دوگانگی اخلاقی
🖋نوشته:هادی سروش
✳️ چندی قبل فردی در داخل کشور با "گفتارش" دائما سراغ بی حجابها و بدحجابها میرفت که ؛ این چه وضعیه شما دارید؟!
خودش به خارج ازکشور که رفت درظاهری خارج ازظواهرشرعی پرده از "گفتمانش" برداشت!
دراینجابودکه بمب رسانه ای عمل کردوفضای مجازی رالرزاند!
آیافقط مبتلابه همین یک موردویک موضوع هستیم ؟
✳️ به مقداری متاسفانه دو رویی و دوگانگی اخلاقی ، رایج شده که در مواجهه با انسانهای شریف انسان دل نگران تزویر میشود. در حالیکه در حدیث فرمودند: مردم و امور عمومی شان را "حمل بر صحت" کنید.
خوب؛ چه باید کرد چون از طرفی هم در حدیث دیگری فرمودند : در جامعه ای که خدای نکرده تزویر و نامردی سکه رایج شده اعتماد کردن ، روش خردمندانه نیست .
پس باید کمال دقت را مبذول داشت و از خوش خیالی و یا عوام زدگی دور شد. همانطوریکه جامعه چنین است.
✳️جامعه زنده است و دستگاه هاضمه دارد .
اگر غذای نامناسب و دوگانه ای که ظاهر خوشمزه ولی باطن فاسدی داشته باشد ، وارددستگاه هاضمه شود،معده به بدترین شکل و بو بر میگرداند ؛ جامعه نیز اینگونه است که به محض دریافت دو گانگی ، ریاء و تزویر، آن را به بدترین شکل ممکن از جهت تعفن بر میگرداند بگونه ای که خود آن فرد نیز از آن منتفر، و فراری میشود .
جامعه نه تنهافراری میشود بلکه بی رحمانه بر آن قضاوت نموده که این مهره متصل به مافیای قدرت و ثروت ، زباله ای غیر بازیافت خواهد بود .
✳️ اما واقعا چه عاملی باعث میشود که یک انسانی که میتواند در اوج "عزت نفس" دارای زندگی شرافتمندانه ای باشد ، میرود و با انواع خودشیرینی و یا خوش رقصی در کاملترین مظهر تزویر و تظاهر در آمده و همه چیز خود را در تملیک یا اجاره دیگری قرار میدهد ؟!
واقعیت این است؛وقتی معیار، تنها و تنها ظاهر افراد باشد ، که عده ای "بوقلمون صفت" برای کسب امتیازات اداری و یا تحصیلی و یا مدیریتی و یا نیل به نصب در موقعیتی ویژه، دست به ریاکاری زده و سعی میکند تا امتیازاتی به دست آورد.
در مورد این ناهنجاری باید اعتراف کنیم که در جامعه ما این "بداخلاقی" وجود دارد. یعنی افرادی تظاهر می کنند به چیزی که نیستند تا امتیازی به دست آورند .
✳️ یکطرف این دوگانگی رفتاری و اخلاقی :
ریاء ست که در احادیث ما آسیبش از "فسق" شروع میشود و به "فجور" میرسد و حتا فرمودند که چه بسا به "کفر" میرسد !
طرف دیگرش :
خدعه و تزویر است که تنها گناهی است که در قرآن -انفال۳۰- تهدید شده که در سریع ترین زمان ، انسان فریبکار و نیرنگ باز ؛ مورد پیچیده ترین اراده و اقدام الهی قرار میگیرد !
وطرف سومِ دوگانگی در اخلاق و رفتار:
اهانت به شعور مردم میباشد.
اهانت به شعور کسی در حد و اندازه اهانت به عِرض و آبرو باید دانست و اگر چنین خروجیِ سنگینی دارد ، لزوماً بر اساس مبانی دینی و مکتبی ما ؛ اهانت بالاتر از اهانت به کعبه خواهد بود .
✳️ اما چون "سجاده آب کشیدن" خیلی پر منفعت بوده و نه تنها به دادِ معده خالی ولباس عادی خود شخص مزوِّر و حُقه باز میرسد ، بلکه نسلا بعد نسلش را متنّعم به نعمتهای زمینی و مادی میکند .
و مهم تر اینکه به برکات آسمانی میرساند ، یعنی از این بعد دیگر ؛
احترام دارد و در رسانه تعریف و تمجیدها میشود.
و برای دیدارش، وقت ملاقات گرفتن هم اجابت نمیکند.
و به نظرش توجه میشود.
و نیز در محافل اکرام میشود.
و در معاملات کلان واردش نموده و تخفیف در آنجا بازاری ندارد.
چراکه به تنهایی خود صاحب مُلک و مِلک است !
آفرین بر متخصص و اخلاق شناس چهارقرن قبل ؛ مرحوم فیض کاشانی که میگوید:
این ظاهرسازی،بزرگترین لذات رابرای صاحبش دارد،بطوریکه عقل از درک مقدار لذتش کور است -هذه اعظم اللذات وتعمی عن درکهاالعقول النافذه-
✳️ راه درمان این است:
اول:مشوق حکومتی و فردی نسبت به افرادی که رفتاری دوگانه دارند ورفته رفته باعث تولید انبوه "تزویر" در جامعه میشوند ،نباشیم.
دوم:
به شایسته گان بهاءداده شود.
سوم:
لزوماًانسان منتقد رادشمن نپنداشته و به اواقبال شودتا "نقدونظر" بجای "تملق" نشیند.
چهارم:
ملاک حُسن وقُبح راخلاصه درظاهرفرد نکرده وبلکه به شخصیت واقعی افراد توجه شود .
پنجم :
برزبان تعریف وتمجید درجلوی مسئولان مُهر زنیم.البته بنده محافظه کاری کردم و گفتم مُهر زنیم ، پیامبر (ص) که فرموددهان آدم متملق وثناء گو راباخاک پرکنید!
ششم:
پرداخت مزایا ومنافع وتشویقی ها و ترفیع درجه و بهبودموقعیت اداری و مدیریتی رادر"گزینه های صوری" که هرکسی میتواند به دروغ خود را به دان معرفی کند، قرارندهیم .
هفتم:
در دوراهی اخلاق و خرد، با فقه ؛ اولی را ترجیح دهیم. یعنی بر"اخلاق وخرد" که انطباق برمعیارهای فضیلت و حکمت دارد،بیشتراز"فقه صوری" که درآن فقط؛انطباق ظاهرباشریعت است،ارج گزاریم.
هشتم:
ازاشعری مسلکی که معیارش فردگرائی است دست کشیم.
https://telegram.me/sorooshmarefat