(۱)

جمع بین محبت و جنگ!

==================

یکی از ابعاد پنهان حادثه کربلا در این است که به استثناء افراد محدودی که نسبت به اهل البیت(ع) دارای عناد و دشمنی بودند، بقیه به حضرت امام حسین (ع) محبت داشتند . واین مهم است که بین محبت و جنگ چگونه باید جمع کرد و تحلیل ماجرا به چیست؟

 اصل وجود محبت را در قلوب این افراد نمی توان منکر شد ، چرا که اینان حداقل پنج سال از نزدیک با علی (ع) زندگی کرده بودند و "عدل " ،"اخلاق" ،"زهد" ،"علم" و ... حضرت امیر(ع) و فرزندان او را مشاهده کرده بودند.

ثانیا ، متن نامه های کوفیان به محضر امام حسین (ع) عجیب و حاکی از محبت می باشد ،مثل این عبارت ((انا نموت دونک العجل العجل، مابدون شما میمیریم)).

ثالثا ،سخن فرزدق (شاعر) در همین راستاست  ، که وقتی در مسیر کوفه به مکه با امام حسین(ع) ملاقات میکند و امام اوضاع اجتماعی سیاسی کوفه را از او جویا میشود ، می گوید: ((قلوبهم معک وسیوفهم علیک، دلهای اینان از آن شما و با شماست ولی شمشیر تیزشان هم آماده کشتن شماست )).

رابعا ، همین مردم در پای خطابه غرا و حماسی زینب (س) شدیدا گریه میکردند و برخی از مورخان این شیون و ناله را نه تنها نشانه پشیمانی ،بلکه علامت محبت دانسته اند .

 

اینها برخی از نشانه های محبت این مردم است اما  چگونه می توان بین محبت و جنگ جمع نمود؟

واقع این است که محبت اینان: محبتی بدون عمل ، پوشالی و بی ارزش بوده و شاید نوعی "دروغ در محبت" داشتند .چه بسا برخی هم،از کذب علاقه شان  بی خبر بوده اند.

براساس قرآن و تآئید فلسفه اسلامی اگردر حاق جان  انسانی" دروغ "  شکل گرفت و بقول قرآن "شاکله" اورا درست کرد ،دیگر همه وجود وشئونش "دروغ" میشود، شاهد صحت این مدعی آیه ۶۳سوره یوسف است که وقتی برادران یوسف شب هنگام به حضور پدر رسیدند (جاوؤااباهم عشاءیبکون) گریه میکردند، در حالیکه آنچه کردند به عمد کردند و از کرده خود آگاه بودند و پشیمانی هم برای آنان قابل توجیه وتصور نیست.

 پس گریه که از حالات قلبی و درونی انسان است ،می تواند به دروغ  وکذب بروز پیدا کند ،و نیز محبت ،که یکی دیگر از احوالات نفسانی انسانی است .

نمونه های محبت دروغین :

عبدالله بن عمر وقتی در برابر دعوت امام حسین (ع)قرار میگیرد امتناع می ورزد اما از امام میخواهد اجازه دهد جای بوسه پیامبر(ص)که گلو حضرت بوده را ببوسد. والبته بجاست که بدانید همین آدم بدبخت شبی هم آمد و کف پای دژخیمی مثل حجاج بن یوسف را بوسید!!

نمونه دیگر محبت دروغین ،ضحاک بن عبدالله مشرقی است که تا کربلا آمد ولی وقتی صحنه را،صحنه پیروزی ندید برگشت!

و دیگری عبیدالله بن حر جعفی است که اسب خود را تقدیم حضرت کرد ولی خود در  مقام حمایت از امام بر نیآمد و امام هم اسب او را قبول نفرمود . 

نتیجه آنکه ممکن است: شخصیتی که ذاتش بر دروغ ساخته شده ،غیر از "زبان دروغ" ،دارای "عمل دروغ" وحتی "محبت دروغین"  باشد و این ما هستیم که باید با توجه و فراست فریب و مکر مدعیان حب اهل البیت(ع) را نخورده و سندی بر مدح و حسن و خوبی شان امضاء نکنیم و ادعای های بی محتوی این مدعیان عرصه عشق و محبت را باور نکنیم .

