☑️اهداء به روح همسرم بانوی اخلاق

🔰سلسله مقالات گذری متفاوت بر عالَم برزخ ( قسمت ۵۷)

🔴 اجل حتمی و اجل معلق


✍هادی سروش


✅مرگ برای انسان در لوح محفوظ است و از قضای حتمی الهی است و طبق آیه صریح قرآن «کل نفس ذائقة الموت» غیر قابل رفع و دفع است و هیچ‌کس از آن مستثنا نیست.

✅ وقتی زمان مرگ فرا رسد لحظه ای جابجا نمیشود ؛ در قرآن فرمود ؛ «وقتی مدت هر قومی به سر رسید، بدون هیچ تقدیم و تاخیری مرگ آن‌ها فرا می‌رسد / فَاِذا جاءَ اَجَلُهُمْ لا یسْتَاْخِرُونَ ساعَهً وَ لا یسْتَقْدِمُونَ». (منافقون / ۱۱)

✅ هر انسانی دارای عمر و مدت اقامت معیّن در دنیا است و فقط خدای متعال از مدت عمرانسانها باخبر است.
مقدار ماندن در دنیا در نزد خدا قابل تغییر است ودر صورت تغییر زمان مرگ یک شخص خداست که مطلع است ، و آن تغییر؛ در "لوح محو و اثبات" که در "صقع ربوبی" است ثبت است.

✅ در مورد تغییر زمان مرگ؛ افکار رجال فکر و اصحاب تحقیق بازدهی های خواندنی دارد.
توضیح مطلب این است ؛ زمان بندی عمر انسان در دست خداست و خداوند برای عمر انسان دو شکل زمان‏بندی قرار داده:

🔻شکل اول ؛ اجل حتمی است که از آن به اجل ؛ «محتوم»، «قطعی»، «مقضی» و «طبیعی» نام میبرند. اگر کسی بتواند تمام مراقبت‏های موثر در طول عمر را فراهم آورد و خود را از سوانح و حوادث و بیماری ها دور نگه دارد در زمان معینی عمر به انتها رسیده و تمام میشود، مانند چراغی که با اتمام نفت آن خاموش میشود.

🔻شکل دوم ؛ اجل غیر حتمی است که از آن تعبیر به «اجل غیر مسمّی» میشود و با واژگانی چون ؛ «معلّق»، «موقوف»، «اخترامی»، «مشروط» هم یاد میشود.
در اینجا ، تمام شدن عمر بشکلی طبیعی نیست و عوامل بیرونی که توضیحش خواهد آمد در اتمام عمر نقش آفرین میشود، مانند چراغی که نفت دارد، ولی چون در معرض باد و طوفان قرار گرفته روی به خاموشی رفته باشد.

✅ اینکه انسان دارای دو شکل از اجل و سرآمدن عمر باشد در قرآن بصورت اجمالی آمده است ؛ در مورد دو شکل اجل فرمود :
«او کسى است كه شما را از گِل آفرید؛ آنگاه اجلى مقرر کرد و اجل معین پیش اوست). / هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضىَ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» (انعام‌/۲)
و فرمود : «اجل شما را تا زمان تاخیر می اندازیم‌ ../ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى» (نوح /۴)


✅ تاثیر اعمال آدمی بر افزایش و یا کوتاهی عمر قابل قبول است .
در رابطه تاثیر برخی اعمال در سرآمدن اجل هم فرمود : أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى (نوح /۴)

علامه طباطبایی گوید : این آیه دلیل بر این است انسان دارای دو اجل است و رفتار آدمی میتواند در اجل انسان نقش داشته باشد. (المیزان ج ۲۰ ص ۲۸)

✅ در روایات به وضوح آمده است که انسان دارای دو اجل است ؛ اجل محتوم و مقضی ، و اجل غیرمحتوم.

