند و بر اساس عقل میپذیرفتند. ظاهرا دوران حضرت هادی (ع) چنین بوده ولی این سطح عمومی نسبت به نگرش آدمیان ، نفی کننده بی عقلی هایی در گوشه و کنار جامعه نیست .

ابتدا روایت زیبای امام هادی (ع) را ملاحظه فرمایید تا سپس به تحلیل آن بپردازیم.
 
✅ابن سکیت دانشمند مشهور آن زمان گوید :
به امام هادی عرض كردم: چرا خدا حضرت موسى را با وسيله عصا و يد و بيضا و ابزار ابطال جادو فرستاد ، و حضرت عيسى را با وسيله طبابت ، و حضرت محمد(ص) را بوسيله كلام و سخنرانى ؟ 
حضرت هادی (ع) فرمود: چون خدا موسى (ع) را مبعوث كرد جادوگرى بر مردم آن زمان غلبه داشت پس او از طرف خدا چيزى آورد كه مانندش از توانائى آنها خارج بود و بوسيله آن جادوى آنها را باطل ساخت و حجت را برايشان ثابت كرد . و عيسى (ع) را در زمانى فرستاد كه فلج و زمينگيرى زياد شده بود و مردم نياز بطب داشتند پس او از جانب خدا چيزى آورد كه مانندش را نداشتند پس با اجازه خدا مردگان را زنده كرد و كور مادرزاد و پيس را درمان نمود و حجت را برايشان ثابت كرد. و حضرت محمد (ص) را در زمانى فرستاد كه خطبه‏خوانى و سخنورى- بگمانم شعر را هم فرمود- زياد شده بود، پس آن حضرت از طرف خدا پندها و دستوراتى شيوا آورد كه گفتار آنها را باطل كرد و حجت را برايشان تمام نمود .
به امام هادی (ع) عرض کردم : به خدا سوگند، همانند تو را هرگز کس ندیدم. وبعد ازایشان سوال کردم ؛ امروز حجت بر مردم چیست؟
امام هادی فرمود: "عقل" ، به وسیله عقل و خرد کسی که بر خداوند دروغ می‌بندد، از کسی که خداوند را تصدیق می‌کند، شناخته می‌شود.
ابن سکیت گوید ؛ من گفتم : به خدا سوگند، جواب راستین این است.(اصول کافی۲۴/۱)

✅نکته جالب اینجاست ؛ 
امام هادی(ع) محور عقلانیت را در تصدیق و تکذیب امور منسوب به دین معرفی فرمود !
و این ، یکی از محوریت های عقل در مجموعه قبول و نکول های آدمی است چرا که عقل فهم همه آنچه که در مورد معاش و معاد است را شامل است .
و حتما این در موضوع ، یعنی ؛ مسائل مربوط به دین‌ ، محوریت عقل بسیار پر اهمیت بوده که مورد توجه حضرت هادی (ع) قرار گرفته است . و این نیست مگر اینکه در آن دوران مانند دوران پیشین و پسین آن  ؛ مدعیان دروغین و یا نادانِ دینداری با اظهار نظرهای خیالی و خرافی ، جامعه دینی را لبه سقوط بی باوری در امور دینی قرار میدادند و قهرا مردمی آگاه و خردمند در برابر آن بظاهرِ دین گرایی ها استقامت کرده و رای و نظر غیر دینی که فقط منسوب به دین بوده را نمیپذیرفتند.

✅ بله امکان دارد جریان جامعه بر عقلگرائی باشد  ، ولی عده ای از مردم گرفتار مورد حقه و نیزنگ های بظاهر دینی قرار گیرند و گرفتار "اوهام وخرافات" شوند!
 به داستان ذیل توجه کنید؛
در همان زمان امام هادی (ع) ، روزی شاعری درمعبر عمومی شهر بغداد نان می‌خورد. 
عثمان وراق او را دید و گفت : شرم نداری؟ 
شاعر پاسخ داد: تو اگر در طویله گاوان باشی، خجالت می‌کشی که جلوی چشم آنها غذا بخوری؟ گفت: نه.
شاعر گفت: اکنون باش تا به تو بفهمانم که اینان گاوند. 
سپس ایستاد و شروع کرد به موعظه و سخن پردازی، و جمعیت زیادی گرد آمدند.
آن گاه گفت:ای مردم! این روایت متواتر است که هر کس زبانش به نوک بینی‌اش برسد، به جهنم نمی‌رود. در این موقع‌ گویی فرمان صادر شده باشد، حاضران بی‌استثنا زبان را بیرون آوردند و سعی کردند زبانشان را به نوک بینی‌شان برسانند!(الاغانی،ابی فرج اصفهانی.ج۱۲ص۵۰)