=============

(۲)

اتهام سنگین خروج از دین به امام حسین(ع)

در علم کلام (عقائد) ورود آنچه در دین نیست را "بدعت " نامند و خروج یک فرد از پذیرش اعتقادی یا انکار ضروریات دین را "ارتداد" گویند که البته احکام خاص فقهی خودرا دارد .

بخاطر عدم پذیرش  یزید توسط امام حسین (ع) به او تهمت بسیار سنگین خروج از دین به زدند تا بتواند او را از صحنه دین و دیانت حذف کنند .

این حرکت کاملا غیر منصفانه و بلکه در بالاترین حد ظلم است در قرآن نمونه ای برایش آمده ، فرعون که مظهر بی دینی است ، به مردم میگوید : من خوف آن دارم دین شما را تغییر دهند لذا باید موسی را از بین ببریم،(انی اخاف ان یبدل دینکم...سوره غافر/۲۶).

این همان توطئه کثیف" امویان" بود که بوسیله "خوارج" در مورد امیرالمومنین(ع) عملی شد که اول گفتند علی "فاسق"است وبعدگفتند علی"کافر"شده و در خطبه ۵۸نهج البلاغه بااشاره به ایمان وسوابق جهادی خود پاسخ داد .

همانطوری که امام حسین هم در روز عاشورا پاسخ داد: برای چه مرا میخواهید بکشید؟!حقی را ترک کرده ام ؟! سنتی را تغییر داده ام ؟!در شرع بدعتی گذارده ام؟!

جالب اینجا چون دشمن میدانست اگر صدای امام به مردم برسد مقصدشان نقش بر  آب است هل هله میکردندتاکسی چیزی نفهمد .

بنظر میرسد این توطئه در مورد حضرت امیر و امام حسین  را پیامبر(ص) از قبل شناسائی کرد وبمقتضی آن موضع گیری فرمود .

در کتابهای( مستدرک حاکم،کنزالعمال،طبقات ابن سعد،مسنداحمدو...) اهل سنت روایات فراوانی بر عظمت حسین(ع) است مثل:

به حسین اهانت نکنید...

حسین از من است ...

این خاک تربت حسین است که به شهادت میرسد...

در کتابهای شیعه که مملو از این دسته روایات از شخص پیامبر(ص) است مثل:

یکصد هزار فرشته روزانه برحسین(ع)صلوات میفرستند...(بحار۴۵/۱۸۲)

بدانید خدا برحسین صلوات می فرستد....(بحار۴۴/۱۷۹)

پیامبر بچه ای را در کوچه میبوسد چون به حسین احترام گذارده و از شهدای کربلا خواهد بود ...(بحار۴۴/۲۴۲)

و از همه بهتر :

ایشان دست امام حسین را گرفته و فرمود:هذا حسین بن علی فاعرفوه(بشناسید) بخداقسم این حسین در بهشت است ونیز دوستانش و دوستان دوستانش . (امالی شیخ صدوق).

========================

معرفت حسینی در شناسائی :

                 ابعادپنهان

 

     حادثه عاشورا(۳)

=====================

نقش  عالم سوء در جریان کربلا (قسمت اول )

             -------------------------------

این جمله عنایت کنید که در تاریخ معروف است: (افتی قاضیهم بان الحسین خرج عن دین جده فدمه هدر . قاضی شان فتوی صادر کرد که "حسین " از دین جدش خارج است ولذا خون او دیگر حرمتی ندارد .کتاب احقاق الحق ۲۹/۶۱۴باذکر منابع)

البته من اول بار این جمله را در بیانات امام راحل (ره) دیدم که شما میتوانید با مراجعه به کتاب صحیفه امام ج۳ص۲۴۸ ملاحظه کنید .

 شریح قاضی کیست؟

صاحب این فتوی "شریح قاضی "است که بوسیله خلیفه دوم برای قضاوت در کوفه نصب شد و بعد خلیفه سوم هم تأیید کرد و حضرت امیر (ع) او را عزل کرد ولی با پافشاری برخی از مردمان حضرت از عزل او صرف نظر کرد ولی شدیدا اورا قضاوتهایش را در تحت نظر داشت (که از روایت کتاب وسائل الشیعه ج۲۷ ص۱۷ استفاده میشود) او بیش از ۱۰۰سال عمر کرد و ۶۰ سال در مسند قضاوت بود (الاستیعاب ۲/۷۰۱ و...) .