🔺 در روایت از حضرت صادق (ع) است : «هیچ بنده ای نیست مگر آنکه خداوند دو اجل برایش قرار داده است؛ اجل نزدیک و اجل دور. اگر در راه خدا صله رحم کند، خداوند او را به اجل دور می رساند و اگر عاق والدین واقع شود و ظلم کند، اجل نزدیک داده می شود، و این همان معنای قول خداوند متعال است که: مقرر کرد اجلی را و اجل حتمی را . / ما مِنْ عَبْدٍ إِلاَّ وَ ضَرَبَ اللّهُ لَهُ اَجَلَیْنِ أَدْنی وَ أَقْصی فَاِنْ وَصَلَ رَحِمَهُ فِی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَدَّ اللّهُ لَهُ اِلی الاَْجَل الاْءَقْصی وَاِنْ عُقَّ وَظَلَمَ أُعْطِیَ الاْءَدْنی، وَهُوَ قَوْلُهُ تَعالی «قَضی أَجَلاً وَأَجلٌ مُسَمّی»

🔺امام صادق (ع) فرمود : " اجل حتمی طبق قضاء الهی است و اجل مسمّی قابل تقدیم و تاخیر است / اَلْأَجَلُ اَلْمَقْضِيُّ هُوَ اَلْمَحْتُومُ اَلَّذِي قَضَاهُ اَللَّهُ وَ حَتَمَهُ‌، وَ اَلْمُسَمَّى هُوَ اَلَّذِي فِيهِ اَلْبَدَاءُ‌ يُقَدِّمُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مَا يَشَاءُ‌" (تفسیر قمی، ج ۱ ، ص ۱۹۴)

🔺امام باقر(ع) فرمود: دو اجل است ؛ یکی محتوم و قطعی و دیگری موقوف یعنی مشروط و معلّق. (کافی ج ۱ ص ۱۴۷)


✅طبق روایات، اعمال انسان در مدت زمان عمر تاثیر دارد.
در این بحث سه مورد مهم است و جای بحث و بررسی دارد؛
🔻 نقش گناه در کوتاهی عمر ؛ امام صادق (ع) می فرماید: «مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالاجال؛ کسانی که با گناهان می میرند، بیش تر از کسانی هستند که با مرگ طبیعی از دنیا می روند.»
🔻 و دوم نقش "چشم زخم" است ‌. امام صادق (ع) فرمود: « اگر قبرها بر شما باز شود خواهيد ديد كه بيشترين مرده‏هاى شما، از چشم زخم مرده‏اند، زيرا چشم زخم حق است،» (ر.ک؛ بحار ، ج ۶۰ ص ۱۲۶)

🔻 و مورد سوم که مورد توجه وافری شده در ارتباط با رضایت پدر و مادر مطرح است که طبعا عاقّ والدین نیز تاثیر خاص خود را در نقطه عکس افزایش عمر ، یعنی کوتاهی عمر دارد.
امام صادق (ع) فرمود: «اگر دوست داری خداوند بر عمرت بیفزاید، پدر و مادرت را خوشحال کن. / اِنْ اَحْبَبْتَ اَنْ یَزِیدَ اللّهُ فِی عُمْرِکَ فَسُرَّ اَبَوَیْکَ.»

در روایات اموری ذکر شده که در ازیاد عمر نقش دارد. مانند؛ صدقه، صله رحم، روزه ماه‌ شعبان، زیارت امام حسین (ع)، کم بودنِ بدهکاری، شکر فراوان، قرائت سوره توحید بعد از هر نماز و‌...
در مقابل، طبق روایات اعمالی نیز در کاهش عمر بی تاثیر نیست مانند؛ مانند قطع رحم، آلوده‌دامنی، عقوق والدین، ترک زیارت امام حسین (ع)، دروغ‌گویی، سوگند دروغ، بستن راه مسلمانان، ادّعای نابحقِ امامت و .. که اهل تحقیق با دو جلد ۷۳ و ۹۳ کتاب بحارالانوار میتوانند مراجعه نمایند .


