⚠️امام جواد (ع) و معرفیِ عامل نابودیِ دین ، تباهیِ آدمی و جامعه انسانی

✍️ هادی سروش


🔻چکیده :
🔸️ در آموزه امام جواد ؛ نابودیِ دین ؛ در بدعت است ؛ "ولاهَدْمَ لِلدّينِ مِثْلُ الْبِدَعَ" ،
🔸️و تباهی انسان و جامعه انسانی در طمع و ریاست زمامداران و مسئولانِ فاسد قرار دارد؛ "وَلااَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ ،بِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ".
🔸️در اندیشه امام خمینی؛ تحققِ بدعت به چهارتا گناه در جامعه نیست، بلکه دگرگون کردن فرهنگ اسلام است،
🔸️استاد مطهری برای بدعت مثال به نهی از منکری میزند که توسط کسی انجام شود که از شرائط آن بی اطلاع است و کارهای من درآوردی حود را بنام نهی ازمنکر و دین معرفی کند!
🔸️امام راحل تصریح میکند؛ وظیفه علماءمبارزه با بدعت است حتی اگر انکارشان مؤثر نباشد!.

🔸️امام جواد بدنبال عواملی که موجب تباهی و سقوط است ؛ نام از طمع میبرد.
🔸️یکی از آسیب های بزرگ در جامعه ؛ اختلاس است و اختلاس که متاسفانه در جوامع دینی دیده میشود، بازگشت به طمع دارد؛طمع در ثروت وطمع در قدرت!

🔸️آموزه ژرف امام جواد به این نکته اساسی میرسد که خوب و بدِ جامعه، به رهبران و روسا و مسئولان آن جامعه وابسته است. پس آدرس غلط به کسی ندهیم!

به نام خدا


🔸️پرتو نور آموزه های معصومین (ع)

آموزه های اهلبیت چراغ مسیر موفقیت های فردی و اجتماعی در ابعاد مختلف است.
به تعببر محقق بزرگ اسلام خواجه نصیرالدین طوسی ؛ کلمات انبیاء و اولیاء خدا معجزاتِ گفتاری آنهاست .
و به تعبیر استاد علامه حسن زاده آملی معجزات گفتاری آنان از معجزات رفتاری شان بلند مرتبه تر است چرا که برای خواص قابل بهره مندی بیشتری است.


🔸️سه حقیقت مهم در خلقت

سه حقیقتِ مهم در جهان خلقت از اهمیت بیشتری سهم داشته و دارد و گزاره های مهم در اخلاق و فقه و حقوق در رابطه با این سه حقیقت نشان از اهمیت زیاد آن سه است که از این قرار است ؛ دین ، انسان و جامعه .

⚠️خطراتِ در کمین دین ، آدمی و جامعه انسانی

در بیان امام جواد (ع) در راستای دین و انسان و جامعه ، سه خطر غیر قابل انکار معرفی شده است . نابودیِ دین ؛ در بدعت است ، و تباهی انسان در طمع اوست ، و سقوط جامعه ؛ در رهبری و ریاست زمامداران و مسئولانِ فاسد قرار دارد!
بخشی از یک بیان امام جواد (ع) چنین است ؛ "ولاهَدْمَ لِلدّينِ مِثْلُ الْبِدَعَ ، وَلااَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ ، وَ بِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ ؛ -
امام جواد عليه السلام فرمود: هيچ چيز مثل بدعت دين را از بين نمى برد، و هيچ چيز مثل طمع مرد را تباه نمى كند، و به واسطه رؤساء مردم هم اصلاح مى شوند.."(مسندالامام الجواد / ۲۴۶)

✅️بدعت به چه معناست؟

بدعت گرچه در لغت شامل هر نوآوری است ، اما در اصطلاح حدیث و سپس در اصطلاح فقه ؛ به‌ معنای این است که چیزی در دین وارد شود و به عنوان یک امرِ دینی محسوب شود که یا مورد نهی باشد یا درباره آن دستوری وجود نداشته باشد و طبعا ذیل هیچ‌ یک از احکام کلی دین قرار نگیرد.

با این تفسیر، آنچه اهل سنت و علماء آنان مانند غزالی برای توجیه احکام من درآوردی مانند نماز تراویح و .. بدعت را به بدعت خوب و بدعت بد تقسیم کرده اند، کاملا نابجا و نارواست. چون وقتی بدعت یک حقیقت منفی در لغت و فقه و عرف بحساب آمده ، دیگر نمیتوان آن را به خوب و بد تقسیم نمود.
در متون فقهی از بدعت با نام «تشریع» نیز یاد شده و بدعت و تشریع حرکت بیرون از چهارچوب مشخص دین به عنوان دین است .
استاد مطهری برای بدعت مثال به نهی از منکری میزند که توسط کسی انجام شود که از شرائط آن بی اطلاع است و کارهای من درآوردی حود را بنام نهی ازمنکر و دین معرفی کند!