ارزش عالمان

فبل ورود به اصل بحث  ارزش عالم دینی مورد توجه قرار گیرد:

در قرآن-آل عمران ۱۸- عالمان نامشان بعد نام خدای متعال  در ردیف فرشتگان آمده که این خود عظمت این نام اوران میرساند .

 ودر نهج البلاغه  -حکمت ۱۴۷- چهره ماندگار عالم هستی که همه چیزش به فناء محکوم است  فقط در "عالم ربانی " خلاصه میفرماید که باقی است .

برای پی بردن به ارزش عالم دینی به این حدیث از کتاب جامع الاخبار توجه کنید :

پیامبر عزیز عالم اسلام (ص): ساعتی را که عالمی تکیه بر تکیه گاهی میزند تااستراحت کند و علم خود را برای عرضه آماده سازد ،آن ساعت از عبادت هفتاد سال عابد  بالاتر است .

و در اصول کافی است که اگر علم این عالم مورد استفاده مردمان قرار گیرد از عبادت هفتاد هزار سال بالاتر است .

 

عالم مفید و عالم سوء 

اما بدلیل آیات صریح قرآن برخی از عالمان پست و دون معرفی شده اند ، نمیتوان هر عالمی را مصداق فضائل بالا دانست . در نتیجه باید عالمان را دو قسم کرد  عالم مفید که همان عالم ربانی است  و عالم سوء.

در این حدیث تأمل کنید :

امام عسگری(ع) میفرماید: " " آن فقیهی را که ۱- صیانت نفس دارد  ۲- حافظ دین اش است ۳- مخالف هوای نفس خویش است ۴- مطیع امر مولا ست ، مورد تقلید خود قرار دهید (وذلک لایکون الا بعض فقهاء الشیعه لا کلهم )و این اوصاف در همه عالمان دینی نیست  " ".(احتجاج طبرسی)

مذمت عالم سوء

دو آیه در قرآن در خور تأمل بسیار است

۱) در سوره جمعه عالم منفی را به" چهار پا "تعریف نموده .

۲) در سوره اعراف/۱۷۵ سخن از عالمی میکند که مظهر اسماء الهیه شد ودر نتیجه "مستجاب الدعوه"  ولی همه فضائل از او گرفته شد که بنابر روایت تفسیر قمی علت سقوطش در "میل به فرعون" نام برده شده . که این عالم ، همان بلعم باعورا است .

در روایات هم نسبت به عالمان سوء تعبیرات تندی از ائمه (ع) رسیده که پاره ای از آنها در اصول کافی کتاب العلم  (۱/۳۷) آمده مثل این:

عالم سوء "قطاع الطریق " است یعنی "دزد سر گردنه"  که دزدی مخفی است و در وقتی به انسان میزند که همه چیز را مگیرد و آدم را بیچاره بیچاره میکند .

و یا در نهج البلاغه خطبه /۸۷ آمده : اینان (عالم منفی) الصورة صورةانسان و القلب قلب الحیوان .

ودر حدیث کافی از قول پیامبر عزیز (ص) آمده : " اینان عالمانی هستند که گرفتار دنیا شده و نزدیک ارباب ریاست خیمه میزنند... " .

تأثیر سوء عالم سوء

تأثیر سوء عالم سوء در فسادی ست که در جهان ایجاد میکند ، چقدر تعبیر حضرت امیر (ع) گویا ست "اذا فسدالعالم فسدالعالم"   وقتی عالمی بیراهه رود جهانی را به بیراهه سوق میدهد .

مگر "حکمیت" به فریب آغشته شده " ابوموسی اشعری" در یوم الجندل باعث تباهی خون و ارزشهای مومنین و ایمانشان نشد؟!

مگر نوک قلم قضاوت "شریح قاضی" ، اسلام را داغدار شهادت حضرت حسین (ع) نکرد ؟! شهادت که" لقد عظمت رزیتها فی السموات والارض" بود!

