معرفت نسبت به امام صادق (ع)
متن سخنراني استاد هادي سروش
در روز شهادت امام صادق (ع)
روز شهادت امام صادق(ع) است که رئیس مذهب شیعه است و مهم در سیره امام صادق(ع) این است با کلید « علم و دانش و معرفت» خود قفل از صندوق و گنجینه اسرار «وحی» را باز کرد.
بهترین چیزی در روز شهادت امام صادق(ع) قابل طرح است:
اول: معرفت و شناخت امام صادق(ع) ودوم وظیفه عملی ما.
معرفت و شناخت امام صادق(ع):
شناخت کامل مقام امام معصوم مقدور انسانهای عادی نیست. همانطوری که ما انسانها از ارتباط مستقیم با برخی از امور مادی محرومیم مثلاً کسی نمیآید. ارتباط مستقیم با سیم برق برقرار کند. چون بلافاصله آن شخص را میسوزاند تا چه برسد به برق سه فاز و فشار قوی که بیتوته در کنار دکل آن ممنوع است.
خوب این انسان چگونه میتواند با یک موجود فوق ملکوتی مانند« امام معصوم» ارتباط مستقیم برقرار کند!؟
شناخت مقام معنوی امام (ع) مقدور نیست:
به این آیه شریفه توجه فرمائید:
«و لو ان ما فی الارض من شجرة اقلام و البحر یمدّهُ من بعده سبعۀ ابحر مانفدت کلمات ا...» لقمان/27
مفاد آیه این است اگر درختان تمام روی زمین قلم شود و آب دریا جوهر شود و کلمات الهی را بنویسند قطعا کلمات الهی تمام شدنی نیست.
این «کلمات الهی» چیست؟ آیا موجودات مادی است و تعداد آنان مطرح است؟البته در برخی نوشته های فلسفه اسلامی موجودات مادي را محدود می دانند كه بايد در محل خودش بررسي شود .
راهگشای مادر اين جهت روایت مهمی است که از امام کاظم (ع) در کتاب تحف العقول نقل شد که حضرت فرمود: «نحن الکلمات الله التی لا تدرک...» يعني آن كلمات الهي كه قابل شمارش نيست شخصيت ما ائمه و فضائل ما ست .
پس نتيجه ميگيريم كه ما دسترسی به کُنه مقام امام (ع) را نداریم و تأیید این اصل اصیل، این حدیث است که دركتاب عیون اخبارالرضا(ع)شیخ صدوق آمده:
امام رضا(ع) می فرماید: «کیست که به مقام امام معرفت داشته باشد: هیهات هیهات ضلّت العقول وحارت الالباب تحیّرت الحکماء» نسبت به «مقام امام» صاحبان عقل و اندیشه و حکمت حیرت زده هستند.
نمونه ای از احادیث «معرفت»
داود بن کثیر از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:
« نحن الصلاة و نحن الزکات و نحن الحج و نحن البلدالحرام و نحن کعبۀ الله و نحن قبلۀ الله و نحن وجه الله» (بحار 24/303)
اینکه ما نماز و زکات و حج و مکه و قبله و وجه الله هستیم را مرحوم عارف، سید حسین درود آبادی در شموس الطالعه معنا می کند كه یعنی: در سرّ عالم و باطن هستی واسطه رسیدن به همه حقائق این شعائر دینی «امام معصوم(ع)» است.
عارف بزرگ آقا محمدرضا قمشه ای که استاد استاد عرفان امام خمینی است می گوید «همه عالم هستی و مخلوقات جهان با همه کمالاتش ذره ای از ذرات مقام «امام» است.
بر اساس این بیانات ائمه اطهار(ع) «امام عوالم وجود» هستند.
جایگاه امام صادق(ع) در عالم هستی:
مرحوم آیۀ الله مستنبط در کتاب «القطره» نقل می کند:
شخصی در کنار فرات از امام صادق(ع) خواست که ایشان خودش به تمام شخصی که خدا به او داده معرفی کند (ناگفته نماند امام صادق(ع) پنج بار از مدینه به عراق آمدند که یکی از برکات آن معرفی و نمایاندن مرقد مطهر حضرت امیر المؤمنین بوده و بعد پولی به صفوان بن مهران دادند که بر قبر حضرت علی(ع) سایه بانی بسازد.) برگردیم به نقل حدیث: امام صادق(ع) فرمود شما نمیتوانید و او اصرار کرد حضرت از او خواست وخود را به فرات انداخت در شرف غرق شدن بود که نجاتش دادند.(البته شاید امام صادق میخواست به او بفهماند که تو توان مواجه با آب را نداری تا چه برسد به بالاتر و بالاتر). حضرت فرمود: ملاحظه کردی مقدورت نبود دوباره اصرار کرد و برای بار دیگر پرتاب به فرات شد در حال دستو پا زدن بود که خود حضرت دست مبارکشان را بردند بسمت فرات و او را نجات دادند و فرمودند چه دیدی؟ آن مرد گفت در حال غرق شدن بودن بودم که خدا را به جان شما قسم دادم دیدم هر چه و بهر طرف نگاه میکنم و همه هستی در مقابلم جلوه امام صادق (ع) است و همه گوش به فرمان شما هستند .
وظیفه ما نسبت به امام صادق(ع):
پس معرفت به کنه شخصیت مافوق ملکوتی آنحضرت مقدور ما نیست. لذا وارد صحنهی دیگری میشویم و آن اینکه ما چگونه و چه چیزی را میتوانیم از امام صادق(ع) بهرمند شویم.
اگرچه با شنیدن احادیث طرح شده معرفت ، نسبت به حضرت بیشتر شد. اما آنچه توان بلکه وظیفه ماست توجه به رهنمون های آنحضرت است که یکی از آنها در رابطه با ساختار شخصیت معنوی انسان است.
ساختار شخصیت معنوی انسان:
قطب راوندی در کتاب «لب الالباب» این حدیث را از امام صادق (ع) نقل میکند که شخصی به امام عرض کرد: شما اعمال و شخصیت عملی خود را بر چه چیزی استوار کرده اید؟ حضرت فرمودند: « بنیت عملی علی اربعة اشیاء » من شخصیت خود را بر اساس چهار چیز ساخته ام.
دانستم که رزق و روزی من را دیگری نخواهد خورد لذا اعتماد به خدا را از دست ندادم( به نظرم اگر ما به این بند اول حدیث عمل کنیم درزندگی، لقمه حرام بکله لقمه شبهه ناک هم پیدا نمیشود).
دانستم که اموری را بعهده دارم که فقط و فقط خود میتوانم انجام دهم لذا به دیگران محول نکرده و مشغول انجام آنان شدم. (عزیزان معلوم نیست ولو فرزندان خوبی هم داشته باشیم همه وظایف بجا مانده ما را بعد از مرگ ما انجام دهند و موفق باشند)
دانستم که مرگ بصورت اتفاقی و بدون خبر می آید لذا خود را آماده ساختم. (آیا از جهت عباداتمان و مسائل مالی و ... آماده مرگ هستیم!؟)
دانستم که خداوند متعال مطلع بر تمام امور و شئون و حالات من است و لذا از او در تمام اموراتم حیاء دارم.