✅️خطر بدعت ها و ریشه آن

پیامبر خدا (ص) در مورد خطر بدعت و بدعت ها میفرماید ؛ « اهل بدعت کسانی هستند که با فرمان الهی و کتاب آسمانی قرآن، و پیامبر مخالفت می‌ورزند و طبق خواسته‌ها و هواهای نفسانی خویش رفتار می‌کنند ، هر چند جمع زیادی باشند ؛ - اَهْلُ البِدْعَةِ فالمخالِفُون لِاَمْرِ الله و لِکتابِهِ و رسُولِهِ الْعامِلُون بِرأیِهِمْ و اَهْوائِهِمْ و اِنْ کَثُرُوا».

با دقت در ردیابی ریشه مفاسد در جوامع دینی به بدعت ها میرسیم ! تا وقتی جامعه دینی بصورت متعارف بر اساس ریل گذاری درست حرکت میکند ، دچار مفاسد اعتقادی و اجتماعی و یا سیاسی نمیشود ، اما همین که پای بدعت و نوآوری های هواپرستانه به میان می آید وضع جامعه دگرگون شده و گرفتار انحراف و فتنه میشود ! این سخن صریح امیرالمومنین (ع) است که می‌فرماید: « ریشه فسادها و فتنه‌ها در میان مردم، تبعیت از خواسته‌های نفس و بدعت‌هایی است که بر خلاف قرآن و احکام الهی صادر می‌گردد ؛ - انّما بَدْءُ وُقوع الفتن اَهْواءٌ تتبعُ و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب الله». [نهج ،خ ۵۰]

✅️وظیفه در برابر اهل بدعت چیست ؟

حدیثی طبق نقل کلینی در کافی از امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) درخصوص روش برخورد با اهل بدعت داریم که بمقتضای آن وظیفه در برابر اهل بدعت حرکت روشمندی است که باعث مسکوت و مبهوت شدنِ آنان باشد. عبارت «بَاهِتُوهُمْ» که در حدیث بکار رفته [ر.ک : کافی ج۲ ص۳۷۵] همانطوریکه از محدثین جناب فیض کاشانی ، و از مجتهدین جناب شیخ انصاری ، و نیز از معاصرین استاد شهید مطهری و مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله صانعی تصریح نموده اند ، "باهتوهم" که در حدیث آمده بمعنای "مبهوت نمودن" است. گرچه برخی فقیهان چون آیت الله خوئی و آیت الله گلپایگانی ، بر این باورند که معنای "باهتوهم" این است که به اهل بدعت باید تهمت بزنید! چرا که با تهمت میتوان باعث حذف آنان از صحنه شد! این معنا از روایت، نه میتواند شاهدی از لغت داشته باشد و نه میتواند با معیارهای "فقه اخلاقی" هماهنگ باشد . از سوی دیگر فقیه فهل جناب صاحب‌ ریاض با این دلیل که دروغ حرام است، دروغ‌بستن به اهل بدعت را جایز ندانسته است.

عبارت استاد مطهری چنین است ؛ وَ باهِتوهُمْ‏ یعنی مبهوتشان کنید، بیچاره‏‌شان کنید؛ یعنی با آنها مباحثه کنید و دلیل‌هایشان را بشکنید. فَبُهِتَ الَّذی کفَرَ چنان که ابراهیم آن کافر زمان خودش را مبهوت کرد، شما هم مبهوتش کنید... نه اینکه تهمت بزنید و دروغ جعل کنید! (برای خواندنِ تعبیرات تند استاد مطهری دررابطه با این موضوع ؛ ر.ک: سیره نبوی و تفسیر قرآن جلد چهارم)

✅️بدعت دراندیشه امام خمینی و توجه به بدعت های بزرگ

امام خمینی در آثار فقهی و اصولی خویش مانند "کتاب الطهاره" و "انوارالهدایه" ؛ بدعت را به تغییردادن احکام خداوند به سبب افزودن به دین یا کاستن از آن دانسته‌ است.
امام خمینی برای اثبات قبح و حرمت بدعت به وضوحِ عقلیِ قبح آن و اینکه از ضروریات دین است، استدلال نموده است.
مهم این نکته است که در اندیشه امام خمینی ؛ بُروز چهار گناه در جامعه بدعت نیست ، بلکه مقصود از بدعت ؛ دگرگون کردن فرهنگ اسلام است.
شاهد این مدعا ؛ اعتراض امام به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی است که صریحا آت را بدعت در اسلام دانسته و به نفی آن پرداختند و چرا که در کتاب "تحریرالوسیله" مینویسند؛ وظیفه علما در امور مهم دینی، مبارزه با بدعت است ، حتی اگر انکارشان مؤثر نباشد.