=======================

 

معرفت حسینی در شناسائی :

          ابعاد پنهان حادثه

    

         عاشورا(۴)

=====================

نقش  عالم سوء در جریان کربلا (قسمت دوم )

-----------------------------------------------------

متوجه کدامین عالم هستیم؟ 

در سوره عبس /۲۴آمده "فلینظرالانسان الی طعامه"یعنی ضروری است که باید انسان به غذای مقابل خود توجه کند، در روایتی که در اصول کافی است زید الشحام از حضرت صادق(ع)نقل میکند که فرمود :معنای این آیه این است که انسان باید به "معلم" خود نظر کند که کیست که از او "علم" می اموزد ؟

استفاده از این آیه در اینکه باید "عالم" مورد نظر و تمسک خودرا مورد مداقه جدی قرار داد ، چرا که سرنوشت آدمی بدست آن عالم مورد توجهش میباشد . پس عقلی و شرعی نیست سخن هر عالمی ناشناخته و دارای عدم سابقه روشن مورد اتکاء در مقام عمل قرار گیرد .

نمونه ای از انحراف یک عالم

فخررازی نمونه ای روشن از عالم غیر قابل تمسک است . شما یکی از سخنان او که در مقام اثبات  امکان اشتباه و  ضرورت توجه به "صحابه" را ببینید:

میگوید : اهل البیت کشتی نجاتند که "مثل اهل بیتی کسفینةنوح من رکبها نجی" و صبق حدیث دیگر پیامبر(ص) "صحابه" مانند ستارگان آسمانندکه عهدار راهنمائی کشتی های دریا هستند .  پس باید برای تشخیص مسیر صحیح اهل بیت به مسیر صحابه نظر کرد !!

خوب ، اگر بناباشد به هر عالمی تمسک کنیم باهمین استدلال فخر رازی باید بکلی از اهل بیت در جدی ترین مسائل تاریخ اسلام مثل "خلافت بعداز رسول اسلام "  دست از علی (ع) و اولاد طاهرینش برداشت چون جریان امامت ائمه اثنی عشریه مورد تقابل جدی صحابه است !

در حالیکه در این استدلال "مغالطه"جدی وجود دارد :اولا مگر آن ۱۲نفری که با خلیفه اول بیعت نکردند از "صحابه " نبودند ؟؟

ثانیا دو حدیث در مقام تمثیل وتشبیه است و احدی از علمای بلاغت نگفته بین مثال وممثل شباهت همه جانبه باید برقرار باشد .

ثالثا کدام عقل سالم میپذیرد که علی(ع)که اول مسلمان است و ذره اشتباه واشکال در او دیده نشده باید باتوجه به عمروبن عاص  تعیین مسیر دهد که از "طلقاء" است و سه در مقابل اسلام در زمان پیامبر شمشیر کشیده؟؟

خلاصه خواستیم نمونه ای از افکار سوء از عالم شناخته شده ای را عرضه کنیم .

مشخصات عالم منحرف

 مهم این که از منابع دینی این سؤال را مطرح کنیم راه تشخیص عالم سوء از عالم ربانی چیست؟

در خطبه ۸۷ نهج البلاغه که سخن مولایمان در مورد "عالم" است در فصل دوم آن سخن از" عالم سوء" است و آنحضرت مشخصه های عالم سوء را معرفی میفرماید:

۱) ارتباط با بی خردان "فاقتبس جهائل من جهال"

۲)تفسیر برأی قرآن " قدحمل الکتاب علی آرائه "

۳)ترجیح هوی نفس بر حق "عطف الحق علی اهوائه"

۴)ایجاد لاقیدی و بی توجهی و سکولار ،در جامعه " یؤمن الناس من   العظائم " .

بعد حضرت تندترین تعبیر را در مورد این اسنفاده میکند 

  "الصورة صورة انسان و القلب وقلب الحیوان "  .

چراکه چنین عالمی عاشورا بر پا میکند و سرمقدس امام را بالای نیزه میکند !!

 

خلاصه عالم "نیرنگ باز" ویا  "دروغگو"  ویا  " شهرت طلب"  و یا " ریاست محور"  و یا  " توجیه کننده عمل خلاف دیگران "  ویا   ""سوء استفاده کننده از بیت المال " و یا    " مجوز دهنده تعدی به جان ومال انسان محترم " و.... مصداق  ""عالم سوء "" هستند .

================

معرفت حسینی در شناسائی :

          ابعاد پنهان حادثه

    

         عاشورا(۵)

=================

استفاده از دین و مقّدسات [قسمت ۱]

--------

.اگر برآن باشیم که زوایای پنهان کربلا را بخواهیم بررسی کنیم ،شکی نیست که عنوان تلخ "استفاده ابزاری از دین و مذهب " چشم هر ناظری بخود جلب میکند .