✅ پس ممکن است در روزگاری که عده ای به کمالِ اندیشه و عقلانیت رسیده اند و چنان از آگاهی بهرمندند که  به سادگی نمیتوان آنان را با تقلید کور بر مسیری وادار نمود .
اما عده ای معدودی از عوام و عناصر بی خاصیت و تعصب زده ؛ بازی خورِ حقه بازان سیاسی و دینی شده و دنبال هر صدایی راه افتادند و مقهور سیاست بازان و خدعه گران شوند و شعار دین سر دهند ! !

✅ حقه بازان ضد دین که خود را آراسته به دینداری و غیرت دینی میکنند و به چند شکل برای اهداف خود وارد عرصه شده و از دین سوء استفاده میکنند ؛

شکل اول اینکه با شعار دین و حفظ حریم دیانت ، راه "عقلانیت" و ارائه نظر و نقد از سوی خرمندان و اهل تجربه و افکار عمومی را مسدود میکنند و مخالف خود را مخالف دین و مقدسات معرفی میکنند و میگویند ؛ "عقل آدمی به دین و دستورات دینی نمیرسد و در نتیجه نظر و انتخاب خود را همان دستور دینی جا میزنند و حق اظهار نظر بر اساس عقل و تجربه را از دیگران میگیرند!"
سردمدار این حقه بازان سیاست و قدرت "فرعون" است که از حربه "دین" بهره کشی میکرد و میگفت : "میترسم دین شما را تغییر دهند !  انی اخاف ان یبدل دینکم ." (غافر/۲۷)

شکل دوم ؛  ادعای دین دارند در حالیکه هیچ جای زندگی خصوصی و اجتماعی شان با دین قابل جمع نیست . اختلاس دارند ! حقوق نجومی دارند ! مشاوران و معاونان فاسد دارند ! اهل رشوه مالی و عملی برای جلب نظر قاضی میکنند ! رفاه زده بمعنای واقعی هستند ! و شاید فساد های دیگری از جنس فساد اخلاقی هم باشند!!
اینان ! بلندگوی دینِ مظلوم میشوند!
چه زیبا امیرالمومتین فرمود : " آن كه من از ناحیه ی او بیمناک و نگرانم منافق ها و دوروهاست، آنهایی كه زبان و ظاهرشان رو به یک سو و قلب و باطنشان رو به سوی دیگر است. / اَخافُ عَلَیكُمْ كُلَّ مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ یَقولُ ما تَعْرِفونَ وَ یَفْعَلُ ما تُنْكِرونَ ‌" (نهج البلاغه نامه ۲۷)

شکل سوم‌ ؛ برای اِعمال قدرت و محدود کردن شهروندان می آیند و در اموری که شارعِ دین‌گذار یعنی ؛ خدای متعال اعلام نظری نکرده ، اینان نسبت به آن موارد اعلام خطر میکنند و وارد بر حریم خصوصی و عمومی شده و شهروندان را به عنوان "حکم الهی" محدود میکنند و اجبار انجام رفتار و یا مناسک خاصی را از جامعه مطالبه میکنند !

شکل چهارم سوء استفاده اینان در مواردی است که دین وارد عرصه جامعه شده و مثلا برای برخی ناهنجاری های اجتماعی جریمه و با جزاء خاصی را به عنوان حدود و تعزیز در نظر گرفته ، به نفع خود و یا جناح همفکر خود در برابر رقیب به کار میگیرند و احکام قضایی بر او بار میکنند ولی خود و دوستان شان تا ثریا از بگیر و ببندی رها هستند !

✅ این امور دست آوریزهایی است که حقه بازان بازار قدرت و ثروت از دین دارند و تمام این موارد و موارد مشابه دروغ هایی است در رابطه با دین‌ و جالب اینجاست که امام هادی (ع) اذعان فرمودند که "عقل جامعه" به حدی بالا رفته که تمام این سوء استفاده های از دین را ارزیابی کرده و کاملا مورد فهم قرار میدهد .

🆔https://telegram.me/soroushmarefat