✅ اجازه دهید نکته علمی در این موضوع را یادآور شوم ؛نفس انسان قابلیت تکامل دارد و براساس حرکت جوهریۀ نفس به نهایت میرسد اما اگر در حالیکه حرکت نفس به پایان نرسیده باشد و استعداد ماده به آخر نرسیده‌‎ ‌‏باشد ولی بوسیله عوامل بیرونی آسیبی به بدن برسد و بدن توان نگه داشتن روح را از دست بدهد ؛ مرگ ناگهانی و یا اجل معلق پیش می آید. مانند کسی که بصورت غیر مرقبه در حادثه ای قرار میگیرد و جان میسپارد.

✅بدن خانه نفس است و خانه بدو شکل تخریب میشود و نفس مجبور به کوچ به جهان دیگر میشود ؛
گاهی خانه میماند ولی صاحب خانه بر اساس تکاملی که پیدا کرده بنای به تغییر خانه بزرگتر و مناسب تر دارد . در اینجا سخن از "اجل طبیعی" است که مناسب با عمر طبیعی انسان است .
اما گاهی نفس به عنوان صاحب خانه بنای بر ماندن دارد تا تکمیل شود و سپس کوچ به عالَم معنا کند ، ولی بخاطر آسیب جدی که به بدن وارد شده دیگر نمیتواند در آن خانه اقامت داشته باشد و از خانه اش قصد رحیل میکند و از این مرگ ، به مرگ ناگهانی و اجل معلق نام برده میشود و در اشعار حکیمان چنین آمده ؛
جان قصد رحیل کرد گفتم که مرو،
گفتا چه کنم‌‎ ‌‏خانه فرو می آید.

✅ امام خمینی در درس های فلسفی و عرفانی خود چنین میگوید: نفس مستعد برای تکامل است و اگر خلل پیش نیاید چون بدن به احتیاج نفس دارد میخواهد ادامه حیات دهد ، منتها اگر آن خلل و‌‎ ‌‏آسیب برسد، بدن خُرد شده و استخوانها شکسته شده و یا موانع داخلی، بدن را ویران‌‎ کنند و از لیاقت می اندازند و اینجاست که خانه فرو می ریزد و نفس هم ناچار است‌‎ ‌‏بیرون برود.‏ ‌‏ولی اگر در این بین طبیب بتواند آن خلل را ترمیم کند، نفس می تواند به حرکتش ادامه بدهد.

✅ علامه طباطبائی تصریح میکند ؛ هر انسانی اقتضا‌ دارد به‌طور طبیعی مثلاً صد سال عمر کند. این اجلی است که در لوح محو و اثبات ثبت شده. امّا بر اثر اسباب و موانعی ممکن است پیش از انقضای این مدّت، مرگ انسان فرا رسد که این همان اجل اخترامی یا مرگ ناگهانی است. (المیزان ج۷ ص ۸)
‌‏
✅طبق تحقیق ؛ بازگشت اجل مسمی و یا همان اجل معلق که تغییر است به اجل محتوم بازمیگردد و به اراده خداوند متعال است.
چرا که خداست که ایجاد تاثیر در اعمال مینماید و اوست که توفیق و هدایت انسان بسوی عمل نیکی را میدهد و در زمان مرگ تاثیرگذار میشود.
به تعبیر علامه طباطبایی ؛ "هر دو شکل؛ اجل محتوم و اجل معلق از دائره اجل حتمی بیرون نیست." در نتیجه؛ هر کدام از دو اجل حتمی و یا ناگهانی بر هر انسانی پیش آید اجل قطعی است بدین معنا که غیر قابل بازگشت است و اگر تقدیم و تاخیر در زمان مرگ باشد مربوط به قبل از لحظه فرا رسیدنِ مرگ دارد.

این سلسله مقالات ادامه دارد.. ان شاء الله

https://t.me/soroushmarefat

____

تمام قسمتهای "سلسله مقالات گذری متفاوت بر عالم برزخ" در همین کانال بصورت "قسمت" بندی شده و در وبلاگ سروش معرفت و سایت ارزشمند شفقنا بصورت "بخش" مندرج است . مانند 👇
https://fa.shafaqna.com/?p=1265224