اولین کسی متوجه این جنایت شد

اولین کسی که بعداز ماجرای عاشورا پرده از این پنهان کاری برداشت  حضرت سجاد(ع) است که فرمود: 

"لایوم کیوم الحسین ، بر آن عزیز ۳۰هزار نفر تاختند که گمان میکردند مسلمانند و کل یتقربون الی الله عزوجل بدمه" . (بحار ۴۴/۲۹۸)

سابقه تاریخی این جنایت

این ترفند گه  در عاشورا بروز کرد  اولین بار نبود، همانطوری که آخرین بار نبوده و بدانید که نخواهد بود، گرچه امیداست بلطف خدا دیگر پیش نیآید.

۱) در میان ادیان الهی قوم موسی(ع) یکی از اقوامی بود که گرفتار شد و دین و ایمان خود را از دست دادند و آن قصه "گوساله سامری " بود ،

در سوره  طه /۸۸ آمده که سامری به مردم گفت" هذه اله موسی والهکم " خدائی که موسی میگفت ،همین گوساله است(العیاذبالله) و روشن تر اینکه وقتی موسی از او باز وخواست کرد سامری گفت " فقبضت قبضة من اثر الرسول" آیه/۹۶.

۲) اما در امت اسلام هم نظیر روشنی دارد که "جریان مسجدضرار"  است . توبه /۱۰۷ که از عنوان مقدسی بمثل "مسجد " منافقین خواستند استفاده ابزاری کنند که پیامبر (ص) باشدت با آنان برخورد کرد . و آنچه وجه ی پنهان مسجد سازی اینان بود  را بر ملا کرد که عبارت از  : ۱-ضرر ،۲- کفر ،            ۳-تفرقه ، ۴- آماده سازی نیروهای برانداز .

رسول خدا هم مسجدرا  خراب و زمین آن را تبدیل به مزبله کرد و بانیان و ساعیان آن را بی آبروی تاریخ کرد .

ادامه این جریان در تاریخ ائمه(ع)

این جریان شوم در طول تاریخ ۲۵۰  ساله اهل بیت جاری و ساری بوده .

 ۱)جریان سقیفه بنی ساعده . که  بعد از رحلت پیامبر (ص) بود  .

۲)جریانات سه گانه  مقابل حضرت امیر(ع)  که همه و همه با شعار های دینی وارد معرکه شدند :

الف) ناکثین ، باشعار عدالت ورزی

ب) مارقین ، باشعار اجرا حکم الهی

ج)قاسطین ، با شعار خونخواهی خلیفه مقتول

ادامه اش در کـــربلا

۳) جریان کـــــربلا  است .

الف) کل یتقربون  الی بدم الحسین

ب) حفظ وحدت و جماعت مسلمین

ج) استفاده از شعارهای مذهبی مثل یا خیل الله ارکبوا  وبالجنة وابشری که رمز حمله جنگهای مسلمین با کفار بوده

د) ساختن چهار مسجد بشکرانه قتل حسین (ع) که در کتابهای فقهی شیعه تحت عنوان مساجد ملعونه  آمده .

واما چرائی بجریان افتادن  اصل چنین حرکت مذمومی و   استراژی امام حسین در قبال آن و راه تشخیص این چنین جریان خطرناک در روزگار فعلی بحث بعدی است که منتظر باشید .انشاالله

===============

 

معرفت حسینی در شناسائی :

          ابعاد پنهان حادثه

    

         عاشورا(۶)

=================

استفاده از دین و مقّدسات [قسمت ۲]

-----------

علت پیدایش

قدرت در سه چیز خلاصه میشود :

۱) ثروت

۲)ریاست

۳)دیانت

درمیان این سه عامل قدرت بی حد و مرز "دیانت "

مافوق همه است چراکه "دین: در اعماق جان انسانها

جا دارد و با این اهرم بی بدیل است که سود جویان 

قدرت ریاست و پول خودرا تکمیل کرده و به جان انسان

 سوق میدهند .