🔸️نقشِ ثروت و یا قدرت محوری در تباهی انسان و جامعه انسانی

امام جواد (ع) بعد از تصریح به فساد در دین بواسطه "بدعت" ، متذکر عاملِ فساد و تباهی آدمی و جامعه انسانی میشود و میفرماید : وَلااَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ ، وَ بِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ ؛ - هيچ چيز مثل طمع مرد را تباه نمیكند، و به واسطه رؤساء و مسئولان جامعه است که مردم هم اصلاح مى شوند.."

✅️معنای طمع

درباره معنای طمع گفته اند ؛ طمع بسیارخواستن ، و یا خواسته‎های ناحق و روحیه سیری ناپذیر داشتن است.
این معنای طمع در دو جایگاه در شخصیت آدمی خود را نمایان میکند ؛ یکی در مال اندوزی و دیگری در کسب قدرت!

پیامبر خدا با اینکه در اوج عصمت است اما مورد توصیه خداست که او را مامور فرمود تا در برابر نعمت های دیگران چشم پوشی داشته باشد .” لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی‌ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ (حجر /۸۸)

✅️ریشه اختلاس در طمعِ قدرت وثروت

یکی از آسیب های بزرگ اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ؛ اختلاس است. اختلاس برداشت و انتفاع ناحق از بیت المال است و این پدیده شوم که متاسفانه در جوامع دینی که مدعی حکمرانی دینی هستند دیده میشود بازگشت به طمع دارد ، طمع در ثروت و طمع در قدرت !
این سخن امام صادق (ع) است که به هشام میفرماید: "از طمع برحذر باش و از آن چه در دست های مردم است نا امید باش .. به درستی که طمع کلید اختلاس است. ؛ - یَا هِشَامُ إِیَّاکَ وَ الطَّمَعَ وَ عَلَیْکَ بِالْیَأْسِ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتَاحُ الذُّلِّ وَ اخْتِلَاس.”[بحار ج ۱ ص ۱۵۶]

✅️جامعه دینی در معرضِ آسیبِ طمعِ قدرت و ثروت

تا وقتی جامعه ، حتا جامعه با لعاب دینی و پوشش ارزش ها، گرفتار ضد اخلاقی بنام طمع است ؛ فساد اقتصادی و سیاسی او را رها نخواهد کرد.
و مهم این است بالادستی هایی که بدنبال یاروغار هستند ، تنها راه ادامه قدرت و افزایش ثروتشان در بندگی دیگران نسبت به آنان است و این بندکی را با ایجاد و تقویت طمع در دلها نهادینه میکنند! و ما این حقیقت را از امیرالمومنین (ع) الهام گرفته ایم که مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است ؛ - اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ» (نهج ، حکمت ۱۸۰)
و جالب تر اینکه ؛ در بازی طمع ورزی ها در میدان قدرت و ثروت ، بیشتر کسی وارد میشوند و رسوا میشوند که درجامعه از خود یک شخصیت بزرگوار و عقلانی ساخته اند! از بیان امام علی (ع) چنین استفاده میشود : " بیشترین کسانیکه در کشتی با طمع ها -ثروت و یا قدرت- ضربه فنی میشوند ؛ شخصیت های شناخته شده اجتماعی و سیاسی هستند ؛ "أكْثَرُ مَصارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطامِعِ"! (نهج ، حکمت ۲۱۹)

✅️آسیب دینی در طمع به ریاست

سخن «راس الجالوت» که رئیس یهودی‌ها در زمان امام هشتم (ع) است در خور توجه است . وی صریحا به امام رضا (ع)‌ گفت: به خدا سوگند ای پسر پیامبر! اگر مسئله ریاست و سرپرستی تمام یهودی‌ها مانع نبود من به رسول خدا ایمان آورده تابع او می‌شدم.