 

مقایسه قدرت "پول" و قدرت " دیانت"

اگرچه ثروت در درون انسانها جا میگیرد ولی انسان را

مزدور میسازد در عین حال که در برخی از موارد از ثروت

 کاری ساخته نیست ، ولی در همانجا از "دیانت و دین و

 مذهب " کاریهای معجزه آسائی ساخته . آیه ۶۳ انفال

میفرماید: " اگر همه ثروت روی زمین را هزینه کنید که

دلها را به هم نزدیک کنید موفق نخواهید بود ". ولی دین

 این توانائی را دارد .

 

استراژی و مبنای امام حسین در قبال آن

۱) در نامه به کوفیان نوشت: امام آن شخصیتی است

که عمل به قرآن کند . و مبنایش عدالت  و حق بود ه و

 خود را برای خدا قرار دهد .(مقتل مقرم/۱۴۵) .

در این نامه امام حسین تصریح میکند که همه "دین "

پیش من است که نسبت بدیگران :حق و عدالت و

نسبت به خدا :خلوص . و رقیب فاقد آن است .

۲) در روز عاشورا باهمه مظاهر دینی به میدان آمد تا

نشان دهد دین واقعی نزد کیست ؟ و مدعی دروغ

دینداری کیست ؟

با عمامه پیامبر آمد و قرآن باز روی سر مبارک قرار داد و

 از آنان خواست حکمیت قرآن و سنت را بپذیرند .

و بعد از وجدان خواب اینان سوال کرد : چرا مرا میکشید؟

 حقی را ترک کرده ام؟ سنت را تغییر داده ام ؟ شریعت و

 دین را تبدیل به غیرش کرده ام ؟؟؟؟

راه تشخیص چنین حرکتهای مخرب دینی

همیشه تاریخ این حرکت زشت استفاده از مقدسات بوده  و هست و خواهد بود .

ولی راه تشخیص این نامردان دین فروش و دین کش در

چیست؟

راه را امام راحل عظیممان نشان داده و آن اینکه

 " ببینیم چه  میکنند؟" یعنی بدقت امور اجرائی و

قضاوتی و.... ملاحظه کنیم چگونه برخورد میکنند؟ یعنی

 محتوی عملشان (فارغ از شعارهایشان ) چیست؟

-------------------

معرفت حسینی در شناسائی :

          ابعاد پنهان حادثه

    

         عاشورا(۷-پایانی)

=================

روحیه سخت انتقام جوئی و انتقام طلبی

-------------------------------

یکی از اخلاق زشت و منفی روحیه سخت انتقام جوئی و انتقام طلبی  است که این روش زشت در بنی امیه نهادینه شده بود . 

 انتقام گیری در جریان حادثه کربلا

در جریان حادثه کربلا این روش زشت در گروه بنی امیه دیده میشود این عبارت عمرؤبن سعید حاکم شهر مدینه است  را، در وقتیکه  خبر کشته شدن امام حسین را شنید ملاحظه کنید : (هذه واعیةبواعیةعثمان ، یعنی این عزا در مقابل عزای عثمان است ) و در خطبه رسمی خود نیز گفت : (انها لدمة بلدمة و صدمة بصدمة ، یعنی  این لطمه که زدیم در مقابل لطمه ای ست در مورد کشته شدن عثمان خوردیم )

و البته حضرت فاطمه صغری هم در مجلس یزید به این خصلت زشت اینان اشارت فرمود: (سیوفکم تقطر من دمائنا اهل البیت لحقدمتقدم .... یعنی خون ما را ریختید بخاطر آن کنیه ای که در دل از ما داشتید)

بررسی انتقام گیری در منابع دینی

سوره نحل /۱۲۶ اجازه مقابله به مثل را میدهد اما "صبر" راه بهتری معرفی میکند (ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیرللصابرین) و صابران مانند نماز شب خواننان اجرشان به نص قرآن بدون حساب است . ازاین آیه مهمتر آیه ۴۰سوره شوری است که بالاتر از "صبر" راه "عفو " و "اصلاح "  را معرفی میکند و نتیجه را در "فاجره علی الله " معرفی مینماید .(جزاءسیئةسیئةمثلها فمن اعفا و اصلح فاجره علی الله ) . این "فاجره علی الله " یعنی اجر اینان مستقیم از خود خداوند متعال  میرسد .

در این زمینه به کتاب "شرح حدیث جنود عقل و جهل " حضرت امام خمینی (ره) مراجعه فرمائید .