✅️امام خمینی و توصیه به روحانیت در کور کردنِ چشم طمع

در سیره امام راحل آمده ؛ وقتی شخصی در یک شهری مسجدی بنا کرد و از باب ارادت به امام خمینی ، از ایشان درخواست اعزام یک مُبلّغ دینی نمود ، امام یکی از آشنایان و یا شاگردان خود را آماده این سفر تبلئعی نمود و به او گوشزد نمود ؛ "‏وظیفه شما علاوه بر تبلیغ و ارشاد،‌‎ ‌‏این است که دو موضوع را از یاد نبرید؛ اول اینکه، در آنجا از من نامی برده‌‎ ‌‏نشود، و دوم اینکه، شما در مواجهه با بانی مسجد به گونه ای باشید که خیال نکند به ثروت و مال او چشم‏ طمع دوخته اید."
این توصیه مهم امام خمینی ریشه در آثار مکتوبِ اخلاقی ایشان دارد که مینویسد؛
"حضرت سجّاد(ع) فرمود: «دیدم که تمام خیر مجتمع است در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است.» و این براى آن است که قطع طمع از مردم، راه انقطاع به حق و وصول به باب اللَّه را باز کند.(شرح حدیث جنود عقل و جهل/ ۱۹۶)


🔸️تاثیر جامعه از خوب و بد مسئولان

سخن ژرف امام جواد (ع) به این نکته اساسی میرسد که خوب و بد جامعه در خوب بودن و بد بودنِ رهبران و روسا و مسئولان آن جامعه است؛ "بِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ" ، پس مسئولان و رفتار مدیریتی آنان تاثیر غیر قابل انکار بر خیر و صلاح و نیکی جامعه دارد و نباید آدرس غلط به کسی دهیم!

امام على (ع) در راستای اهمیت مسئولان عالیرتبه جامعه فرمود: "زمامدار و ولىّ امر به منزله رشته اى است كه مهره ها را گرد آورده، آنها را به هم پيوند مى دهد. اگر رشته از هم بگسلد، مهره ها از يكديگر جدا شده پراكنده مى گردند و ديگر هيچ گاه همه آنها گرد نمى آيند ؛ - مَكانُ القَيِّمِ بالأمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الخَرَزِ ، يَجْمَعُهُ و يَضُمُّهُ ، فإنِ انقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ و ذَهَبَ ، ثُمَّ لَم يَجْتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبَدا". [نهج البلاغة خ ۱۴۶]

✅️تاثیر مدیران سوء بر نابودی اخلاقی و سیاسی جامعه

گرچه این جایگاه مدیریتی قابل انکار نیست ، اما اسلام در بخش مدیریت جامعه در مبارزه مستقیم با جاهلیت به تئوریِ متفاوتی در مدیریت و رهبری و مسئولیت دست زد و به تاثیر سوء رهبران و مدیران فاسد توجه نمود.

امام علی (ع) شیوع فساد‌ مالی و رشوه اشاره نمود و به سرداران لشکر نوشته‌اند: "حاکمان سابق مردم را از حقشان بازداشتند و در نتیجه مردم مجبور شدند با رشوه دادن حق خودشان را بخرند. ؛ - أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ" (نهج ، نامه ۷۹)
در مورد دیگری تصریح نمود ؛ ظلم مدیران جامعه در معال ؛ باعث نابودی حکومت است ! در همان نامه به سرداران نوشته‌اند تنها چیزی که موجب نابودی حکومتهای قبل شد همین بود که مردم را از حقشان بازداشتند و مردم مجبور شدند حقشان را بخرند.؛ - إِنَّمَا أَهْلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ".

✅️باید از رؤسای منفی فاصله گرفت

لذاست که ائمه دین (ع) توصیه های مهمی را در این رابطه ایراد داشته اند.
نمونه آن در این بیان امام صادق (ع) به ابن‌ابان فرمود: «ای گروه نوجوانان! از خدا بترسید و به رؤسا مراجعه نکنید. آنان را رها کنید تا از ریاست بیفتند و خوار شوند و رجال را دوست و محرم اسرار به‌جای خدا قرار ندهید. به خدا! ما برای شما از آنان بهتریم . سپس با دست به سینه‌اش زد ؛ - یَا مَعْشَرَ الْأَحْدَاثِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَأْتُوا الرُّؤَسَاءَ وَ غَیْرَهُمْ حَتَّی یَصِیرُوا أَذْنَاباً لَا تَتَّخِذُوا الرِّجَالَ وَلَائِجَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنَا وَ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْهُمْ ثُمَّ ضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ.» (وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۳)

✅️در اسلام‌ اطاعت کور نداریم

به این عبارت استادمطهری توجه نمایید:
" مردم قبل از اسلام این طور گمان می کردند که آنها آفریده شده اند که از طبقه حکام کورکورانه اطاعت نمایند و لهذا مانند گله حیوانات اداره می شدند و از خود اراده نداشتند، اراده فقط اراده اداره کنندگان بود. اسلام آمد این ترتیب را بهم زد و برای هر فردی حق نظارت و رقابت در مورد حکومت قائل شد و برای هر فردی حق اظهارنظر در امر حکومت قرار داد ” .

درپایان‌ آروزی اقامه دین و سلامت آدمی و صیانت جامعه دینی را خدای مهربان خواستاریم.